مخالفت ببرک کارمل با اعزام ارتش سرخ درافغانستان

مخالفت ببرک کارمل با اعزام ارتش سرخ درافغانستان؛؛

آیینهٔ تاریخ وبازتاب حقیقت ،بازدایش ابر پاره ها وغبار های توهم انگیز, اصلی ترین تصویر پردرخشش و ماندگار تاریخی رابامخالفت فقید ببرک کارمل با اعزام نیرو های شوروی در افغانستان به نمایش میگذارد.
مجموعهٔ زندگی سیاسی،ابعادخردورزی، بنیاد گذاری نهضت ترقیخواهی ،پیکار های دادخواهانه،مبارزات پارلمانی، قابلیت عالی دولتمداری ،تاسیس نظام ملی ومردم سالار ،هدایتگری کاریزماتیک ،حس وطندوستی ،تبارز تقوا وپرهیزگاری ،دید فراقومی وهمشهری گرایی جهانی ببرک کارمل همه مولفه های اند که جایگاه اورا به‌مثابه شخصیت کمنظیر افغانستان بربلندای قلهٔ تاریخ تجسم می بخشد.یگانه شگرد یی که مخالفین سیاسی او به حیث حربه برای درهم کوبیدن این دولتمرد مردم سالارو بیهمتای تاریخ به آن تمسک میجویند،همانا مسیر همسفری او بااعزام نیروهای شوروی در افغانستان است.
تاریخ گواهست که فقید ببرک کارمل با آنکه در جایگاه
یک اسیر ویک تبعیدی در کشور چکوسلواکیا وسپس اتحاد شوروی دوران تبعید را سپری مینمود ، با همه دور اندیشی،وحفظ وجهه ووجاهت ملی در حد توان، تمامی تلاش و مساعی خویش را بکارجست تا از اعزام نظامیان اتحاد شوروی در افغانستان جلوگیری نماید.
اوعنوانی رهبران حزب کمونست اتحاد شوروی نامه یی بنوشت وضمن ابراز مخالفت با اعزام ارتش سرخ در افغانستان از عواقب آن برای رهبران کرملین هوشدار داد‌.
بربنیاد برگه های تاریخ در اوج بحران افغانستان و هنگامی که آتش جنگ در سراسر کشور و درحدود دوصد جبه‍هٔ منظم نظامی علیه دولت شعله ور شده بود ورقابتهای ابرقدرتهای جهان برمصداق اظهارات بریژنسکی مشاور امنیت قصر سفید با ورود قبلی آمریکا درحوادث افغانستان در عالیترین اوجش رسیده وکشتی انقلاب افغانستان در بحر پر از تلاطم افگنده شده بود ،رهبران کرملین درست پس از قتل شادروان نور محمد تره کی با همه سراسیمه گی در امتداد جنگ سرد،تامین امنیت سرحدات جنوبی ،حفظ نظام انقلابی وارزشهای انقلاب در افغانستان با اتخاذ تصمیم مداخله نظامی واعزام ارتش در افغانستان رویکرد نوینی برگزید وفقید ببرک کارمل را که قبلا سمت رهبری ح د خ ا (جناح پرچم ) ومعاونیت شورای انقلابی را بدوش داشت از کشور چکوسلواکیا فراخوانده ودر پایانیترین لحظات حساس از تصامیم شان در راستای اعزام نیروی نظامی درافغانستان پرده برداشتند .
بر بنیاد برگه های تاریخ ،فقید ببرک کارمل ضمن ملاقات با کريچکوف رئيس بخش خارجي “کي گي بي ” در خصوص طرح اعزام نیرو های شوروی در افغانستان مخالفت خویش را آشکارا با اعزام ارتش سرخ بیان داشت که روایت آن چنین امده است:
کریچکوف(رئیس بخش خارجی کی گی بی ) بطور غیر مستقیم اشاره نمود که اگر اوضاع ایجاب کند قوای محدود اتحاد شوروی به افغانستان اعزام خواهند شد.
“والدیمیروف” با لحن مجهولی افزوده بود: “برای حمایت از مبارزۀ “نیروهای سالم”
ببرک کارمل :”مگر،ما خود ميتوانيم از عهدۀ چنين يک کاري بدرآييم،من درنامۀ که به آدرس حزب کمونست فرستادم ،خاطرنشان ساخته ام که به مجرد دعوت به قيام ،امين فورآ از طريق رفقاي ما که درشرايط مخفي بسر ميبرند،وهم از طرف توده هاي وسيع مردم که از وي، متنفرهستند سرنگون خواهند شد.شما افغانها را نمي شناسيد،من به شما اطمينان ميدهم ،مردم ديگرتحمل همچو مستبد را ندارند
کارمل ادامه داده خاطر نشان ساختند :”گاهی به این فکر کرده اید که اگر من همزمان با تانک های شوروی وارد وطنم شوم ودر رآس دولت قرار گیرم ،مردم افغانستان به کدام دیده بطرفم خواهند نگریست؟؟”(۱*)
در ورقپاره های دیگر تاریخ که به قلم آقای عبدالوکیل وزیر خارجه پیشین افغانستان ،عضو گروه تبعیدی رهبران جناح پرچم ،همسفرسیاسی دوران تبعید ببرک کارمل وشاهد عینی رخداد های انقلابی مزین یافته است چنین آمده است:”رهبری شوروی به تاریخ ۲۵ماه اکتبر۱۹۷۹ ،الکسی پطروف را بعد از ۴۰ روز از به قدرت رسیدن حفیظ الله امین ،نزد ببرک کارمل به پراگ فرستادند تا در صورت موافقت موصوف وی را باخود به ماسکو بیاورد.قرار اظهارات ببرک کارمل موصوف دو شبانه روز با پطروف گفتگو و مذاکرات را انجام داد،ببرک کارمل در ابتداء حاضر نبود که چکوسلواکیا را بزودی ترک گوید وبه ماسکو برود،وی در صحبتهای خود با پطروف پافشاری داشت تا زمانی که حفیظ الله امین در قدرت است حاضر نیست چکوسلواکیا را ترک نماید.موصوف به این عقیده بود که در صورت ضرورت بعد از سقوط رژیم امین برای وحدت دوباره حزب به وطن برمیگردد.متآسفانه ببرک کارمل بنا برهر عواملی نتوانست تا اخیردرین موضع گیری خود در برابر دوست مطمئن خویش پطروف ایستادگی نماید.”(2*)
درنگارشات بعدی اثرعبدالوکیل از قول ببرک کارمل در جریان ملاقات تیم رهبران تبعیدی به شمول سروری ،وطنجار وگلابزوی چنین میخوانیم:”رفقا!شما باید خود تان دست بکار شویدوراه های سقوط رژیم امین را جستجو کنید.دوستان شوروی حاضرند باما همکاری و کمک درین راستا نمایند.دوستان شوروی میگویند که شما برای از بین بردن تسلط رژیم امین بالای هرپلان میتوانید کارکنید وفکر نمایید ،بغیر از اعزام ومداخله قطعات نظامی اتحاد شوروی”( *3)
عبد الوکیل در کتاب خویش درین بحث ادامه داده خاطرنشان میدارد:همچنان وقتی بسیاری ها از ببرک کارمل پرسش بعمل می آورند که آیا خودت از اتحاد شوروی دعوت بعمل آوردید تابه افغانستان عساکر شان را بفرستند؟،وی در جواب میگفت : “ما آنها را دعوت نکردیم که به افغانستان بیایند،بل آنها زمانی که در تبعید بودیم از ما دعوت بعمل آوردند که به افغانستان برویم”(*4).
در همین راستا جناب عبد الوکیل انگیزه های اعزام ارتش سرخ را در افغانستان مورد بحث قرار داده اذعان میدارد:”درمورد فرستادن قوای اتحاد شوروی به افغانستان ،دومرحله را باید مد نظرگرفت”نخست تقاضای مکرر از جانب نورمحمد تره کی وحفیظ الله امین برای فرستادن واحد های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان وتردد ودو دلی اولیهٔ رهبران اتحاد شوروی درین مورد.ثانیأ تصمیم رهبری اتحاد شوروی در ۱۲ دسامبر۱۹۷۹وفرستادن اردوی ۴۰ به افغانستان. که در بخش نخست سقوط شهر هرات در ۲۴ حوت ۱۳۵۷ وملاقات نورمحمد تره کی با مستشار نظامی وکارمند عالیرتبه سفارت اتحاد شوروی وتقاضای او برای فرستادن قوتهای زمینی وهوایی به افغانستان مایهٔ اصلی وانگیزه ساز این تصمیم قرار میگیرد.
تدارکات کمیتهٔ مخفی پرچمی ها برای سرنگونی امین
…………………………………………………………….
درست پس از تبعید رهبران جناح پرچم در خارج از کشور، کادر های جناح پرچم بامشاهدات طوفان برخاسته از دامان نظام ، بخاطر بقای حزب ونهضت ترقیخواه کشور تحت رهبری آقای عبدالظهور رزمجو دست به تشکیل سازمان مخفی زدند.
دراوایل ماه نوامبر ۱۹۷۹رهبران تبعیدی حزب دموکراتیک خلق افغانستان به شمول آقایون اسد الله سروری،محمد اسلم وطنجار وسید محمد گلاب زوی بطور دسته جمعی روی یک مشی سیاسی و برنامه های مشخص گفتگو نموده وضمن تصمیم برای سرنگونی حفیظ الله امین ،جناب عبد الوکیل را جهت هماهنگی امور سیاسی ونظامی به افغانستان فرستادند.
آقای عبدالوکیل درین راستا از نتایج دیدارش با مسئول کمیته سازمان مخفی آقای ظهور رزمجو از قول اوچنین مینگارد:”…حالا سازمان مخفی حاضر است برای برانداختن حفیظ الله امین از قدرت به یک اقدام به یک فرصت ممکن دست زند.مابا بعضی از طرفداران نورمحمد تره کی روابط خوبی برقرار کرده ایم وآنها نیز اعلام آمادگی کرده اند.”( 5*)
برای واکاوی بیشتر این تدارکات ومسیر فعالیت سیاسی ونظامی سازمان مخفی، آقای نسیم جویا سابق عضو کمیته مرکزی ح د خ ا وعضو ارشد “کمیته مخفی پرچمی ها” نگاه خویش را چنین ابراز میدارد:”…یکی از آخرین جلسات رهبری داخل کشور که در 27 سنبله 1358 یعنی دوروز بعد از قتل نور محمد تره کی دایر گردید؛ فیصله های آن مبین این حقیقت است:
جلسه که با دشواری در ظرف دو روز اعضای آن توانستند گرد هم آیند ساعت 7 شام 27 سنبله تحت رهبری رفیق رزمجو دایر گردید ساعت 5 صبح روز 28 سنبله در فضای پر شکوه اعتماد ,احترام و غرور پایان یافت.
با درنظر داشت انکشافات بسیارسریع اوضاع، حزب تصمیم گرفت که برای جلو گیری از انکشاف بیشتر اوضاع که در سمت نا مطلوب پیش میرفت ، آمادگی کامل سیاسی ونظامی اتخاذ نمايد، تصمیم نهای ما عبارت از برانداختن” مستقلانه” رژیم امین و آماده گی کامل برای آن بود. حزب با صداقت با دوستان ما ( اتحاد شوروی )مشوره تحریری یی را که در آن گفته شده بود که از امین حمایت نکنند, داده بود؛ با در نظر داشت شکست قیام 21 حوت تصمیم گرفته شد که در باره تصامیم و امکانات نظامی ما با هیچ کس صحبت نمی کنیم؛ واقعیت این است که لو رفتن یک بخش مهم از سازمان مخفی که مسؤولیت مهم نظامی هم داشت ، بخش مهمی از توطئه و نقشه بزرگ سرکوب کامل نیرو های دموکراتیک در هردو جناح حزب و کشیدن پای اتحاد شوروی به افغانستان بوده است.
آنچه فقط یک هفته بعد از آزادی از زندان از آن اگاهی یافتم برای من نه فقط حیرت آوربود؛ بلکه واضحاً نشان دهنده نقشه وسیع وخطرناک علیه کشور ما وحزب ما بود .
آنچه در نوامبر ــ دسامبر 1979 به وقوع پیوست، صفحه ای است که نه فقط حزب؛ بلکه همه وطنخواهان افغانستان آنراباید مورد مطالعه قرار دهند.
نه فقط نقشه قیام “مستقلانه “حزب علیه رژیم جنایت کار امین خنثی گردید،بل قیام های نظامی جناح ضد امین با نظر “خلقی را توسط خلقی بکُشید”رانیز سرکوب کردند.
حقیقت اين است که همه زمینه ها مساعد شد تا اتحاد شوری به مداخله نظامی مجبور گردد.
آنچه به سازمان ما مربوط میشود , ما تنها اطلاع حاصل کردیم که قوای اتحاد شوروی وارد افغانستان شد.”(6*)
پاسخ ببرک کارمل برای پذیرش زعامت سیاسی
………..‌‌‌‌……‌‌‌‌‌‌………………………………..
سال ۱۳۷۰ مجله اشپیگل پرسشی را در خصوص‌چگونگی پذیرش زعامت سیاسی در آستانه رخداد “ششم جدی “در مقابل فقید ببرک کارمل قرار داده که موصوف چنین خاطر نشان نمود:”با تصمیم رهبران اتحاد شوروی در خصوص مداخله نظامی آنکشور به افغانستان،من در برابر عمل انجام شده قرارگرفتم .در آنزمان در برابر من دوسوال مطرح شد: اول این که به حیث کسی که دوبار از طرف مردم افغانستان به حیث نماینده پارلمان برگزیده شدم ، به حیث منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دمکراتیک خلق افغانستان(جناح پرچم ) ومعاون پیشین شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان یا باید برای خاموش ساختن شعله ه‍ای آتش جنگ در افغانستان ونجات مردم نقش می آفریدم ویا این شعله های آتش، ویرانی میهن ونابودی هموطنان را درکشور از دور تماشا مینمودم،که پس از تعمق زیاد گزینه اول را برای رفع مسئولیت سیاسی وادای رسالت تاریخی در برابر وطن ومردم ، برگزیدم.فقید ببرک کارمل در پایان این مصاحبه چنین اظهارداشت:”من سپر بلای اهداف اتحاد شوروی در افغانستان شدم.”
در راستای این رویکرد پروفیسور (فردهالیدی) از مدرسۀ علوم سیاسی دانشگاه لندن چنین مینگارد: «ترس از ایجاد یک دولت دشمن در کابل، علت اصلی هجوم شوروی در افغانستان بود، از شوروی بیش از ده بار دعوت شده بود تا نیروهایش را بفرستد.البته کارمل نیز کسی نبود که از نیروهای شوروی بخواهد تا به افغانستان بیایند. تصمیم در مسکو گرفته شد و از او خواسته شد با این تصمیم موافقت کند و او این کار را کرد بنا برین، دخالت نظامی، تصمیم روسها بود در واکنش به وخامت اوضاع در افغانستان.».
پیگفتار:
………….
بیگمان، اعزام ارتش سرخ در افغانستان یکی از درشت ترین صفحات تاریخ بحرانزای افغانستان را احتوا میدارد.
برحکم برگه های مستند ومعتبر تاریخی وحضور شاهدان عینی ،جناح” پرچم”حزب دموکراتیک خلق افغانستان ورهبران تبعیدی و”کمیتهٔ مخفی پرچمی ها”مجموع تلاشها،وتدابیر سیاسی را بکار جستند تا طور مستقلانه در بر اندازی رژیم امین اقدام نموده و از اعزام نیرو های شوروری در افغانستان جلوگیری نمایند.این که چگونه وتحت کدام انگیزه ها،از راه اندازی قیام مستقلانه توسط “کمیته مخفی پرچمی ها” برای براندازی رژیم امین بطرز نامرئ در سایهٔ مانور های سیاسی جلوگیری شد وبرای اعزام نیرو های شوروی در افغانستان،برای هموار سازی این جاده مقدمه چینی شد از معما های تاریخ محسوب میگردد.هنوز ناگفته های زیادی در دل تاریخ باقی مانده است،باورمندم که شیرازه های اصلی وانگیزه ساز این تصمیم تاریخی رهبران وقت کرملین روزی از پرده بیرون خواهد تراوید؛
منابع:
(*۱)-کتاب چگونه ما به بیماری ویروس A ( هجوم به افغانستان) مبتلا میگردیدیم صفحات ۳۰۱-۳۰۲
.نویسندگان:ولادیمیر سینگروفو ولادیمیر سامونی .مترجم غوث جانباز .
(*2) کتاب از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان. ص۳۲۱
نویسنده :عبد الوکیل.
(*3) همانجا‌ ص۳۲۹
(4*)همانجا ص۳۴۹
(5*)همانجا ص۳۳۳- آقای عبد الظهور رزمجو یکتن از رهبران سازمانده و با استعداد جناح پرچم که بعد ازرخداد ششم جدی رهبری کمیته حزبی شهر کابل را بدوش گرفت وسپس عضویت دفتر سیاسی حزب را کسب نمود.
(6*) سایت سپیده دم ،تحت عنوان :رخداد های خونبار دو سده اخیر را چه نام باید گذاشت …،قسمت هشتم ،بخش دوم ،گفتگو بانسیم جویا عضو کمیتهٔ “سازمان مخفی پرچمی ها” سابق عضو کمیته مرکزی ح د خ ا
متن پي.دي.اف. کتاب چگونه ما به بیماری ویروس( A)هجوم به افغانستان مبتلا میگردیدیم.
http://pendar.forums1.net
عارف عرفان
لندن-سپاتمبر۲۰۱۶
………………………………………………………………..
عکس ‏‎M Aref Erfan‎‏
عکس ‏‎M Aref Erfan‎‏
پسندنمایش واکنش‌ها یبیشترنظراشتراک‌گذاری
۱۸۵ شما، ‏‎Qasem Osmai‎‏، ‏‎Omar Faiz‎‏ و ‏‏۱۸۲‏ نفر دیگر‏
37 shares
۵۴ نظر
نظرها
Mohammad Haidar Malekzada Amiri
Mohammad Haidar Malekzada Amiri ای رهبر خردمند فرزند صدیق ووفاداروطن نام پرافتخارت درتاریخ وطن جاویدانه است روحت شاد یادت گرامی است
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏07:46‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق گران ارج امیری عزیز را درود باد؛
از حضور گرم واحساس عالی تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:54‏
Mohammad Haidar Malekzada Amiri
Mohammad Haidar Malekzada Amiri عرفان صاحب عزیرازلطف ومرحمت شما سپاسگذارم
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:29‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
محمد همایون صادقی
محمد همایون صادقی سپاس فروان از جناب محترم عرفان صاحب فرهیخته وودانشمند گرامی با گزینش این نبشتهء ارزشمند که حقایق تاریخی را بازگو میکند !
زنده یادکارمل رهبر و شخصیت کاذب همجو دیگران نبود ، او همچو دیگران شیفته مقام ، پول و شهرت کاذب نبود ، در سینه ، روان و تمام تاروپود او تنها عشق به مردم ، انسان و وطن می جوشید که با این عشق به زندگی پایان بخشید و او را کارمل بزرگ مرد و بی بدیل کشور ساخت .
زنده یاد کارمل یگانه رهبر و شخصیت کاریزماتیک و تکرار ناشدنی کشور بود که با گذشت زمان و افشای حقایق تاریخ جایگاه والا را در سطح ملی و بین المللی از آن خود کرده است .
روحش شاد باد !
دشمنانان آرمان های انساندوستانه اش نابودباد !
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏08:47‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق گرانمایه استاد صادقی عزیز درود هایم نثارت باد؛
از کلام گرم و پرفیقانه دیدگاه عالی تان در خصوص شخصیت گهربار رفیق کارمل یک کهکشان سپاس‌
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:56‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Safaudin Ghiasi
Safaudin Ghiasi بلى دشمنان رفيق گران ارج کارمل عزيز بنابر هدايت بادارش چندين بار از دولت اتحادشوروى خواست تا قواى نظامى خويش را به وطن عزيز ما بفرسته تا پلان دشمنان خارجى که اکنون قواى نظامى شان در کشور ما موجود است تطبيق شود. رفيق عزيز کارمل گرامى مخالف امدن قواى سرخ بوده.
روحش شاد و ياد شان جاويدان باد.
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏08:22‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق صفاالدین غیاثی عزیر درود برشما،
سپاسگزارم از دیدگاه ناب شما رفیق عزیز
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:59‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Taj Ghorband
Taj Ghorband سالهاست که دشمنان وطن تبلیغات واهی را براه انداخته اند.اما خوشبختانه حقیقت از قلب تاریخ ،از درون همه تاریکی ها بیرون شد وچهره وطندوستان فقید ببرک کارمل را به نمایش گذاشت .اینها حقیقت ایست که هیچکس از آن انکار نموده نمی‌تواند.
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏08:53‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق تاج عزیز درود بر شما
از گذر سبز شما جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:00‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Mohammad Omar Naim Yar
Mohammad Omar Naim Yar عرفان.عزیز.سپاس.بی.پایان.ازلطف.و..زحمات.شما
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏09:15‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق نعیم یار گرانقدرم را درود باد؛
از گذر سبز وکلام پرمهر تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:01‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
آصف ذکا
آصف ذکا هیچگاهی کوردلان حاضرنیستندواقعیت رابپذیرند
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏09:23‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق اصف ذکای عزیز درود،
از حضور شما وابراز نگاه تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:02‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Aman Efat
Aman Efat تحلیل دقیق و ارزشمندی که بازگوی حقایق تاریخی است نموده اید محترم عرفان گرانقدر قلم تان رسا باد.
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏09:23‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوست گرانمایه امان عفت عزیز درودهایم نثارت باد؛
از محبتهای همیشگی شما جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:03‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
محمد سرور غوربندی
محمد سرور غوربندی عرفان عزیز من بتمام رهبران بادرک و بادرد میهن خویش ارج و احترام قایل هستم و خصوصا رهبرانیکه منافع شخصی خویش را فدای منافع مردم نمودند و باسرنوشت ملت بازی نکردن و پول عامه را تاراج نکردن و بلند منزلها شخصی نساختن بانک های کشور های خارجی را باپول های خویش بند نیانداختن حس وطندوستی و ارمان مقدس ملی داشتن اگر درپهلوی این حقیقت کدام نوار صوتی هم میداشتین جواب دندان شکن رد برابر توطیه های غرض آ لود دیگران می بود امروز بما هویت تمام رهبران آ شکارا شده میرود و ملت ما به حقیقت پی برده اند گذشتگان مارا خداج مغفرت و روح شان را شاد داشته باشد. فعلا بیک رهبر مدبر و دلسوز جامعه ما اشدا ضرورت دارد تا همه ا قشار و نهضت ها و سازمانها روشن در پهلوی آ ن قرار بگیرد و جامعه و ما مردم از این ورطه هلاکت نجات بخشد به امید چنین روز زنده وحدت ملت غیور افغانستان عرفان عزیز دانشمند گران مایه بوجود شما افتخار میکنیم باحترام استاد محمد سرور نایاب. مخلص شما
Like · پاسخ · 2 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:05‏ · ویرایش شده

