بیانیه انقلابی وتاریخی رفیق ببرک کارمل رهبر حزب دموکراتیک خلق افغانستان دراجتماعی عظیم زحمتکشان شهر کابل به مناسبت سوم عقرب1972 تهیه و ترتیب: رفیق علی رستمی

 

رفقای عزیز ــ دوستان گرامی ــ هموطنان رنجیده کشور ـ مردان زنان کشور ـ اقایان خانمها.
دراین لحظه که پر ازاحساسات عمیق هستید هیجانات مرا ،فراه گرفته است . چقدر برای من مشکل است که یک بیانیه خوبتر وارام ولی پر اهمیت در پیشگاه شما تقدیم بدارم.درهمین لحظه که در پیشگاه شما قرار دارم چقدر ساده دراندیشه من ـ درفکر من ـ یک احساس غلبه میکند ـ درهمین لحظه دها هزار ـ دهاهزار مادران شما درحالیکه طفل گریان ان درپستان وسینه ان نگاه کرده شیر میخواهد ولی مادر شیرندارد ولی شیر مادر را یک مشت ستمگار ووحشی چاپیده است ـ مرا زیر یک احساس میاورد ، قصه های مرگ ومیر را درافغانستان ـ افسانه های رنج هزاران طفل وکودک را درجریان دو سال اخیر که قعطی وقیمتی همه شما خبر دارید.
هموطنان، این برای نخستین بار درکشور ما از فقر هزاران هزار طفل وکودک ـ پیر وجوان ـ پدر ومادر وبرادر ما جان داده اند. به هر حال اجازه دهید شما هم شاهید هستید که امروزحزب ما حزب رنجبران ، حزب زحمتکشان حزب ستمکشان ـ به مناسبت سوم عقرب ـ به مناسبت پیکار علیه استبداد ـ سالها دراین کشور شما این روز را تجلیل کردند وچنین اجتماع عظیم را تشکیل دادند. من به نمایندگی کمیته مرکزی حزب طبقه کارگر افغانستان ـ حزب رنجبران زجر کشان ـ زحمت کشان. حزب که درپیشگاه رنجهای این کشور ستم دیده قسم تاریخی توده هاـ
یا مرگ یا از پیروزی خلق !!!!!
حزبی که بشما دراین صحن اجتماع بخون خود وخون رفیقهای خود قسم میخورد که ما یک وجب خاک خودرا به اجنبی نسپاریم یک وجب ناموس وشرف ملک خودرا به خارجی ها نفروشیم ولیکن یک وجب در برابر دشمنان افغانستان تسلیم نشویم اکنون بگذار که دشمنان ما اینجا وانجا هر صلاح دارندـ هر زوریکه دارند در برابر ما استعمال کند ما در راه خود، خون خود ـ جان خود را در راه خدمت به خلق وقف کردیم و به صورت قاطع وقف خواهم کرد. از این کلیات پر حساس میگذریم توجه هموطنان محترم را به این مطلب میخواهم که ما وقتی که میگویم پرچمدار یعنی چه ؟ پرچمدار یعنی اینکه در پیشاپیش لشکر ـ درپیشاپیش روی خلق قراردارد. تا اولین خطرانرا باید پرچمداران متحمل شوند. بدین مناسبت ما درچنین روزهای تاریخی همیشه نقاط اساسی را درسیاست وسرنوشت خلق کشور خودرا ارایه میکنم که دیگران جرأت افاده انرا بخود ندارندانها دنباله روی میکنند کلیات هواهی ومجرد میگویند لیکن در هر وضع وحالت مشخص سیاست کشور حمله یا توضیح روشن درمسئله ندارند و فرق ما بین پرچمداران زحمتکشان کشور ودیگران درهمین نقطه است. بیانیه که در حضور شما تقدیم میکنم بعدازاین تحلیلی بوده واحساساتی نیست. انچه که مربوط به خلق های رنجیده وطن وطنپرستان شما بود رفقای من درابتدای امریکه رفیق ارجمند دوکتورس اناهیتا ـ رفیق ارجمند وهمرزم ما استاد میر اکبر خیبر ودیگر پرچمداران با محتویات مترقی وسیاسی اظهاراتی که کرده اند شنیدید. اکنون برای اینکه ما مبارزه واقعی کرده باشیم توجه هموطنان را به نقاط دقیق معطوف میسازم بیانیه که من به حضور شما تقدیم میدارم حزب من ـ رهبری من ـ کمیته مرکزی من به من دستور داده اند و در دوجمله خلاصه میشود(چه باید کرد؟از کجا باید شروع کرد؟)این چه باید کرد من ، با انچه باید کرد که تاریخ را تغیر داد تفاوت دارد.
