عارف عرفان راز ها ی ناگفته توطه سقوط نظام دموکراتیک رازهاي پشت پرده درس های زهرآلود تاریخ

نویسنده وپژوهش:رفیق عارف عرفان
تهیه وترتیب : رفیق نبی آرین

راز ها ی ناگفته توطه سقوط نظام دموکراتیک
رازهاي پشت پرده درس های زهرآلود تاریخ
پژوهش،تحلیل،فلم ونظر و دیدگاه مستند رفقا ودوستان

قسمت اول فلم مستند

برگردان قسمت اول

درفرایند قیام هفت ثور1357خورشیدی وسیرتحولات بعدی درکشور , ناوگانهای تبلیغاتی غرب وشرکاء با کاربرد مجموعی بیش از ” 130″ساعت تبلیغ در “24”ساعت علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان , برای برانگیختن احساسات مذهبی مردم وزهرآلود ساختن ذهنیت جهانیان درخصومت با دولت جدید, تلاشهای سریع ورعدآسای را درپهنۀ جهان به جولان کشیدند.آنها موج عظیم رستاخیز ضد دولتی را درداخل جامعه وکشورهای همسا یه، ایران وبویژه پاکستان که مقدمات پایگاه های ضدافغانی رابا اسکان سران مجاهدین درآن کشور ,که درآغازین مراحل تاسیس جمهوری محمد داوودخان آغازیافته بود خلق نمودند. غرب مدت ها قبل ازمراحل اعزام نیروهای نظامی شوروی درافغانستان ,با مداخلات صریح و ارسال جنگ افزارها و تسلیح وتجهیزپیکارجویان, و ایجاد بیش ازدوصد جبهۀ منظم ضد دولتی ,که ازقراء، قصبات ,شهرها وتا شهرکابل و”چنداول” و”بالاحصار” کابل امتدادیافت , کشوررابطورتمام به “آتشکده “مبدل نموده وتوان دفاعی دولت را برای سرکوب آشوبهای ضد دولتی جدأ به چالش کشیده ولاجرم با خطوراندیشۀ”بقا ” دروجود گردانندگان رژیم وقت, زمینه ساز “دعوت ” نیروهای شوروی درافغانستان گردیدند.

کاخ سفید که دوران متوالی حس درد آلودانتقام شکست فضاحت بارآمریکا درجنگ ویتنام راسپری نموده وازسوی درحسرت وهوای تسلط برمنابع عظیم قاره آسیا لحظه شماری مینمود, از وقوع تحولات جدید برای برنامه ریزی اهداف استراتیژیک خویش ازکاربرد غوغا برانگیز واژه ” تجاوز! “نیروهای شوروی درافغانستان در بٌعد ملی وبین المللی استفا ده وسیع ابزاری نموده وجولانگاه مداخلات وتجاوزات خویش را برحریم جامعۀافغانستان بیش از پیش توسعه بخشیدند.

رخُ دیگرآئینۀ سیاست غرب درافغانستان

اکنون که باسقوط نظام دموکراتیک درکشور , مجموع پروژه های ویرانگرانه وسبوتاژگرانۀ دول استعمارواستبداددرفازاول خویش درافغانستان خاتمه یافته،وافغانستان درپی عوام فریبیها وحیله گریهای مکارانه ایشان پس ازآزمایشات پروژه های”جهادی” , “طالبی” ونظام “فساد سالار” دموکراتیک نما , به تسلط عام وتام استعمارکشانیده شده است ,اسنادوشواهدی تازهیی راکه قطرات فلترشده حقایق جانگدازحوادث افغانستان را احتوامینماید , ازآرشیف تاریخ خویش بیرون کشیده وبدین لحاظ قدرت ومهارت خویش را دروارونه سازی جریانات , با همه تبختربه رُخ جهانیان می کشانند.

کشوربریتانیا , درست سال پارپس ازتکمیل مراحل متعارف آرشیف ملی اش که از آن مُهرمحرمیت بنا برقدامت سی ساله اش برداشته شده است،افشا مینماید که : نیروهای شوروی به درخواست جمهوری دموکراتیک، به افغانستان اعزام شده واین سندکه به تاریخ 10/10/1389خورشیدی بوسیله خبرگذاری ” نوستی “تحت عنوان “افشای اعمال پشت پردۀ غرب بعد ازمداخلۀ شوروی درافغانستان”, انتشاریافته،مشعراست که :

(… کمک اتحاد شوروی را رهبرافغانستان حفیظ الله امین درخواست نموده بود که ازطرف نیروهای خاص اتحادشوروی به زودی بعد ازاغازعملیات به قتل رسانده شد).

در گذرگاه وقا یع جهانی وفرارحقیقت ازچهاردیوارفولادین زندان های اسارتبارآرشیف های استخباراتی استعمارجهانی, اکنون اسناد “تصویری” در ورای ویدیوکلیپ های مستند که ازعمق حقایق حوادث وتحولات عمیق سیا سی, دهه یی هفتاد -هشتاد درافغانستان بطور روشن وانکار ناپذیرپرده برداری نموده وبوسیله بزرگترین ومشهورترین رسانۀتصویری جهان غرب یعنی تلویزیون ( (CNNایالات متحده آمریکا تهیه شده است ,ما با رخ دیگر حقایق پشت پرده حوادث کشورخویش آشنا شده وریشه ها وانگیزه های اصلی وواقعی خلقت مصنوعی ” سربازان خدا “soldiers of the God “, نیات مداخله وتجاوزایالات متحده آمریکا , برنامه سازی جهادی پاکستان , وچگونگی دعوت نیروهای شوروی درافغانستان رامشاهده مینماییم. امید وارم آنانیکه تاکنون تحت پرده”ضخیم” بهانۀ ” تجاوز” اتحاد شوروی ,کارنامه های خونین وشرارت انگیزخویش راپنهان داشته و”قیام هفت ثور”ورژیم های مربوط به آن دورانها راطوریکسان مسبب “همه بدبختیها!” درکشورقلمداد مینمودند با نگاه نوارهای مستند،صفحۀ اصلی تاریخ خونین کشوروعوامل شکل دهنده آنرا به خوانش گرفته وبرعملکردهای جفا کارانه خویش به قضاوت بنشینند!

دراین مبحث ونبود ظرفیت لازم درین نوشتار , با حفظ شفافیت، محتوا ومضمون تصاویرویدوی،خواستم تا با حفظ همه امانت داری برای خواننده گان محترمی که ازامکانات دست رسی به زبان انگلیسی محروم اند,در موارد ضروری , برگردانی ,تبصره, تفسیر وتحلیلهای مختصرارایئه نمایم . قا بل یاد آوریست که پراگراف ها وعناوین این نبشته بر اساس جریانات حوادث درنواراین ویدیوها قالب بندی شده است.
اهدا به آناني که دودهۀ تام ،تحت نام “کودتا”دروغ گفتن جعل آفريدند وهياهوي کاذبانه برپا کردند و برای به اصطلاح مجاهدین که لاف پیروزی وشکست میزدند!

 

 

برگردان قسمت دوم 


طرح خروج ارتش سُرخ ازافغانستان


محتویات نوارهای مستند برحقایق جریان طرح خروج ارتش شوروی ازافغانستان روشنی عمیقی بخشیده وبرخلاف هذیان گوی های یا وه سرایان متعصب ونابینایان مسخ شده سیاسی, بیان میدارد که :برای بارنخست طرح خروج نیروهای شوروی ازافغانستان در زمان حاکمیت فقید ببرک کارمل آغازشد .مرحوم کارمل درست پس ازاحرازمسئولیت حزبی ودولتی سعی نمود تا درچهارچوب یک میکانیزم بااعتبار وتضمین معتبربین المللی برای عدم مداخله درامورافغانستان ،طرح مرحله یی خروج سربا زان ارتش سرخ ازافغانستان را به کرسی نشاند.چنانچه بطورمستند دراین ویدیومی بینیم که بنا برابتکارجانب دولت افغانستان واتحادشوروی تحت سرپرستی ملل متحد , مذاکرات سیاسی حول خروج نیروهای ارتش شوروی ازافغانستان آغازشد, وجانب جمهوری دموکراتیک افغانستان به تاریخ 4 می “1980”ایعنی حدودچهارماه بعد ازورود ارتش شوروی درکشور،اعلامیۀ رسمی راکه حاوی قطع مداخلات از خارج وخروج نیروهای شوروی ازافغانستان بود به نشررسانید .هکذا”کورت والدهایم” سرمنشی سازمان ملل متحد , جناب خاویرپریزدوکویارمعاون سرمنشی ملل متحد رامامورساخت تاگفتمان مربوط را باجوانب زیربط آغازنماید ،وی دوباردرآغاز “1981”ودرماه اگست همان سال درکابل , اسلام آباد وتهران سفرنمود وحین سفرخویش درکابل، تلاش نمود تاضمن ملاقات با فقید ببرک کارمل , به آرزوی قطع مداخلات خارجی, برگشت ارتش شوروی ازافغانستان را که به ابتکارجانب افغانستان راه اندازی شده بود،موردبحث قراردهد.

در راستای تحرکات ،جانب دولت افغانستان برای حصول توافق بین المللی برای عدم مداخله وبرگشت ارتش سرخ به کشورشان , بعد ازدرگذشت لئیونید بریژنیف رهبراتحاد شوروری درنوامبر 1982, اندروپوف رهبرجدید حزب کمونست اتحاد شوروی درحاشیۀ مراسم تودیعی رهبرپیشین حزب ,پیرامون ابتکارجانب افغانستان , با وزیرخارجۀ پاکستان ملاقات نموده وآمادگی ماسکو را برای پذیرش طرح ملل متحد و خروج سر بازان شوروی از افغانستان مطرح نمود.اما سوگوارانه جانب آمریکا وپاکستان مبنی برمقاصد استراتیژیک وانتقام جویانه خویش با این طرح گویا به حیث یک ” نمایش سیاسی ” نگاه کرده وبه آن مخالفت نمود.چنانچه” Cogan Charles”مدیرسابق و بلندپایه” سیا “میگوید: ما هرگز “آمادگی شوروی” را در این خصوص مورد برسی قرارندادیم وبه آن اعتماد ننمودیم , در مقا بل ما ،جانب پاکستان را تحت فشار قرارداده تاپیوسته برفشارهای خویش برجانب افغانستان ادامه دهد.

