پاکستان ( شریک شیطان )

 یعقوب « هادی »

پاکستان ( شریک شیطان ) 

زنده نام رفیق جلیل « پرشور »

یاد مبارز نستوه رفیق جلیل پرشور گرامی باد

به پاس و گرامیداشت مبارز مردم خواه، میهن دوست، داد خواه و مترقی که با همه آرزو ها وآرمانهای شریفانه وانسانی اش خاک زادگاه،زیستگاه وپرورشگاه خودش راکه به آن عشق میورزیدبه آغوش کشید ود ر دل خاک محبوب اش آرام گرفت. اینک سال دیگر از روز وداع آن یار از دست رفته هم اندیشان میگذرد در حالی که نبود وکمبود آن شخصیت سربلند مبارزات سیاسی افغانستان را به خانم شرافتمند آن رفیق جاوید نام، به فرزندان شریف شان، وبخصوص پسر برومند آن رفیق که در راه پر افتخار پدر قدم بقدم پیش می‌ رود ، به تمام یاران هم اندیش تسلیت میگویم ، خاطرات آن مبارز بزرگ را در افق دید آن شخصیت زنده نام گرامی میدارم

یادداشت زیر نوشته ماندگار رفیق جلیل پرشور است . این نوشته در سایت‌ها انترنتی از جمله سایت آریائی در گذشته نشر شده است. باز نشر این نوشته به پاس یاد بود رفیق جلیل پر شورهم از این جهت اهمیت دارد که اوضاع واحوال کنونی کشور ، امضا قرار داد هاو پیمان های امنیتی ،نظامی، استراتیژیک با یک تعداد کشور ها از جمله ایالت متحده آمریکا ، سفر ها وملاقات های علنی و مخفی هیات دولتی با پاکستان، وسایر اقداما ت مشکوک ومرموز وپلانیزه به نفع ستمگران سود وسرمایه وغارتگران جهانی در افق دید رفیق زنده یاد رفیق پرشور بخوبی خواناست، واز جهت دیگر این نوشته در قبال اوضاع وحوال جاری پیام وحدت را ارمغان میدهد خطابیست برای فرزندان واقعی مردم ومیهن که باید همدیگر شان را بپزیرند و از فریب بریده ها از آرمان وحلقات توطئه گر و دسیسه ساز پشت پرده و پیش پرده آگاه باشند تا بار دیگر شکار خدعه ونیرنگ آن‌ها را نخورند. در باره آنانی که او افراد ناسالم ،خود محور، جاه طلب خود خواه وقدرت طلب میخواند دیگربرای همه به روشنی معلوم شد که بلی چنان بود وچنین است.

روح رفیق زنده نام رفیق جلیل پرشور شاد باشد 
–————————-—————–
پاکستان ( شریک شیطان ) 
از وقتی پاکستان،این موجودلابراتواری فرنگی، ازعالم نیستی به صحنۀ وجود انتقال داده شد، منطقۀ ما(افغانستان،هندوستان وسائرکشورهای همجوارساخته شده با این مولود استعماری،جغرافیای سیاسی غیرطبیعی وشکل داده شده باثر قیچی شدن پیکرقلمرو ملتهای قدیمی)، هرگز روی آرامش وثبات راندیده اند، وهرروزدرخون مردمان شان که بدستان ناپاک جلادان وتروریستان افراطی و بنیادگرای مرتبط با نظام واستخبارات پاکستان،که سالها ازطرف دولتهای حامی آزادی ودموکراسی(!) برای مقابله وبخاک وخون کشانیدنِ خیزشها و قیامهای زحمتکشان منطقه،که به هدف ساختن زندگی انسانی وتأسیس نظامهای عدل و انصاف ،ترقی اجتماعی، تساوی حقوق انسانها وکسب آزادی واستقلال واقعی، به حرکت افتاده بودند، هنوز دربحران ویا بی امنیتی قراردارند. 