M Aref Erfan replied · یک پاسخ
Nabil Farid
Nabil Farid رفیقِ عرفانِ عزیز، شخصیت فرهیخته دانشمند بلند نام، سرور قامت و چراغان قلم ، مرد سیاست اندرِ میدان رزم، مبارز پرشکوه‌ایِ که برایِ آرمان،ِ توده هایِ خلق جهان جان‌بازانه مبارزه خسته‌گی نا پذیر میکند، این مرد جسور را میگویم، عرفان صاحب فرهیخته که غنیمت روزگار مکتب خرد ما و الهام دهنده‌ی پویایی است، این گزینش که حقایق تاریخ را بازتاب دهنده است، و برای گرمی بیشتر رفقا قوت و انرژی میدهد در راه مبارزه و الهام گرفتن از شخصیتی چون “رفیق ببرک کارمل عزیز” که مردانه در میدان رزم به سویه جهانی آن رزمید و امپریالیزم را هیچ گاهی در قرار نگذاشت رفیق ببرک کارمل شخصی بود چون کهکشان ها بلند و کم یاب حتی نایاب وی خردمندی کامل انسان جسور انقلابی واقعی در قلمروی افغانستان بود که هیچ چیز مادی بر جا نگذاشت ، – جز معنویان، چون شما و معنویات چون تاریخ و و و و، جانبازانه مبارزه کرد برای سربلندی ملت مظلوم و به خاک خفته و تا پای حیات کوشید و ملت را پدرانه نجات داد درود های بیشمار نثار شما باد
درود های بیکران نثار روان پاک و مقدس فقید ببرک کارمل و درود های گرم نثار رفقای جان باز و مردان خرد، زنده باد مکتب سیاسی رفیق کارمل عزیز زنده باد سوسیالیسم – انسانیت
زنده باد رفقای انقلابی
زنده باد زنان با خرد مکتب کارمل فقید
زنده باد حزب .د.خ.ل
زنده باد شخصیت توانا رفیق محمد عارف عرفان عزیز
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏09:49‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق نبیل فرزانه درود هایم نثارت باد؛
از گذر پرمهر ،محبتهای آتشین ونقش دیدگاه خردورزانه شما جهانی سپاس
بهروز باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:07‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Aman Mirzad
Aman Mirzad جهان سپاس عرفان عزیز که واقعیت هارا برملا نمودید روح مرحوم ببرک کارمل شاد یادو خاطراتش همیشه جاودان باد .
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏10:50‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan میر زاد صاحب عزیز وقدرمند ،جهان سپاس از محبتهای بیکران ودید میهندوستانه تان
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:05‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Amrullah Rahmani
Amrullah Rahmani واقعآجناب محترم عرفان عزیز
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏11:04‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan امرالله جان نازنین ،جهان سپاس از حضور ومحبتهای همیشگی تان
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:06‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Sulaiman Saber
Sulaiman Saber كور دلان و نابينا هاي قصدي، إغماض كنان اين همه شهكاري هاي رهبر فقيد را ناديده گرفته و با دسيسه و توطئه هاي كاملاً دروغين ميخواهند كه شجاعت و شهامت رهبر بزرگوار را خدشه دار بسازند،
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏11:26‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan سلیمان جان عزیز وفرزانه از حضور سبز ،محبتهای گرم ونگاه عالی و خردورزانه شما یک کهکشان سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:09‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Murtaza Hakimi
Murtaza Hakimi موفقيت درتمام عرصه هاي زنده گي برايتان تمنا دارم آقاي عرفان .
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏11:48‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan حکیمی نازنین جهانی سپاس از گذر سبز شما .قربان محبتهای بیکران تان
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:10‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Zia Bakhshi
Zia Bakhshi شخصیت کارمل را بواقیعت با ویژگی هائی خاصیکه داشت میتوان کم نظیرو بی نظیر وحتا بالاتر از محدوده جغرافیای افغانستان در طی مبارزات پارلمانی و زمان حاکمیت سیاسی اش دانست !.
Like · پاسخ · 2 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏12:25‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق بخشی بزرگوار ،جهانی سپاس از حضور گرم ودید فرهیخته گرانه شما رفیق عزیز
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:11‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Hafizullah Hamzad
Hafizullah Hamzad ویژه گی ها و سجایای عالی یک رهبر خردمند در گفتار و کردارش بازتاب روشن دارد . رفیق ببرک کارمل جاوید نام نخستین رهبرحزبی و دولتی معتقد به دموکراسی ، استقرار حاکمیت قانون و نظام دموکراتیک در کشور بود که عشق وطنپرستی را به مفهوم واقعی آن در مبارزه بی امان بخاطر آزادی ، دموکراسی ، صلح ، ترقی ، عدالت اجتماعی ، انسان سالاری ، تآمین سعادت و رفاه مادی و معنوی مردم و همه زحمتکشان کشور از طریق استقرار حکومت قانون و نظام دموکراسی در کار و عمل خویش تا جائیکه شرایط و امکانات در میهن میسر بود ، تطبیق و عملی نمود . روح شان شاد، خاطرات شان جاودان و آرمان این بزرگمرد بی بدیل جنبش ترقیخواهانه کشور پیروز باد
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:26‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق همزاد عزیز وگران ارج درود های بیکرانم نثارت باد؛
نگاه عالی ،تحلیل رسا واحساسات میهندوستانه شما نهایت ستودنیست
سپاس های بیکران …دیدن بیشتر
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:13‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Schahabuddin Sarmand
Schahabuddin Sarmand رفیق عرفان عزیز
درود و قلمتان صریر و صدا ی تان پر اهتزاز باد
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:47‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق سرمند گرانمایه را درود باد؛
از حضور ونقش دیدگاه عالی تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:14‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Amin Ullah Shaeq
Amin Ullah Shaeq بسيار دقيق است عرفان عزيز
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:51‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan شایق فرزانه را درود باد؛
سپاس از محبتهای بیکران شما
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:15‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Nader Waseli
Nader Waseli مطلب خيلي ها عالي وبجاست تا آن عده از كوردلان تاريخ كه بدون آگاهي مذيد از واقعيت ها به غلط پردازي هاي دراماتيك شان پرداخته وميخواهند حقايق تاريخي را در مورد انديشه وذهنيت رفيق كارمل عزيز در برابر اعزام وموجوديت نيرو هاي نظامي كشور دوست اتحاد جماهير شوروي وقت روسيه به مردم به شكل واشكال ديگر معرفي كرده ذهنيت ديگر بخشند تا آب را گل آلود نموده وبه نفع سياسي شان بهره بردارند اين مطلب انتشار شده مرتبه جناب عالي رفيق دانشمند وبزرگ ما عرفان صاحب عزيز مشعل است جاويدان كه ميتواند ذهنيت هاي خواب برده وآلوده شده را روشني بخشيده غني مندي دهد يقينأ رفيق كارمل عزيز از چنين أفكار وانديشه ها برخوردار بوده تمام مسائل داغ زماني را به شكل مؤثريت آن مطرح بعث قرار داده وانطباق مي بخشيدند بنأ هرگز از ياد وخاطرات ما دور نخواهند بود بلكه با درك از حقانيت لحظه به لحظه با هم يسيج شده افتخارات وآرمان هاي مقدس شانرا دفاع كرده ودر برابر برآورده شدن آن حاضرين تا جان دهيم رفيق دلسوز ومهربان عرفان صاحب عزيز هميشه سر بلند وپايدار باقي بمانيد سعادت وموفقيت شما پيروزي ماست
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏13:56‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق واصلی عزیز وپرافتخار سپاس از حضور پرمهر شما درین گفتمان.
نقش قلم توانا وجادویی شما در قبال این رخداد ها نهایت ریالستیک وستودنیست .شما نه تنها غنیمت بزرک برای نهضت وجامعه بل افتخار بزرگ را بهمراه دارید
قلم ات توانا باد
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:17‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Tofan Asman
Tofan Asman هاهاها پس چرا بیانیه اش را بعد اشغال شوروی از تاجکستان به اصطلاح بیان داشتند .
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏14:29‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan طوفان عزبز،باحفظ ترسبات پرازیتهای دوران تعصبارنبردهای پیشین جنگ سرد ،شرکت شما درین بحث ستودنیست
اما هرگاه جسورانه پرده از نگاه برداشته واین نبشته وحقایق که از زبان تاریخ تراویده است ،را بدرستی وحوصله مندی به خوانش میگرفتید سوال شما حل میشد.
امید است آنرا به خوانش گرفته وبر اعماق حقایق داخل شوید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:24‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Naqebullah Begzada
Naqebullah Begzada درودبه روان پاک ان شخصیت مبارزوطندوست باچنین ارمان والای ملی برای کشورش حقیقت راست وراستین ان بااهداف نیکش
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏15:24‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق بیگزاده گران ارج ،از حضور پرمهر ودید عالی واحساس ستودنی شما جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:25‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Hafiz Omid
Hafiz Omid واقعیت که همه میدانستند و خاموش بودن افسوس بحال چنین مردم خموش ۰۰۰۰
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏15:27‏

Hafiz Omid replied · 2 Replies
ميرويس نبي زاده
ميرويس نبي زاده عرفان صاحب گران ارج رايك كهكشان دوردباد:اين حقيقت راهيچ گاه تاريخ وملت باخردافغانستان اينكاركرده نميتوانت شادروان كارمل صاحب عزيز يگانه رهبرمحبوب بود كه درقلب خلق ازجاگاهى خاصى برخورداربوده وميباشد روح اين بزك مرد باعدالت مبارز نستوه ميهن دوست شاديادش هميشه جاويدان باد
Like · پاسخ · 1 · 13 ساعت · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوست عزیزم میرویس نبی زاده فرزانه را درود باد؛
از گذر سبز ونگاه عالی واحساس برانگیز شما جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:28‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Bassir Bina
Bassir Bina روسها از پلان پایگاه نظامی ناتو باخبر بودند انها بخاطر سر حدات خود شان هم منافع داشتند . چون کارمل صاحب که یک رهبر محبوب و شناخته شده بود انها از اتوریته کارمل صاحب استفاده کردند . ازبین بردن امینیها نجات کشور بود . بصد ها هزار نفر از مرگ حتمی نجات یافتند . مردم در یک فضای ترس و وحشت زندگی داشتند که کار مل صاحب برای همه ازادی اورد . ولی غرب با ارتجاع عرب و ارتجاع منطقه در فریب مردم ملیارد ها را مصرف کردند . امروز همان ایران و پا کستان با روسها هستند . حالا کدام مشکلی با اسلام نیست .
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:17‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق گران ارج بصیر بینای عزیز را درودباد؛
سپاس از تحلیل نغز وموجز تان
.حضور فقید کارمل سد یی بود در …دیدن بیشتر
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:41‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
M Harif Harif
M Harif Harif باتشکر وسپاس از شما رفیق «عرفان»گرانمایه ونوشته تحلیلی ومستندتان ، تمام کارنامه های حماسه آفرین ،درخشان ورسالتمندانه ودرنهایت زندگی ومرگ زنده یاد رفیق ببرک «کارمل»فقید یک مسله راهم برای دوستان وبخصوص برای دشمنان کوراندیش وسفاک مردم افغانستان به اثبات رسانید که ایشان درجهت حمایت ودفاع جانبازانه از منافع علیای میهن ومردم ما قرارداشته وبا قبول همه تهدید،فشاروشانتاژاز موضع خود برای یک لحظه هم عقب نشینی ننمود. روان شان شاد وخاطرات ماندگار شان گرامی وجاویدان.
Like · پاسخ · 2 · 8 ساعت · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق حریف گران ارج را درود باد؛
دیدگاه عالی شما که بر بنیاد حقایق تاریخ استوار است ،نهایت ستودنیست
کامگار باشید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:42‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
ميرويس نبي زاده
ميرويس نبي زاده
عکس ‏ميرويس نبي زاده‏
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:20‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan سروده عالی و متناسب با این خامه
زنده باشید نبی زاده عزیز
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:43‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Esmail Polad
Esmail Polad روان شاد ببرک کارمل شخصیت آگاه بر مسایل تاریخی و اجتماعی بود و جامعه افعانستان و ضرورت را ها و زمان انقلاب را با تمام تار و پود وجود خور درک و از روشهای علمی هیچگاهی عدول نمیکرد. یکی ازین روش ها را برایتان مستند و با زمان مطابق مینویسم: (مجله پیام حق که عبدالحی مرام گرداننده آن در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۵۸ بود و ممکن کلکسیون آنزمان را در اختیار داشته باشد و یا در یکی از آرشیف ها قابل دسترسی باشد، حفیظالله امین در مقدمه یا پیش درآمد این مجله در میزان ۱۳۵۷ چنین مینویسد: ” … وقتی ما انقلابیون به در محبسی که رفقا در آنجا محبوس بودند برای رهائی شان رفتیم، همه رفقا با خوشحالی تمام از انقلاب و انقلابیون پذیرائی کردند اما یک آواز از آخر خانه که رفقا درآنجا زندانی بودند بلند شد که رفقا آیا شما شرایط عینی وذهنی جامعه را مطالعه و ارزیابی کرده اید. این یک خیزش مردمی است ویا یک حرکت نظامی، من که فهمیدم این ادم بجز ببرک کارمل کسی دیگری نیست، صدا زدم که ما رفقا را آزاد کردیم هر کسیکه نمیخواهد از زندان بیرون شود میتواند هما نجا بماند.) من هم یکی از نویسندگان برای این مجله بودم و تحت عنوان ” هر چیزاز نگاه اقتصاد” مطالب روز و سیرهای ضروری اقتصادی را که با اقتصاد اسلامی و همگام با اقتصاد مرکزی مطابقت داشت مینوشتم و حتی با نوشتن آیات قرآنی ضرورت مساوات و برابری جامعه را ترسیم میکردم. اکثریت رفقا که سابقه درسی در مراکز فقه اسلامی داشتند گاه گاهی برایم مینوشتند که این طرز تحیلیل ترا بسیاز ارزشمند و با ضرورت زمان میدانیم. درحالیکه این همه برداشت من از دین اسلام ازان بود که من نیم دوره تحصلیم را در مسایل فقه اسلامی اعم از حنفی وجعفری گذشتانده بودم و در عین حال با روان شاد محمود بریالی در پو هنحی اقتصاد هم کلاس بودم. از اینکه خانه روان شاد ببرک کارمل و سه برادرش در کارته سخی بود اکثر شب ها برای مشترک درس خواندن بخانه شان میرفتم. بدیعی است که صحبت های کوتاه اما بسیار ارزنده از رفیق ببرک کارمل می شنیدم و این شنیدن ها به ذخیره اقتصادی و پیوست آن با صورت اقتصاد دینی اسلامی من را یاری میرساند که از همین ذخیره در نوشتن خود استفاده و در مجله پیام حق منتشر میکردم. به این اساس برداشت من از رفیق ببرک کارمل به اندازۀ بود که تقریبا” میتوانم بنویسم. تحلیل های اجتماعی و سیاسی را در مورد اقتصاد و اقتصاد سیاسی توانسته بودم با همان صحبتهای کوتاه از ایشان بیاموزم. من تا سرحدی به شخصیت آن مرد برزک گرویده بودم که هیچکاه فکرنمیکردم در موردی که به سود مردم و جامعه باشد از دید ژرف و عالمانه او دوربماند. بعد از پلنوم هجدهم بدون اینکه فکر کنم چند ساله هستم داوطلبانه درخو است تقاعد دادم و تمام کارهای حزبی را رها کردم. درسال ۱۳۶۵ زمانیکه یک نوشته ترجمه شده از مجله شپیگل آلمانی را خواندم بسیار مایوس شدم و مستقیما” رفتم تا از نزدیک بارفیق ببرک کارمل صحبت کنم که نسبت تراکم مراحعه کنندگان و یا دلایل دیگر موفق نشدم و به نوشته های انتقادی شروع کردم که بعد از مدتی از طریق رفیق بریالی به حقیقت آن نوشته ها پیر بردم. اما خیلی دیر شده بود. یعنی فهمیدم که همانشکلی که من برداشت از رفیق ارجمند خود داشتم درست بوده و آن نوشته که ” … من سپربلای ندانم کاریهای رهبران شوروی شدم.” حقیقت کامل و مسلم بود. یعنی این امروز نیست که از بر خورد عجولانه رهبران شوروی رفیق ببرک کارمل ضربه سنگینی را متحمل شدگفته میشود. همچنین اشتباه را رزمجو نیز در پلنوم هجدهم مرتکب شده است. این نوشته من با اینکه به درازا کشید اما مقصد من از چند نکته است. 1-عدم توافق رفیق ببرک کارمل از چنان انقلاب بی وقت و بی سنجش. آنهم مستند به اقراردشمنش حفیظالله امین. 2- مؤثریت دانش تاریخی و علمیش در راه انتقال به کسانیکه از نگاه تاریخ و فلسفه نمیدانند ویا بسیارکم میدانند. 3- جهت روشن کردن اشتباه خودم و اعتراف به آن. 4- قبل از ارائه همه این سند ها که امروز مورد بحث است دربیانیه ها، صحبتها، و اسناد رسمی حزبی و دولتی سیاست مداران، نظامیان، ژورنالستان و رسانه های اتحاد شوروی وقت و جهان روشن شده است. بشرط اینکه معاندین به گوشهای خود چوب و به چشمان خود نشتر بیخبری نزنند.
Like · پاسخ · 4 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:33‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan درود بی پایان بر پولاد صاحب بزرگوار
جهانی سپاس از مشارکت محبتبار تان درین گفتمان ،نبشنه عالی شما سخن ایست از دامان تاریخ .
این نبشته مکمل ومتمم این خامه است وامید وارم تا آرزوی شما بر کرسی نشسته وشب پرستان عصیانگر از گوشهای خویش چوب را بیرون نموده بر آهنگ تاریخ گوش دهند
قلمت مستدام رسا ونویسا باد
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:47‏
Haleem Sahba
Haleem Sahba حقیقت عینی دردام عمل انجام یافته ، اما تاریخ بیرحمانه قضاوت خواهد کرد که شخصیت ببرک کارمل فقید چگونه بود ؟ یاداش گرامی باد .
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏18:11‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق صهبای گران ارج درود هایم نثارت باد؛
از حضور مهر انگیز وکامنت عالی تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:12‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Abdul Ahmad Faiz
Abdul Ahmad Faiz روان رهبرمحبوب وسیا ستمداربرجسته تاریخ معاصرکشورشاد باشد‌ .
عکس ‏‎Abdul Ahmad Faiz‎‏
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏18:15‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق قدرمندم عبدالحمید فیض گرامی درود
از حضور سبز شما درین گفتمان ودسته گلارسالی تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:14‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Joma Kalamuddin
Joma Kalamuddin بسیار عالی است یک تعریف واضع از حقیقت که آشکار نمودین سپاس فراوان از شما درود بر شما
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:11‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق کلام الدین گران ارج را درود باد؛
ازحضورپرمهرت ونقش دیدگاه عالی تان یک کهکشان سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:15‏
Ahmad Sohail
Ahmad Sohail شادروان ببرک کارمل حتی شرایط عینی و ذهنی حاکم بر جامعه افغانستان را در زمان با کودتا سازگار نمیدانست و مخالف کودتا بود، چی رسد به اینکه بخواهد قوای شوروی به افغانستان بیاید.
اما متاسفانه بطور ناخواسته در شرایطی قرار گرفت که مجبور بود بسازد و تحمل کند.
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:55‏

M Aref Erfan replied · یک پاسخ
Hafiz Omid
Hafiz Omid رفیق ارجمند عرفان عزیز یک مطلب که تا کنون در نزرم بی جواب مانده چنین است که در اواخر دوران نجیب که رفیق کارمل بکابل میامد چون خانه نداشت و بعضی رفقا نزد نجیب این دانه سرطان حزب رفته بودن تا امر یک اپارتمان را برای کارمل عزیز بگیرن ولی نجیب برایشان گفته بود که برود بخانه برادر خود یعنی رفیق بریالی ۰ بنده حقیر سه بار موفق شدم که زیارت رفیق کارمل را در منزل رفیق بریالی کنم که در زندگی ام یک افتخار است در جریان صحبتهای عالمانه خود بیک نقطه همیش اشاره که ما باید منتظر یک قربانی باشیم و با محبت خاص وطنی با هر یک ما خدا حافظی میکرد تا کنون این پیام کارمل عزیز نزد من لاجواب مانده که هدف عمده چه بود این مطلب را از محبوبه جان خانم معزز کارمل صاحب از یک طریق جویا شدم باز بدون جواب ماندم و اخرین دیدارم در لب سرک مطبعه که با یک پیراهن و پطلون بدون کدام گارد گردش میکرد میسر شد و جویای احوال فامیل ام و رفقایم شد من متعجب شدم که چطور بدون گارد بیرون برامدن پرسیدم از ایشان با خنده بسیار زیبا برایم گفت بچیم ما و شما دشمن نداریم و کسی مارا غرض ندارد خاطرت جمع باشد من هم دستان مبارکش را بوسیدم و اشکهای ما جاری شد و خدا حافظی کردیم و رفتم از نزدش و خودش به گردش پرداخت انوقت احساس ترس کردم که رفیق خیبر هم از طرف کثیفان در همین نقطه بقتل رسیده بود باز بسیار متوجه اش بودم تا دوباره به منزل رفیق بریالی امد ۰ روح پاک اش شاد باد خاطراتش هرگز فراموش ناشدنی است ۰ باعرض احترامات امید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:56‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق حفیظ امید عزیز درود،
روایت شما از ملاقات با رفیق کارمل جالب است ،گاهی این مطلب را بامن نیز یاد نمود ،رفیق کارمل با آگاهی از رفتار بلند پایگان رژیم وعوامل عقب پرده کاملا اطلاع داشت وپایان خطرناک در ذهنش تجسم یافته بود ،لذا ازین رهگذر شدیدآ نگران بود.
رفیق کارمل بعد از برگشت از اتحاد شوروی تحت فشار های بسیار روانی از سوی حاکمان رژیم وقت قرار داشت اما با جسارت وبدون گارد در بیرون از محوطه منزل سر میزد
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:13‏ · ویرایش شده
Noria Rahmani
Noria Rahmani
عکس ‏‎Noria Rahmani‎‏
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:41‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
توریالی خاوری
توریالی خاوری حوادث انقلابی در افغانستان نیاز به پژوهشهای گسترده دارد.تحلیل فوق بخشی ازین حقایق ناگوار است .سوگوارانه برخی اطلاعات کذب ونادرست که در خصوص رخداد های پیشین به برخی ذهنیتها راه یافته است،آنها در پرتو حقایق جدید مثل باور های مذهبی نمی خواهند حقایق را در روشنی اسناد وتاریخ نو بنگرند.
هر خواننده عزیز باید تصویر روشن جریانات همان زمان را در ذهن شان قرار دهند.محترم کارمل زمانی این مسئولیت را پذیرفت که حفیظ الله امین پس از کشتار های بیرحمانه اعلام داشت که یک ملیون نفر برای افغانستان کافیست .یعنی ملیونهای دیگر باید نابود شوند.ورود محترم کارمل در قدرت باعث نجات ملت ووطن گردید.
Like · پاسخ · 2 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:35‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق خاوری عزیز درود؛
من کاملآ با نگاه شما موافق هستم امید هر خواننده عزیز این رویکرد را اساس داوری خویش قرار دهد
کامگار باشید
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:55‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Wahid Wa
Wahid Wa هههههههه،
پس کی امپرلیزم شوروی کبیر می گفت،؟؟؟
واقعا مردم افغانستان مردم مورده پرست هستند تا روز که بود دیگر چیز بود حالا که مورده از آن یک بت درست کردن،،، باید به حال مردم مان کریست،،، وای وای وای
Like · پاسخ · 2 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:42‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan وحید جان عزیز درود؛
نخست هرگز فقید ببرک کارمل امپریالیسم شوروی کبیر نگفت.
افغانستان در سایه جنگ سرد تحت حملات بیش از هفتاد کشور جهان وهمه کشور های غربی قرار داشت.دولت شدیدا از لحاظ مالی ونظامی وسیاسی به حمایت شوروی نیاز داشت.شما دیدید که قطع کمکهای اتحاد شوروی باعث سقوط نظام داکتر نجیب الله شد.
باید بصیرتگرانه به رخداد های پیشین نگاه کرد.
اینجا منظور از زیارت سازی رهبران نیست،حرف بر سر نجات تاریخ است .
باید حقایق را از زیر ابر دروغ واتهام بر رویت اسناد موثق بیرون کشید ودر خصوص شخصیتها داوری نمود
تشکر از حضور شما دوست عزیز
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:53‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Omar Faiz
Omar Faiz رفیق عرفان گرامی، با این نوشته پوهشی تان که از چندین مرجع مطمئن و با صلاحیت مأخذ دارید یک بار دیگر بر حقانیت ورود قوای شوروی در افغانستان و موصیعگیری های اصولی رفیق کارمل مهر تأیید گذاشتید و بر خرمندی و دوراندیشی رفیق ببرک کارمل این مرد بی همتای مبارزات آزادی خواهانه و دادخواهانه آن مرد بزرک بیشتر از پیش تثبیت ساختید. قلم تان رسا تر باد.
Like · پاسخ · 2 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏21:36‏ · ویرایش شده

