ماجرای فلم «انقلاب ثور» با بازی حفیظالله امین
حسین دانش، منتقد فلم در سویدن
کودک بودم که پدرم مرا به دیدن ارگ ریاست جمهوری در کابل برد. روزهای اول پیروزی انقلاب ثور بود و دروازههای ارگ برای بازدید مردم بر روی همه باز شده بود. همهجا نشانهی توپ و گلوله بود. محل اقامت محمد داوود و خانوادهاش در داخل ارگ هنوز خونین بود و برخی فرشها و تابلوهای نقاشی سوخته بود. از آن روز خیابانهای کابل بیشتر رنگ سیاست به خود گرفت و جنگ بود و ترس. گمان نمیکردم که در همان سالها در دل آشوب جنگ، سیاست و اضطراب، و در ارگ ریاست جمهوری، فلمی با بازی یکی از رهبران سیاسی ساخته شود.
کودتای جریانهای کمونیستی در افغانستان در هفت ثور سال ۱۳۵۷ خورشیدی و دامنهی وسیع سیاسی نظامی آن بیشتر مورد بحث بوده، اما گاهی در انقلابهایی از این دست، ماجراهای جالبی اتفاق میافتد که به یک طنز سیاه سیاسی و جنایی شبیه است. از جمله ماجرای بازی حفیظ الله امین، رییس دولت حکومت خلق در فلمی که خودش دستور ساخت آن را داده بود. فلمی که برخی از همکاران حزبی و نظامی امین نیز در برخی مصاحبهها از آن یاد کردهاند.
شاید بتوان گفت که شباهتهایی میان علاقهمندی حفیظ الله امین به فلم و سینما به عنوان ابزار سیاسی با علاقهمندی لنین و استالین به سینما وجود داشته، اما خودشیفتهگی و علاقهمندی امین تا حدود زیادی به علاقهی موسولینی، رهبر دیکتاتور و ناسیونالیست ایتالیا به دنیای فلم و سینما نزدیک است که در ادامهی مطلب به آن اشاره خواهم کرد.
فلم انقلاب ثور با تمام جنبههای طنز و ترس آن در طول مدت کوتاه حکومت امین، با حضور خودش، خانواده و اعضای مهم کابینهی دولت خلقیها فلمبرداری شد. فلم در واقع مستند بازسازی شده و داستانی از رویداد انقلاب هفت ثور بود و این که نقش امین در فرماندهی و پیروزی انقلاب کمونیستی نمایش داده شود.
صدیق برمک، کارگردان سینمای افغانستان معتقد است که تقابل میان دو جریان چپی خلق و پرچم، امین را به این واداشت تا فلمی ساخته شود که نمایشگر نقش کلیدی و اصلی او در پیروزی انقلاب به عنوان فرمانده کودتا باشد.
حفیظ الله امین طرح ساخت فلم را آماده میکند و داوود فارانی به عنوان سناریو نویس و کارگردان فلم تعیین میشود. فارانی در عین حال تجربهی همکاری در نوشتن سناریو و کارگردانی فلم تاریخی رابعه بلخی را در افغانستان داشت.
لطیف احمدی، فلمساز افغانستان که در آن زمان تجربهی چند فلم کوتاه را داشت و در ساخت برخی فلمهای تبلیغاتی از ابتکارهای تکنیکی استفاده کرده بود به عنوان فلمبردار این پروژه معرفی شد. او میگوید که نامهای از خیال محمد کتوازی، وزیر اطلاعات و فرهنگ وقت دریافت کرد که در آن او را مکلف به فلمبرداری و همکاری در ساخت این فلم کرده بودند و هیچکسی امکان قبول نکردن آن را نداشت.
به گفتهی لطیف احمدی، طرح این پروژه از سوی حفیظ الله امین در زمان ریاست جمهوری ترهکی مطرح شده بود، اما با به قدرت رسیدن امین، کار فلمبرداری فلم با برنامهریزی و جدیت رییس حکومت به سرعت شروع شد.
در نمایی از این فلم که صحنهی فلمبرداری از امین است، زمان ثبت شده روی کلاکت فلمبرداری، تاریخ بیست و هشت قوس را نشان میدهد.