آری! این فشارها ادامه یافت لاجرم نیروهای اتحادشوروی تحت توافق نامۀیکجا نبه معامله گرانه ,تسلیم طالبانه وخاینانۀ گرباچف درعهدحاکمیت شهید داکترنجیب الله بدون هیچ پیش شرط تضمین کننده بین المللی، افغانستان راترک نمود,متعاقبأ مجموعه کمک های نظامی واقتصادی اتحادشوروی حتی صدورگندم ونفت در برابرپرداخت دالر به جانب افغانستان قطع گردید وکمک های سیل آسا ومداخلات گسترده غرب , دول مرتجع عرب ودولت خونتای پاکستان وایران برای اپوزیسیون دولت افغانستان ادامه یافت , که البته دراین مورد در نوشتارقبلی ام تحت عنوان( رازهای نا گفتۀ توطئه سقوط نظام دموکراتیک ودرس های زهرآلود تاریخ )(4 *)بطورمفصل ومستند تشریهات لازم ارائیه شده است؛

استنتاج دریک نگاه

با مداخلات تجاوزکارانه ومساعدتهای مالی وتسلیحاتی بیش از”یک صد”کشورجهان علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان ودرفرجام سقوط آن ، تابش امیدهای ترقیخواهانه وعدالت جویانه درکشورغروب نمود .مداخلات غرب ؛پاکستان ,ایران وارتجاع عرب ،کماکان ادامه یافت تا اینکه افغانستان را به تلی ازخاک مبدل ساخته وآنرا به بسترمطمئن اهداف شوم خویش ولانۀ مطمئن تروریسم و”پایتخت “تولید وقاچاق مواد مخدردرجهان مبدل نموده ونظام ارتجاعی طرازقرون وسطائی وامارت طالبانی ونظام ” فساد سالار ” را باقبای فریبندۀ دموکراتیک درافغانستان تحمیل نموده ,ودر فقدان اراده توانای ملی،امروزطرح تاسیس پایگاه های طولانی مدت آمریکا برای اهداف راهبردی وماموریت منطقوی آن دردستور روزقرارداده شده است.

کلی ترین نتایجی که ازاین سناریوی آمیخته با اشک وخون , ترسیم میگردد , در یک کلام مختصرعبارت است ازتباهی مردم ,ویرانی کشورو گشا یش سیاه ترین صفحه تاریخ بعد از سقوط نظام دموکراتیک درکشور,ظهورتروریسم , بنیادگرائی ومواد مخدردرافغانستان , اعطلاء وشگوفای پاکستان وتبدیل آن به کشوراتومی درمنطقه، تحقق برنامه های استراتیژیک آمریکا وکشانیدن پای” پنجاه کشور” خارجی درکشور ,وتصویرآیندهء نهایت دردناک وفا جعه باردرکشاکش رقابت های قدرتهای منطقوی وجهانی وتاسیس یک رشته قصرهای طلایی وذخایرثروتهای عظیم بوسیله رهبران ارشدوتا جران بلند پایه جهاد در افغا نستان؛

ذکراین نکته نیزدرخوراهمیت است که نظام دموکراتیک درافغانستان بویژه در دوران “دفاع مستقلانه” درمیدان رزم و پیکار،قدرت و پایداری خود راآشکارا به نمایش گذاشت ، اما باتکرارچرخ تاریخ درکشور , این نظام درمیدان سیاست وبازیهای دراماتیک وشیطنت آمیزابرقدرتهای جهان ونیروهای طاغوتی منطقوی وعمال داخلی آنها فروپاشید .همانقدرکه مجاهدین، غربی ها رامدیون احسان خویش درنبرد” جنگ سرد”و”فا تح!” دیوار”برلین “میپندارند، با ید بیاد داشته باشند که برعکس غربیها، تسلط مجاهدین بردایره قدرت درکشوررا،مدیون تجاوزات سخاوتمندانه خود تلقی نموده وآشکا را بیان میدارند که: “خون”از افغان ها ،اهداف از ما!

اما نگرش واقعی دال براین حقیقت است که نه اتحاد شوروی وجمهوری دموکراتیک افغانستان بازنده این نبرد بود، ونه غرب ،پاکستان وهواداران شان مجاهدین، پیروزمندآن ،بل هنرگشایش این راز، در خیانت گرباچف رهبرپیشین اتحادشوروی وتغیرسیاست تسلیم طلبانۀ او به نفع غرب وشرکاء نهفته است . بنا برقول” جانتان استیل” نویسنده مشهور بریتا نیا که درروزنامه گا ردین ،تحت عنوان (ده استوره در باره افغانستان )، در سال 1988میلادی ارقام یافته است ، ادعای مجاهدین برای شکست شوروی درافغانستان وحتی گزافه گویی های فروپاشی آن نطام ،”پُف “بزرگی را بیان مینماید.

سوگوارانه که درمیدان بازی کشور،ویا دراین “مسلخگاه” دردورفینال مسابقات ” افغان کُشی”کسانیکه با کاربرد ضربات اخیرپنالتی” کپ قهرمانی” را از آن خود ساخت غرب وپاکستان وبا زنده اصلی آن ملت افغان بود.

اخیرأ دریک انکشاف غیرمترقبۀ دیگردرحالیکه این نوشتارراتحت نگارش داشتم “جوبایدن” معاون

رئیس جمهورآمریکا، پس از نبرد ده ساله با طالبان، اظهارداشت که طالبان ” دشمن ” آمریکا نمی باشند.یعنی که طی این نبردی که تاکنون ده هاهزارقربانی وویرانی را بجا گذا شته است ایالات متحده آمریکا با ” دوستان ” خویش سرگرم بازی بوده اند!

برای اثبات ادعای معاون رئیس جمهور،اینک لازم میدانم تا فوتوی یادگاری سربازان آمریکایی با طا لبان راکه تاکنون درهیچ یکی ازرسانه های جهان بنشرنرسیده است واز ولایت ارزگان افغانستان بدست آمده است ،آنرا بنشررسانیده وقضاوت خوانندگان گرامی را درخصوص این “جنگهای زرگری” وبازی به سرنوشت ملت بلاکشیدۀ افغان جلب نمایم:

درتداوم این سناریوی دردناک وفلج کننده اکنون ملت افغانستان به مثابۀ” نا خون افگار” در میان” گُرگان شکاری” به گروگان کشانیده شده وبطورمصنوعی چنان فضای اجباری ایجاد شده است تابا شداین ملت رنجدیده تحت سایه های”تیوری ترس” به هرگونه مقدرات فاجعه بارگردن نهند؛ اما یک سوال اساسی که تا کنون بی پاسخ گذاشته شده است عبارت ازاین است که همین (مجاهدین!) ،با نیایش دربرابرپروردگارعالم ،برای امحای نظام هم اندیشان وهمسنگران پیشین شان (طالبان کرام) خواهان تجاوزآمریکا ،درافغانستان بودند,وباتهاجم آمریکادرکشور،درسنگرهای داغ ،با ارتش آمریکا دمسازگردیده و نمازهای شکرانه بجاآوردند،درحالیکه خروج ارتش آمریکا رادرین روزهاازافغانستان،” ما تم ملی”تلقی نموده ، چراتاکنون دود، تنفراعزام نیروهای دعوت شدهء کشورهمسایه، اتحادشوروی را که آنهم عملا برای ماموریت مبارزه با دهشت افگنی وتروریسم درکشوردعوت گردیدندوبدون عقد هرگونه موافقتنامۀ استراتیژیک، کشوررا ترک نمودند ،ازدماغ بیرون میکشند؟
اهدا به آناني که دودهۀ تام ،تحت نام “کودتا”دروغ گفتن جعل آفريدند وهياهوي کاذبانه برپا کردند و برای به اصطلاح مجاهدین که لاف پیروزی وشکست میزدند!

 

 

برگردان قسمت سوم

نبرد ارتش”َ سُرخ”شوروی با ارتش” سبز”آمریکا

قبل ازپیوستن سربازان شوروی درنبردگاههای کشور, برای آنها گفته شده بود که ایشان درافغانستان، در برابرآمریکایی ها این پیکار راانجام میدهند .باآنکه درآغازعدم حضورآمریکایی ها درصحنۀ جنگ برای سربازان شوروی سوال برانگیزبود اما بعدأ جریانات حقیقی پشت پرده واضح ساخت که آمریکا با تجهیزوتمویل ما دی ومعنوی برای منافع راهبردی خود توانست تابا تشکیل گروه های تروریستی و بسیج هزاران تروریست ازسراسرجهان،وداخل کشور،لشکررزمی “سبز ” رابا ترکیب اعجاب انگیزدرافغانستان ایجاد نماید .

پیوست با اشتعال شدید جنگ سرد ,آمریکایها که پالیسی خارجی جیمی کارتررئیس جمهورآمریکا را ضعیف ارزیا بی مینمودند, درانتخابات سال 1980، رو نالد ریگن را به حیث ریس جمهورآمریکا برگزیدند.ریگن درمراسم “سو گند” متعهد شد که” استوره”های نظامی آمریکا را احیا خواهدکرد. وی احیای این استوره رابا ریزش خون افغانها درصحراهای افغانستان ومشارکت ده هاهزا رگانگستردیوانه،تروریست و”او باش ” عرب ،پاکستانی ،ایرانی… وتشدید جریان جنگ سرد ورویاروی با رقیب پیشین اش اتحادشوروی درجبهات نبرد افغانستان میدید, ازینروبلاوقفه ودرشروع ماموریت خویش به حجم کمک های نظامی برای” مجاهدین! “افغانستان افزوده وانبارسلاح های پیشرفته بشمول راکت های “استنگر”ومهمات جنگی را ازطریق پاکستان برای مجاهدین سرازیرنمود.

مجاهدین دسته های متعدد جنگی را که درخط قومی وقبیلوی منقسم شده بود ایجاد وهرازگاهی ضمن نبرد با سربا زان شوروی,به نبردهای خونین میان تنظیمی نیزپرداخته ونقش خویش را درترکیب احصائیۀ اغراق آمیزو توهم انگیز”دومیلیون شهید” افغانستان برجسته ساختند.

درجریان نبرد،مجاهدین، با تصرف وسایط نظامی مبنی برخصوصیات ویژهء خویش با روحیه چپاولگرانه آنرا ازکارانداخته واسباب وپرزه های آنراچپاول مینودند.

