سلیمان لایق و دستور حذف فزیکی ببرک کارمل (ازنخال به دالبایوب یا از گرباچف به یلتیسن )
ازنخال به دالبایوب یا از گرباچف به یلتیسن نام مجموعه نامه هایست که دو رهبر دونمایه روسیه به همدیگر نگاشته اند و این اثر توسط سرگی ایوانف تحلیل گر مسایل تاریخی کریملین به وسیله بنگاه نشراتی امیر صغیر در شهر قلاب تاجیکستان نشر شده است.بخشهای این نامه ها مربوط به اوضاع وقت افغانستان می شود.
در ماه سپتامبر سال 1985 نخستین گامها در بیرون رفت نیروهای نظامی شوروی از افغانستان درج برگه های دیپلوماسی پنهانی وناگفته میان دولت های اتحادشوروی سابق و جمهوری دموکراتیک افغانستان گردیده است.
گرباچف نامه ی خودرا مصاحبه زنده یاد ببرک کارمل مبارز آهنین و ابرمرد بزرگ سیاست و انقلاب آغاز می کند.
“ببرک کارمل به سنگیروف گفت:
در”پراودا” حقیقت وجود ندارد.نجیب الله دروغ می گوید که گویا من مخالف خروج قشون شوروی از افغانستان بودم،گویا من به گرباچف اعلام نمودم که هرگاه صد هزارعسکر را کنید،در آینده مجبور خواهید بود که درافغانستان یک ملیون سرباز برگردانید.این یک دروغ محض است.من،البته،باید این ادعا را رد کنم،اما با درنظرداشت اوضاع پیچیده در افغانستان و کشورشما،به این امردست نخواهم زد….”
دیدار پنهانی هیأت عالی رتبه افغانی با مقامات بلندپایه ی اتحاد شوروی سابق به تاریخ 8 سپتامبرسال 1985 وگفتگوهای داغ یکروزه در مهمانخانه های ویژه در تپه های لینن روی سرنوشت جنگ و صلح در افغانستان و برگشت نیروهای نظامی شوروی سابق از کشور،برنامه های ما در پاکستان سراپای برخورد رهبران تازه اتحاد شوروی در برابرحاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان را دگرگون ساخت و در روشنی همان گفتگوها زمینه برای سبکدوشی زنده نام ببرک کارمل فقید از مقامات رهبری حزبی و دولتی هموار گردید.
بتاریخ 8 سپتامبرسال 1985 هیأت بلند پایه افغانی تحت رهبری ببرک کارمل برای یک ملاقات محرم با رهبری اتحادشوروی تحت رهبری میخایل گرباچف به مسکو فراخوانده شد.طی این ملاقات نخستین بار پیام تند رهبری شوروی مبنی بر بیرون رفت نیروهای نظامی آن کشور از افغانستان برای ببرک کارمل و همراهانش گوشزد گردید.
مضمون آن ملاقات محرم در هیچ آرشیف حزبی و دولتی خودی شوروی آن روز گار ثبت و نگهداری نه گردیده است.
“کابل:16 میزان سال 1364 مطابق 8 سپتامبر سال 1985 چهار روز قبل از سفر مسکو،رفیق ببرک کارمل پنج تن رهبران حزبی ودولتی ذیل را به مقر شورای انقلابی احضار کرد:
1 – رفیق سلطانعلی کشتمند عضوبیروی و رئیس شورای وزیران ج د ا؛نامزد پیشنهادی کابل و مسکو برای پست زعامت حزبی و دولتی.
2 – رفیق صالح محمد زیری عضو بیروی سیاسی و منشی کمیته مرکزی رهبر فرکسیون خلق.
3 – رفیق دکتورنجیب الله عضو بیروی سیاسی و رئیس خدمات اطلاعات دولتی.
4 – رفیق نظر محمد عضوکمیته مرکزی و وزیردفاع ج د ا.
5 – سلیمان لایق عضو کمیته مرکزی و وزیر اقوام وقبایل ج د ا که از طرف نجیب الله برای کی جی بی معرفی شده بود.
نماینده ما در رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان بما اطلاع داد:
ببرک کارمل به اطلاع رفقا رسانید که شما پنج نفر به روز 16 میزان 1364 تحت ریاست من جهت مذاکرات رسمی و تبادل نظرپیرامون مسایل مربوط به انقلاب و دولت با رهبری شوروی عازم مسکو می شویم.
