از عجایب فیس بوک!

 

ن.سنگر

از عجایب فیس بوک!

فیس بوک برای بشریت دنیای مجازی عجیبی را پی ریخته است. اینجا از بحث های سازنده و آموزنده…تا چرندیات حیرت برانگیزی را در برابر چشم و گوش انسان ها قرار میدهد.
اگر بحث های نوشتاری، تصویری و صوتی …مثبت را کنار بگذاریم و روی مثال حیرت برانگیز آن مکث کنیم؛ با تاسف گاه گاهی انسان دچار بیماری عصبی میگردد. از تجربه خودم می نویسم:
دو طفل 9 و 11 ساله پاکستانی را عده یی از انسان های بی عاطفه و جاهل ، بجرم دزدی ، در شهر کراچی ،با سنگ، چوب، مشت، لگد…تا سر حد مرگ میزنند و دوستان پرشمار ما بر روال عادت که باید کامنتی بنویسد؛ میایند و در پای آن جمله ” زیباست” را مینوسند.
من تا حال در عجبم که کدام صحنه آن وحشگری زیباست؟!
یا:
یک خطیب مسجد و یا عالم دین میاید و آیاتی از قرآن را ترجمه می کند تا ناآگان را از محتوای آن با خبر سازد و به اساس مکلفیت شرعی خود عمل نماید.
دوستانی در پای آن تلاوت و ترجمه می نویسند:
“این ملا های انگلیسی مردم را گمراه می کنند…”
“اسلام بذات خود ندارد عیبی….”
بدون آنکه لطف بفزمایند کجای قرائت و ترجمه اشتباه و ساخت انگلیس بود؟
البته این پرسش من به معنای آن نیست که انگلیس و امریکا و اسرائیل…از دین استفاده ابزاری نکرده اند و نمی کنند.!
و یا:
دانشمندان، زبان شناسان و اساتید بزرگواری ، بار ها در مورد ریشه ها، کاربرد تاریخی ــ ادبی و حتا مردمی واژه ها مستند و منطقی بحث می کنند و آن واژه ها را می شناسانند؛ اما عده یی میاییند زیر تاثیر افکار بیمار محیط پرورشی خود شان با ردیف کردن اراجیف خود را ترافیک زبان میسازند.
اما چرا من این ها را برای شما عزیزانم مینویسم؟
دو روز قبل حادثه غم انگیز قتل جمعی هفت کارمند تلویزیون “طلوع” را در یک سروده کوتاه تقبیع کردم و فردای آن این متن را دوستی در پیامخانه فیس بوکم نوشت و بعذ کاربری مرا مسدود ساخت و نگذاشت پاسخش را بگیرد:
” Abdul Ahmad Yadgar
با درود های رفیقانه رفیق نور سنگر عزیز وبا احترام به دیدگاه شما 
؟ رفیق گرامی شبکه استخباراتی طلوع نیوز وطلوع وشبکه مخابراتی روش وآغاخان یعنی اسماعلیه ها وانگلیس در یک پیوند ناگسستنی جهت نشر وپخش اندیشه أمپریالیستی وبخصوص بازار آزاد کار مینمایند این شبکه مخرب بجای لهجه ها وزبان گفتاری دری ناب افغانی همه روزه کلمات وه واژه های چتل ایرانی را رایج میسازد وملیارد ها افغانی را از جیب ملت فقیر افغانستان روزانه به یغما میبرد ما طرفدار هیچگونه قتل ترور وه وحشت نیستیم ونمیباشیم ولی جلو تهاجم فرهنگ انگلیس ایران عربستان پاکستان باید گرفته شود با0عرض حرمت
Abdul Ahmad Yadgar
1/22/2016 11:04
Abdul Ahmad Yadgar
طلوع پایگاه نشر وپخش خبری انگلیس وسازمان سیاه است ومیباشد وجهت تفرقه قومی سخت کار میکنند”
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این آقا که در واقع گویا “رفیق حزبی” من هم است؛ و طوری که معلوم می شود ماهیت امپیریالیسم را هم می شناسد و با “بازار آزاد” هم ،مانند هر انسان عدالتخواه مخالفت دارد و با بازی های استخباراتی منطقه و جهان هم آشناست…متاسفانه ساده ترین چیز ها را در مورد کشورش، زبانش و تاریخش نمیداند.
پیش از آنکه آن کوتاهه پر از تضادش را به کنکاش نشینم چند جمله را در مورد آنچه از برگه اش هویدا است بیرون میدهم.
یک نگاه گذرا بر پروفایل اش کافیست تا عمق این اندیشه هایش را دریابیم؛ ایشان بجای عکس خود شان در پروفایل شان ، نقشه افغانستان را گذاشته اند با دو عکس از دو متوفی ” نجیب و امان الله” که هر دو عکس هیچ ربطی به عضویت شان در حزب دموکراتیک خلق افغانستان ندارد و کاربرد واژه “رفیق” در کنار اسم من از جانب او بیجا و خطاست.