در بهبوهۀ اوضاع پرتشنج افغانستان وسرا زیرشدن سیل یی ازکمک های غرب ودول مرتجع عرب ازطریق پاکستان برای مجاهدین , دولت پاکستان ابتکارتوزیع این جنگ افزارهار را برای مجاهدین دردست گرفت وتلاش نمود تا به آرزوی تأسیس رژیم “بنیا دگرا”درافغانستان عناصر”اکسترمیست” وعمال خود چون گلبدین حکمتیاررا برای دسترسی کامل به سرنوشت کشور، به دایره اقتداربکشاند، بنا برآن، قسمت اعظم این کمک های باد آورده رادرختیارحکمتیارقرارمیداد. چنانچه” Elikkarkowski”مدیردپارتمنت دفاعی قصرسفید درین خصوص میگوید :پاکستان به گروپهای درداخل افغانستان نیازداشت تا بتواند درآن اعمال نفوذ نماید،بدینوسیله قسمت اعظم کمکهای پاکستان برای گلبدین اختصاص یافت تابرای گروپهای دیگر؛

میتوان اظهارداشت که پیوند وهمبستگی احزاب ودولت های جمهوری دموکراتیک افغانستان واتحادشوروی براساس مناسبات ایدئولوژیک درچهار چوب اینترناسیونالیزم استواربود،اما شگفت انگیزاست تا بدانیم که کدام رشته ها ارتباط “آهنین “را،میان اردوگاه جهاد ودولت آمریکا پیوند داده بود؟

درروند تحولات سیاسی درکشورودرپایان فصل جنگ سرد،ارتش”سبز”نیزمتحول گردید وبه دو شاخۀ نسبتا متجانس منقسیم گردیدند،البته یکی آن بنام ارتش ” سیاه”با ترکیب حزب اسلامی وگروه طالبان که به ابتکارآمریکا ایجاد شد واکنون هردوبه ارتش “ملیشه” پاکستان مبدل شده وظاهرأ با ارتش”سیا”درگیراست ،ودیگری بنام ارتش” رنگه”تحت شعاع سیاست امریکا ودرحمایت ازآن ، درتشکیل حاکمیت کرزی وبیرون ازآن فعالیت مینمایند.البته به نظراین قلم اکنون جئزرگه های هیولای تروریستی با زماندگان عرب، چیزی بنام “ارتش سبز” با تفکرات پیشین دیگردرافغانستان وجود نداردوهمگان با “تجاوز”امریکا درافغانستان به نوعی با بستن فصل (جهاد!) درافغانستان درچهارچوب سیاستهای بزرگ,قالب بندی گردیده اند.

ددلچسپ است که دیروزآنانیکه درسنگرهای نبرد برای ویرانی وبربادی افغانستان ،درمقابل اردوی جمهوری دموکراتیک افغانستان وارتش سرخ می رزمیدند ، لقب “سربا زان خدا” را ازآن خود نموده بودند وامروزهمۀ آنها در نبردعلیه ارتش غرب وآمریکا ازالقاب “تروریست” بر خوردارمیباشند.

فقید ببرک کارمل وتحولات”ششم جدی”

مرحوم ببرک کارمل که دراینجا(در ویدیوی شماره2 ) ازوی به حیث “رهبرمدبر ” واداره گرخوب نام گرفته میشود، دراوایل پیروزی قیام ثورومخالفت شدید با اقدامات شتابنده رژیم وقت وبا بروزاختلافات درکادررهبری حزب، ازافغانستان تبعید ساخته شد. وی درآستانۀ اعزام نیروهای شوروی درافغانستان , دوران تبعید را درکشورچک وسلواکیا سپری مینمود , پس ازسقوط وقتل حفیظ الله امین همراه با برخی رهبران حزب از جمله شهید داکترنجیب الله وبخش رهبری هوا داران مرحوم نورمحمد تره کی ازجمله آقایون اسدالله سروری،سید محمد گلابزوی،محمد اسلم وطنجار،وشیرجان مزدوریار، به کشوربرگشت وبطورناخواسته خود رادربرابریک عمل انجام شده یافت .با توجه به وضع نهایت بحرانزای آنوقت و با تو جه به تجارب و پیشینه های کا ری ومبارزات مردمی وسطح تا ثیرگذاری دربحران زدای کشور, وی با درنظرداشت اهمیت عنصرزمان درمیان شعله های آتش وبرای مهارساختن آن, دراوج تجاوزات ومداخلات مستمرغرب وپاکستان درکشور، جهت ادای رسالت دربرابرمردم ,درفقدان هرگونه الترنتیف دیگر،مسئولیت رهبری حزب ودولت رابدوش گرفت. ماموریت جدید فقید کارمل درحقیقت انسداد یک جو یبارخون بود که ازسوی امین براه افتیده بود , وی با ایجاد پالیسی های مسالمت آمیزملی ومردمی نظام , سعی نمودتا روح انساندوستانۀ رژیم را به نمایش گذاشته وزخم های هموطنان ستمدیده مان را مرهم گذارد.در نخستین اقدام وی،هزاران زندانی به شمول رهبران مجاهدین که برای مرگ خویش لحظه شماری مینمودند از زندانها رها گردیدند.

در تاریخ معاصرافغانستان درعصرفقید ببرک کارمل بود که درسیمای رژیم ,چهره واقعی “ملت ” تبارزیافت .بساط وساختارقدرت وی یک کانون کامل وعادلانهء مشارکتی برای تمامی اقوام ملیت ها قبایل ومذاهب افغانستان بود .اتحاد وهمبستگی ملی درارکان جامعه ودولت از حد اعلای درخشش ملی واجتماعی رخشندگی خاص داشت وشمۀ ازتبعیض وتمایزملی ومذهبی بصورت کُل در آن رژیم وجود نداشت.او با بسترسازی تربیت هزاران کادرتحصیل یافته وتخصصی درشوروی سابق وکشورهای اروپای شرقی , به معنای واقعی, نظام شایسته سالار رادرافغانستان بنانهاد .در نظام وی که متکی برنظم وقانون بود, در همه قدمه های آن حس احساس مسئولیت در برابرانسان وطن , تقوا وپرهیزگاری موج می زد. وی باهوشیاری سیاسی خود با توجه به موقعیت شکننده بین المللی افغانستان، از کمک های اتحادشوروی استفاده اعظمی نموده وازآن در زیرساخت های اقتصادی –اجتماعی وبنیاد یک ارتش مجهزمنطقوی،منظم مجرب وکارآزموده که جوهررزمی ووطنپرستی خود را درجریان “گو شمالی “تجاوزپاکستان درجنگ حماسه ساز”جلال اباد” به نمایش کشید به آزمون گذاشت .

وی وحدت ازهم گسیختۀ حزب را با تمام شکیبای احیا، وحزب رزمنده پرتحرک , منظبط وخدمتگذار رادرجامعه تقدیم نمود .دربُعد حیات مادی ، جزء میراث پربهای معنوی, اززنده یادببرک کارمل به حیث رییس جمهورکشور , هیچ چیزی بنام جیفه مادی دردنیای ما باقی گذاشته نشده واین خود دال برعالیترین نگرش مردم دوستی ووطنپرستی رهبرفقیرمشرب وفقید حزب دموکراتیک خلق افغانستان است.زنده یاد ببرک کارمل با حفظ تعهدات ملی، ازامضای هرگونه معاملات وقرارداد های اسارتبارضدملی درعهد حاکمیت خویش اجتناب نموده وکلید حفظ تمامیت ارضی ،استقلال وحاکمیت ملی را با کُل امانت داری برای جانشین خویش شهید داکترنجیب الله ،واگذارگردید. فقید ببرک کارمل که در واپسین لحظات حاکمیت اش، ازجانب مشاورین شوروی بنام ” انتی سویتست “یعنی ضِد شوروی یاد میشد،به حیث آگاهترین رهبرواصلی ترین ستون مقاومت در برابردسایس غرب وپاکستان وبه حیث مانع عمده در برابرمقاصد تجاوزکارانه وغا رتگرانۀ آنان دریک توطئه سازمان یافته درچهارچوب یک ائتلاف سِری که بنام ” ائتلاف دو ستانه”( Friendly coalition ) به مشارکت قصرسفید , اسلام آباد وماسکوعصرگرباچف , ایجاد شده بود,سبکدوش ساخته شد(ویدیوکلیپ شماره4*). گفتنیست که لاجرم همین” ائتلاف” شیطانی سرنگونی حاکمیت شهید داکترنجیب الله وشها دت مظلومانۀ او رانیزمدیریت نمود که باتفصیل درنبشتۀ قبلی ام ،تحت عنوان ( رازهای ناگفتۀ توطئۀ سقوط نظام دموکراتیک ودرسهای زهرآلود تاریخ درافغانستان)(*4) به تفصیل وبطورمستندبرحکم تصویربیان شده است . فقید ببرک کارمل درآستانۀ برکناری اش از مسند قدرت، چنان آماج خشم وکینۀاین ائتلاف قرارگرفت که هرگاه مقاومت جسورانه ودلاورانۀ شهریان شجاع شهرکابل،رزمندگان حزب وتظاهرات نیرومند واعتراضات شدیدسازمانها، مؤسسات اداری ،کارگری ،تعلیمی وتحصیلی ده روزۀ شهریان کابل راه اندازی نمی گردید ممکن سرنوشت مرگباری رادرپی میداشت؛
اهدا به آناني که دودهۀ تام ،تحت نام “کودتا”دروغ گفتن جعل آفريدند وهياهوي کاذبانه برپا کردند و برای به اصطلاح مجاهدین که لاف پیروزی وشکست میزدند!

 

 

جنگ سرد وخلقت سربازان خدا (!)

قسمت چهارم برگردان

افغانستان با داشتن موقعیت خاص جیوپولیتیک, جیواستراتیژیک وجیواکونومیک خویش درحوزه ء منطقوی وپیوستگی ونزدیکی آن باآسیای میانه درشمال ، خلیج فارس وایران در غرب، بحرهندوپاکستان درجنوب, پیوسته وبویژه دردهۀ طوفانی هشتاد , درست پس ازپیروزی قیام مسلحانۀ هفت ثور,درمرکزتوجۀ ابرقدرتهای جهانی قرارگرفت وبرای “ماسکو” موجودیت افغانستان به حیث کشورهمسایه ودوست ,حیاتی بنظرمی رسید .

با پیروزی قیام ثوروبرپائیی جشنواره یی مردمی درحمایت ازتحولات جدید ,آقای” نورمحمد تره کی” با تکیه برامیدواری بسوی همکاریهای ماسکوبرای تحقق برنامه های “سوسیا لیستی! ” خویش توانست تامساعدت های ماسکو را دراین راستا جلب نموده وبدین وسیله صدها تن ازمشا ورین اتحاد شوروی به افغانستان سرازیرگردیدند.همزمان با آغاز مداخلات غرب وکشورهای همسایه ایران , پاکستان وچین , پیوست با برپای آشوبهای ضد دولتی وبا مشتعل شدن نبردهای سراسری درکشور،افغانستان آهسته آهسته ابرپاره های جنگ های رقابتی کشورگشایان را برفرازخویش به تماشامی نشست وایالات متحده آمریکادراین جوپرتلاطم , مصمم گردید تا با ارزش ” بلیون ” ها دالر,سلاح ومهمات را دراین جنگ برای پیروزی “متحدین فندمنتالیست اسلامگرای ” خویش وبرای تامین مقاصد بلند پروا زانۀ خودهزینه نماید .چنانچه (مدیر بخش افغانستان در سازمان سیا Frank Ander son ( بو ضاحت اذعان میداردکه: این کا ملا درست است که این جنگ بخاطرتحقق اهداف “ما ” وخون”آنها “(مجاهدین –ب) بر نامه ریزی شده بود.

