«بلبل گرفتار» مجموعۀ اشعار برگزیده شخصیت سترگ ملی، متجدد و منور افغانستان شادروان عبدالهادی داوی باز تایپ و تدوین دیجیتال : رفیق قاسم آسمایی بازبخش: انتشارات راه پرچم

«بلبل گرفتار» که نقطۀ عطف در مبارزات تاریخی و شورانگیز مردم ما علیه استعمار و استبداد پنداشته می‌شود، یک صد و شش سال بعد از نشر در سراج الاخبار، در کهکشان انترنیت و بمثابه عنوان مجموعه اشعار، این سروده حماسی بشکل دیجیتال اقبال نشر می‌یابد.

«بلبل گرفتار» مجموعۀ اشعار برگزیده شخصیت سترگ ملی، متجدد و منور افغانستان شادروان عبدالهادی داوی است که در دهه هشتاد ترسایی قرن گذشته از طرف اتحادیه نویسنده گان جمهوری دیموکراتیک افغانستان منتشر گردیده و اکنون به همت فرهنگی فرهیخته و نستوه جناب قاسم آسمایی بازتایپ و بشکل دیجیتال در رسانه وزین راه پرچم بنشر می‌رسد. ذیهی سعادت و افتخار به خلف‌الصدق پدران معنوی ما، آسمایی ورجاوند که با کار سترگ به پل وصل نسل جوان با نهضت تجددخواهی و رهبران مشروطیت اول، دوم، سوم و جنبش دموکراتیک افغانستان مبدل گردیده است و به این ترتیب، کمبود بزرگ در کار گذشته را جبران می‌نماید.

در آن روزگار که آفت جنگ جهانی مصایب بزرگ را بر جهانیان تحمیل می‌نمود و کشورهای همجوار منطقۀ ما، آبستن تحول گردیده بود، پریشانی مردم ما از سیطره استعمار و تسلط استبداد داخلی را «پریشان»[1] در «بلبل گرفتار» بازتاب داد که با پخش وسیع برگردان پشتوی آن توسط مولوی صالح‌محمد قندهاری باعث شور و شعف در بین جوانان گردید ، هراسی را بر وایسرای هند مستولی ساخت و ترس خود را با ارسال متن سروده به امیر مستبد مطرح نمود و امیر در حاشیه آن یاداشت می‌نویسد که: این پریشان کی است؟[2]

سرودۀ شورانگیز، با این پیام به آخر می‌رسد:

فتاده بی خود و خونش به جوش می‌آمد

دل تپیده به خون در خروش می‌آمد

گهی گهی که به حال و به هوش می‌آمد

همین حدیث حزین رو به گوش می‌آمد

شکست بال پرم در هوای آزادی

هزار شکر که گشتم فدای آزادی

زنده یاد عبدالهادی داوی آزادی‌خواه آگاه، دشمن شجاع استعمار و استبداد، نویسنده، ژورنالیست، سیاسمدار، دیپلومات، شاعر ستیزه گر است که همانند استاد خود علامه محمود طرزی فقید، شعر را وسیله مقابله می‌دانست. بر همین اساس تربیه نسل جوان با روحیه وطن‌دوستانه، ضد استعمار و استبداد داخلی و آشنایی با اندیشه‌های منورانه و مترقی، در سر خط کار مشروطه خواهان قرار داشت که شاعر شوریده و شور انگیز از فعالان جوان آن نهضت محسوب می‌گردید که به تعبیرگریگوریان، تلاش برای نوگرایی در افغانستان را بازتاب می‌دهد.

علامه محمود طرزی، زنده یاد داوی و لودین شهید را به دو شهبال خود در سراج الاخبار تشبیه می‌نمود که همراه با مولوی عبدالرب فقید و زنده یاد غلام محی‌الدین افغان، ارکان اساسی اخبار را تشکیل می‌دادند.

اندیشه‌های سیاسی و بینش اجتماعی منورانه داوی فقید ملهم از فضای مکتب حبیبیه (حبیبیانا) و «دبستان» سراج الاخبار است که توسط طرزی فقید رهبری می‌گردید و بدین‌ترتیب داوی روان‌شاد، به صورت غیر مستقیم با فکر و اندیشه‌های سید جمال‌الدین افغانی نیز معرفت پیدا می‌نماید.