انچیزیکه تاریخ را تغیر داد وشعار چه باید کرد را در تاریخ بوجود اورد وان میگفت که باید خلق ستمگر وزحمتکش باید یک حزب انقلابی داشته باشد!!! اکنون خلق زحمتکش افغانستان حزب انقلابی خودرا ایجاد کرده اند!اکنون سرنوشت این ملک سرنوشت ازادی ـ استقلال ـ تمامیت ارضی ـ وحدت خلق که چرا افغانستان مترقی دموکراتیک وتابناک ارتباط مستقیم وحیاتی به این حزب دارد. این چه باید کرد تاریخی را حامل کردیم . بحث من بالای چه باید کرد روزمره است که چگونه خلقهای را باهم یک مشت اهنین ساخت ـ متحد ساخت ـ شعور واگاهی سیاسی داد تا چون دیگر خلقهای انقلابی وجهان به دژ استبدادی بی رحم این کشور یورش ببرند.وبیخ وبن وتهداب این هارا دگر گون سازند . بینید از کدام نقطه ساده شروع میکنم یعنی از کجا باید شروع کرد. اجازه بدهید به ده سال نزدیک عقب بروم. وقتی که حکومت محمد داود سقوط کرد ویا به عباره دیگر به اساسی اداره بلاقید وشرط افغانستان محکوم به عقب نشینی شد وسقوط کرد.
به خاطر هموطنان میاورم که درهمان وقت درمحافل سیاسی افغانستان چه میگفتند. میگفتند که اینجا یک تو طئه ازکودتهای امپریالیزم امریکا درمیان است یک کودتا ی که بشکل فجیع تر وبدتر سرنوشت این مملکت را تغیر بدهد. لیکن همان محافل سیاسی افغانستان شما هموطنان وجوانان افغانستان با چنین اراده بل القوه ـ با نیروی تبلیغاتی تان درهمان وقت بدوامر تمام دسایس ارتجاع بین المللی همان دشمنان زندگی افغانستان وارتجاع ـ قدرت حاکم ـ طبقات حاکم محافل حاکم دولت مستبد افغانستان را این اراده شما بود که این توطئه را خنثی ساختند.
بیبنید طی ده سال این اقایان ـ این زمام داران ـ این دولت مستبد افغانستان برای مردم ما چه داده است انها درهمان بدوامر اعلام کردند که دموکراسی ـ قانون اساسی ـ دفاع ـ ترقی عجیب تر اینکه ومضحک تر اینکه نظام نوین دم میزدند.
صحبت من در برابر ادعای این دولت افغانستان است. در وجود قانون اساسی جدید مدعی شده اندکه در افغانستان نظام نوین امده. خوب اقایان این نظام نوین شما برای این ملت فقیر چه داد؟ واینجا است که سوال است؟ طی ده سال اخیر درافغانستان نظام کهنه چه بود؟ اقایان باید توضیح میدادند که نظام کهنه شان یک استبداد فاشیستی ـ یک دکتاتوری نظامی ـ یک سلطنت مطلقه یعنی چه بود.واین نظام به اصطلاح نوین چه کرد؟ وقتی که مردم افغانستان مشاهده میکنندکه این نطام نوین ـ این دموکراسی به اصطلاح اقایان این قانون اساسی به اصطلاح عالی جنابان برای ما چه داد؟
پاسخ ساده است برای اولین مرتبه در تاریخ این کشور فقر کشنده داد. هزاران هزارن هموطن ما از فقر مردند این نظام نوین این دموکراسی ـ این قانون اساسی هزاران هموطن مارا مهاجر ساخت به کجا؟ به ژاندارم منطقه به کشور شهنشاهی مستبد ایران ، این ننگ است در پیشانی این اقایان که حرف از نظام میزنند!!