در بخشی ازنواردرخصوص انگیزۀ اعتراضات مردمی علیه رژیم جدید گفته میشود که:در راستای راه اندازی رفورم های اقتصادی واجتماعی نظام انقلابی، درچهارچوب اصلاحات ارضی ,دو لت , زمین های زراعتی را ازملکیت زمینداران بزرگ بیرون کشیده وبرای دهاقینی که بالای آن عملا کارمینمود توزیع می نمود.همچنان در یک شگرد دیگر قشراناث تشویق شدندتا با برداشت حجاب سنتی خویش درکنارمردان درکورسهای سواد آموزی شرکت جویند.

راه اندازی این رفورم ها دردهات افغانستان بگونۀ دیگری تعبیرشده واین فرایند بارنگ مخاطره آمیزدربرابرتضعیف نقش ملاها وسنت های مرسومی اجتماعی,تفسیر گردید.چنانچه درین جا برحسب برداشتهای ملا ازاسلام با توجه به برنامه های رژیم,گویا این” کمونستها !” هستند که با زدایش” فقر”وایجاد “مساوات” میان غنی وفقیر,جامعه سنتی کشور را متحول ساخته و”قانون خداوند”! رامتغییرمیسازند.چنانچه با برداشت ازاین رفورم ها وبرای جلوگیری از دکتورین این برنامه,گروه های مجاهدین که ازطرف غربی ها به لقب “سربا زان خدا! ” مفتخرگردیدند، تشکیل ودربرابررژیم صف آرائی نموده وبا آتش کشیدن مکاتب ودانشگاه ها جهادخویش راآغازنهادند .

بدون شک سطح شتاب وپریشهای سریع رفورمهای دولتی، بسترمناسب منازعات اجتماعی را برای بهره برداری دشمنان افغانستان بیش ازپیش فراهم نموده وهمزمان با جلوه گاه اوضاع برآشفته سیاسی درکشور , اسباب نگرانی جدی برای مقامات شوروی نیزفراهم شد, که دراین زمینه جنرال ولادمیرکروچکوف معاون وقت” کی جی بی” می فرماید :لئیونید بریژنیف وبیروی سیاسی خواستند تابرای فرونشاندن این بحرانها، با سران رژیم افغانستان ملاقات نموده وبرای آنها خاطرنشان نمایند که درحالیکه اتحاد شوروی موفق نگردید تاجامعۀ سوسیالیستی را طی مدت زمان شصت سال اعمارنماید؛ شما چگونه میتوانید تا طی دوران “پنج” سال سوسیالیسم را درافغانستان اعمارنماییند ؟ .

با ظهوراغتشاشهای سراسری درکشور،دربرخی ازکشورهای اسلامی ودرآنسوی سرحد درکشورشاهی ایران که ازالقاب ژاندارم منطقه برخورداربود,دریک برنامه ریزی منظم,موج عظیمی ازاسلام گرایان به تحریک روحانیون وملاهای ایرانی درمخالفت باتحولات افغانستان برانگیخته شده وبا گردهم آئی های هیجان انگیز،کارپیوستن برای “جهاد!” افغانستان را آغازنهادند واین پروسه دربرخی ازکشورهای دیگرنیزبراه افتید.

خون افغان برای نفت آمریکا

همزمان باایجاد کوره زارهای نبرد درداخل افغانستان , بریژنسکی مشاورقصرسفید, حضوردولت” چپ” درافغانستان را خطرجدی برای منا فع آمریکا درمنطقه قلمداد نمود وقبلا ازینکه خلاف عرف معمول تبلیغاتی بلند گویان دروغین” خطر”اسلام ،بگوید که “اسلام ” در خطراست , ضمن مشورت برای” کارتر” رئیس جمهورامریکا گفت که “نفت” در خطراست. وی برای کارتراظهارنگرانی نمود که ممکن ماسکو با استفاده ازموقعیت افغانستان بسوی جنوب حرکت نموده ونفت خلیج راتصرف نماید.

دریک تحول دیگر,وقوع حوادث وتحولات سیاسی درایران وسقوط شاه ایران به مثابۀ همپیمان استراتیژیک آمریکا درمنطقه, عزم ایالات متحده آمریکا را بیش ازبیش برای مداخله درامورافغانستان وُپرساختن خلائ رژیم شاهی ایران، استوارترساخت چنانچه برحسب محتوای این نوارمستند ,ایالات متحده آمریکا ماه ها قبل ازاعزام نیروهای شوروی درافغانستان , مداخلات خویش را از طریق پاکستان , درافغانستان آغازنهاده ودرماه جولای سال 1979یعنی”شش ماه” قبل ازاعزام ارتش شوروی درافغانستان ,کمک های مخفی خویش را برای جنگجویان افغانی از طریق پاکستان آغازنهاده ودسته های مجاهدین ( سر بازان خدا! ) تحت نظردولت وسا زمان جهنمی (آی اس آی ) پاکستان درکمپ های مربوط , با مساعی زمینداران بزرگ وملاهای ساخت پاکستان ,تشکیل و دسته بندی گردیدند تا بخاطرنفت ایالات متحده آمریکا خونهای خویش راهدیه فرمایند.

سرآغازدعوت ارتش شوروی درافغانستان

همزمان با تشدیدبحران عظیم سیاسی- نظامی وتزئید فعالیت های تهاجمی ،مجاهدین که با دریافت کمک های تسلیحاتی ایالات متحده آمریکا میدانهای نبرد را بیش ازپیش مشتعل نموده بود , دولت, با سیل خروشان فرارافسران وسربازان ازقطعات نظامی و میدانهای نبرد مواجه گردید .این جریان مهارناپذیر, دولت را وا داشت تا ازاتحاد شوروی کمک نظامی دریافت نماید . رشد روزافزون سطح عمیق بحران افغانستان رهبراتحاد شوروی راملزم میساخت تا پیرامون اوضاع پیشامده به بحث بپردازد. همپا با سقوط شهرهرات وقتل عام مشا ورین شوروی وفامیل های مربوط شان , طرح دعوت نیروهای شوروی درکشور درارکان عا لی دولت افغانستان درعهد شاد روان نورمحمد تره کی شکل گرفت ودرین راستا بطورمشخص ازمقامات ماسکو تقاضا بعمل آمد تابا ایجاد”قرارگاه” های نظامی, به افغانستان نیروی نظامی بفرستند. اما بنا برقول” وسیلی سفرونچوک “مقام بلندپایه وزارت خارجه اتحادشوروی , درکرملین ,رهبراتحاد شوروی پیوسته بحران افغانستان را در بیروی سیاسی مورد بررسی قرارمیداد , جا نب افغانی که دیگرقادر نبود تا خود، با این بحران مقابله نماید بارها وبطورپیهم تقاضای مداخله نظامی اتحاد شوروی را پیش می کشیدند وما کرا رأ با آن مخالفت میورزیدیم ؛
اهدا به آناني که دودهۀ تام ،تحت نام “کودتا”دروغ گفتن جعل آفريدند وهياهوي کاذبانه برپا کردند و برای به اصطلاح مجاهدین که لاف پیروزی وشکست میزدند!

 

درین روزها فیلم مستندی ,که راوی یی سرآغازدسایس ابرقدرت های بزرگ ومحافل جنایتکارمنطقه درگذرگاه وقایع دردناک دهه یی هشتاد درجمهوری دموکراتیک افغانستان وبرای “برچیدن “بساط نظام دموکراتیک درافغانستان میباشد ،بازارمطبوعات افغانستان وجهان را گرم ساخته وبنا برمحتوا

 ومضمون خویش این نوارمستند یکی از” حلقات” گمشدۀدردناک تاریخ را درزنجیره یی پرپیچ جریانات سیاسی درکشور, تکمیل مینماید. یقینأ محتوای پرگهرآن , مسیرداوری ها وحدس و گمان ها را درچرخشگاه فروپاشی نظام دموکراتیک, دگرگون ساخته وازاصل انگیزه ها ونقش خائینانه ومعامله گرانۀ گرباچف با رونالد ریگن وجنرال ضیاالحق حاکم نظامی پاکستان , درپی” تحویلدهی”و ” تسلیمدهی” نظام دموکراتیک درافغانستان , بدرستی پرده برمیدارد.

محتوای این فیلم گنجینۀ عظیم از رازها واسراریست که تاکنون دردل تاریخ سرزمین افغانستان بگونه یی مدفون شده بود .این فیلم حاکی تلخ ترین وخونین ترین دوران تاریخ فاجعه بارتداوم سه دهه جنگ ابرقدرت های بزرگ وبخشی کلیدی ازبازی عظیم سیاسی درافغانستان ومبین تاریخ خیانت وجنایت آشکاربرای فروپاشی وسقوط نظام دموکراتیک تحت پوشش ” مصالحه ملی!”یعنی سیاست صادر شده , تحمیل شده و دیکته شده درافغانستان است . فیلم ازآغازایجاد هسته مشترک شرارت ودسیسه تحت نام ” ائتلاف دوستانه “( Friendly Coalition) که بوسیلۀ سه رکن از مجریان این جنایت هولناک (امریکا –شوروی –پا کستان ) برای برنامه ریزی مشترک سقوط نظام دموکراتیک شکل میگیرد آشکا را پرده برمیدارد. در این فیلم, ایجاد پروژۀ خونین, که منتج به تعویض رهبری حزب دمو کراتیک خلق افغانستان, معامله و سقوط نظام دموکراتیک بوسیلۀ سران کاخ کرملین درازای برگشت “عزتمندانه !”ارتش شوروی به کشورشان ودرفرجام اهدای نظام دموکراتیک برای طرف معامله واستقرارنظام هوادارغرب و پاکستان به نمایش گذاشته میشود.