داوی فقید از ایام جوانی و تا اخیر عمر، شخصیت تاثیر گذار،‌ آرام و با سر پرشور بود و همیشه متین، آرام، نافذ و موثر سخن می‌گفت. گویند روزی سید احمدخان قندهاری مشاور صدارت به هاشم‌خان گفت: «اگر یک فرقه منظم با توپ و تفنگ به دست این آدم بی‌آزار یعنی داوی بدهند، از استعمال آن قوه عاجز است پس چرا او را در زندان نگه داشته اند؟» هاشم خان به جواب او گفته بود: «شما او را نمی‌شناسید، با این قیافه آرام و صالح، یک گپ او از یک گلوله توپ زیادتر اثر دارد»[3]

ترس استبداد از نهضت‌های مترقی باعث گردید که داوی فقید در زمان امیر حبیب‌الله (شش ماه) و همچنان در دورۀ استبداد کبیر و هاشم خان (سیزده سال) «بجرم» ناکرده ، تشبث و اشتراک در قتل پادشاه زندانی گردد. در همین دوره دوم است که ارتجاع وابسته بدربار توسط فضل‌احمد خان مجددی وزیر عدلیه تلاش نمودند تا با وارد ساختن اتهام «دهریت» داوی این مسلمان پاک‌نهاد و روشن ضمیر و هم‌رزمان شان را به اعدام برابر نمایند.[4]

داوی فقید بعد از رهایی از زندان، تنها در دوره دموکراسی شاه محمود خان و دهه مشروطیت در مقام های دولتی و بحیث رییس لویه جرگه قانون اساسی و رییس مشرانو جرگه احراز موقعیت نمود و در زمان صدارت و جمهوریت محمد داود خان عزلت نشین بود .

در دهۀ هشتاد قرن گذشته میلادی و در جمهوری دیموکراتیک افغانستان مورد حرمت زیاد زعامت حزبی و دولتی وقت قرار داشت و در مجالس کلان ملی اشتراک می‌نمود.

مجموعۀ گزیده اشعار داوی فقید، حاوی شعرهای ناب اجتماعی ـــ سیاسی است که همه با انگیزه ایجاد تحرک اجتماعی و سیاسی با توسل به معرفت و معارف و سر شار از روحیه ملی و مردمی و انسان‌دوستی می باشد.

در صفحه (35) کتاب، سرودۀ معروف و همیشه جاودان بنشر رسیده است :

تا بکی اولاد افغان تا بکی

تا بکی، هان تا بکی، هان تا بکی

کوکوی مرغ سحر آمد بگوش

خُرخُر خواب ای گرانجان تا بکی

داوی فقید، دیو جهالت را اساس بدبختی و سیه روزی کشور می‌داند و فریاد سر می‌دهد که: «جهالت می‌کند بنیاد غربت خانه ما را … » و اکسیر اعظم و علاج از شر این دیو مخوف را در فراگیری علم و معارف می‌داند:

به مشرق ببین حال اقوام جاپان

به مغرب ببین حالت آل عثمان

چی بود آنکه دادش ترقی نمایان

چی بود آنکه کردش به مطلب مصادف

معارف ، معارف ، معارف ، معارف

در صفحه (25) این مجموعه، سرودۀ انگیزنده و پر شهرت، «بد نبود» زینت بخش کتاب می‌باشد و در صفحه ( 176 ) کتاب (آزادی‌های سیاسی و اجتماعی از دیدگاه اندیشه گران) این شعر نقد و ارزیابی گردیده است. شاعر مردم را به بیداری و مبارزه با جهل ترغیب می‌نماید ، تا چاره بیماری و رهایی خویش را از شر رژیم استبدادی نمایند:

در وطن گر معرفت بسیار می شد بد نبود

چاره این ملت بیمار می شد بد نبود

این شب غفلت که تار و مار می شد بد نبود

چشم پر خوابت اگر بیدار می شد بد نبود

پیام به آینده :

این پیام که در صفحه ( 83 ) مجموعه شعری «بلبل گرفتار» آمده است و در احوال جاری کنونی نیز مبرمیت دارد ، منحیث حسن ختام  آن را با خواننده گرامی شریک می‌نمایم:

اگر کام تو در کام نهنگ است

و گر در زیر دندان پلنگ است

بر آور دست و بر زن آستین را

که ناکامی برای مرد ننگ است

[1] عبدالهادی داوی در آن زمان «پریشان» تخلص می‌کرد.