این نظام نوین در وقتیکه جنبش های انقلابی عظیم انطرف ماورای خط استعماری دیورند اوج گرفت انجا که میخواستند وحدت واتحاد خلقهای افغانستان دواطلبانه از مرزهای دریای امو تا دریای سند یک مشت اهنینی شوند. دراین وقت اینها عوض اینکه یک پشتیبان نیرومند باشند به توطئه های سیاه دست میزنند به سیاست سازش کارانه وتبانی وژاندارم منطقه انجا درتهران ودولت مرتجع پاکستان انجا دراسلام اباد اینها با سیاست بازی میکنند اینها دراین خوش هستند که تجربه دارند وفهمی دارند وانها خوبتر میدانند که مصالح افغانستان را تشخیص دهند.
این نظام نوین برای شما چه اورد ؟فقر ـ بدبختی ـ سیاه روزی ـ شکنجه وعذاب هرچه بیشتر توده ها . بگزار مارا بکشندـ ترور کنندـ بدنام بکنند این نظام نوین دموکراسی بود که برای ما هدیه شد. دربرابر گفته اقایان یعنی درمقابل نظام نوین نظام کهنه است. این فریب خلق است همان نظام کهن است تمام طبقات حاکم ـ قدرت های حاکم ستمگر ومستبد است منتها ما سک خودرا تغیر دادندکه شما هموطنان را بیشتر وزودتر فریب بدهند وچند روز دیگربه بقای ننگین خود ادامه دهند اکنون خود اقایان وعالی جنابان تحریکات اعمال زنجیری امپریالیستی را دراین کشورازاد گذاشته اند تاعصر پادشاهی امان الله را تکرارکنند.
ارتجاع سیاه ننگین در کره زمین است انها را ازاد میگذارند تا در ده ـ قریه وشهر تهدید کند. همه از پاکستان امده اند یا از ایران انتقال داده شده اند به همه ثابت است که درسازمان های جاسوسی مشهور به ساواک ایران ـ سازمان های جاسوسی سنتی مشهور انگلیسی در پاکستان ـ سازمانهای سنتی معلوم الحال درافغانستان. همه یک اتحاد نا مقدس تشکیل داده اند که شمارا سرکوب کنند. شما که جرأت پیدا نکنید که دریک اجتماع در دفاع از استقلال وطن ـ از ازادی وار تمامیت ارضی ـ از نجات کشور ـ گردهم جمع شوید ویک مشت اهنین باشیدو این اقایان ـ یک بار هموطنان سعی کنید چه مقدار عواید مردم را بنام بودجه ـ بنام مالیه ـ درماهیت امر خون وشیر میلیونها میلیون توده های مردم که سالها متمرکز شده اندـ چاپیدند انجا اقایان پولیس ژاندارم ـ انجا نطامیان میگویند ما نمیتوانیم این ارتجاع سیاه را از بین ببریم ـ پس دراین سالها سال شما در این مملکت چه کردید. این قدر قدرت ندارید که ارتجاع سیاهی که ننگین است درکره زمین انها را ازاد میگزارید که محصول رنجهای این مملکت یعنی شما جوانان و روشنفکران را چون دوره اعلیحضرت امان خان باید سرکوب کنید وشما محبورشوید که در زیر زمین ها پنا ببرند، درحالیکه تمام اعمال که اینها مرتکب شده اند وخود اینها همیشه مظهر عام بودند. بهر حال میگویند اقایان ـ حضرات ـ محافل حاکم ـ قدرتهای حاکم ـ دولت افغانستان همه وهمه دشمنان داخلی وخارجی افغانستان است که وطن در خطر است خوب اکنون ما دریک لحظه موفقیت به خرج میدهیم که وطن درخطر است . ما در پیشگاه شما اقایان ابلاغ میکنیم ـ ما حاضر هستیم که اگر واقعأ شما یک وطن مقتتدر ـ یک وطن دموکراتیک ـ یک وطن تابناک ـ یک وطن غنی ـ خلق ها ی مقتتدر ـ متحد وغنی ومرفع میخواهید.
