بمن شیرین تر ازجانم رفیق است
تمامی عشق و آرمانم رفیق است
براه مکتب میهن پر ستی
«ندای عمق وجدانم رفیق است»
تمامی عشق و آرمانم رفیق است
براه مکتب میهن پر ستی
«ندای عمق وجدانم رفیق است»
بدون شک صفات عالی واوصاف زاید الوصف رفیق را بهتر ازین همه میدانند . مگرروی تحقق آن مشکل سی چهل ساله وجود دارد که بخاطر رد یابی این واژه ی مقدس در برگه ی حاضر نگاه مختصری خواهیم داشت .
واژه ی رفیق ، عالی ترین کلمه ی یست که در ادبیات با مفهوم انیس ، حبیب ، دوست ، مصاحب ،همدم ، همراه ، هم نشین ، هم نفس ، نرم خو ، مهربان ، واما از همه مهمتر چیزی که معنای واقعی رفیق را حتا نسبت به دوست وبرادر برتری میدهد کلمه انطباق ، وفق ، موافق ، موفق ، مطابق ،طبق که در تعریف کلمه ریشه ی همسان ومشترک داشته و مفهوم قدسیت رفیق را بالا می برد .
با آنکه کلمه رفیق در قرار داد های اجتماعی وادبیات عامه در مورد اول ، افاده کننده ی همراه و دومی همکار میباشد ، مگرکلمه رفیق درژرفنای ادبیات ومکتب های سیاسی نقش ویژه واساسی دارد که اصطلاحاً ملهم از ارزشها ی حیاتی بوده و با عبور از پیوندهای خونین ، باقی تعلقات را در خود حل میکند .
هرچند ویژه گی مقام ومرتبه ی رفیق بمعنای واقعی کلمه تا حد یست که اگرنیستانها قلم و آب دریاها برنگ مبدل گردد گنجایش تعاریف ومعاریف آنرا نداشته وبخصوص این قلم از وصف عظمت وشکوهمندی کلمه رفیق بسیار عاجز است ، اماببرکت پیوند قلبها ی عا شقانه ی انسان با عشق وطن و آموزه های مکتب انسانیت یعنی جنبش چپ ودموکراتیک از آنجمله حزب دموکراتیک خلق افغانستان بنده کمینه را جراُ ت میبخشد تا در رابطه برفیق ورفاقت چیزی بنویسم .
افتخار مندانه باید گفت که آموزه ها ی مکتب انسان تباروطنپرورحزب دموکراتیک خلق افغانستان ، در مسیر رشد شخصیت چند بعدی عاشقان وطن با جوهر ، دسپلین پذیری ،
مطالعه ، پاکی وتحرک ، کسب تجارب واعتماد مردم ، انتقاد پذیری ، پیشنهادات سازنده ، خلاقیت وابتکار ، آموزش آثار مترقی ، ارزش دادن بوقت وزمان ، یافتن راه های نامکشوف ، انجام وظایف ،مسولیت پذیری ، انساندوستی ، احترام به بزرگان ، کمک وفدا کاری بمردم ، دوستی با خلقهای جهان ، دفاع از استقلال وتمامیت ارضی وحاکمیت ملی ، دفاع از حقوق شهر وندی ، صمیمیت با کارگران دهقانان وسایر زحمتکشان ، ورزش، اتحادیه ، نهاد ها ، تظاهرات ، شعار ها ، بیانیه ، سخنرانی ، اخلاق نیکو حاصل تلاشهای دادخواهانه ایست که از مکتب جاودانه ی ح د خ ا بمیراث مانده ودر راستای بیش از نیم قرن مباره با برداشتها وپنداشتهای خود دریافتیم که رفیق با افتخار ترین ،حیاتی ترین ، با ارزش ترین ، مهمترین ، ماندگار ترین واژه مقدسی ست ملهم از مفاهیم وارزشهای حیاتی که شکوهمندی وعظمت ، اعتقادات ،اندیشه ها ، باور ها ، مهر وهمدلی ، عشقها ، آرزوها ، امید ها ، هدفها ، آرمانها ، راه ها ووسایل ، فداکاری ها ، قهرمانی ها ، تعهد ها ، مسولیتها ، گذشتها ، را در خود جا داده واجزای آنرا دوستی ، محبت ، همنظری ، همفکری ، همسنگری ،همرهی ، همیاری ،همسویی ، همدردی ،پایداری ، استواری ، ایمانداری ، صداقت ، دلسوزی ، پاکی ، خود گذری ، شجاعت ،متانت ، برده باری ، نبوغ ، خرد ورزی ، چیز فهمی ، کاربردی ، زخمتکشی، خستگی ناپذیری وحدت طلبی ، همبستگی، فروتنی ، تواضع ، تحمل پذیری ، سازنده گی وخلاقیت ، اصولی وغیره صفات ارزشمند وحیاتی تشکیل میدهد. بنا بر آن با افتخار باید گفت این همه رفقا ی گرامی ما یعنی اعضای ح د خ ا ، حزب وطن بهترین نمونه ی چنین صفات عالی میباشند در هرجزیره ، تشکیل ونهادی که باشند میتوانند که نخستین پیوند فولادین را در میان رفقا تشکیل بدهند .