قتل بیرحمانۀ بیشترازسه ملیون بنگله دیشی آزادیخواه و بیگناه، براه انداختن قتل وکشتار واعمال تروریستی در کشمیر،براه انداختن شنیع ترین مداخله واقدامات تروریستی، جنگ مستقیم وتشدید عملیات انتحاری علیه افغانستان درطی بیشتراز چهار دهه ، تربیت باند گروپها وتسلیح وتمویل آنها بقصد خراب کاری درافغانستان،دست داشتن باندیت های پاکستانی درده ها اقدام تروریستی جهانی وصدها مورد دیگرجرم وجنایت،همه گواه دهندۀ نقش خرابکارانۀ پاکستان،این فرزند استعمار فرنگی درطول حیات ننگینش میباشد. 
سیاستمداران کهنه کارغرب وحاکم شده برسرنوشت بشریت،با شناخت دقیق ازامیال واشتهای سیری ناپذیرغارتگرانِ غول صنعتی، نظامی وبانکی نفت خوارکشورهای خودشان، وحرص وآز ارتجاع فاسد ومتحجرعربی وعجمی، برای حفظ قدرت وکسب ثروت بیشتر، سالها چیزی بنام خطرکمونیزم وبسط یافتن ساحۀ نفوذ شوروی رابهانه قرارداد، وباحمایت بیدریغ مالی- لوژیستیکی وسپردن مقادیر هنگفت خطرناکترین اسلحه ووسایل تخریبی وتفجیری، سازمان جهنمی وخون ریز (آی اس آی )وملیشه های چند رنگ پاکستانی واجیرشدگان جهانی را تا دندان مسلح ساخت وبقول عبدالرحمان رئیس قبلی آی اس آی برای به آتش کشانیده شدن افغانستان دموکراتیک ومسیر یافته در راه عدالت،آزادی ودموکراسی واقعی ، تجهیزوبه داخل وطن ما صادر کرد. 
دردهۀ 80 میلادی وقتی افغانستان، بفرمان پاکستان- عربستان،بهمدستی ایران وارتجاع جهان بیرحمانه میسوخت،کوچکترین صدای اعتراض وعدم موافقت،با سوختن کابل وافغانستان وبه خاک وخون کشانیده شدن مردمان بیگناه ما، ازمیان رهبران وافراد کلیدی وحتی ازطرف اکثریت قاطع وابستگان تنظیمهای جهادی ویاران تفنگ به دست گرفتۀ به اصطلاح چپی وآزادیخواه شان ( مائوست های تنظیمی شده )،بلند نشد.برعکس آنها، همه ، یکصدا وبدون تفکیک وتفاوت درموضع گیریها وعملکردهای شان،رسیدن بقدرت وپیروزی اسلام موردنظرخودشان را براساس نسخۀ پاکستان- عربستان ویانکی های فعال درداخل صفوف دشمنان مسلح جمهوری دموکراتیک افغانستان،تبلیغ واز براندازی خونین نظام حمایت میکردندوبرای تحقق آن میجنگیدند. 
دستجات جنگی ،اکثرأفریب خورده ،خریداری شده وسردسته های شان،همین پاکستان وسیاست ضد افغانی آنرانه تنها حمایت،بلکه آن اقدامات غیرانسانی، خونین وبرباد کنندۀ پاکستانیها علیه وطن ونظام عدالت گستر دهۀ 80 میلادی (جمهوری دموکراتیک افغانستان )راباکل اخلاص، الگوی اسلامیت وبرادری بی همتا میدانستند، وبه آن افتخارنیز میکردند.آمدن چهرۀ خیانت پیشه وجلاد پاکستانی نوازشریف،پسرضیاالحق قاتل مردم ما وترکی الفیصل شهزادۀ ملیاردرورئیس استخبارات دستگاه سلطنتی خودکامۀ آل سعود وتیمی از استخبارات امریکایی وغربی درهنگام تسلیمی قدرت درکابل به نیروهای جهادی،آیا، گویای حقانیت ادعای وطنپرستان افغان درموردخیانت مشترک پاکستان وغرب به آزادیخواهی ،اهداف دموکراسی واقعی واستقلال کشور ما وحمایت بیدریغ از بنیادگرایی مذهبی وتحجر فکری بوده نمیتواند.؟ 
پاکستانیها وهمرکابان خونریزومتجاوزجهانی شان،بوسیلۀ تنظیمها وگروهکهای مزدورواجیرشدۀ شان توانستند،دردسرهای فراونی را برای نظام ومردم غریب وبپاخاستۀ وطن ما بوجود آورند، وازطریق اغوانمودنها وفریبکاریهای ابلیسی پلانیزه شده درغرب ومراکز تاریک اند یش عرب،توانستند جلو تحقق اهداف بزرگ ترقیخواهی ورسیدن به برقراری واستحکام نظام مردم سالارو واقعاً دموکراتیک را بگیرند. 
