Babrak Karmal کارنامه های انقلابی وانسانی رهبر محبوب وخردمند ببرک کارمل

  1. کارنامه های انقلابی وانسانی
    رهبر محبوب وخردمند ببرک کارمل
    بخش هفتم و هشتم
    نویسنده :رفیق ادریس « اریب »

بـخــش هــفــتــم

 

نظریات پژوهشگران ونویسندگان خارجی و بخصوص رهبران اتحاد شوروی وقت درمورد حفیظ الله امین :

یکی از خبرنگاران معروف امریکایی بنام سلیگ هریس مینویسد:« تره کی وامین در یک مجادله نهایت شدید درون حزبی رقیب خویش (پرچمیها) را مغلوب ساختند و به نام انقلاب پیروزمند خلق قدرت را بطور انحصاری دردست خویش گر فتند… این بو د. اغاز تراژدی افغانها!»
و به همین ترتیب جورج ارنی خبر نگار بی ،بی ،سی در اثر خویش بنام افغانستان در گذر گاه کشور گشایان مینویسد:
« خلقیها اغاز به تصفیه اداره موسسات تعلیمی ، حرفوی وارتش کردند. تا پرچمیها ودیگر مخالفین بالقوه را ریشه کن سازند. عده زیادی از کار برکنار ساخته شدند، شمار زیادی زندانی گردیدند. وشماری دیگرشکنجه شدند تا نام های پرچمیها دیگر را افشا نمایند… این اغازتصاحب تمام قدرت بدست خلقیها بود که بنام مردم حکمروایی داشتند.»
همچنان رهبران اتحاد شوروی نیز در زمینه چه درانوقت و چه بعد ازان در نوشته ها ، نظریات شان و یا اسناد محرم کمیته مرکزی خویش به نحوی از انحا بدان اعتراف نموده اند. چنانچه : بوریس پونوماریوف عضو بیروی سیاسی ومنشی کمیته مرکزی که ریاست مناسبات بین المللی حزب کمونست اتحاد شوری را به عهده داشت چنین اظهار میدارد« رفیق تره کی و رفیق امین اشتباهات جدی را در برخورد بااعضای حزب پرچم مرتکب گردیده اند و رفقای زیادی را از این حزب تیر باران کرده اند.» و دریکی دیگری از اسناد محرم حزب کمونست چنین امده است « برجسته ترین رهبران گروه پرچم یا نابود شده ویا از کار های حزبی برکنار گردیده و یا از ارتش و دستگاه دولتی رانده شده اند.» همچنان بعد از سالیان دراز نظر ودید رهبران اتحاد شوروی وقت در مورد امین چنین است :
طی مصاحبه الکساندر خینشتین مشاور در نهاد گارد روسیه اظهار نمود: کسانیکه میگویند اعزام قوا محدود اتحاد شوروی به افغانستان بدون موجودیت دلایل قناعت بخش صورت گرفته است. ویک تصمیم اشتباه امیز بود. من به هیچ وجه به ان موافق نیستم. وقتیکه می گویند اعزام قوا بخاطر محو تروریزم و سرنگونی دیکتا تور ها کار خوب است . پس حفیظ الله امین یک دیکتاتور خون اشام به سبک قرون وسطایی بود. که هزاران انسان بیگناه را اعدام و به قتل رسانید. امین جاسوس معلوم الحال سی ، ای، ای بود. از اینکه شما عضویت امین را در سازمان استخباراتی امریکا معما می دانید من نمیخواهم که بالای شما بقبولانم که وی یک جاسوس بود. ولی انچه در موجودیت اسناد به اثبات رسیده موضوع جداگانه است . دراین رابطه سه ارگان معتبر کشور: کمیته مرکزی حزب، سفارت اتحاد شوری در کابل و استخبارات شوروی ( کی،گی،بی ) با ارایه ارقام وفاکت های مستند تثبیت ساخته بودند که امین یک جاسوس سی، ای ، ای بود.
سفارت ما در کابل با بررسی و تحقیق های رسمی و مستند بیان داشته بود . که امین جاسوس سی ،ای، ای بود. باریس نیکولایویچ پناماریوف منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی شخصن این موضوع را تحت بررسی وتحقیق قرارداده بود. وتثبیت کرده بود. که امین شامل سازمان جاسوسی سی ، ای ، ای بود. وقتیکه امین شروع به تطبیق برنامه های امریکا کرد؛ این عمل وی واضح نشان میداد که وابسته به سی ،ای ، ای است واین مطلب برای سیاست مداران اتحاد شوروی چندان خوش ایند نبود. ما در مقابل عملی قرار گرفتیم که نمی توانستیم . نسبت به ان بی تفاوت باقی بمانیم منطقه ای که در زیر زنخ ما قرار بود . به درد سر تبدیل شود. و بزرگترین صدمه و ضربه را برما وارد کند دیگر راهی وجود نداشت. به جزاعزام قوا این یگانه انتخاب بهتر برای اتحاد شوروی بود.فرستادن قوا به افغانستان کار معقول بود با اشتباه ، گذشت زمان به اثبات خواهد رسانید. ما به انجا رفته بودیم نه بخاطر جنگ با مردم افغانستان ، بلکه جنگ ما برعلیه مداخله امریکا و متحدین بین المللی ان بود.
