قهـــــــــرمانِ قــتل و آزار وطندارت شدی

 قهـــــــــرمانِ قــتل و آزار وطندارت شدی
نوکر و فرمانـــــــبر فـــرمانِ بادارت شدی

تا ابد مردم نمی بخشندت ای خائن که تو
پیرو و پیگـــــــیرِ افـــــــکار گنهکارت شدی

از تبار پستی و هفت پشت تو آدم فروش
در پلیدی بدتر از هفت پشت غدارت شدی

خیلی دلتنگم چـــــه گویم از حضور ننگ تو
ننگ تاریخی ز تاریخ نگونســــــــارت شدی

با سیلی بر روی خوشبختی انسان می زنی
خود گرفتار خیال و ذهـــــنِ بیمارت شدی

پاسبانی وطن!!! از تو خـــــــیال واهی است
بر وطن دشمن به این اعمال و کردارت شدی

سربریدن و ها در آتـــــش کشیدن های خلق
خالقِ بی جــــــوره ی در خلق آثارت شدی

ا.پگاهی