روزگار غریبی است نازنین!

روزگار غریبی است نازنین!
گرفتن جایزه از دست جنگسالار دیروز وچپاولگر امروز (احمد ضیا مسعود) آیا افتخار است و یا هم خودرا بیشتر تحقیر کردن؟
این عکس باردیگر ابن الوقتی، حقیر بودن و معامله گربودن کسی را ثابت میسازد که زمانی در مدح حفیظ الله امین شعر گفت، داکتر نجیب شهید را نامرد و دزد خطاب کرد، در سیاه نوشته هایش به ترور معنوی ببرک کار مل مصروف است ودر حالی که پایش بر لب گور است؛ برای خوشحالی جنگ سالار دهن خودرا “جینگ” میسازد. راست گفته اند: جوی ز غیرت کم کن، سالها فارغ البال باش
***
یکی بازی به بازی گفت در دشت
که تا کی کوه و صحرا می‌توان گشت
بیا تا سوی شهر آریم پرواز
که با شهزادگان باشیم دم‌ساز
گهی باشیم انیس بزم شاهان
گهی هم صحبت زرین کلاهان
به شب‌ها شمع کافوری گدازیم
به روزان با شهان نخجیر بازیم
جوابش داد شهباز نکورای
که ای نادانِ دون همت سراپای
اگر صدسال باشی در بیابان
جفای برف بینی جور باران
کشی هر لحظه صد اندوه و خواری
زچنگال عقابان شکاری
بسی بهتر که برتخت زراندود
اصفهانی