فلمبرداری فلم «انقلاب ثور» با دوربین سی و پنج ملیمتری و نگاتیف رنگی کداک ساخت امریکا آغاز شد. مکانهای فلمبرداری عبارت بود از قول اردوی جلالآباد، منطقهی پلچرخی کابل، فرقهی نظامی ریشخور و قرغه، کوتی باغچه و خود ارگ ریاست جمهوری افغانستان. حفیظ الله امین تمام اعضای خانوادهی خودش و اعضای کابینه دولتش را مؤظف کرده بود تا در این فلم بازسازی شده، بازی کنند.
تغیر پرچم ارگ ریاست جمهوری برای بازسازی فلم
در مورد جریان ساخت این فلم هیچکس اجازه نداشته است تا ماجرا را به بیرون از ارگ منتقل کند. فقط اعضای دولت، گروه فلمسازی و افراد درجه یک و نزدیک به نظام از آن آگاه بودند و ادارهی اطلاعات و امنیت در دولت امین همه مسایل را تحت نظر داشت.
آن زمان امکان ساخت ماکت ارگ برای فلمبرداری صحنههای حملهی جنگندهها وجود نداشته است. لطیف احمدی میگوید که امین دستور داد تا جنگندهها از پایگاه بگرام به سمت ارگ پرواز کنند تا صحنه به صورت طبیعی فلمبرداری شود.
در عین حال، او دستور داد تا پرچم سرخ رنگ خلق، موقتا از فراز ارگ ریاست جمهوری پایین آورده و پرچم دوران محمد داوود برای فلمبرداری این صحنه برافراشته شود. با برافراشتهشدن پرچم قبلی افغانستان، جنگندهها به سمت ارگ پرواز میکنند، عبور جنگندهها از کنار پرچم قبلی فلمبرداری میشود و نماهایی نیز از حملهی جنگندهها بر برج ساعت ارگ گرفته میشود.
برمک میگوید که مردم در بیرون از ارگ که شاهد برافراشته شدن پرچم قبلی افغاستان بودند، گمانههای تغییر دوبارهی رژیم و برگشت حکومت محمد داوود را پخش کردند و برخی در اطراف ارگ شعار حمایت از داوود داده بودند. در عین حال برخی از خلقیها در همان روز از ترس برگشت حکومت قبلی، بروتهای بلند کمونیستی شان را تراشیدند.
او میگوید سیستم اطلاعاتی امین در اطراف ارگ و خیابان پشتونستان حضور چشمگیر داشت و همان روز تعدادی از خلقیها و پرچمیهایی را که بروتشان را تراشیده بودند و کسانی را که در حمایت دوباره از داوود شعار دادند، دستگیر و روانهی زندان کرد.
مردم شهر در اطراف ارگ نمیدانستند که چه اتفاقی افتاده و ماجرای برافراشتن پرچم حکومت داوود چیست. فلمبرداری این صحنهها در پایان روز تمام میشود و پرچم خلق دوباره بر فراز ارگ ریاست جمهوری بالا میرود، اما به قیمت زندانی شدن تعدادی از مردم عادی و کسانی که سبیلهایشان را تراشیدند.
ماجرای فلمبرداری از امین و زنش در اتاق خواب
صحنهای که قرار است سربازان محمد داوود برای دستگیری امین به خانهی او بروند باید فلمبرداری میشد. در آن صحنه امین و زنش در اتاق خواب استند که آگاه میشود، قرار است او را دستگیر کنند. به گفتهی لطیف احمدی، برای فلمبرداری این صحنه همسر امین از قرار گرفتن در رختخواب خودداری میکرد و به دلیل سنتهای رایج اخلاقی و قومی حاضر نبود در مقابل دوربین فلمبرداری کنار امین بخوابد. امین با عصبانیت او را مجبور کرد تا مثل زندهگی واقعیشان با او در یک بستر بخوابد. صحنه فلمبرداری میشود اما بعد از آن صحنه همسر امین به گریه میافتد، امین همسرش را دلداری میدهد و او با گریهی زیاد از اتاق بیرون میشود. در صحنهی منتشر شدهی دیگر، امین را میبینیم که با شادی و خنده سوار بر تانک است، دستبند رها شده در دستش است و به سمت ارگ ریاست جمهوری میرود.