دشمنان منطقوی وجهانی افغانها،با استفاده ازخوشباوری، اعتقادات مردم،سطح پائین درک سیاسی آنها دردیروزوبا بکارگیری وسایل تبلیغی مذهبی وازطریق مصارف گزاف پولی،تعدادی از فقرا وغریبان وطن ما را که سعادتمند شدن وبه رفاه رسیدن آنها درمرکز توجه واهتمام دولت آن روز قرارداشت،فریب دهند وعلیه نظامی به جنگ ومقابله بکشانند،که آن دولت وحزب ،بهترین فرزندان خودرا درراه خوشبختی مردمان محتاج وزحمتکش،قربانی داده بودند. 
اکنون،بازهمان پاکستان اسلامی،آن حامی جهاد ونبرد تنظیمها علیه آنچه کفر و الحاد قیمت داده بودند،علیه دولت طرف حمایت قرارداشتۀ جهان دموکراسی و بازارآزاد،علیه حاکمیت مشترک نیروهای جهادی ایجادشدۀخودش وحامی خودش، دست به توطئه ،خیانت وتجاوزمیزند،ودرقتل وکشتارسران تنظیمها، قوماندانان ارشد دولتی،چهره های شاخص ملکی وقومی نظام،بوسیلۀ افراد انتحاری تربیه شده درمرکزجاسوسی وخیانت پیشگی سازمان جهنمی آی اس آی،بیرحمانه عمل میکند. 
اکنون تعدادی ازسران تنطیمها،علمای وابسته به طرزدید پاکستانی درمسایل مذهبی وسیاسی ومسوؤلین نظام،بعدسالها سکوت مرگباردرقبال همه خیانتها وتجاوزات دایمی پاکستانیها،برحریم مقدس وطن ما وبرهم زدن آرامش زندگی مردمان مظلوم این وطن،دراین اواخرفقط بعد تصادم منافع شان با برادران عزیز پاکستانی شان،سخنانی علیه پاکستان سردادند وازآن انتقاد محطاطانه نمودند. 
چرا از مراکز فتوا، از علمای جَـیِدِ (!)اسلامی،از حاکمان اماکن مقدسۀ اسلامی که روزگاری روزانه صدورفتوا علیه حاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان ،می نمودند وامرطغیان وقیام علیه(کفر وبی دینی(!) ) میدادند؛ پرسیده نشود،که کجا شد اسلامیت شما،آزادیخواهی ووطندوستی شما که روزگاری غربیهای طامع شمارا فرشته های آزادی واستقلال افغانستان قیمت داده بودند؛ وشمابخود می بالیدید وفکر میکردید که واقعاً شما چنانید که آنها میگویند،ودل بسته بودید که آنها بطور دوامدار مدافع اسلام وآزادی ملتها واز جمله مردم افغانستان وتنظیم های شما اند. ولی خود شاهد بازیهای ابرقدرت موجود جهان سرمایه وشرکای شان بودید، که به بسیارسادگی قدرت ودولت را که باحیل ونیرنگهای شیطانی برایتان تسلیم داده شده بود، به نیرو وتنظیم غلام منش تر،افراطی تر از اهداف وعملکردهای روزهای اول بقدرت رسیدن شما ومزدورترازهمه مزدوران و غلام صفتان مطیع پاکستانی ها ومراکز فساداعراب مداخله گر ومرتجع یعنی به ( گروه طالبان) انتقال داده واینبارآنها را به (ابابیلهای پروردگار) ولشکریان (حضرت محمد مصطفی) مسما ساخته ومجاهدین را، شما سرکردگان ونور چشمی های دیروز شان را به ( نیروهای شَـر وفساد )ملقب ساختند واز صحنه خارج نمودند. 
