جناب كوهستانى!
آيا كدام روز کسی را طعنه داده‌ایم كه از عرق جبين و پول تكس ما، معاش‌های دالرى امريكايى داريد و از خیرات امریکایی و کفار تغذيه میکند؟
اگر زندگى كردن در غرب عيب است، آيا جهادیون از چهل سال بدينسو در نجس‌ترین كشور دنيا يعنى پاكستان زندگى نكردند؟
آيا رهبران جهادی به دست بوسى پوتين و يالتسن به همان شوروى سابق براى گدايى قدرت نرفته بودند؟
آيا قوماندان مسعود، گلبدين و شوراى نظار ساليان آزگار، به تاجيكستان شورى پناهنده نشدند؟
عزيزانم!
ما از شر اسلام و مجاهد براى نجات زن و اولاد به اين جاها آمده‌ایم. همانگونه که بیشترین مردم از شر استبداد دولت‌های پیشین.
سى سال جان كنديم، تكس داديم و اينجا زندگى میکنیم.
براى حفظ زن و اولاد و شرف خانواده كه به دستان مبارك مجاهدين بی‌حیثیت نشويم و بر ناموس ما تجاوز نشود يا رقص مرده، ويرانى افغانستان را شاهد نباشيم.
داشتن انديشه، ایدیولوژی، ديد و شيوه فكر عيب نيست.
درین جا کمونیست، دموكرات، ليبرال، نيوليبرال، حتا مسلمان كه دست دادن با كفر را حرام می‌داند با هم زندگى میکنند، مسجد و مراکز فرهنگی اسلامی میسازند و باور خویشتن را پرکتس میکنند.
آيا از زبان ما شنیده‌اید به كدام مسلمان و يا جهادى گفته باشيم كه تو چرا از پول سوسیال و يهود حج می‌روی، درین جا مسجد می‌سازی و عقیده‌ات را تبلیغ و تحمیل و یا جهاد را تبلیغ میکنی؟
ميگويند:
شاه می‌بخشد ولى شاه قلى نه.
حالا سدها عضو كابينه، کادرها و رهبرى ح د خ ا درین جا زندگى میکنند.
امریکایی‌ها و اروپایی‌ها بخشیده‌اند و طعنه نمی‌دهند ولى هموطن خودمان كه تا اكنون زنجير بردگى و اسارت معنوى پاكستان، ايران، عرب، خلیج و کشورهای غرب را بر گردن دارد به چنين کنایه‌ها و طعنه‌ها می‌پردازد.
عزيزم كوهستانى!
چهار انگشت انتقاد به‌طرف ديگران و يكى به‌سوی خود.
اگر با اين شيوه به پدیده‌ها بنگريد مشكل حل است.
شما در كشور من حیث به‌اصطلاح روشنگران جهادى تا كنون از الفباى زندگى، ایمان‌ها، باورها و قهرمان سازی ها پیش‌تر و فراتر نرفته‌اید.
هنوز مشكل شما اينست كه خراسانى استيد يا افغان، کمونیست یا مسلمان. هنوز شما در بند زنجیرهای دین باورانه اید.
بروييد نخست مشكل تان را با آى اس آی، موساد، انتجلنت سرویس، سی آی آ و غیره حل كنيد. بعدن بر کمونیست، شوروى، حزبی‌های سابق بپردازيد.
شما زير بيرق ٧٢ ملت كفر و فجیع‌تر از آن پاكستان، عرب، کشورهای خليج، ايران، ازبکستان زندگى می‌کردید و میکنید، با عرض پوزش: آيا همين جهادیها آن كشور را با جهاد امريكايى، پاکستانی، عربی و ایرانی‌شان به روسپى خانه دنيا مبدل نکرده‌اند؟
برخی‌ها نوكر يك کافر یعنی روس بودند و حالا هم فقط با حفظ ارزشهای خوب ايديالوژيك و نقد گذشته خويش، زير تابعيت يك كفر زندگى میکنند؟ ولی شماها؟
آيا كفار بر مرده‌های هموطن شما نشاشيد؟
بروييد بر خود طعنه زنيد اگر حرف بر خيره سرى و لجاجت نيست.
در غير آن:
اگر از در منطق و تعقل بياييد،
باید بگوييم كه كشور ما آماج جنگ سرد، ريوانشيزم بین‌الملل، رقابت دو ابر قدرت و کشورهای منطقه شد.
كه درين جا همه سوختند. کمونیست، مسلمان، يهود، هندو، همه و همه.
بزرگترین مشكل ما در سياست اين بود كه مسلمان ما به‌جای تفكر روى منافع وطنى و راسیونالیزم، روى ايمان، باورها، عرب پرستى و مذهب زدگی انديشيد و منافع آنها را آگاهانه و غیرآگاهانه دفاع كرد.
کمونیست مان عاشق و فداى منافع و اراده شوروى شد. همانگونه تكنوكرات مان و غيره.
جناب كوهستانى!
باز هم ميگويم: پس از گذشت این همه سالها
فقط در يك ديد بیطرفانه و انتقادى ببينيد كه كدام سيستم براى كشور مشترك من و تو باوجود همه‌ی این جنایت‌ها، مفيد بوده؟
من سى سال پيش شب هنگام در زمان حكومت داكتر نجيب الله فقید كه فردايش وطن را ترك می‌کردم به بلند پايگان حزب گفتم:
اگر مجاهدين كارى در حد ما و يا بهتر از آن، هنگام گرفتن قدرت انجام دهند، من نخستين كسى می‌باشم كه به پيشگاه آنها رفته، خواهم گفت:
اين كارد و اين هم گوش من.
بُبُر! كه ما خيانت كرديم. ولى تاريخ ثابت ساخت كه رهبران حزب در مورد مجاهدين بسيار دقيق پیش‌بینی كرده بودند.
کدام حکومت در جهان زندان پولیس و دستگاه شکنجه ندارد؟ جناب کوهستانی عزیزم!
درکدام و چه گونه شرایط و به چه جرمی زندانی شده اید؟ در شرایط جنگ، خون و آتش و باروت؟ اگر یک دولت ، البته دموکرات ترین آن ، یک شخص مسلح، بمب بر دست و یک قاتل و آدمکش رادر شرایط کاملن نظامی و جنگی که از زمین و زمان آتش میبارد، دستگیر کند از دید شما با آنها چه می باید کرد؟
آقای کوهستانی گرامی، من به شخصیت هایی جهادی چون اکرام اندیشمند، شما و دیگرانیکه واقعبینانه می اندیشند احترام دارم؟ شما از لحاظ حقوقی کاملا حق دارید سرگذشت و خاطره های بد وزشت و خرابی های آن دولت را بنویسید و بیان کنید . امید وارم این نوشته ها و خاطره ها را بیطرفانه از روی عقده ، خشم ، عصبانیت ، انتقامجویی و در فضای خشونت های جنگ سرد ننویسید.امید وارم پس از نوشتن آنهمه ظلم و شکنجه دولت وقت ، رُخ دیگر خاطره ها ، یعنی جنایات ، وطنفروشی های مجاهدین، کشتار بیرحمانه محترم قوماندان مسعودو دیگر رهبران و قوماندانان جهادی، راه گیری ها ، مکتب سوزی ها، ترورها ، انسان کُشی ، معلم کشی و تبهکاری های مجاهدین را با همین صداقت و راستگویی بی پیرایه بیان کنید. همانگونه که برخی اعضاو حتا رهبری ح د خ ا از گذشته های خویش امروز انتقاد میکنند. جناب کوهستانی عزیز!
من مسوول نشراتی درفش جوانان بودم به سال ۱۹۸۱ در کابل. یک گزارش دران سال نوشتم که اشرار در همان نخستین سال ها ۲۵۰۰ معلم را کشته بودند. باور میکنید، من نام معلم های اخوانی راآنجا دیدم که به دست اخوانی ها فقط بنام معلم کشته شده بودند.هزاران مکتب را سوخانده بودند. هزاران سرک، پل و پلچک را به دستور آی اس آی نابود کرده بودند. یک قصه دیگر: در زمان نجیب برخی از رهبران دست نخست حزب زندانی شدند. من روز زندانی شدن آنها با خانم یکی از آنها با خشونت و عصبانیت سیاست نجیب الله را انتقاد کردم. آن خانم با نرمی به من گفت: مبارزه است. مبارزه کشته شدن، زندانی شدن، زجر و شکنجه رابا خود دارد. گلایه های شما از دولت وقت به سر دو دیده. زیرا ، میدانم که شما و دیگران از دولت های مزدور تر از ح د خ ا یعنی مجاهدین هفت گانه و هشت گانه که اصلا توقع چنین شکایتی را ندارید.
نکته ی دیگر اینکه : البته در پیشرفته ترین کشور های مدرن جهان در بسا مورد ها انسان های بیگناه یکی نه که ده، سد هاو هزاران از جانب دولت سهون یا عمدن کشته میشوند. حالا میدانم که در زمان ح د خ ا هم چنین تبهکاری ها صورت گرفته . در حالیکه بیصبرانه منتظر بخش های دیگر نوشته های شما خواهیم بود، آخرین گپ اینکه به تناسب فیل، گاومیش شاهپریست. و یا : خداوند کفن کش قدیم را بیامرزد. اگر مسله فروش و نوکری افغانستان به بیگانه و خارجی مطرح باشد من باز هم حاضرم که به جای عرب و پاکستان و ایران آنرا به همان روس بفروشم.قوماندانان جهادی شما همین اکنون میگویند که سگ روس از رهبران و مجاهدین بهتر بودند و شرف دارند. با پوزش
در مورد تعداد نيرو هاى ارتش روس و افغانستان كه شما شصت هزار نوشتيد و پرواز هواپيما هاى روس از تاشكنت ، خيلى مبالغه شده.
تعداد نيرو ها، شصت هزار نه كه حتا شش هزار هم نبوده .
شما يك شخصيت فهيم نظامى استيد و اينگونه لاف و پتاق از وجاهت تان خداى نا خواسته مى كاهد.
حرف هاى مان زمانى اعتبار خواهد داشت كه عينى، بيطرفانه و بر مبناى فاكت باشد.
با شصت هزار نيرو يك دولت ميتواند يك كشور را اشغال كند چه رسد به يك ولسؤالى كوچكى چون پنجشير.
در مورد محترم قوماندان مسعود، بايد بگويم كه در راس نخستين عمليات ها داكتر كريم بها ريس رياست پنج او را در محاصره داشت و بسيار حتمى به نظر ميرسيد كه با حواريونش گرفتارش كنند كه به دستور مقامات روس ، به ويژه كى جى بى در زمان كارمل ، معجزه آسا و بى موجب محاصره شكست و مسعود نجات داده شد.
از همانجا افسران هوشيار ح د خ ا به كنه گپ پى بردند و سبب شد مورال و اعتقاد خويش را در برابر حزب، دولت، روس از دست دهند و حتا برخى به مجاهدين بپيوندند يا ارتباط بر قرار كنند.
همچنان بسيار پسان ها در زمان زعامت فقید نجيب الله كه يعقوبى وزير امنيت دولتى و محتاط معاون ريس جمهور بود پلان قتل مسعود طرح شد . داكتر نجيب الله و يعقوبى موافق بودند كه از موضوع محتاط خبر شد و توسط جنرالان كى جى بى اين پلان خنثا شد.
اگر خواستيد من نام ها و جريان كسانيكه از درون جريان وابسته به مسعود آماده نابودى او بودند به شما خواهم نوشت.
همچنان در پاسخ به تبصره آن برادر قاسم عظيمى بايد بگويم كه در زمان نجيب الله عبدالباقى پسر عمه نجيب الله ريس رياست حوزه اول خاد يعنى شهر كابل شد و جلال رزمنده ريس رياست پنج بود.
دران زمان داكتر كريم بهاشاید معاون وزارت دفاع بود و من او را در همان در وزارت دفاع ملاقات كرده ام.
در مورد سقوط رژيم دوكتور نجيب الله سواى مسايلى كه نوشتيد، حرف هاى خيلى زيا ديگر نيز وجود دارد:
اشتباه هاى شخص خودش، توطيه ها و دسيسه هاى غلام مجدد سليمان لايق، پرابلم دوستم ، سمت شمال، چند پارچگى ح د خ ا و حتا پرچمى ها، دور ساختنو زندانی کردن بهترين ووفادار ترين كادر هاى طرفدار كارمل و خلقى و تصفيه هاى حزب و دولت، كودتاى تنى، از دست دادن اعتماد كادر هاى حزبى و دولتى به نجيب الله، ده ها عامل ديگر و تغيير شرايط بين المللى، توافق مخفى و پنهانى دو ابر قدرت بر مسله افغانستان در خفا، قرار داد ژنيو و بالاتر از همه قطع كامل كمك هاى شوروى به رژيم نجيب الله ، به رسميت شناختن و سفر ربانى به ماسكو ، مداخله مستقيم پاكستان توسط عمال و جاسوس هايش چون رهبران و قوماندانان مجاهدين و سد ها عامل ديگر.
وگرنه ، نه مجاهدين و نه مسعود، نه هفتگانه و نه هشتگانه شهامت اداره، تسخير و رهبرى حتا يك ولايت را هم نداشتند.
در حقيقت دولت توسط خود اعضاى رهبرى اش در دو سمت به مجاهدين تسليم شد.
فارسى زبانان به مسعود و ائتلاف دوستم رجوع كردند و افغانان به گلبدين و گروه هاى ديگر.
راستى شما علت زندانى شدن تانرا ننوشتيد.
جناب کوهستانی محترم،
چنانکه یک بار دیگر برای دوستی نوشته بودم:
سازمان های سیاسی ، جنبش های آزادیخواه ، حتا تنظیم های جهادی ، بس شخصیت ها و نیرو های بالنده را در خود داشت و دارد که روی اهداف نیک و والای انسانی چه آگاهانه و چه نآ آگاهانه بسیج شده بودند . به پندارم ،شما هر پدیده را بنا بر فاکت ها و موقعیت های زمانی و مکانی بدون حب و بغض، نه بر مبنای خطای فردی یا گروهی تحلیل و بررسی کنید. ما، شما و همه مخالفان ِ عقیدتی خویش رادوست میداریم . یکی از دلیل های حرمت من و همفکران دیروزی ام در برابر جناب و شخصیت همچون شما همینست که به جای فحش و دشنام تحلیل و ارزیابی میکنید. فاکت می آورید و دیگران را حرمت میگذارید.بسیار زیبا نگاشتید که ما نباید به پدیده ها سیاه و سفید نگاه کنیم. ولی آیا شما هم چنین نگاه مدرن به همه پدیده ها دارید؟ به پندارم داریم آهسته آهسته همدیگر مان را می یابیم. من با شما موافقم که حزب دموکراتیک خلق افغانستان با توطیه های شخص مشکوکی دران حزب به گمراهه رفت .حزب دموکراتیک خلق افغانستان یک حزب توتالیتر بود. من میپذیرم که شخصی در حزب دموکراتیک خلق افغانستان در نخستین روز پیروزی ، کشت، زد، زندانی کرد و کشور را به بحران بزرگ برد و همه را در برابر یک عمل انجام شده قرار داد. من موافقم که پس از سرنگونی امین دیگر کشور به پرتگاه جنگ بزرگ داخلی افتید که یکطرف را روس ها و جانب دیگر را ده ها و سدها کشور کفر و مسلمان برای یک جنگ خانمانسوز تسلیح و تجهیز کردند. من بستر روانی و جامعه شناسانه و ریشه های بدبختی ها را خدمت نوشتم.شرایط جنگ بود. همه خشمگین . همه گروه های سیاسی و اجتماعی به جای تفکر و اندیشه با باروت و تفنگ به هم دیگر پاسخ میدادند.از شما سپاسگزارم که بنیاد های اجتماعی هردو گروه را زیبا بیان کردید. یک طرف جوانان آرمانگرا ، شهری ، شاید هم احساساتی و سمت دیگر بیشترینه بیسواد، متحجر، عقب گرا و مذهبی که صید دام جهنمی ترین دستگاه جاسوسی کشور های همسایه شدند.در حقیقت جنگ دران سرزمین تا حدی زبانه کشیده بود که دیگر فرصتی برای همدیگر پذیری ، تساهل، مدارا و تفکر از خود باقی نگذاشته بود.دران زمان من به خاطر دارم که دولت تمام نیروی خویش را به جای اندیشه و تفکر روی چه باید کرد؟ برای تامین امنیت معطوف ساخته بود. من بارها گفته ام که ما دچار اشتباه ها، خطا ها و تبهکاری های بیشمار شدیم.درین مدت هزاران کتاب نوشته شده و رهبران حزب ، خارجی ها و هموطنان بدان پرداخته اند.به نظرم دیگر زمان قهرمان سازی، مقدس سازی رهبران گذشته. دیگر زمان احساسات، آرمانگرایی های گذایی و شعارهای چپ و راست ، نفرت و کینه گذشته. کاش هردو طرف به جای احساسات ، با عقل و منطق به بر رسی رویداد ها بپردازیم. هر آنچه در مورد عملکرد حزب و رهبران گفته اید به جا و عینیست. کشوری که از خود اندیشه نداشته باشید چپ و راست ، تکنوکرات و دموکرات ، همه و همه دچار این سردر گمی فکری میشوند. عزیزم کوهستانی! ما تحمل هزاران حرف ها و گفته های شما و حتا فحش گویان جهادی را داریم. به همین دلیل در فضای آزاد و با حرمت به همدیگر به گفتمان میپردازیم. تاکید شما با تاسف درین نوشته زیبا بیشتر بر شخصیت هاست تا بر روند ها، عامل های درونی و بیرونی. ولی این را بدانید که گفتن و نوشتن همانگونه که حق مسلم من و توست حق مسلم فرد فرد انسانهاست.آخرین حرف اینکه، با همه تبهکاری های شوروی و حزب دموکراتیک خلق افغانستان می خواستم از شما بپرسم که اگر برادران مجاهد پس از این همه زجر های دولت به جای احساسات با مغز سرد عمل میکردند و ما یک افغانستانی مانند تاجیکستان، ازبیکستان و یا ترکمنستان میداشتیم خوب بود یا بد؟ میخواستم به این سوال پاسخ گویید. و اگر ح د خ ا درین پروسه نبود، آیا این همه تبهکاری ها از جانب مجاهدین و نیرو های دیگر اتفاق نمی افتاد؟ به رویداد های پس از ۱۹۹۲ نگاه کنید.