M Aref Erfan replied · یک پاسخ
Hassan Nazir
Hassan Nazir درود بر رهبر واقعی زحمتکشان افغانستان.
روح بزرگ کارمل عزیز شاد و یادش گرامی باد.
عکس ‏‎Hassan Nazir‎‏
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:30‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق حسن نظیر گران ارج درود،
از حضور پرمهر وتبارز احساس عالی تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:14‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
خراسان باستان
خراسان باستان با یک کلک نمیتوان افتاب را پنهان نمود اولا مرحوم کارمل مثل کرزی توسط عساکر شوروی به زور به افغانستان اورده شد ثانیا کارمل وقتیکه در بیانیه اش میگوید این خون های پاک عساکر شوروی در خاک ما ریخته و دوستی ما خلل ناپزیر و هیچ قدرتی نمیتواند این دوستی را از بین ببرد همه سر تعظیم فرود اوردن در برایر حتی یک عسکر شوروی بود چه رسد به افسر حالا قضاوت با شماست
Like · پاسخ · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:39‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan خراسان باستان عزیز رادرود باد؛
درک میکنم که با عینک های دودی نسبت به رخداد ها قضاوت نموده واین فاکتهای تاریخی را کنار میگذارید.ایکاش تاریخ بر سیاق دل من وتو رفتار نماید.
کارمل در یک جو آشفته قدرت براو تحمیل شد او سعی نمود ازدوستی با اتحاد شوروری برای استحکام پایه های نظامی ،سیاسی و اقتصادی نظام استفاده نماید.
بیاد باید داشت که سرباز شوروی در برابر تروریسم ،بربریت ،در مقابل تهاجمات غرب و تروریستان عربی وپاکستان در کنار ملت افغانستان ایستاد شد.
شما هرگاه به نقش کمکهای روسیه به سوریه ونجات آنکشور معتقد باشید پس نقش سرباز شوروی در برابر تروریسم جهانی را باید در افغانستان در نظر بگیرید.
امید با حوصله این نبشته را بخوانید ،سپس قضاوت نمایید
کامگار باشید
لغو پسندیدن · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:57‏
خراسان باستان
خراسان باستان دوست گرامی نگاه عاشق با نگاه غیر عاشق فرق زمین تا اسمان دارد عاشقان جز عشق هیچ چیزی دیگری مورد غلاقه شان نیست اما تاریخ گواه است و دوم در سوریه نمی رویم که روسیه چه میکند نزدیک قضاوت میکنیم در کشور خودما روسیه همین فعلا با تمام قدرت طالبان را کمک میکند اگر مسله از بین بردن تروریست هست در این زمینه چطور قضاوت خواهد کرد
Like · پاسخ · دیروز ساعت ‏00:04‏
Rah Parcham
Rah Parcham گرداننده گران ارج برگ خراسان باستان درود، از دیدگاه شما دریافتیم که شما در تعریف دوستی،دعوت،قرارداد و سپاس مشکل دارید و یا هم بخاطر تضاد در اندیشه سیاسی و یا هم خوشبینی و بدبینی شخصی قصدی این مفاهیم مجزا را در نظر نمیگیرید.در انتخاب بینش شما استقلالیت خود را دارید و هیچکس اینرا از شما نگرفته است پس چه لازم است این کج بینی و بر خود خندیدن!مگر آیا در جمله بسیار چیز هایکه افتخار فرهنگی ماست و در هرجا به ان غرور میکنیم دوستی،مهمانوازی و قدردانی هم نیست؟ پس زنده یاد ببرک کارمل غیر از این چه کرده و گفته در مقابل دوستان هم اندیشه،همسایه،همکار و فداکار خود،شما مراجعه کنید به کتاب یاداشت های سیاسی محترم کشتمند صدرعظم وقت در انجا در تمام امور مساعدت های اتحادشوروی وقت با افغانستان مستند با ارقام و زمان تحریر شده است بعد بدون هر نوع خط کشی آنرا با تاریخ مناسبات جهانی افغانستان تا امروزمقایسه کنید و با حکم شرافت و وجدان حکم کنید که آیا زنده یاد ببرک کارمل حق داشت بر آن دوستی چنان ارزش بدهد یانه؟
Like · پاسخ · 2 · 23 ساعت
خراسان باستان
خراسان باستان دوست گرامی همه دید گاها از دید شما قابل سنجش نیست دیدگاه لا اقل بیست ملیون انسان معیار است
لغو پسندیدن · پاسخ · 2 · 23 ساعت
Rah Parcham
Rah Parcham هموطن گرامی وقتی در دید فردی ما مشکل داشته باشیم در قضاوت دیدگاه بیست میلونی مطمین مرتکب گناه می شویم، آیا دیدگاه امروز مردم در مقابل شوروی و ح.د.خ.ا چگونه است؟ آیا این خود شمه ی از گفتنی های بسیار نیست؟ هنوز توده های میلونی ما فرصت به خود اندیشیدن و به برسی گذشته را نیافتن زیرا دشمنان اصلی و حاکم داخلی و بین المللی امروز این فرصت را از آنها پلان شده گرفته اند ولی تا ابد چنین نخواهد بود. ما هرگز ادعای کامل بودن و خالی از اشتباه بودن را نکردیم ما هم نواقص کمبودی و اشتباهات زیادی را داشتیم واین همه را در جریان خدمت به مردم و کشور انجام دادیم نه در خیانت به مردم ومیهن، ما در جنگ اعلام ناشده 72 ملت دشمن مردم و میهن ما با تمام جوانی درسیاست و تجربه قرار داشتیم اضافه بر آن یکنیم سال اغاز تلخ و درد اور درونی هم وجود داشت،
Like · پاسخ · 1 · 23 ساعت
Kabir Faqiri
Kabir Faqiri هر کسی که باشد خراسان میخواهد بیآموزد، آگاه در ریشه مسائل نیست روشنی اندازی برایش فایده ندارد..
Like · پاسخ · 1 · 18 ساعت · ویرایش شده
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Mohebi Zemarai
Mohebi Zemarai رفیق عرفان عزیز با تقدیم احترامات فراوان وتشکر از زحمت های جناب عالی در روشن شدن حقایق .البته به نطر بنده این رفع اتهام از رفیق کارمل وحزب دیمو کراتیک افغانستان در مورد داخل شدن قوایی شوروی در افغانستان مارا به چوکی متهمین می نشاند .در حالیکه از نگاه سیاست روز اشتباه نبود ویک ضرورت تاریخی بود هم برای افغانستان وهم برای شوروی ونتیجه بارز آن عبارت از به تعویق انداختن اشغال افغانستان توسط ناتو به اندازه ۳۰ سال ونظر به اسنادی که در این اواخر افشا شد تجاوز آمریکا را به ایران وافغانستان با نیرو های محدود افشا می کند .که این موضوع در مصاحبه برزنسکی مشاور ریگن هم واضع شده است وتایید شده که آمریکا قبل از آمدن روسها به افغانستان شروع به تمویل وتجهیز اشرار بر ضد دولت انقلابی کرده بودند واقدام پیش گیرانه ای شوروی دلیل خوبی برای مداخله آشکار آنها وجلب کشور های دیگر کاپیتالیستی در کامپین گردید .
موضوع دیگری که واضع شد اینست که رفیق نور محمد ترکی در سفر خود به مسکو خواهان اعزام نیرو های محدود شوروی از دولت وقت شوروی شده بود که در آن وقت دولت شوروی این مسله را ضرورت ندانسته ودر عوض به کمک های بلاعوض اکتفا کردند .توطیه امین که بعضی ها احتمال می دهند که در وقت بودو باشش در آمریکا به سی آی ای جذب شده بود زنگ خطری دیگری برای شوروی گردید ،اولا کسی صلاحیت قیام مسلحانه را برای امین کسی نداده بود وامین خود سرانه به این عمل اقدام کرده بود ،دوما سفیر شدن رفیق کارمل وتنزیل مقام دیگر اعضای بیوروی سیاسی توطه امین وطرفدارانش در حزب بود که تشنه قدرت بود واخرین توطه کشتن رفیق ترکی وگرفتن قدرت وانحراف از خط مشی سیاسی حزب احساس خطر شوروی را بیشتر ساخت وهم برای خونخواهی ترکی وهم برای جلوگیری از هجوم آمریکا در قدم اول ک گ ب یک گروپ مخصوص را خیلی قبل در زمان امین داخل افغانستان کرده بود با لباس افغانی ولباس سر باز های افعان که عمدتا گارد محافظ امین را در تپه تاجیبیگ تشکیل می دادند داخل افغانستان کرد ومنتطر زمان موعود بودند .تعیین جانشین امین هم برایشان کار آسان نبود از همین رو این رسالت بدوش رفیق کارمل افتید که این روز موعود بود وان گروه مخصوص در عملیاتی از قبل طراحی شده اولا امین راتوسط خانم روس کزاز ک گ ب ودر آشپز خانه امین موظف بود مسموم کردند وبعد دیگران از بیرون هجوم آورده وامین وهمراهانش که مقاومت کردند را از پای در آوردند. ما دران وقت در تاجیکستان بودیم که هفته ها قبل از ۶ جدی طیاره های بار بری اردوی شوروی را مشاهده می کردیم که به طرف جنوب یعنی افغانستان پرواز می گردند وقبل از قبل محلات استراتژیک از طرف اردوی شوروی اشغال شده بود .کسانی که در اردو بودند بپرسید ،همه می دانند که چه واقع شد وعملیات قصر آنقدر سری بود که حتی دستگاه استخبارات امین هم از آن خبر نداشت .
پس ما با صدایی بلند وبدون ترس و واهمه می گوییم که داخل شدن سرباز شوروی وکشتن امین یک ضرورت تاریخی وجلو گیری از هجوم آمریکا در منطقه که امروز عملی شد بود .چون شوروی اشغالگر نبود ،ضرورت به منابع ما نداشت وموفقیت زیوپلیتیک افغانستان وجنگ سرد عواملی بود که ما و وطن ما قربانی آن شد وهر اتهامی دیگری بالای شخصیت های حزبی وخود حزب دیمو کراتیک افغانستان واسلام واسلامیت یک تجارت سیاسیت ودلیلی است برای قانونی شدن اعمال قدرت مندان امروزی وباداران غربی آنها. وگرنه اشغال حقیقی امروز است که در قدم اول داخل شدن نیرو های ناتو آنها شروع به برآورد معادن ومنابع طبیعی ما کردند و همه سیاست دولت حتی قانون اساسی ودیگر امور ساخته مشاورین غربیست .
Like · پاسخ · 1 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:50‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق محیب زمری عزیز درود هایم نثارت باد؛
سپاسگزارم از مشارکت ونقش بارز تان درین گفتمان حساس. نگارش شما تصویر تمامنمای تاریخ است ومن کاملا با آن دید همسان دارم.تنها در یک مورد میخواهم مکث نمایم که دو عنصر را باید از هم تفکیک نمود :نقش اتحاد شوروی برای دفاع از سرزمین مان در برابر پروژه های ویرانگر وخونین غرب ،ارتجاع عرب وارتجاع منطقه با لشکر نیابتی شان .دوم مخالفت رهبری جناح پرچم، هم در ردیف رهبران بیرون مرزی وهم در داخل کمیته سازمان مخفی .
مدارک بیشمار برخلاف تبلیغات یاوه سرایان وجود دارد که فقید کارمل نمی خواست این گره با دندان باز شود.او در نظر داشت تا بوسیله خود رفقا وسازمان مخفی به اقتدار امین پایان داده شود.
Like · پاسخ · 23 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
حفیظ منصور بخش
حفیظ منصور بخش .درود بشما عرفان گران ارج قلمتان رسا و نویسا باد تمام دوستان ورجاوند مان اینجا دقیقن حقایق تاریخی زندگی و مبارزه فرزند اصیل وطن زنده یاد کارمل عزیز را خیلی خوب و عالی به بررسی گرفته اند که چراغیست برای روشنی راه بعدی مبارزه‌ای نسل جوان کشور.
Like · پاسخ · 1 · دیروز ساعت ‏00:03‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوست عزیزم حفیظ منصور فرزانه درود؛
از نگاه ژرف،تبارز احساسات عالی ومحبتهای دوستانه تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 23 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
خراسان باستان
خراسان باستان بیاید مردانه اقرار کنیم زمان بود که صاحبان یخن قاق سرخ هم دادستان هم قاضی و هم محکمه بود و بدون کدام علت امر قتل یک انسان را صادر و به هزاران هم وطن مارا بکام مرگ فرستاد و بعد جایش را داد به صاحبان ریش وپکول با همین سلاحیت و پکول تفویض صلاحیت کرد به لنگی و به قول دوستم اگر پشتون بود چه بهتر که تاحالا ادامه دارد
Like · پاسخ · 1 · 23 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan خراسان باستان عزیز درود؛حالا من وخودت به نقاط واحد نزدیک شده ایم:
فقید ببرک کارمل بخاطر همین مسئله قربانی داد وبخاطر انسداد جویبار خون که توسط امین به گردش افتیده بود این مسئولیت را قبول کرد.امین تا آن هنگام حدود ۲۵۰۰ پرچمی وصد ها خلقی مخالف خویش وده ها هزار انسان را نابود نموده بود.
فقید کارمل به چنین نظام وحشت وبربریت پایان داد ،همه زندانیان سیاسی را آزاد ساخت.
نباید سیاست شوروی سابق را با روسیه موجود مغالطه کرد.
کاربرد روابط روسیه با طالبان قابل نگرانی جدیست اما در حوزه دیگر نقش روسیه برای سرکوب تروریسم در خلیج ستودنیست
کامگار باشید
لغو پسندیدن · پاسخ · 2 · 23 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Rah Parcham
Rah Parcham
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=724192201051297&set=a.401241856679668.1073741871.100003815717857&type=3&theater
عکس ‏پیام پرچم پرچمداران‏
‏‏پیام پرچم پرچمداران‏ با ‏‎Jelani Gulshanyar‎‏ و ‏‏۲۴‏ نفر دیگر‏‏.
دسامبر 25, 2015 ·
برگی از تاریخ
اعلامیه دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان
درباره روز عزای ملی
امین جلاد و سفاک ده ها هزار تن از روشنفکران،روحانیون،کارگران،کسبه کاران وزحمتکشان دیگر…
ادامه …
Like · پاسخ · پاک کردن پیش نمایش · 1 · 23 ساعت
Rah Parcham
Rah Parcham ««« پیام تاریخی زنده یاد ببرک کارمل رهبر ملی و مردمی،رهبر زحمتکشان و روشنفکران که به میلون ها انسان وطن شــادمـانـی و امـیــد و زنــده گــی بخـشــید . به سی آی ای و شـرکا ضربه محکمی بود که بخاطر خون بیگناه هزاران انسان وطن زده شد.»»» https://www.facebook.com/video.php?v=576459712447857&set=vb.100002515008851&type=3&theater
«‏««« پیام تاریخی زنده یاد ببرک کارمل رهبر ملی و مردمی،رهبر زحمتکشان و روشنفکران که به میلون ها انسان وطن شــادمـانـی و امـیــد و زنــده گــی بخـشــید . به سی آی ای و شـرکا ضربه محکمی بود که بخاطر خون بیگناه هزاران انسان وطن زده شد.»»»‏»
01:01
Jelani Gulshanyar
فوریه 3, 2014 ·
««« پیام تاریخی زنده یاد ببرک کارمل رهبر ملی و مردمی،رهبر زحمتکشان و روشنفکران که به میلون ها انسان وطن شــادمـانـی و امـیــد و زنــده گــی بخـشــید . به سی آی ای و شـرکا ضربه محکمی بود که بخاطر خون بیگناه هزاران انسان وطن زده شد.»»»

Like · پاسخ · پاک کردن پیش نمایش · 22 ساعت
Rah Parcham
Rah Parcham

یادبود از بیستمین سـالروز جـاویدانگی زنده یاد ببرک کارملرهبر فرزانه حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مردم زحمتکش کشور عزیزمان افغانستانشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کردورهبر فرزانه مردم افغانستاناز قلم و آرشیف رفیق اسد کشتمندنوشته زیرین رابه مناسبت دهمین سالگرددرگذشت زنده یادرفیق ببرک کارمل، به تاریخ 27 نوامبرسال 2006 نوشته بودم، بیجا نخواهد بود آنرادراینجا تقدیم نمایم.شخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کردده سال آزگار از روزگاری گذشت که در خراب آباد هجرت ودر هجران وطني که در کوره آتش خونبار جنگ ميسوخت، زنده ياد ببرک کارمل يکي ازخوبترين فرزندان مادر وطن، با دلي پرخون وپشتاره ای به بزرگي تاريخ نيم قرن يک وطن ، با مرگي زودرس همه مارا داغدار ساخت.ببرک کارمل در حساسترين و تعين کننده ترين سالهای تاريخ معاصر افغانستان زيست وخود بخشي از اين تاريخ را رقم زد.در تاريکترين سالها، و در سنيني که بايد جان را به نشاط زندگي سپرد، او جانش را ، روانش را، به اميد ، به روشنائي ، به گستره خوبي ها برای مردم؛ به مبارزه در راه آزادی وسعادت انسان بخشيد: در عنفوان جواني برای پاسداری از شرف مبارزه ترقيخواهانه به زندان رفت.او درد و رنج وغم يک «ملت» را بر شانه های استوار خود کشيد. دنيای جهل وجعل چه ناروائي های ناجوانمردانه ای که در حق او نکرد . ولي چه باک !که شخصيت صخره وار انساني کارمل از ميان دود وابر و دمه وغبارناشي از تبليغات ناروامانند تنديس کشيده شده از سنگ خارا ، شفاف وبا صفا ، سرفراز وبي باک سر بلند ميکند.زنده ياد ببرک کارمل با ناهمواری های غم انگيز سالهای آخر قرن بيست زيست ورنج کشيد؛ بسان بسي از رهبران راستين انقلابي روزگار، یکي از قربانيان دوران ناميمون گذار بشريت از جريان اعتلائي مبارزه اجتماعي به دوران رکود وبد اقبالي جنبشهای ترقي خواهانه بود.اين عمری که در گذر است وناپايدار، برای انسانها چقدر عزيز است وهر کسي آن را به سادگي مصرف نميکند ولي ببرک کارمل از زمره آن سرشته هائي از انسانيت بود که زندگي را سراسر در گرو وطن وزحمتکشان آن گذاشت ودربرابر، وطن اورا تا اعماق وتا اوجهای زندگي گرامي خواهد داشت.ببرک کارمل يار کارگر ودهقان، دلسوز ومددگار مردم ورهبر روشن ضمير يک کشوربود؛ سخنراني آتشين، رهبر آگاه آينده نگر، سياستگذاری هوشمند و انساني آراسته به فضائل والای انساني.وقتيکه گرد وغبار نفس گيردورانهای گذارفرونشيند،آنگاهي که عقل انسانها بر احساس آلوده به نفرت وبد بينی وکدورت ناشي از ترسب ياوه سرائي های جارچيان جهل وجعل غلبه کند، زمانيکه تاريخ با تعقل تاريخي به سنجش گرفته شود وآنگاهيکه صفوف با خون از هم جداشده وطن رنجور مادر جلگه هموار آينده مشترک درهم آميزد: آنگاه به اضافه هزاران وصدها هزار دوست دار کنوني ببرک کارمل ،کارگر ودهقان ، کسبه کار وروشنفکر،زن ومرد، پير وجوان با يادی شور انگيز از تعلق وخدمت ببرک کارمل به همه انسانهای وطن ما، با محبت ودلي شاد ياد خواهند کرد.ببرک کارمل ميراث بزرگي از تاريخ معاصر کشور ما برای همه ترقي خواهان وعدالت پسندان است .مزيد بر ياوه سرايان زشت وبد سرشت که جوهر شفاف شخصيت انساني بزرک وبا ابهت ببرک کارمل را تخطئه ميکنند،کسان ديگری هم هستند که عليرغم وفاداری به ياد گرامي روانشاد ببرک کارمل نصايح و وصايای اورا خوب درک نکرده وتلاش صادقانه وعملي در جهت وحدت وطن پرستانه ودموکرا تيک را که چقدر برای او عزيز بود،از ياد مي برند.ببرک کارمل به تاريخ وبه ملت تعلق دارد: تاريخ را نميتوان تخطئه و ملت رانابود کرد.فرخنده باد يادگرامي ببرک کارمل رهبرگرانقدر زحمتکشان افغانستان!اسدالله کشتمندآنچه رادرزیرمیخوانید اواخر نوامبرسال2007 نوشته بودم. مورد پسندقرارگرفت وبه تاریخ 30 نوامبر بدون هیچگونه تغیری به نام مجلس موسسان نهضت فراگيردموکراسي و ترقي افغانستان منتشرگردید.رهبر فرزانه مردم افغانستانیازده سال پيش ازامروز، زنده یاد ببرک کارمل رهبر فرزانه وخردمند مردم افغانستان واز بنیان گذاران اساسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان،با جهانی که تا پای جان برای تغیير آن رزمید، برای همیشه وداع کرد.به هر اندازه ای که از تاریخ اول دسامبر سال 1996 دورتر میرویم به همان مقیاس درک ودید ما از نقش بزرگ تاریخيي که رفیق ببرک کارمل در شرایطی بسیار نا هموار وآگنده از دشواری ها ایفا نمود،روشن تر میگردد.گذشت هر روز حقانیت مجموعه زنده گی آگاهانه ببرک کارمل را متبارز تر نشان میدهد.ببرک کارمل نیم قرن تمام برای خوشبختی مردم افغانستان زنده گی خود را وقف مبارزه ای آگاهانه ودشوارانقلابی کرد.او به معنی واقعی کلمه رهبر روشن ضمیر یک ملت بود.رفیق ببرک کارمل به مثابه روشنفکر ترقی خواه یکی از بنیادگذاران عمده راه نوینی در مبارزه اجتماعی بخاطر بهروزی زحمتکشان در کشور ما بود.ببرک کارمل با درک عمیق ازاندیشه های ترقی خواهانه دوران توانست در راس حزب دموکراتیک خلق افغانستان مردم کشور رااز کوره راههای نبرد بسوی پیروزی های چشمگیری رهبری نماید.بررسی تاریخی عینی وفارغ از بغض وکینه توزی های مسلط دردورانهای شکست جنبش وگذار به مرحله جدیدنشان خواهد داد که ببرک کارمل یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ افغانستان است.در هر مرحله ای جنبشها رهبران وسمبولهای نبرد وقهرمانان مختص بخود را ارائه داده اند که کمتر از آنها میتوانند از محدوده منطقه یا جنبش یا ایديولوژی خود فراتر تاثیر گذار باشندزیرا ایفای نقش رهبر یک ملت مستلزم نه تنهااندوخته اندیشوی ودانش سیاسی واجتماعی است بلکه رهبر بایستی بتواندازتمام مردم یک کشورنماینده گی کرده واز لحاظ فکری توان گشودن راه مبارزه از میان انبوه معضلات زنده گی با جسارت وابتکار متداوم را داشته باشد.با سربلندی تمام میتوان گفت که ببرک کارمل چنین رهبری بود.عمل انجام شده و اندیشه ها وسیاستهای بزرگ ارثیه ای است که از رهبران بجا می مانند ومی توانندبرای نسلهای بعدی به عنوان معیار های عمل مبارزه وزنده گی رهنمای حرکتهای بعدی باشند .بر ما رهروان راه مبارزه بخاطر بهروزی زحمتکشان افغانستان است تا ارثیه گرانبهای معنوی زنده گی پر محتوی ببرک کارمل را با دقت مطالعه ودرک کنیم و روح اندیشه هاوابتکارات وی را در عمل روزمره بکار بندیم.تجلیل تشریفاتی از یک رهبر ضمن اینکه ضروری است، نمیتواند حلال مشکلات مبارزه اجتماعی باشد؛رهبر را باید شناخت واندیشه ها وشیوه های عمل وی را در روشنايي حقیقتهای زنده گی مورد ارزیابی واستفاده قرار داد.بناً ما اعضای نهضت فراگیررا فرامیخوانیم به مطالعه دقیق شرایط عمل وشیوه های مبارزاتی جنبش چپ افغانستان که در آن ببرک کارمل قاطع ترین نقش را ایفا نموده است، بپردازند.وفاداری به راه ببرک کارمل وفاداری به اندیشه هايي است که رهنمای عمل این شخصیت بزرگ تاریخ کشور ما بود.باید شیوه های مبارزاتی و دید ببرک کارمل از وظایف مبارزان در تطابق با وضع موجود را بکار بست.چهره با صفای انقلابی ببرک کارمل با گذشت زمان به تدریج از پشت پرده ضخیم دود چرکین تبلیغات بی پایه ودروغین جارچیان جهل وجعل با درخشش تبارز می کند.زنده باد یاد این فرزندصدیق ورهبر فرزانه مردم وطن!اسدالله کشتمند