[2] صفحه (175) کتاب آزادی‌های سیاسی و اجتماعی از دیدگاه اندیشه گران، تالیف دوکتور عبدالهادی حایری

[3] صفحه (270) کتاب ظهور مشروطیت و قربانیان استبداد در افغانستان، تالیف سید مسعود پوهنیار

[4] صفحه (167) جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ تالیف میر غلاممحمد غبار

 

راه پرچم افتخار دارد که به ادامه باز پخش روزنامه حقیقت انقلاب ثور، برای اولینبارکلکسیون های این روزنامه را از طریق صفحه انترنتی راه پرچم در اختیار علاقمندان قرار میدهد.
روزنامۀ حقیقت انقلاب ثور بعد از تاریخ ۱۲ سنبله به حیث ارگان کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ناشر اعلامیه ها، تصامیم وموضعگیری های حزب دموکراتیک خلق افغانستان با مدیریت مسول رفیق محمود بریالی نشرات خویش را ادامه داده،در آغاز هفته سه بار و بعد از مدتی به حیث روزنامه نشر گردیده است.
حقیقت انقلاب ثور به حیث ارگان کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان به ادامه نشرات حزبی، خواست ها و مطالبات توده ها را انعکاس داده و در راه تحقق آنها رزمیده و برای بسیج مردم مبارزه نموده است.

حقیقت انقلاب ثور نقش عمده را در متحد ساختن کارگران،دهقانان، روشنفکران و سایر اقشار زحمتکش و نیروهای وطنپرست بدور حزب دموکراتیک خلق افغانستان بازی نموده است.
حقیقت انقلاب ثور از نخستین شماره یکی از وظایف اساسی خویشرا تامین وحدت و همبستگی صفوف حزبی،بلندبردن استعداد پیکارجویانه آنها و جلب و جذب نماینده گان خلق زحمتکش به حزب اعلام و در راه تحقق آن عملاً نشرات نموده است.
باز بخش این روزنامه و همگانی ساختن آن میتواند منبع موثق ودقیق برای تحقیق وتتبع کسانی قرار گیرد که خواستار تحقیق وتتبع مستقل و بیطرفانه در بارۀ حوادث یک برهه از تاریخ کشور و کار و پیکار حزب دموکراتیک خلق افغانستان هستند.

راه پرچم

در بارۀ مجموعۀ روزنامۀ حقیقت انقلاب ثور

 

جنگ فرسایشی که از جانب همسایه های نابکار شرقی و غربی به همیاری عناصر عقبگرا و دشمن وطن داخلی، با پشتیبانی مالی و تبلیغاتی ارتجاع عرب و کمک تسلیحاتی ادارات اطلاعاتی کشورهای غربی از سال 1357 بمنظور سقوط  جمهوری دموکراتیک افغانستان آغاز گردیده بود؛ با مسلط  شدن تنظیم های جهادی نتنها ختم نگردید، بلکه ابعاد تازه یافت. جنگهای بین تنظیمی جهادی ها، بعد از سال 1371  تمام سیستم دولتی را محو ساخت و دارایی عامه و موسسات عامل المنفعه زیر نام “غنیمت” مورد غارت قرار گرفت و تقریباً همۀ دستاوردهای اقتصادی پنجاه سالۀ کشور را به خاک برابر کرد.

در دوران حکمروایی تنظیمهای جهادی، نفرت خاصی با موسسات فرهنگی، مخصوصاً با کتابخانه ها در سرتاسر کشور ابراز و صدها هزار جلد کتاب و میلیون ها نسخه روزنامه ها، جراید، مجلات و هر آنچه که در کتابخانه ها بود حریق گردید.

“شبه دولت” جهادی ها، برای کتمان ماهیت ارتجاعی و ویرانگر خویش، تبلیغات واهی و دور از حقیقت را بر محور کافر، کمونیست و… برعلیه جمهوری دموکراتیک افغانستان، حزب دموکراتیک خلق افغانستان و خدمتگاران و مدافعان وطن سازماندهی و نشخوار کرده و چنان وانمود میساختند که گویا در دوران یک دهه حکمروایی آن دولت هیچگونه کاری صورت نگرفته است.

با تسلط جهادی های از نوع دیگر با نام طالب، تراژیدی کشور وارد مرحلۀ دیگری شد و ویرانی و جنگ ادامه یافت.

