فرخنده باد پنجاهمین سالروز پایه‌گذاری جریان دموکراتیک خلق

 

عمر « فیض »

فرخنده باد
پنجاهمین سالروز پایه‌گذاری جریان دموکراتیک خلق

نسل کنونی وطن‌پرستان کشورما که در ادامه‌ جنبش‌های مشروطه‌خواهی، آزادیخواهی، ترقی‌خواهانه، عدالت‌خواهی، تجددگرا و دموکراسی پیکار و مبارزه می‌نمایند، پنجاهمین سالروز پایه‌گذاری جریان دموکراتیک خلق را که در نتیجه تلاش‌های تاریخی مردم ما و در امتداد میراث جنبش روشنگرانه کشور ما پرچم مبارزه و کار سازنده را برای استقلال، تجدد، عدالت اجتماعی و دموکراسی برافراشت شادباش گفته و آن را گرامی می‌دارند.
جریان دموکراتیک خلق به مثابه سازمان متشکل همه زحمتکشان افغانستان 50 سال پیش یعنی در یازدهم جدی 1343 برابر با اول جنوری سال 1965 در وجود کنگره اول (کنگره مؤسس) در شرایط که رژیم مستبد سلطنتی فیودالی در جامعه ما مسلط بود پایه‌گذاری شد و زحمتکشان کشور را در مبارزه علیه استبداد و ارتجاع، استعمار و امپریالیزم برانگیخت. مرام آن در جریده خلق نخستین ارگان نشراتی جریان دموکراتیک خلق انتشار یافت. این حزب در طی مدت کوتاهی از اعتبار و اتوریته بزرگی در میان روشنفکران و سایر اقشار زحمتکش برخوردار شد.
جریان دموکراتیک خلق برای نخستین بار درفش پیکار عادلانه و آگاهانه عدالت‌خواهی و ترقی‌پسند را علیه حکومت استبدادی، اقشار حاکم ستم گر و استثمار در کشور ما برافراشت و اقشار ملی و دموکراتیک مردم را علیه محافل ستمگر و استثمارگر و حکومت های مرتجع آن رهبری کرد. ارگان‌های مرکزی جریان دموکراتیک خلق – جراید خلق و پرچم این نخستین نشرات مترقی در کشور نقش روشنگرانه، هدایت‌کننده، ترویج کنند و بسیج کنندۀ مهمی را در جامعه ما ایفا نمود، جوانان و زحمتکشان را به سلاح اندیشه‌های پیشرو و عصر مسلح گردانید، در شرایط دشوار کار و مبارزه حل مسایل سیاسی و سازمانی را در برابر خود قرار داده و به ارتقا نقش و اثرگذاری در جامعه پرداخت و طرح وحدت عمل و اتحاد را با تمام نیروهای ضد استبداد، ضد ارتجاع، ضد استعمار و امپریالیزم و ضد جنگ را در یک جبهۀ وسیع ملی مهـم تر یــن و اساسی ترین شرط پیروزی در مبارزه علیه ارتجاع داخلی و خارجی پیشکش نمود و در طی مدت کوتاهی از چند حوزه کوچک مترقی به نیروی پرقدرت و متشکل در کشور ما مبدل گردد. جریان دموکراتیک خلق از لحاظ تلفیق اشکال و شیوه‌های مختلف مبارزه به شمول مبارزه پارلمانی قابلیت و صلاحیت قابل‌توجه از خود نشان داده که بمیان آمدن فرکسیون قویی پارلمانی در اتحاد با نیروهای ملی-دموکراتیک و وطن‌پرست مبین این امر است.
پیدایش ح.د.خ.ا. نقطه عطفی در تاریخ کشور ماست که نقش برجسته و مؤثر آن در سرتاپای تکامل تاریخی آن عصر کشور ما نمایان است. ح.د.خ.ا. در جنبش انقلابی کشور به مثابه پیشتاز کوچک ولی جسور از راه‌های دشوار و پر خم و پیچ و پر از پرتگاه‌ها و طوفان‌ها از زیر آتش دشمنان گذشت و حوادث طوری شکل گرفت که در یکی از فقیر ترین و عقب‌مانده‌ترین کشورهای جهان بار مسؤولیت رهبری دولتی و جامعه را به عهده ح.د.خ.ا. افتد. ولی علی‌الرغم اشتباهات و کژروی‌ها و خیانت امین و امینی‌ها آن حزب توانست پیوسته به مثابه مدافع صدیق و پیگیر کلیه زحمتکشان و همه مردم افغانستان تبارز نماید و سبب دگرگونی‌های گستره جامعه بسود اکثریت مردم کشور گردد.
حزب بر سر اقتدار در یک دهه حاکمیت تحولات بزرگی را در سراسر کشور به نفع زحمتکشان بوجود آورد، پلان‌های مشخص درازمدت و کوتاه‌مدت طرح نمود. برای نخستین بار اقدامات جدی به خاطر بهبود وضع صحت عامه، تداوی رایگان مردم، کنترول نرخها، ریشه کن نمودن فساد اداری، خیانت و خودسری مأمورین عالی‌رتبه دولتی، ایجاد کوپراتیف های دهقانی و فروشگاه‌های تعاونی با قیمت های بسیار نازل، ثابت و قابل دست رسی برای همگان، پشتیبانی از سرمایه‌داران ملی و فراهم ساختن زمینه‌های رشد سرمایه‌های ملی طرح و عملی گردید.