اسنا د ونظریات پژوهشگران و مراکز تحقیقاتی دانشمندان اتحادشوروی بیانگر انست. که حفیظ الله امین دقیقن تحت رهنمایی و نظر سازمان سی ، ای ، ای رشد کرد. زمانیکه از دانشگاه کابل فارغ گردید مدتی بحیث معلم و بعد ن بحیث مدیر لیسه ابن سینا اجرای وظیفه میکند. بااخذ بورس دوبا ر به امریکا سفر کرد. دفعه اول درجه ” ام، ای” رادر تعلیم وتربیه بدست اورد. ودرانجا درراس اتحادیه محصلین قرار گرفت. بار دیگر کوشید تا به اخذ درجه “پی،اچ، دی” نایل شود. ولی موفق نشداز همانجا در سال 1965 در خواست عضویت به ح،د،خ،ا داد و بحیث عضو عادی حزب بعداز گذرانیدن دوره ازمایشی پذیرفته شد . که در امر پذیرش وی نور محمد تره کی نقش داشت . و تعداد هم دراین امر مخالفت مینمودند.درحزب بزودی در مقامات بلند ارتقاع نموده و بالاخره در راس سازمان مخفی نظامی قرار گرفت.
یکی از عملکرد های سی، ای، ای همینست که افراد واشخاص بدرد خور خود را تحت نظر گرفته رشد داده وزمینه های نصب انهارا در راس سازمان ها ، اتحادیه های صنفی محصلین و سایرنهاد در امریکا مساعد میسازند. که نصب حفیظ الله امین در راس اتحادیه محصلین در امریکا سوال برانگیز است .
دوبار عملکرد امین به این امرصحه میگذارد. که او بی ارتباط به سازمان سیاه نبوده است : اول اینکه وی در زمان تره کی و حاکمیت خودش در مجموع پیش از20 بار درخواست اعزام قطعات شوروی رانمود با حفیظ اینکه هر بار از طرف مقام های نظامی شوروی این مطلب رد میشد و وی تکرار ن ان درخواست رامینمود.
خود نظریه پردازان امریکایی به این نتیجه رسیده اند این امریکایی ها بودند با تبلغات خویش پای اتحاد شوروی وقت را به این سرزمین کشانیدن . بخاطریکه دراینجا ه بتوانند انتقام شکست و سرافگندی خویش را در جنگ ویتنام از روس ها بگیرند. که همانطور هم شد.
حفیط الله امین پیوسته به اعزام قطعات شوروی به افغانستان اصرار میورزید.
زماینکه در حاکمیت بود. زمینه سفر ضیاوالحق را به افغانستان مساعد ساخت . و وزیر خارجه اش شاولی طی سفری به امریکا موافقات پنهانی را به امضا رسانید.همچنان هئیات امریکای جهت ملاقات با امین وارد کشور شدند اما سرنوشت و جانس با وی یاری نکرد. همان بود با افشا رابطه وی با امریکا روس ها را تحریک به نبودش کردند.
چنانچه خود نظامیان شوروی معترف بدان اند . هیچگاه حاضر نبودند یک کشور تحت اشغال امریکا را در زیر زنخ خود تحمل کنند. این بود که سرنوشت امین رقم خورد.
به این نیتجه میرسیم که امین بنا به دستور سازمان سی ، ای، ای طبق پلان از قبل ترتیب شده در خواست های مکرر خویش را مبنی بر اعزام قوای نظامی شوروی به افغانستان به مقامات دولتی شوروی پیشکش مینمود.
و در اخرین روز های حاکمیتش طی جلسه سری با اقارب ورفقای نزدیکش به این نتیجه رسیده بود . که از شعار های انقلابی صرف نظر کرده. لیست از اعضای حزب را که معتقد به ارمان های انقلاب در داخل زندان و یا در بیرون از زندان هستند. ترتیب که تا در ایند نزدیک به اسانی بتواند در جهت محو فزیکی شان اقدام نماید.در زمان حاکمیت امین یکباردر زندان شایع شد که پلان امین جهت از بین بردن زنداینان سیاسی چنین طرح شده . یک تعداد افراد وی ملبس با لباس های محلی که در مشابهت با گروه های مسلح مخالف است . دریکی از شب ها بالای زندان پلچرخی حمله نموده وتمام زندانیان را از بین میبرند.
در ادامه این جلسه امین اظهار نموده بود.
که با حزب اسلامی گلبدین حاکمیتار در جهت تشکیل یک دولت مشترک به موافقه رسیده است و در نهایت امر از اتحا دشوروی دوری نموده .با امریکا و کشور های متحد وی درمنطقه تامین ارتباط مینماید.