بفرماهید ما شمارا پشتبانی میکنیم اگر نمی خواهید ومنظور شما فریب مردم وبقای خود شما است پس همان طوریکه شما حق دارید مار بکشید به زندان به اندازید بما اجازه دهید که بشما بگویم که ازوطن بیگانه هستید ـ بقایای خودرا میخواهید ـ اجازه دهید به طبقات ستمگارواستثمار گر بگویم شما که حاکم هستید هم محکوم به زوال هستید ما با شما اشتی ناپذیر هستیم.

هموطنان محترم!
بزرگترین کار واعتلای یک مملکت شرف وناموس یک مملکت که ملتها قیام میکنند حفظ وجب وجب خاک انهاست. این دموکراسی برای ما چه داد من حاضرم ثابت کنم دو مرتبه طیارات ژاندارم ایران ، محافل حاکمه ایران نه خلق ایران ـ خلق ایران برادر ماست دو مرتبه درخاک افغانستان تجاوز کرده اند. این حکومت افغانستان شهامت اینرا نداشت که اقلأ یک اعتراض دراین زمینه بکند وچندین کیلومتر درخاک ما در وقت جنبش انقلاب خلقهای بلوچیستان وپشتونستان که عساکر ژاندارم منطقه رژیم شهنشاهی ایران در سرحدات افغانستان وبلوچیستان قلمداد و تجمع اختیار کرده اند و کشور مارا تهدید کرده ، چرا این اقایان به شهامت و شرف افغانستان اتکاه نکرده و از پرنسیب و اعتبار افغانستان دفاع نکرده اند ؟ توجه بفرمائید هموطنان.برای اولین مرتبه در برابر بزرگترین مسئله ملی افغانستان ،حکومت افغانستان جلسه سری را در پارلمان مفلوک خود پارلمان فیودالی خود ارایه کرد، ان مسئله ملی افغانستان چشم تجاوزات خارجی در افغانستان بود. ما اعتراض کردیم که شما حق ندارید دریک مسئله بزرگ ملی جلسه سری دایر کنید. عجب اینجاست که درقانون اساسی خود شان تذکر صریح رفته است که هیچ جلسه استیضاح سری شده نمی تواند در هیچ ماده قانون اساسی اینها که بی امر محل الوقف است.
انجایکه شرف وحیثت بین المللی استقلال قضاوت ازاد سیاست بیطرفی مستقل و بی طرف افغانستان که خود مدعی ان است ایجاب میکند که درانوقت درچنین یک مسئله مهم چنین جلسه سری را اعلام میکند.
هموطنان دراین روزها درمنطقه دراین جایکه ما و شما بودوباش داریم بزرگترین سیل انقلابی درجریان است. این نیروهای حاکم ـ محافل حاکم افغانستان که سعی میکند تا شما متوجه حقایق سرنوشت خود نگردید. همه مسایل را همانطوریکه رفیق همرزم وارجمند من خیبر بشما راجع به استعفاع صدراعظم بیاناتی داده اند همه مانورهای سیاسی است که ذهن شما را درحالتی قرار بدهد.
طوریکه پدران شما را درتحت اسارت و امروز خلقهای میلیونی شما را در تحت جهالت سیاسی قرارداده اند درحالیکه از لحاظ قانون اساسی وقتأ که اقای دوکتور محمد ظاهر استعفاع داد،حکومت مطابق به وثیقه ء که خود شان تعهد اجرای انرا کرده اند دیگر سقوط کرده اند. توجه بفرمائید هدف من این نیستکه درقبال داکتر ظاهر کدام حکومت بهتر و خوبتر بوجود خواهد امد. من درهنگام سقوط حکومتهای افغانستان به مردم میگویم که باز همان کفن کش قدیم است .