اولین بار در تاریخ افغانستان توزیع رایگان آرد، روغن و سایر مواد مورد ضرورت اولیه برای کارگران، کارمندان دولتی و منسوبین قوای مسلح صورت گرفت بر علاوه این اقدامات رفاهی، مردم میهن ما در دهه حاکمیت ح.د.خ.ا یا دهه هشتاد در زمینه‌های تعلیم و تربیه به موفقیت های بسیار سترگ و شگفت‌انگیزی دست یافتند، پیکار و مبارزه با بی‌سوادی در میان تمام اصلاحات اجتماعی جایگاهی ویژه داشته و همچنان هزاران کادر مسلکی در رشته‌های مختلف علوم در داخل و خارج کشور تربیه گردید. برای نخستین بار در زمینه ایجاد زنده‌گی سرشار از سلامت و سعادت و رفاه برای زنان و احترام و برابری حقوق زنان با مردان در کلیه عرصه‌های زنده‌گی اجتماعی اقدامات بی‌سابقه انجام داده شد. هیچ‌گونه تبعیضی بین اقوام و ملیت‌ها، مذاهب وجود نداشت، هیچ شهروند مرد یا زن بنا بر تعلق قومی، زبانی، مذهبی، از امتیاز ویژۀ در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جامعه برخوردار نبود، دین از دولت جدا و به ادیان احترام می‌شد و دین رسمی مردم افغانستان مطابق به قانون اساسی کشور دین اسلام بود.
با این وصف مبارزه مردم افغانستان برای پی‌ریزی یک جامعه عادلانه، مترقی و سعادتمند در وضع دشوار و پیچیدۀ به پیش می‌رفت، جنگ تحمیلی و اعلان ناشده به خاطر سرنگونی دولت دموکراتیک و ح.د.خ.ا. مداخلات همسایه‌گان و ارتجاع عرب و توطیه چینی های رنگارنگ گروه‌های تربیه یافته در پاکستان و ایران توهم با نیرو‌های ارتجاعی و عقب‌گرا علیه حاکمیت دموکراتیک قرار گرفتند. غارت و چپاول کاروان‌های مواد غذایی و اموال مورد ضرورت مردم، تخریب پل‌ها و سرک‌ها، مکتب‌ها، مرکز صحی و حریق نمودن خرمن‌ها، سوختاندن مساجد و مکاتب، ترور و قتل مأمورین دولت، متعلمین، محصلین و اعضای حزب اوضاع کشور را پیچیده می‌ساخت و مانع تطبیق پلان‌های حزب و دولت می‌گردید.
باوجود تلاش‌های سیاسی – دیپلوماتیک جمهوری دموکراتیک افغانستان به خاطر ختم جنگ و ایجاد فضای صلح در کشور، تأسیس “ایتلاف دوستانه” به مشارکت آمریکا، پاکستان و اتحاد شوروی عصر گرباچف سبب شد تا توافقات ژنیو یک‌جانبه و بدون تضمین بین‌المللی عملی گردد، با نقض اصول اساسی زنده‌گی درون‌حزبی، تزریق عناصر سمت گرایی و قوم‌پرستی و عدول از اصل رهبری جمعی حزب دموکراتیک خلق افغانستان و رژیم جمهوری دموکراتیک افغانستان در راستای توافقات “ریکجاویک آیسلند” تضعیف گردد و زمینه‌های سقوط حاکمیت جمهوری دموکراتیک افغانستان و استقرار رژیم هوادار غرب را آماده گرداننده و با رویکار آمدن حکومت جهادی از حضور حزب دموکراتیک خلق عملاً در عرصه مبارزات ترقی‌خواهانه و عدالت پسند جلوگیری بعمل‌آمده منجر به پارچه پارچه شدن حزب گردید.
رفقا و دوستان گرامی، سال‌ها جنگ و تداوم مداخلات بیرونی برخی اثرات منفی را بر حفظ پیوندهای سازمانی و ملی بوجود آورده است. افغانستان به بسیج همگانی ضرورت دارد تا وطن از منجلاب که طی سه دهه به آن گیر مانده است، نجات یابد. بایست سیستم سیاسی کشور در مجموع از ارگان‌های دولتی گرفته تا سازمان‌های سیاسی و اجتماعی، جامعه مدنی و تمام اقشار و طبقات به شمول روحانیون در یک مسیر واحد سازنده‌گی اعم از تحکیم وحدت ملی، محو فساد اداری، توسعه پایه‌های حاکمیت دولتی در سرتاسر کشور، ختم تروریسم، زور سالاری و ده‌ها مصیبت موجود بسیج گردند و برای اعمار جامعۀ دموکراتیک، مدنی، پیشرفته وعادلانه بر پایۀ همکاری، وحدت عمل و اتحاد سیاسی نیروهای تجددگرا، ملی- دموکرات، ترقیخواه وعدالت پسند جامعه در یک جبهۀ وسیع ضد ارتجاع، ضداستبداد و ضد عقبگرایی، به مبارزات دادخواهانه شان ادامه دهند. برای دستیابی به این امر وطنپرستانه اتحاد، همسویی و همکاری سازمان‌ها، محافل و شخصیت های پیشرو، دادخواه و دموکرات کشور امر ضروری است. عوامل پراگنده گی در گذشته را نباید مانع همسویی و مبارزۀ مشترک در امروز دانست و یاید حلقه‌های وصل جستجو نمود تا از برکت آن همۀ گره ها در راه اتحاد بزرگ ترقیخواهان و دموکرات های وطن ما باز شود.

به پیش در راه اتحاد و وحدت تمام نیروهای تجددگرا، ملی- دموکرات، ترقیخواه وعدالت پسند و ضد ارتجاع