قدرتنمایی های طالبان و همیاری های دولتمردان رفیق صادقی

دستگیرصادقی

قدرتنمایی های طالبان و همیاری های دولتمردان


حالا که نقش و نفوذ طالبان این لشکر استخبارات پاکستان در بخش بزرگی از افغانستان روز تا روز برجسته تر می گردد، این پرسش به میان می آید که چگونه این نیروی سخت متحجر و ضد انسانیت و دور از مدنیت که هر روز دست به کشتار فجیعانه مردم بی گناه می زند و دار و ندار شان را نابود می کند و دارایی های عامه را از بین می برد، وهیچ پیوندی با مردم شریف افغانستان نیز ندارد، این همه توانایی ها و امکانات را از کجا بدست می آورند؟ آنها چگونه می توانند در تمام جغرافیای افغانستان با تمام پیچیدگی های آن حضور داشته باشند و آنهم حضور چنین فعال با مانورهای بسیار اثر گذار و غافل کننده که در نهایت مقامات بزرگ امنیتی ایالات متحده امریکا را نیز به این اعتراف می کشاند که گویا جنگ در افغانستان به بن بست رسیده و از این راه نمی توان به صلح رسید؟ به عباره دیگر طالبان شکست ناپذیر اند و باید با آنها توافق نمود و نقش آنها را نیز همانند با دیگر همقطاران دیروز شان ـ رهبران جهادی ـ و یا بیشتر از آن در زنده گی مردم فلاکت زده کشور تضمین نمود. این اعتراف سخت تکان دهنده است. ناتو با این همه ساز و برگ و توانایی های دور از تصور ما و حاکمیت مطلق هوایی در کشورمان که به اصطلاح کوچکترین جنبنده هم از زیر ذره بین شان فرار نمی تواند کرد، و آن را می توانند پیهم و با دقت مورد تعقیب قرار داد و اگر خواسته باشند حتا خط سیر رهبر سابقه طالبان را از پاکستان به ایران و از ایران به پاکستان در یک مسافرت بسیار مخفی نیز تعقیب نمایند و آن را بموقع از بین ببرند، چگونه نمی توانند این همه لشکر کشی پر زرق و برق طالبان و آماده گی ها برای حمله بالای شهر قندز و یا لشکرگاه را نبینند و از آن بی خبر باشند؟ ویدیو های که از این لشکر کشی در رسانه های اجتماعی به نشر رسیده نشان می دهد که آنها با شور و شوق تمام، بدون هراس از کدام حمله هوایی از جانب نیروهای بین المللی بالای شان، نیروهای بزرگ و مجهز خود را برای این تعرض بزرگ منسجم می سازند و با مورال بسیار بلند و بدون کدام درگیری عمده شمار زیادی از پوسته ها را متصرف می شوند و فشار سنگینی را بالای شهر بوجود می آورند. پس از درگیری با نیروهای دولتی و تخریب تاسیسات دولتی وعامه، کشتار بی رحمانه مردم و ایجاد فضای پُر از جنایت بشری و آواره گی بخش بزرگ از اهالی شهر، یکباره ناپدید می گردند و گویی آب می شوند و به زمین فرو می روند. نه از جمع شدن شان با آن همه ساز و برگ نظامی جلوگیری می شود و نه از رفتن شان با به دست داشتن امکانات و وسایل بیشتر ممانعت به عمل می آید. این وضعیت خیلی رقتبار و گیچ کننده است. در چنین وضعیت، این مردم بی گناه و ستمدیده کشور اند که در این معرکه هست و بود شان را از دست می دهند و بدون کدام امکانات آواره دهات و شهرهای دیگر می گردند و صدای مظلومانه شان نیز به گوش هیچ زمامداری نمی رسد.
صرف نظر از آن که دولت پاکستان از این لشکر مزدور برای مقاصد بزرگ استراتژیک خود استفاده می برد، نیروهای بین المللی در راس ناتو همانند با پاکستان، یک بازی غیر اخلاقی دو گانه را به پیش می برند، و با یک دست با این لشکر می جنگند و با دست دیگر آنها را برای مقاصد بزرگتر یاری می رسانند؛ زمامداران فاسد و مزدور افغانستان نیز بدترین نقش را در این جنگ تحمیلی و نیابتی که در آن خون هزاران فرزند این کشور ریخته می شود و خانواده ها برباد می شوند، ملکیتهای آنها نابود می گردد، بازی کرده اند.
سلسله سالار همه یی این بربادی ها به شمول رهبران تنظیم ها و فرماندهان جهادی که در این بازی شریک اند، شخصی در ظاهر دانش آموخته و سوکولار بنام حامد کرزی رییس جمهور سابق است که همواره در خدمت این لشکر مزدور قرار داشته و برای حفظ و نیرومندی آنها از هر وسیله ممکن استفاده برده است. این همکاری در آغاز سلطه طالبان در افغانستان که جناب شان می خواستند به صفت نماینده دایمی این رجاله در سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نماید تا هم اکنون ادامه دارد. آزاد سازی گروه بزرگی از زندانیان طالب از گوانتانامو و زندان بگرام که زیر نظر امریکایی ها بود، به شمول آنهایی که خیلی خطرناک تشخیص داده شده بودند، حضور رهبران آنان درکابل و تامین زنده