فلم «انقلاب ثور» کجاست؟
فلمبرداری فلم قبل از کشتهشدن حفیظ الله امین به دست روسها به پایان رسید و نزدیک به چهل هزار فوت فلم تهیه شد. لطیف احمدی میگوید که نگاتیفهای بخش اول پروژه قبلاً برای پروسس و شستوشو به هند ارسال شده بود و به افغانفلم برگشت، اما نگاتیفهای بخش پایانی به موسفلم در مسکو ارسال شد. او میگوید با تغییر رژیم، تعداد مشخصی از حلقههای فلم به دستور ببرک کارمل، رییس حکومت جدید پس از امین تحویل روسها شد و آنها دوباره آن را نفرستادند. بخشهایی از همان مواد فلمبرداری شده که شامل بخشهایی از صحنههای بازی حفیظ الله امین در نقش خودش است، توسط روسها در یک فلم مستند از فلمسازی به نام قیوم اوف، استفاده شد. لطیف احمدی میافزاید که سایر حلقهها و مواد فلمبرداری شده از فلم انقلاب ثور در آرشیو افغانفلم موجود است.
هرچند این فلم را میتوان در چارچوب نوع سینمای همان زمان در افغانستان نگاه کرد، اما ماهیت ساخت آن قابل توجه است.
خود شیفتهگی یک دیکتاتور در اوج تراژدی انسانی
لنین و استالین عاشق استفادهی ابزاری از سینما بودند و در این زمینه موفق هم شدند. لنین فلم را وسیلهای قدرتمندتر از ارتش میدانست و بعد از او استالین فلم و سینما را مهمترین وسیله تغییر تودهها تلقی میکرد.
اما موسولینی، رهبر دیکتاتور و ناسیونالیست دوران جنگ جهانی در ایتالیا جدا از این که فلم برایش قویترین ابزار سیاسی بود، خودش نیز دچار خودشیفتهگی جنونآمیز برای حضور مستمر در صحنههای فلم مستند، فلمهای تبلیغاتی و ایراد بیانیههای رادیویی بود. کمتر فلم مستند دوران او را میتوان یافت که موسولینی در آن حضور نداشته باشد. تماشاگران سینما در ایتالیا مجبور بودند قبل از نمایش هر فلم سینمایی، ابتدا فلم مستندی را در بارهی موسولینی بر پردهی سینما ببینند. موسولینی کسی بود که سخت تصویر خودش را دوست داشت و عین این خود شیفتهگی را میتوان در حفیظ الله امین دید.
برمک میگوید که حفیظ الله امین حتا دستور داده بود، به جای پخش زیگنال پیششروع (کالر بار) در تلویزیون افغانستان عکسهای خودش را پخش کنند و بعد برنامهها شروع شود.
خودشیفتهگی امین به تصویر خودش به حدی است که او به عنوان یک دیکتاتور و کسی که تمام شهر و کشور از او هراس داشتند، در مقابل دوربین فلمبرداری فلم انقلاب ثور، تبدیل به یک موجود رام و فرمانبردار میشود. صحنهها چندبار فلمبرداری میشوند ولی امین خسته نمیشود. او به داوود فارانی و لطیف احمدی گفته بود که من به فرمان شما و کامرهی سینما هستم، هر چه بگویید انجام میدهم.
صدیق برمک معتقد است که بازی حفیظ الله امین در این فلم میتواند بخشی از همان خود شیفتهگی شدید او و ابزار قراردادن سینما باشد. امین میخواست خودش را مغز متفکر تحول در افغانستان و تیوریسین انقلاب ثور نمایش دهد.
لطیف احمدی میگوید که گروه را برای فلمبرداری یک صحنه به مکانی بردند که کشتارگاه حکومت در اطراف کابل بود و ما در زیر پای خود، خون بیرون آمدهی اجساد از داخل گودالها را میدیدیم. گودالهایی که بعد از آن تانکهای رژیم از روی آن عبور میکردند.
حفیظ الله امین زمانی در فلم انقلاب ثور بازی کرد و شوق اتمام آن پروژه را داشت که درگیر جنگ سیاسی با رقبای حزبی بود. همزمان کشور در شرایط بد پس از تغییر نظام قرار داشت. در عین حال، هزاران انسان در کابل و شهرهای دیگر به نام مخالفان سیاسی، تحصیلکردههای آزاد، افراد مذهبی و مردم عادی به زندان افتادند و یا در مکانهای از پیش تعیین شده، اعدام صحرایی شدند. در چنین شرایطی، بازی رییس حکومت در فلمی به سفارش خودش فقط میتواند خودشیفتهگی یک دیکتاتور و یک طنز وحشتناک سیاسی- جنایی باشد.
https://8am.af/the-story-of-the-movie-thor-revolution-played-by-hafizollah-amin/