محتوای اصلی ائتلاف دوستانه :

هرچند ظاهرأ درچهارچوب توافقات محرمانه در ساختارتشکیل ” ائتلاف دوستانه ” میان نیروهای فتنه (گرباچف , ضیا الحق , ریگن ),که بعدا بدستورگرباچف طرح “تعویض ” سران نظام دموکراتیک درافغانستان (فقیدببرک کارمل)وگزینش” مهرهیی” لازم و”تحمیل ” سیاست” مشی مصالحه ملی!)وایجاد “حکومت آشتی ملی ! Reconciliation Government) (به مثابه اجزای,” میکانیزم خروج” “سرفرازانه!” ومصئون سربازان شوروی تحت نام ” توافقات ژنیو “وتکمیل اجزای حقوقی وسیاسی آن به حیث “روپوش ” شرم زدای این خروج ” سرافگنانه ابرقدرت زمان از افغانستان برای جلوگیری از تکرارخروج خفتبارامریکایی ها ازویتنام  , پیاده گردید, اما سیروقایع وتحولات زنجیره یی بعدی  ,حاکی از بخش بزرگ یک بازی گسترده سیاسی در پی” تحویلدهی “و فروپاشی کامل نظام دموکراتیک به نفع غرب وپاکستان خون آشام بود که همه یی این جریانات برنامه ریزی شده بوسیله “ائتلاف سه گانه ” تحت عنوان درامه های متعدد در کشورگام بگام عملی گردید.

مبرهن است که دراین راستا,  جریان های بعدی فرایند فروپاشی  ,درقالب پالیسی های برنامه ریزی شده تدوین گردیده وسیاست گام بگام فروپاشی نظام دموکراتیک تحقق می یابد. متأسفانه شهید داکترنجیب الله به حیث ” قربانی ” این بازی بزرگ درکاربرد این پروژه نظام براندازانتخاب گردیده ومثلث شیطانی قادرمیشود تا طی یک دوران فرسایشی وتضعیف پایگاه حزب دموکراتیک خلق افغانستان به مثابه صادق ترین حامی حاکمیت ملی , تمامیت ارضی واستقلال ملی ودژ استواردربرابرتجاوزات پیهم پاکستان وتعمیق بحران اعتماد درسکان رهبری آن وتضعیف شیرازه های نیروهای مسلح کشور , ونابودی مورال رزمی هواداران رژیم دموکراتیک , پیش زمینه های استقراررژیم ارتجاعی ما قبل تاریخ را در افغانستان طراحی نمایند .

در اصل یگانه عنصربرانگیزنده بازی این قماربزرگ ازطرف سران کملین, سر آغاز ” بازی بزرگ ” درمقیاس جهانی وفروپاشی اردوگاه صلح وسوسیالیسم وبرچیدن نظام های دموکراتیک درجهان بود که متأسفانه درقدمه های نخست این بازی, افغانستان به مثابه عنصرآزمایشی این لاباتوارتاریخ برگزیده شد .

در یک دید هوشمندا نه سیاسی با توجه به تشکیل ” ائتلاف دوستانه” وتوافقات محرمانه سران (امریکا –پا کستان -شوروی )بویژه با پسمنظردعوت رهبران جهادی در ماسکو,این استنتاج بطورآشکا را درذهن انسان تداعی میگردد .که سقوط نظام دموکراتیک درافغانستان دریک ” معامله سه جانبه ” در برابرخروج “آبرومندانه !” نظامیان شوروی ازافغانستان درگفتگوی سران مثلث شیطانی اژدهای سه سر( امر یکا- شوروی پا کستان ) مورد معامله قرار داده شد وازهمین رو بود که بعد از توافقات محرمانه با گرباچف  ,رو نالدریگن ,بطرزبلند پروا زانه ومتکبرانه , سران مجاهدین را برای پیروزی درجنگ افغانستان فراخواند ودرزمینه,با تدابیرجدید وارتقای حجم مالی وجنگ افزارهای پیشرفته نظامی ازجمله را کت های “استنگر , برشعله های جنگ افغانستان بیش ازپیش نفت پاشید.

موازی با آن, جانب “مجاهدین! “تحت دساتیرپاکستان  ,ازهمان آوان اعلام بر نامه “پنج فقره یی” ملل متحد درافغانستان واعلام “سیاست مشی مصالحه ملی” وطرح ایجاد ” نظام آشتی ملی ” با توجه به نمایش چراغ سبزگرباچف و پیوستنش درجناح سیاست غرب , وایجاد هسته جدید دسیسه ضد افغا نی ( شوروی امر یکا –پا کستان ),  با برنامه های ملل متحد در خصوص ” طرح پنج فقره یی” با طرح سیاست مشی مصالحه ملی مخالفت جدی نموده و,راه جنگ وشرارت را انتخاب نموده ,اما درتعهدات خویش مبنی بربازگشت مصئونانه نظا میان شوروی به کشورشان وعدم حملات به کاروان های نظامی شوروی, در جریان برگشت به کشورشان , پا بند باقی مانده وبا آمادگی لازم برای برداشت نتایج خوب ازخرمن پر بار” مصا لحه ملی ” گرباچف منتظر ماندند .

طوریکه دریک آزمون تاریخی , بعد ازسپری شدن یک دهه یی خونین, زمامدا ران کابل وشخص جناب کرزی با توجه به ریشه های اصلی هراس افگنی در پاکستان , درک مینماید که این نیروهای تروریست وبنیاد گر,درچهارچوب تنظیم های گروگان شده ساخت پا کستان , فاقدهرنوع آزادی وارستگی واختیار سیاسی بوده وبرای اتخاذ تصامیم  پذیریش ” مصالحه ملی “با توجه به ارتباطات مزدورصفتانه و گسست ناپذیرشان با سازمان جهنمی “آی اس آی ” فا قدهرگونه توا نمندی میباشند ,هکذا درزمان اعلام مشی مصالحه ملی درجمهوری دموکراتیک افغانستان درمحافل آگاه , نیزاین استنتاج بوضاحت شکل می گرفت که سران اپوزیسیون اجیرمسلح , آنانیکه خون” حب” پاکستان دررگ وتارپود وجود شان درچرخش بود, سرنوشت شان با سیاست های خونین سازما ن جهنمی پاکستان” آی اس آی “گره خورده وازصلاحیت پیوستن درسیاست صلح وآشتی محروم بودند, وازدید آگاهان سیاسی این گفتمان باید نه با مزدور بلکه باید با ” با دار “شان  آغازمی یابید که سوگوارانه  درفرایند یک سیاست کاملا تحمیلی وازقبل برنامه ریزی شده, سرنوشت نظام در” قربانگاه ” مشی مصالحه ملی دریک پروسه فرسایشی ومعامله گرانه وعقب نشینی های دوامدار, بسوی سقوط مرگبارکشانیده شد .

   یکی ازسوالات مطروحه درنشست وزیرخارجه افغانستان جناب” شاه محمد دوست”  بانمایندۀ ملل متحد که درلای تصاویراین فلم مستند لاجواب باقی گذاشته میشود عبارت از چگونگی نظامیست که بعد ازخروج سربازان شوروی درافغانستان شکل می گیرد؟

که البته پاسخ روشن آن درکاربرد سیاست طاعونی و تسلیم طلبانه ” مشی مطروحه مصا لحه ملی ” گرباچف در برابرنیروهای هوادرغرب و پاکستان  در یک رویکرد” سیاست فرسایشی ” حزب دموکراتیک خلق ونظام جمهوری دموکراتیک افغانستان ظاهرمی گردد که خود حاوی یک بحث بزرگ بوده ودراین برگه گنجایش ندارد.

چگونگی توافقات ژنیو :

یکی ازمولفه های که بیش ازپیش مقدمات فروپاشی نظام را درچهار چوب بر نامه های تعین شده سران ” ائتلاف دوستانه ” رقم زد عبارت از توافقات یک جانبه “ژنیو ” بود که با حضور وزرای خارجه امریکا” شولتز” ,روسیه “شوارادنازی” , پاکستان”نورانی” وافغانستان “عبدالوکیل” در یک فضای مختنق سیاسی درتحت پافشاری های جانب سران روسی –افغانی درژنیوبه امضا رسید که قطع یکجانبه کمک اتحاد شوروی وتداوم مداخلات پیهم غرب وپاکستان را درقبال داشت.  دراین خصوص لازم میدانم تا نگرش مختصر در خصوص دید گاه های عناصرمطرح درقبال سقوط نظام دموکراتیک وچگونگی انعقاد توافقات” ژنیف ” که ما را دراعماق جریانات هولناک تاریخی همراهی مینماید ,داشته باشیم:

برقول ایوان ایوانویچ *(1) (…غم ما اين بود که ازآنجا زنده خارج شويم. و نگذاريم کاري شود که مجاهدين رد خون هايمان را بگيرند و به پيش آيند. ما بايد کاملا براساس موافقات حقوقي به ميان آمده از آنجا بيرون مي شديم بي هيچ فيري و خنجري از پشت. البته اينچنين هم شد….  اما در آن زمان ما عملا به دامن امريکا افتاده بوديم. ما بادستان خود قایق افغانستان را درموج ها سپردیم وبه افغانستان خیانت کردیم . ) 

موصوف ضمن یاد آوری ازاجتناب ورزی وامتناع عبدالوکیل وزیرخارجه وقت از امضا  در پای این سند پرمسئولیت تاریخی و بهانه جوی های وی در خصوص تعین مرزهای جنوبی تحت بهانه “خط دیورند “وتعین مرزهای بین المللی , برای پذیرش این توافقنامه خاطرنشان مینماید که :(… در اين زمان نجيب الله، گرباچف و شواردناتزه درتاشکند درحول وهوش موضوع ژنيف به توافقات پشت دروازههاي بسته رسيده بودند. ما ازژنيف با دکتورنجيب لله تماس گرفتيم, و اوبلافاصله به وکيل تلفن کرد و گفت : « رفيق وکيل ، جلسهء پوليبروي انجام گرفته وبراين موضوع به تفاهم رسيده ايم. با اسناد مذکورتوافق نماييد.» 
بلافاصله ازمسکومعاون اول وزارت خارجه ، يوري ورونتسوف به ژنيف پروازکرد. او ديپلوماتي بود مقتدر وبا استعداد. درعين حال به وکيل فهمانده شد که اگربه خودسري اش ادامه دهد صدراعظم نو نجيب الله, آقای کشتمند- قطعنامه را امضا خواهد کرد. « ورونتسوف » 7 تا 8 ساعت با وکيل خلوت کرد و بر آن بود که او را متقاعد سازد. و درنهايت با نااميدي بيرون شد واعلان کرد : « خلاص! فردا کشتمند را مي آوريم و وکيل را به مسکو مِي بريم. »…  ولاجرم امضاي قطعنامه براو(عبدالوکیل ) قبولانده شده بود. )

جریان فوق مبین تداوم واکمال چرخ پروژه ایست که برحکم روایت تصویردر این فیلم مستند, در آغازمیان حلقات ” ائتلاف دوستانه “وهسته شرارت ” طراحی ومهند سی شده بود که این پروژه به سلسله برداشت موانع بزرگ در این خط وتغیردرکادررهبری حزبی ودولتی افغانستان,وبا راه اندازی ” نمایشنامه ژنیو”  وارد دومین فازخویش گردیده وتمامی دروازه های همکاری بین المللی را بروی افغانستان بسته نموده وبا قطع یکجانبه کمک اتحاد شوروی وفوران کمک های نظامی ,تسلیحاتی ومالی غرب وپاکستان ,میدان بازی سیاسی را برای امریکای ها , پا کستانی ها ونیروهای عقبگرا وتروریست درافغانستان بازکرد.