تمویل کنندگان مصارف جهاد( جنگ قدرت وتغییر رژیم) درپروژۀ جدید شان، طالبان را هدف قرار دادندومانند (صاعقه ) بالای آنها حمله گردیده وبعد قتل و کشتارآن مسما شدگان به(لشکریان پروردگار)،متباقی را بخانه ومحل تولد و پرورش شان که بدون هرنوع شک، پاکستان بود واست، داخل ساختند،ومتعاقباً تحسین وتمجید افغانی وجهانی راکمایی نمودند. 
مدتی ازاستقرارسیستم جدید حکومتداری وتبلیغات گوش کرکننده درمورد مبارزه باتروریزم،کشت وتراقیک موادمخدر،نهادینه شدن اصول دموکراسی، حقوق بشر، تساوی حقوق زنان بامردان،قانون سالاری،انتخابات آزاد وسایر وعده های چرب وفریبنده از طرف تیم حکومتی داخلی وحامیان جهانی آن نگذشته بود، که اکثریت مردم لقمۀ نان خشک خودرا نیز باثرسیاست بازار آزاد وفروش مؤسسات دولتی ازدست دادند،ودارونداروطن وملیاردها دالر کمک های جهانی دراختیار یک قشر محدودمفتخوارحکومتی روحانی قبا، مدعی جهاد وبی نفسی وتیم گویا دموکرات وترقیخواهِ چپاولگرداخلی وخارجی قراگرفت.این نوع حکومتداری که طرف حمایت دونرها قراردارد، بدون تردید فاصله بین فقرا واغنیای مافیایی را خیلی عمیق ساخته وباعث دوری مردم از نظام حاکم گردیده است. 
ناتو،همکاران ومتحدینش،دررأس امریکا وانگلیس،بنابر داشتن سناریو واهداف طویل مدت نظامی واستراتیژیک درمنطقه،بازی جدید شان را ازمدتها به اینسو آغازکرده وباردیگرفرزندان گوشمالی دادۀ شان یعنی(طالبان)رامخفیانه تجهیزو تمویل کرده وزمینۀ مانور،قدرت نمایی،نفوذ وعملیات انتحاری آنها رادرمراکز مهم دولتی شدیداًتحت مراقبت ،مساعد ساخته است،تازمینه برای برگشت مجدد آنها درقدرت ویا مشارکت قوتمند شان درادارۀ دولتی مساعد گردد.این اهداف بدون کمک ،تفاهم وپلانگذاری سازمان جاسوسی پاکستان وحلقات بنیادگرای مذهبی آن کشور که نفوذِ زیادی دربین تنظیمهای جهادی وحلقات مختلف حکومتی،به شمول قوای مسلح دولت،حتا درحلقات ورده های بالایی قدرت دارند،امکان پذیر نمی باشد. 
دراین اواخرکه مناطق سرحدی وطن ،خاصتاًولایت کنر،مورد حملات راکتی و توپخانه یی پاکستانیها ویا نیروهای همرکاب آنهاکه برای ما ناشناخته اند،قرار می گیرد، اگرتبانی وسازشی درمیان نیست؛چرا نیروهای تادندان مسلح ناتو، بدرجۀ اول امریکا وانگلیس،رهبری دولت افغانستان ورهبران ارشد تنظیمهای جهادی ،مهرخموشی برلبان شان زده اند ودرزمینه ابرازنظرنکرده وسخنی نمی زنند.تعجب آورتروتشویش آورترازهمه،سکوت احزاب وگروههای سیاسی چپ، دموکرات ومذهبی افغانستان است،که آنهانیزدنباله روان سیاستهای گروه های داخلی وخارجی بی تفاوت وتماشاچی دراین مورد بسیارمهم ملی اند. 