Posted by Rah Parcham on Saturday, December 3, 2016

«‏یادبود از بیستمین سـالروز جـاویدانگی زنده یاد ببرک کارمل
رهبر فرزانه حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مردم زحمتکش کشور عزیزمان افغانستان

شخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
و
رهبر فرزانه مردم افغانستان

از قلم و آرشیف رفیق اسد کشتمند

نوشته زیرین رابه مناسبت دهمین سالگرددرگذشت زنده یادرفیق ببرک کارمل، به تاریخ 27 نوامبرسال 2006 نوشته بودم، بیجا نخواهد بود آنرادراینجا تقدیم نمایم.
شخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
ده سال آزگار از روزگاری گذشت که در خراب آباد هجرت ودر هجران وطني که در کوره آتش خونبار جنگ ميسوخت، زنده ياد ببرک کارمل يکي ازخوبترين فرزندان مادر وطن، با دلي پرخون وپشتاره ای به بزرگي تاريخ نيم قرن يک وطن ، با مرگي زودرس همه مارا داغدار ساخت.
ببرک کارمل در حساسترين و تعين کننده ترين سالهای تاريخ معاصر افغانستان زيست وخود بخشي از اين تاريخ را رقم زد.در تاريکترين سالها، و در سنيني که بايد جان را به نشاط زندگي سپرد، او جانش را ، روانش را، به اميد ، به روشنائي ، به گستره خوبي ها برای مردم؛ به مبارزه در راه آزادی وسعادت انسان بخشيد: در عنفوان جواني برای پاسداری از شرف مبارزه ترقيخواهانه به زندان رفت.
او درد و رنج وغم يک «ملت» را بر شانه های استوار خود کشيد. دنيای جهل وجعل چه ناروائي های ناجوانمردانه ای که در حق او نکرد . ولي چه باک !که شخصيت صخره وار انساني کارمل از ميان دود وابر و دمه وغبارناشي از تبليغات ناروامانند تنديس کشيده شده از سنگ خارا ، شفاف وبا صفا ، سرفراز وبي باک سر بلند ميکند.
زنده ياد ببرک کارمل با ناهمواری های غم انگيز سالهای آخر قرن بيست زيست ورنج کشيد؛ بسان بسي از رهبران راستين انقلابي روزگار، یکي از قربانيان دوران ناميمون گذار بشريت از جريان اعتلائي مبارزه اجتماعي به دوران رکود وبد اقبالي جنبشهای ترقي خواهانه بود.
اين عمری که در گذر است وناپايدار، برای انسانها چقدر عزيز است وهر کسي آن را به سادگي مصرف نميکند ولي ببرک کارمل از زمره آن سرشته هائي از انسانيت بود که زندگي را سراسر در گرو وطن وزحمتکشان آن گذاشت ودربرابر، وطن اورا تا اعماق وتا اوجهای زندگي گرامي خواهد داشت.
ببرک کارمل يار کارگر ودهقان، دلسوز ومددگار مردم ورهبر روشن ضمير يک کشوربود؛ سخنراني آتشين، رهبر آگاه آينده نگر، سياستگذاری هوشمند و انساني آراسته به فضائل والای انساني.
وقتيکه گرد وغبار نفس گيردورانهای گذارفرونشيند،آنگاهي که عقل انسانها بر احساس آلوده به نفرت وبد بينی وکدورت ناشي از ترسب ياوه سرائي های جارچيان جهل وجعل غلبه کند، زمانيکه تاريخ با تعقل تاريخي به سنجش گرفته شود وآنگاهيکه صفوف با خون از هم جداشده وطن رنجور مادر جلگه هموار آينده مشترک درهم آميزد: آنگاه به اضافه هزاران وصدها هزار دوست دار کنوني ببرک کارمل ،کارگر ودهقان ، کسبه کار وروشنفکر،زن ومرد، پير وجوان با يادی شور انگيز از تعلق وخدمت ببرک کارمل به همه انسانهای وطن ما، با محبت ودلي شاد ياد خواهند کرد.
ببرک کارمل ميراث بزرگي از تاريخ معاصر کشور ما برای همه ترقي خواهان وعدالت پسندان است .مزيد بر ياوه سرايان زشت وبد سرشت که جوهر شفاف شخصيت انساني بزرک وبا ابهت ببرک کارمل را تخطئه ميکنند،کسان ديگری هم هستند که عليرغم وفاداری به ياد گرامي روانشاد ببرک کارمل نصايح و وصايای اورا خوب درک نکرده وتلاش صادقانه وعملي در جهت وحدت وطن پرستانه ودموکرا تيک را که چقدر برای او عزيز بود،از ياد مي برند.
ببرک کارمل به تاريخ وبه ملت تعلق دارد: تاريخ را نميتوان تخطئه و ملت رانابود کرد.
فرخنده باد يادگرامي ببرک کارمل رهبرگرانقدر زحمتکشان افغانستان!
اسدالله کشتمند

آنچه رادرزیرمیخوانید اواخر نوامبرسال2007 نوشته بودم. مورد پسندقرارگرفت وبه تاریخ 30 نوامبر بدون هیچگونه تغیری به نام مجلس موسسان نهضت فراگيردموکراسي و ترقي افغانستان منتشرگردید.
رهبر فرزانه مردم افغانستان
یازده سال پيش ازامروز، زنده یاد ببرک کارمل رهبر فرزانه وخردمند مردم افغانستان واز بنیان گذاران اساسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان،با جهانی که تا پای جان برای تغیير آن رزمید، برای همیشه وداع کرد.
به هر اندازه ای که از تاریخ اول دسامبر سال 1996 دورتر میرویم به همان مقیاس درک ودید ما از نقش بزرگ تاریخيي که رفیق ببرک کارمل در شرایطی بسیار نا هموار وآگنده از دشواری ها ایفا نمود،روشن تر میگردد.گذشت هر روز حقانیت مجموعه زنده گی آگاهانه ببرک کارمل را متبارز تر نشان میدهد.
ببرک کارمل نیم قرن تمام برای خوشبختی مردم افغانستان زنده گی خود را وقف مبارزه ای آگاهانه ودشوارانقلابی کرد.او به معنی واقعی کلمه رهبر روشن ضمیر یک ملت بود.
رفیق ببرک کارمل به مثابه روشنفکر ترقی خواه یکی از بنیادگذاران عمده راه نوینی در مبارزه اجتماعی بخاطر بهروزی زحمتکشان در کشور ما بود.
ببرک کارمل با درک عمیق ازاندیشه های ترقی خواهانه دوران توانست در راس حزب دموکراتیک خلق افغانستان مردم کشور رااز کوره راههای نبرد بسوی پیروزی های چشمگیری رهبری نماید.بررسی تاریخی عینی وفارغ از بغض وکینه توزی های مسلط دردورانهای شکست جنبش وگذار به مرحله جدیدنشان خواهد داد که ببرک کارمل یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ افغانستان است.
در هر مرحله ای جنبشها رهبران وسمبولهای نبرد وقهرمانان مختص بخود را ارائه داده اند که کمتر از آنها میتوانند از محدوده منطقه یا جنبش یا ایديولوژی خود فراتر تاثیر گذار باشندزیرا ایفای نقش رهبر یک ملت مستلزم نه تنهااندوخته اندیشوی ودانش سیاسی واجتماعی است بلکه رهبر بایستی بتواندازتمام مردم یک کشورنماینده گی کرده واز لحاظ فکری توان گشودن راه مبارزه از میان انبوه معضلات زنده گی با جسارت وابتکار متداوم را داشته باشد.با سربلندی تمام میتوان گفت که ببرک کارمل چنین رهبری بود.
عمل انجام شده و اندیشه ها وسیاستهای بزرگ ارثیه ای است که از رهبران بجا می مانند ومی توانندبرای نسلهای بعدی به عنوان معیار های عمل مبارزه وزنده گی رهنمای حرکتهای بعدی باشند .بر ما رهروان راه مبارزه بخاطر بهروزی زحمتکشان افغانستان است تا ارثیه گرانبهای معنوی زنده گی پر محتوی ببرک کارمل را با دقت مطالعه ودرک کنیم و روح اندیشه هاوابتکارات وی را در عمل روزمره بکار بندیم.
تجلیل تشریفاتی از یک رهبر ضمن اینکه ضروری است، نمیتواند حلال مشکلات مبارزه اجتماعی باشد؛رهبر را باید شناخت واندیشه ها وشیوه های عمل وی را در روشنايي حقیقتهای زنده گی مورد ارزیابی واستفاده قرار داد.بناً ما اعضای نهضت فراگیررا فرامیخوانیم به مطالعه دقیق شرایط عمل وشیوه های مبارزاتی جنبش چپ افغانستان که در آن ببرک کارمل قاطع ترین نقش را ایفا نموده است، بپردازند.
وفاداری به راه ببرک کارمل وفاداری به اندیشه هايي است که رهنمای عمل این شخصیت بزرگ تاریخ کشور ما بود.باید شیوه های مبارزاتی و دید ببرک کارمل از وظایف مبارزان در تطابق با وضع موجود را بکار بست.
چهره با صفای انقلابی ببرک کارمل با گذشت زمان به تدریج از پشت پرده ضخیم دود چرکین تبلیغات بی پایه ودروغین جارچیان جهل وجعل با درخشش تبارز می کند.
زنده باد یاد این فرزندصدیق ورهبر فرزانه مردم وطن!
اسدالله کشتمند‏»
09:05
‏۲۷۰‏ بازدید
Rah Parcham
‏دسامبر 4‏، ساعت ‏00:30‏ ·
یادبود از بیستمین سـالروز جـاویدانگی زنده یاد ببرک کارمل
رهبر فرزانه حزب دموکراتیک خلق افغانستان و مردم زحمتکش کشور عزیزمان افغانستان

شخصيتي که با تاريخ عمر خوا…
ادامه …
Like · پاسخ · پاک کردن پیش نمایش · 22 ساعت
Rah Parcham
Rah Parcham

« مردم را نمی توان برای همیش فریب داد»