جناب کوهستانی محترم،
بخاطر اتهام هاو زشت گویی های برخی از دوستان ، از شما پوزش می خواهم.
عزیزانم! چرابه پاسخ جناب کوهستانی پرداختیم؟
برای اینکه با استفاده از خاطره های تلخ زندانش ، فرصت مساعد شد تا مخالفین سیاسی ح د خ او حزب وطن زه رعقده ها، توهین ها ، اتهام ها ، زشت گویی های شانرا بر حاکمیت دیروز بریزند. از بسیاری ها ، به ویژه جهادیون که بنا به فرموده ی جناب کوهستانی از سوادپوره برخوردار نیستند، گلایه و شکوه یی نداریم. طرف چیز فهم ها، انقلابیون دیروزی ، آموزش دیده ها و نخبگان جریان های سیاسی مخالف و موافق است. آقای کوهستانی! حدس میزنم شما یک شخصیت پاک با دید وسیع و ژرف و باز استید. مگر، آیا میشود به رویداد هااینگونه پردخت؟ میشود از شخصیتی چون شماچنین انتظار داشته باشیم: « رفقای عزیز اخگر نوش و خاکستر نوش و ودکا نوش»؟و یا :اتهام بر کارمل که گویاگفته ، از خاک های شوروی دفاع میکند؟ و یا برکشیدن دوسیه های شخصی دوکتور نجیب الله ؟ آیا از زبان ما گاهی شنیده باشید که مثلا بگویم: «برادران پکول دار شبشی ، چرسی، بنگی، گلخندی، کلینر، گادی (وان)، دانگه یی ، زیر دار گریختگی بلاخره مسلمان و غیره؟». آیا ضرور است از هموطن ها صرفنظر از همه وابستگی های سیاسی ، تعلق های ایدیولوژیک و باور های شان با چنین واژه های سخیف یاد کنیم ؟ او برادر! تو ره به شراب نوشی و آتش نوشی مردم چه؟
کدام عقل سالم می پذیرید که کارمل به ویژه دران زمان گفته باشد، من از سرحد های شوروی دفاع میکنم؟ آیااز اصل قصه را آگاهی دارید؟ در کجای این گفتمان ها به دوسیه قتل تور بچه قندی بپردازیم؟ آیا ما روی جنایت های یا خوبی های شخصی ببرک کارمل و دوکتور نجیب الله صحبت میکنیم یا روی روند ها و پروسه هایی که ما را به این بدبختی رساند؟ ندانستم: اینجا محکمه صحرایی افراد و شخصیت ها را براه انداخته ایم یا روی جریان ها و حادثه گفتمان داریم؟ جناب کوهستانی نازنین! آخرین انتقاد یکی از هوشیار ترین قوماندانان شما یعنی مسعود همانست که ببرک کارمل گفته بود:ما باید وطنپرستی، زحمت و پشت کار را از شوروی ها بیاموزیم. مگر بد گفته بود؟بگذار بگویم آموزش، تجربه و فرهنگم مدیون انسان ایران زمین ، روس، کانادا، امریکا و اروپاست. واقعا ازین ها آموختیم و تا حال می آموزیم.کجای این حرف ها بوی وطنفروشی دارد؟ حال شما مجاهدین از هزار تا صحبت ، یکی و یا دو تای آنرا با نخبه ترین رهبران جهادی مقایسه کنید. ببینید که کدام گروه هاو شخصیت ها ، صاحب یک فرهنگ، دانش ، ارزیابی ، دید ، پلان و برنامه برای کشورشان بودند و کی ها نبودند؟
توقع من این بود تا به جای لغزیدن در سطح صحبت های کوچه و بازار، خاله گکانی و چسپیدن به اشخاص ، ثبوت ملامت و سلامت شخصیت هاو سپس محکمه صحرایی آنها ، این مسایل را در یک دید بزرگ به گفتمان روشنگرانه می بردید.
ببینید! شما از ارزش هاصحبت میکنید؟ولی چگونه بنیادی ترین ارزش ها را زیر پا میگذارید؟
بخاطر اتهام هاو زشت گویی های برخی از دوستان ، از شما پوزش می خواهم.
عزیزانم! چرابه پاسخ جناب کوهستانی پرداختیم؟
برای اینکه با استفاده از خاطره های تلخ زندانش ، فرصت مساعد شد تا مخالفین سیاسی ح د خ او حزب وطن زه رعقده ها، توهین ها ، اتهام ها ، زشت گویی های شانرا بر حاکمیت دیروز بریزند. از بسیاری ها ، به ویژه جهادیون که بنا به فرموده ی جناب کوهستانی از سوادپوره برخوردار نیستند، گلایه و شکوه یی نداریم. طرف چیز فهم ها، انقلابیون دیروزی ، آموزش دیده ها و نخبگان جریان های سیاسی مخالف و موافق است. آقای کوهستانی! حدس میزنم شما یک شخصیت پاک با دید وسیع و ژرف و باز استید. مگر، آیا میشود به رویداد هااینگونه پردخت؟ میشود از شخصیتی چون شماچنین انتظار داشته باشیم: « رفقای عزیز اخگر نوش و خاکستر نوش و ودکا نوش»؟و یا :اتهام بر کارمل که گویاگفته ، از خاک های شوروی دفاع میکند؟ و یا برکشیدن دوسیه های شخصی دوکتور نجیب الله ؟ آیا از زبان ما گاهی شنیده باشید که مثلا بگویم: «برادران پکول دار شبشی ، چرسی، بنگی، گلخندی، کلینر، گادی (وان)، دانگه یی ، زیر دار گریختگی بلاخره مسلمان و غیره؟». آیا ضرور است از هموطن ها صرفنظر از همه وابستگی های سیاسی ، تعلق های ایدیولوژیک و باور های شان با چنین واژه های سخیف یاد کنیم ؟ او برادر! تو ره به شراب نوشی و آتش نوشی مردم چه؟
کدام عقل سالم می پذیرید که کارمل به ویژه دران زمان گفته باشد، من از سرحد های شوروی دفاع میکنم؟ آیااز اصل قصه را آگاهی دارید؟ در کجای این گفتمان ها به دوسیه قتل تور بچه قندی بپردازیم؟ آیا ما روی جنایت های یا خوبی های شخصی ببرک کارمل و دوکتور نجیب الله صحبت میکنیم یا روی روند ها و پروسه هایی که ما را به این بدبختی رساند؟ ندانستم: اینجا محکمه صحرایی افراد و شخصیت ها را براه انداخته ایم یا روی جریان ها و حادثه گفتمان داریم؟ جناب کوهستانی نازنین! آخرین انتقاد یکی از هوشیار ترین قوماندانان شما یعنی مسعود همانست که ببرک کارمل گفته بود:ما باید وطنپرستی، زحمت و پشت کار را از شوروی ها بیاموزیم. مگر بد گفته بود؟بگذار بگویم آموزش، تجربه و فرهنگم مدیون انسان ایران زمین ، روس، کانادا، امریکا و اروپاست. واقعا ازین ها آموختیم و تا حال می آموزیم.کجای این حرف ها بوی وطنفروشی دارد؟ حال شما مجاهدین از هزار تا صحبت ، یکی و یا دو تای آنرا با نخبه ترین رهبران جهادی مقایسه کنید. ببینید که کدام گروه هاو شخصیت ها ، صاحب یک فرهنگ، دانش ، ارزیابی ، دید ، پلان و برنامه برای کشورشان بودند و کی ها نبودند؟
توقع من این بود تا به جای لغزیدن در سطح صحبت های کوچه و بازار، خاله گکانی و چسپیدن به اشخاص ، ثبوت ملامت و سلامت شخصیت هاو سپس محکمه صحرایی آنها ، این مسایل را در یک دید بزرگ به گفتمان روشنگرانه می بردید.
ببینید! شما از ارزش هاصحبت میکنید؟ولی چگونه بنیادی ترین ارزش ها را زیر پا میگذارید؟
***
دیـــدگـــاه هـــا
-
Jawid Kohistani
سلام و روزه های گرفته و نا گرفته تان قبول :
دلم گرفت و ناگزیر شدم بنویسم که هنوز ادم های زیادی اند ، باسواد ، مکتب رفته ، خارج دیده ، زبان خارجی فهمیده مگر تغیر نیافته و هنوز در دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زندگی میکند ، خودش در غرب با امتیازات شهروندی غربی ، ولی هنوز کمونست ، همه دنیا را سیاه و سفید می بیند ، هر ادمی که کمونست نبود باید جهادی افراطی باشد ، هرکسی طرفدار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نبود حتماً عضو ای اس ای و سی ای ای و یا جای دیگر باشد . ای رفیق ، برادر ، اندیوال ، دوست و همراه . بخوان و بدان که جهان هستی را هزاران رنگ است و من در کتابی خواندم بیش از سه هزار و پنجصد رنگ و تو هنوز با چشمانت که در خواب طولانی زمستانیست ، تنها سیاه و سپید می بینی . هنوز که هنوز است گناهت را ثواب می پنداری ، از اشغال امریکا انتقاد داری ولی حضور روسهای قدیم را همکاری بین المللی می خوانی ، رژیمت را خودت با کودتا و اختلاف بر می اندازی و انتقامش را از من می خواهی ، خودت را پشرو ، انقلابی ، مترقی ، سوسیالیست ، می خوانی باز اعمالت را با القاعده به مقایسه می نشینی ، از دموکراسی ، حقوق بشر ، برابری گپ می زنی اما متحول نشدی ، در دوران ایدیالوژی جنگ سرد شب و روز سپری میکنی ، یک دانشمند گفته است و به گوش خود شنیدم ، هرکه تکامل نکرد ، تغیر نکرد از جانب من احمقش بخوانید .
به پاسخ چند دوست .
-
سید حسن رشاد جناب کوهستانی صاحب که هنوز هم به شما احترام دارم بیا وازارواح رفتگان جهاد واززنده های آن استمداد کن وجواب راستا را ازروی منطق ارایه بفرما .
ودوی دیگر اینکه چون شما درمتن قضایا چه درجریان جهاد وارتباط آنها بامقامای که تمویل شان میکرد وچه درحال حاضر تشریف دارید برای وطنداران چه به من مهاجر وچه وطندارهای داخل کشور ازاین سخن بیهوده وگذشته کرده از دسایس درحال انجام و جریان بنویسید که توانائی آنرا هم دارید تا ذهن ما روشن و موضع ما مستحکم تر شود.
-
Abdullah Mihraban درد راستا اثر تكليف رواني و استريس است،همه بد هستند و ايشان حق بجانب.
-
Ahmad Shah Rasta برادر گلم آقای مهربان، هرچند به پاسخ کوتاه فکران معمولا نمی پردازم ولی خدمت شما خاضعانه عرض میکنم که جناب شماآیا داکتر روانی استید یا این پیشه را از نیاکان به ارث برده اید و تشخیص داده اید که من مریض روانی ام؟ من منطق میگویم و حقیقت های تاریخ را با زبان پالوده بیان میکنم. مانند شما بر هیچکسی و به ویژه بر شما داوری نمیکنم. شما شاید یک شخصیت خیلی خوب، با منطق ، شریف و نجیب باشید و یا برعکس. این کار خود تان. ولی میتوانید به جای توهین و داوری با زبان شایسته و منطق حرف هایم را رد یا تایید کنید. به پندارم، فرهنگ گفتمان بهترین وسیله برای تفاهم است نه متهم کردن و داوری یا قضاوت در مورد دیگران.
-
Abdullah Mihraban
کاسه چینی که صدا میکند
خود صفت خویش ادا میکند. -
Baseer Tahseen زنده باشید تحسین گرامی.
-
Aimal Zarif جناب محترم رستا معزز !
شاعر توانا چی زیبا سرورده است :
باسفله کان رسیده عزرًتواضع کن
در که بست بودت خمیده ګذشت ،
درخانه اکر کس یست
یک حرف بس است .
شما زنده وسلامت باشید
قامت تان بلند وقلم تان رسا . -
Aimal Zarif ظریف گرامی، درود هایم نثارت. جناب کوهستانی شخصیت محترم است و من برایش خیلی احترام دارم. بسیار خرسندم که این گفتمان با ذهن آرام و بدون خشونت به پیش رود.
-
Aimal Zarif حرف شما دقیق فرموده اید حرف کهً از قلب خیزد به قلب جای می کیرد
قابل یاداوری است هر کس که عمل می نماید اشتباه می نماید وای نباید از اشتباه خویش بدون چون چرا که بنیاد اساسی ندلرد دفاع نمود واین شهامت یک فرد با دید وسیع را بیان می نماید . -
Salem Fakhri فراخوان رفیق رشاد عزیز باوسعت نظراس…
-
Ahmad Shah Rasta درود بر فخری گرامی.
-
Ahmad Shah Rasta این هم یکی دیگر از پاسخ ها در پای خاطره محترم کوهستانی:
کدام حکومت در جهان زندان پولیس و دستگاه شکنجه ندارد؟ جناب کوهستانی عزیزم!
درکدام و چه گونه شرایط و به چه جرمی زندانی شده اید؟ در شرایط جنگ، خون و آتش و باروت؟ اگر یک دولت ، البته دموکرات ترین آن ، یک شخص مسلح، بمب بر دست و یک قاتل و آدمکش رادر شرایط کاملن نظامی و جنگی که از زمین و زمان آتش میبارد، دستگیر کند از دید شما با آنها چه می باید کرد؟
آقای کوهستانی گرامی، من به شخصیت هایی جهادی چون اکرام اندیشمند، شما و دیگرانیکه واقعبینانه می اندیشند احترام دارم؟ شما از لحاظ حقوقی کاملا حق دارید سرگذشت و خاطره های بد وزشت و خرابی های آن دولت را بنویسید و بیان کنید . امید وارم این نوشته ها و خاطره ها را بیطرفانه از روی عقده ، خشم ، عصبانیت ، انتقامجویی و در فضای خشونت های جنگ سرد ننویسید.امید وارم پس از نوشتن آنهمه ظلم و شکنجه دولت وقت ، رُخ دیگر خاطره ها ، یعنی جنایات ، وطنفروشی های مجاهدین، کشتار بیرحمانه محترم قوماندان مسعودو دیگر رهبران و قوماندانان جهادی، راه گیری ها ، مکتب سوزی ها، ترورها ، انسان کُشی ، معلم کشی و تبهکاری های مجاهدین را با همین صداقت و راستگویی بی پیرایه بیان کنید. همانگونه که برخی اعضاو حتا رهبری ح د خ ا از گذشته های خویش امروز انتقاد میکنند. جناب کوهستانی عزیز!
من مسوول نشراتی درفش جوانان بودم به سال ۱۹۸۱ در کابل. یک گزارش دران سال نوشتم که اشرار در همان نخستین سال ها ۲۵۰۰ معلم را کشته بودند. باور میکنید، من نام معلم های اخوانی راآنجا دیدم که به دست اخوانی ها فقط بنام معلم کشته شده بودند.هزاران مکتب را سوخانده بودند. هزاران سرک، پل و پلچک را به دستور آی اس آی نابود کرده بودند. یک قصه دیگر: در زمان نجیب برخی از رهبران دست نخست حزب زندانی شدند. من روز زندانی شدن آنها با خانم یکی از آنها با خشونت و عصبانیت سیاست نجیب الله را انتقاد کردم. آن خانم با نرمی به من گفت: مبارزه است. مبارزه کشته شدن، زندانی شدن، زجر و شکنجه رابا خود دارد. گلایه های شما از دولت وقت به سر دو دیده. زیرا ، میدانم که شما و دیگران از دولت های مزدور تر از ح د خ ا یعنی مجاهدین هفت گانه و هشت گانه که اصلا توقع چنین شکایتی را ندارید.
نکته ی دیگر اینکه : البته در پیشرفته ترین کشور های مدرن جهان در بسا مورد ها انسان های بیگناه یکی نه که ده، سد هاو هزاران از جانب دولت سهون یا عمدن کشته میشوند. حالا میدانم که در زمان ح د خ ا هم چنین تبهکاری ها صورت گرفته . در حالیکه بیصبرانه منتظر بخش های دیگر نوشته های شما خواهیم بود، آخرین گپ اینکه به تناسب فیل، گاومیش شاهپریست. و یا : خداوند کفن کش قدیم را بیامرزد. اگر مسله فروش و نوکری افغانستان به بیگانه و خارجی مطرح باشد من باز هم حاضرم که به جای عرب و پاکستان و ایران آنرا به همان روس بفروشم.قوماندانان جهادی شما همین اکنون میگویند که سگ روس از رهبران و مجاهدین بهتر بودند و شرف دارند. با پوزش
-
Kabul Jan پاسخ داد۱ پاسخ
-
Адам Асади ارزیابی دقیق 👌 قلم تان رسا باد
-
Ahmad Shah Rasta سپاسگزارم.
-
نظیفه مستعد واعظی درود به جناب راستای بزرگ منش و شخصیت قابل قدر .
-
Ahmad Shah Rasta زنده باشید عفت گرامی.
-
Ahmad Sherzai رفیق راستای عزیز قلم ات رساتر باد ،من برایش کمتر نوشتم اما شما کاملآ جواب دادید سرفراز باشید
-
Ahmad Shah Rasta شیرزی گرامی. درود هایم را بپذیرید.