ماده نودیک قانون اساسی اقایان میگوید حکومت دراوضاع عادی یعنی درحالت استعفاع و یا فوت صدراعظم ازبین میرود درماده (9) انجا میگوید که پادشاه دارای حقوق و وظایف انی میباشد. درفقره 11 میگوید یعنی پادشاه به تعین صدراعظم واستعفای اوست. اکنون خود شما قضاوت کنید که حکومت موجود چه گونه علیرغم نفوس قانون اساسی بالای مردم افغانستان خود را تحکیم کرد. ما میگویم اقایان بگزار خلق ما .. مردم ما قانون به نفع خود تصریح کنند لیکن اگر شما بازهم چنین هستید وتناسب قوه هم به نفع شما است وقانونیکه دراخرین تحلیل به نفع وبقای خود شما است.
وقتا وضع میکنید اقلأ انقدر از خود شرافت نشان بدهید تا قانون را که خود بوجود میاورید احترام کنید وانرا تطبیق کنید.
رفقا: اگر از این بخش صحبت بگذریم یک بحث دیگر که بی ارتباط با این صحبتها نیست درنظر بگیریم همانطوریکه پیشتر عرض کردم که خطری افغانستان را تهدید میکند.اکنون به نقطه اساسی بیانیه میرسیم ایا مردم افغانستان به اساس قانون اساسی افغانستان واصول مشروطیت حق تبصره بالای نطق پادشاه افغانستان دارد یا ندارد؟ما تاجایکه قانون را مطالعه کردیم تا جایکه اصول وموازین مشروطیت را عملأ بروی تجارب دیگر کشورهای مشروطه، اعم از پادشاهی وجمهوری مطالعه کرده ایم براین نتیجه رسیدیم که بالای نطق پادشاه تبصره کرد. در همین کشور های مشروطه اعم از پادشاه ویا رئیس جمهور که در رأس نظام قرار دارد عمومأ اندیشه ها و نظریات انها در حدود سیاست حکومتهای وقت تنطیم میگردد یعنی حکومتهای وقت محصول اکثریت پارلمانها میباشد.دراینصورت تا جایکه در قانون اساسی افغانستان تذکر رفته که پادشاه غیر مسئول است بین مردم افغانستان باید جستجو کنید که مرجع مسئول کجاست !!!
عرض کردم که ما در صورت قانون اساسی افغانستان با مطابق قانون اساسی افغانستان در هر مرحله حق داریم که بصورت میتنگ های بزرگ چه از وجود تربیون همین پارلمان مرتجع افغانستان ، این قانون نامنهاد مطبوعات ـ یعنی همین ازادی های نامنهاد ونیم بند که مامجرای حداقل تنفس پیدا کردیم بایدحداعظم استفاده بکنیم. بدین ترتیب ما استفاده میکنیم ما به عباره دیگر قانونأ حقی که برای خود قائل هستیم اجازه داریم به صحبت وتبصره راجع به نقطه های با اهمیت پادشاه افغانستان بپردازیم. پادشاه افغانستان در روز افتتاح جشن استقلال کشور بیانیه فرموده است. همچنان نایب پادشاه در هنگام افتتاح اجلاس سال جدید پارلمان بخش از نطق پادشاه افغانستان را اقتباس کرده اند.
مرکز ثقل صحبت من متوجه به این نقطه است. توجه بفرمائید!