گی مجلل از بودجه دولتی برای آنها و از همه مهمتر آن زمانی که عملیات نظامی پاکستان در وزیرستان آغاز گردید و بخش بزرگی از طالبان و القاعده با خانواده های شان به افغانستان پناه آوردند با تخصیص دو صد ملیون دالر از بودجه شورای امنیت ملی برای اسکان آنها در مناطق مرزی، آزاد سازی زندانیان طالب از محابس ولایات به بهانه های مختلف که اکثر آنها دباره به این لشکر خصم پیوسته اند، را می توان در این سلسله برجسته ساخت. بر علاوه آنچه گفته شد در زمان زعامت جناب ایشان، دروازه های افغانستان به روی استخبارات پاکستان باز گردید و جنگ از مناطق جنوب به سراسر افغانستان گسترش یافت. وی به صفت یک مهره ضعیف در دست استخبارات پاکستان قرار داشت و این ارگان با استفاده از بلند پروازی های کرزی و ویژه گی های قبیله یی وی، به نام طالبان چه بازی های مسخره یی، به شمول تماسهای مستقیم و غیر مستقیم از جانب آنان، جازدن دکانداری از کویته به صفت یکی از رهبران طالبان و یا مبادله پیام های دروغین و آشتی جویانه از نام رهبران آنها و منحرف ساختن وی از مسیر تعیین شده، وی را فریب داده اند. در همین دوران زعامت وی، افغانستان به مزرعه تریاک مبدل گردید و به صفت بزرگترین تولید کننده تریاک و قاچاق آن به کشورهای بیرونی تا اروپا و امریکا شناخته شد. زیر همین زعامت، افغانستان به فاسدترین کشور جهان مبدل گردید و شیوه بسیار کهن خان سالاری و فرهنگ پوسیده این تفکرقبیله یی احیا و تعمیم بخشیده شد که با دریغ تا اکنون این میراث ننگین همچنان ادامه دارد.
باری در یک خبر بی بی سی آمده بود که: پلیس ولایت لوگر در جنوب کابل از انهدام یک مرکز بزرگ عملیاتی و آموزشی گروه طالبان خبر داده که به گفته آنها حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین این کشور، مانع انجام عملیات علیه این مرکز شده بود. جنرال داوود احمدی، فرمانده پلیس لوگر در مصاحبه‌ای تلفنی به بی‌بی‌سی گفت که در این مرکز مربیان “پاکستانی و چچنی” به حدود ۲۰۰ عضو گروه طالبان عملیات انتحاری، تاکتیک جنگ چریکی و شیوه‌های تبلیغاتی را آموزش می‎دادند. او گفت که این مرکز علاوه بر آموزش، در انتقال و سازماندهی عملیات انفجاری گروه طالبان در شهر کابل و پل علم، مرکز ولایت لوگر هم فعالیت داشته است. جنرال احمدی گفت که حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان، در زمان ریاست جمهوری خود اجرای هیچ نوع عملیاتی را در منطقه زرغون‌شهر اجازه نمی‌داد و به پلیس لوگر و ارتش به صورت کتبی دستور داده بود که علیه این مرکز عملیات نکنند. آقای احمدی گفت که به تازگی عملیات مشترک نیروهای پلیس، ارتش و امنیت ملی به دستور شورای امنیت ملی در منطقه زرغون‌شهر به اجرا گذاشته شد که در نتیجه آن ۲۷ عضو گروه طالبان کشته و ۳۳ نفر دیگر زخمی شدند. در این عملیات سلاح‌های سنگین و سبک، انبارهای مهمات، از جمله ۱۷۰ کیلو گرم مواد منفجره و سه وسیله نقلیه مملو از مواد منفجره از این مرکز به دست آمده است.
از همه چربتر همین صحبتهای اخیر جناب کرزی با رادیو تلویزیون بی بی سی است که در آن جناب شان با صراحت می گویند که طالبان هم افغان اند و ما هم افغانیم. اگر ما حق داریم جایی را اشغال کنیم آنها نیز به صف افغان حق دارند یک سرزمین را اشغال کنند و آن را به دست داشته باشند… !! در مورد تدویر لویه جرگه عنعنوی و نگرانی حاکمان کنونی کشور و امکان استفاده کرزی در آن فرصت و به قدرت رسیدن دباره وی با این که چنین تمایل را رد می کند؛ ولی از سیما و لبخند پرتزویر وی این اشتیاق را می توان به ساده گی دید. (اگر دوستی این ویدیو کلپ را در اختیار داشته باشد، از روی مهربانی آن را در زیر همین جستار بگذارد تا دوستان یکبار دیگر آن را با دقت ببینند و بشنوند.)
حالا اگر این همه مولفه ها را با هم یکجا کنیم و به آن نقش ستون پنجم در ارگ و ارگانهای امنیتی و ارگانهای محلی، با صدها بازیگر فروخته شده دیگر و از جمله بازی های دوگانه امریکا بر طبق استراتژی منطقه یی و بین المللی ان و در نظر داشتن منابع غنی آسیای میانه از جانب آنها، یکجا با بازی های مغلق اوپراتیفی، سیاسی و استخباراتی سایر بازی کنان را در نظر بگیریم، انگاه شناخت وضعیت بسیار رقتبار کنونی و پیچیدگی های امروزی را بهتر می توان درک نمود.

شما دراین مورد چگونه فکر می کنید؟
.
*********************************