-
Ahmad Shah Rasta این هم یکی دیگر از پاسخ ها برای محترم کوهستانی:
كوهستانى عزيز،
در مورد تعداد نيرو هاى ارتش روس و افغانستان كه شما شصت هزار نوشتيد و پرواز هواپيما هاى روس از تاشكنت ، خيلى مبالغه شده.
تعداد نيرو ها، شصت هزار نه كه حتا شش هزار هم نبوده .
شما يك شخصيت فهيم نظامى استيد و اينگونه لاف و پتاق از وجاهت تان خداى نا خواسته مى كاهد.
حرف هاى مان زمانى اعتبار خواهد داشت كه عينى، بيطرفانه و بر مبناى فاكت باشد.
با شصت هزار نيرو يك دولت ميتواند يك كشور را اشغال كند چه رسد به يك ولسؤالى كوچكى چون پنجشير.
در مورد محترم قوماندان مسعود، بايد بگويم كه در راس نخستين عمليات ها داكتر كريم بها ريس رياست پنج او را در محاصره داشت و بسيار حتمى به نظر ميرسيد كه با حواريونش گرفتارش كنند كه به دستور مقامات روس ، به ويژه كى جى بى در زمان كارمل ، معجزه آسا و بى موجب محاصره شكست و مسعود نجات داده شد.
از همانجا افسران هوشيار ح د خ ا به كنه گپ پى بردند و سبب شد مورال و اعتقاد خويش را در برابر حزب، دولت، روس از دست دهند و حتا برخى به مجاهدين بپيوندند يا ارتباط بر قرار كنند.
همچنان بسيار پسان ها در زمان زعامت فقید نجيب الله كه يعقوبى وزير امنيت دولتى و محتاط معاون ريس جمهور بود پلان قتل مسعود طرح شد . داكتر نجيب الله و يعقوبى موافق بودند كه از موضوع محتاط خبر شد و توسط جنرالان كى جى بى اين پلان خنثا شد.
اگر خواستيد من نام ها و جريان كسانيكه از درون جريان وابسته به مسعود آماده نابودى او بودند به شما خواهم نوشت.
همچنان در پاسخ به تبصره آن برادر قاسم عظيمى بايد بگويم كه در زمان نجيب الله عبدالباقى پسر عمه نجيب الله ريس رياست حوزه اول خاد يعنى شهر كابل شد و جلال رزمنده ريس رياست پنج بود.
دران زمان داكتر كريم بهاشاید معاون وزارت دفاع بود و من او را در همان در وزارت دفاع ملاقات كرده ام.
در مورد سقوط رژيم دوكتور نجيب الله سواى مسايلى كه نوشتيد، حرف هاى خيلى زيا ديگر نيز وجود دارد:
اشتباه هاى شخص خودش، توطيه ها و دسيسه هاى غلام مجدد سليمان لايق، پرابلم دوستم ، سمت شمال، چند پارچگى ح د خ ا و حتا پرچمى ها، دور ساختنو زندانی کردن بهترين ووفادار ترين كادر هاى طرفدار كارمل و خلقى و تصفيه هاى حزب و دولت، كودتاى تنى، از دست دادن اعتماد كادر هاى حزبى و دولتى به نجيب الله، ده ها عامل ديگر و تغيير شرايط بين المللى، توافق مخفى و پنهانى دو ابر قدرت بر مسله افغانستان در خفا، قرار داد ژنيو و بالاتر از همه قطع كامل كمك هاى شوروى به رژيم نجيب الله ، به رسميت شناختن و سفر ربانى به ماسكو ، مداخله مستقيم پاكستان توسط عمال و جاسوس هايش چون رهبران و قوماندانان مجاهدين و سد ها عامل ديگر.
وگرنه ، نه مجاهدين و نه مسعود، نه هفتگانه و نه هشتگانه شهامت اداره، تسخير و رهبرى حتا يك ولايت را هم نداشتند.
در حقيقت دولت توسط خود اعضاى رهبرى اش در دو سمت به مجاهدين تسليم شد.
فارسى زبانان به مسعود و ائتلاف دوستم رجوع كردند و افغانان به گلبدين و گروه هاى ديگر.
راستى شما علت زندانى شدن تانرا ننوشتيد.
-
Ahmad Shah Rasta
محمد اکرام اندیشمند
چه بدبخت بودند آن های که به زعم شان برای وطن انقلاب پرولتری کردند تا عدالت و رفاه بیاورند. و چه تلخ است زندگی ده ها هزار مردمی که این چنین در زندان های آن بدبخت های جنایتکار رنج کشیدند و هزاران تن شان چه مظلومانه سر به نیست شدند!
Ahmad Shah Rasta
محمد اکرام اندیشمند
انديشمند ارجمند ، شما درست و دقيق مى فرماييد.
اميد وارم فصل غمين تر ازين يعنى امدن مجاهدين، بربادى دولت، مردم و تداوم جهاد را تاكنون هم بيطرفانه در يك ديد نقد گونه و مقايسوى به كمك كوهستانى صاحب بيان كنيد.
جنگ جنگ ابر قدرت ها بود با استفاده از نيرو هاى فريب خورده كشور مان .
چيزى بنام نجات مردم، اسلام در خطر است ، نزد نيرو هاى تبهكار جهادى وجود نداشته.
حيف جوانان برومندى چون جاويد جان كوهستانى كه طعمه شكار دولت وقت و تنظيم هاى تبهكار جهادى شدند.
-
نوشته ای یک حزبی🤔آنهم منشی درفش جوانان
به اشرار که هزار قتل ، حریق پل ها، مکاتب ، جوان هایکه زنده به دریای پنجشیر پرتاب شدند وووو
قومندان« مسعود زنده یاد» 🤔🤔🤔
باز در پایین « داکتر نجیب الله ». جالب نیست
مسعود زنده یاد
داکتر نجیب؟؟؟
اگر زحمت نمیشود آقای رسا یک توضیح یا روشنی بدهند خوب خواهد شد
چونکه عزیزان خلقی و پرچمی درین مسایل بسیار حساس هستند ( در صفحات مجازی )
و اشخاص مانند من تماشا داریم که این دو جناح مستقیم و غیر مستقیم هنوز هم عقمندی و قصد گیری های مختلف از هم دیگر دارند. تشکر
-
Ahmad Shah Rasta فهيم حكيمى حکیمی گرامی، داکتر نجیب الله فقید هرگز با شخصیت هایی چون احمد شاه مسعود قابل مقایسه نیست. داکتر نجیب الله فقید ریس جمهور و رهبر یک حزب منظم سیاسی بود و مسعود یک قوماندان چریکی. بیایید همین فرهنگ را بیاموزیم که به شخصیت های مخالف و موافق صرفنظر از پندار گفتار و کردار آنها احترام بگذاریم و آنها را بیطرفانه نقد کنیم.نه کارمل ، نجیب و رهبران حزب و نه رهبران جهادی و غیره شخصیت هایی آسمانی اند. آنها هرکدام خوبی ها و نارسایی های خویش را دارند که در یک رویکرد بی طرفانه باید نقد شوند و یا ارزیابی گردند. وظیفه من همین است که در تبصره هایم شما میخوانید. یعنی میباید بیطرفانه و با یک فرهنگ به گفتمان نشست نه با دشنام و فحش.
-
Ahmad Shah Rasta
کاملا موافقم با شما گرامی!
اما هم شما گرامی میدانید و هم عزیزان دیگر صفحه که در نوشته این تفاوت بزرگ دفعتا به چشم میخورد ( زنده یاد به اخوانی خطاب کردن، در حالیکه آنها ضرورت به همچون خطاب هم ندارند، به چشم نویسنده زود میخورد)
مسایل که آنها شخصیت آسمانی نبودند را متاسفانه که عزیزان ح د خ ا متوجه نمیشوند ( ما نسل جوانیم بسیار خوب میدانیم )، ما همیشه گفتیم که هیچ انسان کامل نیست، همه اشتباه میکنند، لطفا لطفا لطفا هم پذیر شوید
اما باز هم قسمیکه شما من و همه میدانیم، هستند اشخاص و نوشته های که در قسمت بی طرفی و عادلانه بودن شان سوال خلق میشود؟
شما در همینجا شاهد کامنت عزیزان هستید که به رفیق های حزبی خود خلقی گفته توهین میکنند.
من این جنگل را مانند یک حقوق خوان مسلکی از بیرون تماشا دارم و همیشه متوجه باریکی کامنت ها و نوشته ها میشوم. عزیزان پرچمی بالای عزیزان خلقی مشکلات ایجاد شده را می اندازند و بر عکس، در حالیکه همه عضویت ح د خ ا را داشتند و همزمان در نوشته ها همچون تفاوت ها با خطاب کردن شخصیت های گذشته.
من شخصا مشکلی ندارم
چونکه من عضو ح د خ ا بودم و در خدمت خاک وطن و مردم نه در خدمت فلانی رهبر یا بستانی رهبر
من باور تمام دارم که اگر رهبر پرستی جنا و جنا بازی نمیبود، قلوب و وجدان ها بخاطر واقعا وطن نه قدرت و چوکی نمیبود، ح د خ ا نباید سقوط میکرد
قومندان اعطای مالم اعطا میگوید : نجیب یک انسان وطنپرست بود، از داخل اگر رفیق هایش خاین نمی بودند، ده سال دیگر با ما می جنگید،،،
من به سراحت مینویسم که اصلا کدام علاقه مندی به تره کی کارمل امین نحیب ،،، نداشتم و هم ندارم چونکه میدانستم از خود هم پدر دارم هم مادر
پدر و مادر معنوی ام وطنم
رهبر مانند من و شما یک انسان است که ما انتخابش میکنیم ، امروز احمد میتواند باشد و فردا محمود، جوهر رهبری در دانش وجدان پاک وطندوستی و پاداش کاریش در جامعه است
نه تعریف و توصیف چهار نفر طرفدارش. امروز یکتعداد ( البته شما نی🙏) به فلانی براحت و قهرمانی و دیگر را نقد میکند و خاین خطاب 🤔
از دیدگاه من این اشخاص هنوز فرهنگ روشنفکری را نیاموخته اند، امروز شما به دشمن دیروز و یک اخوانی که زنده یاد مینویسد
دیگران که اینجا به لایک و قلب میگذارند، باید درک شان نیز مانند شما باشد که به رفیق حزبی خود باز اصلا توهین و تهقیر نکند
که شور بختانه میکند.
اصل خاکستر انقلاب فکر کنم که نسل من شد که نه خلقی بود و نه پرچمی صرف حربی
با احترام -
Ahmad Shah Rasta فهيم حكيمى کاملا با فرموده های شما موافق. حرمت به شخصیت های موافق و مخالف به نظرم بازتاب یک فرهنگ نو و مدرن است. مهم اینست که ما از فضای سی سال پیش بدر آییم و رویداد ها را همانگونه که است بنویسیم. دشواری ها میان رهبران یک طرف، ولی صفوف و کادر های خلقی و پرچمی و حتا برخی از مجاهدین نجیب ترین، وطنپرست ترین و شرافتمند ترین شخصیت ها بودند که بیشترین قربانی را دادند.
-
Abdullah Spantgar آنانی که همزمان هم غازی و هم شهید میشوند و بعد صحیح و سلامت بخانه می آیند چه توقع باید داشت راستای عزیز . امیدوارم تمرین کوهستانی عزیز ما برای روشنفکر بازی کردن خاتمه یابد و بداند که فصل خنجر زدن به دیګران مدتهاست خاتمه یافته است .
-
Ahmad Shah Rasta زنده باشید اسپنتگر گران ارج.
-
-
Gron Ahmad در کشور فقیر ما پاکستان پرستی، ایران پرستی، روس پرستی، به مذهب تبدیل شده ما باید در وطن پرستی مانندآمریکایی ها روس ها وپاکستانی ها باشیم نه در…… ان هیچ‌کس فرشته نیست.
-
Ahmad Shah Rasta احمد گرامی، پرستش در هرنوع درست نیست. حتا وطنپرستی. وطنداری، وطندوستی خوب است. وطن هرگز پرستیده نمیشود. با درود ها به شما.
-
Gron Ahmad احمد شاه جان بی مانند سخن شما تسلط نا پذیر می بود اگر وطن پرستیده نمی شد سخت باور کردنی است بهتر نسبت به همیشه باشید ممنون شما
-
Omar Faiz
جناب فیض از احمد شاه راستا عکس جدید نداشتید که تصویر نوجوانی اش را گزاشتید. -
Kabul Jan پاسخ داد
۴ پاسخ
-
فهيم حكيمىنوشته ای یک حزبی🤔آنهم منشی درفش جوانان
به اشرار که هزار قتل ، حریق پل ها، مکاتب ، جوان هایکه زنده به دریای پنجشیر پرتاب شدند وووو
قومندان« مسعود زنده یاد» 🤔🤔🤔
باز در پایین « داکتر نجیب الله ». جالب نیست
مسعود زنده یاد
داکتر نجیب؟؟؟
اگر زحمت نمیشود آقای رسا یک توضیح یا روشنی بدهند خوب خواهد شد
چونکه عزیزان خلقی و پرچمی درین مسایل بسیار حساس هستند ( در صفحات مجازی )
و اشخاص مانند من تماشا داریم که این دو جناح مستقیم و غیر مستقیم هنوز هم عقمندی و قصد گیری های مختلف از هم دیگر دارند. تشکر
Basir Yaqin پاسخ درخور ستایش به این تحلیل گری که تنها در دفاع از جهاد یعنی برده گی و زبونی است
-
Ahmad Shah Rasta یقین گرامی، سلام ها و درود ها.
-
Bassir Bina پدرشان پای خود را در کابل مانده نمیتوانستند . قدرت را بدست این خود فروشها دادیم . از دست انها قدرت را دزدیدند و بطور زنجیزه یی خود شان ترور کردند . از همه اولتر جمعیتیها به دهقان هم گفته بودند که امریکا امد در یکو نیم سال جورش میکند تا میتوانید پل و پلچک را بپرانید . حالا خو دانسته شد که جهاد یک عملیه خر سازی بخاطر پا یگاه نظامی بود . از لابلای جهاد فروشی باید جاوید کوهستانی اینقدر خر خود را تند نمیدواند .
-
Kabul Jan پاسخ داد
۱ پاسخ
-
Bassir Bina بانوی اول مملکت برای هر جهاد فروش زجر روحیست .
-
Mohammad Wali راستای گرامی کسانیکه اعمال وحشت اور دوران حاکمیت پنج ساله شان را افتخار میدانند وبعد بر طبق یک پلان منظم کابل را به طالبان تسلیم میکنند ، به روسها پناه میبرند ، باعساکر امریکایی دوباره به کابل می ایند ، سلاح وتجهیزات وقت را به پاکستان میدهند ، اردورا منحل میکنند ، ازبیشترین امتیازات اشغال بهره میبرند ، هرروز معضله ومشکل می افرینند ، خود اینجا دیگران شان درکشورهای دیگر بساط تنعم جبروتی بر پا میکنند ، از سر وته پول های باداورده زندگی های افسانوی میسازند ، نفاق می افرینند ودر تلویزیونها تجزیه افغانستان را یگانه راه حل میگویند ، با دهها مراجع استخباراتی سر میشورانند ، گاهی دین را وباری قوم ومنطقه را درگرو اهداف شان در می اورند که نه در نیت شان ونه در عمل شان ذره ای صداقت به این مردم واین کشور وجود ندارد ودر انکار ودروغ وبدیده درامدن سرامد رو زگار اند واز فجایع که هنوز درد جانکاه ان را مردم فراموش نکرده وبه چشم دیده اند یا منکر میشوند ویا رندانه طفره میروند هرچه بنویسید عادی است چون به مطلب رسیدگان هستند حالا میگویند ما به مطلب رسیدیم دیگران هرچه میگویند بگویند .
-
Kabul Jan پاسخ داد
۴ پاسخ
-
Bassir Bina مجاهد امروز طالب دیروز .60 هزار کابلی را کی کشت؟ قریه به قریه میرفتند فوری چند تا بیگناه را در محضر عام تیر باران میکردند که تمام قریه در ترس وحشت فرو برود . جنایات اشرار کثیف بیحد زیاد است . از جنایات خلقیهای وحشی کرده هم زیاد است .
-
Kabul Jan پاسخ داد
۲ پاسخ
-
Zaki Adil بحث در رابطه به ديروز كار كرد هاي ح،د،خ،ا و بعد از سقوط حاكميت ح،دخ،ا حذب وطن به دها كتاب توسط نويسندگان داخلي و خارجي موفقين و مخالفين و هزاران مقاله به لسانهاي مختلف جهان و هزاران حلقه فلم هاي مستند و امكان دارد دها فلم هاي مستند كه هنوز وقت نشر ان نرسيده كه توسط ارگانهاي استخباراتي خارجي ها گرفته شده موجود خواهد بود.
حال بدون استلال منطقي و خود را به كوچه حسن چپ زدن و دفاع نادرست مخصوصاً توسط جناب كوهستاني ها جاي را نمي گيرد و همچنان استلال مندان مربوط به ح،د،خ،ا حق ندارند كور كورانه و بدون آراء منطقي به دفاع از حذب شان بي پردازند.
گناهي بزرگي خواهد بود كه جوانان را با دروغ گويي هاي شاخ دار به بيراهه سوق داد .
براي همه عزيزان در اين بحث كه ممكن جريان داشته باشد داشتن صحت و سلامت را ارزو ميدارم. -
Aisha Ahmady خلاصه نی کل باند نی کدو خاک بسر هردو
-
Kabul Jan پاسخ داد
۳ پاسخ
-
Matin Baraki کسی که جهادی را، روشنفکر میگوید، مفهوم روشنفکری را ندانسته.