حالا بنگریم چقدر ازین اوصاف عالی در عمل ی روزمره ما تحقق می یابد ؟ اگر موفقانه تحقق می یافت پس مشکل ما برای وحدت وهمبستگی در چه میبود ؟ برای حل موضوع ببینیم که رفیق کیست ؟
رفیق کیست : رفیق کیست ؟ به عقیده بنده رفیق به کسی گفته میشود که در مسیر زنده گی ومبارزه از نگاه ذوق علاقمندی خصایل کرکتر ، اندیشه وفکر عادات وآداب وصداقت وشایستگی ومیزان فهم وفاداری وایمانداری به آرمان مشترک باور واعتماد رفقا ومردم را کسب میکند .
آنچه در مکتب سیاست وآموزه های ح د خ ا فراگرفته ایم رفیق آنست که با اثبات شایستگی وعبورازکوره راه های آتشین و پیچا خمی های شرایط دشوار وقبول مشکلات وسرسپرده گی به آرمانهای والای خلق ستمدیده ی افغانستان در ادامه راه بسوی اهداف مشترک بطور خستگی ناپذیری با پیروی ازاصول واساس حزبی وداشتن صدها صفات برازنده در راه اهداف ومنافع علیای کشور وعشق بوطن گام مشترک وهماهنگ بردارد .
اگر خلقی است یا پرچمی ، اگر سازایی بود یا سبزایی ، اگر ستمی است یا کارگران جوان ، اگر چپ تندرو است یا کند رو ، اگر حزب وطن است یا نهضتی ،اگر متحد ملی است یا آبادی ، اگر فعالین است یا جوانان همه ی شان رفقای مهربان آزموده شده ، قهرمان و همسنگر روز های دشوارسرنوشت ساز واعضای یک خانواده بزرگ اند که به آن افتخار داریم . بنظر بنده هروطنپرست صادق وعاشقان واقعی وطن در هرساختاریکه باشد ازلحاظ همنظری ، اهداف وپرتیک مبارزه ی مشترک رفیق گفته میشود .
زیرا همه شاخ وبرگ همان تک درخت بزرگ اند که بر تنه واحد آن استوار است مهم نیست که میوه های آن رنگارنگ ، خال خالی ، پر رنگ و کمرنگ بوده ویا در اثر توفانها وحوادث طبیعی بر زمین ریخته باشد ولی اگر تنه ی درخت سلامت باشد طبیعی است که برگ وغنچه ومیوه در پی دارد . بنا بر آن برای همه رفقا ی محترم فدا کاریها قهرمانیها وسربازیهای رفقای عزیز که در تاریخ درخشان جنبش چپ ودموکراتیک و بخصوص تاریخ مبارزات ح د خ ا ثبت گردیده است وضاحت دارد .
