ملاغنی مهره از بازی بزرگ و چهرۀ سیاهی در تاریخ کشور

چهره های با صدرنگ و هزار نیرنگ
قسمت سوم:
بخش اول
ملاغنی مهره از بازی بزرگ و چهرۀ سیاهی در تاریخ کشور
سه
اولین توطئه ها بر ضد دولت امانی
اعلیحضرت امان الله خان، بعد از نشستن برتخت سلطنت، برعکس اسلافش که مصروف زدوبند با انگلیس ها و منتظر حصول مستمری می بودند؛ استقلال کشور را با این جملات در مسجد بزرگ عیدگاه کابل، در محضر مردم اعلان نمود: «اول بر همه رعایای صدیق ملت نجیبه خود این را اعلان و بشارت میدهم که من تاج سلطنت افغانیه را بنام استقلال و حاکمیت داخلی و خارجی بسر نهاده ام.» (اسداله حبیب دوره امانی ص 10). با این اعلان، شاه امان الله عملاً دست های علنی انگلیس ها را از مداخله در امور سلطنت کوتاه نمود.
چنانچه قبلا ذکر شد در این مرحله خاندان مجددی و به تبعیت از آنها ایادی آنها (از جمله ملا عبدالغنی) نیز بنابر ملحوظاتی از استقلال خواهی امان الله نیز در ظاهر امر حمایت و پشتیبانی نمودند. امان الله خان برای اینکه جلو فعالیت های تخریبی خاندان مجددی را برعلیه دولت نوبنیاد بگیرد وبه اميد اينکه در آينده اين خانواده در تطبيق پلانها و برنامه اجتماعی، دولت را ياری رسانند؛ پنجهزار و سه صد جریب زمين سه فصله آبی را با تاکستان در منطقه کوهدامن پروان نيز بطور تيول به آنها اهدا نمود. اما این خاندان با وجود آنهمه محبت و اعتماد امان الله خان، مانند مار آستین عمل نمودند و بنابر دستور انگلیس برای سقوط آن دولت از طریق مریدان خویش و در همکاری با سایر جواسیس طرح های توطئه را مرحله به مرحله عملی ساختند.
با اجرای ریفورمهای اصلاحی و بعد از تدویر لویه جرگه تاریخی جلال آباد ( 1301/1920) و تصویب قانون اساسی که دموکراتیک ترین قانون در نوع خود در منطقه و تضمین کننده حقوق مساوی برای همه اتباع کشوربود (از جمله اصول برابری و آزادی شخصی و لغو اسارت و بردگی، آزادی مطبوعات و شغل و پیشه و تدریس و حق ملکیت شخصی و مصئونیت مسکن و منع بیگاری و شکنجه و سایر مسایل،) خانواده مجددی، مانع تحقق برنامه های تجددطلبانه قرار گرفت و در زد و بند با انگلیسها در قدم اول در صدد تضعیف و مانع استحکام دولت امانی و سپس برای براندازی آن اقدام نمودند. ضرور است تا یاد آوری گردد که انگلیس ها از زمان رویکار آوردن عبدالرحمن خان از طریق روحانیون وابسته به خویش بر دولت ها اعمال نفوذ مینمودند و دو خاندان گیلانی و مجددی از جمله اهرم های نفوذ و فشار آنها بردولت های قبل از امان الله خان بود و از طریق آنها سیاست دولت را طبق دلخواه خود تنظیم مینمودند. خاندان مجددی که وسیله در دست انگلیسها بود، در همین راستا بازی دوگانه را با دولت امانی آغاز نمود؛ چنانچه شمس المشايخ (فضل محمد مجددی) طرفدار غازی امان الله و نور المشايخ (فضل عمر مجددی مرشد و پیر ملاغنی) مصروف سازماندهی شورش و بغاوت برعلیه آن دولت گردید.
انگلیس ها با کار عمیق و طولانی جاسوسی که توسط ملا عبدالغنی مرید خاص نورالمشایخ در بین مردم سلیمانخیل نموده و طی بازیهای دوامدار استخباراتی اورا به حیث مشر سلیمانخیل قرار داده بودند؛ اولین نطفه شورش را در خوست توسط او سازماندهی نمودند.
اغتشاش خوست در ماه مارچ سال۱۹۲۴ بر ضد اصلاحات اجتماعی دولت امانی آغاز گردید. رهبری ظاهری اغتشاش را شخصی بنام ملا عبدالله مشهور به ملای لنگ به عهده داشت و ملاعبدالغنی مشر قبايل سليمانخيل و ملاعبدالرشيد سهاکی از دستیاران مهم او بودند.
این شورش ظاهر مذهبی داشت و خواست آنها علاوه بر تعدیل قانون جزا، لغو مکاتب برای دختران و انصراف از دوره مکلفيت عسکری موسوم به «هشت نفری » بود؛ اما در واقع هدف اصلی آن تضعیف دولت امانیه و زمینه سازی برای ادامه تسلط استعمار انگیس بود؛ چنانچه بعد از مدتی، مهره اصلی انگلیس شخصی بنام عبدالکريم پسر اميرمحمديعقوب خان از هند برتانوی به پکتيا رسید ومدعی تاج و تخت سلطنت شد.
سردارکبیرالله سراج در مورد سایر دلایل اغتشاش خوست این مطلب را نیز علاوه نموده است: «علت شورش ملای لنگ اساساً تاسیس دو قونسولگری اتحادشوروی سوسیالیستی در شهرهای قندهار وجلال آباد بود. چون انگلیس های مخالف تاسیس چنین قونسلگری هایی در جوار مرزهای هندبرتانوی بودند، بنابرین به ایادی وجواسیس خود دستور دادند تا شورشی را بسرکردگی ملای لنگ در میان قبایل جاجی ومنگل در ولایت پکتیا براه اندازند.»
در این مورد باید علاوه کرد که شناخت جواسیس و آنهم جواسیس حرفوی، کارکشته وتعلیم یافته و مخصوصاً جواسیس که برای منافع ستراتیژیک نسل در نسل به خدمت گرفته میشوند، کاری سهلی وآسانی نیست و با مرور برکارنامه های جواسیس مشهور، میتوان گفت که بسیاری از این قماش جواسیس، دهه ها و گاهی حتی صده ها ناشناخته مانده اند و چهره و هویت اصلی آنها، تنها با دور ساختن مهر سریت از دوسیه ها و کارنامه های آنان از جانب ادارات استخباراتی، افشا شده است. چنانچه هویت ادوارد توماس لارنس «پیر کرمشاه» بعد از بیست سال ملا امام بودن در مسجد مرکزی شهر کابل «پل خشتی» افشا شد و آنهم توسط ادارات انگلیسی و برای نشاندادن قدرت و توانایی استخباراتی خویش و خندیدن به ریش افغان های مسلمان و خوشباور.
نویسنده:فرید فریاد
ادامه دارد