دستگیر « صادقی »« مردم را نمی توان برای همیش فریب داد»ششم جدي ـ روز سقوط رژيم اميندر جريان دو هفته اخير بمناسبت بيست و پنجمين سال روز ورود قوتهاي اتحاد شوروي به افغانستان در مطبوعات داخل کشور و برخي از رسانه هاي بين المللي که بصورت اختصاصي براي افغانها نشرات دارند ظاهرا زير نام تحليل و کاوش اين رويدادي بسيار بزرگ که بالاي وضعيت و روند انکشافات بعدي تاريخي در مقياس جهاني تاًثير عميق بجا گذاشت، کارزار هم آهنگ تبليغاتي وعمدتا برخورد يک جانبه و سطحي سازماندهي گرديد. بايد اذعان نمود که تعدادي از شخصيتهاي اگاه با سهمگيري در توضيح مسايل و بازگوي خاطرات شان به معلومات شنوندگان افزودند؛ ولي متاسفانه سهم و نقش اين کته گوري بسيار محدود بود.بجا بود تا پس از سپري شدن ربع قرن، اين رويداد با ديد عميق تاريخي و با دماغ سرد ريشه يابي ميگرديد و به بررسي گرفته ميشد؛ زواياي تاريک و گره هاي کور آن که تا حال باز نشده، باز ميگرديد و روشن ميشد؛ شخصيت هاي کليدي افغاني که شاهد مستقيم تصميم گيري ها در جريان حوادث هولناک کشور بودند، همه يي آنچه را که ميدانستند و به درد تاريخ مي خورد، صادقانه براي آگاهي مردم و نسلهاي آينده مي گفتند، تا بدين وسيله درسهاي با اهميتي که از اين رويداد بزرگ تاريخي که افغانستان در معراق آن قرار داشت به دست مي آمد و با مسووليت به نسلهاي امروز و فرداي کشورانتقال داده ميشد. متاسفانه چنين نشد و عجالتا اين فرصت مساعد نيز از دست رفت.در ارتباط به اين رويداد بزرگ ، ده ها کتاب و اثر ارجمند و صدها مقاله يي با محتوا و گفت و شنود هاي اختصاصي در رسانه هاي چاپي، صوتي و تصويري جهان به نشر رسيده است؛ و حتا موسسا ت تحقيقاتي بين المللي در کشورهاي مختلف اين مساله را به بررسي گرفته و بازيافته هاي شان را بدسترس علاقمندان گذاشته اند. سازمانهاي بزرگ امنيتي و گردانندگان مسوول ارگانهاي سياست ساز و مجري سياستها ، هرکدام به نحوي تلاش نموده اند تا در اين به اصطلاح فتح بزرگ ( سقوط نظام شوروي ) نشان انگشت خود را به نمايش گذارند و هر چه بيشتر خود را برجسته سازند و نقش نيروهاي افغاني را به سطح مجريان بي خاصيت برنامه هاي شان تنزل دهند . نبايد فراموش کرد که حتا تمام اسناد حزب کمونست اتحاد شوروي که يک بخشي بسيار با اهميت از تاريخ آن کشور را ميساخت حراج گرديد و اکنون به زبانهاي مختلف نيز ترجمه شده ومورد استفاده قرار دارد.حالا اين پرسش مطرح ميگردد که چرا پس از سپري شدن ربع قرن و با به دست داشتن اين همه آثار و اسناد با اعتبار، يکبار ديگر با ارائه برنامه هاي فرمايشي ، گريز از مسايل اساسي ، طرح سوالهاي بي پايه و جوابهاي تکراري و کاملا نادرست و بالاخر تکرار سناريوهاي تبليغاتي دوران جنگ سرد و بخصوص دهه هشتاد افغانستان، آنهم نه در سطح جهاني که اصولا نميتواند با چنين افتضاح مطرح باشد ، بل صرف بمنظور بازي با افکار عامه داخل کشور و در نهايت تحريف آن اقدام بعمل مي آيد ؟احتمالا سطح بلند آگاهي سياسي مردم و مطالبات عادلانه و انساني آنها ، ناشي از کار و مبارزه پيگير و دقيق نيروهاي ترقي خواه در جهت تاًمين آزادي و عدالت اجتماعي ـ بخصوص در دهه هشتاد ـ هنوز هم موجب آزار است و حتا رژيمهاي ارتجاعي جهادي ـ طالبي نيز نتوانستند با خشنترين شيوه ها آن را از بين ببرند. حالا " روشنفکران " و قلم بدستاني که هنوز هم بر اساس عقده هاي چرکين ناشي از تبليغات جنگ سرد و ده ها عامل ديگر پيوند شان را با نيرو هاي ارتجاعي نبريده اند و در اين راستا همچنان به خدمت ادامه ميدهند، خواستند با استفاده از اين فرصت يک کارزار جديد تبليغاتي و کاملا يکجانبه، بمنظور ضعيف و خنثي ساختن آنچه در طي اين سالهاي طولاني با قبول قرباني هاي بزرگ بدست آمده را ، سازمان دهند.اشتراک بسيار گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري نشان داد که مردم افغانستان تا چه حد از آشي دهن سوزي که براي مردم پخته شده بود نفرت دارند و کسب کمتر از يک در صد آرا براي آن رهبري که با بلند داشتنن آرمانهاي " جهاد " به صحنه آمده بود و براي توجيه اين آرمانها در جريان سالهاي طولاني جنگ تحميلي هزار ها مليون دالر مصرف شده بود، خود دليلي براي اثبات اين ادعا است. مردم در کوره سوزان زنده گي با گوشت و پوست و استخوان خود ، چندي و چوني نيات گوناگون و همچنان چگونگي اين حوادث را با بازيگران اصلي آن به خوبي تجربه کرده و چيزهاي آموخته اند که نميشود آن را به ساده گي از آنها گرفت و يکبار ديگر و اينبار از طريق " نرم افزار ها " بالاي مردم تحميل کرد.پس از سپري شدن اين همه سالها و غمهاي بيکران مردم، از دست رفتن هستي مادي و معنوي کشو، آتش سوزي ها و دربدري ها، که فعلا فرصت مساعد براي وفاق و اتحادي پارچه هاي ازهم جدا شده مردم تا حدودي ميسر گرديده و سياست آشتي ملي در سرخط کار جامعه بين المللي در افغانستان، بمنطور پروسه توسعه سياسي و تقويت حاکميت دولت مرکزي در مناطق مختلف کشور و به صورت فشرده، روند دولت سازي در افغانستان قرار دارد، دامن زدن به همچو تبليغات زهر آگين را مغاير منافع و مصالح ملي افغانستان ميدانم. به اين باورم که دامن زدن به چنين تبليغات موجب تاًثر يک کتله عظيمي که صادقانه در خدمت مردم خويش و بازسازي و نوسازي آن مشغول اند ميگردد و به روند مصالحه صدمه ميرساند. البته اين بدان معني نيست که مسايل جانسوز اين دوران به بررسي گرفته نشود و درسهاي بزرگ تاريخي از آن استنتاج نگردد، و مردم به يکباره همه يي اين تراژيدي را فراموش نمايند.جالبتر اين که از " تهاجم " اتحاد شوروي با اين همه شور و هيجان و تکرار همان تبليغات زهرآگين دهه هشتاد، در زمان و فرصتي يادبود به عمل مي آيد که عملا نيروهاي ايالات متحده امريکا و ناتو در کشور حضور دارند. اين نيروها با استفاده از فن آوري بسيار پيشرفته نطامي و تکتيک هاي اختصاصي در سراسر افغانستان عمليات گسترده يي را به پيش مي برند و در هرعمليات تعداد بزرگي از مردم به شمول زنان و اطفال جان خود را از دست ميدهند و سخت متضرر ميگردند. آنها در تمام نقاط ستراتيژيک افغانستان پايگاه هاي بسيار مجهز نظامي ايجاد نموده اند.براي مردمي که متضرر ميگردند و خانه و کاشانه شان را از دست ميدهند و کشته هاي شانرا با غم و اندوه فراوان به خاک مي سپارند و فرزندان شان را در زندانهاي مخوف اسير مي بينند ، عمليات نظامي شوروي و امريکا نميتواند کدام تفاوتي باهم داشته باشند. براي هر انسان ساده ، تجاوز، تجاوز است و سياه و سفيد و يا سرخ و آبي نمي شناسد.در بسياري موارد اين دو " تهاجم " شباهت هاي کامل دارند. خصوصيات مشترک هر دو را ميتوان به گونه بسيار فشرده چنين جمع بندي کرد:1ـ شوروي بخاطر تامين امنيت سرحدات جنوبي خود که از جانب نيروهاي ارتجاعي و امپرياليستي به مخاطره افتاده بود، دست به عمليات نظامي زد. ايالات متحده امريکا نيز بخاطر تامين امنيت کشور خود که از جانب نيروهاي تيرورستي تهديد شده بود اقدام به عمليات نظامي کرد.2ـ هر دو کشور بخاطر سقوط رژيمهاي منفور" امين و طالب " که هر دو را خود به وجود آورده بودند دست به کار شدند.3ـ شوروي ادعا ميکرد و امريکا نيز ادعا مي نمايد تا زماني که امنيت در افغانستان تامين نگردد، اين کشور را ترک نمي کند.4ـ بخاطر موجوديت قوتهاي نظامي شان و به دوش کشيدن بارجنگ و کشته شدن فرزندان شان در اين راه ، هر دو خود را مستحق ميدانستند و ميدانند که در تصاميم سياسي مربوط به افغانستان حرف آخر را بزنند.5ـ هر دو کشور بخاطر تامين اهداف ستراتيژيک خويش در افغانستان پول بسيار فراوان و هنگفتي را مصرف کرده و يا مي نمايند.6ـ خون فرزندان هر دو کشور خاک افغانستان را رنگين ساخته است.آنچه که اين دو " تهاجم " را از هم متبارز ميسازد عبارت اند از :1ـ شوروي سرحدات مشترک و طولاني با افغانستان داشت و نا امني در خانه همسايه را به ضرر خويش مي ديد و امريکا در آنسوي ابحار و هزاران کيلومتر دور از اين کشور قرار دارد.2ـ شوروي حتا بدون مشوره با دوستان بسيار نزديک دست به عمل زد در حالي که امريکا توافق جامعه جهاني را براي اين اقدام به دست آورد.3ـ در مقابل هجوم شوروي يک جبهه بسيار بزرگ و عظيمي با همه امکانات و توانايي ها، عملا فعال گرديد؛ ولي در مقابل امريکايي ها کدام مقاومت و مخالفت سازمان يافته دولتي وجود ندارد.4ـ شوروي ها هيچگاه پايگاه مستقر و منظم نظامي صرفا براي قوتهاي خويش در افغانستان اعمار نکردند و عمدتا اين قطعات در خيمه ها و ساختمانهاي موقت و صحرايي اقامت داشتند. در حالي که قوتهاي امريکا همه در پايگاه هاي مستحکم نظامي به سر مي برند.5ـ شوروي ها در افغانستان زندانهاي اختصاصي نداشتند، در حالي که امريکايي ها بنابر گزارش رسانه ها بيش از بيست زندان اختصاصي دارند. چگونگي وضعيت و رفتار ناهنجار در اين زندانها توسط سازمانهاي نظارت بر حقوق بشر بازتاب گسترده داشته است.6ـ شوروي ها يکجا با قوتهاي افغاني در عمليات سهم ميگرفتند و نيروهاي افغاني عمدتا در خط مقدم جبهه ميبودند و در تلاشي ها و جستجوها، کارمندان سياسي به شمول زنان افغان نيز سهم ميگرفتند. امريکايي ها عمدتا عمليات نظامي را بنابر نبود اردوي ملي مسقلانه به پيش ميبرند و ناديده گرفتن رسوم و عنعنات مردم نيز موجب شکايت زياد گرديده است.شايد ده ها مورد ديگر هم وجود داشته باشد که مورد بحث نيست. براي ادامه بحث ميخواهم چند مساله را برجسته سازم و ديدگاه هاي خود را متکي بر اسناد و تحليلها به گونه بسيار فشرده پيش کش نمايم.1ـ انگيزه ورود نيروهاي شوروي :در ارتباط به علل و انگيزه هاي ورود نيروهاي شوروي به افغانستان ، وريانت هاي متعددي ارائه و به بررسي گرفته شده است. از انتقام جويي شخصي بريژنف در برابر قتل نور محمد تره کي و آنهم به خاطري که چندي قبل موصوف مهمان وي بود، چرخش يکصدوهشتاد درجه يي امين در برابر شوروي ها و سادات شدن وي، اشغال افغانستان عملا توسط امريکايي ها و جبران مواضع از دست رفته در ايران، تا همان رويا هاي دوران استعمار يعني رسيدن روسها به آبهاي گرم و غيره و غيره. اگر هرکدام از اين وريانتها با دقت و وسواس به بررسي گرفته شود ، بي پايه بودن آنها به سرعت برملا ميگردد. چسپيدن به همچو تحليل ها بيشتر خصوصيت ژورنالستيک دارد و مورد علاقه ذهن هاي آسانگير است و به درد سوژه هاي سرگرم کننده اخباري ميخورد تا يک بررسي علمي. معمولا تحليلگران افغاني، اين مساله خيلي ها با اهميت را صرفا در محدوده افغانستان به محاسبه ميگيرند. فراموش ميگردد که اين مساله عمدتا به دو ابرقدرت جهاني همان روز يعني اتحاد شوروي و ايالات متحده امريکا با متحدان شان ارتباط مي گرفت و در شطرنج بازي هاي بزرگ سياسي، افغانستان صرفا يک مهره بود.در آن دوران سياست ديتانت و تشنج زدايي ميان شرق و غرب بنابر يک سلسله تغييرات دروني و فشار حلقات معيين در غرب و بخصوص امريکا که به اين روند باور نداشتند و آن را به نفع اتحاد شوروي ميدانستند و طرفدار اقدامات تهاجمي عليه شوروي بودند، در حالت ضعف و کاهش قرار گرفته بود. طيف وسيعي از عوامل منطقه يي و جهاني بر تصميم مداخله تاًثير گذاشتند. از آنجمله، کنگره امريکا توافق سالت 2 را تصويب نکرد. طرح هاي امريکا براي بکارگيري موشکهاي ميان برد در اروپا و موافقت صدراعظم آلمان براي گسترش موشکها و کسب حمايت حزب سوسيال دموکرات در اين مورد، اعلاميه شوراي ناتو در12 دسمبر که ايالات متحده امريکا به تعداد 464 موشک کروز " تام هاواک " و 108 موشک انداز " پرشنک 2 " را براي استقرار آماده ميکند ، شوروي را در وضعيت خيلي بد قرار داد. با اين اعلام، پوليت بيروي حزب کمونيست اتحاد شوروي در همان روز تشکيل جلسه داد و مساله افغانستان در همين جلسه به حل و فصل رسيد و تمام بحث هاي سابق در باره اثرات منفي مداخله شوروي در غرب ناگهان به فراموشي سپرده شد.امريکا قوي ترين هم پيمان در منطقه يعني ايران را نيز از دست داده بود و آنهم به نحوي که با اين تغيير موافق بود و در آن به گونه يي سهم داشت؛ ولي عواقب اين چرخش عظيم را درست محاسبه نکرده بود. فکر ميشد که جاي رژيم بي اعتبار شاه در ايران را يک رژيم بالنسبه ملي و مذهبي مي گيرد و با برخي از گردانندگان اصلي انقلاب روابط معييني نيز وجود داشت. برعکس، رژيم بعد از انقلات از کنترول خارج گرديد و عملا به يک موضيع کاملا ضد امريکايي مبدل گرديد که در آن نيروهاي چپ و بخصوص حزب توده ايران نقش عمده را بخصوص در عرصه هاي نشراتي و نظامي بدست گرفته بودند. ايران به يک کانون عمده نگراني هاي امريکا که تا امروز همچنان ادامه دارد، مبدل گرديد. در آن دوران ديپلوماتهاي امريکايي در ايران به اسارت گرفته شده بودند و رسانه هاي ايران به بدترين شکل از اين واقعه سوء استفاده ميکردند و در تهيج مردم عليه امريکا وسيعا اثر ميگذاشتند. محافل خاصي درامريکا بخصوص در قواي مسلح در صدد جبران موقعيتي بودند که پس از سقوط رژيم شاه از دست داده بودند. به بهانه آزاد سازي گروگانها ، مساله حمله بالاي ايران در دستور روز قرار گرفته بود. نيروهاي واکنش سريع امريکا با امکانات بسيار بلند در خليج فارس جابجا گرديده بودند.نگارنده به اين باور است که برعلاوهً تحولاتي که در اروپا رخ داده بود، شوروي ها از امکان مداخله مستقيم و نظامي امريکا بالاي ايران سخت در تشويش بودند. زماني که از طريق چينل هاي مربوط اطمينان حاصل کردند که امريکا در صدد حمله بالاي ايران است، آنها موضوع هجوم بالاي افغانستان را سرعت بخشيدند و به عنوان پيشگيري و مقابله با اقدام امريکا، مساله اقدام نظامي در افغانستان را که قبلا در تمام سطوح با آن مخالفت داشتند و آن را رد ميکردند ، بمثابه وظيفه تاًخير ناپذير روي دست گرفتند. عمليات نظامي امريکا براي نجات گروگان گيرها محدود و نا تمام گذاشته شد و از عمليات بزرگ هم خبري نشد و شوروي فريب اين مانور را خورد و عملا داخل افغانستان گرديده بود.اگر امريکا براي بدست آوردن مجدد امتياز هاي از دست رفته و خيلي بزرگ ستراتيژک در ايران، يک حمله وسيع و همه جانبه را عليه آنکشور انجام ميداد، انگاه احتمال اين که شوروي داخل خاک پاکستان گردد و از آن طريق به بحر هند برسد، خيلي افزايش مي يافت. بايد در نظر داشت که در آن زمان کدام تحرکات بزرگ نطامي در آن طرف سرحد در خاک پاکستان به کمک امريکا که بايد در مقابله با آن اقدام صورت ميگرفت و امنيت افغانستان را تهديد ميکرد، اصلا وجود نداشت.بنابر همين دلايل است که اردوي چهل در افغانستان ـ در مرحله اول ـ وظيفه مشخص محاربوي نداشت و چنين تصور ميشد که آنها صرف در پادگانهاي نظامي براي اجراي وظايف بعدي و بزرگتر آماده ميگردند و در جنگهاي داخلي افغانستان سهم نمي گيرند. تشکيل و ساختار اردوي چهلم با سلاح هاي بسيار سنگين و راکتهاي دور برد و ميان برد نيز احتمالا به همين منظور بوده باشد.براي قدرتهاي بزرگ يا بهتر است بگويم " امپراتوري ها " همواره اهداف و سياستهاي بزرگ مطرح است و هيچگاه سرنوشت يک شخص و يا گروه و ساير مسايل کوچک آنها را به حرکت نمي آورد و وادار نمي سازد تا به عمليات بزرگ نظامي دست زنند، و آنهم در شرايطي که توازن قوا به نحوي در سطح بين المللي بوجود آمده باشد. براي قدرت هاي بزرگ در طول دورانها ي تاريخي همواره حفظ امپراتوري، تقويه و تحکيم آن مطرح بوده است و هر از گاهي که اين مولفه به خطر مواجه گرديده، آنها بي رحمانه از موجوديت و حاکميت خود دفاع کرده اند و در اين راه ملتهاي زيادي را به قربانگاه برده اند.اسناد و آثار فراواني که به نشر رسيده، گواه بر اين است که اين امريکايي ها بودند که با تطبيق سياستها و مانورهاي خيلي ماهرانه و دقيق، پاي اتحاد شوروي را به افغانستان کشانيدند و دريک جنگ فرسايشي و طولاني افغانستان را به باتلاق اين کشور مبدل گردانيدند. افغانستان براي شوروي " پاشنه آشيل " نبود؛ ولي به اين پاشنه مبدل گرديد و در نهايت اتحاد شوروي در اين بازي هاي بسيار پيچيده و ظريف بازنده شد. در نتيجه اين بازي، افغانستان و مردم ستمديده اين کشور، گوشت دهن توپ منافع قدرتهاي بزرگ گرديد و در ختم اين بازي فراموش شد و به دست اربابان کوچک منطقه يي و وابستگان داخلي شان به خاک سياه نشست. در نهايت از خاکستر اين حوادث، هيولايي سربلند کرد که دقيقا صلح و امنيت بين المللي را تهديد ميکند.قابل ياد آوري است که تعدادي از جنرلان شوروي که نتوانستند در " فتوحات " افتخاراتي بدست آورند ، مذبوحانه تلاش نموده اند تا در آثاري که از خود به جا گذاشته اند به گونه يي يک " بلاگردان " پيدا کنند و همه ملامتي ها را به گردن آن اندازند. از نظر آنها اين بلا گردان، حزب دموکراتيک خلق افغانستان و بخصوص جناح پرچم و رهبري سياسي جمهوري دموکراتيک افغانستان بوده که همواره با نفرت و انزجار از آنها ياد شده است. اين جنرالان که در دنباله رو ي از سياستمداران فاسد و بدنام حتا نتوانستند وظايف ميهني و قانوني شان را در حفظ حاکميت و تماميت اتحاد شوروي انجام دهند، هنوز هم برده وار در دفاع و توجيه همان خط سياسي قرار دارند و براي خود اجازه نميدهند تا مغاير آن شرافتمندانه حقايق را ابراز بدارند.2ـ ورود قطعات شوروي به افغانستان :اسناد و مدارکي که زمان ورود قطعات شوروي به افغانستان را تثبيت ميکند ، وجود دارد و اکثر تحليل گراني مسايل افغانستان از آن استفاده کرده اند. مبتني بر اين مدارک، آمادگي هاي نظامي درماه اگست 1979 آغاز گرديد. در آغاز ماه اکتوبر ده ها هزار نفر قواي احتياط عمدتا از آسياي مرکزي در فرقه هاي موتردار پياده بسيج شدند. به تاريخ 29 نومبر قوتهاي هوابرد شماره 105 به خاطر تقويت نيروهاي که قبلا در ماه جولاي به پايگاه هوايي بگرام رفته بودند به آن پايگاه اعزام گرديدند. اين قطعات شامل 2500 نفر ميشدند و تا تاريخ ششم دسمبر تکميل گرديدند. در همين روز از جانب شوروي تصميم گرفته شد تا قوتهاي مخصوص جي آر يو به کابل فرستاده شوند. در روزهاي هشتم تا دهم دسمبر قطعات اضافي شامل شش صد نفرسرباز با قطعات جابجا شده در بگرام يکجا شدند و ده روز بعد به شمال سوق داده شدند تا امنيت شاهراه و تونل سالنگ را تامين نمايند. در 12 دسمبر سربازان قطعه 105 در ميدان هوايي کابل ديده شدند. در بين 11 تا 15 دسمبر به تعداد 280 هواپيماي ترانسپورتي در مسکو و جمهوري هاي آسياي ميانه براي انتقال سربازها آماده گرديد. و به تاريخ 24 دسمبراولين گروه هاي منظم از نيروهاي شوروي از طريق هوا در ميدان هوايي کابل فرود آمدند.مردم کابل در آن روزها و شبهاي حساس شاهد ايجاد پل هوايي از ميدان هاي هوايي جمهوري هاي شوروي به کابل بودند و بدين وسيله صدها پرواز منظم طياره هاي با توناژ بزرگ که سرباز و وسايل نظامي به شهر کابل انتقال ميدادند را مي ديدند. برخي اهالي شهر به گونه مزاح ميگفتند : " چه حال است ، کفترهاي ماما، هيچ ما را به خواب نمي ماند " و تمام شهر به نحوي آگاه شده بودند و تعدادي که در مسير ميدان هوايي رفت و آمد داشتند ، حتا نطامي هاي شوروي را که امنيت ميدان هوايي کابل را گرفته بودند نيز ديده بودند.بنابران در چنين وضعيت چگونه امکان دارد که اعضاي محترم دفتر سياسي رژيم امين متوجه اين ورود نشده باشند. زماني که اعضاي محترم براي تشکيل جلسه دفتر سياسي به قصر تپه تاج بيگ تشريف ميبرند بازهم متوجه سربازان شوروي که امنيت اطراف قصر را تامين کرده بودند نمي شوند ! به احتمال قوي، امين در اين جلسه، مساله ورود قطعات شوروي به افغانستان و پشتي باني دولت شورا ها را از حاکميت انقلابي، با افتخار و غرور به اطلاع شاملين جلسه رسانيده باشد، تا بدين وسيله از دشمنان درون حزبي زهر چشم گرفته و آنها را از حمايت قاطع شوروي از حاکميت خود مطمئين سازد؛ و حتي ميخواست اين افتخار را از طريق راديو و تلويزيون به اطلاع مردم و بخصوص دشمنان بيرون حزبي خود نيز برساند که مجال نيافت. حقيقت اين است که امين و شرکا نميدانستند که اين قوتها وظايف ديگري در پيشرو دارند و خلع آنها از قدرت يکي از اين وظايف است. ششم جدي روز سقوط رژيم امين است ، نه آنطوري که معمولا گفته ميشود، تاريخ ورود نيروهاي شوروي به افغانسان.آقاي پينجشيري در ارتباط به آخرين جلسه بيروي سياسي به روز ششم جدي ميگويد که " سرانجام امين به ساعت يازده قبل از ظهر وارد اتاق جلسه گرديد. او با عرض پوزش و احوال پرسي جلسه دفتر سياسي را داير کرد. در زمينه موضوع ملاقات خويش با سفير شوروي مقيم کابل چنين گزارش داد که سفير کبير شوروي به قدر ويتنام به افغانستان مساعدت تخنيکي (فني)، نظامي و مالي ميرساند و کشور ما را در مقابل دخالت و مداخله پاکستان و ديگر نيروهاي ارتجاعي منطقه تنها نمي گذارد. هنوز نتايج عبور مهمانان ناخوانده از مرز مشترک افغانستان و شوروي سابق ارزيابي نگرديده بود که به اتاق طعام دعوت شديم. همگي شروع به خوردن سوپ آميخته با مواد زهردار کردند. " جمله اخير شان که هنوز نتايج مهمانان ناخوانده از مرز مشترک … ارزيابي نگرديده بود خود بيانگر آن است که اين ورود بايد مطرح شده باشد. اين يکي از گره هايي است که بايد باز ميگرديد وعلاقمندان مسايل افغانستان سخت مايل به شنيدن حقايق در اين باره بودند.3ـ قتل امين :بار ديگر اسناد گواهي ميدهند که شوروي ها مايل به قتل امين نبودند. در مرحله اول حين بازگشت تره کي از هاوانا مقامات بلند نظامي در رژيم امين به شمول سروري توطئه قتل امين را چيده بودند ولي با مطلع شدن روسها از اين توطئه، موضوع از طريق سازمان امنيتي شوروي به امين اطلاع داده مي شود و امين مسير راه را تغيير مي دهد و از مرگ حتمي نجات مي يابد. روي همين اعتماد در جلسه يي که قرار است تا با اشتراک امين، انکشافات بعدي بررسي گردد، وي حاضر ميشود تا صرف با تضمين و اشتراک سفير شوروي در افغانستان، در آن جلسه اشتراک کند. در هر دو مرحله اين رقباي سياسي امين در رژيم بودند که قصد کشتن وي را داشتند. شوروي ها درصدد بودند مانع زورآزمايي خونين بين امين و رقباي وي گردند. با وجود آن که تمام مساعي شوروي براي ايجاد رهبري دموکراتيک ملي با پايه هاي وسيع، توسعه پايه هاي حاکميت، متوقف ساختن سياستهاي افراطي رژيم و تامين مجدد وحدت حزب دموکراتيک خلق افغانستان ( جناح خلق و پرچم ) که به طرح " سافرونچوک " شهرت دارد ناکام ماند، آنها تا اخير به اين تلاشها ادامه دادند. بر اساس طرح واسلي سافرونچوک ، بمنظور تقويت سياسي رژيم در برابر مخالفان، قرار بود رهبري دولت به يک شخص غير حزبي " نور احمد اعتمادي " و نصف پستهاي کابينه هم به غير حزبي ها سپرده شود. سفارت امريکا نيز در جريان اين تلاشها قرار داشت.جالب است که چرا امين با وجود مخالفتهاي خودخواهانه و لجوجانه عليه طرح هاي سياسي محافل ديپلوماتيک شوروي و بالاخر حتا قتل نور محمد تره کي و همچنان قتل نور احمد اعتمادي که با بسيار عجله سازماندهي گرديد، هنوز هم به شوروي ها اعتماد و اطمينان کامل داشت ؟ وي نه تنها امنيت اقامتگاه خود را به عهده آنها گذاشت بل حتا پزشک وعمله قصر و امور پخت و پز قصر را نيز به اختيار آنها گذاشت. بسياري ها به اين عقيده اند که اگر امين از همان سوپ لذيذ (!) کمي بيشتر صرف ميکرد شايد تا به حال زنده ميبود ! ريشه هاي اين اعتماد را بايد در سياستهاي دوگانه ارگانهاي متفاوت شوروي جستجو کرد، نه در استقلال طلبي امين. برخي از ارگانهاي شوروي ( مشاورين نظامي و امنيتي ) سخت در دفاع از امين قرار داشتند و وي را سمبول کمونيستهاي افغانستان و از تبار بلشويکها ميدانستند و از شنيدن سخنان پُر شور و اعمال خشن انقلابي وي لذت ميبردند و وي را تشويق ميکردند. بنابران اين مساله که امين چگونه کشته شد و توسط کي ها کشته شد، هنوز حل نگرديده است. بايد به ياد آوريم که معاون وزارت داخله شوروي که در همان زمان در کابل بود وظيفه داشت تا امين را به سلامت به شوروي انتقال دهد که با ناکام شدن اين وظيفه دست به خودکشي زد. از افسر شوروي که در اين عمليات شامل بود در مورد چگونگي قتل امين هم پرسشي به عمل نمي آيد. ميگويند که نظاميان افغان از جمله رقباي سياسي امين که در عمليات سهم داشتند، وي را نحوي وحشيانه به قتل رسانيدند.4ـ قتل دابس سفير امريکا در کابل :" ادولف دابس " در ماه ژوييه به عنوان سفير امريکا در کابل تعيين گرديد. وي کارشناس مسايل شوروي و به زبان روسي آشنا بود. موصوف با پيچيده گي هاي روابط حزب کمونيست شوروي با ديگر احزاب کمونيست و ويژه گي هايي سياست داخلي افغانستان آشنايي داشت. به نظر او امريکا بايد کمک هاي خود را محتاطانه به افغانستان افزايش ميداد و به توسعه روابط خود ميکوشيد، بدون اين که روسها را تحريک کرده و احتمال مداخله نظامي آنها را بيشتر کند. برژينسکي و دابس هر کدام روي اهدافي که مخالف يک ديگري بودند، کار ميکردند.دابس توسط يک گروه ربوده شد و در 14 فوريه به قتل رسيد. گروگانگيرها درازاي آزاد کردن سفير از دولت درخواست کرده بودند که رهبر زنداني شان را آزاد کنند. حکومت حاضر نشد اين شرط را بپذيرد و علي رغم تقاضا هاي سفارت امريکا، از مذاکره با ربايندگان خودداري کرد. نيروهاي امنيتي افغاني بنا بر دستور مقامات مافوق، تصميم داشتند اتاقي را که در هوتل کابل دابس درآن گروگان گرفته شده بود با انجام يک عمليات تسخير کنند. آنها شليک کنان وارد اتاق شدند و به اين ترتيب دابس و دو رباينده اش را به قتل رسانيدند. از نظر امريکايي ها اين تير اندازي غير قابل توجيه بود و بدون موافقت مقامات بالا نمي توانست اتفاق افتد. قتل دابس تا هنوز هم در هاله يي از ابهام قرار دارد و بالاي روابط دوکشور و انکشافات بعدي تاًثير خيلي ها عميق بجا گذاشته است. تعجب برانگيز است که چرا در اين عمليات براي سفارت امريکا در کابل اجازه همکاري داده نشد؟ بر علاوه با قتل سفير يک کشور معظم جهان و بر خلاف تمام نورمها و معيار هاي ديپلوماتيک، حکومت کابل مسووليت آن را نپذيرفت و حتا دراين مورد عذرخواهي هم نکرد. چنين وانمود ميگرديد که قتل سفير از قبل برنامه ريزي شده بود. بر اساس تحليلها پس از مرگ دابس بدگماني ها در برخي محافل مسکو نسبت به امين رو به افزايش گذاشت و وي را فرد فرصت طلب و ماجراجو مي دانستند. من فکر ميکنم که در مباحثات مربوط به آن سالها اين مساله بايد به بررسي گرفته مي شد و مسوول ارگان ديپلوماسي رژيم امين و ساير مسوولين امنيتي که هنوز زنده اند، در اين زمينه بايد پاسخ ميدادند.5ـ امتياز طلبي گام به گام پاکستان :نقش جنرالان پاکستاني و بخصوص استخبارات نظامي آن در داغ ساختن منطقه و کشاندن پاي ابر قدرتها در آن و همچنان سازماندهي و رهبري " جهاد " يک حقيقت آفتابي است که نميشود آن را تحت هيچ عنوان و بهانه يي پوشاند و ناديده گرفت. پاکستان از وضعيت به وجود آمده ، گام به گام ، امتيازات بزرگي بدست آورده است. آنچه را ضيا الحق در خواب مي ديد و حاضر بود بخاطر آن امتيازات بزرگي به افغانستان بدهد پرويز مشرف بدون دادن کوچکترين امتياز بدست آورده است. منظورم تعيين و تحکيم سرحدات ميان دو کشور است که اردوي پاکستان حالا در تمام مناطق آن جابجا شده و صرف براي تحکيم هر چه بيشتر حاکميت خود از آن بهره مي برد و از سرکوب فعاليتهاي ترورستي القاعده و طالبان در آن مناطق کدام نشانه يي در دست نيست. اين کشور به اين هم قانع نيست و عملا ديده ميشود که هنوز هم سياست فشار را از طريق " طالبان " و براي کسب امتياز هاي بيشتربصورت منظم ادامه ميدهد. به قرار گفته وزير خارجه رژيم امين، ضيا الحق حاضر بود با قبول اين امتياز رهبران هفتگانه را دست بسته تسليم کابل نمايد.پرسش اساسي اين است که چرا شوروي در برابر ماجراجوي هاي پاکستان با تمام امکاناتي که در آن برهه وجود داشت از جمله موقعيت بسيار حساس پاکستان در ميان دو کشور متخاصم ـ هند و افغانستان ـ بحران هاي عميق اجتماعي و سياسي و تمايلات عميق تجزيه طلبانه در داخل آنکشور، عمدتا سياست غير فعال را به پيش برد؟ چرا بحران را از افغانستان به پاکستان انتقال نداد؟ و بالاخر رژيم امين در آخرين تلاشها بخاطر تنظيم سفر وزير خارجه پاکستان به افغانستان اصولا چه ميخواست؟گره هاي کور زياد اند و پرسش ها هم فراوان. برعلاوه مواردي که بايد در باره آنها نوشت نيز خيلي زياد است و در هر مورد اسناد فراوان وجود دارد؛ به شمول درخواستهاي مصرانه و مکرر رژيم وقت از اتحاد شوروي براي اعزام ارتش شوروي به افغانستان و مخالفت قاطع آن کشور در اين زمينه، سقوط رژيم امين بدون مداخله نظامي شوروي صرف با اتکا به نيروهاي داخلي و بدنه اساسي حزب که مخصوصا بعد از قتل تره کي به وجود آمده بود و رژيم در آن فرصت تمام پايگاه هاي سياسي و اجتماعي خويش را نيز از دست داده بود، و برعلاوه براي ساقط ساختن رژيم، آماده گي هاي لازم نيز اتخاذ گرديده بود و مطمئنا بدون مداخله نظامي شوروي به سهولت ميتوانست عملي گردد ، وامثالهم.حالا، که با درد و دريغ فراوان به اين گذشته تاريک مي نگريم، بايد آموخته باشيم که قدرتهاي بزرگ ، اهداف بزرگ و روانشناختي معيين خود را دارند. اين تنها مردم کشور و نخبه گان آن اند که ميتوانند با اتحاد و اتفاق ، اتخاذ يک ستراتيژي ملي با در نظرداشت ظرفيتهاي داخلي و استفاده از فرصتها، تجارب، کمکها و مساعدتهاي کشورهاي دوست و جامعه بين المللي، آگاهانه در راه آزادي، ترقي وعدالت، با اطمينان گام گذارند و به اين وسيله مردم و جامعه را به مدارج عالي رشد و انکشاف برسانند. بايد به اراده مردم احترام گذاشت. سياستهاي که صرف با منافع قدرتهاي بزرگ گره بخورد و منافع ملي در آن در نظر گرفته نشود، بسيار شکنند و ضربه پذير اند. در صورت تغيير در اهداف و سياستهاي اين قدرتها ، کشورها متروک و بي ثبات ميگردند. هيچ کشوري را بيگانگان به تنهايي آباد نکرده است. به المان و جاپان بعد از جنگ دوم جهاني بنگريم که در کنار کمکهاي وسيع جامعه بين المللي، نقش زعامت ملي و دولتمردان وطن دوست و مردم زحمتکش اين کشورها در اين عرصه ها تا چه حد بزرگ بوده است. آنها توانستند از ملتي به خاکستر نشستهً بعد از جنگ، چنين کشورهاي متمدن و پُر قدرتي بسازند.باري صدها سال قبل در سرزمين پُر بار ما ، پير مردي خردمند و شاعر توانايي بنام رودکي چنين سروده بود :هرکه نامخت از گذشت روزگار نيز ناموزد زهيچ آموزگارتارنمای وزین پندارhttp://pendar.forums1.net/t4532-topic