-
Ahmad Shah Rasta هههههههههه. برکی گرامی، درست فرمودید. من به صورت نمادین نوشتم. وگرنه ما در کشور اصلا روشنفکر به مفهوم واژه نداشته و نداریم. 🙂
-
Nadjibollah Kamel ح د خ ا افراد ایدیالوزیک آزمانگرا کم داشت.بعد از گریز شوروی شکست خورد.اما مجاهدین اگر 100 قوم هم باشد ایدیالوزی و آرمانی واحد دارند.که طالب و داعش ندارد.شکست را بپذیر و یک چانس داری که تجدید قوا کن.حالا ح د خ ا باید در پروسه ای دموکراتیک ملحق شود .نه کودتا میچلد و نه انقلاب.مردم خسته از جنگ است میدانی سیاسی برای حرکت نو آماده است.ما سعی و تلاش ما مسالمت آمیر استقلال سیاسی است.فعلا ما مستعمره ای کشوری استیم که در حال فرار است.یک چیز را باید در آخر عرض کنم که نه مجاهد مسلمان است و نه خلقی و پرچمی کمونیست ماند.بیاهید وطن را بسازیم با ایدیالوزی و آرمانی ملی.کشور های همسایه برای ما در طولی تاریخ خیانت کردند.چون ما ملت نبودیم . وآنها از ضعفی ما استفاده کردند.اتحاد ما به حکومت های دست نشانده و دخالت خارجی پایان میدهد.جاوید کوهستانی در زمانی خلق و پرچم عضو سازمان جوانان و حرب د خ بود.کسی پرسید که چرا یک افسری ارتش در زمانی داکتر نجیب به جهاد پیوست؟کودتای داکار نجیب حزب را تباه کرد و دولت را سقوط داد اعضای حرب دلسرد شد گپ بن انفجار حزب رسید.ما باید ملی فکر کنیم.قوم بازی بند ملت سازی شروع.آغای جاوید کوهستانی و آغای احمدشاه راستا را از سالی 1359 میشناسم.هردویش دوستی من است.اما برای زدن کرزی و غنی ما باید متحد شویم.باور کن عنقزیب داعش با 170000 نفر میرسد.تاریخ عراق را من نوشتم برای جلوگیری از تکراری عراق و سوریه اتحاد ما ضرور است.
-
Aman Maosher نویشته نهایت زیبا. بیشترین مهاجر افعان را از کشور های شوروی سابق به کشور های اروپایی اوردند.اعلان نویشته بودند هر شخص که دیپلوم زمان شوروی دارد کانادا می پذیرد من و خانم در ان گروپ امدیم .در انزمان پرسیده بودم چرا مهاجر از پاکستان و ایران نمی ارند؟ گفتند انها سوشال خور و بیکاره اند اما مردم دور شوروی کار می کنند تکس میدهند و زندگی و جامعه ما را می سازند.
-
محمد همایون صادقی استاد راستای گرامی نوشته زیبا !
رهبران حزب جنایتکار تر از جهادی ها برحق حزب ، حزبی و مردم بودند .
پیلنوم هژده بغیر از چند تن زنده یاد محمود بریالی ، زنده یاد داکتر اناهیتا راتب زاد ، زنده یاد مجیدزاده ، زنده یاد امتیاز حسن که در کودتای پیلنوم نام نهاد هژده اشتراک نکردند دیگران همه بر ضد زنده یاد ببرک کارمل نه بر ضد مرام و آرمان های کودتا کردند و بر روی برنامه حزب شاشیدند .
من جهادی را که در راه خود صادق و پا برجا مانده نسبت بر رهبران کودتایی هژده رجحان میدهم .
سال ۱۳۵۸ که دانش آموز کلاس ۹ بودم آخرین دفاعیه روزبه را در مخفیگاه خوانده بودم چه زیبا گفته بود خایین که به خایین بودنش صادق باشد با شرف است .
جهادی های که در راه جهاد ایشان صادق و پا بر جا مانده اند همچو جناب جاوید کوهستانی ، جناب حفیظ منصور با شرف تر استند نسبت بر رهبران کودتاچی های پیلنوم هژده .
شروع ویرانی و فروپاشی نظام جمهوری دموکراتیک را همین رهبران کودتاچی از نام اینکه اوغانتباران ( پشتون ها ) اکثریت است و ریس دولت یک افغانتبار باشد راه انداختند نه جهادی ها .
جهادی ها دیگر بازندگان بودند نه برندگان .
نفرین بر رهبران پرچمی پیلنوم هژده ، جنایتکاران حقیقی میهن ما !!!!!!
-
Ahmad Shah Rasta هههههههههه. استاد گرامی ، سر پلنوم هژده بسیار قهر استین. 🙂 راستی از بابک درین روز ها خبری نیست؟
-
Ahmad Shah Rasta استاد بزرگوار تاریخ بدبختی و تضاد قومی را پیلنوم هژده رقم زد .
ای کاش رهبران پیلنوم هژده را مادران بزرگوار ایشان در نخستین ماه های یک و دو زایمان میکردند اکنون ما همه شهروندان میبودیم نه تعبه به قوم ، مذهب و رهبران رهبر نما !!!!
استاد بابک حتمن در دوره قرنتین رفته کمری که از هوای گوارای آنجا کیف کند . -
-
Mohammad Asef مایان بایست از همچو همت والا وقاطعیت سالم در همه موارد حیات سیاسی مان برخوردار باشیم .
درود بر این نقد عالی وپاسخ خفه کن شما . -
Faried Akbari پاسخ درست و روشن از راستای عزیز
👏❤️ -
Jawid Kohistani خواننده عزیز : نخست سلام ، خوشحالم که نوشته من شما را بر انگیخت تا قلم بزنید و شخصیت هایتان را به معرفی بگیرید ، دوستان من ! من خاطرات خوب و بد خود را نوشتم ، شما بخوانید که در کجایش اهانت و کلمه زشت و توهین امده است و بعد هم جواب ها را بخوانید ، من از تغیر و تکامل نوشتم ، که باید گذشته را نقد کرد تا خطی برای اینده کشید ، من باورمندم که اگر در گذشته افتخاری بود چه در چپ و یا راست ، اکنون ما و سر زمین بلا کشیده ما اینجا نبودیم ، من نوشتم که همیشه سیاه و سفید نبینید و عالم پر از رنگ های دلپذیر است ، اما هنوز می بینم که چشمان بسیاری شما به همان دو رنگ خو کرده است ، گفتم اگر شما مدعی روشن فکری ، برابری ، عدالت ، دموکراسی استید پس بپذیرید که ح د خ یک حزب توتالیتر بود هیچ مخالف اش را در مسالمت امیز ترین وضع تحمل نداشت ، اما شما هر حریف سیاسی و منتقد را به چشم مجاهد (اشرار ) می بینید ، شما حتی فرکسیون های داخلی خود تان را تحمل نکردید چه رسد به سایر دگر اندیشان ، اینجا بحث تنظیم ها نیست ، چقدر گروه کار ، سازایی ، سفزایی ، سامایی ، اخگری ، پیکاری ، رهایی ، زرغونی ، افقی ، امینی ، فرکیسون تره کی ، کشتمند ، کارملی و نجیب داشتید ، انها را زندانی کردید شکنجه کشیدند ، چه تعداد اعضای دفتر سیاسی شما در مراتب مختلف بعد اقتدار حزب تان زندان و شکنجه شدند ، وقتی کارمل در پلنوم اول در قصر چهلستون از کشتمند پرسید که چه حال داری رفیق کشتمند گفت از سروری بپرسید ، من متاسفانه هنوز می بینم که چقدر درون این جریان کوچک و فاقد اندیشه بوده است .اگر تاریخ اسناد کا جی بی را نخوانده اید که از ارشیف همان رفقای انتر ناسیونال است که اسم مستعار اعضای محترم کا جی بی تان در ان ذکر شده (متروخین ) یا خاطرات نخستین قوماندان قوای سرخ در افغانستان را ، عزیزانم هیچ شک نیست که قدرت و اقتدار همیشه برای شرکایش مقدس جلوه میکند ، چه شما و چه جهادی ها ، اما انچه بر مردم گذشت فراموش نمی شود و امید شما از سر خر احساسات پاین شوید ، دنیایی با رنگ های دلپذیر را ببینید ، در حالیکه اکنون تحمل یک نوشته ساده را ندارید و استدلال نمی توانید ایا در وقت قدرت تحمل اپزیسیون فکری تان را داشتید ، رفقای خون گرم که پیر شدید اما میر نه ، ایا کابل به زور تانک مجاهدین سقوط کرد یا با اختلافات درونی ، قومی خود شما ، در شمال چه گذشت ، چرا مومن و دوستم از شما بریدند ، چرا بقول شما کارملی ها با مجاهدین شمال ، کشتمندی ها با مجاهدین هزاره ، داکتر نجیب با حمکتیار و حقانی پیوست ، مگر شهنواز تنی را مجاهدین به پشاور و اسلام اباد دعوت کرد ، اعضای محترم بیروی سیاسی کاروال و نظرمحمد چگونه از سقوط خوست زنده بر گشتند در حالیکه هزار خا سرباز افسر نا پدید شدند و تیر باران ، رفقا کابل را به مجاهدین چرا تسلیم کردید ، اگر ح د خ ا میان مردم بود و در متن جامعه جا داشت چرا از مردم دفاع نکرد ، مگر نجیبا الله فرار نکرد ، هنوز قوای مسلح بر اوضاع حاکم بود ، رفقای درفش سرخ که خود درفش تان را زرد کردید ، من هرگز از واژه و کلمات توهین امیز در تمام سطور نوشته هایم استفاده نکردم ، من مانند شما سیاست زده نیستم ، به اید یالوجی های چه راست و چه چپ باور ندارم ، من ارزش گرا استم ، ارزش های که در همه جوامع انسانی ملت ها را رستگار نموده است ، تساهل ، تحمل ، همدیگر پذیری ، دگر اندیشی ، ازادی فکر و اندیشه . اقایان هیچ نظام و سلطنتی به زور سر نیزه ادامه داده نمیتواند و انهم سر نیزه خارجی ها ، نا گزیرم خاطرات جنرالان روسی و اسناد ارشیف های معتبر را روزانه خدمت تان اینجا بگذارم تا سیه رو شود هر که در او غش باشد .
-
Jawid Kohistani كوهستانى عزيز، به پاسخ شما با كمال رعايت احترام و حرمت به شما خواهم پرداخت.
اكنون مشغولم.
-
Jawid Kohistani جناب کوهستانی گرانقدر از حضور تان در این صفحه سپاس. من توجه خواهم کرد تا در این جاه بی حرمتی در برابر آنهایی که در بحث شریک می شوند صورت نگیرد و شما دوست عزیز را من حیث مهمان گرامی می دارم.
-
Omar Faiz اقای فیض : من همه عمر در کشورم بودم ، شاهد همه رویداد ها و هرگز عضو تنظیم ها نبودم اما برای من جنایت هر حزب چپ و راست که مرتکب شده است به ان می پردازم ، به قدر کافی اسناد در دست دارم و شناخت گسترده ، دیدم علاقه دارید که مستند تر از ان دوران بروایت ارشیف ها بنویسم ، تا به پندار شما خط جاسوسان و وطنفروشان چه کمونست ، چه مسلمان اشکار شود ، خوشحالم که به من این فرصت را دادید ، اگرچه خود چندان به اینکار علاقه نداشتم ، اما چکنم اگر عزیزانی خفه میشوند چاره نیست باید حقایق را نوشت .
-
Karim Khudayar این جنایت احمد شاه‌مسعود اشرار شما
این تصویر ها را ببینید واز قضاوت‌زهر مار خود بشرمید وخجالت بکشید حرامی های شورای نظار -
Jawid Kohistani کوهستانی قدرتمند شما به فرصت بنویسید . امیدوارم که اسناد و چشم دید های شما به دیده نگریسته شود
-
Zaher Tinat پاسخ منطقی،رسا و کوبنده !
بهروز و پیروز باشید راستای عزیز! -
Abdul Majid Eskandary دقیق ترین جمله درین نوشته:
” بزرگترين مشكل ما در سياست اين بود كه مسلمان ما به جاى تفكر روى منافع وطنى روى ايمان، باور ها و عرب پرستى انديشيد و منافع انها را آگاهانه و غير آگاهانه دفاع كرد.
كمونست مان عاشق و فداى منافع و اراده شوروى شد. همانگونه تكنوكرات مان و غيره.”
-
Ahmad Shah Rasta زنده باشید سکندری بزرگوار و ارجمند.
-
-
Suhrab Shams قلم تان رسا باد ، تحلیل جامع و استوار بر واقعیت های تلخ افغانستان است
-
Ahmad Shah Rasta سپاس.
-
-
توریالی خاوری کمونیست ها واقعن مردمان بی پاسی هستند.آنها هرگاه مثل مجاهدین در کمپ های شمشتو تربیه میشدند،هم پاس غرب وامریکا را می دانستند وهم پاس پاکستان و عربستان را .
همینکه امروز مجاهدین اسلام مهماندار چهل کشور غربی ودعاگوی پاکستان و عربستان اند،باید برای هرکمونیست درس آموزندگی باشد.
این کمونیست ها هرگاه پاس می‌داشتند ،وطن شانرا به تلی از خاک مبدل می ساختند وپاکستان را صاحب اتم مینمودند.انها باید تمامی تجهیزات اردوی افغانستان را در خدمت پاکستان قرار میدادند وبیست سال از اشغال آمریکا در وطن شان مثل مجاهدین سربکف حمایت مینموند.اینها همه درس های عبرت برای خلقی وپرچمی نمک حرام است که تا هنوز علیه آمریکا وپاکستان وعرب شعار میدهند. در حالیکه همین غرب وامریکا است که افغانستان را به بهشت برین مبدل نمودند.
بنازم شمله مجاهد وطن را که همراه لشکر پیاده نظام آمریکا یکجا شدند وتحت شعار مرحوم برهان الدین ربانی یکجا با سرباز آمریکا ،طالبان کفار را تا کوه های سربه فلک توره بوره دواندند وتوسط پیشوایان مجاهد کبیر شأن مثل مارشال فهیم شاد روان بکس های دالر را از آمریکای ها تحفه گرفتند ودر نهایت به سادگی قباله افغانستان را برای امریکا تحفه داده وگاهگی از ترور های زنجیره یی گلایه دارند.
این کمونیست ها تا حال از مهربانی های آمریکا ،از ارزشهای جهاد امریکای ومفاد اشغال آمریکا ،از فیلم های تجاوز سربازان آمریکا برنوامیس وطن از دست آورد های آمریکا برای خلقت طالب وداعش چیزی نمی‌دانند .هرگاه بدانند مثل رهبران مجاهد گاهی بوت های خلیلزاد وگاهی پمپو وگاهی هم جان کری را بوسه باران نموده و به هر قیمت ممکن وبه هرذلت وزبونی برچوکی قدرت تکیه خواهند زد.
اما درین بحث یکی از استادان نیمه باسواد بنام لعل زاد که از سابقه داران جناح پرچم است ،تعجبم را برانگیخت .او نیز با گله ای از ماران یکجا شده وباخط وخال جدید سابقه پرچمی بودن خود در فاکولته انجینری کابل را خاک افشانی نموده وخود را محرم ودلباخته آمریکا و انگلستان به نمایش میگذارد ومخالفبن غرب را محکوم میدارد.نمیدانم که این آدمک هم سوسیال میگیرد و یا کدام کارخانه جنگ های قومی وسکتاربسم ضدملی را رهبری مینماید واز طریق آن امرار معاش مینماید؟
ازدیاد نبریم این کمونیست ها مثل مائویست ها دارای کدام استعداد عالی هم نبودند که در زیر بال مجاهد پنهان شده وامروز با مهرورزی خاص از امریکا دفاع مینمودند واین سوسیال خواران ضد غربی را مجازات میکردند!!
با احترام!!
-
Farid Burhan بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم – فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد – من و ساقی به هم سازيم و بنیادش براندازیم
………..
راستای عزیز و فرهیخته را با باور ها واندیشه های وطنپرستانه و فرا ایدیولوژیک از زمان های دور معرفت داشته و قلم شان همیشه راستا باشد.
-
Ahmad Shah Rasta زنده باشید برهان گرامی و عزیز من. یاد جوانی ها بخیر .
-
M Anwar Matin نخست مجاهد وروشنفکر دوپدیده آشتی ناپدیراند
کوهستانی روشنفکر نیست بلکه یک جهادی است
اینها بمراتب ازطالبان وحشی تر وخطرناکتربه استثنای انتحارعلیه مردم افعانستان عملکرده اند
علیه یک کفر به کمک دالر وکلدارودینار کفر جهانی زیر نام باصطلاح جها د که نقش پیاده نظام ایران وپاکستان وعرب وامریکا را انجام میدادند هستی میهن را چور وچپاول وغارت کرده اند
کوهستانی به این سوال چی پاسخ دارد که چهار دهه قبل ازامروز اینها وپدران شان چی داشته اند وامروز چی کم دارند؟سرمایه های شان محصول چورملی واشک وخون مردم است واینها عامل تمرکز ثروت وففروبیکاری وادامه جنگ ومهاجرت وتفرفه افگنی در کشوراند
اگردرحکومت کنونی هم کسی مانند مجاهدین فعالیت تخریبی وترورستی انجام دهد مکتب وتاسیسات عامه را اتش زند محکوم به زندان وحتی درکشور بیگانه زندانی میشود
افتخار اینها چیست دیروزنوکرنوکر وامروز ازامریکا دالر ومقام میخواهند وبه جهادشان افتخار میکنند که زمینه تهاجم بیگانگان را فراهم ساخته اند ؟
-
Ahmad Shah Rasta متین گرامی، جناب کوهستانی میگوید که من جهادی نیستم. آیا همین کافی نیست؟
-
Karim Khudayar کوهستانی یکی از منافق ترین متعصبان ستمی های شورای نظار است.