خوب بیاد داریم در زمان شرایط هولناک گذشته یعنی دوران امین سفا ک وجود رفیق حزبی پارچه پارچه میشد مگر ازجان رفیق خود دفاع میکرد وبرای دژخیمان ودشمنان وطن سر تعظیم فرو نمی آورد . سر تیری بدفاع از رفیق که نظیرش در احزاب بسیار کم دیده شده است حتا بینظیر است . این مهم نیست که اسم کی در کدام کتابچه تشکیلاتی حزبی سیاسی درج باشد ، بلکه مهم آنست که در پیوند تنگاتنگ تاریخی وایمان واهداف وارزشهای سیاسی برآزنده وسالم اندیش باشد بلاخره حق بجای خود تقرر میگیرد . مهم آنست که ما صفوف خود را مستحکم نگهداشته وبرفیق خود شک مند وبی باور نشویم ، گذشته های مثبت ودرخشان مبارزه را فراموش نکنیم و برفاقت وخونشریکی سیاسی همدیگربارومند بوده باشیم واین کاررا بارفاقت میتوان انجام داد پس ببینیم رفاقت چیست ؟
رفاقت چیست ؟ با توجه به آموزه های مکتب داد خواهانه ی حزب د خ ا تحقق اصولی تمام صفات نیکو وبرجسته ی کلمه ی رفیق وآن ممیزاتی که ما را بهم پیوند داده ورفیق میسازد با همسویی همگرایی همراهی همنظری بر پایه ی عقاید مشترک و دید گاه ها ، اتحاد وهمبستگی وحدت اندیشه ورفتن در راه آرمان مشترک راه وطن ونجات وطن معنا ومفهوم رفاقت را بر جسته میسازد .
رفاقت برجسته ترین وبهترین شیوه وحدت طلبی همبستگی خواهی ،حوصله مندی ویکپارچگی ،خود گذری ،فروتنی ، دلسوزی ، مسُولیت پذیری ، خستگی ناپذیری ، تحمل ،همدیگر پذیری ، انتقاد پذیری ، عدالت گستری ، همکاری ، نو اندیشی ، دسپلین پذیری ، همفکری همسنگری بدفاع از وطن وآرمانهای والای خلق ستمدیده افغانستان وتعقیب روشهای برآمده از آزمون زمان وتجارب تاریخی مبارزات ودهها صفات عالی دیگر در یک حزب سیاسی وطنپرست رفاقت را تشکیل میدهد .
همه بیاد داریم که با تاسیس ح د خ ا واوجگیری جنبش ترقیخواهی در افغانستان استبداد وارتجاع سیاه با قهر وغضب وحشیانه جنبش را مورد تهدید وضربه قرار میداد در همان برهه ی زمانی بیش از نیم قرن قبل زنده یاد ببرک کارمل با هوشدار تاریخی به اعضای حزب وجنبش ترقی خواهی فرموده بودند پرچمداران دموکراتیک خلق افغانستان ارتجاع سیاه واستبداد این دشمنان سوگند خورده خلق افغانستان نهایت بیرحم اند و شما را بحیث وطنپرست ترین ، صادق ترین ، پاک ترین ، خدمتگار ترین انسانها تشخیص کرده ومنحیث دشمنان آشتی ناپذیرنامهای شما را درصدر لیست سیاه شان قرار داده اند .
بشما هوشدار میدهم که هوشیاری را از دست ندهید صفوف رزمنده تانرا تحکیم بخشیده وحدت تان را حقظ کنید پیروزی شما در هوشیاری شماست .
این آموزه های ارزشمند ، هوشدار های تاریخی وپیشبینی های داهیانه و بر حق رهبر بما نشان داد که دشمنان داخلی وخارجی ما همه در یک خط نا مقدس از همان دوره آغازین الی اکنون با وحشیا نه ترین شیوه برضد ما وجنبش ترقیخواهی وخلق وطن ما جنگیده اند . دشمنان بشریت میخواهند انسان را همانند برده استثمار ومانند ربات استعمال نمایند وبا هرگونه تلاش مذبوحانه وبیشرمانه مانع وحدت ترقیخواهان وهمبستگی خلقها شوند . بنا برآ ن ضصعف در مبارزه ی ترقیخواهان کار دشمنان وحدت واتحاد نیروهای وطنپرست ومترقی را آسان ساخته است .
همین است که اکنون تلاشهای ما برای وحدت سرتاسری وجلب همکاری مردم چندان رنگ و رونق برتری نداشته وبر وحدت حزبی ما سایه افگنده است .