Posted by Babrak Karmal on Wednesday, April 13, 2016

«‏دستگیر « صادقی »

« مردم را نمی توان برای همیش فریب داد»

ششم جدي ـ روز سقوط رژيم امين

در جريان دو هفته اخير بمناسبت بيست و پنجمين سال روز ورود قوتهاي اتحاد شوروي به افغانستان در مطبوعات داخل کشور و برخي از رسانه هاي بين المللي که بصورت اختصاصي براي افغانها نشرات دارند ظاهرا زير نام تحليل و کاوش اين رويدادي بسيار بزرگ که بالاي وضعيت و روند انکشافات بعدي تاريخي در مقياس جهاني تاًثير عميق بجا گذاشت، کارزار هم آهنگ تبليغاتي وعمدتا برخورد يک جانبه و سطحي سازماندهي گرديد. بايد اذعان نمود که تعدادي از شخصيتهاي اگاه با سهمگيري در توضيح مسايل و بازگوي خاطرات شان به معلومات شنوندگان افزودند؛ ولي متاسفانه سهم و نقش اين کته گوري بسيار محدود بود.
بجا بود تا پس از سپري شدن ربع قرن، اين رويداد با ديد عميق تاريخي و با دماغ سرد ريشه يابي ميگرديد و به بررسي گرفته ميشد؛ زواياي تاريک و گره هاي کور آن که تا حال باز نشده، باز ميگرديد و روشن ميشد؛ شخصيت هاي کليدي افغاني که شاهد مستقيم تصميم گيري ها در جريان حوادث هولناک کشور بودند، همه يي آنچه را که ميدانستند و به درد تاريخ مي خورد، صادقانه براي آگاهي مردم و نسلهاي آينده مي گفتند، تا بدين وسيله درسهاي با اهميتي که از اين رويداد بزرگ تاريخي که افغانستان در معراق آن قرار داشت به دست مي آمد و با مسووليت به نسلهاي امروز و فرداي کشورانتقال داده ميشد. متاسفانه چنين نشد و عجالتا اين فرصت مساعد نيز از دست رفت.
در ارتباط به اين رويداد بزرگ ، ده ها کتاب و اثر ارجمند و صدها مقاله يي با محتوا و گفت و شنود هاي اختصاصي در رسانه هاي چاپي، صوتي و تصويري جهان به نشر رسيده است؛ و حتا موسسا ت تحقيقاتي بين المللي در کشورهاي مختلف اين مساله را به بررسي گرفته و بازيافته هاي شان را بدسترس علاقمندان گذاشته اند. سازمانهاي بزرگ امنيتي و گردانندگان مسوول ارگانهاي سياست ساز و مجري سياستها ، هرکدام به نحوي تلاش نموده اند تا در اين به اصطلاح فتح بزرگ ( سقوط نظام شوروي ) نشان انگشت خود را به نمايش گذارند و هر چه بيشتر خود را برجسته سازند و نقش نيروهاي افغاني را به سطح مجريان بي خاصيت برنامه هاي شان تنزل دهند . نبايد فراموش کرد که حتا تمام اسناد حزب کمونست اتحاد شوروي که يک بخشي بسيار با اهميت از تاريخ آن کشور را ميساخت حراج گرديد و اکنون به زبانهاي مختلف نيز ترجمه شده ومورد استفاده قرار دارد.
حالا اين پرسش مطرح ميگردد که چرا پس از سپري شدن ربع قرن و با به دست داشتن اين همه آثار و اسناد با اعتبار، يکبار ديگر با ارائه برنامه هاي فرمايشي ، گريز از مسايل اساسي ، طرح سوالهاي بي پايه و جوابهاي تکراري و کاملا نادرست و بالاخر تکرار سناريوهاي تبليغاتي دوران جنگ سرد و بخصوص دهه هشتاد افغانستان، آنهم نه در سطح جهاني که اصولا نميتواند با چنين افتضاح مطرح باشد ، بل صرف بمنظور بازي با افکار عامه داخل کشور و در نهايت تحريف آن اقدام بعمل مي آيد ؟
احتمالا سطح بلند آگاهي سياسي مردم و مطالبات عادلانه و انساني آنها ، ناشي از کار و مبارزه پيگير و دقيق نيروهاي ترقي خواه در جهت تاًمين آزادي و عدالت اجتماعي ـ بخصوص در دهه هشتاد ـ هنوز هم موجب آزار است و حتا رژيمهاي ارتجاعي جهادي ـ طالبي نيز نتوانستند با خشنترين شيوه ها آن را از بين ببرند. حالا ” روشنفکران ” و قلم بدستاني که هنوز هم بر اساس عقده هاي چرکين ناشي از تبليغات جنگ سرد و ده ها عامل ديگر پيوند شان را با نيرو هاي ارتجاعي نبريده اند و در اين راستا همچنان به خدمت ادامه ميدهند، خواستند با استفاده از اين فرصت يک کارزار جديد تبليغاتي و کاملا يکجانبه، بمنظور ضعيف و خنثي ساختن آنچه در طي اين سالهاي طولاني با قبول قرباني هاي بزرگ بدست آمده را ، سازمان دهند.
اشتراک بسيار گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري نشان داد که مردم افغانستان تا چه حد از آشي دهن سوزي که براي مردم پخته شده بود نفرت دارند و کسب کمتر از يک در صد آرا براي آن رهبري که با بلند داشتنن آرمانهاي ” جهاد ” به صحنه آمده بود و براي توجيه اين آرمانها در جريان سالهاي طولاني جنگ تحميلي هزار ها مليون دالر مصرف شده بود، خود دليلي براي اثبات اين ادعا است. مردم در کوره سوزان زنده گي با گوشت و پوست و استخوان خود ، چندي و چوني نيات گوناگون و همچنان چگونگي اين حوادث را با بازيگران اصلي آن به خوبي تجربه کرده و چيزهاي آموخته اند که نميشود آن را به ساده گي از آنها گرفت و يکبار ديگر و اينبار از طريق ” نرم افزار ها ” بالاي مردم تحميل کرد.
پس از سپري شدن اين همه سالها و غمهاي بيکران مردم، از دست رفتن هستي مادي و معنوي کشو، آتش سوزي ها و دربدري ها، که فعلا فرصت مساعد براي وفاق و اتحادي پارچه هاي ازهم جدا شده مردم تا حدودي ميسر گرديده و سياست آشتي ملي در سرخط کار جامعه بين المللي در افغانستان، بمنطور پروسه توسعه سياسي و تقويت حاکميت دولت مرکزي در مناطق مختلف کشور و به صورت فشرده، روند دولت سازي در افغانستان قرار دارد، دامن زدن به همچو تبليغات زهر آگين را مغاير منافع و مصالح ملي افغانستان ميدانم. به اين باورم که دامن زدن به چنين تبليغات موجب تاًثر يک کتله عظيمي که صادقانه در خدمت مردم خويش و بازسازي و نوسازي آن مشغول اند ميگردد و به روند مصالحه صدمه ميرساند. البته اين بدان معني نيست که مسايل جانسوز اين دوران به بررسي گرفته نشود و درسهاي بزرگ تاريخي از آن استنتاج نگردد، و مردم به يکباره همه يي اين تراژيدي را فراموش نمايند.

جالبتر اين که از ” تهاجم ” اتحاد شوروي با اين همه شور و هيجان و تکرار همان تبليغات زهرآگين دهه هشتاد، در زمان و فرصتي يادبود به عمل مي آيد که عملا نيروهاي ايالات متحده امريکا و ناتو در کشور حضور دارند. اين نيروها با استفاده از فن آوري بسيار پيشرفته نطامي و تکتيک هاي اختصاصي در سراسر افغانستان عمليات گسترده يي را به پيش مي برند و در هرعمليات تعداد بزرگي از مردم به شمول زنان و اطفال جان خود را از دست ميدهند و سخت متضرر ميگردند. آنها در تمام نقاط ستراتيژيک افغانستان پايگاه هاي بسيار مجهز نظامي ايجاد نموده اند.
براي مردمي که متضرر ميگردند و خانه و کاشانه شان را از دست ميدهند و کشته هاي شانرا با غم و اندوه فراوان به خاک مي سپارند و فرزندان شان را در زندانهاي مخوف اسير مي بينند ، عمليات نظامي شوروي و امريکا نميتواند کدام تفاوتي باهم داشته باشند. براي هر انسان ساده ، تجاوز، تجاوز است و سياه و سفيد و يا سرخ و آبي نمي شناسد.

در بسياري موارد اين دو ” تهاجم ” شباهت هاي کامل دارند. خصوصيات مشترک هر دو را ميتوان به گونه بسيار فشرده چنين جمع بندي کرد:

1ـ شوروي بخاطر تامين امنيت سرحدات جنوبي خود که از جانب نيروهاي ارتجاعي و امپرياليستي به مخاطره افتاده بود، دست به عمليات نظامي زد. ايالات متحده امريکا نيز بخاطر تامين امنيت کشور خود که از جانب نيروهاي تيرورستي تهديد شده بود اقدام به عمليات نظامي کرد.
2ـ هر دو کشور بخاطر سقوط رژيمهاي منفور” امين و طالب ” که هر دو را خود به وجود آورده بودند دست به کار شدند.
3ـ شوروي ادعا ميکرد و امريکا نيز ادعا مي نمايد تا زماني که امنيت در افغانستان تامين نگردد، اين کشور را ترک نمي کند.
4ـ بخاطر موجوديت قوتهاي نظامي شان و به دوش کشيدن بارجنگ و کشته شدن فرزندان شان در اين راه ، هر دو خود را مستحق ميدانستند و ميدانند که در تصاميم سياسي مربوط به افغانستان حرف آخر را بزنند.
5ـ هر دو کشور بخاطر تامين اهداف ستراتيژيک خويش در افغانستان پول بسيار فراوان و هنگفتي را مصرف کرده و يا مي نمايند.
6ـ خون فرزندان هر دو کشور خاک افغانستان را رنگين ساخته است.

آنچه که اين دو ” تهاجم ” را از هم متبارز ميسازد عبارت اند از :

1ـ شوروي سرحدات مشترک و طولاني با افغانستان داشت و نا امني در خانه همسايه را به ضرر خويش مي ديد و امريکا در آنسوي ابحار و هزاران کيلومتر دور از اين کشور قرار دارد.
2ـ شوروي حتا بدون مشوره با دوستان بسيار نزديک دست به عمل زد در حالي که امريکا توافق جامعه جهاني را براي اين اقدام به دست آورد.
3ـ در مقابل هجوم شوروي يک جبهه بسيار بزرگ و عظيمي با همه امکانات و توانايي ها، عملا فعال گرديد؛ ولي در مقابل امريکايي ها کدام مقاومت و مخالفت سازمان يافته دولتي وجود ندارد.
4ـ شوروي ها هيچگاه پايگاه مستقر و منظم نظامي صرفا براي قوتهاي خويش در افغانستان اعمار نکردند و عمدتا اين قطعات در خيمه ها و ساختمانهاي موقت و صحرايي اقامت داشتند. در حالي که قوتهاي امريکا همه در پايگاه هاي مستحکم نظامي به سر مي برند.
5ـ شوروي ها در افغانستان زندانهاي اختصاصي نداشتند، در حالي که امريکايي ها بنابر گزارش رسانه ها بيش از بيست زندان اختصاصي دارند. چگونگي وضعيت و رفتار ناهنجار در اين زندانها توسط سازمانهاي نظارت بر حقوق بشر بازتاب گسترده داشته است.
6ـ شوروي ها يکجا با قوتهاي افغاني در عمليات سهم ميگرفتند و نيروهاي افغاني عمدتا در خط مقدم جبهه ميبودند و در تلاشي ها و جستجوها، کارمندان سياسي به شمول زنان افغان نيز سهم ميگرفتند. امريکايي ها عمدتا عمليات نظامي را بنابر نبود اردوي ملي مسقلانه به پيش ميبرند و ناديده گرفتن رسوم و عنعنات مردم نيز موجب شکايت زياد گرديده است.

شايد ده ها مورد ديگر هم وجود داشته باشد که مورد بحث نيست. براي ادامه بحث ميخواهم چند مساله را برجسته سازم و ديدگاه هاي خود را متکي بر اسناد و تحليلها به گونه بسيار فشرده پيش کش نمايم.

1ـ انگيزه ورود نيروهاي شوروي :
در ارتباط به علل و انگيزه هاي ورود نيروهاي شوروي به افغانستان ، وريانت هاي متعددي ارائه و به بررسي گرفته شده است. از انتقام جويي شخصي بريژنف در برابر قتل نور محمد تره کي و آنهم به خاطري که چندي قبل موصوف مهمان وي بود، چرخش يکصدوهشتاد درجه يي امين در برابر شوروي ها و سادات شدن وي، اشغال افغانستان عملا توسط امريکايي ها و جبران مواضع از دست رفته در ايران، تا همان رويا هاي دوران استعمار يعني رسيدن روسها به آبهاي گرم و غيره و غيره. اگر هرکدام از اين وريانتها با دقت و وسواس به بررسي گرفته شود ، بي پايه بودن آنها به سرعت برملا ميگردد. چسپيدن به همچو تحليل ها بيشتر خصوصيت ژورنالستيک دارد و مورد علاقه ذهن هاي آسانگير است و به درد سوژه هاي سرگرم کننده اخباري ميخورد تا يک بررسي علمي. معمولا تحليلگران افغاني، اين مساله خيلي ها با اهميت را صرفا در محدوده افغانستان به محاسبه ميگيرند. فراموش ميگردد که اين مساله عمدتا به دو ابرقدرت جهاني همان روز يعني اتحاد شوروي و ايالات متحده امريکا با متحدان شان ارتباط مي گرفت و در شطرنج بازي هاي بزرگ سياسي، افغانستان صرفا يک مهره بود.
در آن دوران سياست ديتانت و تشنج زدايي ميان شرق و غرب بنابر يک سلسله تغييرات دروني و فشار حلقات معيين در غرب و بخصوص امريکا که به اين روند باور نداشتند و آن را به نفع اتحاد شوروي ميدانستند و طرفدار اقدامات تهاجمي عليه شوروي بودند، در حالت ضعف و کاهش قرار گرفته بود. طيف وسيعي از عوامل منطقه يي و جهاني بر تصميم مداخله تاًثير گذاشتند. از آنجمله، کنگره امريکا توافق سالت 2 را تصويب نکرد. طرح هاي امريکا براي بکارگيري موشکهاي ميان برد در اروپا و موافقت صدراعظم آلمان براي گسترش موشکها و کسب حمايت حزب سوسيال دموکرات در اين مورد، اعلاميه شوراي ناتو در12 دسمبر که ايالات متحده امريکا به تعداد 464 موشک کروز ” تام هاواک ” و 108 موشک انداز ” پرشنک 2 ” را براي استقرار آماده ميکند ، شوروي را در وضعيت خيلي بد قرار داد. با اين اعلام، پوليت بيروي حزب کمونيست اتحاد شوروي در همان روز تشکيل جلسه داد و مساله افغانستان در همين جلسه به حل و فصل رسيد و تمام بحث هاي سابق در باره اثرات منفي مداخله شوروي در غرب ناگهان به فراموشي سپرده شد.
امريکا قوي ترين هم پيمان در منطقه يعني ايران را نيز از دست داده بود و آنهم به نحوي که با اين تغيير موافق بود و در آن به گونه يي سهم داشت؛ ولي عواقب اين چرخش عظيم را درست محاسبه نکرده بود. فکر ميشد که جاي رژيم بي اعتبار شاه در ايران را يک رژيم بالنسبه ملي و مذهبي مي گيرد و با برخي از گردانندگان اصلي انقلاب روابط معييني نيز وجود داشت. برعکس، رژيم بعد از انقلات از کنترول خارج گرديد و عملا به يک موضيع کاملا ضد امريکايي مبدل گرديد که در آن نيروهاي چپ و بخصوص حزب توده ايران نقش عمده را بخصوص در عرصه هاي نشراتي و نظامي بدست گرفته بودند. ايران به يک کانون عمده نگراني هاي امريکا که تا امروز همچنان ادامه دارد، مبدل گرديد. در آن دوران ديپلوماتهاي امريکايي در ايران به اسارت گرفته شده بودند و رسانه هاي ايران به بدترين شکل از اين واقعه سوء استفاده ميکردند و در تهيج مردم عليه امريکا وسيعا اثر ميگذاشتند. محافل خاصي درامريکا بخصوص در قواي مسلح در صدد جبران موقعيتي بودند که پس از سقوط رژيم شاه از دست داده بودند. به بهانه آزاد سازي گروگانها ، مساله حمله بالاي ايران در دستور روز قرار گرفته بود. نيروهاي واکنش سريع امريکا با امکانات بسيار بلند در خليج فارس جابجا گرديده بودند.
نگارنده به اين باور است که برعلاوهً تحولاتي که در اروپا رخ داده بود، شوروي ها از امکان مداخله مستقيم و نظامي امريکا بالاي ايران سخت در تشويش بودند. زماني که از طريق چينل هاي مربوط اطمينان حاصل کردند که امريکا در صدد حمله بالاي ايران است، آنها موضوع هجوم بالاي افغانستان را سرعت بخشيدند و به عنوان پيشگيري و مقابله با اقدام امريکا، مساله اقدام نظامي در افغانستان را که قبلا در تمام سطوح با آن مخالفت داشتند و آن را رد ميکردند ، بمثابه وظيفه تاًخير ناپذير روي دست گرفتند. عمليات نظامي امريکا براي نجات گروگان گيرها محدود و نا تمام گذاشته شد و از عمليات بزرگ هم خبري نشد و شوروي فريب اين مانور را خورد و عملا داخل افغانستان گرديده بود.
اگر امريکا براي بدست آوردن مجدد امتياز هاي از دست رفته و خيلي بزرگ ستراتيژک در ايران، يک حمله وسيع و همه جانبه را عليه آنکشور انجام ميداد، انگاه احتمال اين که شوروي داخل خاک پاکستان گردد و از آن طريق به بحر هند برسد، خيلي افزايش مي يافت. بايد در نظر داشت که در آن زمان کدام تحرکات بزرگ نطامي در آن طرف سرحد در خاک پاکستان به کمک امريکا که بايد در مقابله با آن اقدام صورت ميگرفت و امنيت افغانستان را تهديد ميکرد، اصلا وجود نداشت.
بنابر همين دلايل است که اردوي چهل در افغانستان ـ در مرحله اول ـ وظيفه مشخص محاربوي نداشت و چنين تصور ميشد که آنها صرف در پادگانهاي نظامي براي اجراي وظايف بعدي و بزرگتر آماده ميگردند و در جنگهاي داخلي افغانستان سهم نمي گيرند. تشکيل و ساختار اردوي چهلم با سلاح هاي بسيار سنگين و راکتهاي دور برد و ميان برد نيز احتمالا به همين منظور بوده باشد.
براي قدرتهاي بزرگ يا بهتر است بگويم ” امپراتوري ها ” همواره اهداف و سياستهاي بزرگ مطرح است و هيچگاه سرنوشت يک شخص و يا گروه و ساير مسايل کوچک آنها را به حرکت نمي آورد و وادار نمي سازد تا به عمليات بزرگ نظامي دست زنند، و آنهم در شرايطي که توازن قوا به نحوي در سطح بين المللي بوجود آمده باشد. براي قدرت هاي بزرگ در طول دورانها ي تاريخي همواره حفظ امپراتوري، تقويه و تحکيم آن مطرح بوده است و هر از گاهي که اين مولفه به خطر مواجه گرديده، آنها بي رحمانه از موجوديت و حاکميت خود دفاع کرده اند و در اين راه ملتهاي زيادي را به قربانگاه برده اند.
اسناد و آثار فراواني که به نشر رسيده، گواه بر اين است که اين امريکايي ها بودند که با تطبيق سياستها و مانورهاي خيلي ماهرانه و دقيق، پاي اتحاد شوروي را به افغانستان کشانيدند و دريک جنگ فرسايشي و طولاني افغانستان را به باتلاق اين کشور مبدل گردانيدند. افغانستان براي شوروي ” پاشنه آشيل ” نبود؛ ولي به اين پاشنه مبدل گرديد و در نهايت اتحاد شوروي در اين بازي هاي بسيار پيچيده و ظريف بازنده شد. در نتيجه اين بازي، افغانستان و مردم ستمديده اين کشور، گوشت دهن توپ منافع قدرتهاي بزرگ گرديد و در ختم اين بازي فراموش شد و به دست اربابان کوچک منطقه يي و وابستگان داخلي شان به خاک سياه نشست. در نهايت از خاکستر اين حوادث، هيولايي سربلند کرد که دقيقا صلح و امنيت بين المللي را تهديد ميکند.
قابل ياد آوري است که تعدادي از جنرلان شوروي که نتوانستند در ” فتوحات ” افتخاراتي بدست آورند ، مذبوحانه تلاش نموده اند تا در آثاري که از خود به جا گذاشته اند به گونه يي يک ” بلاگردان ” پيدا کنند و همه ملامتي ها را به گردن آن اندازند. از نظر آنها اين بلا گردان، حزب دموکراتيک خلق افغانستان و بخصوص جناح پرچم و رهبري سياسي جمهوري دموکراتيک افغانستان بوده که همواره با نفرت و انزجار از آنها ياد شده است. اين جنرالان که در دنباله رو ي از سياستمداران فاسد و بدنام حتا نتوانستند وظايف ميهني و قانوني شان را در حفظ حاکميت و تماميت اتحاد شوروي انجام دهند، هنوز هم برده وار در دفاع و توجيه همان خط سياسي قرار دارند و براي خود اجازه نميدهند تا مغاير آن شرافتمندانه حقايق را ابراز بدارند.