متأسفانه درنبود احزاب نیرومند،واقعاًفعال،دارای قدرت واکنش بموقع علیه مداخلات خارجی،کجروییهای دولت وسمت وسو دهندۀ مبارزات واعتراضات خودجوش جوانان محصل ،متعلم ومردمان زحمتکش،زمینه برای تاخت وتازها ومسیردادن زندگی وسرنوشت وطن ما بسوی آینده های حسب دلخواه ومنطبق با اهداف ومنافع دورونزدیک استکبار جهانی وارتجاع منطقه ،بسیار مساعد بوده ودادوفریادهای موجود ولی قابل قدرفعلی نقش اثرمند وبازدارنده را ایفا کرده نمیتواند. 
جاه طلبیها وخودخواهیهای موجود تعدادی از افراد دراحزاب مدعی وطنپرستی ودفاع ازمنافع زحمتکشان ،برای بقا درمقامات کلیدی رهبری ویا بدست آوردن این مقامها،باعث عدم اتحادووحدت نیروهای همسو وهم اندیش گردیده وسیاست تفرقه اندازی ومتشتت ساختن نیروهای مخالف ویا دشمن با مردم ما برای تقسیم نیروهای سیاسی ی فعال به بیشتر از 120 حزب،تاهنوز مؤفقانه ادامه دارد. 
حزب ورفقای ما که ازبدو فعالیتهای سیاسی وتشکیلاتی شان،هزاران بار فریاد هوشدارنسبت به اهداف پلید تمام حکومتهای پاکستان وشبکه های ابلیسی فعال علیه رستاخیزملتهای منطقه را به مردم افغانستان وحکومتهای برسراقتدارداده بود،بارها از طرف اجیران وگماشتگان معاشخور وتربیه شدۀ پاکستان،متهم به بدنام سازی دولت برادر ومسلمان(!)گردیده وبه اشکال مختلف دربرابر حقیقت گوئیهای حزب ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان درموردنیات شوم ،سیاه ودشمنانۀ پاکستان واهداف غیر دوستانه وغرض آلود دولتهای شاهنشاهی وبعداً اسلامی ایران وعربستان، متهم به ترویج دشمنی علیه کشورهای برادر اسلامی گردید،وبه صدها سند افشاکنندۀ مداخلات وتجاوزات پاکستان وسرباز گیریهای کشورهای دیگر دربین مردم ما،نه تنهاتوجه نشد،بلکه تخریب گردید ومتهم به دشمنی با دول اصیل اسلامی گردید،که اکنون عادی ترین انسان وطن ما،به حقانیت ادعاها وافشاگریهای رفقای ما درمورد اهداف پلید پاکستان وشرکای به اصطلاح اسلامی ودموکرات(!) آن،علیه مردم ووطن مشترک مان،اعتقاد پیدا کرده اند.ولی متأسفانه بسیاردیرشده است، ودشمنان مردم توانسته اند که روح شیطانی، خودستیزی وبیگانه پرستی وعدم توجه به منافع ملی وافتخارات تاریخی ملی را دربین مردمان شریف ومسلمان ما،ترویج نمایند.وگرنه چطور امکان پذیر میگردید که این مردمان غریب ووطندوست،درنابودی اردوی قدرتمندملی کشور شان اقدام وهزاران دستگاه تانک مدرن حربی، هزاران نفر برزرهی،صدها بال طیارۀ جنگی وسایروسایل جنگی را مطابق هدایت و امر پاکستانی ها،تخریب وبه قیمت آهن پاره به جانب پاکستان اسلامی بفروش برسانند ویا بهترین وسایل جنگی از جمله ملیونها قبضه کلاشینکوف را به برادران مسلمان پاکستانی وایرانی تحفه گویا تقدیم وحق نمک(!)را اداکنند، وخوداکنون با سلاحهای ناچیز ، تفنگهای کهنه وجنگ دیدۀ امریکایی،مهمات (جیره بندی شده)حتا قادر به جواب دادن مهاجمین سرحدی پاکستانی نباشند. 