تبعات بعدی ونقش سازمانگرانۀ پاکستان :

یکی ازبازیگران صحنه های تراژیدی تاریخی درافغانستان , در این فیلم “ادوارد شوار ناتزه” وزیر خارجه پیشین اتحاد شوروی میباشد .البته همان عنصریکه ,جناب” شهنوازتنی” را به حیث وزیردفاع افغانستان درحکومت شهید داکترنجیب الله , مقررنمود,وبا این عملکرد, نخستین بمب را در تهداب مصالحه ملی جا سازی کرد,  وامروزبرحکم شهادت تاریخ با توجه به عمق برنامه های مشترک ” پاکستان امریکا وشوروی ” بخوبی درک میگردد که راه اندازی کودتای شهنوازتنی به مشارکت فعال جناح تنی درحزب دمو کراتیک خلق افغانستان ,عمال پاکستان دروجود حزب گلبد ین حکمتیار , از سرچشمه همان توطئه سه جا نبه گرباچف , ریگن وضیاالحق سرچشمه گرفته ودر این چوکات است که ایجاد نظام ” مزدور” پاکستان بعوض ایجاد ” حکومت آشتی ملی ” درعقب پرده طراحی گردید واین طرح آزمندانه تا کنون درمحافل سیاسی وتروریست پرورپاکستان با تمامی قوت خود باقیست ؛

در یک فازدیگر , در پرودن هوای تسلط برکشور ,به سلسلۀخواست آزمندانه وتفوق طلبانه محافل خونتای پاکستان ,درآستانه فروپاشی نظام دموکراتیک درسال( 1992) درافغانستان وهجوم نیروهای جهادی نما درشهرکابل ,پیوست با آن، تسلیمی قصرریاست جمهوری ,قصرصدارت جمهوری دموکراتیک افغانستان ,مقروزارت های امنیت , دفاع وداخله جمهوری دموکراتیک افغانستان,  مقرکمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ,مقراکثرقطعات رزمی جمهوری دموکراتیک افغانستان درشهرکابل, نقاط کلیدی واستراتیژیک شهرکابل وحوزه های یازده گانه آن برای نیروهای وابسته به حزب گلبدین ونیروهای وابسته به پاکستان بوسیله حلقات وسران رژیم وقت ازجمله وزیران دفاع وداخله رژیم , درست بعد ازمباحثات طولانی ازطریق  مکالمات مخابره وی شیاد بینظیرتاریخ” سلیمان لایق” معاون حزب وطن با رهبرحزب اسلامی(حکمتیار)  وسپس موافقت نامه جنرال محمد رفیع معاون ریاست جمهوری افغانستان با گلبدین حکمتیاردرچهارآسیاب لوگر, در جریان پناهندگی شهید داکترنجیب الله به دفتراسگاپ ملل متحد درکابل ,وگشایش درب کمیته مرکزی حزب و قصرریاست جمهوری افغانستان بدستورجنرال محمد رفیع ,  برای نیروهای افراطی حزب اسلامی گلبدین ,امتداد انکارناپذیرهمان خط سقوط بوده که بوسیله سران نظامی گرپاکستان ,درنشست های سه جانبه,در یک نقشه استراتیژیک , برنامه ریزی شده بود ومجموعه برنامه های خونین سازمان جهنمی پاکستان ( آی اس آی ) تاکنون درهمین مسیردرگردش می باشد.

ما درحالیکه خود را مرهون فداکاری ها وجا نبازی های سربازان وافسران شجاع ووطنپرست قوای مسلح کشوروفرزندان اصیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان, دانسته که ایشان در یکی ازبرهه های خطیرزمان, توانستند تا بطورجانبازانه شهرکابل را ازکام اژده های خون آشام و نیروهای پاکستانی نجات داده و با نجات حیات ده هاهزارفرزند حزب وهموطنان شریف مان,مسیرتاریخ را درکشوردگرگون ساختند , اذعان میداریم که باتوجه به عمق برنامه های طراحی شده وانتقام جویانه ,درصورت تحقق پلان پاکستان درآستانه سقوط رژیم , شهریان شهرکابل ورزمندگان حزب دموکراتیک خلق افغانستان بدون شک با یک “حمام خون” مواجه می گردیدند  .

در آستانه تلاش برای خروج وپناهندگی شهید داکترنجیب الله , مجموع شرایط سیاسی ونظامی درکشور بویژه شهرکابل بوسیله حلقات مرموزدر چوکات رژیم وبیرون از آن, مانند یک بمب ساعتی عیارشده بود که زورگوی های بلند پروازانه نماینده پاکستان ,گلبدین حمکتیار,برای فراخوانی شهرکابل به تسلیمی بدون قید وشرط ودخول ” ظفرمندانه! ” درکابل وبلاخره تصرف مناطق استراتیژیک شهرکابل بوسیله نیروهای وفاداربه پاکستان, باردیگرناقوس خطرمرگ را درکشوراعلان نمود.

هر چند تا کنون  کوشش های ناکامی از طریق محافل وابسته به ” آی اس آی ” وجود داشته تا،درورای ابروغبار برخاسته ازحوادث فروپاشی نظام  , تاریخ را مسخ نموده وآفتاب حقیقت را به دو انگشت پنهان نمایند اما باید بیاد داشت که هیچ شکاری صید ” بیجان ” را شکارنمی نماید , ورژیم دموکراتیک در پی یک کومای طولانی دربستریک دسیسۀ قبلا طراحی شده برروایت تصویروشهادت تاریخ ازنفس افتید.

اما در خصوص انگیزه ها و ریشه یابی تشکیل ” ائتلاف دوستانه ویا (FRIENDLY COALITION ) که میان سه منبع شرارت “پا کستان –امریکا – شوروی ) بو یژه نقش دراماتیک خائین ملی گرباچف برای به زانو کشانیدن نظام سیاسی افغانستان وتسلیم دهی این نظام برای پاکستانی ها , تحت بهانۀ دستور ایجاد ” حا کمیت آشتی ملی ” صورت می گیرد , بهتراست تا برای دست یابی به این معما وعوامل کلیدی نقش جهانی براندازگرباچف دراین بازی بزرگ , پای اعترافات وسخنان میخائیل گرباچف رهبرپیشین اتحاد شوروی نشست وسرنخ های اساسی این برنامه های تراژیدی را درمقیاس منطقه , جهان وافغانستان واقعبینانه وبدون تعصب ارزیابی نمود * (2):

اعترافات ویرانگرانۀ گرباچف:

“از ابتدایی ورود به حزب نقشۀ نابودی آن راداشتم”.

 درنوزدهمین سال فروپاشی اتحادشوروی، نشریه “ساویتسکایا راسیا” (روسیه شوروی) سخنرانی خائنانه “گرباچف”را درسمیناری دردانشگاه امریکائی ترکیه منتشر کرده است.

 

گرباچف د ر این سخنرانی با صراحت اعلام می کند که درابتدای زمامداری حزب و دولت شوروی، در تدارک فروپاشی آن بوده است.

نه تنها این، بلکه اعتراف می کند که از ابتدای ورود به حزب این اندیشه و نقشه را داشته است!” هدف تمامی زندگی من نابودی کمونیسم و دیکتاتوری غیرقابل تحمل بر مردم بود.همسرمن که ضرورت این نکته را حتی قبل از من درک کرده بود از من کاملا حمایت کرد.”

“برای دستیابی به این هدف من ازموقعیت خود درحزب و کشوراستفاده کردم. از اینروهمسرمن بی وقفه مرابه این سمت سوق داد که طبعا موقعیت بالاتر و بالاتردرکشورکسب کنم.”

“زمانیکه من شخصأ با غرب آشنا شدم، متوجه شدم که  نمیتوانم از هدفی که پیش روی خود قرارداده ام عقب نشینی کنم و برای دستیابی به این هدف من, می بایست تمامی رهبری حزب کمونیست اتحادشوروی، اتحاد جماهیرشوروی و همچنین رهبری در تمامی کشورهای سوسیالیستی را تعویض کنم. ایده آل من درآن زمان راه کشورهای سوسیال- دموکراسی بود. “

“من موفق شدم همکارانی رابرای اجرای این اهداف پیداکنم. در بین آنها “یاکولف” و “شوارناتزه” جای ویژه ای دارند که خدمات آنان درامر مشترک ما بسیار با ارزش است.”

بلی، خواننده عزیز ! حال سرنخ ها وانگیزه های اصلی فروپاشی نظام دموکراتیک درافغانستان, ویرانی وتباهی شهروشهریان کابل , برگشت سیاهترین نظام بربریت ماقبل تاریخ , استقرارنظام اجیران ومزدوران پاکستانی درکشورآزاده گان افغانستان,  کا ملا برملا شده ازینرو, براساس خدمات گرباچف ,این عنصر ویرانگرواین مزدور نظام استعماری واستبدادی جهان بود که امروزاین عنصرتاریخ زده با حصول” جایزه نوبل “بخاطرایجاد گورستان های بیشمار در”یوگوسلاویا “وقطعه قطعه کردن آن سرزمین بوسیله گرگان استعمار, افغانستان , عراق , لیبیا وفلسطین وبی موازنه ساختن بلانس نظامی قدرت به نفع دول استعمار ,مورد استقبلال شایان سران غرب قرارگرفته و به پاس خد مات ارزشمند او در” هشتادمین” زاد روزاش, جشنواره بزرگی را به مشارکت بیش از  (5000) تن ازشهروندان مشهور جوامع غربی دریکی ازهال های مجلل لندن به اشتراک اسحاق رابین رئیس جمهوراسرائیل برگزارمینمایند. عنصریکه در پی این خیانت تاریخی درسرزمین خویش درهنگام کاندیداتوری ریاست جمهوری اش حدود  ” صفر” فیصد آرائی رای دهندگان جامعه ملیونی روسیه را از آن خود نمودوامروزمتأسفانه موقعیت سرتاج جهان غرب را در برابراهدای هدا یای عظیم خویش برای جهان استعمار واستبداد از آن خود نموده است.