 

قسمت هشتم

مبارزه مخفی یگانه گزینش در برابر استبدادحفظ الله امین :

دوران حاکمیت امین یکی از سفاکترین دوره استبدادی در درازنای تاریخ کشور ما محسوب میشود. از همان اغاز غضب خونین قدرت و کشتن رهبر کبیر خویش دار ودسته اش با قساوت و بیرحمی دربرابر مردم مظلوم و زجر کشده ما عمل نمودند.
از انجائیکه هر عمل عکس عمل دارد .قیام ها،مخالفت ها و حملات توده های وسیع کشور چه به شکل خود جوش و یااینکه سازماندهی شده علیه رژیم مستبد وی براه انداخته شد.
چنانچه در زمستان 1978و 1979 در ساحات نور ستان ،هزار جات ، بدخشان،کنر و سایر مناطق دشوار گذر مخالفت و براندازی قیام ها علیه رژیم اغاز گردید که در نتیجه ان حکام دولتی را از بین برده دربعضی از نقاط کشور بر اوضاع مسلط شدند.
در ماه مارچ 1979 قیام مردم هرات صورت گرفت که البته قیام واین خیزش های مردمی با سرکوب خونبار توهم بود. اما نظام سرکوب گر امین وداردسته اش را به طرف یک بحران سیاسی و نظامی سوق میداد.به همین ارتباط اندره گر ومیکو وزیر خارجه شوروی گذارش ترتیب و دریکی از جلسات به مقامات بلند پایه شوروی پیش کش نمود. که متن ان چنین است «برپایه اخرین گزارشهائیکه ما از افغانستان چه بشکل رمزو چه از طریق گفتگو های تلفونی بدست اورده ایم ، اوضاع در افغانستان به شدت وخیم گردیده است . واکنون ولایت هرات در مرکز نا ارامیها قرار دارد. در هرات بگونه ای که ازتلگرامهای پیشن برمیاید فرقه17 ارتش افغانستان مستقر است. اکنون اطلاع گرفته ایم که این فرقه از هم پاشیده است . نیروی توپچی وبرخی از نیروهای پیاده که در ساختار این فرقه شامل بودند. به جانبداری از شورشیان برخاسته اند. باند های خرابکار که از قلمر و پاکستان رخنه کرده ونه تنها بکمک دولت پاکستان،بلکه چین وهم ایالات متحده امریکا وایران انها اموزش دیده مسلح گردیده اند، در هرات راه سرکشی در پیش گرفته اند. ضدانقلابیون داخلی به این شورشیان نفوذ کرده که از پاکستان وایران پیوسته تقویه میگردند. رهبران توده ها نیز رو یهمرفته شخصیتهای مذهبی اند.
تخمین شمار شورشیان دشوار است ؛ اما رفقای ما میگویند که سربه هزاران میزنند درست هزاران …»در ادامه گذارش خویش چنین مینگارد: یکروز بعد درفرقه جلال اباد توطئه دیگری کشف گردید که دران پیش از دوصدوسی افسر وسرباز به جرم اقدامات ضد دولتی بازداشت گردیدند.
به ادامه این خیز ش ها مرد م در سرتاسر هزارجات ، هرات، بالاحصارو چنداول کابل دست به قیام های ضد دولتی زدند.
در حادثه چنداول تعداد بیشماری از مردم که اکثرن مربوط مردم قزلباش وسادات بودند در امر رهبری قیام سهم داشتند گرفتار شدند.
بیاد دارم زمانیکه گرفتاری مردمان چنداول ، کارته سخی که شامل رهبران مذهبی شان نیز بود اغاز گردید. نظارت خانه کام مرکزی از وجود تعداد بیشماری از این مردم پرشد.