با حملۀ امریکا بر کشور و ختم حکمروایی نوع قرون وسطایی طالبی، در ظاهر امر فرصتی تنفس پیدا و امیدواری برای ختم جنگ و ویرانی ایجاد شد. اما با گذشت مدتی بسیار کوتاهی دیده شده که آن امیدواری کاذب و سرابی بیش نبوده است، جنگ ختم نشد، بلکه شکل، ماهیت و اهداف آن تغییر کرد و برای تداوم جنگ و تبدیل کردن افغانستان به حیث تختۀ خیز بطرف شمال، شمال شرق و شمال غرب پلانهای دیگری در معرض تطبیق قرار داده شد.

 در این مرحله تلاش صورت گرفت تا حین ارزیابی  وضع افغانستان، از مرحلۀ ( 1358ـ 1371) خیز صورت گیرد و چنان وانمود میشد که گویا بعد از سقوط دولت داوود در 1357 تا به قدرت رسیدن جهادی ها، سیستمی دولتی وجود نداشته است و کار عمرانی صورت نگرفته است. و اگر گاهی هم اجباری میبود برای ذکر آن مرحله، تنها جهات منفی، کمبودها و ضعف های آن و آنهم به شکل مبالغه آمیز یاد و فعالیت های جنگی تنظیمهای جهادی  برجسته شده و از سازندگی و آبادی در آن دوره طفره میرفتند و میروند.

همانگونه که گفته اند تاریخ بهتری داور است؛ با گذشت زمان و افشا شدن ماهیت دولت تازه که تعریف تازۀ “کلپتوکراسی/ حکومت دزدان” را برای آن بکار میبرند، بتدریج  مردم پی میبرند که دورۀ حاکمیت جمهوری دمکراتیک افغانستان با همه ضعف ها و کاستی ها و ادامۀ جنگ تحمیلی، دوران سازندگی و تلاش برای بهبود زندگی همۀ مردم بود و حزبی ها و کارمندان دولت خدمتگاران با تقوای مردم.

با ذکر این مختصر، تلاش صورت گرفت تا آنچه از نشرات از جمله روزنامه ها، جراید، مجلات و سایر آثار چاپ شده در دوران جمهوری دموکراتیک افغانستان که از طوفان و غارت و سوختاندن تنظیمهای جهادی در امان مانده و توسط اشخاص و سازمانهای خیرخواه و نیکواندیش گردآوری و در کتابخانه ها و دنیای انترنیت جا داده شده است، پیدا و در پخش بیشتر و بهتر آن اقدام گردد و برای برآورده شدن همین مأمول به تدریج  مجموعه روزنامۀ حقیقت انقلاب ثور سال های 1359ـ 1361 از طریق سایت وزین راه پرچم و سایر صفحات همسو در اختیار علاقمندان قرار داده شد و به ادامه آن اینک مجموعۀ هفت سال نشرات روزنامه حقیقت انقلاب ثور تهیه  گردیده و پیشکش شما میگردد. امید است مورد استفاده و بهره شما قرار گیرد.  

بدینوسیله از رفقای ارجمند و عزیز  که لطف نموده اند  و شماره های پراگنده و نشرات گوناگون بیانگر کار و پیکار دوران جمهوری دموکراتیک افغانستان را برایم ارسال نموده اند، سپاس و اظهار شکران بی حساب نمایم. رفقای عزیز  دیرسال زنده باشید.

                                                                                                                                                                                                     با حرمت فراوان 

ق. آسمایی

 

«همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس                که دراز است ره مقصد و من نوسفرم»

در تمام اسناد مرامی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، ایجاد جبهۀ متحد ملی برای ایفای وظایف مرحلۀ ملی و دموکراتیک اصل عمده و اساسی محسوب؛ چنانچه در مرام دموکراتیک خلق (منتشرۀ شمارۀ اول و دوم جریدۀ خلق) در مورد چنین آمده است:

      «علل عمده کندی رشد قوای تولیدی و اوضاع رقتبار خلقهای افغانستان که در فقر، جهل، و مرض دست و پا میزنند همانا تسلط اقتصادی و سیاسی طبقه فيودال، قشرهای تجار بزرگ محتکر و کمپرادور، بوروکراتهای فاسد و نمایندگی های انحصارات امپریالیستی بین المللیست که منافع طبقاتی آنها با مصالح توده های خلق افغانستان در تضاد اند.