2ـ ورود قطعات شوروي به افغانستان :
اسناد و مدارکي که زمان ورود قطعات شوروي به افغانستان را تثبيت ميکند ، وجود دارد و اکثر تحليل گراني مسايل افغانستان از آن استفاده کرده اند. مبتني بر اين مدارک، آمادگي هاي نظامي درماه اگست 1979 آغاز گرديد. در آغاز ماه اکتوبر ده ها هزار نفر قواي احتياط عمدتا از آسياي مرکزي در فرقه هاي موتردار پياده بسيج شدند. به تاريخ 29 نومبر قوتهاي هوابرد شماره 105 به خاطر تقويت نيروهاي که قبلا در ماه جولاي به پايگاه هوايي بگرام رفته بودند به آن پايگاه اعزام گرديدند. اين قطعات شامل 2500 نفر ميشدند و تا تاريخ ششم دسمبر تکميل گرديدند. در همين روز از جانب شوروي تصميم گرفته شد تا قوتهاي مخصوص جي آر يو به کابل فرستاده شوند. در روزهاي هشتم تا دهم دسمبر قطعات اضافي شامل شش صد نفرسرباز با قطعات جابجا شده در بگرام يکجا شدند و ده روز بعد به شمال سوق داده شدند تا امنيت شاهراه و تونل سالنگ را تامين نمايند. در 12 دسمبر سربازان قطعه 105 در ميدان هوايي کابل ديده شدند. در بين 11 تا 15 دسمبر به تعداد 280 هواپيماي ترانسپورتي در مسکو و جمهوري هاي آسياي ميانه براي انتقال سربازها آماده گرديد. و به تاريخ 24 دسمبراولين گروه هاي منظم از نيروهاي شوروي از طريق هوا در ميدان هوايي کابل فرود آمدند.
مردم کابل در آن روزها و شبهاي حساس شاهد ايجاد پل هوايي از ميدان هاي هوايي جمهوري هاي شوروي به کابل بودند و بدين وسيله صدها پرواز منظم طياره هاي با توناژ بزرگ که سرباز و وسايل نظامي به شهر کابل انتقال ميدادند را مي ديدند. برخي اهالي شهر به گونه مزاح ميگفتند : ” چه حال است ، کفترهاي ماما، هيچ ما را به خواب نمي ماند ” و تمام شهر به نحوي آگاه شده بودند و تعدادي که در مسير ميدان هوايي رفت و آمد داشتند ، حتا نطامي هاي شوروي را که امنيت ميدان هوايي کابل را گرفته بودند نيز ديده بودند.
بنابران در چنين وضعيت چگونه امکان دارد که اعضاي محترم دفتر سياسي رژيم امين متوجه اين ورود نشده باشند. زماني که اعضاي محترم براي تشکيل جلسه دفتر سياسي به قصر تپه تاج بيگ تشريف ميبرند بازهم متوجه سربازان شوروي که امنيت اطراف قصر را تامين کرده بودند نمي شوند ! به احتمال قوي، امين در اين جلسه، مساله ورود قطعات شوروي به افغانستان و پشتي باني دولت شورا ها را از حاکميت انقلابي، با افتخار و غرور به اطلاع شاملين جلسه رسانيده باشد، تا بدين وسيله از دشمنان درون حزبي زهر چشم گرفته و آنها را از حمايت قاطع شوروي از حاکميت خود مطمئين سازد؛ و حتي ميخواست اين افتخار را از طريق راديو و تلويزيون به اطلاع مردم و بخصوص دشمنان بيرون حزبي خود نيز برساند که مجال نيافت. حقيقت اين است که امين و شرکا نميدانستند که اين قوتها وظايف ديگري در پيشرو دارند و خلع آنها از قدرت يکي از اين وظايف است. ششم جدي روز سقوط رژيم امين است ، نه آنطوري که معمولا گفته ميشود، تاريخ ورود نيروهاي شوروي به افغانسان.

آقاي پينجشيري در ارتباط به آخرين جلسه بيروي سياسي به روز ششم جدي ميگويد که ” سرانجام امين به ساعت يازده قبل از ظهر وارد اتاق جلسه گرديد. او با عرض پوزش و احوال پرسي جلسه دفتر سياسي را داير کرد. در زمينه موضوع ملاقات خويش با سفير شوروي مقيم کابل چنين گزارش داد که سفير کبير شوروي به قدر ويتنام به افغانستان مساعدت تخنيکي (فني)، نظامي و مالي ميرساند و کشور ما را در مقابل دخالت و مداخله پاکستان و ديگر نيروهاي ارتجاعي منطقه تنها نمي گذارد. هنوز نتايج عبور مهمانان ناخوانده از مرز مشترک افغانستان و شوروي سابق ارزيابي نگرديده بود که به اتاق طعام دعوت شديم. همگي شروع به خوردن سوپ آميخته با مواد زهردار کردند. ” جمله اخير شان که هنوز نتايج مهمانان ناخوانده از مرز مشترک … ارزيابي نگرديده بود خود بيانگر آن است که اين ورود بايد مطرح شده باشد. اين يکي از گره هايي است که بايد باز ميگرديد وعلاقمندان مسايل افغانستان سخت مايل به شنيدن حقايق در اين باره بودند.

3ـ قتل امين :
بار ديگر اسناد گواهي ميدهند که شوروي ها مايل به قتل امين نبودند. در مرحله اول حين بازگشت تره کي از هاوانا مقامات بلند نظامي در رژيم امين به شمول سروري توطئه قتل امين را چيده بودند ولي با مطلع شدن روسها از اين توطئه، موضوع از طريق سازمان امنيتي شوروي به امين اطلاع داده مي شود و امين مسير راه را تغيير مي دهد و از مرگ حتمي نجات مي يابد. روي همين اعتماد در جلسه يي که قرار است تا با اشتراک امين، انکشافات بعدي بررسي گردد، وي حاضر ميشود تا صرف با تضمين و اشتراک سفير شوروي در افغانستان، در آن جلسه اشتراک کند. در هر دو مرحله اين رقباي سياسي امين در رژيم بودند که قصد کشتن وي را داشتند. شوروي ها درصدد بودند مانع زورآزمايي خونين بين امين و رقباي وي گردند. با وجود آن که تمام مساعي شوروي براي ايجاد رهبري دموکراتيک ملي با پايه هاي وسيع، توسعه پايه هاي حاکميت، متوقف ساختن سياستهاي افراطي رژيم و تامين مجدد وحدت حزب دموکراتيک خلق افغانستان ( جناح خلق و پرچم ) که به طرح ” سافرونچوک ” شهرت دارد ناکام ماند، آنها تا اخير به اين تلاشها ادامه دادند. بر اساس طرح واسلي سافرونچوک ، بمنظور تقويت سياسي رژيم در برابر مخالفان، قرار بود رهبري دولت به يک شخص غير حزبي ” نور احمد اعتمادي ” و نصف پستهاي کابينه هم به غير حزبي ها سپرده شود. سفارت امريکا نيز در جريان اين تلاشها قرار داشت.
جالب است که چرا امين با وجود مخالفتهاي خودخواهانه و لجوجانه عليه طرح هاي سياسي محافل ديپلوماتيک شوروي و بالاخر حتا قتل نور محمد تره کي و همچنان قتل نور احمد اعتمادي که با بسيار عجله سازماندهي گرديد، هنوز هم به شوروي ها اعتماد و اطمينان کامل داشت ؟ وي نه تنها امنيت اقامتگاه خود را به عهده آنها گذاشت بل حتا پزشک وعمله قصر و امور پخت و پز قصر را نيز به اختيار آنها گذاشت. بسياري ها به اين عقيده اند که اگر امين از همان سوپ لذيذ (!) کمي بيشتر صرف ميکرد شايد تا به حال زنده ميبود ! ريشه هاي اين اعتماد را بايد در سياستهاي دوگانه ارگانهاي متفاوت شوروي جستجو کرد، نه در استقلال طلبي امين. برخي از ارگانهاي شوروي ( مشاورين نظامي و امنيتي ) سخت در دفاع از امين قرار داشتند و وي را سمبول کمونيستهاي افغانستان و از تبار بلشويکها ميدانستند و از شنيدن سخنان پُر شور و اعمال خشن انقلابي وي لذت ميبردند و وي را تشويق ميکردند. بنابران اين مساله که امين چگونه کشته شد و توسط کي ها کشته شد، هنوز حل نگرديده است. بايد به ياد آوريم که معاون وزارت داخله شوروي که در همان زمان در کابل بود وظيفه داشت تا امين را به سلامت به شوروي انتقال دهد که با ناکام شدن اين وظيفه دست به خودکشي زد. از افسر شوروي که در اين عمليات شامل بود در مورد چگونگي قتل امين هم پرسشي به عمل نمي آيد. ميگويند که نظاميان افغان از جمله رقباي سياسي امين که در عمليات سهم داشتند، وي را نحوي وحشيانه به قتل رسانيدند.

4ـ قتل دابس سفير امريکا در کابل :
” ادولف دابس ” در ماه ژوييه به عنوان سفير امريکا در کابل تعيين گرديد. وي کارشناس مسايل شوروي و به زبان روسي آشنا بود. موصوف با پيچيده گي هاي روابط حزب کمونيست شوروي با ديگر احزاب کمونيست و ويژه گي هايي سياست داخلي افغانستان آشنايي داشت. به نظر او امريکا بايد کمک هاي خود را محتاطانه به افغانستان افزايش ميداد و به توسعه روابط خود ميکوشيد، بدون اين که روسها را تحريک کرده و احتمال مداخله نظامي آنها را بيشتر کند. برژينسکي و دابس هر کدام روي اهدافي که مخالف يک ديگري بودند، کار ميکردند.

دابس توسط يک گروه ربوده شد و در 14 فوريه به قتل رسيد. گروگانگيرها درازاي آزاد کردن سفير از دولت درخواست کرده بودند که رهبر زنداني شان را آزاد کنند. حکومت حاضر نشد اين شرط را بپذيرد و علي رغم تقاضا هاي سفارت امريکا، از مذاکره با ربايندگان خودداري کرد. نيروهاي امنيتي افغاني بنا بر دستور مقامات مافوق، تصميم داشتند اتاقي را که در هوتل کابل دابس درآن گروگان گرفته شده بود با انجام يک عمليات تسخير کنند. آنها شليک کنان وارد اتاق شدند و به اين ترتيب دابس و دو رباينده اش را به قتل رسانيدند. از نظر امريکايي ها اين تير اندازي غير قابل توجيه بود و بدون موافقت مقامات بالا نمي توانست اتفاق افتد. قتل دابس تا هنوز هم در هاله يي از ابهام قرار دارد و بالاي روابط دوکشور و انکشافات بعدي تاًثير خيلي ها عميق بجا گذاشته است. تعجب برانگيز است که چرا در اين عمليات براي سفارت امريکا در کابل اجازه همکاري داده نشد؟ بر علاوه با قتل سفير يک کشور معظم جهان و بر خلاف تمام نورمها و معيار هاي ديپلوماتيک، حکومت کابل مسووليت آن را نپذيرفت و حتا دراين مورد عذرخواهي هم نکرد. چنين وانمود ميگرديد که قتل سفير از قبل برنامه ريزي شده بود. بر اساس تحليلها پس از مرگ دابس بدگماني ها در برخي محافل مسکو نسبت به امين رو به افزايش گذاشت و وي را فرد فرصت طلب و ماجراجو مي دانستند. من فکر ميکنم که در مباحثات مربوط به آن سالها اين مساله بايد به بررسي گرفته مي شد و مسوول ارگان ديپلوماسي رژيم امين و ساير مسوولين امنيتي که هنوز زنده اند، در اين زمينه بايد پاسخ ميدادند.

5ـ امتياز طلبي گام به گام پاکستان :
نقش جنرالان پاکستاني و بخصوص استخبارات نظامي آن در داغ ساختن منطقه و کشاندن پاي ابر قدرتها در آن و همچنان سازماندهي و رهبري ” جهاد ” يک حقيقت آفتابي است که نميشود آن را تحت هيچ عنوان و بهانه يي پوشاند و ناديده گرفت. پاکستان از وضعيت به وجود آمده ، گام به گام ، امتيازات بزرگي بدست آورده است. آنچه را ضيا الحق در خواب مي ديد و حاضر بود بخاطر آن امتيازات بزرگي به افغانستان بدهد پرويز مشرف بدون دادن کوچکترين امتياز بدست آورده است. منظورم تعيين و تحکيم سرحدات ميان دو کشور است که اردوي پاکستان حالا در تمام مناطق آن جابجا شده و صرف براي تحکيم هر چه بيشتر حاکميت خود از آن بهره مي برد و از سرکوب فعاليتهاي ترورستي القاعده و طالبان در آن مناطق کدام نشانه يي در دست نيست. اين کشور به اين هم قانع نيست و عملا ديده ميشود که هنوز هم سياست فشار را از طريق ” طالبان ” و براي کسب امتياز هاي بيشتربصورت منظم ادامه ميدهد. به قرار گفته وزير خارجه رژيم امين، ضيا الحق حاضر بود با قبول اين امتياز رهبران هفتگانه را دست بسته تسليم کابل نمايد.

پرسش اساسي اين است که چرا شوروي در برابر ماجراجوي هاي پاکستان با تمام امکاناتي که در آن برهه وجود داشت از جمله موقعيت بسيار حساس پاکستان در ميان دو کشور متخاصم ـ هند و افغانستان ـ بحران هاي عميق اجتماعي و سياسي و تمايلات عميق تجزيه طلبانه در داخل آنکشور، عمدتا سياست غير فعال را به پيش برد؟ چرا بحران را از افغانستان به پاکستان انتقال نداد؟ و بالاخر رژيم امين در آخرين تلاشها بخاطر تنظيم سفر وزير خارجه پاکستان به افغانستان اصولا چه ميخواست؟

گره هاي کور زياد اند و پرسش ها هم فراوان. برعلاوه مواردي که بايد در باره آنها نوشت نيز خيلي زياد است و در هر مورد اسناد فراوان وجود دارد؛ به شمول درخواستهاي مصرانه و مکرر رژيم وقت از اتحاد شوروي براي اعزام ارتش شوروي به افغانستان و مخالفت قاطع آن کشور در اين زمينه، سقوط رژيم امين بدون مداخله نظامي شوروي صرف با اتکا به نيروهاي داخلي و بدنه اساسي حزب که مخصوصا بعد از قتل تره کي به وجود آمده بود و رژيم در آن فرصت تمام پايگاه هاي سياسي و اجتماعي خويش را نيز از دست داده بود، و برعلاوه براي ساقط ساختن رژيم، آماده گي هاي لازم نيز اتخاذ گرديده بود و مطمئنا بدون مداخله نظامي شوروي به سهولت ميتوانست عملي گردد ، وامثالهم.

حالا، که با درد و دريغ فراوان به اين گذشته تاريک مي نگريم، بايد آموخته باشيم که قدرتهاي بزرگ ، اهداف بزرگ و روانشناختي معيين خود را دارند. اين تنها مردم کشور و نخبه گان آن اند که ميتوانند با اتحاد و اتفاق ، اتخاذ يک ستراتيژي ملي با در نظرداشت ظرفيتهاي داخلي و استفاده از فرصتها، تجارب، کمکها و مساعدتهاي کشورهاي دوست و جامعه بين المللي، آگاهانه در راه آزادي، ترقي وعدالت، با اطمينان گام گذارند و به اين وسيله مردم و جامعه را به مدارج عالي رشد و انکشاف برسانند. بايد به اراده مردم احترام گذاشت. سياستهاي که صرف با منافع قدرتهاي بزرگ گره بخورد و منافع ملي در آن در نظر گرفته نشود، بسيار شکنند و ضربه پذير اند. در صورت تغيير در اهداف و سياستهاي اين قدرتها ، کشورها متروک و بي ثبات ميگردند. هيچ کشوري را بيگانگان به تنهايي آباد نکرده است. به المان و جاپان بعد از جنگ دوم جهاني بنگريم که در کنار کمکهاي وسيع جامعه بين المللي، نقش زعامت ملي و دولتمردان وطن دوست و مردم زحمتکش اين کشورها در اين عرصه ها تا چه حد بزرگ بوده است. آنها توانستند از ملتي به خاکستر نشستهً بعد از جنگ، چنين کشورهاي متمدن و پُر قدرتي بسازند.

باري صدها سال قبل در سرزمين پُر بار ما ، پير مردي خردمند و شاعر توانايي بنام رودکي چنين سروده بود :

هرکه نامخت از گذشت روزگار نيز ناموزد زهيچ آموزگار

تارنمای وزین پندار
http://pendar.forums1.net/t4532-topic‏»
« مردم را نمی توان برای همیش فریب داد»
00:38
‏۱٬۰۵۵‏ بازدید
Babrak Karmal
آوریل 13 ·
دستگیر « صادقی »

« مردم را نمی توان برای همیش فریب داد»

ششم جدي ـ روز سقوط رژيم امين


ادامه …
Like · پاسخ · پاک کردن پیش نمایش · 22 ساعت
Kabir Faqiri
Kabir Faqiri در نخست عرض ادب و درود میفرستم به شما رفیق عرفان رسالتمند و مستعد و همچنان به سایرین،.
موضوع مهم را روی صحفه به بحث کشانیدید رفیق عزیز. اگر با جزئیات بپردازیم به رادیکال همچون مسائل به این نتیجه می رسیم که، بعد از جاویدانه #مارشال #ژوزف #استالین سیاست شوروی با آمدن خروشچوف ( صلح خواه آمریکای) شدید ترین ضربات امپریالیسم را متقبل شد و همچنان پیمان ناتو ( Nato) یک پیمان ایجاد شده در مقابل مارشال قرار داشت و به همان خاطر ایجاد گردیده بود..
بعد از جاویدانه شدن مارشال ژوزف استالین دو جناح ایجاد گردید مائویست های چینی کم صفت و بی وجدان دو شورای خروشچوفی که به شکل بی مسئولیت به پیش رفت به مرور زمان نیروی سیاسی مخفی مانند سرطان در داخل شوروی فعالیت‌های خود را داشتند و بزرگترین ضربات کوبنده را امپریالیزم از طریق افغانستان در مقابل شوروی آغاز نمود تا گورباچف چهره کثیف اش صلح خواهانه خروشچوف دوم گردید..
در قسمت سیاست افغانستان همچنان بعد از پرابلم ها و رشد احزاب چپ در سال های که حزب ( جوانان بیدار) فعالیت داشت و رشد نیافته بود بعد ها حزب دموکراتیک خلق افغانستان ایجاد گردید به اشکال مختلف امپریالیسم فعالیت خود را داشت و طور که دیده شده نزدیکی امین غدار و عوام فریب با جیمی ( James Earl Carter) و چند بار دیدن های شان خود نشان دهنده ی این است که پلان در عقب طراحی گردیده بود..
در قسمت جاویدانه بزرگوار ترکی باید گفت که، بی توجه در همچون مسائل بود و نباید به غدار اجازه داده میشد تا به آن رشد برسد و دیگر رفقای که در کنار جاویدانه بودند همچنان بزرگترین اشتباه شان این بود که وحدت حزبی را درک نکردند و نباید دو دسته ميشدند و اجازه نمی دادند تا رفیق کارمل عزیز از داخل حزب بیرون میرفت..
اگر واحد شدن بعد از تحول شش جدی بعد از انقلاب 7 ثور صورت میگرفت این را برای تان قول میدادم که ما برنده بودیم اگر برنده در تعمیر جامعه نوین نمی توانستیم رسیده مگر خشم کم و افتخارات زیاد میبود………
با درود های آتشین رفیق عرفان عزیز سپاسگزارم از ژرف نگری همیشگی شما رفیق رسالتمند و ثابت قدم 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

از عالم دوری درآغوش پر از عشق رفقانه گرفته دستهای تان را با عشق پر از احساسات رفقانه میفشارم 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
Like · پاسخ · 1 · 22 ساعت · ویرایش شده

Kabir Faqiri replied · 4 Replies
Rkz Rahmatullah Khoawzak
Rkz Rahmatullah Khoawzak روحت شاد.
Like · پاسخ · 1 · 18 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan خوازک عزیز وگران ارج را درود باد؛
از گذر سبز شما دوست عزیز جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 13 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Vahed Sulhaju
Vahed Sulhaju اګر مستندات وشواهد غیر قابل انکار را با چشم بینا که امروز هیچ کسی نمیتواند ازان انکار نماید با ګوهر چشم حقیقت از نظر بګذرانیم مداخله و ورود قطعات نظامی شوروی در ان موقع با ملاخضات سیاسی پیچده دیپلوماسی قدرت در برابر امریکا مطابق ماده ۵۲ منشور ملل متحد به خاطر حفظ ودفاع از سرحدات قبل از جدی سال ۱۳۵۸ صورت ګرفت که ۴۰ سال قبل از امروز سیاست های در ګیری جنګ سرد، تقسیم حوزه های قلمرو ها در سطح کره خاکی ما از زاویه دیګری مورد ارزیابی قرار میګرفت که امروز کاملا تغیر کرده است ۰
Like · پاسخ · 11 ساعت
Taj Ghorband
Taj Ghorband خوشبختانه تاریخ حقایق تازه را پیوسته در خدمت جامعه قرار میدهد.ما باید با بازنگری نسبت به حوادث سالهای پیشین باید بر برداشت های تاریخی اتکا داشته باشیم نه تبلیغات دروغین دشمنان وطن‌.حالا دیده شد که برعکس تبلیغات واهی آقای کارمل از آغاز مخالف اعزام نیروهای نظامی اتحاد شوروی سابق در کشور بوده است‌.
Like · پاسخ · 1 · 11 ساعت · ویرایش شده

M Aref Erfan replied · یک پاسخ
غلام سخي پرچمي
غلام سخي پرچمي نهايت زيبا رفيق عرفان رسا باد قلم تان
عکس ‏غلام سخي پرچمي‏
Like · پاسخ · 1 · 10 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق غلام سخی پرچمی گرامی درود هایم نثارت باد؛
از حضور ومحبتهای بیکران شما جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 10 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
دو بیتی ها
دو بیتی ها تشکر از ارباب نوشته در یک سوال جواب نداشتم به هدف رسیدم
Like · پاسخ · 1 · 9 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوبیتی های عزیزدرود؛
شادم که به هدف رسیدید
کامگار باشید
Like · پاسخ · 8 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Shafiq Sidiqi
Shafiq Sidiqi روان رهبرمحبوب وسیا ستمداربرجسته تاریخ معاصرکشورشاد باشد‌ .
Like · پاسخ · 1 · 8 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق عزیزشفیق صدیقی گرامی را درود باد؛
از حضور سبز وتبارز احساس عالی تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · 8 ساعت · ویرایش شده
Shafiq Sidiqi
Shafiq Sidiqi ممنونت رفیق عارف گرانقدر زنده باشی
Like · پاسخ · 1 · 8 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Ibrahim Balkhi
Ibrahim Balkhi عرفان صاحب بزرگواروبزرگ منش ازمعلومات های مفیدوارزنده تان مستفید شدیم ،یک جهان سپاس به امیدکامیابی وروشنگری های بیشترتان هستیم.قلم تان پررنگ باد
Like · پاسخ · 1 · 5 ساعت · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوست عزیز وگران ارجم ابراهیم بلخی فرزانه را درود باد؛
از حضور سبز ومحبتهای بیکران شما جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · 4 ساعت