اتاق های کام مرکزی که در ان زندانیان دربند بودند .قبل از ان بشکل گدام ها ی غله استفاده میشد ولی بنا بر تراکم وازدیاد روز افزون دستگیر شده ها از ان در نگهداشت زندانیان استفاده صورت میگرفت .در همان شب قبل از انتقال انها در پیلگون پلچرخی جای برای نشستن نبود . همه از تجمع انبوه مردم نشسته خواب مینمودیم. فکر میکنم یکی دوشب بعد ان تعداد زیادی از سرویس ها جهت انتقال انها اماده شد. در نیمه های شب تمام زنداینان که در حادثه چنداول گرفتار شده بودند . به پلیگون پلچرخی جهت اعدام انتقال یافتند. 
خوب بیاد دارم که در روز های عید این حادثه اتفاق افتید. بعضی از این افراد با دستان حینا شده و لباس های سفید بدان انجا ه اورده شده بودند.
که در جمع انها علما، خطبا، مبلغان مذهبی ، دانشمندان ، فرهنگیان ،روشنفکران ، شخصیت های مبارز ، سیاسی و اجتماعی وجود داشت.
انها را داردسته امین با قساوت و بیرحمی زجر شنکنجه داده در اخرامر فجیعانه به رگبار بستند.
چنانچه بوریس گروموف در اثر خویش بنام” ارتش سرخ در افغانستان” چنین مینوسید:
طی ماه های اپریل ومی 1979 در ماه اپریل 16 حادثه و در ماه می 45 حادثه ازقبیل رویداد های خونین باقوت های دولتی صورت گرفت .
وفعالیت های گسترده ء توسط سازمان های مخفی ونیمه مخفی منجمله سازا،سزا، کجا، سپکجا، ساما، ساوا، اخگر ، پیکار، گروه مستعضفین ، گروه نجات، سازمان فدائیان تعداد زیادی از سازمان ها و تعداد کثیری از توده در امر مبارزه علیه دار دسته امین سازماندهی میشد.
قابل یاداوری دانسته میشود که پرچمیها تحت رهبری کمیته مخفی حزب در داخل کشور و در تماس با اعضای رهبری حزب در تبعید در راس زنده یاد ببرک کارمل اگاهانه وجانبازانه علیه حاکمیت ترور و اختناق امین میرز میدند. و باید با غرور وافتخار گفت : ازمیان تمام جریانات مخالف باند امین این فقط پرچمی ها بودند که نخستن واکنش ها را برضد این باند سفاک و خون خوار اغاز و باتاسف که بزرگتر ین قربانی یعنی به شهادت رسیدن بشتر از 3000مبارز وانقلابی وطنپرست از بهترین اعضای حزب را متحمل شدند. علاوه از اینکه که تعداد هزار ها پرچمی در زندان افگنده شده و بشکل بسیار بیرحمانه و غیر انسانی مورد شکنجه ، تهدید ، تحقیر ، توهین قرار گرفتند. و توانستن که ضربات مرگبار را بر پیکر متعفن باند جنانت پیشه امین وارد و نقش تعین کنند ه را در امر سرنگونی ان به حیث انسان های متعهد به مردم و وطن خویش وارد کنند.
در این جنایت فاجعه امیز نه تنها داردسته جنایت پیشه امین سایر رهبر ان حزب منجمله سلمان لایق، غوربندی، دستگیر پنجشیری و سایر افرادیکه در چنین شرایط اختناق و ترور مهرسکوت برلب زدند . بخاطر حفظ منافع شخصی ،قومی ومنطقه وی خویش ویا بهر شکل بوده باشد . در پهلوی امین قرار گرفتند و درانجام جنایات وی وداردسته اش سر شوراندن در جرم جنایت امین و دار دسته اش شریک دانسته میشوند. هیچکدام شان نمیتوانند در دادگاه مردم مظلوم کشور برائت حاصل نمایند.