حل این تضاد اساسیست که مرحلۀ موجود محتوی عمده جنبش دموکراتیک عمومی و ملی افغانستان را تشکیل میدهد. ایجاد حکومت دموکراسی ملی بحیث یک هدف استراتیژیک و بحیث یک سلاح حل این تضاد اساسی دورنمای درخشان و وسیع را در برابر ملت افغانستان که از لحاظ اقتصادی عقب مانده است، افتتاح می نماید.

      پایه اساسی حکومت دموکراسی ملی افغانستان متشکل خواهد بود از جبهه متحد ملی عموم خلقهای ترقی خواه دموکراتیک و وطنپرست یعنی کارگران، دهقانان، منورین مترقی، اهل حرفه، خرده بورژوازی (مالکین خرد و متوسط) و بورژوازی ملی (سرمایه دار ملی) که در راه استقلال کلی، تعمیم دموکراسی در حیات اجتماعی و بپایان رساندن جنبش دموکراتیک ضد امپریالیستی و ضد فیودالی مجاهده ملی و دموکراتیک مینمایند.»

     هم چنان در شمارۀ اول جریدۀ پرچم زیر عنوان نگاهی به وظایف ملی ما  در این مرحله تاریخی ( نوشته  رفیق ببرک کارمل)، با تأکید مکرر در مورد ایجاد جبهۀ ملی نوشته شده بود:

     «… حلقه اساسی مبارزه و پیشبرد جنبش در راه استقرار دموکراسی ملی عبارت است از ایجاد جبهه متحد دموکراتیک و ملی پایه دار و تقویت روزافزون آن در آینده نزدیک…»

 

با تأسف زیاد در اثر ماجراجویی های هدفمند حفیظ الله امین و حلقۀ وابسته به او، این اصل زرین مبارزه در پهلوی سایر ماجراجویی های او نتنها فراموش بلکه آگاهانه برضد وحدت حزبی و مخالفت با تشکیل جبهۀ متحد دموکراتیک عمل صورت گرفت که پیامد آن بحرانی ساختن جامعه و پراگنده ساختن نیروهای طبیعی متحد جنبش ملی و دموکراتیک بود.

    برای جبران این خیانت و اشتباه بزرگ، در نخستین روزهای بعد از ششم جدی 1358 تلاش های گوناگونی صورت تا اعتماد از دست رفتۀ مردم نسبت به حزب دموکراتیک خلق افغانستان و اهداف آن دوباره جلب گردد و در همین راستا در مادۀ سوم اصول اساسی جمهوری دموکراتیک افغانستان در مورد ماهیت دولت چنین صراحت داده شد:

« قدرت زحمت کشان در جمهوری دموکراتیک افغانستان متکی به جبهه وسيع ملى پدروطن است که کلیه کارگران، دهقانان، کسبه کاران، کوچیان، روشنفکران، زنان، جوانان ونمایند گان تمام ملیت ها واقوام، کلیه نیروهای مترقی، دموکراتیک و وطن پرست و سازمان های اجتماعی و سیاسی کشور را تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان به اساس برنامه عمومی اعمار جا معه نوین آزاد ودموکراتیک متحد میسازد  .

جبهه ملى پدروطن مؤظف است تا در اتحاد تمام نیروهای خلق جهت فعالیت مشترک در تعمیل وظایف انکشا ف ملی ودموکراتیک کشور، در تربیه مردم به روحیه و طن پرستانه وجلب وسیع اتباع در اداره امور دولت و جامعه مساعدت کند.»

 

بر اساس همین خطوط اساسی حزب و دولت، کنگرۀ موسس جبهۀ ملی پدر وطن بتاریخ 25 جوزای 1360 تدویر و زمینه را برای اشتراک همگانی مردم در جهت اعمار جامعۀ دموکراتیک مساعد ساخت.

 

برای آگاهی هموطنان و نسل های آینده در مورد دوران دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان و اهداف آن، باز پخش اسناد و مدارک مربوط به آن مرحلۀ تاریخ کشور ضروری است و در همین راستا مجموعۀ از اسناد کنگره مؤسس جبهۀ ملی پدر وطن به شکل دیجیتال در دنیای بیکران انترنیت گذاشته میشود تا مورد استفاده هموطنان قرار گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بلبل-گرفتار-گزیدۀ-اشعار-ـ-عبدالهادی-داوی