کیها باید جوابده باشند؟ کیها آن اردوی قدرتمند ومدافع صادق وتوانای وطن را که قدرت دفاع ازحریم زمینی وهوایی وطن رادرمقابل هرمتجاوزی داشت، نابود کرد وبهترین افسران تحصیل یافته وصاحب تجربۀ نظامی،پولیسی و امنیتی را که جنگ وتجاوز بزرگ پاکستانیها وشرکای آنرا درجلال آباد، باسردادن شعار ( وطن یا کفن ) خنثی ساختند،مجبور به ترک وطن کرد و اکنون برای تربیۀ سربازان اردو وپولیس،بجای دعوت ازکادرهای ملی وطن پرست ،افراد عادی وخوردضابطان اروپای شرقی واجیران کشورهای جنوب شرق آسیا را با معاش های غیر قابل تصور دالری استخدام میکند ،تا آخرین تعلقات ملی ووطندوستی را دروجود سربازان افغان نابود سازند،واردو وپولیس مارا مطابق منافع ارباب بزرگ تربیه نمایند. 
از آنجائیکه مردم خوب ما سالها قبل گفته اند که(با بچۀ مردم جنگ نمیشه)،باید عمیقاً بیندیشیم که چطوردراین کلیدی ترین وحیاتی ترین مسالۀ ملی، جداً مهم و سرنوشت ساز برای همه شهروندان افغانستان،متحدانه عمل کنیم وبرای دفع و طرد تجاوزات کلیه مداخله گران، وخنثی ساختن اهداف پلید دشمنان،دررآس پاکستان،میتوانیم بحیث فرزندان سرزمین واحد،صادق ودلسوز به بقاوتجزیه ناپذیر بودن این کهن دیار باعزت ولی خسته وافسرده،عمل کنیم ووطن را قربان اهداف سیاسی وقدرت طلبانۀ این وآن حلقه ودسته نسازیم. 
این حقیقت بارها تجربه گردیده وبه اثبات رسیده است که هروطن وهر قلمرو، فقط میتواند بوسیلۀ صاحبان اصلی آن حمایت ودفاع گردد،وبه شکوه ،عظمت وشگوفایی برسد.نیروهای خارجی و کمکی احساس ودلسوزی صاحبان هیچ وطنی را نمیتوانند داشته باشند.لذا، برای دفاع از وطن واحد ودوست داشتنی مان ،باید راه های تقارب وهمسویی را بافرزندان واقعی آن جستجو کنیم وبرای مؤفقیت این آرمان بزرگ میهنی، اولاً بایدعلاج دردهای ناشی ازدوری،رقابت های ناسالم،خودخواهیها،خودمحوری،جاه طلبی وکم زدن یاران وتحول طلبان را نمائیم ومشت واحد شویم، تادرزمینه اثرگذار گردیم. 
افغانستان! ای زادگاه عزیز ومشترک همه افغانها : قسم میخوریم که بمانند مردمک چشمان مان درحفظت میکوشیم،وترا ازجان عزیزتر میداریم. 
مرگ ونفرین باد، برتمام دشمنان دور ونزدیک وطن ما ومردمان باشرف آن! 
متحد ویکپارچه باد، همه وطنپرستان،ترقیخواهان وظلم واستبداد ستیزان میهن ما که صادقانه درراه عدالت اجتماعی ،تساوی حقوق شهروندی وبرقراری نظام دموکراتیک مبارزه میکنند! 
جلیل پر شور