در زندگی کوتاهی سیاسی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان بر پرچمیها اشکال مبارزه به شیوه های گوناگون تحمیل گردیده است . پرچمیها دورانهای پر افتخار مبارزه انقلابی را با دشواری های عظیم و پشت سر گذاشتانده اند. محترم کشتمند در این زمینه چنین مینویسد« شرایط مبارزه مخفی پرچمیها در سالهای 1978-1979 در تاریخ تکامل و بقای حزب جایگاه ویژه و تعیین کننده دارد. این مبارزه ، ازیکسو خیلی سهمگین و دشوار وازسوی دیگر،درخشان وافتخار افرین بود.
پرچیمها بمبارزه مخفی متشکل و پر مخاطره هنگامی رو اوردند که سیاست اختناق وپیگرد از سوی رژیم به سردمداری حفیظ الله امین بگونه فزاینده ای تشدید گردید. انان درک کردند که مساله مرگ و زندگی ، بود ونبود مطرح است . درجریان ان مبارزه شمار بزرگی از بهترین پیکار جویان از جان گسیخته پرچمی در راه ارمانهای والای خویش برای تامین ازادی وعدالت جان سپردند، زندانی،شکنجه و سربه نیست شدند. در تحت فشار و یورشهای بیرحمانه رژیم ، هران امکان دستگیری ،بازداشت و تیرباران شدن فعالان پرچمی وجود داشت؛ .ولی انان، پرچم مبارزه را برای یک لحظه برزمین نه نهادند تا انر در جریان حوادث اخرین روز های ماه دسمبر 1979 که خود در ان نقش اساسی داشتند برافراشتند. کمیته رهبری مخفی تحت رهبری شش تن اعضای سابقه دارمنجمله ظهور رزمجو، جملیه پلوشه ، اصف دین، امتیاز حسن، نسیم جویا و دوکتور بها فعالیت مینمود. که در صفوف این سازمان مخفی هزاران تن از مردان ،زنان ،پسران و دختران اعضای سابق حزب و جدید مبارزه میکردند.
شمار زیادی از زنان و دختران ، علاوه به اعضای حزب کسانی بودند.که از طرف رژیم شوهران ،برادران وپدران شان به شهادت رسیده و یا زندانی بودند. 
در شرایط مخفی کارسازمانی بخاطر انسجام و بسیج همه اعضای حزب علیه استبداد امین و دار و دسته وی ، و رعایت دقیق مخفی کاری ، مصئون نگاه داشتن اعضای سازمان حزبی از حمله احتمالی سازمان استخباراتی امین ، شیوه کار سازمانی مخفی رادر شرایط اختفا براشکال زیرین استوار نموده بودند:
1-ایجاد حلقات سازمانی بشکل مثلث یک نفر منشی و دونفر دیگر اعضا .
2-تامین ارتباط بااعضای سازمانها ، حلقات و گروپها از سوی کمیته رهبری برپایه سیستم زنجیری وشفری در کابل و ولایات کشور.
3-تشکیل حلقات نظامی با رعایت جدی مخفی کاری.
4- پذیرش اعضای جدید حزبی با حفظ احتیاط ، که اکثرن گروپها و حوزه های حزبی با ورود اشخاص جدید که عضوسابق حزب نیز بودند. ضربه خورده و بدام باند امین گرفتار شدند.
رفقای سازمانی در شرایط اختفا نه تنها مصروف کار تشکیلاتی بودند. بلکه جهت افشا ماهئیت ددمنشانه دولت و بطوراخص حفیظ الله امین توجه اساسی را به مسایل زیرین معطوف ساخته بودند:
جلب اعضای جدید و سوق انها در عرصه کارفعال سیاسی، بلند بردن سطح اگاهی اعضای سازمانها ،جلوگیری از تشدد و پراگندگی، افشا ماهئیت ضدملی و مترقی باند امین، تضعیف رژیم از طریق برانگیختن احساسات واعتراضات توده ها، کار سیاسی در میان نظامیان جناح ناراض خلق و بیطرفها، کارتبلغی افشا گرانه تهیجی بگونه شفایی و پخش شبنامه ها، تهیه دساتیر و توضیح ان در میان اعضای حزب از طریق سازمان های حزبی چنانچه در جریان کار مخفی دریکی از دساتیر کمیته انسجام چنین تذکر داده شده بود:« امین قربانی سوسیالیزم است، امین باید از بین برده شود، نباید قدرت به جناح دست راستی انتقال یابد، در مبارزه علیه وی احتیاط حداعظیمی رعایت گردد.»
در جلسات حزبی چنین دساتیر بعد از خواند ن توسط منشی در روبروی اعضای جلسه اتش زده میشد. تعداد اعضای جلسه جهت ستراخفا افراد از نظر سازمان استخبارتی امین از سه نفر تجاوز نمیکرد.مبارزه در انزمان شکل عمومی بخود گرفته بود. یعنی اعضای فامیل های رفقا نیز سهم فعالی خود رادر امر تهیه جاه ، تهیه غذا، درصورت لزوم دید تامین تماس و ارتباطات توسط اعضای فامیل ها صورت میگرفت و شستن لباس رفقا ی مخفی در مخفی گاه ها که در منازل بعضی از رفقا ایجاد شده بود انجام میدادند.
کار و پیکار فامیل ها در انزمان از ارزشمندی خاصی برخوردار بود.

ادامه دارد.