دریک پاراگراف چنین گقته میشود ( التهام جبهه داخل و بهم بستن عناصر معنوی مادی ان درحصول پیروزی ها نقش قاطع دارد و مردمی که در محیط اندیشه و حساس شان پرده وحدت را دریده میتوانند توجه بفرمائید! می توانید هر خطری متوجه محسوس خویش را قبل از بزرگ شدن ازمیان برداریم) من علیرغم یک عده مردمان بی مسئولیت چپ رو وچپ نما. ماجراجوی و نفرین از خلق میگویم . من این جمله را تائید میکنم که: هرخطری باید قبل از بزرگ شدن ان باید جلوگیری شود.منتها توضیحات فرق دارد یکعده از محافل حاکم افغانستان . یکعده طبقات حاکمه مرتجع وستمگر و وحشی افغانستان یکعده از زمامداران و ماموران عالی رتبه رشوه خور بیرحم وخائن به سرنوشت افغانستان چنین توضیح میکند. که خطر شماهستید! برای اینکه جرأت میکنند اجتماع بکنند. برای اینکه میخواهند از خلق دفاع کنندـ برای اینکه دشمن اشتی ناپذیر ظالم واستبداد ستمگری هستند. انها پرچمداران زحمتکشان افغانستان ــ پرچمداران خلق کارگر افغانستان که مدافع شرف ـ ناموس ازادی خلق وطن افغانستان است . انها این محافل دست راستی مرتجع حاکم میگویند که اینها خطر مهم است. انها انجا در ماورای خط استعماری دیورند که سیلاب عظیم از خلقهای بلوچ و پشتون درجریان است ـ انجایکه انقلابیون چون حزب پرچمداران خلق زحمتکش افغانستان در پیکار اند انها را دشمن میدانند وانها را خطر میدانند. افغانستان در استان رستا خیز بزرگ جنبش ازادی بحش ملی است اینجا مردم افغانستان عناصر اگاه و هوشیار چه درعرصه داخلی وچه در عرصه خارجی وبین المللی میفهمند که دشمنان کی ها اند ودوستان کی هااند. اینرا خطر میدانند اکنون بنگرید اینجا در پیشگاه محراب وطن ـ در پیشگاه اجتماع عظیم مردم ما این پرچمداران که اینقدر افتخار بین دشمن وخصومت یک مشت از جواسیس ومرتجعی را کسب کرده است. اینها خطر را چه میدانند.
هموطنان شریف! خطر انجاست . خطر ازان خطریست که نظام پادشاهی اعلحضرت امان الله را ازبین برد. خطری شبکهای جاسوسی وتخریبی استثمار گران ، مرتجعی جهانیست که دربرابر خلق های ستمکش مسلمان عرب و اسرائیل ددمنش ،وحشی فاشیست اشغالگر خبیث درقلب توده های عظیم زحمتکش مسلمان ایجاد کرده اند!!!
وقتا که در عرصه بین المللی نیروی بوجود میایدهمه از کشورهای سوسیالیستی مثلأ اتحاد شوروی و یا کشورهای دیگر که مطابقت به مصالح کشورها دارند درانجا کوشش میکنند که دوستهای خلق اعراب را دوستانیکه به نفع توده های زحمتکش افغانستان است با نیروی مترقی وانقلابی ومترقی که شما خلقهای شریف هستید. اینها را در جای دشمن میگرد ودشمنان را از لحاظ سیاسی درجای راست میگیرند.
ما میگویم که درافغانستان خطراست ـ خطر فقر جانگداز ـ خطر بیکاری ـ خطر رنج وما میگوم که درافغانستان خطر شوینستی تجاوزکارانه شهنشاهی مستبد ایران ـ خطر دستگاه حاکم نظام گری مرتجع اسلام اباد خطر متنفذین محلی. مستبدین ـ اربابها ـ خانه ـ مالکین ستمگر وخطر بسط فریبدهنده ماشین اداری دولت افغانستان ـ خطر ازاد گذاشتن گرگان وحشتناک درکشورـ خطر قانون جنگل درکشورـ عجیب اینجاست که چگونه افتخارخواهانه بود ـ یکنفر خارجی که میخواست پیاده دور دنیا را بگردد درکشورما مصئونیت نداردـ خلق تهدید به مرگ ـ خلق فقیر ـ کشتار اینها خطر است خطر سرکوبی خلقهاـ ازادیخواهان حبس و زندان ـ رشوتی که میلیون ها میلیون دزدیده اند و به بانکهای خارج انتقال داده است این خطر است! کسیکه با ما هم اهنگ است طوریکه ما خطر را در سرنوشت کشور خود مطالعه میکنیم بگذار این هم یک دادگاه کوچک خلق است بفرمائید حاضر شوید.اگر اندیشه ما برای یک وطن بزرگ ومقتدرـ تابناک وازادی دموکراسی ومرفع وطن واحد ـ متحد با خلقهای از امو تا سند یک جامعه ترقیخواه فر اگیر نظر ما صحیح است بفرمائید با ما دریک جبهه قرار گیرید ما شما را پشتبانی میکنیم.