ازشما خواهش می کنم منحیث پیچه سفید این حزب و مردم که درمذاکرات آنجا با رعایت آداب در حفظ فضای سالم مذاکرات متوجه باشید.مرا رعایت می کنید یا نمی کنید،اما منافع علیای ملی افغانستان وحزب را رعایت کنید.ما در وضع بی اندازه حساس قرار داریم.وقتی حرف میزنید چشم تانرا به من نه،بلکه به نقشه و مردم افغانستان بدوزید و از ابراز نظرات بی مسئولیت و مغایر با منافع ملی خود داری کنید.اگر مجبور شدید،اجازه بخواهید و ما جمعی طرح مشترک خود را به گرباچف می گوییم.سلیقه های فرکسیونی و حزبی خود و اختلاف نظرهای خود را در مورد ارقام و فاکتها قبل از مسافرت برطرف و تلفیق کنید و فقط و فقط برمبنای منافع علیای افغانستان درین روز های سرنوشت ساز نظر دهید.ما با شوروی ها رفاقت داریم.اما وطن و حزب خود را هم داریم.برادر با برادر،حسابش برابر.
رفیق ببرک کارمل گفت:دقیقأ تا کنون نه میدانم که چه کسی یا چه کسانی با در مسکومذاکره خواهند کرد و جریان صحبتها و آجندا چه خواهد بود،ما چند روزی در آنجا خواهیم ماند و در کجا خواهیم بود.لیکن یک حرف را می دانم و آن اینکه مذاکرات وسفرما محرم صورت میگیرد و به همین سبب ما بدون تشریفات و ایجاد سرو صدا از کابل به قصد مسکو پرواز خواهیم کرد.شما را به همین منظور اینجا خواستم تا آماده گی بگیرید و محرمیت را رعایت کنید.
رفیق ببرک کارمل بازهم در اخیر اصرار و تکرار کرد که می باید اعتنا و حرمت گذاری اعضا به منافع علیای افغانستان جدأ از طرف اعضا رعایت گردد ولو این عمل ما موجب گردد تا جانب شوروی نتواند اعتماد خود را نسبت به هیأت افغانی کسب کند.”
9 سپتامبر سال 1985 جانبین روی میز مذاکره می نشینند و باب گفتگوهای طولانی،گرانجان و فیصله کننده باز میگردد.پس از گزارش زنده یاد ببرک کارمل،گرباچف عنان صحبت را در دست میگیرد و به نقد از فرآیند استقرار در کشور می پردازد:
“…..چرا پروسه حکومت با این کندی پیش می رود؟
زنده یاد ببرک کارمل می گوید:شما با تاریخ دولت سازی و شکل گیری دولت در افغانستان آشنایی ندارید.دولت ما اولین دولت به مفهوم واقعی در تاریخ کشور محبوب ماست.
-چرا سازماندهی قوای مسلح با این کندی به پیش می رود؟
چرا قابلیت آن هنوز پائین است؟
زنده نام ببرک کارمل صحبت گرباچف را قطع می کند و می گوید:ما در یک مدت کم قوای مسلح قهرمان و رزمنده ایرا ساخته ایم که با از خود گذری در برابر دشمن محیل و بیرحم جانبازانه میرزمد.در چارچوب این قوای مسلح برای بار اول در تاریخ وطن محبوب خود قوای سرحدی توانمند ساخته ایم.
-چرا حکومت و دولت ج د ا بعد از گذشت شش سال مرحله ی دوم کمکهای بزرگ،هنوز قادر نه شده به صورت مستقیم با ضد انقلاب مبارزه نماید؟
ببرک کارمل به ما گفت:نه که از دل گرم تان گپ میزنید.حزب و مردم رنجدیده ما در برابر بزرگترین جنگ قهرمانانه مقاومت می کند.کمک های شما در مقایسه با کمک های آمپریالیزم و شیخ نشینان عرب به کشورما بسنده نیست.
-چرا تا کنون بار سنگین مقابله با دشمن را قوای شوروی به دوش داشته باشد؟
زنده یادببرک کارمل نیمه خشمگین می شود ومی گوید:با وجود احترام به رزم و پیکار قوای انترناسیونالیست شما می گویم که بار اصلی جنگ را قوای مسلح،حزب و مردم شریف ما می پردازد و سخت قربانی می دهد.