 

گرباچف هرچند با روحیه کاملأ تسلیم طلبانه در برابرغرب ودرهم شکستن ستون فقرات اردوگاه صلح در جهان وفروپاشی بیرحمانه حتی زادگاه خویش , برای تدوام جنگ سرد در جهان نقطۀ پایان گذاشت اما با  امحای نظام های سوسیالیستی درجها ن , دژبا اعتباراردو گاه صلح وسوسیالیسم را نابود وفصلی جدید را درتاریخ بشریت بنام ,” جنگ گرم”بنا نهاد وازهمین رو درجهان امروز حدود اربعۀ تجاوزواستعمار با مدل بیشرمانه کلاسیک آن ,در جوا مع امروزمان ازکرانه ها تا کرانه هاامتداد یافته وملل متحد نیزبه منبع صدورجوازو فتوای تجاوزات غرب درجهان مبدل شده ودراین میان بیش از همه, کشورهای اسلامی درآتش پایان ناپذیراین جهنم , بیش ازهمه شعله ورشده وتحت تداوم گزینه های شعار ” جنگ های صلیبی “پیوسته سرنوشت شان به شکل فاجعه بارآن دگرگون می گردد.

درس های زهرآلود تاریخ :

از خروج نیروهای شوروی درکشورکه عمده ترین بهانه تداوم جنگ درافغانستان تلقی می گردید حدودبیش ازدودهه می گذرد اما،افغانستان با تحمل رنج های نظام های متعدد وواپسگرای تاریخ ,وظهورپروژه نظام خونتای طالبان که به ابتکاردول آمریکا , بریتانیا , عربستان سعودی وپاکستان طرح ریزی شد , پیوسته دراوج طوفان هادست وپنجه نرم نموده  وبا تجاوز ایالات متحده آمریکا وحضورفعال” 48 کشور” خارجی در پرده ابهام جنگ باتروریسم ,کماکان در شعله های آتشفشان فتنه انگیزان سوخته ومانند یک قایق شکسته وبدون قطب نما  دردریاهای خون فرزندان بومی خویش سرگردان میباشد . گرچه در” روایتی دیگر”مشی مصالحه که بوسیله گرباچف در کشورتحمیل گردید , مبنی برتحقق نقشه مطروحه خویش با فروپاشی نظام درافغانستان,موفقانه پیروزگردید . اما با توجه به پیچیدگی منازعات سیاسی درکشورووابستگی قاطع واجیرمشربانه سران اپوزیسیون مسلح با سازمان استخباراتی پاکستان ،سیاست ناکام مشی مصالحه ملی , با توجه به پسمنظرفاجعه بار،آن درافغانستان, تاکنون حیات دورئیس جمهورکشوروده ها هزارهموطن بیگناه مان را برباد داده واکنون زمان آن فرا رسیده است تا بایک بازنگری عاقلانه , در پی اتخاذ سیاست معقول وایجاد رستاخیزملی بخاطر دفاع ازمادروطن ,در برابردشمنان خونخواروآشتی ناپذیر خلق افغانستان وعمال جنایتکارپاکستان درکشور, بطورریالستیک اقدام نمود.

یکی ازدرس های آموزنده و پیام های ارزشمندی که این نوار بجا می گذارد عبارت ازافشای کاربرد طاغوتی رنگ آمیزی رزمندگان خانواده بزرگ سیاسی مان بوسیله محافل ابلیسانه بزرگ استعماری وارتجاعی بوده که باچشم انداز این دسیسه های طراحی شده اکنون این فرصت بوجود آمده است تا بایک باز شناسی مجدد راه های غبارآلود وجدل برانگیزسه دهه یی اخیردرکشور, در یک اقدام هوشمندانه وتلافی جویانه برپایه مشترکات وآرمان های تاریخی زمینه های مجدد تشکل وهمبستگی نیروهای اصیل دموکراتیک ملی را دریک ساختارواحد وگسترده محیا ساخت.

با جمعبندی نتایج خونبارمشی مصالحه ملی در کشور, چه در زمان شهید داکترنجیب الله وچه در زمان فرصت سوزی های ده ساله سیاست ناکام جناب کرزی دراین راستا , وپیچیدگی های ارتباطات زنجیری افراطیون جنایتکارمسلح با سازمان جهنمی استخباراتی پاکستان, این استنتاج ساد ه بدست می آید که:

” مصالحه ملی علیرغم رنگ فریببنده عاطفی خویش درختی بوده که بوسیله بیگانگان درسرزمین افغانستان غرس شده , باخون بهترین فرزندان افغان آبیاری شده و ثمرهء آن بوسیله نظام خون آشام پاکستان به یغما برده شده است.”

 



ومضمون خویش این نوارمستند یکی از” حلقات” گمشدۀدردناک تاریخ را درزنجیره یی پرپیچ جریانات سیاسی درکشور, تکمیل مینماید. یقینأ محتوای پرگهرآن , مسیرداوری ها وحدس و گمان ها را درچرخشگاه فروپاشی نظام دموکراتیک, دگرگون ساخته وازاصل انگیزه ها ونقش خائینانه ومعامله گرانۀ گرباچف با رونالد ریگن وجنرال ضیاالحق حاکم نظامی پاکستان , درپی” تحویلدهی”و ” تسلیمدهی” نظام دموکراتیک درافغانستان , بدرستی پرده برمیدارد.

محتوای این فیلم گنجینۀ عظیم از رازها واسراریست که تاکنون دردل تاریخ سرزمین افغانستان بگونه یی مدفون شده بود .این فیلم حاکی تلخ ترین وخونین ترین دوران تاریخ فاجعه بارتداوم سه دهه جنگ ابرقدرت های بزرگ وبخشی کلیدی ازبازی عظیم سیاسی درافغانستان ومبین تاریخ خیانت وجنایت آشکاربرای فروپاشی وسقوط نظام دموکراتیک تحت پوشش ” مصالحه ملی!”یعنی سیاست صادر شده , تحمیل شده و دیکته شده درافغانستان است . فیلم ازآغازایجاد هسته مشترک شرارت ودسیسه تحت نام ” ائتلاف دوستانه “( Friendly Coalition) که بوسیلۀ سه رکن از مجریان این جنایت هولناک (امریکا –شوروی –پا کستان ) برای برنامه ریزی مشترک سقوط نظام دموکراتیک شکل میگیرد آشکا را پرده برمیدارد. در این فیلم, ایجاد پروژۀ خونین, که منتج به تعویض رهبری حزب دمو کراتیک خلق افغانستان, معامله و سقوط نظام دموکراتیک بوسیلۀ سران کاخ کرملین درازای برگشت “عزتمندانه !”ارتش شوروی به کشورشان ودرفرجام اهدای نظام دموکراتیک برای طرف معامله واستقرارنظام هوادارغرب و پاکستان به نمایش گذاشته میشود.

محتوای اصلی ائتلاف دوستانه :

هرچند ظاهرأ درچهارچوب توافقات محرمانه در ساختارتشکیل ” ائتلاف دوستانه ” میان نیروهای فتنه (گرباچف , ضیا الحق , ریگن ),که بعدا بدستورگرباچف طرح “تعویض ” سران نظام دموکراتیک درافغانستان (فقیدببرک کارمل)وگزینش” مهرهیی” لازم و”تحمیل ” سیاست” مشی مصالحه ملی!)وایجاد “حکومت آشتی ملی ! Reconciliation Government) (به مثابه اجزای,” میکانیزم خروج” “سرفرازانه!” ومصئون سربازان شوروی تحت نام ” توافقات ژنیو “وتکمیل اجزای حقوقی وسیاسی آن به حیث “روپوش ” شرم زدای این خروج ” سرافگنانه ابرقدرت زمان از افغانستان برای جلوگیری از تکرارخروج خفتبارامریکایی ها ازویتنام , پیاده گردید, اما سیروقایع وتحولات زنجیره یی بعدی ,حاکی از بخش بزرگ یک بازی گسترده سیاسی در پی” تحویلدهی “و فروپاشی کامل نظام دموکراتیک به نفع غرب وپاکستان خون آشام بود که همه یی این جریانات برنامه ریزی شده بوسیله “ائتلاف سه گانه ” تحت عنوان درامه های متعدد در کشورگام بگام عملی گردید.

مبرهن است که دراین راستا, جریان های بعدی فرایند فروپاشی ,درقالب پالیسی های برنامه ریزی شده تدوین گردیده وسیاست گام بگام فروپاشی نظام دموکراتیک تحقق می یابد. متأسفانه شهید داکترنجیب الله به حیث ” قربانی ” این بازی بزرگ درکاربرد این پروژه نظام براندازانتخاب گردیده ومثلث شیطانی قادرمیشود تا طی یک دوران فرسایشی وتضعیف پایگاه حزب دموکراتیک خلق افغانستان به مثابه صادق ترین حامی حاکمیت ملی , تمامیت ارضی واستقلال ملی ودژ استواردربرابرتجاوزات پیهم پاکستان وتعمیق بحران اعتماد درسکان رهبری آن وتضعیف شیرازه های نیروهای مسلح کشور , ونابودی مورال رزمی هواداران رژیم دموکراتیک , پیش زمینه های استقراررژیم ارتجاعی ما قبل تاریخ را در افغانستان طراحی نمایند .

در اصل یگانه عنصربرانگیزنده بازی این قماربزرگ ازطرف سران کملین, سر آغاز ” بازی بزرگ ” درمقیاس جهانی وفروپاشی اردوگاه صلح وسوسیالیسم وبرچیدن نظام های دموکراتیک درجهان بود که متأسفانه درقدمه های نخست این بازی, افغانستان به مثابه عنصرآزمایشی این لاباتوارتاریخ برگزیده شد .

در یک دید هوشمندا نه سیاسی با توجه به تشکیل ” ائتلاف دوستانه” وتوافقات محرمانه سران (امریکا –پا کستان -شوروی )بویژه با پسمنظردعوت رهبران جهادی در ماسکو,این استنتاج بطورآشکا را درذهن انسان تداعی میگردد .که سقوط نظام دموکراتیک درافغانستان دریک ” معامله سه جانبه ” در برابرخروج “آبرومندانه !” نظامیان شوروی ازافغانستان درگفتگوی سران مثلث شیطانی اژدهای سه سر( امر یکا- شوروی پا کستان ) مورد معامله قرار داده شد وازهمین رو بود که بعد از توافقات محرمانه با گرباچف ,رو نالدریگن ,بطرزبلند پروا زانه ومتکبرانه , سران مجاهدین را برای پیروزی درجنگ افغانستان فراخواند ودرزمینه,با تدابیرجدید وارتقای حجم مالی وجنگ افزارهای پیشرفته نظامی ازجمله را کت های “استنگر , برشعله های جنگ افغانستان بیش ازپیش نفت پاشید.