از خطر طوریکه محافل سیاسی ارتجاعی حاکم می خواهد از ان توضیح غلط کرده و سوء استفاده بکند که ازادیخواهان ـ نیروهای ترقیخواه ـ پیش اهنگ طبقه کارگر پرچمداران ـ گاردها را به خون وخاک یکسان سازدـ سرکوب کنیدـ ترور کنید ـ به زندان وسیاه چالها باندازیدـ اقایان باید متوجه باشند که این خطر برای خلق نیست، خطر برای اقایان است که میخواهد چنین توضیح غلط از خطرـ از بزرگ شدن و از بین برداشتن ان میکنند.

.. خوب هموطنان محترم اجازه بفرمائید همانطوریکه من جواب تاریخی وانقلابی چه باید کرد واز کجا باید شروع کرد را درابتداء امر دادم باید اضافه کرد که نقطه اساسی بیانیه ـ مرکز ثقل بیانیه محراق بیانیه دراوضاع واحوال مشخص موجود کشور است نه به حیث هدفهای دور نه دررستا خیز عظیم قیام خلقهای افغانستان ان بعدأ وپروگرام دور ماست لیکن وقتی ما میخواهم به راه های دور برویم باید راه های خورد را سپری کرد مثلأ وقتأ که میخواهم به هرات برویم باید محبوریم غزنی وقندهار را طی بکنیم باید از کابل شروع بکنیم وبا هم حرکت بکنیم. این نقطه مرکز ثقل از کجا باید اغاز گردد توجه بفرمائید هر قدریکه قدرت حاکم درافغانستان ـ دولت درافغانستان ـ حکومتها درافغانستان ، طبقات حاکم درافغانستان ـ زمامداران در افغانستان حکمفرمائی میکند. زمانیکه یکی از اصلاحات نجات بخش را ولو به بقای خود وفریب خلق استعمال میکنند. اینجاست که یک ملت بیدار یک خلق بیدار ومتحد با شعور واگاه از حزب دست یاری میگرد وانچه اقایان ادعا میکنند وانراسهوأ میخواهند. اینها میگویند نظام نوین ، اینها میگویند دموکراسی، اینها میگویند قانون اساسی، اینها میگویندفلان ترقی خواه بنام فلان دموکرات ، اینها میگویند جامعه دموکراسی اینجاست که مشت انرا یاید محکم گرفت!ما نظام نوین میخواهم! ما دموکراسی میخواهم ، ما تطبیق ازادی های مطرح در قانون اساسی میخواهیم!ماترقی میخواهم! ما جامعه دموکراتیک میخواهم ـ ما همین قانونیکه خود شما مسئوول هستید که باید تطبیق شود ازادیهای مطرح ودموکراتیک انرا میخواهم !.. ان تعهد یکه شما در ملل متحد ونزد ملل نموده اید، ان وزیر خارجه سردارمنشی که اینجا وانجا پرواز میکند وبنام ملت افغانستان حرف میزند لیکن در داخل ملت در مابین مردم مهر سکوت بستند اینجا درپیشگاه مردم حرفی نمیزنند لیکن دربیرون در دنیا مانور میکند ومیخواهند جهانرا فریب بدهند برای حیثیت وپرستیژ خودفقر بدبختی میلیونها انسان را برده میکنندانجا که خودرا نشان میدهند بفرمائیدو همه وهمه کسیکه ادعا دارند راجع به نظام نوین، راجع به دموکراسی ،راجع به ازادی های مطرح درقانون اساسی ما در همین وضع ناهموار مشخص معینی امروز از شما میخواهم چیزی را که ادعا میکنید انرا تطبیق کنید، دروغ نه گویدفریب ندهید.!!!!
