سل دی ومری یو دی نه. اما دغه غوښتنه تل نه تر سره کیږی. هغه څوک چه ته یی نه غواري له لاسه وركړي, درنه ځی.
د هغو له جملی څخه دغرور اوغیرت نه ډکه نیک نومی او ژوندی نومی محبوب سنگر وو، چه په تگ یی ملگری،دوستان او خلک خواشینی او نا میده شول.
من با آن مرد صفا نیت ، بلند اراده و قوی هیکل در سال ۱۳۵۰ هنگامیکه محصل پولتخنیک کابل بودم در لیلیه ای بودو باش ام با او معرفت پیدا نمودم ، صحبت های آموزنده و روحیه دهنده او همیشه در روح و روانم تاثیرگذار است. هنگام خداحافظی و خروج از اطاق مان دست من را از صمیمیت و عمق محبت رفیقانه چنان فشرو تکان داد که بعد از آن یک هفته آرنج دست راستم درد داشت. باردووم اورا در لیلیه پوهنتون کابل در اطاق برادرم محمد عارف ازمون برخوردم که در آن اطاق رفقا حیات الله زیارمل، اختری، ستار ، نقیب الله و اگر غلط نکرده باشم رفیق آصف نبرد نیز بودوباش داشتند رفیق سنگر را ملاقات نمودم. رفیق ستار محصل زراعت را که برخورد بلند پروازانه نموده بود ، زیر انتقاد رفیقانه و آموزنده قرار داده بود . اگر ازین رفقاییکه من نامبرده ام این متن را میخوانند، امید است که ابرازنظر نمایند.
هنگام محبوس بودن ام در سالهای ٥٧ و ٥٨ در محبس بغلان مرکزی رفیق شهید صمد پویا از خاطرات سنگر شهید یادآوری نمود و یکی از برخوردهایی اورا یادرهانی نمود، طوریکه رفیق سنگر که در قندهار ازاثر مبارزات دلیرانه و جسورانه اش مورد بازخواست و سوال جواب پولیس قرار گرف در جواب این سوال پولیس وقت که شما از قندهار نیستیید، اینجا چه میکنید؟ گفت که من جلاب هستم و جلابی گاو را میکنم.
دفعه اخیر اورا در سال ۱۳۵۷ هنگامیکه من از ولایت بغلان به همراهی رفیق گلداد والی تبدیل شده بغلان که بحیث ریس پروژه وادی کانال ننگرهار مقرر شده بود،به جلال آباد آمدم رفیق سنگر را در دفتر محترم گلداد دیدم که از وظیفه حزبی منشی کمیته ولایتی ننگرهار بدستور حفیظ الله برطرف و حالت بی سرنوشتی داشت، من بسیار متاثر گردیدم ولی مورال و روحیه آن مرد متعهد و نیرومند بسیار بالا بود و حرف های انقلابی وی روحیه انقلابی مرا بسیار تقویه کرد،بعد از خدا حافظی از آنجا دیگر رفیق سنگر را دیده نتوانستم. فقط هنگام ایفای وظیفه ام در ولایت بغلان خبر اندوهبار شهادت اورا شنیدم. رفیق توده ای زنده یاد برای بزرگداشت ازآن رفیق مردانه مراسم فاتحه گیری را سازمان و اجرا نمود و رفقا و دوستان در مراسم فاتحه خوانی با کمیت قابل ملاحظه اشتراک نموده بودند. رفقای پلخمری در قدم اول رفیق نذیر انگار منشی کمیته حزبی شهر پلخمری در ان زمان درین پروسه شامل بود.
روح رفیق سنگر شاد و خاطرات اش جاویدان