کوهستانی متعصب واشرار نا خلف رفتار وکردار احمد شاه مسعود واشراران جنایتکار را ببین که درمقابل افسراران‌وسرابازان مسلمان افعانستان بهدایت باداران دالخور پاکستانیها په کردند وآنها را بکدام وحشیانه‌بقتل رساندند ودردیای پنجشیر انداندختند.یکبار باوچشمان خود ببین وبا وجدان فروخته خود قضاوت عادلانه کن شما نه تنها روشنفکر سالم نیستید بلکه طرفداران دزدان،غارتگران وقاتلین افعانستان هستید.
من منحیث یک روشنفکر حیف نام روشنفکر بلای شما میدانم
نفرین ولعنت خداباد بر شما اشراران بی فرهنگ وکثیف
-
Ahmad Shah Rasta محترم کریم خدایار، این توهین مستقیم به شخصیت محترم کوهستانیست. این پُست را بردارید. لطفا. در مورد عکس ها و سند ها من حرفی ندارم. سپاس.
-
Karim Khudayar کردار ورفتار اشراران درپنجشیر توسط جنایتکار ومردار احمدشاه مسعود که افسراران،سربازان ومعلمین بفجایع بقتل رساند وبعدن در دریا پنجشیر انداخته است
-
Kabul Jan پاسخ داد
۲ پاسخ
-
Osman Arman پاسخ شما از حقیقت سر چشمه گرفته که جهادی ه آنرا نمی بینند ۰جواب خیلی منطقی و استدلال دقیق و همه جانبه شما شمه ئی از جنایات شان گفتید ۰من در جنگهای کابل به چشمم این جنایات شان را دیده ام ۰وامروز از قصر هایشان معلوم میشود که چه کسانی بودند ۰موفق و سر بلند باشید آقای راستا۰
-
Safia Hoqoq Hessabi راستای گرامی با نوشته شما موافقم، مگر در یک مورد :
« زنده یاد مسعود ؟؟؟؟ »،
مگر سالهای که شورای نظار هزاران جوان ، سازمان جوانان را در دره پنجشیر به قتل رساند ، فراموش تان شده است، پسر خاله من یکی از آن جوانان ، سازمان دیموکراتیک جوانان بود که بعنوان سپاهی انقلاب به پجشیر رفت و یک هفته بعد احوال کشته شدن اش را به فامیل اش دادند، حتی جنازه آن جوان زیبا را نتوانستند به کابل بیاورند ، زیرا دره زیر آتش شورای نظار بود.
دوره حکومت نا موفق داکتر شرق را از یاد برده اید که مردم در زمستان سرد و سخت گرسنه مانده بودند و مسعود دره سالنگ را مسدود کرده بود و نمیگذاشت که قطار حاوی مواد غذایی ، عمدتا آرد و روغن به کابل برسد، و تا رشوت خود را از شوروی ها نگرفت راه را باز نکرد، و هزاران هزار مورد دیگر جنایت های هولناک مسعود و اشرار تحت امر او …
میترسم ما و شما تحت تاثر قهرمان سازی مسعود، یک روز او را قهرمان بگویم…
در آن روز وای به حال ما…
-
Ahmad Shah Rasta خانم حقوق گرانمایه و بزرگوار، جنگ بود. ما هم کشتیم و مسعود هم کشت. ما اعتراف میکنیم که کشتیم. به شرطی که طرفداران زنده یاد مسعود هم ازو قهرمان نسازندو بگویند که مسعود در پهلوی استعداد بزرگ جنگ های چریکی اش، کشت، زد ، بست و جنایت کرد. تمام.
-
Nadjibollah Kamel شما در آنوقت تولد شده بودید.من در زمانی داود حزبی بودم.من در زمانی شورای نظار و طالبان هم افسر بودم و 5 سال پیش هم من درکنر بودم.4 سال تحصل ام درخارج تقریبا ختم است.اگر مسعود سازمانی ها را درپنجشیر کشت شما هم کشتید.جنگ دارد کشتن.طالب که عفو میشود مجاهد چرا معاف نیست.تو جهادی هایته بابا ساختی و قومی من را میکشی این نامردانه است خوری.تو از کشوری میزبانت چه آموختی.در پیری قومبازی ممنوع.شما خانم ها را کس در کار های مردانه کالا شوی هم نمیگیرد.شما پشتون ها از پشت سر جانفدا های ح د خ ا تیغ میردید.من 2 ماه بعد وطن میروم شما هم در کنر و جلال آباد تان آمده از مرغ هایتان دفاع کنید.همین پنجشیری فعلا در اسمار مدافع است آیا نوکر تو است.بنشین خاله در حانه ات نماز و روزه ات را بخوان
-
Ahmad Shah Rasta راستای عزیز متاسفانه افغانهای ما در کشوری میزبان بی سواد استند و کشور های میزبان را مطالعه نکردند خصوصا زن ها که مادر استند عاطفه مادری را در قومبازی باختند.مسعود بد مجاهد بود بیک قهرمانی چریک آزادی کشور تبدیل شد..من نمیفهمم که این خانم بکجا میخواهد با بالی شکسته بپرد.ما احترام داریم امید در قریه اش محترمه شود.ازخارج بپرد درکنر.
-
Abdul Shakoor Kader جاوید کوهستانی به اعتراف خودش زمانی از رفقای شما یعنی جنرال خاد بود. اکنون چتلی خور چتل خوران شده
داستان پرخونش پرخون تر شد
-
Ahmad Shah Rasta جناب شکور محترم لطفا حرمت و عفت کلام را رعایت کنید. با درود ها بر شما.
-
Ahmad Shah Rasta چتلی خور ګفتن به کسی که دوستان پرخون دارد یک به هیچ وجه نقض عفت کلام نیست. مګر به کسی انسان های جامعه مارا زنده به ګور نموده و بعداً هم در کشتار کابليان و ویرانی کابل سهیم باشد، جلالت مآب باید ګفت؟
-
Hayat Karim فرمول بسیار ساده اگر دولت به اصطلاح مجاهدین خوب باشند طبعن ما بد استیم در غیر آن شما ناظر همه اعمال و گفتار و کردارشان همه بوده اند و استند
-
Abdullah Spantgar کوهستانی عزیز سلام برشما ! میدانم حالا عصبانی هستید اما اگر بامغز سرد نگاشته خود را بار دیگر بخوانید بطور حتم متوجه خواهید شدکه اینجا جای ( تحمل ، تساهل، همدیگر پذیری ،،دگراندیشی و آزادی فکر و اندیشه ) خالیست . حزب دموکراتیک خلق راخیلی بحق وابسته به ماسکو و رهبران آنرا کودتا چی ودر جدال باهمدیګر معرفی کردید . بلی چنین بود ، همین ناتوانمندی ها حزب را نابود کرد. همانسان که برای شما حزب دموکراتیک خلق افغانستان در یک کلیت مطرح است برای دیګران هم احزاب جهادی در یک کلیت مطرح اند . اجازه دهید نظر شما را در مورد عملکرد حزبی که شما بدان وابسته بودید در طی سالهای جهاد و حاکمیت بدانیم . همین دانستن بما کمک خواهد کرد تا صمیمانه دست همدیګر را بفشاریم و از ګنجینه زبان برای کنایه های دشنام آمیز استفاده نکنیم .
-
Abdullah Spantgar
ای بابا ، خانیت آباد اسپنگر صاحب !
در نیمهُ نوشتن تبصره با عین محتوا بودم که چشمم به این تبصرهُ عالی افتاد . کارم را ساده کردید ، ممنون شما.
امیدوارم کوهستانی صاحب روی مسائلی بپردازند که از دید ما به دور نگهداشته شده است. آنچه خود به چشم دیدند لطف کنند و بنویسند .
از جهاد و سازمانهای جهادی ، فعالیت ها ، مراجع تمویل کمک ها ، زندانهای مخفی ( در صورت امکان ذکر نام کشتارگاه های مجاهدین ) ، عضویت ، موقف و جایگاه خودشان ( کوهستانی صاحب ) در بین مجاهدین ….. و باقی مسائل بپردازند .
ممنون شما اسپنگر صاحب.
پیشاپش از تبصره کوهستانی صاحب سپاسگزارم .
-
Abdullah Spantgar ازتمام دوستانی که شریک این بحث اند تقاضا میکنم با دشنام ، تحقیر و توهین به دیګران نګاشته خود را آلوده نسازند . این امر نګاشته شما را وزین نمی سازد بلکه خود شما را سبک میکند .
-
Nadjibollah Kamel رفیق استاد گرانمایه و رفیق همرزم نه مجاهد ملامت اسا نه ما حزبی ها.اما حزب میتوانست جامعه را بطرف دموکراسی ببرد.متاسفلتع مه استبداد همیشه 7000 ساله این ملت را به هزران رنگ کرد.حال ما باید از شانه های مستبد خود پاهین شده بسوی دموکراسی و مردم سالاری برویم.بهتر است.تقلب در تاریخ ما تا آفتاب است.ما بتاریخ نو و اندیشه ای نوین ضرورت داریم.یادن است من و تو شانه بشانه سازمانهای اولیه حزبی و جوانان را در دانشگاه کابل پایه گذاری کردیم.من کارمند خاد و نگه بانی 9 موسسه ای عالی تحصیلی بودم من نه عضو ناحیه ای جوانان بودم و نه حزبی.اما پروتوکول تمامی سازمان ها در اول بقلم من بود.منشی ها از مظر سیاسی بیسواد و بی کفایت بودند.اما با حوصله خودت دانشگاه کابل سالی 37000 محصل را جذب میکرد لیلیه منظم بود استاد با شوق درس میداد و محصل با شوق درس میخواند.مشکل در استبداد بود جامعه را کفاند.کودتا هی رنگین کمان یکطرف قضیه بود که گناه حرب نه بلکه میراث شومی استبداد بود.
-
-
Ibrahim Ikrami راستا صاحب واقعیت را بیان نمودید قلم تان پر رنگ باشد
-
Nizamuddin Qiami به سلامت باشيد جناب محترم راستا گرامی و از جناب کوهستانی خواهش میکنم که مردان وار داخل بحث شود وتا من خریدار منطقش شوم
-
Homayoon AB راستای عزیز
با دلواپسی تمام منتظر ارایه پاسخ تان استیم و به درایت تان اطمینان کامل دارم ♥️🙏 -
Najibullah Habibi احتیاط جان فرض است جنرال …!!
-
Shir Sarem روشنفکر جهادی…
-
Ahmad Shah Rasta
جناب کوهستانی محترم،
چنانکه یک بار دیگر برای دوستی نوشته بودم:
سازمان های سیاسی ، جنبش های آزادیخواه ، حتا تنظیم های جهادی ، بس شخصیت ها و نیرو های بالنده را در خود داشت و دارد که روی اهداف نیک و والای انسانی چه آگاهانه و چه نآ آگاهانه بسیج شده بودند . به پندارم ،شما هر پدیده را بنا بر فاکت ها و موقعیت های زمانی و مکانی بدون حب و بغض، نه بر مبنای خطای فردی یا گروهی تحلیل و بررسی کنید. ما، شما و همه مخالفان ِ عقیدتی خویش رادوست میداریم . یکی از دلیل های حرمت من و همفکران دیروزی ام در برابر جناب و شخصیت همچون شما همینست که به جای فحش و دشنام تحلیل و ارزیابی میکنید. فاکت می آورید و دیگران را حرمت میگذارید.بسیار زیبا نگاشتید که ما نباید به پدیده ها سیاه و سفید نگاه کنیم. ولی آیا شما هم چنین نگاه مدرن به همه پدیده ها دارید؟ به پندارم داریم آهسته آهسته همدیگر مان را می یابیم. من با شما موافقم که حزب دموکراتیک خلق افغانستان با توطیه های شخص مشکوکی دران حزب به گمراهه رفت .حزب دموکراتیک خلق افغانستان یک حزب توتالیتر بود. من میپذیرم که شخصی در حزب دموکراتیک خلق افغانستان در نخستین روز پیروزی ، کشت، زد، زندانی کرد و کشور را به بحران بزرگ برد و همه را در برابر یک عمل انجام شده قرار داد. من موافقم که پس از سرنگونی امین دیگر کشور به پرتگاه جنگ بزرگ داخلی افتید که یکطرف را روس ها و جانب دیگر را ده ها و سدها کشور کفر و مسلمان برای یک جنگ خانمانسوز تسلیح و تجهیز کردند. من بستر روانی و جامعه شناسانه و ریشه های بدبختی ها را خدمت نوشتم.شرایط جنگ بود. همه خشمگین . همه گروه های سیاسی و اجتماعی به جای تفکر و اندیشه با باروت و تفنگ به هم دیگر پاسخ میدادند.از شما سپاسگزارم که بنیاد های اجتماعی هردو گروه را زیبا بیان کردید. یک طرف جوانان آرمانگرا ، شهری ، شاید هم احساساتی و سمت دیگر بیشترینه بیسواد، متحجر، عقب گرا و مذهبی که صید دام جهنمی ترین دستگاه جاسوسی کشور های همسایه شدند.در حقیقت جنگ دران سرزمین تا حدی زبانه کشیده بود که دیگر فرصتی برای همدیگر پذیری ، تساهل، مدارا و تفکر از خود باقی نگذاشته بود.دران زمان من به خاطر دارم که دولت تمام نیروی خویش را به جای اندیشه و تفکر روی چه باید کرد؟ برای تامین امنیت معطوف ساخته بود. من بارها گفته ام که ما دچار اشتباه ها، خطا ها و تبهکاری های بیشمار شدیم.درین مدت هزاران کتاب نوشته شده و رهبران حزب ، خارجی ها و هموطنان بدان پرداخته اند.به نظرم دیگر زمان قهرمان سازی، مقدس سازی رهبران گذشته. دیگر زمان احساسات، آرمانگرایی های گذایی و شعارهای چپ و راست ، نفرت و کینه گذشته. کاش هردو طرف به جای احساسات ، با عقل و منطق به بر رسی رویداد ها بپردازیم. هر آنچه در مورد عملکرد حزب و رهبران گفته اید به جا و عینیست. کشوری که از خود اندیشه نداشته باشید چپ و راست ، تکنوکرات و دموکرات ، همه و همه دچار این سردر گمی فکری میشوند. عزیزم کوهستانی! ما تحمل هزاران حرف ها و گفته های شما و حتا فحش گویان جهادی را داریم. به همین دلیل در فضای آزاد و با حرمت به همدیگر به گفتمان میپردازیم. تاکید شما با تاسف درین نوشته زیبا بیشتر بر شخصیت هاست تا بر روند ها، عامل های درونی و بیرونی. ولی این را بدانید که گفتن و نوشتن همانگونه که حق مسلم من و توست حق مسلم فرد فرد انسانهاست.آخرین حرف اینکه، با همه تبهکاری های شوروی و حزب دموکراتیک خلق افغانستان می خواستم از شما بپرسم که اگر برادران مجاهد پس از این همه زجر های دولت به جای احساسات با مغز سرد عمل میکردند و ما یک افغانستانی مانند تاجیکستان، ازبیکستان و یا ترکمنستان میداشتیم خوب بود یا بد؟ میخواستم به این سوال پاسخ گویید. و اگر ح د خ ا درین پروسه نبود، آیا این همه تبهکاری ها از جانب مجاهدین و نیرو های دیگر اتفاق نمی افتاد؟ به رویداد های پس از ۱۹۹۲ نگاه کنید.
-
Munsif Safi Mohammad Jamal بسيار پاسه مودبانه واضح و دندانشکن
-
Parvin Haschem Mansur نفرین بر دشمنان وطن
-
Mohyeddin Dastgir پس ازدرودوسلام به راستاى عزيز وگرامى وتمام كاربران عزيز كه دراين بحث شركت ورزيده اند ، حرف معروف وطن مااست كه هيچكس حاضرنيست كه بگويد دوغ من ترش است ، درهمچو بحث ها من بارهانوشته ام شايدبراى بعضى كاربران محترم تكرارى باشد وآن اينست كه ، ايكاش خداوند درپهلوى اين همه عظمت وقدرتش يك ماشين عقيده سنج رانيزخلق مى نمود كه حالااين ماشين رابدست خودمجاهدين ميگذاشتيم وحتى بدست جناب جاويدكوهستانى محترم قرارداده مى گفتيم خودت امتحان كن كه مابه اين وطن خائن بوديم ياشما؟ ما وطن دوست وخادم صديق مردم بوديم ياشما ؟ ما مكاتب ومساجدوشفاخانه هاوپُل هاوووووووووووووووووجاده هاراانفجارداديم ياشما؟
مااستخوان هاى مرده هاراازقبربيرون آورده وبه آى اس آى فروختيم ياشما؟ البته جناب كوهستانى فراموش كرده كه درروزهاى اول حكومت به اصطلاح جهادى ها بازار استخوان فروشى مرده هاازكوتل خيرخانه تاباغ زنانه كابل امتدادداشت ولارى هابارگيرى شده به سوى پاكستان درحركت بود آياكارمابودياازشما؟ ازاين نوع فاجعه هابه صدهاى ديگروجوددارد كه درحيطه اين نوشته نمى گنجد ، جناب كوهستانى ميتواندتوضيح دهدكه فرق بين جهادى وطالب چه است ؟ من فقط يك تفاوت مى بينم آنهم جهادى هاانتهارى نداشتند ديگربه اندازه سرسوزن كدام تفاوت نمى بينم ، مطمئنن كه اگرازاين ماشين وجودميداشت حالامردم افغانستان به شمول صفوف جهادى وطالب وامثال آن نه باسران جهادى وطالب مى پيوستند ونه بادولت بى كفايت امروز بادريغ كه نه خداچنين ماشين راخلق نمودونه بشرامروزى بااين همه توانايى هاى باورنكرده نى اش ازهمين لحاظ است كه هركس ازشرين بودن دوغ خودصدابلندمى كند حالافقط يك راه براى مردم افغانستان وبخصوص نسل جوان وآگاه كشوروجوددارد كه مابه عمل انسان هاارزش قائل شويم نه به گفتارشان ، عمل انسان هابهترين محك شناخت شان است ، ازكوهستانى گرامى يك تقاضادارم چندتا دست اول تاسوم جهادى رانام ببريد كه درهمين سه دهه درحكومت بوده باشد دزدنباشد ؟ وبازهم ازشما تقاضادارم ازرهبران وكادرهاى حزب محبوب ما ح د خ ا نام بگيريد كه دزدبوده باشند تاحداقل مردم بدانند كه كيهادزدبودند ؟ فقط لعنت ونفرين مى فرستم بربيسوادى وجهالت كه بخش اعظم مردم كشورما به شمول شما تاهنوز دراستنجا وشكننده هاى وضوگيرمانده اند تشخيص سره وناسره ، دزد وصاحب كاروان خيلى هادشوار است وقتى ملامنير درهرات مى گويد خدابدست خود براى بهشتى ها شراب توزيع مى كند بيشتر مردم به يادبهشت گريه وفريادمى زنند كه هرچه زودتر به شراب خدا نزديك شويم درواقع اين شراب نيست به نحوتربيت مردم براى انتهارى است وصفوف شما كوهستانى گرامى پُرازهمچوافراداست قدرت تيكه داران جهاد وقوم وقبيله وسمت وزبان درجهالت مردم نهفته است شمااول يك روشنفكرمترقى شويد اعمال گذشته تان راسبك وسنگين كنيد ازاشتباهات تان درس گرفته جوال دوز را اگربه جان ماحواله كرديد سوزن رابه جان خودبزنيد درحاليكه من هيچ پُست ومقام بلنددولتى نداشته ام فقط ازموضع يك عضو سابق ح د خ ا كه سه بار باافرادشما درجبهات جنگ زخمى شده ام برايت نوشتم آرزومندم ازتاريخ بياموزيد ودشمن اصلى تان راكه همانا امپرياليزم خون آشام امريكا است بشناسيد وقطع رابطه كنيد تاوقتيكه مادشمن اصلى وقسم خورده خودرانشناسيم به بيراهه روان هستيم .