اینست نقاط ضعیف دولت افغانستان، خلق هوشیار، حزب هوشیار،نیروهای هوشیار باید از نقطه ضعیف مخالف خود ــ دشمن خلقها ـ دشمن سعادت ـ دشمن حقیقت استفاده کنداین نقطه ضعیف انهاست، محکم بگیرید! متحد شوید! خلقهاروشنفکر، جریانها، گروهای سیاسی وطنپرستان ، نیروهای ملی دموکراتیک بیاید یک مشت اهنین شویم.
پروگرام روزپروگرامی مستحق را همین قرار بدهیم هرچیزیکه زمامداران افغانستان ادعا میکنند، مشتشان! را محکم بگوبد وبگوئید تطبیق کنید. من به شما هموطنان به پیشگاه شما به جرأت عرض میکنم ومیگویم اگر دراین راه صدها هزار قربانی بدهیم ، هزاران کشته بدهیم که دراثر مبارزه ملی هوشیارانه واصولی انها را درپیشگاه افکار خلق جهان محکوم بسازد چه درافغانستان وچه درجهان یک قلبی که بصورت عادی وقدیمی بنام بشریت، بنام انسانیت، بنام حقیقت، بنام ازادی در تپش باشد.این زمامداران را که چیزی را که ادعا میکنندخود پایمال میکنند ودروغ میگویند، محکوم میکنند ومحکوم میشمارند در وقتیکه شما این هوشیاری را کسب کنید، متحد شوید،ومشت اهنین شوید!رجوع کنید به نقطه های سیاسی فشار وارد کنید. بیاید متحدشوید!ازهم جدا نباشید!یکی دیگر را دعوو دشنام ندهید! خلقها را متحد سازید مابین توده ها بروید! به توده ها بپیوندید! مربوط شوید! مردم را شعور سیاسی دهید! ازادی دهید! انهارا متحد سازید!این نیرویست که هیچ قدرت درجهان نمیتواند دربرابر ان مقاومت بکند. بیست میلیون ویتنام قهرمان!د ربرابر یک اژدها ر اعظیم یک غول عظیم، ژاندارم بزرگ امپریالیزم امریکا قهرمانانه میجنگید . اگر یک بار یک ملت بیدار شد وشعور کسب کردمتحد شد وتحت رهبری یک جبهه متحد دموکراتیک وملی، در تحت رهبری یک حزب قهرمان، یک حزب بیدار،یک حزب سر سپرده ، یک حزب بی ترس وبی هراس یعنی پرچمداران خلق زحمت کش افغانستان رهبری شد باز همی قدرت هیچ نیروی تاب مقاومت انرا ندارد و شما مطمئن می باید بود که این حقیقت راملل با خون خود، با تاریخ خود ثابت کرد، که اگر خلقها متحد شود، اگر جوانان روشنفکران مشت فولادین شوند در انوقت به این روز تاریخی به نمایندگی از حزب که گوشت وخون و تاروپود وسلول وجود من قربان انست به شما تعهد میسپارم که تمام قدرت حاکم، طبقات حاکم زمامداران حاکم ستمگر وظالم وتمام مرتجعین ، تمام اعمال زنجیری امپریالیستها، دشمنان داخلی وخارجی افغانستان بگور سیاه به موزیم تاریخ سپرده میشوند.
این جاست که من میگویم بر افراشته باد پرچم اتحاد خلقهای افغانستان! جوانان افغانستان!روشنفکران افغانستان! به پیش در طول یک مبارزه هوشیارانه برای به گور سپردن دشمنان داخلی وخارجی خلقهای رنجیده افغانستان! پایان