موازی با آن, جانب “مجاهدین! “تحت دساتیرپاکستان ,ازهمان آوان اعلام بر نامه “پنج فقره یی” ملل متحد درافغانستان واعلام “سیاست مشی مصالحه ملی” وطرح ایجاد ” نظام آشتی ملی ” با توجه به نمایش چراغ سبزگرباچف و پیوستنش درجناح سیاست غرب , وایجاد هسته جدید دسیسه ضد افغا نی ( شوروی امر یکا –پا کستان ), با برنامه های ملل متحد در خصوص ” طرح پنج فقره یی” با طرح سیاست مشی مصالحه ملی مخالفت جدی نموده و,راه جنگ وشرارت را انتخاب نموده ,اما درتعهدات خویش مبنی بربازگشت مصئونانه نظا میان شوروی به کشورشان وعدم حملات به کاروان های نظامی شوروی, در جریان برگشت به کشورشان , پا بند باقی مانده وبا آمادگی لازم برای برداشت نتایج خوب ازخرمن پر بار” مصا لحه ملی ” گرباچف منتظر ماندند .

طوریکه دریک آزمون تاریخی , بعد ازسپری شدن یک دهه یی خونین, زمامدا ران کابل وشخص جناب کرزی با توجه به ریشه های اصلی هراس افگنی در پاکستان , درک مینماید که این نیروهای تروریست وبنیاد گر,درچهارچوب تنظیم های گروگان شده ساخت پا کستان , فاقدهرنوع آزادی وارستگی واختیار سیاسی بوده وبرای اتخاذ تصامیم پذیریش ” مصالحه ملی “با توجه به ارتباطات مزدورصفتانه و گسست ناپذیرشان با سازمان جهنمی “آی اس آی ” فا قدهرگونه توا نمندی میباشند ,هکذا درزمان اعلام مشی مصالحه ملی درجمهوری دموکراتیک افغانستان درمحافل آگاه , نیزاین استنتاج بوضاحت شکل می گرفت که سران اپوزیسیون اجیرمسلح , آنانیکه خون” حب” پاکستان دررگ وتارپود وجود شان درچرخش بود, سرنوشت شان با سیاست های خونین سازما ن جهنمی پاکستان” آی اس آی “گره خورده وازصلاحیت پیوستن درسیاست صلح وآشتی محروم بودند, وازدید آگاهان سیاسی این گفتمان باید نه با مزدور بلکه باید با ” با دار “شان آغازمی یابید که سوگوارانه درفرایند یک سیاست کاملا تحمیلی وازقبل برنامه ریزی شده, سرنوشت نظام در” قربانگاه ” مشی مصالحه ملی دریک پروسه فرسایشی ومعامله گرانه وعقب نشینی های دوامدار, بسوی سقوط مرگبارکشانیده شد .

یکی ازسوالات مطروحه درنشست وزیرخارجه افغانستان جناب” شاه محمد دوست” بانمایندۀ ملل متحد که درلای تصاویراین فلم مستند لاجواب باقی گذاشته میشود عبارت از چگونگی نظامیست که بعد ازخروج سربازان شوروی درافغانستان شکل می گیرد؟

که البته پاسخ روشن آن درکاربرد سیاست طاعونی و تسلیم طلبانه ” مشی مطروحه مصا لحه ملی ” گرباچف در برابرنیروهای هوادرغرب و پاکستان در یک رویکرد” سیاست فرسایشی ” حزب دموکراتیک خلق ونظام جمهوری دموکراتیک افغانستان ظاهرمی گردد که خود حاوی یک بحث بزرگ بوده ودراین برگه گنجایش ندارد.

چگونگی توافقات ژنیو :

یکی ازمولفه های که بیش ازپیش مقدمات فروپاشی نظام را درچهار چوب بر نامه های تعین شده سران ” ائتلاف دوستانه ” رقم زد عبارت از توافقات یک جانبه “ژنیو ” بود که با حضور وزرای خارجه امریکا” شولتز” ,روسیه “شوارادنازی” , پاکستان”نورانی” وافغانستان “عبدالوکیل” در یک فضای مختنق سیاسی درتحت پافشاری های جانب سران روسی –افغانی درژنیوبه امضا رسید که قطع یکجانبه کمک اتحاد شوروی وتداوم مداخلات پیهم غرب وپاکستان را درقبال داشت. دراین خصوص لازم میدانم تا نگرش مختصر در خصوص دید گاه های عناصرمطرح درقبال سقوط نظام دموکراتیک وچگونگی انعقاد توافقات” ژنیف ” که ما را دراعماق جریانات هولناک تاریخی همراهی مینماید ,داشته باشیم:

برقول ایوان ایوانویچ *(1) (…غم ما اين بود که ازآنجا زنده خارج شويم. و نگذاريم کاري شود که مجاهدين رد خون هايمان را بگيرند و به پيش آيند. ما بايد کاملا براساس موافقات حقوقي به ميان آمده از آنجا بيرون مي شديم بي هيچ فيري و خنجري از پشت. البته اينچنين هم شد…. اما در آن زمان ما عملا به دامن امريکا افتاده بوديم. ما بادستان خود قایق افغانستان را درموج ها سپردیم وبه افغانستان خیانت کردیم . )

موصوف ضمن یاد آوری ازاجتناب ورزی وامتناع عبدالوکیل وزیرخارجه وقت از امضا در پای این سند پرمسئولیت تاریخی و بهانه جوی های وی در خصوص تعین مرزهای جنوبی تحت بهانه “خط دیورند “وتعین مرزهای بین المللی , برای پذیرش این توافقنامه خاطرنشان مینماید که … در اين زمان نجيب الله، گرباچف و شواردناتزه درتاشکند درحول وهوش موضوع ژنيف به توافقات پشت دروازههاي بسته رسيده بودند. ما ازژنيف با دکتورنجيب لله تماس گرفتيم, و اوبلافاصله به وکيل تلفن کرد و گفت : « رفيق وکيل ، جلسهء پوليبروي انجام گرفته وبراين موضوع به تفاهم رسيده ايم. با اسناد مذکورتوافق نماييد.»
بلافاصله ازمسکومعاون اول وزارت خارجه ، يوري ورونتسوف به ژنيف پروازکرد. او ديپلوماتي بود مقتدر وبا استعداد. درعين حال به وکيل فهمانده شد که اگربه خودسري اش ادامه دهد صدراعظم نو نجيب الله, آقای کشتمند- قطعنامه را امضا خواهد کرد. « ورونتسوف » 7 تا 8 ساعت با وکيل خلوت کرد و بر آن بود که او را متقاعد سازد. و درنهايت با نااميدي بيرون شد واعلان کرد : « خلاص! فردا کشتمند را مي آوريم و وکيل را به مسکو مِي بريم. »… ولاجرم امضاي قطعنامه براو(عبدالوکیل ) قبولانده شده بود. )

جریان فوق مبین تداوم واکمال چرخ پروژه ایست که برحکم روایت تصویردر این فیلم مستند, در آغازمیان حلقات ” ائتلاف دوستانه “وهسته شرارت ” طراحی ومهند سی شده بود که این پروژه به سلسله برداشت موانع بزرگ در این خط وتغیردرکادررهبری حزبی ودولتی افغانستان,وبا راه اندازی ” نمایشنامه ژنیو” وارد دومین فازخویش گردیده وتمامی دروازه های همکاری بین المللی را بروی افغانستان بسته نموده وبا قطع یکجانبه کمک اتحاد شوروی وفوران کمک های نظامی ,تسلیحاتی ومالی غرب وپاکستان ,میدان بازی سیاسی را برای امریکای ها , پا کستانی ها ونیروهای عقبگرا وتروریست درافغانستان بازکرد.

تبعات بعدی ونقش سازمانگرانۀ پاکستان :

یکی ازبازیگران صحنه های تراژیدی تاریخی درافغانستان , در این فیلم “ادوارد شوار ناتزه” وزیر خارجه پیشین اتحاد شوروی میباشد .البته همان عنصریکه ,جناب” شهنوازتنی” را به حیث وزیردفاع افغانستان درحکومت شهید داکترنجیب الله , مقررنمود,وبا این عملکرد, نخستین بمب را در تهداب مصالحه ملی جا سازی کرد, وامروزبرحکم شهادت تاریخ با توجه به عمق برنامه های مشترک ” پاکستان امریکا وشوروی ” بخوبی درک میگردد که راه اندازی کودتای شهنوازتنی به مشارکت فعال جناح تنی درحزب دمو کراتیک خلق افغانستان ,عمال پاکستان دروجود حزب گلبد ین حکمتیار , از سرچشمه همان توطئه سه جا نبه گرباچف , ریگن وضیاالحق سرچشمه گرفته ودر این چوکات است که ایجاد نظام ” مزدور” پاکستان بعوض ایجاد ” حکومت آشتی ملی ” درعقب پرده طراحی گردید واین طرح آزمندانه تا کنون درمحافل سیاسی وتروریست پرورپاکستان با تمامی قوت خود باقیست ؛

در یک فازدیگر , در پرودن هوای تسلط برکشور ,به سلسلۀخواست آزمندانه وتفوق طلبانه محافل خونتای پاکستان ,درآستانه فروپاشی نظام دموکراتیک درسال( 1992) درافغانستان وهجوم نیروهای جهادی نما درشهرکابل ,پیوست با آن، تسلیمی قصرریاست جمهوری ,قصرصدارت جمهوری دموکراتیک افغانستان ,مقروزارت های امنیت , دفاع وداخله جمهوری دموکراتیک افغانستان, مقرکمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ,مقراکثرقطعات رزمی جمهوری دموکراتیک افغانستان درشهرکابل, نقاط کلیدی و…
****
ادامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نــــــــــــــوشـــــــــــــــــــــــــــــته بالا را در این لینک مطالعه نماید.
http://www.vatandar.at/AreFerfan5.htm
ــــــــــــــــــ

این پژوهش وسیع و مستند یکی از” حلقات” گمشدۀدردناک تاریخ را درزنجیره یی پرپیچ جریانات سیاسی درکشور, تکمیل مینماید. یقینأ محتوای پرگهر آن , مسیرداوری ها وحدس و گمان ها را درچرخشگاه فروپاشی نظام دموکراتیک, دگرگون ساخته و از اصل انگیزه ها ونقش خائینانه ومعامله گرانۀ گرباچف با رونالد ریگن وجنرال ضیاالحق حاکم نظامی پاکستان و(افراد اجیر وگماشته گان داخلی شان) درپی” تحویلدهی”و ” تسلیمدهی” نظام دموکراتیک درافغانستان , بدرستی پرده برمیدارد.