ـــ حزب دموکراتیک خلق افغانستان هرگز پیوندی با فاشییسم نداشته و اندیشه هایش در تاریخ مبارزات تجدد خواهانه اش مانند افتاب روشن و انکار ناپذیر است. اساس گذار اندیشه های حزب ما زنده یاد ببرک کارمل بود که نخستین “برنامه عمل” و “اساسنامه” ح.د.خ.ا را تدوین کرد و عالمانه ستم های استخوان سوز حاکم بر جامعه را شناسایی نمود و وسایل و راه های مبارزه به آن ها را مشخص ساخت.
ـــ ناگفته پیداست که اشغالگران سرزمین ما در همه نهاد های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی… ما نفوذ انکار ناپذیر دارند ولی این حقیقت را هم نباید نادیده گرفت که در آن سرزمین رنج های بیکران تاریخ، مردم ما زندگی می کنند و با تمام نیرو تلاش دارند تا در دگرگونی های تاریخی آن بسود انسان زحمتکش میهن مان اثر گذار باشند و هیچ کسی حق ندارد آنان را بجرم اینکه در کشور شان تشریف دارند و کار می کنند ؛ تاپه مزدوری بزنند و بخون های پاک شان که در خدمتگذاری به مردم شان توسط باند های آدمکش ریختانده می شود؛ توهین کند.
حال چند مورد اساسی در باره آن دیدگاه های بیمار آقای “عبدالاحمد یادگار” :
ـــ
ایشان با تعصب زبان “پارسی” را جدا از “دری ” میدانند و مدعی اند که گویا تلویزیون طلوع “بجای لهجه ها وزبان گفتاری دری ناب افغانی همه روزه کلمات وه واژه های چتل ایرانی را رایج میسازد”…
در گفته های بالا 3 کژ فهمی عمدی وجود دارد:
1 ــ چیزی بنام زبان “دری” در تاریخ وجود نداشته و ندارد و این کاربرد نابجا بیشتر توسط پارسی ستیزان یدک کشیده شده و تا اکنون با لجاجت تمام به پیش برده می شود که در عقب آن اهداف سیاسی یک گروه مشخص نهفته است.
زبان پارسی از 2500 سال قبل از میلاد در زادگاه تاریخی آن (بلخ) توسط “قوم پارت ها ” زاده شد و در زمان پهلویان کاشانی (که هشت صد سال در باختر زمین حکومت کردند، امتداد یافت در “اوستا” غنا یافت و بعد توسط مهاجرین فوم پارت به ” ایلام ــ عراق” (فارس و یا ایران امروزی) برده شد و در دربار پهلویان ساسانی به آن تکلم می شد.
“دری”(فصیح) صفت زبان “پارسی” است که در دربار های شاهان با معیار های ویژه ادبی یا زبان معیاری تکامل یافت و به زبان “پارسی ــ دری” شهرت یافت و از زمان صفاریان تا امروز زبان رسمی دربار ها بوده است و تا اکنون ادامه دارد.
2 ــ واژه های یک زبان را در ریشه های تاریخی آن و در جفرافیای پیدایش آن باید به مطالعه گرفت و پژوهش های علمی ثابت میسازد که همه واژه های مورد نظر شما و همباوران تان ، در همین سرزمین ما خراسان (افغانستان) امروز بوجود آمده اند و درج کتب تاریخی ــ ادبی شده اند و با همه لجاجت های فاشیستی حلقات حاکم از اوایل(1919 ترسایی) بویژه زمان حاکمیت خانواده نادر غدار ؛تا امرور، به حیات خویش ادامه میدهد. و غنا میابد…
3 ــ ایران چیست و در کجاست؟
ایران مخفف کلمه آریانا ، ایرنا، آرین و بلاخره ایران است که قلب آن سر زمین ماست؛ از زمان پیدایش جغرافیای آریانا تا زمان حکومت غزنویان همه شاهان و سلاطین خود را فرمانروای ایران نامیده اند. که در برگیرنده فرارود(تاجیکستان، بخش های از اوزبیکستان امروز، شنگهای چین، ارمنستان و آذربایجان امروز تا (ایلام ــ عراق عجم ــ فارس و ایران امروز) تا رود خانه سند به مرکزیت خراسان (افغانستان) وجود داشته است.
پس هیچ واژه یی بگفته شما “چتل” وجود ندارد و این افکار چتل است که مذبوجانه بکار افتاده است تا گسست تاریخی را بوجود آورد و روند پارسی ستیزی را گسترش دهند و زمینه را برای تهاجم فرهنگی یک قبیله مشخص مساعد سازند.
اگر نیاز افتاد این بحث را با جزئیات بیشتر ادامه میدهم.