يادی از يک شهيد قامت رسای راه مردم آزادۀ افغانستان!


يادی از يک شهيد قامت رسای راه مردم آزادۀ افغانستان

سی و چهار سال قبل از امروز، به سلسلۀ به خاک و خون کشيده شدن انسان های بی گناه ميهن توسط باندهای آدمکش، برادر بزرگم، رفيق غلام غوث گلشنيار نيز بدست همين جانيان دشمن انسانيت به شهادت رسانيده شد.

رفيق گلشنيار که نامردان شرير، با شليک گلوله قامت رسا و استوارش را شکستند ، از عنفوان جوانی عملکرد خود را در مبارزه سياسی عليه ظلم و بيدادگری ، ارتجاع و امپرياليسم، بر بنياد جهان بينی علمی، رقم زد و با شجاعت، متانت و پايمردی و داشتن آگاهی از تضادهای ژرف جامعه ی عقب نگداشته شده ی مان ، درمبارزه آزادی خواهانه و حق طلبانه عليه ستمگران تا سقوط مرگبار حفيظ الله امين خون آشام و باند تبهکارش ، اشتراک ورزيد و در اين راه لحظه ای درنگ نکرد.

امروز که ما با ياد خاطره ی شهيدان راه مردم و انسانيت ، گذشته های پر افتخار مان را ورق می زنيم ، هميشه گرامی داشت نام و کارنامه های انسانهای که در راه دفاع از منافع و آرمانهای برحق مردم و مصالح عليای کشور ، قربان شدند، بخشی از رسالت و وظايف خود می پنداريم . زيرا زنده نگهداشتن نام و آرمانهای عدالت طلبانه ايشان به معنی صحت راه برگزيدۀ ديروزی مان و دوام آن مطابق شرايط موجود، در سمت و سوی مبارزۀ زندگی ساز نسل امروز و فردای ميهن ما می باشد.

غلام غوث گلشنيار فرزند غلام دستگير در سال 1326 خورشيدی در محله ی ده آفتاب قريه سنجد دره ی ولايت پروان در يک فاميل متدين ، ديده به جهان گشود.

وی دوره ی آموزش ابتدائيه را در مکتب دهاتی سنجد دره و دوره ی متوسطه را در مکتب قريه رباط به پايه ی اتمام رسانيد و پس از آن شامل ليسه عالی نعمان گرديد. بعد از ختم آموزش در ليسه نعمان ، به تحصيل خود در دارالمعلمين کابل ادامه داد و مدتی را به کسب دانش در دارالمعلمين مزارشريف سپری نمود.

گلشنيار درسال 1348 از دارالمعلمين مزار شريف سند فراغت بدست آورد و در ليسه جبل السراج بصفت معلم مقرر گرديد.

رفيق غلام غوث گلشنيار، در سال 1345 خورشيدی به حزب دموکراتيک خلق افغانستان پيوست و با کسب عضويت حزب، مبارزه ی سياسی سازمان يافته و انقلابی را بخاطر رنجهای بيکران مردم افغانستان که در فقر، گرسنگی ، بد بختی و در شرايط عقب ماندگی اقتصادی ـ سياسی ـ اجتماعی ، حيات بسر می بردند و ظلم و بيداد حکومت های جبار و مستبد را می کشيدند، بدون انحراف ، سازش و تسليم طلبی، در پيش گرفت و تا پايان عمر آن را ادامه داد.

رفيق گلشنيار در سال 1350 خ به ليسه عالی نعمان در مرکز ولايت پروان در شهر چهاريکار ، تبديل گرديد و بصفت آموزگار در خدمت هم ميهنان خود قرار گرفت. در همين سال برای اولين بار در پروان از روز سوم عقرب ، روز يادبود خاطره ی قربانيان عدالت خواهی که از اثر حمله وحشيانه ی قوای ضربه ی حکومت وابسته به دربار ، چند تن از شرکت کنندگان اين رويداد ، به شهادت رسيده بودند، از سوی اعضای حزب دموکراتيک خلق افغانستان ، در يک راه پيمايی مسالمت آميز که از ليسه نعمان آغاز گرديد، تجليل بعمل آمد. در نتيجه ، بنابر تصميم و فيصله مقام ولايت و مديريت عمومی معارف پروان ، شماری از معلمان وطنپرست از وظيفه سبکدوش ساخته شدند که رفيق گلشنيار از زمره ی آنان بود.

رفيق گلشنيار پس از اين رويداد از طرف وزارت معارف به ليسه ذکور ولسوالی چرخ ولايت لوگر تبديل شد.

در سال 1352 در نظام جمهوری محمد داوود ، رفيق غلام غوث گلشنيار بحيث ولسوال موسی قلعه ولايت هلمند ، تقرر حاصل کرد. در سال 1354 بصفت ولسوال جاغوری ولايت غزنی وظيفه را دنبال نمود.

رفيق گلشنيار در سال 1357 به ولسوالی پنجشير رفت و بحيث ولسوال در خدمت مردم قرار گرفت. وليک ادامه ی اين مأموريت عمر بيشتری نداشت و با حاکم شدن شرايط اختناق سياسی بر جامعه در دوران تسلط حفيظ الله امين و شرکاء ، به مخفيگاه پناه برد و به مبارزه ی مخفی رو آورد.

پس از سقوط حاکميت خونين حفيظ الله امين و باند جنايتکار وی، رفيق گلشنيار بصفت شهردار مرکز ولايت پروان برگزيده شد. در سال 1359 خ ( 27 ميزان 1359) بود که رفيق گلشنيار در منطقه ولسوالی کلکان ولايت کابل ، هنگامی که از مرکز به ولايت پروان برمی گشت، از سوی اعضای باند تبهکار و تروريستی مجيد کلکانی به شهادت رسيد.

روانش شاد ، ياد و خاطره اش گرامی باد !

( غلام جيلانی گلشنيار )