جمعاً میدانیم که در میان این همه عوامل یکی از مهمترین آن اینست که عوامل عمده خارجی در وجود حفیظ اله امین این جاسوس معلوم الحال سی آی ای بنیابت قدرتهای غربی و بموازات جنگ بنیاد گرایی مذهبی گماشتگان پاکستانی جنگ داخلی را بر ضد حزب آغاز کرده نگذاشتند که حزب د خ ا مراحل تکاملی خود را طی کند وبه پختگی لازم برسد . چنانچه حفیظ امین نخستین انشعاب را پس از تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان طی دوسال وچند ماه بر حزب تحمیل کرد .
ودر ثور ۵۷ پای حزب ۱۴ ساله را به حادثه بزرگ کشانیده وپس از دو ماه انشعاب کودتا مانندی را باردیگر بر حزب تحمیل کرد که بموجب آن نیمی از رهبری حزب مجبور به ترک وطن ونیمی از صفوف وکادرها بزندان افگنده شده هزاران نفر از اعضای حزب بدست جلادان امینی کشته وشهید شدند وپس از چند ماه ی در سنبله ۵۸ امین کودتا ی دیگر را بر حزب تحمیل کرد وبموجب آن رهبر ، معلم وآموزگارخود را بشهادت رساند .
همچنان آمدن روسها به افغانستان برغم مخالفت وممانعت اصولی زنده یاد ببرک کارمل نیز صدمه بزرگی بر وجه سیاسی حزب ایجاد کرد وبهانه یی را به عاملان تخریب وطن و عاشقان دالر وکلدار مساعد ساخته جنگ را شدت بخشید تا بلاخره درسایه ی موجودیت همین روسها ومعامله غرض آلود گرباچوف با رژیم خونتای پاکستان وخواستهای مقامات غربی بود که در برج ثور ۱۳۶۵ زنده یاد ببرک کارمل به استعفا مجبور ساخته شد .اینهم ضربه بزرگی بود بر پیکر ح د خ ا ودر زمستان ۶۸ خورشیدی کودتای شهنواز گلب الدین بر ضد دولت داکتر نجیب الله شهید روحیه همبستگی را تضعیف وآخرین میخ به تا بوت وحدت حزبی کوبیده شد .
بنا بر آن معاش خوران دالر وکلدار وعوامل خارجی وداخلی دست بدست هم حزب را هدف قرار دادند ولی دشمنان افغانستان این را هم بیاد دارند که حزب محبوب وقهرمان ما در تمام جنگها ی دفاعی وبخصوص در جنگ جلال آباد از سنگر مستقل ودفاع مستقلانه قوای مسلح کشور تحت امر ورهبری ح د خ ا تمام دشمنان پاکستانی ونوکران گوش بفرمان آنها را درس عبرت و تاریخی دادند واین نتیجه وحدت حزبی در عمل بود که همه در یک خط مقدس در دفاع از وطن قرار داشتند . چنین است قهرمانیهای حزب وحماسه آفرینی های حزبی وافتخارات عظیم دفاع از وطن . روی همین دلیل است که دشمنان پاکستانی ، غربی وعربی داغ شکست خود ودرسهای سه جنگ ضد استعماری را فراموش نکرده اند ولی با تاسف که اکنون وطن در بند چنین شرایطی قرار دارد .
اما این دلیل شده نمیتواند که در وطن ما آتش تجاوز ترور احتناق انفجار انتحار روزانه جان صدها انسان بیگناه را بگیرد وما در چنین آب وهوای گوارا نتوانیم حد اقل وحدت خود را تامین کنیم . به سی وسه ملیون نفوس کشور مدعی خدمت باشیم ولی با چند هزار نفر از رفقای همرزم روز های دشوارخود کنار آمده نتوانیم ودرس از خود گذری را پامال هوا وآرزو های روشنفکرانه خود سازیم درین باره رهبر محبوب وفرزانه ح د خ ا زنده یاد ببرک کار مل سالها قبل فرموده بود « اگر زنده گی به قیمت گذشتن از اصول وارزشها وپاماندن بروی آرمانهای والای مردم باشد مرگ صد مرتبه از آن شرف دارد » بلی این درس فدا کاری را مکتب انسانیت بما یاد داد.