بادرودهابه استاد سخن راستاى گرامى .
-
Ahmad Shah Rasta سپاسگزارم دستگیر گران ارج.
-
-
Ghulam Fazele قلم حقيقت نويس تان رسا باد
متاءسفانه انانيكه فخر فر وشي جهاد مينمايند هرگاہ اندکی بہ رخدادها وعملكرد خويش دقت نمايند دقيقن كه ازين افتخارات پوچ پشیمان خواهندشد -
Najibullah Hikmatjo حقیقت در چوکات یک مقال کوتاه و فشرده بیان شده است.
تشکر از واقع بینی نویسنده. -
Roknodin Nikmal یارب زکرم تو این مومینان را – ارزانی بیدار دالر ،پوند ،دینار ،کلدار تومان ایران را. دین فقط برای غین بود وهست. حیف که ما هنوز بیخبر یم
-
Djamshed Paimard راستای عزیز ، عمر پربارت به صده ها برسد بسیار دقیق وحساب شده جناب کوهستانی را متوجه خطای شان ساختی. امید دقیقآ متوجه خطای خویش گر دند
-
Gul Ahmad Bazsaz وقتی به این پیمانه تقابل موضع های سیاسی هموطنان عزیز را در رابطه به مسائل گذشته کشور که بعضا با استعمال کلمات و جملات غیر دوستانه و غیر واقع بینانه نسبت به خود و طرف مقابل و با تاخت و تاز های غیر موجه برعلیه یکدیگر به مطالعه گرفتم، واقعا گیچ شدم و با خود گفتم عاقبت به خیر؟! فکر میکنم سالهای درازی به همین منوال خوا هد گذشت و هیچ کسی به هیچ کسی تن نخواهد داد . وبه راه حل مورد نظر نخواهیم رسید .بنا طاقت من طاق شد ودر فرجام این شاه فرد یکی از آهنگ های استاد هما هنگ زنده یاد را بخاطر آرامش خود خدمت تان نگاشتم :
به تقسیم فلک زاهد بیاراضی به قسمت شو —-
حساب ازتو کتاب ازتو ، شراب از من ، کباب از من . -
تاج محمد رسام مگر عامل اصلی و ابتدایی به اصطلاح انقلابیون 7 ثور به سر کرد گی تره بود …اگر اون نمی بود هیچ گپ نمیشد و اکنون که با وجود چهل کشور خارجی در کشور و در رآس همان به اصطلاح غرب زده ها هر روز بدبختی اضافه و گروپ های نو نو و طیف های مختلف دهشت افگنان اضافه می … اما هیچ کس مقصر نیست که مهاجرت کرده و همه مجاهدین هم بد گفتنی نمی باشد … یک فریب آمریکا بر علیه شوروی بود …و مردم ما ساده دل و خدا پرست بودند …..
-
Harif Marouf واه واه
در این شرایط قرنتین چه یک بحث جالب واموختنی!
منی بیخبر همیشه دیر خبر میشوم!
نوشته ها وابراز نظر های خیلی زیبا، از حق تیر نشوم! بخصوص زمانیکه موضو ع از دیدګاه وسیع با کنج وکنار ، پيشمنظر تاریخی ان به بحث ګرفته میشود.
اما زمانیکه بحث خیلی کلان را پچق کرده میاوریم در محدوده ی عمل چند آدم به سنجش میګیریم ، در آنجاست که مانند بسیاری عزیزان دمدمی مزاج برګ غیرت من اصابت میکند وتب وتاب اخوانیګری ، خلقی وپرچمی آدم بالا میزند.
محترم راستا، سپنتګر صاحب ، اشرفی عزیز ، کوهستانی صاحب ، اندیشمند محترم وتمامی عزیزان شامل بحث !
تا زمانیکه روایات کتب واسناد روسها( شوروی ها) غربی وحتی دګروال یوسف وکوردویز باز ګویی میشود ، قبول
اما
زمانیکه قصه ها ، چشمدید های بده بیره ، ورسک ، …. جاجی وتبانی عرب وعجم در ایران وپاکستان انزمان مطرح میګردد،
آنجاست که من نسبت به بسیاری شما دست بلند دارم، بخاطریکه در نوشهره ترینګ نجات اسلام ! را دیدیم ، در بده بیره از استاد موسی توانا اوسانه های جهاد را اموختیم، در خیمه ویا تجیر های کمپ پبو شاهد بچه نګاه کردنهای برادران قو ماندانها! بودم.
ودر خیبر بازار هم مانند صد ها هموطنم شاهد سنګ فروشی برادران .
یعنی اګر بحث را بخواهید به جنایات، سلامت وملامت تقسیم کنید ومسله جنایات افراد را
خی باز مرا اجازه دهید که از ورسک وبده بیره اغاز کنم تا جنایات زندان مکنی وانداختن صد ها سر باز اسیر بدریا توسط مسعود وباندش، از جنایات پولیګون پلچرخی تا کشتار انجنیر ایوب وخیانت تنی بمادر وطن….
وصد ها چشم دید دیګر بیا غازم؟
-
Shir Sarem ( بیا غازم؟ ) معروف عزیز بیاغاز با همان دید وسیع همیشگی ات با همان حقایقی که در پیش چشمان ات گذشته هرکدام هزار پاسخ است برای هر سوال ما، آن کتاب ها زیاد نوشته اند ولی آنچه خودت مینویسی حقیقت است.
-
Ahmad Shah Rasta معروف ارجمند و گرامی، من خوب میدانم که شما زنده ترین، بهترین و مستند تاریخ گویای آنزمان استید. چشم به راه.
-
Harif Marouf
خی دلت است رازداران دیگر واری باز قصه هایت را با نکیر و‌منکر کنی 😁 -
Ahmad Shah Rasta
راستای ګرامی
دوستان نهایت ارجمند ،…دیدن بیشتر -
Kabir Amir
دوستان عزیز
از قبل معذرت میخواهم اګر کلمات را اشتباه وبدون در نظر داشت مبتدا وخبر مینویسم.…دیدن بیشتر -
Harif Marouf
تو بگو الیپ، ما نمیگیم الیپ! 😁 -
-
Shir Sarem واقعیت های تاریخی به اساس سمپتی های سیاسی و عاطفی و مذهبی هرگز رقم نمیخورد. و دیگر زمان تاریخ های فرمایشی و درباری هم گذشته است. و اوراق بازار قصه خوانی پشاور را وقت باران و توفان عمل نازپروده هایش شسته است.دیگر آن فقر ارتباط و دسترسی که برای یک کتاب و یک نامه و یک روزنامه چه دشواری هایی را باید میگذشتاندیم با تکنالوژی مدرن معلوماتی گذشته است و با یک کلیک در دورترین قریه وطن هم میتوان در یک مورد به ده ها ادرس و منبع مستند دسترسی پیدا کنیم. حزب دموکراتیک خلق افغانستان مانند هر جریان سیاسی دیگر خالی از اشتباه و خطا و گناه نبود. دو موضوع را همیشه گفته ام و باز هم میگویم آنچه بالای آن حزب نوجوان در دشوارترین زمان تحمیل شد و بخاطر مردم و کشور اش پذیرفت بالای هر جریان سیاسی دگر می آمد ناکام بود. ولی آن حزب با رهبری خلاقانه زنده یاد رفیق ببرک کارمل از یک نظام فروپاشیده از یک حزبی که در داخل خود زخمی بود یک نظام سالم یک حزب فراگیر ساخت و خدمتگذار مردم و کشور و نظامی که دوست و دشمن با یک صدا آنرا میگویند که یگانه نظامی بود که همه مردم افغانستان در آن شامل بود و از فساد و برتری جویی ووو خبری نبود و باوجود جنگ اعلام ناشده 72 ملت با استفاده درست از حزب ، دولت و دوستان بین المللی دستاورد های اقتصادی و پرورش هزاران کادر مسلکی و بیداری مردم ووو در تاریخ سیاسی کشور برای همیش با همه کمبودی هایش آن نظام و آن حزب بنام بهترین ثبت شده است و شاید سالهای زیادی بگذرد تا چنان حزب و دولتی نصیب مردم و تاریخ ما شود. و دوم مسله انتقاد از خود را هم برای اولین بار با تمام صراحت اش زنده یاد رفیق ببرک کارمل در وجود خود و رفقای همرزم حزب اش و مردم شریف همکار و خدمتگذار مردم و کشور رقم زد. از تربیون های رسمی، از جلسات حزبی و دولتی و دیدار ها با مردم اش سخت از خود و از حزب و دولت تحت رهبری اش انتقاد میکرد و کمی ها و اشتباه و گناه را در پیشگاه حزب دولت و مردم با اصول اش بیان و رهنمود جلوگیری و رفع اش را تقدیم میکرد. امروز هم در هر کجا فرزندان همان حزب هستند که با تمام صداقت خود را به نقد میگیرند تا نسل های فردا راه درست و سالمی را از آموزه های شان داشته باشند. و بقیه همه چپ و راست جهادی و تکنوکرات همه باوجود اینکه از چند هزار رنگ خبری دارند و دیروز و امروز هزار کارنامه تاسف اور دارند همان سپید و سیاه شان اسیر هستند و بفکر خودشان همان یک ملامتگر بی صاحب ح.د.خ.ا را خوب گیر کرده اند.
-
Ahmad Shah Rasta
راستای ګرامی
دوستان نهایت ارجمند ،
اګر حقیقت را بګویم ، بخاطریکه خیلی خیلی غم باده وتقریبأ همیشه تمامی جفاها ، استبداد ، کشتن وروفتن ها را شاهد بودم ، میخواهم بحث را با یک قصه خنده دار آغاز کنم تا برای عزیزان اخوانی وچپي یک لبخند باشد.
سالها قبل یک هموطن عزیز ترکمن ما با یک ګروپ پولیس ویا څارندوی بیک منزل تلاشی رفت.
بمجرد داخل شدن با همان لهجه ی ترکمنی صدا کرد که:
بیطرپ وبا طرپ يکطرپ که خانه تلاشی میشه!
حالا نیز
استادان محترم
نخست من با واژ های مانند روشنفکر جهادی ، روشنفکر چپي…. روشنفکر اخوانی
موافق نیستم چون از دید آدمهای بزرګ تاریخ مانند رینه دیکارت ، راسل ،…
تا ګاندی ونهرو و
روشنفکر یعنی
آدمیکه
قدرت وتوانایی تحلیل وتجزیه علمی منطقی را
در کنار
توانایی کریتیک ویا(پدیده ها را میشګافد ، فکر میکند، تحلیل وتجزیه میکند، که میشود ګفت به تمامی قضایا یک نګاه علمی دارد، اما نګاه شکاک نګاه احساسی وهیجانی جایش خالی است ، درست مانند یک روبات…وخصوصیت کریتیک ویا شک نزدش وجود دارد. جنبه نقاد را یکجا داشته باشد است).
زمانیکه آدمی فقط یک خصوصیت بالا را داشته باشد ، شاید عالم باشد اما روشنفکر نیست.
شاید متخصص باشد اما روشنفکر نیست.
حتمأ میدانید که روزنبرګ وهایدګر فیلسوفان بود که هتلر را تیوری میداد. وهایدګر بزرګترین فیلسوف قرن بیست بود.
خو ګمشکو دور نمیروم.
بحث را که جناب کوهستانی وراستا صاحب آغاز نموده خیلی آموزنده است.
با شناخت که من دارم در بین تمامی هفتګانه ها بشمول لیدران شان پانزده تن مانند کوهستانی آقای اندیشمند وجود ندارد.
بلی آدمهای درون خالی مانند قانونی وجود دارد که بیشتر با کلمات بازی میکند تا اندیشیدن درونی ، ویا حفیظ منصور که بیشتر یک ملای خشک ودرون خالی است.
ویکی از علتهای که اقایون کوهستانی واندیشمند ومانند ایشان به بدنه داخل جهادیان منفعت جو اجازه داده نمیشود در کنار چند مسله دیګر عمده ترین آن بینش وسیع تر ودید پو زوتوویستی این ها است.
یعنی که این شخصیت ها برداشت بیشتر سیکولار دارد ( سکولار نه به مفهوم لادینی).
اما اینکه مانند من ګاهګاهی رګ اخوانی ګری ما بالا میزند، باید برای ایشان حق دهید.
مانند رګهای چپي ګری ما.
اما زمانیکه محترم راستا ویا محترم سپنتګر میګویند بلی
تک روی
دنباله روی
تا
اشتباه
وګنای داشتیم
بجناب کوهستانی وبرادران اخوانی ما نیز واجب است که بګویند توپ را بالای کوه اسمایی انتقال دادن وشارت نمودن صد ها راکت بالای غرب کابل
ویا
جنایات ګلبدین و تسلیمی بدون قید وشرط بپاکستان وپذیرفتن غلامی حمید ګل سفاک عمل جنایتکارانه بود.
و…. -
Abdoulah Shirinsha درودبه راستا گذامی
پاسخهای علمی همه جانبه ودقیق قلمت رسا باد -
اخند زاده نيازي محترم به قلم تان برکت وقعت است
-
Ahmad Ullah Rasten زیبا
-
Haidar Adel عالى و منطقى با دلايل سچه و ناب.
دست تان درد نكند راستاى گرامى. -
Sayedi Salahuddin جناب کوهستاني قرار تمام شواهد علايق و روابط نزديک با اى اس اى دارد و متعصب قومى نيز است!
-
Qasem Naziri مناظره جالب ومنطقی است امید کوهستانی صاحب هم ادامه دهند میشود اندیشمند صاحب هم سهم خود را اگر خواسته باشند آدا سازند
-
Sayedi SalahuddinOmar Faiz سلام من جناب کوهستانى و تحليل هاى شان را دوست داشتم اما با تعقيب بخش از تحليل ها ممکن تحت تأثير مخاطبين افراطى نشسته در بعضى از نشستهاى شان و ممکن که اعتقاد شان ، دو مشخصهء فوق را در عمق افکار شان به صراحت ديدم و خواندم که سخت متأثر شدم.
من اين را حد اقل تکليف روانى ميدانم که از يافتن بدى لذت ببرم و خوش شوم که تعداد متخلف اضافه شوند اما اګر هست موارديکه افراد خبره و آګاه ما در مواضع و تحليل ها از کلکانى که ضد نهضت امانى بود و از اى اس اى دفاع کنند و در حاتم بخشى به پاکستان سرزمين هاى افغانى را ببخشند و ديورند لاين غير موجود را موجود بخوانند و به باب دندان اى اس اى در مورد نظر بدهند و براى رسيدن به صلح و استقرار در افغانستان و منطقه به کسب اجماع پاکستان و ايران باورمند باشند و … ديګر ايشان را تجريد کردن در کار است و ملت را به ايشان متوجه کردن و خط خود را از همچو اشخاص جدا کردن در کار است و به شما هم چنين سفارش دارم.
اګر سعيدى چنين ميانديشد که ضد افکار و ارزشهاى ملى و تفرقه اندازى باشد و شما به اين باورمند شديد، مردوش کنيد و من راه و رسم من همين است.
اينکه نيم روز بر متخلف قهرم و نيم ديګرش بر خود که چرا چنين صراحت دارم و افراد را از خود مى آزارم، من را مى آزارد.
تعهد من به حق و خدمت به است و در خدمت حق قرار خواهم داشت. داکتر سعيدى
10/5/2020 -
Qasem Naziri مناظره جالب ومنطقی است امید کوهستانی صاحب هم ادامه دهند میشود اندیشمند صاحب هم سهم خود را اگر خواسته باشند آدا سازند
-
Ahmad Shah RastaQasem Naziri نظيرى گرامى، من اين دو شخصيت را حرمت ميگذارم به شرطى كه مرغ شان يك لنگ نداشته باشد.