نظرها
Bassir Bina
Bassir Bina اول روسها از پلان پایگاه نظامی خبر داشتند و انها بخاطر سر حداتشان در تلاش بودند . دوم کار مل صاحب یک رهبر بزرگ و شناخته شده در داخل و خارج بود . سوم کار مل صاحب ان حزبی را که رهبری میکرد قریب 5000 از اعضایش از جانب خلقیها یا شهید شده بودند و یا در زیر دار بودند که کار مل صاحب بخاطر نجات جان انها مانند اولاد خود در تلاش بودند . کار مل صاحب نماینده مردم کابل بودند و مردم کشور را مانند جان خود دوست داشتند . روسها درک کرده بودند که جنایات خلقیها بنفع انها هم نیست این سبب بد نامی انها هم است . هم روسها منافع داشتند و هم کار مل صاحب در نجات مردم و کشور مسولیت احساس میکرد . هر اتفاقی که صورت گرفت سبب نجات من حقیر شد . من از زندان خلقیهای وحشی نجات یافتم . درود بر روان پاک کار مل صاحب که کشور را از شر خلقیهای وحشی و شبشی نجات دادند .
Like · پاسخ · 6 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:40‏ · ویرایش شده
Zolaikha Popal
Zolaikha Popal بلی محترم بینا عزیز در همان عصر خونخواران 18عضو فامیل ما در حبس بودند نه دزد بودند نه جنایت کرد ه بودندنه چور و چپاول فقط به نام مقدس پرچمی بهترین فرزندان صدیق وطن محکوم به نابودی و اعدام شدند که ازانجمله سه فرد با مسولیت فامیل ما گم شدند متباقی در شب ششم جدی رها گردیدند اگر کمک روسها و آمدن رفیق کارمل عزیز نمیبود باقیمانده افراد فامیل ما حالا نمیبودند روانش شاد و یادش گرامی باد
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:15‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Fah Eem
Fah Eem درود بر روان پاک دانشمند بزرگ ببرک کارمل
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏16:40‏
Rahmatullah Azizi
Rahmatullah Azizi درود
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:02‏
Ghulam Nabi Ranjbar
Ghulam Nabi Ranjbar درود بر پیروان مکتب ببرک کارمل
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:15‏
Saber Qaderi
Saber Qaderi روح اش شاد
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏17:21‏
Azim Babak
Azim Babak کاش شوروی ها دوباره بیایند. من میروم بیرق ارتش سرخ را بر بلند ترین قله ی هندوکش میزنم.
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:13‏ · ویرایش شده
Anisa Re
Anisa Re روحش شاد و یادش گرامئ باد …. 🌹
عکس ‏‎Anisa Re‎‏
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:17‏
Mohammad Vali
Mohammad Vali
عکس ‏‎Mohammad Vali‎‏
Like · پاسخ · 4 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:41‏
Ahmadyar Nahoryan
Ahmadyar Nahoryan روح کارمل گرامی شاد من ایشان یک بار از نزدیک شرف یاب شدم او سر من را در آغوشش گرفت واشک های گهر بارش جبینم رامصفا کرد وآون خاطره دردناک تا پایان عمر در من باقی خواهد ماند
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏19:41‏
Haidar Adel
Haidar Adel تحليل و نگرش نهايت عالي و دقيق از ان اوضاع و احوال پيش امده.
ياد و خاطرات رفيق كارمل فقيد ما گرامي باد.
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:14‏
Zia Ahmadi
Zia Ahmadi شاد روان ببرك كارمل عزيز شخصيت دورانديش سياسي و با تجربه بود ايشان بخاطر نجات مردمش بخاطر خوشبختي مردمش بخاطر ترقي وطنش اين بار سنگين را بدوش گرفت !
روح شان شاد و نام شان جاويدان باد !
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏20:57‏
Zaman Akbar Sarwari
Zaman Akbar Sarwari رفقاضرورت به آن نميرود كه ما از شخصيت والاگهر رفيق كارمل عزيز كه تبديل به يك شخصيت ملى وتاريخى شده اند چيزى بنويسيم.
صرف بايد گفت كه رفيق كارمل عزيز خود ونام خود را فداى نجات رفقا و وطن كردند،هـزاران عضو حزب وغيرحزبى هـاى را كه از ساطور خلقى هـا تا هـمان لحظه نجات يافته بودند،از مرگ حتمى نجات وخانواده هـايشانرا از ماتم هـميشگى پدران ،فرزندان وجوانان شان نجات دادند.
برادر وپدر وكاكاى خودم به جرم پرچمى بودن زندانى بودند وخودم كه بيشتر از هـژده سال عمر نداشتم در شرايط مخفى زندگى ميكردم الى ششم جدى كه بعد از آن كاكايم شهـيد ومتباقى اعضاى فاميلى كه بيشتر از ده نفر بودند از بند آزاد شدند كه من زندگى دوباره آنهـا را از لطف وشفقت رهـبر ومؤسس
حزب د،خ ا ميدانم
روحشان شادويادشان گرامى باد.

مرگ به دشمنانش و كسانيكه عليه شخصيت اش تبليغ منفى ميكنندو عو،عو ميزنند.
Like · پاسخ · 6 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:34‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan همدیاران نازنین ،رفقای گرامی ،هموندان گرانقدر ودوستان گرانمایه که درین گفتمان مشارکت نمودیند،این نبشته را به خوانش گرفته آنرا ستودیند ودید گاه های سازندهٔ تانرا حول آن وکرکتر سیاسی فقید ببرک کارمل بازتاب دادیند و ابراز محبت بیکران نمودیند یک کهکشان سپاس.
این نبشته درراستای حقایقی تدوین شده است که پیوسته وبطرز روز افزون از درون دمه وغبار تبلیغاتی بیرون آمده ورخداد های انقلابی را صیقل میبخشد.
شادمانم که دیدگاه ونظریات هموطنان عزیز در پرتو این حقایق تاریخی در خصوص رخداد های انقلابی و رهبران سیاسی همچنان مدارج وطنپرستی شان بطرز قابل ملاحظه تغییر یافته وآنها تصاویر مغشوش وغبار آلود گذشته را دگر باره می بینند
از تک تک شما عزیزان سپاس.
عکس ‏‎M Aref Erfan‎‏
Like · پاسخ · 9 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏21:23‏
Mirwais Kargar
Mirwais Kargar رفيق عارف عرفان عزيز و گران ارج را درود واحترامات تقديم است. از نبشته تان در مورد آمدن قشون اتحاد شوروي و واينكه شخصيت رفيق كارمل با آمدن قواي شوروي موافق نبود كاملاً دقيق وعلمي بوده ومنطبق به واقعيت هاي عيني مبارزات داد خواهانه، ترقيخواهانه و درك منطقي رفيق كارمل از شرايط و خصوصيات وويژه گي ها مردم وتاريخ وطن ماافغانستان منشأ ميگيرد. وآن اينكه:
– زنده ياد رفيق كارمل يك مبارززواقعي و مردمي واز همان ايام نو جواني با درك و احساسي كه داشت راه خدمتگزاري به مردم افغانستان و بخصوص توده هاي زحمتكش را گزيد.
– زنده ياد رفيق كارمل بر خلاف روساي جمهور كنوني كه مثل سمارق سبز كردند و از طرف دستگاه هاي جاسوسي سر قدرت رسيدند نبود، او فرزند مردم و يك تاريخ طولاني مبارزه وزنده گي اش را در راه رهايي مردم از قيد و بند ستم، ظلم و استبداد نظام هاي فرتوت و پوشالي وقف وفداكاري نمود.
– او از تاريخ و جنبش هاي آزاديبخش و مبارزات آزاديخواهانه مردم ما كاملاً آگاهي داشت و خود نمونه از مبارزين برحق مبارزان دادخواهانه و عدالت پسندانه بود. نام او با تاريخ مبارزات ترقيخواهانه كشور عجين شده و درين راه از خود گذري هاو مبارزات شجاعانه او چه در پارلمان شاهي وقت و چه در ميله هاي زندان و چه در زمان زمامداري امين سفاك همه وهمه معلوم وهويداست. او كاملاً ميدانست كه مردم افغانستان هيچگاهي موجوديت قواي خارجي را در كشور شان نمي پذيرند و به همين خاطر با ورود قشون اتحاد شوروي به افغانستان مخالفت مينمود، اينكه در مقابل يك عمل انجام شده قرار گرفت و يكبار ديگر بخاطر مردم، وطن ، ونجات وطن از گير و دار سفاكان تاريخ ، قتل و كشتار. جمعي مردم و جاري شدن جوي هاي خون و نجات مردم، حزب و دست آورد هاي آن خود را بازهم قربان نمود، كه متأسفانه تداوم جنگ سرد و مداخلات كشور هاي امپرياليستي جنگ را در افغانستان دوامدار و همه آرزوهاي او بخاطر خدمتگزاري و آباداني وطن نتوانست به كرسي نشيند با وجود آنكه بي حد تلاش كرد تا يك دولت متحد، يكپارچه ، آزاد، آباد بسازد تا در آن همه مردم افغانستان ، همه اقوام ومليت ها خود در پهلوي هم خوش و خوشبخت ودرامن احساس نمايند وكنار هم متحد وبرادر وار زنده گي نمايند.
يادها و خاطرات رفيق كارمل اين رهبر زحمتكشان افغانستان گرامي باد.🌹
Like · پاسخ · 7 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:24‏ · ویرایش شده
Ahmadyar Nahoryan
Ahmadyar Nahoryan بلی خوب یادم هست که در سالهای 59 جنگ در درون شهر ها وخاصتن در داخل کابل بود ولی درختم سال 65 تمامی ادارات دولتی در دورترین نقاط کشور فعال ومصروف خدمت گذاری بود و از فساد وگونه های آن آثار وجود نداشت و یک قوای مسلح متعهد وبا دسپلین ومجهز باسلاح های سبک وسنگین بهتر ور منطقه دست آورد شاد روان رفیق کارمل است . اینکه عده آگاهانه ویا هم از روی حسادت نادیده میگیرند وحاتم بخشی به کسان دگر میکنند خود کور خوانده اند ما وامسال هم هنور تاریخ زنده هستیم ودر هر مجلس ویا هم در میان قشر جوان که نیاز توضح دیده شود خاموش نخواهیم بود . روح زنده یاد رفیق کارمل عزیز شاد و خاطره اش تا خورشید هست جاودانه است
کارمل عزیز ! آرام بخواب فرزندان تو وراه روان تو هنوز زنده هستند……….
Like · پاسخ · 19 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
يرغل ساپى
يرغل ساپى موافق نيستم ، کمى منطقي باشيد.
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:10‏
Haji Noor Noori
Haji Noor Noori حقیقت دارد زمانکه ببرک کارمل برای اورس ها گفتند که ما قوای مسلح داریم به شما نیاز نیست فورا به عوض ان نجیب الله را تعین کردند که دراین مسله فرید مزدک درجریان است بعدا به صفت سفیر مقرر شد واین یک خیانت بزرگ به حق کارمل صاحب قرار گرفت
Like · پاسخ · 7 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:42‏
Anisa Re
Anisa Re سلامت باشيد عزيز ..! واقعيت هركز پنهان نميشود. ..! وعدالت هميشه جاگزين است ..!
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:56‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Noria Rahmani
Noria Rahmani جناب عرفان نهایت عزیزوواگهرمردمدبروفرهیخته مبارزه قاطع متین عرض ارادت و حرمت دارم !
رفیق فرزانه ببرک کارمل بزرگوار مرداهنین بود !
ارامش زندگی خود را وصف طبقه زحمتکش ورنج دیده کرد .
اما …!
اگر نه خودش ازطبقه سرمایه داربود !
مردی چون ببرک کارمل عزیز نمیروید رفیق ببرک کارمل بزرگوار ماندگار است
نه یادگار …
عکس ‏‎Noria Rahmani‎‏
Like · پاسخ · 9 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏22:58‏
Ahmadyar Nahoryan
Ahmadyar Nahoryan نظیر کارمل گران مهر تاهنوزرهبر خردمند را کشور نیازموده.
Like · پاسخ · 19 ساعت
Majid Qiyam
Majid Qiyam روحشان شاد باد
Like · پاسخ · 19 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
شهنشاه عشق
شهنشاه عشق
عکس ‏شهنشاه عشق‏
Like · پاسخ · 5 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:05‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan دوستان عزیز رفقای گرامی و سروران سر افراز وگران ارجم را درود بی پایان باد؛
با سپاسهای بیکرانه از حضور پرمهر وگرم تک تک شما عزیزان درین گفتمان .باحضور سبز خویش ،وکامنتهای مهر انگیز تان ،با خوانش این خامه و لایکهای تان برآن مهر تائید گذاشته وآنرا غنا بخشیدید .سپاسگزار فرد فرد شما.
عکس ‏‎M Aref Erfan‎‏
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:28‏
Zarghuna Wali
Zarghuna Wali دوست عزيز عرفان
نگرش عالى ويادواره هاى حقيقى انزمان را بار ديگر با شفافيت به خاطره ها زنده نموده ايد كاركرد هاى
رفيق ببرك كارمل شخصيت ملى و سياسى مقتدر كشور را مردم ما هيچگاه فراموش نخواهد كرد
روح شان شاد باد
كارنامه هايشان جاويدان باد
درود
Like · پاسخ · 5 · دیروز ساعت ‏00:13‏ · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan بانوی پیکار جو وفذا کار وطن همشیره عزیزم زرغونه جان ولی درود هایم نثارت باد؛
ازنگاه عالی وژرف تان در مورد این نبشته ودر رثای رفیق کارمل جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · دیروز ساعت ‏01:00‏
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Aziz Hassas
Aziz Hassas رفيق گران ارج وعزيزالقدر عارف عرفان !
نوشته علمى وهمه جانبه شمارامطالعه كردم آمدن قواى شوروى را ومخالفت رهبر بى بديل ووطن دوست مردم افغانستان زنده يادببرك كارمل رابه واقعيت امر بسيار عالى وواقعى بازتاب نموديد
فرهيخته وگرامى رفيق من !
تاريخ فاتحانه درراخواهدگشود ، وخورشيدى بالبخندى گرم ، انحناى آسمان راعاشقانه خواهد پيمود، وآنگاه بهار، مرحمى سبز،برزخم هايمان خواهد گذاشت
عکس ‏‎Aziz Hassas‎‏
Like · پاسخ · 3 · ‏دسامبر 12‏، ساعت ‏23:56‏
M Aref Erfan
M Aref Erfan جنرال پرافتخار ورزمنده وطن رفیق حساس گران ارج را درودباد؛
از دید گاه عالی شما، محبتهای رفیقانه ونگاه بارز ریالستیک وواقعبینانه تان در خصوص رخداد های پیشین ،تبارز شخصیت عالی رفیق کارمل واعزام نیروهای شوروی در افغانستان یک کهکشان سپاس‌
کامگار باشید
Like · پاسخ · 1 · دیروز ساعت ‏01:04‏
Shir Srishk
Shir Srishk رفیق کارمل گرامی وعزیز باشعور در عرصه تاریخ وزمان کشورما به مثابه «شخصیت» عملکرد، نه به حیث یک فرد مجزا و بی هویت،
او در سمت حرکت تاریخ همپا و مطابق به نیاز زمان گام برداشته و در روند تکامل تاریخ از جایگاه و نقش برجسته برخوردار بوده ، و از این جاست که نقش رهبری و شخصیت اش برجسته گردید، ببرک کارمل عزیز توانست پیش از حاکمیت با استعداد سازماندهی و تواناهی فرماندهی و قدرت رهبری خود در چگونگی تشکل توده ها و در بسیج نمودن آنها در ح -د -خ-ا بخاطر رسیدن به یک جامعه انسانی با انتخاب تاکتیک ها و شعار های لازم و به موقع نقش بزرگ و مهمی تاریخی خویش را ایفا نمایند و به مثابه چراغی، فراه راه جنبش،و نهضت مترقی قرار گیرند. و در مغاکهای مخوف نغلطیده پیروزمند از تاریکی ها بدر آیند.
همه در حسرت یک پروازند ، من به پرواز نمی اندیشم ، به شخصیت بزرگ تاریخی ما ببرک کارمل عزیز و اندیشه وافکارش،که عزیز تر از هر اندیشه ی وهر پروازی است .که سرحد ندارد ودربیکرانها درپروازاند وجاودان است می اندیشم.
آندم که شاهد گل گشت دیدنی
پهلوی آب زیر درختان سوسنی
با این شعار نو بگیریم جام می
پیروز باد جبهه افکار کارملی
Like · پاسخ · 3 · 22 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق فرهیخته سرشک گرامی را درود باد،
از مشارکت شما ونقش دیدگاه ژرف وعالی تان که در گستره وپهنای این گفتمان افزوده است ،یک کهکشان سپاس.
کامگار باشید
Like · پاسخ · 1 · 19 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Ghulam Nabi Ranjbar
Ghulam Nabi Ranjbar پیروزباد جبهه افکار کارملی.
Like · پاسخ · 6 · 22 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق رنجبر عزیز وگرانقدر را درود باد؛
از حضور سبز وکلام زیبای شما جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 2 · 19 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Ali Rostami
Ali Rostami رفیق ارجمندوگرامی :قلمت سربلند باد که ناجی وبازگو کننده یی واقعیت زمان هستی وان را برملا میسازید.موفقیت توانمندی بیشتر برایت ازومندم.
Like · پاسخ · 3 · 19 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق رستمی عزیز وگران ارج درود
از محبتهای بیکران شما جهانی سپاس رفیق عزیز
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · 15 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Safaudin Ghiasi
Safaudin Ghiasi دورد بر روان پاک رهبر حزب و مردم شريف و نجيب وطن محبوب مان کارمل گرامى.
Like · پاسخ · 3 · 19 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق غیاثی گرامی عزیز را درود باد؛
از تبارز احساسات و محبت های بیکران شما جهانی سپاس
بهروز باشید
Like · پاسخ · 1 · 15 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Abdul Toghral
Abdul Toghral
عکس ‏‎Abdul Toghral‎‏
Like · پاسخ · 1 · 18 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan عبدالتوغرل عزیز،سپاسگزارم از لطف شما
Like · پاسخ · 15 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Nazifa Nazif
Nazifa Nazif
عکس ‏‎Nazifa Nazif‎‏
Like · پاسخ · 3 · 18 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan بانوی گرانمایه همشیره گرامی نظیفه جان نظیف
سپاس از مشارکت شما درین گفتمان وتبارز احساس عالی تان
Like · پاسخ · 2 · 14 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
Najmur Rahman Mawaj
Najmur Rahman Mawaj عرفا ن ګرامی، آ ن همه پیش بینی ها ی داهیا نه و اتها مات سبکسرانه از ها ضمه تا ریخ درګستره تما م نما ی تا ریخ بد ور مینما ید و کا روان به پیش میرا ند.
Like · پاسخ · 3 · 17 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan شاعر توانا وقلمپرداز نامور کشور مواج صاحب عزیز را درود باد؛
از حضور ونقش دیدگاه ژرف وعالی تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · 14 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
اسلام الدين سپاه
اسلام الدين سپاه َچه تحلیل دقیق رفیق مواج عزیز پیرامون طرح علمی وتاریخی رفیق عرفان گرانسنک در مورد شخصیت والا گهر رهبر فقید وهمیشه ماندگار جنبش انقلابی سرزمین مان کارمل گرد سترک
ِیادش همیشه جاویدان راهش پر رهرو
Like · پاسخ · 4 · 17 ساعت · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق اسلام الدین سپاه عزیز را درود باد؛
از مشارکت وارسال پیام عالی شما جهانی سپاس
دایمآ نقش تان به مثابه سپاه نهضت ترقیخواه کشور به اثبات رسیده است
کامگار باشید
Like · پاسخ · 1 · 14 ساعت
اسلام الدين سپاه
اسلام الدين سپاه َشما بزرکی نمودین مرد بزرک عرفان با وقار
Like · پاسخ · 2 · 14 ساعت
Yazdan Zafari
Yazdan Zafari يك تحليل وجمع بندي نهايت با ارزشي از عوامل ناشي از ورود قطعات نظامي سابق اتحاد جماهير شوروي در افغانستان و مقاومت رفيق ببرك كارمل در مورد اعزام قطعات ارتش اتحاد شوروي ، وبلآخره مواجه شدن نا گذيري رفيق كارمل بنابر عوامل متعدد درمقابل عمل انجام شده از ابتكارات عالي شما رفيق گرامي عرفان عزيز بود ،موفقيت وتوانمندي بيشتري برايت آرزومندم.
Like · پاسخ · 3 · 12 ساعت · ویرایش شده
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق گران ارج یزدان ظفری گرانمایه درود هایم نثارت باد؛
از حضور پرمهر وابراز دیدگاه ژرف وناب تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 1 · 12 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
غلام سخي پرچمي
غلام سخي پرچمي ببرک کارمل یکی از شخصیت های بزرگ و با استعداد در حوزه سیاسی کشورمان بود که بدون شک در تاریخ سیاسی افغانستان ؛ نظیر ان دیده نشده است ؛ اما افسوس که جهان سرمایه از یکسو و جهل بخردی جامعه از جانب دیگر به این ابرمرد تاریخ سیاسی افغانستان اجازه نداد که ارمانهای والای انسانی خود را به تحقق رساند . رهبر عزیز من روحت شاد باد
عکس ‏غلام سخي پرچمي‏
Like · پاسخ · 2 · 11 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق غلام سخی پرچمی را درود باد؛
از حضور سبز ونقش دیدگاه ژرف تان جهانی سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · 9 ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…
Choose File
ميرويس نبي زاده
ميرويس نبي زاده
عکس ‏ميرويس نبي زاده‏
Like · پاسخ · 1 · 10 ساعت

M Aref Erfan replied · یک پاسخ
Haji Abdul Hamid Ihsas
Haji Abdul Hamid Ihsas رفیق کارمل عزبز روحتان شاد وخاطراتتان گرامی باد.
Like · پاسخ · 3 · 7 ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق عزیز وگران ارج حاجی عبدالحمید احساس را درود باد؛
از گذر سبز وپیام گرم تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ۱ ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Salim Alizada
Salim Alizada رفیق گرانقدر عرفان گرامی !
سپاس بیکران برای جمع آوری اسناد مهم تاریخی وخنثا نمودن توطئه های سی وهفت ساله سازمان های استخباراتی (درقدم اول امریکا انگلیس وپاکستان ) که همه درکل برای اهداف دراز مدت خودشان واینک حتا با نبود اتحاد شوروی وحزب د خ ا جنایت وپلانهای شان با حضور مستقیم شان ،از سرمردم ما خلاصی ندارد وکشور را به یک ماتمسرا بنیاد گرایی تبدیل نموده اند که حقانیت مبارزین ح د خ ا تحت رهبری فقید کارمل و« وطن)را ثبوت میکند .شما دراین راستا زحمات شب روزی را متقبل می شوید . درست بیاد دارم که درحاکمیت فاشستی حفیظ الله امین درسازمان مخفی پرچم تنظیم بودم ودستورحاصل نمودم اماده باشید برای یک عملیات نظامی .. اگربخش پرچمی حزب ورهبری آن از برنداختن رژیم امین توسط عساکر شوروی خبر میداشتند پس ما اعضای مخفی چرا جان های خود را دران شرایط سخت به خطر با فیصدی بلند می انداختم ،چنانچه تعداد هزاران رفقا ی مخفی ما با زجروعذاب غیر قابل باور طمه ی پلگونها شده شهید شدند وتعداد منتظر سرنوشت انها …بهرحال اسناد موثق وجود دارد که سربازان اتحادشوروی را نیز با دسایس وپلانهای همین سازمان های استخباراتی که بالا از انها نامبرم برای مدت نزدیک به ده سال درافغانستان مصروف نگه داشتند … ..
تصویر : رفیق خوژمن یکی از قربانیان نظامی مخفی بخش پرچم .روان شان شاد وخاطرات این مبارزین ماندگار باد .
عکس ‏‎Salim Alizada‎‏
Like · پاسخ · 2 · ۱ ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan رفیق علیزاده عزیز وفرزانه را درود باد؛
از مشارکت شما درین گفتمان واظهار دیدگاه ژرف وناب تان یک کهکشان سپاس
رستگار باشید
Like · پاسخ · ۱ ساعت
Rah Parcham

نوشتن یک پاسخ…

Choose File
Anisa Re
Anisa Re واناالیه راجعون ؛
برفت آخر و نیک نامی ببرد
زهی زنده گانی که نامش نمرد
تن زنده دل ist خفته در زیر گل
به از عالمی زنده مرده دل
دل زنده هرگز نگردد هلاک
( تن زنده دل گر بمیرد چه باک. 🌹(سعدی
Like · پاسخ · 3 · ۱ ساعت
M Aref Erfan
M Aref Erfan بانوی رزمنده همشیره گرانقدرم انیسه جان درود هایم نثارت باد؛
از گذر سبز وسروده های زیبای ارسالی تان جهانی سپاس
کامگار باشید
Like · پاسخ · ۱ ساعت