همه میداننیم که درد وطن وبخصوص درد امروزی که مهلکتر از آن الی اکنون وطن ما ندیده ونکشیده است یعنی معاملات پشت پرده وفرو رفتن وطن بکام نهنگان ونوکران استعماری یعنی معامله ی خاک کشوردر موقعیت غلامی آنهم در دست غلامان استعماری ، پس اگر وطن میگویید اینست وضع وحالت وطن که امروز فردا به کام نهنگان بلعیده میشود واگر مردم میگویید مردم بیچاره وبیدفاع افغانستان در وضع دشواروهولناکی قرار دارند که کرونا وطالب والقاعده وداعش وچند حزب وگروه عربی دیگر بر ضد مردم افغانستان چنان دست یکی کرده اند که قبر کنها برای دفن مرده گان مردم افغانستان گاهگاهی رسیده نمیتوانند .
رفقای عزیز پس راه نجات وطن چیست چرا این سوال تاریخی پاسخ لازم خود را هنوز نمی یابد ؟ رفقای محترم مرا به بزرگواری تان ببخشید که با حقظ افتخارات واحترامات بینهایت برفقای گرامی حرف دل خود را برخاسته از درد مشترک اینگونه بیان میدارم برخی از اعضای محترم احزا ب گروها ویا نهادیکه در وقت صحبت کردن فکر میکنی که افغانستان را فتح کرده است مگر در عمل دیده میشود آنقدر اوضاع جاری وجریانات داغ وطن را نادیده میگیرد که یا بی خبر از دنیا بوده ویا اوضاع موجود برایش بی تفاوت باشد .
رفقای گرامی بگویید تا به کی خود را سلامت و همدیگرخود را ملامت دانسته در حالیکه از دوران فرو پاشی حزب نزدیک به سه دهه میگذرد تا بحال نتوانسته ایم یک راه حل همگانی وقابل قبول برای نجات وطن مطرح کنیم . رفقای عزیز تاریخ مارا بحیث وطنپرستان واقعی ثبت کرده است ومردم از ما انتظار بیحد دارند پس چه باید کرد ؟
بیایید فکر ها را بهم مشترک سازیم ، بالای هرچه دربین ما جنگ است از آن گذشت کنیم ، دعوای سلامت وملامت را بس کنیم از وقت کشی جلوگیری نماییم راه حل عمومی پیدا کنیم ورنه تاریخ هر گز آنانی را نخواهد بخشید که لحظات مهم وسرنوشت ساز هست وبود وطن را فدای خواسته های شخصی و منافع گروهی حزبی وسلیقوی خود بسازند .
هر کسی هر گروه ویا حزبی که در یک جنبش سرآسری امروز درد وطن را مداوا کرده نتواند فردا وطن او را نخواهد بخشید .پس بیایید همه با هم در یک گفتمان سیاسی وجمعی تفاهم مشترک را عملاً تحرک بخشیم تا وطن از تهلکه نجات یابد .
در حال حاضر با نبود جنبش همبستگی ملی ومشارکت سرآسری ترقیخواهی ملی راه نجات وطن تا هنوز ناپیداست . همه ترقیخواهان از وحدت وهمبستگی همفکری وجنبش واحد سراسری حرف میزنند ومتاسفانه در عمل بار ملامتی را بگردن دیگران می اندازند ودر عین حال خود از طرح یک میکانیزم ساده همبستگی عاجز بوده سر در گریبان نمی کنند .
بنظر این کمینه میتوان با تحکیم روحیه وحدت و مسولیت پذیری در عمل ، این مشکل را حل نمود زیرا که با تفاهم رفیقانه وتنوع نظریات بمثابه عالی ترین شکل دموکراسی میتوان جنبش را بسوی اهداف مشترک سوق داد درینصورت وطن راه حل خود را پیدا خواهد کرد
نازم برفیق خوب وهمسنگر ما
بر پرچم وخلق وطن کشور ما
بر جنبش همبسته و حزب واحد
بر رهبر فرزانه ترین رهبر ما