-
Samim Misaq باهمه دیدگاه آقای راستا موافقم تنها دریک بخش نه مثلث اسارت فقر مذهب وترس است مینمودیم ما برای جان تلاش سعی رهبر بود از بهرمعاش رهبران جهادی بخاطر دین عقائید و استقلال وطن مبارزه نکرد بلکه بالای دین وعقائید شان معامله کرد قیام اینها درزمان داود خان شروع شد که نه داود کافر بود ونه وطن اشغال بود آغاز پروژه جهادبودکه توسط خلیل زاد هنری کسینجر وبریژنسکی تروریزم اسلامی پایه گزاری شد که تا امروز ادامه دارد برای مردم عوام چه مجاهد دیروز ویا طالب امروز فقر وبیکاری مطرح بود واست نه ایدیالوژی جنگ برای اینها کسپ وکار وشیوه زندگی گردیده که بخاطر بقای خود وفامیلش انجام میدهند دراستعمار جدید آمپریالیزم دین را پیش کش کردند وارزانترین عسکر هم مسلمانهای بیکار بیمار واحمق که از دین خود آگاهی ندارند
-
Akmal Khan بسیار یک جواب جانانه داده است. اینها هميشه ۷ ثوری ها را ملامت می سازند و گویا جهاد اینها دفاع از مقدسات اسلام بشمول خانواده داوود خان بوده است!!! اما هرگز چنين نه بود این همه ادعاها دروغ بود. در حقیقت جهاد اینها دفاع از پاکستان بود. در ضمن اینها با روسها پروتوکل امضاء کردند. مانند طالبان امروز که همراه امریکا پروتوکل امضاء کردند و افغانی‌های خود را قتل عام میکنند.
-
Mahtabuddin Nizami هی برادر جهاد یک وسیله بود .در اصلیت بی غیرت ترین و بی وجدان ترین انسان ها روی زمین همینها بود هستند .شما فکر نکنید که همیش نا دیده میگزه ؟ نخیر در کشور ما و در خارج از کشور خارجی های هستند که تاریخ این انسانهای پلیت را روی صحفه های تاریخ افغانستان و جهان افشاع میکنند .که شاشجاه وغیره انسانها که در جهان بودند فراموش میکنیم .
-
Nabi Kohistani آقای فیض تشکر ازاینکه نوشته مفید آقای احمدشاه راستا در برگه خود گذاشته بودید خواندم و کیف کردم دست تان درد نکند اما نوشته جاوید کوهستانی را نیافتم که او چه نوشته کرده بود اگر لطف کنید بگوید که نوشته اورا در کجا بخوانم ویا اگر لطف کنید وبه من ارسال کنید ممنون شما میشوم با حرمت.
-
Omar Faiz پاسخ داد۲ پاسخ
-
Alim Achga دوست محترم و گرامی راستا صاحب!
بعد سلام،صمیمانه،وبتابید،تبصره،شما، باید،اضافه،کنم که آقای کوهستانی،یک،چهره بوقلمون است،که لایتغیر زمان،رنگش،هم،متغیر،ودرمسیر،منافلش،بامی سر درس باد،همنوا،میشود. اواصلن،عضو،سازمان ازادیبخش،مردم افغاتستان،یا،همان ساما،که از ریشه ماووییسم،آب میخورد،هست.ازانجاییکه،منافع،جهادی ها،وماوویستها،در آخرین تحلیل،دریک،نقطه،باهم تلاقی،میکند،اوباگذشت،ازایدولوژی،چپ،افراطی،باچهره،جهادی،در صحنه سیاسی،ظاهرشده،تاازشرایط،موجود که،زمانه،بنفع، “مجاهدین”درحرکت است،منفلت،ببرد.وبنابرهمین،انتخاب،اکنون،صاحب سرمایه،وجندین،بلند منزل،درشهر کابل است.درانتخابات،پارلمانی،سال پار یک،بلند،منزلش،را دربدل،یک،ملیون،دالر فروخت،تادرکمپاین،انتخاباتی اش درپارلمان،بمصرف،برساند،که نتیجه اس هم،منفی بود.نقطه آخر اینکه،تمام،مردمیکه،وطن را ترک،پناهنده درکشورهای،خارجی شده،اند،اجبارادرین،سمت کشانیده،شده،اند،بعد ابرقدرت رسیدن،اسلامگرایان،افراطی،هزاران،انسان،وطنپرست،بدست این،جلادان،ترور،وکشته،شده اند.ترور،شهید،عبدالهی علومی،جنرال،امیر محمد،جنرال پروانی،همایون،سخره،عتیق،سکندری،قسم لغمانی،وصدها هموطن،دیگر،ازین نمونه هاست. بعد،ازبرکت،صدور،دموکراسی صادراتی،غرب،که امکان،نفس کشیدن،درفضای،نسبتاازاد،میسر شده،بازهم دست نوازش غرب،بالای سر جهادیها،ماوویستها،وانانیکه،سابقه،استخباراتی،درغرب،دارند،روغن،میزند.واعضای،ح،د،خ،ازین،نعمت،شرکت درقدرت،محروم،اند،وانها،با سیاست های،وطنپرستانه،وتعهدی،که،بمردم،خود داده اند،باامانتداری،وصداقت ،ازدستبرد،بانوال،دولت،وچپاول،ثروتهای،ملی،بر عکس،زمامداران،امروزی،احتراز،ومنابعی،برای دوام،زندگی،درین کشور،فقیر،وماتمزده،ندارند،انها،مانند،کوهستانی،وهزاران،چپاولگر،دیگر،بلند،منزل،ومعاشات دالری،کرایه،امتیازی خانه،وخرچ دست خوان ندارند،لذا طبیعتا،برای،نجات،جانهای شان، وداوم،زندگی،بان کشورها،پناه برده،اند. -
Ibrahim Bahir آفرین عزیزم به شیری که خوردهئی حقیقتا اینها خیلی بیغیرت ووطن فروش هستند خالص لکه ننگ اسلام وافغانستان هستند آنقدر بی شرم وبیغیرت هستند که همه اینهارابد میگویند ولعنت میفرستند اما اینهاهیچ شرم ندارندباز به خود افتخار کرده گردن را بلند نگهداشته میگویند ما مجاهدین هستیم لعنت به چنین مجاهدین لکه ننگ
-
FG Rostaye اینست حرف حساب
-
Mohammad Akhtar Pirzada دقیقا وبجا فرمودید لعنت به این خائنین همه شان بیشرم‌وبی احیا استند
-
Aria Sabor Chogman جالب يك جمله را در اين نوشته خواندم، “مجاهد روشنفكر” هيچ امكان ندارد. يك روشنفكر هيچ وقت مجاهد شده نميتواند و يك مجاهد هيچ وقت روشنفكر.
مجاهد يعنى جاهل. و يك جاهل غرق در خرافات مذهبى نميتواند روشنفكريى كند يا باشد . اين دو پديده كاملا” متضاد، و در مغايرت يك ديگر قرار دارند.
و دوم اين كه، اين ها كه گويا مجاهد و پيش مردم اشرار تشريف دارند نه براى روشن نمودن ذهن مردم تربيه شدند، بلكه براى مشوش نمودن ذهن مردم در مكاتب ان طرف سرحد تربيه شدند.
ديگر اين كه اخير زنجير اين گونه عروسك ها در دست ديگران در خارج از وطن قرار دارد و انها تعين ميكنند كه كدام از اين فيگورك ها روشنفكر باشد و كدام شان افراطى. اگر چه از نوشته اقاى راستا خيلى خوشم امد ولى حيف زبان بدل نمودن با چنين موجودات. اصلا” در جمع انسان حساب نميشوند، روشنفكر را بايد گذاشت بر سر جايش.
ميدانم كه بسيار زشت نوشتم، نوشته خودش در كامنت ها مجبورم كرد. -
فهيم حكيمى پاسخ داد۱ پاسخ
-
Abdul Rasool Ghulam Sakhi کاملآ بجا دقیق فرمودند قلم جناب احمدشاه راستا رسا باد بسیار جالب و بیان حقیقت های ناگفته
-
Safaudin Ghiasi جواب علمى و دقيق از جانب رفيق احمدشاه راستا براى جاويد كوهستانى .
قلم تان پرتوان باد راستا عزيز -
Hafiz Ravand نمیدانم که ما برده ها تا
چه وقت بخاطر تداوم حاکمیت دیگران بایکدیگر می جنگیم ، در حالیکه برده داران دارند کار خودشان را میکنند و هواخواهانشان هم تمثیل جنگ برده ها . بس کنید ای برده گان و مصروف مشت زنی بر یکدیگر نشوید که شعار رهایی از چنگال فاشیزم قبیله به فراموشی سپرده میشود . -
Nadir Ahmadzy هرعسکرگریز را نمیتوان محاجر گفت، یا باید مجاهد میشد ویاهم دوره سربازی رامیگدشتاند. بی طرفی ها باعث این بی شرفی های الازامی گردید درجامعه. تکس دادید برای خود کرده اید نه برای افغانستان.
-
Nadjibollah Kamel پاسخ داد۱ پاسخ
-
Saiedie Rafieq بیایید با منطقی قوی فکر کنیم راجع به وضع مردم افغانستان و کشور خود آقای کوهستانی شما که خود را مجاهدمینامید اگر کمی منطق را در کار بیاندازی مجاهد در وقت داخل شدن در کابل چه وضعیت را باره انداخت ما آنوقت فهمیدیم و چشم کوش و پوست خود احساس کردیم که وقتا اشرار داخل شهر شد این یک نمونه است حالا به این گز کردنهاچیزی حصول کرد بجای اینکه کوهستانی جان
به هم وطنت حمله ور میشود دست به هم بدهید دیگر خون مردم نخورید در کشور های بیگانه برای خود ها سرمایه جمع نکنید همان کمونیست ها بود که قدرت به شما تقدیم کردند و شما شما چا کردید ………….خلاصه هر قدر بگویم کم است -
Nadjibollah Kamel پاسخ داد
۲ پاسخ
-
Nadjibollah Kamel پاسخ داد
۴ پاسخ
-
محمدنعیم غیور پاسخ منطقی دادید .مجاهد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
Haji M Naim راستا صاحب خیلی مودبانه و با حوصله مندی کامل روی موضوع بحث نموده حرف های شان حقیقت و خیلی منطقی است
-
Anwar Rawi آقای راستا شما سرخود خانه قاضی رفته اید ؛ جناب کوهستانی یکی از پاکترین و دانا ترین شخصیت های سیاسی و نظامی کشورما است ؛ و خوش بختانه که روشنفکر هم است و بینیش خیلی باز هم دارد و اهل طعنه و این گپها هم که شما به ایشان بسته اید نیستند ؛ بلی ایشان از جمله مجاهدین , جهاد گران و مقاومت گران در مقابل جنایت پیشه گان خلقی و پرچمی و استعمار شوروی و متجاوزین مرتجع پاکستانی بوده اند ؛ من متاسفانه آن نوشته ای را که شما نقد کرده اید نخوانده ام ؛ ولی اگر هم ایشان انتقاد کرده باشند , مطمینا برای روشن ساختن کدام موضوعی بوده است ؛ به فرض که ایشان به شما طعنه هم زده باشند ؛ اگرشما فکر می کنید که طعنه زدن کار بد و نکوهیده است ؛ همین سفسطه شما پر از کنایه و طعنه است ؛ پس شما چرا از چیزی استفاده کرده اید که آنرا بد وزشت میدانید ؟ مگر نشنیده اید که میگن چیزی را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند ؛ از این معلوم میشود که شما خود به گفته های خود ایمان و باور ندارید ؛ فقط خواسته اید به جناب کوهستانی دهن کجی کنید و عقده های تانرا نسبت به مجاهدین بیرون بریزید ؛ اما با وجود هدف نا درست تان یک واقعیت را بیان کرده اید که همه اشتباهات خود شانرا داشته اند ؛ یک تعداد علت اشتباهات دیگران بوده اند و دیگری معلول اشتباهات ؛ یکی از اشتباهات خلقی ها و پرچمی ها هیمن است که هرچیز و هر نا روای را برای خود روا میدانند و به دیگران نا روا ؛ یکی از علت قتل عام های آنها هم همین بوده که همیشه خود شانرا حق به جانب می پنداشته اند ؛ این عادت زشت را کی رها می کنید ؟
-
Ahmad Shah RastaAnwar Rawi جناب انور راوى محترم،
شما يك مورد طعنه زنى مرا نسبت به شخص كوهستانى نشان دهيد؟
من مانند شما به كوهستانى و شخصيت هاى مانند او احترام دارم.
دوستان طعنه دادند كه شما چرا به دامان امپرياليزم پناه برديد و من نوشتم.
نوشتم كه اگر مسله پناه بردن مطرح است دو مليون انسان از زمان جهاد تا كنون و مجاهدين همه به جايى پناه بردند.
عزيزم!
در گفتمان هاى سياسى بخواهى نخواهى انسان دهن كجى و دهن راستى ميكند😀
از ديد من ما به جاى اينكه بر شخصيت ها بتأزيم بايد در يك ديد وسيع بر روند ها و پروسه ها بپردازيم.
از شما احترامانه خواهش ميكنم كه اين گفتمان را از نخست تا فرجام دنبال كنيد تا در داورى و قضاوت تان در مورد شخصيت ها، گروه هاى سياسى عجله نكنيد و خداى ناخواسته با عصبانيت و عقده به قضاوت نشينيد.
براى شما ارامش و خرسندى ارزو ميكنم.
-
Nawid Asad بسیارعالی و منطقی جواب نوشته اند. آنچه در دل ما لود را واضیح بیان داشته. راست گفته، ملیون ها هموطن ما از دست این جهادی ها مجبور شدن دین خود را تغیر دهند، آنچه در دوران دولت نجیب و قبل از آن هیچ حزبی نکرده بود.
خاک پای آن حزبی ها شرف داشت نسبت به بزرگترین جهادی. از خیر این کوهستانی ملیون ها افغان کسور را مجبورا به خاطر حفظ ابرو و حیتیت خویش ترک کرد و فعلا هم با ابرو در آمریکا یا اروپا زندگی میکند و دعوای هیچ قدرت و چوکی پر از فساد را ندارد.
تمام ادها های دروغین این جهادی ها دروغ بود و هیچ حزبی دین خود را ترک نکرده بود و هیچ کشوری فشار نیاورده بود که دین خود را عوض کنند.
ننگ باد بر این جهادی های چوکی طلب و جاسوسان و مزدوران پاکستان که ملیون انسان را از خانه و کاشانه مهاجر ساخت و آخر دست طعنه هم میدهد؟
شرم بر اد بر آنها. -
Jawid Kohistani رفقای عزیز : نام نمی گیرم ولی ان رفیق پرچمی بزرگوار دوست من در کابل زنده فعال است : گفت حیرتان به دیدن رفیق کارمل رفتم ، در اطاق کانتینری با یک چپرکت و چند کتاب ، ترموز گیلاس ، پرسیدم رفیق کارمل اگر کابل را نمی پسندی چرا در شهر مزار که هزاران رفیق ما انجا است زندگی نمی کنی ، که دوستان هم از فیوضات تان مستفید شوند و هم راحت تر باشید از این بندر خاکی و پر مگس . گفت رفیق فلانی میدانی من از سرحدات اتحاد شوروی سوسیالیستی حفاظت میکنم . یادش گرامی
بخاطری نوشتم که همه مردم بی خبر و نا اگاه نیستند ، قصد دیگر نداشتم من شخصاً به گذشته و سالهای مبارزات سیاسی اش احترام دارم نه به دوران حاکمیت اش ، من دو کارمل می بینم یکی ان فرزند جنرال که در پارلمان فریاد کشید و ان دیگری بعد ۶ جدی -
Nadjibollah Kamel پاسخ داد
۱ پاسخ
-
Jawid Kohistani در مورد دوکتور نجیب یک قصه کوتا دارم می نویسم : توریالی مشهور به طور بچه قندی از شهر نو کابل که چگونه با هیچ گناهی به قتل رسید اما با کمی حوصله تا اول معلومات کنید که تور چه کسی بود و در کجا چگونه کشته شد . نمونه های از هزار جنایت
-
Anwar Rawi کاملا درست می فرمایید جناب کوهستانی ؛ زنده یاد تور از جمله دوستان کاکای من و از منطقه ما بود ؛ من اورا خوب می شناسم ؛ او که عیار و کاکه دوران خود بود , با نجیب که آن وقت ها او را نجیب گاو می گفتند و با شاه دهمزنگ هم بیادر خواندگی داشت و در میدان های قمار هم گاهی جیزگری می کرد ؛ در آن وقت ها با تور هم رفاقت داشت ؛ مگر افسوس که او را خیل نا جوانمردانه گشتند …
-
Nadjibollah Kamel تور بچه ای قندی یک کاکه و خرابات بود من میشناختمش.روح اش شاد باد.داکتر نجیب مستبد بود.بیا جاوید جان ما و شما هموطن استیم پشتی که چه کرد و که چه میکند نگردیم.برای مبارزه با داعش تیاری بگیریم.که تاریخ عراق در افغانستان تکرار میشود.170000 مسلح داعش بعد از خروج امپریالزمی که در جهاد شما مجاهدین را فریب داد فورا دیسانت میشود.من خشتی استخباراتی خاد و واد و استخباراتیدولت اسلامی و دولت خائن کرزی و غنی بودیم مطالعه من در موردی داعش فرا منطقوی است .هر کس میفهمد خرابی و خوبی کردیم.تجربه داریم برای دفاع وطن استفاده بریم.حالا نه تو مجاهد استی نه من خلقی و پرچمی.امپریالیزم ما را در استبداد تعمید داد.اما ملت خسته از جنگ است.باید برای مردم کار کنیم وطن بسازیم و ملت بسازیم.