من به ببرک کارمل گفتم:
-مردم شوروی و دولت شوروی به خاطرعدم احساس مسئولیت انترناسیونالیستی سرزنش شده نه می تواند،لیکن با صمیمیت کامل به شما می خاطر نشان می سازم،با گذشت زمان تشویشی برای مردم شوروی پیدا شده و از ما سوال می کنند چه وقت قوای شوروی از افغانستان خارج می شود.زیرا تعداد قربانیان شوروی زیاد می شود.از این موقف اهمیت حل مسأله ی افغانستان مهم شده است.از اینجا ما دارای چندین مفکوره می باشیم که دولت افغانستان به تنهایی قادر به مبارزه با ضدانقلاب شود…..
قواعد عمومی هم وجود دارندکه تجارب شوروی آنرا نشان داده است.تنها آن انقلاب کامیاب می شود که برخوردار از پشتیبانی اجتماعی میباشد.ارزیابی اصولی رهبری ما این است که تمام پلانهای انقلاب شما در عدم چنین تکیه گاه است…مهم اینست که در این سمت اصولی کمترین گامها برداشته شده است.ما فکر می کنیم که نتیجه گیری بزرگ در همین نکته نهفته است…باید اعتراف کنیم که با وجود اعلان آزادی مردم،مردم چیزهای کم گرفته و دیده است.کتله های وسیع مردم هنوز هم اهداف انقلاب را نه میدانند.انقلاب از پشتیبانی مردم برخوردار نه می باشد….
زنده یاد ببرک کارمل داخل بحث می شود و میگوید:مردم از ما حمایت می کند و حزب ما نیرومنداست ما در یک جنگی قرار داریم که جانیان 42 کشور تحت رهبری آمپریالیزم آمریکا با بسیار بیرحمی برضد مردم بیچاره و رنجدیده ما می جنگند.
من در ادامه به ببرک کارمل گفتم:
رهبری شوروی با چنین موجودیت قوای شوروی در افغانستان موافقت کرده نه می تواند.از شما رفیق کارمل می خواهم که از صحبتهای ما نتایج مطلوب گرفته شود.باید چنان تدابیر اتخاذ گردند که اردوی افغانی تا تابستان آینده به تنهایی وظایف خود را اجرا نماید…
پس از ردوبدل شدن چند حرف میان رهبران دوکشور روی واکنشهای جهانی در قبال بیرون رفت نیروهای شوروی از افغانستان،ببرک کارمل به من چنین یادآوری می کند که:
-“من به رفیق اندروپف گفته بودم کاری نه کنید که باز مجبور شوید دوباره قوای شوروی را به افغانستان بفرستید!”او ادامه داد:
“ایران و پاکستان به معاهدات اعتنا نه خواهند کرد!”
گرباچف به استناد این ملاقات به یلتسن می نویسد:
من قبلأ پیشنهاد کی جی بی را مبنی بر حذف فزیکی ببرک کارمل تائید کرده بودم .اما پس از این ملاقات اورا یک آدم آهنین و باور مند به آیده ها و وطنش یافتم.از رهبر قبیله ی جنوب سلیمان لایق بسیار بدم آمد.
پس از این ملاقات من دستور حذف فزیکی ببرک کارمل را لغو کردم و به رهبران افغان گفتم هنگام سبکدوشی او خدمت احترام و حرمت به شخصیت بلند او را مراعات کنید.
سلیمان به بهانه ی برانگیختن شورش قبایل پاکستان پولهای فراوان ما را حیف و میل کرد.او را شیطان و نجس یافتم.او و سایر رهبران احزب دموکراتیک خلق بما زیاد دستبوسی و پابوسی می کردند و منافع مملکت شان برای آنها ارزشی نداشت.
از همین رو من به شما رئیس جمهور فدراتیف روسیه می نویسم که:
اکثررهبران افغانستان را بسیار آسان می توان خرید.
نوت:
ترجمه بعضی اصطلاحات روسی:
نخال = چشم سفید
دالبایوب = لعنتی
پراودا = ارگان نشراتی حزب کمونیست
تپه های لینن = جای که مقامات قصر کریملین در زمان شوروی سابق زندگی می کردند.
ترجمه:عظیم بابک