-
Nadjibollah Kamel جاوید جان تو در حربی شونزی شاگردی من بودی فکریت باشد من را آدم های ایدیالوزیک آرمان گرا اسلامی و سوسیالیست خوشم مییاید.ما وحدت کنیم پاکستان و ایران چپه میشود.اگر باز جنگ کنیم نه سودی تو است و نه سودی من.ملت طغیان میکند
-
Shukrullah Hamidi متاسفم که در جامعه ای زنده گی نموده ایم و تحت تاثیر برخوردهای اخلاقی آن بوده ایم که هیچ گروهی نه از سازمان های چپ ونه راستی ها تحمل نقد را نداریم هریکی از شماها شامل شخصیت های خوب این سرزمین بلا کشیده هستید دوستان ایکه به غرب رفته و پناه برده اند هم روی مجبور یت با هزار مشکل و تعدادی را که من می شناسم با آب چشم وطن را ترک نموده اند ویا ماییکه اینجا زنده گی میکنیم هر لحظه عمر با چی سختی ها ، فشار و مشکلات زنده گی به سر می بریم . گذشته گذشته است خوب بوده یاخراب بر نمی گردد تاریخ قضاوت گر بی رحم هست هریک از گروه های سیاسی اشتباهات خود را داشته اند که هیچ کدام استثنا نخواهد بود بهتر آن خواهد بود روشنفکران گروه های مختلف در پی چگونه باهم کار کردن را تجربه نمایند این سرزمین به کار مشترک نیاز دارد در نوشته کوهستانی صاحب که شامل شخصیت های خوب این سرزمین هست خوب می بود بجای مخاطب خاص یک گروه اگر همه جوانب را قرار می دادند بهتر می بود که این نوع اشتباهات در همه گروه ها وجود داشته است به هر حال به کار مشترک نیاز داریم موفق و سلامت باشید
-
Ahmad Shah RastaShukrullah Hamidi حميدى محترم،
زنده باشى.
كاملاً به جا و درست.
سد در سد با شما موافقم.🌹🙏🙏
-
Jawid Kohistani رفقای عزیز اخگر نوش و خاکستر نوش و ودکا نوش را همه همه را بدون تعبیض سلام : جنایت جنایت است چه از من چه از شما و چه از هر کسی در هر جای و در هر زمانی ، بخشی از ان به کلیت نظام و زیر مجموعه ها و سیاست حاکم بر میگردد و کلی اند و بخشی از ان فردی اند ، اشخاص و افراد با استفاده از موقعیت شان انجام دادن ، هر دو قابل بحث اند ، اگر من جمیعتی و مجاهد کمپ شمشتو می بودم حق بجانب که شریک همه بیداد ها استم ، اگر شخصی موجب ازار اذیت ، خیانت ، غضب و امثال باشم مستقیم پاسخکو هستم ، گویند مرزای پاک از تفتیش چه باک .
-
Nadjibollah Kamel به تعنه حل نمیشود.آینده را باید بسازیم
-
Jawid Kohistani اما تعریف از روشن فکر باقیست : عده یی زیاد باور شان مکتب و سواد و عضویت در یک سازمان سیاسی می پندارند ، لینن هرگز روشن فکر را انقلابی نخوانده است ، دلیلش را میدانید . اما روشن فکر به ان فرد و گروهی گفته میشود که از وضع حاکم در جامعه ناراضی باشد برای تغیر و بهتر شدن ان پیکار میکند ، طغیان گر است برای وضع مطلوب از دید خودش تلاش میکند ، چه باسواد باشد چه کم سواد ، مهم فهم و درکش از اوضاع جاریست . بسیاری از نخبگان مبارز قدیم مکتب نرفته بودند اما خود مکتب شدند .
- پاسخ
-
Bahaar Robin جناب راستا قلم تان رسا 👌👌👍👍
-
Fatah Yousufi راست گفتی آفرین حقیقت را بیان گردی
-
Rashid Zaman راستا گرامی، قلمت رسا ورساتر باد در افشای وبر ملا ساختن واقیعت های کشور ما.
-
Jawid Kohistani ایا رفقا : من به هیچ ایدیالوژی وابستگی ندارم ، اما مطالعه دارم ، من ارزش گرا استم و نقدم فراگیر است . از تقدس گرایی ایدیالوژیک متنفرم ، هیچ کدام نمیتواند مجرد کارایی داشته باشد تجربه خوبی هم داریم که از عمق گودال بیرون شده نتوانستیم ، من به ارزش های والای انسانی باور دارم و امرا فرا راه خود قرار میدهم . همان گونه که لننیزم روسی ناکام است به یقین ماویزم چینی نیز سالها قبل مد فون شده است ، اسلام جهادی نیز جایش را به طالب و داعش واگذار کرده است . لطفاً وقتی به مجاهدین می پردازید در ظرفیت زمانی ان نظر دهید نه امروز ، شاید در بحث دیگر انرا بیاورم تا راحت شوید .
-
-
فهيم حكيمىJawid Kohistani
دوستان میگویند که شما هم میلیونر هستید، آیا واقعیت دارد؟
-
-
Jawid Kohistani فهيم حكيمى دوست عزیز خانه من که همین اکنون زندگی دارم در ساحه زور اباد کوتل در بلند ترین نقطه است که زمسانها پاین شدن سخت است ، بگذار تهمت بزنند و چرند بنویسند ، ان اقای که گفته بود چلنج کردم یا ثابت کند یا بپذیرد که بی خبر از دنیاست
-
فهيم حكيمىJawid Kohistani
بسیار تشکر از جواب تان. -
Nadjibollah KamelJawid Kohistani جنرال صاحب راه ها مختلف است هدف در یک نقطه است.ما از راه های مختلف یک هدف را دنبال میکنیم.که وطن ما آزاد و مرفع شود
-
Nadjibollah Kamel خودش بی فرهنگی است که ما یکدیگر خود را قبول نکنیم
-
Ahmad Shah Rasta زنده باشی کوهستانی عزیز. با این حرف هایت هزار مرتبه موافقم.
-
Sarmand Schahabuddin آن عزیز راستای که درجوانی تیغ تبهکاران یعنی مستنطفین داود را شکست و سر فراز از قید رها شد پاسخ این اشرار نا بکار برایش ساده چون کف روی آب است
قلمت صریر عمرت سبز باد راستای عزیر -
فرهاد بارکزوی نوشته آقای جاوید کوهستانی همان صدای کاسه چینی است که صفت وی را ادا کرده است.
سفسطه گویی و بدون تحلیل و تعقل؛ بیان حرفهای محافل گذشته ادای بی خردی این افراد است. -
سویر مح مدی زنده باد کوهستانی💞💞
-
سویر مح مدی پاسخ داد۲ پاسخ
-
Yasin Qayoumi راستا عزیز تحلیل عالی وهمه جابنه
-
Ahmad Shah Rasta پاسخ داد۱ پاسخ
-
Nadjibollah Kamel هر کس را راهش اما هدفی ما با مردم یکیست.
-
محمد همایون صادقی دیدگاه رفیق اسماعیل پولاد در مورد اجتماع وحدت خواهان
درود رفقای عزیز!…دیدن بیشتر
-
Haqiqat Shahid آقايون محترم!به ذهن شما حرفهاي تان درست است اما بايد بگويم كه علت اشغال كشورتوسط روس وامريكا
-
Afghan Zameen Afghan ZameenDrogh hai jahadi
-
Aziz Frogh براوو راستاي عزيز…
منطق و استدلال تان در اين بحث قابل تحسين است.
در اينگونه مباحث وقتي ميتوان به نتيجه منطقي رسيد كه از تمام انواع امراض سياسي و اجتماعي كه متاسفانه دامنگير همه گروه ها خاصتاً انانيكه ادعاي روشنفكري دارند در امان و از آغشتگي در آن از ايمني( خرد و دانش) لازم كه مهمترين ان در نظر داشتن منافع علياي وطن است برخوردار بود.
همين اكنون نوشته ها و كمنت هاي عقده مندانه عده يي از دوستان بحث را به بيراهه كشانيده است كه گفته يي محترم باز ساز در كمنت شان كاملاً بجا است.
سپاس از شما راستاي گرامي. -
Ahmad Shah Rasta پاسخ داد
۱ پاسخ
-
Daud Halim کوهستانی وامثالش فقط قتل چور وغصب را فرا گرفته
-
Yaseen Bahrame بسیارزیبا
-
Ahmad Shah Rasta جناب کوهستانی محترم،
بخاطر اتهام هاو زشت گویی های برخی از دوستان ، از شما پوزش می خواهم.
عزیزانم! چرابه پاسخ جناب کوهستانی پرداختیم؟
برای اینکه با استفاده از خاطره های تلخ زندانش ، فرصت مساعد شد تا مخالفین سیاسی ح د خ او حزب وطن زه رعقده ها، توهین ها ، اتهام ها ، زشت گویی های شانرا بر حاکمیت دیروز بریزند. از بسیاری ها ، به ویژه جهادیون که بنا به فرموده ی جناب کوهستانی از سوادپوره برخوردار نیستند، گلایه و شکوه یی نداریم. طرف چیز فهم ها، انقلابیون دیروزی ، آموزش دیده ها و نخبگان جریان های سیاسی مخالف و موافق است. آقای کوهستانی! حدس میزنم شما یک شخصیت پاک با دید وسیع و ژرف و باز استید. مگر، آیا میشود به رویداد هااینگونه پردخت؟ میشود از شخصیتی چون شماچنین انتظار داشته باشیم: « رفقای عزیز اخگر نوش و خاکستر نوش و ودکا نوش»؟و یا :اتهام بر کارمل که گویاگفته ، از خاک های شوروی دفاع میکند؟ و یا برکشیدن دوسیه های شخصی دوکتور نجیب الله ؟ آیا از زبان ما گاهی شنیده باشید که مثلا بگویم: «برادران پکول دار شبشی ، چرسی، بنگی، گلخندی، کلینر، گادی (وان)، دانگه یی ، زیر دار گریختگی بلاخره مسلمان و غیره؟». آیا ضرور است از هموطن ها صرفنظر از همه وابستگی های سیاسی ، تعلق های ایدیولوژیک و باور های شان با چنین واژه های سخیف یاد کنیم ؟ او برادر! تو ره به شراب نوشی و آتش نوشی مردم چه؟ 🙂
کدام عقل سالم می پذیرید که کارمل به ویژه دران زمان گفته باشد، من از سرحد های شوروی دفاع میکنم؟ آیااز اصل قصه را آگاهی دارید؟ در کجای این گفتمان ها به دوسیه قتل تور بچه قندی بپردازیم؟ آیا ما روی جنایت های یا خوبی های شخصی ببرک کارمل و دوکتور نجیب الله صحبت میکنیم یا روی روند ها و پروسه هایی که ما را به این بدبختی رساند؟ ندانستم: اینجا محکمه صحرایی افراد و شخصیت ها را براه انداخته ایم یا روی جریان ها و حادثه گفتمان داریم؟ جناب کوهستانی نازنین! آخرین انتقاد یکی از هوشیار ترین قوماندانان شما یعنی مسعود همانست که ببرک کارمل گفته بود:ما باید وطنپرستی، زحمت و پشت کار را از شوروی ها بیاموزیم. مگر بد گفته بود؟بگذار بگویم آموزش، تجربه و فرهنگم مدیون انسان ایران زمین ، روس، کانادا، امریکا و اروپاست. واقعا ازین ها آموختیم و تا حال می آموزیم.کجای این حرف ها بوی وطنفروشی دارد؟ حال شما مجاهدین از هزار تا صحبت ، یکی و یا دو تای آنرا با نخبه ترین رهبران جهادی مقایسه کنید. ببینید که کدام گروه هاو شخصیت ها ، صاحب یک فرهنگ، دانش ، ارزیابی ، دید ، پلان و برنامه برای کشورشان بودند و کی ها نبودند؟
توقع من این بود تا به جای لغزیدن در سطح صحبت های کوچه و بازار، خاله گکانی و چسپیدن به اشخاص ، ثبوت ملامت و سلامت شخصیت هاو سپس محکمه صحرایی آنها ، این مسایل را در یک دید بزرگ به گفتمان روشنگرانه می بردید.
ببینید! شما از ارزش هاصحبت میکنید؟ولی چگونه بنیادی ترین ارزش ها را زیر پا میگذارید؟ -
-
Nadjibollah Kamel در صفوفی ما حزبی ها هم بیسوادی زیاد بود راستای عزیز.چمرال و اعضای بیروی سیاسی و کمیته مرکزی حزب و جوانان پر بود.افرادی صاحب اندیشه را بیسواد های حزب ناپه های سیاسی کرده روانه زندان میکردند و همین مشکل بود اعضای ارمانگرا و ایدیالوزیک را به حاشیه برانند.…دیدن بیشتر
-
-
Sayed Qaswar بحث جالبی بود دریک کلمه :
گناه جاوید کوهستانی نیست اوآگاه نظامی افغانستان نه بلکه مزد بگیرسازمان بدنام استخبارات نظامی پاکستان آی اس آی هست پس مجبورامربادارش راپیاده نماید -
Majid Qiyam دوست فرهیخته وعالیقدر راستای عزیز جواب واقعا عالی و دندان شکن و الاشه شکن
قلمتان پیوسته نویسا باد -
Majid Qiyam عالیقدر انجینیر صاحب فیض عزیر درود برشما حالا مه هم با اجازه راستای عزیزو جناب شما این گزینه بسیار دقیق و تحلیلی را کاپی میکنم
-
-
Ahmad Shah Rasta درود و سلام قیام ارجمند و گرامی مان. سپاسگزارم. 🙏🙏🙏
-
-
Jelani Gulshanyar آقای کوهستانی با مطالعه چند جلد کتاب درمدرسه دیوبند پاکستان خود را در شهر کورا پادشاه اعلان کرده است،گناهش نیست،به گفتن چرندیات ویاوه سرایی عادت کرده است.
-
Jelani Gulshanyar رفیق راستای عزیز،قلمتان رسا واستوار باد،به شاگردان مدرسه دیوبند و اشراربی فرهنگ پاسخ تند ودندان شکن بدهید.آنها به استدلال منطقی بوی نمی برند،آنها فقط به گرفتن دالر وکلدار مهارت خاص دارند.
-
پیام پرچم محترم کوهستانی درود
تااینجا شما را انسان با درایت و بینش به محاسبه میگرفتیم.ولی دیده میشود شما تا پایین تر از سطح افواهات بازار قصه خوانی پشاور رفتید و آنهم از نام یک حزبی !؟ اینگونه روش ها را بسیاری ها استفاده کرده اند ولی جایی را در مقابل حقیقت نگرفته است.
شما حتی به تاریخ هم نگاه نکردید آنزمانی که زنده یاد ببرک کارمل در حیرتان بودند دگر اتحادشوروی وجود نداشت!
شخصیتی چون زنده یاد ببرک کارمل را هر انسان وطن باخرد و بینش بزرگ اش میشناسند و میدانند که هرگاه با چنین سوالی روبرو میشدند چه جوابی دریافت میکردند.
و همچنان فراموش نکنید که نه تنها یک حزبی بلکه حتی کودک آن وطن در همان شرایط به درستی دلیل اقامت اجباری زنده یاد ببرک کارمل در حیرتان را میدانستند و هرگز اینقدر کوچک نمیشد فردی که چنان پرسش بی بنیاد را مطرح کند.
هرگاه صادقانه بصفت یک هموطن مسایل سیاسی را کنار بگذارید به آن شخصیت بزرگ احترام دارید روان اش را با چنین داستان های خیالی ناراحت نسازید. و از همه مهمتر اگر خود را دوست و احترام دارید هرگز به این داستان اک های بیهوده و نادرست خود را خورد و زیر سوال قرار ندهید.
زنده یاد ببرک کارمل قبل از شش جدی و بعد از شش جدی همان یک ببرک کارمل بود. پرچمدار روشنگری و خدمتگذار مردم و کشور اش فقط موقعیت ها و شرایط فرق میکرد او در همان شش جدی هم به نجات مردم اش پیشقدم شد نه برای نام و نشان خود ورنه او از هرکدام ما بهتر مردم و کشور و تاریخ خود را میشناخت. همانطوریکه جهاد به اصطلاح مجاهدین بعد هفت ثور شروع نشده و قبل از آن بود همینطور قطعات نظامی اتحادشوروی وقت هم پیش از آن شش جدی در کشور وجود داشت.
سخن اخر اینکه مخالف بودن در دیدگاه و عمل شخصی و سیاسی حق شما و هر انسان دگر است ولی آنچه مهم است که در ابراز دیدگاه و برخورد و عمل خود شهامت و خرد و صداقت حق و حقیقت گفتن را داشته باشیم.
با درود های صمیمانه
گرداننده های پیام پرچم
کاپی نوشته محترم حاوید کوهستانی
Jawid Kohistani رفقای عزیز : نام نمی گیرم ولی ان رفیق پرچمی بزرگوار دوست من در کابل زنده فعال است : گفت حیرتان به دیدن رفیق کارمل رفتم ، در اطاق کانتینری با یک چپرکت و چند کتاب ، ترموز گیلاس ، پرسیدم رفیق کارمل اگر کابل را نمی پسندی چرا در شهر مزار که هزاران رفیق ما انجا است زندگی نمی کنی ، که دوستان هم از فیوضات تان مستفید شوند و هم راحت تر باشید از این بندر خاکی و پر مگس . گفت رفیق فلانی میدانی من از سرحدات اتحاد شوروی سوسیالیستی حفاظت میکنم . یادش گرامی
بخاطری نوشتم که همه مردم بی خبر و نا اگاه نیستند ، قصد دیگر نداشتم من شخصاً به گذشته و سالهای مبارزات سیاسی اش احترام دارم نه به دوران حاکمیت اش ، من دو کارمل می بینم یکی ان فرزند جنرال که در پارلمان فریاد کشید و ان دیگری بعد ۶ جدی -
Ahmad Shah Rasta گردانندگان راه پرچم، درود بر شما. ازین بهتر من هم نمیتوانستم بنویسم. خیلی مستدل و عالی.
