تاریخ غمبار وطن بعد از سقوط دولت ملی و مترقی امانی شاهد این حقیقت تلخ و دردناک است که همزمان با نابودی و ویرانی همه دستاوردهای آن دوره چون بستن دروازه مکاتب و از بین بردن نظم قانونی و برقراری شیوه اداره فردی، همزمان تلاش های وسیع صورت گرفت تا هواخواهان آن دولت و راه و اندیشه را نیز به اشکال گوناگون از جمله ترور، زندانی ساختن، شکنجه های وحشتناک و … . تبعید از صحنه مبارزه و پیکار دور سازند و آثار و نوشته های آنها را نابود نمایند.
هدف اصلی این شیوه های امتحان شده استبدادی این بود تا خدمتگاران استعمار و استبداد بتوانند بدون کوچکترین مقاومت از جانب مردم به سلطۀ خویش استحکام بخشند و برای مدت های طولانی یکه تازی خویشرا تضمین نمایند. پیامد منفی دیگری این شیوۀ جنایتکارانه این است که نسل های بعدی کمتر و گاهی هم هیچ در مورد زندگی و اندیشه های آن بزرگ مردان نمیدانند و منابعی در اختیار ندارند تا با استفاده از آن تصور و برداشت دقیقی را مورد مبارزه و کارنامه های آنها حاصل نمایند.
از جمله صدها و هزارها قربانی حکمروایان مستبد بعد از دورۀ فرخندۀ امانیه یکی هم احمدراتب مؤسس و گردانندۀ نشریه ملی و آزاد نسیم سحر است که متأسفانه کمترین معلومات کتبی در مورد زندگی و کارنامه های وی وجود دارد. روی همین ملحوظ این یادنامه کوتاه در مورد جریده نسیم سحر نگاشته شده است تا زمینۀ گردد برای پژوهش بیشتر و تکمیل ساختن آن توسط قلم بدستان صاحب صلاحیت و خبیر از تاریخ وطن.
احمد راتب (پدر زنده یاد داکتر اناهیتا راتب زاد) خواهرزاده محمود طرزی؛ دارای فرهنگ عالی، فهم و بينش بالای سیاسی و از طرفداران سرسخت امیر امان الله خان بود و در تدوین نخستین قانون اساسی افغانستان (۱۹۲۳م) و جنبش جوانان کشور سهم بارز داشت.
احمد راتب (باقی) نویسندهء توانای بود که در سال 1306دومین جریدۀ آزاد را بنام نسیم سحر منتشر کرد و در آن اندیشههای مشروطیت و اصلاح طلبانه را بازتاب میداد و همزمان به انتقاد از وضع موجود میپرداخت. (نخستین نشریه ملی، انیس بود که به همت زنده یاد غلام محی الدین انیس منتشر میشد)
نخستین شماره جریدۀ «نسیم سحر» بتاریخ هفتم دلو 1306 / بیست و هفتم جنوری ۱۹۲۸ در کابل چاپ و بعد از نشر شماره پانزدهم، نسبت انتقاد در مورد زندگی تجملی عدۀ از درباریان (نوشته با عنوان انعکاس مدنیت اروپا) و در اثر مخالفت آنها توقیف گردید.
احمد راتب پس از سقوط رژیم امیر امان الله خان شبنامههای را در راستای افشای فساد و رشوه خواری در محافل حاکمه سلطنت پخش مینمود و در دوران زمامداری محمد نادرشاه تبعید شد و در تبعید درگذشت. از احمد راتب دو فرزند بنامهای اناهیتا راتب زاد واحمد جواد راتب باقیماند. اناهیتا راتب زاد در هنگام سربه نيست شدن پدر، يك ونيم ساله بود. اناهیتا و احمد جواد هردو با حمایت مامای بوت دوز پیشه و عیار شان (محمد رسول)، بزرگ شدند.
محمد آصف آهنگ دانشمند گرامی وطن در کتاب «سیر ژورنالیزم در افغانستان» و «مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال» مطالب توضیحی را در مورد جریده نسیم سحر و علت توقیف آن نگاشته اند که بخش های از آن با امانتداری اینجا نقل میگردد:
« نسیم سحر جریده هفته واری بود که به صورت خصوصی و آزاد در ۷ دلو ۱۳۰۹ /۲۷ جنوری ۱۹۲۸ در کابل به نشرات آغاز کرد. (1)
مرحوم احمدراتب صاحب امتیاز و نگارنده این جریده کلام خود را زیر عنوان «هوالمعين» آغاز نمود، راجع به اشکال روزنامه نگاری و آرزوی خود در نشر اینچنین يك جریده سخنی چند اظهار نموده است وی نوشته است که اگر چه عنوان روزنامه من ادبی است و در اول مرحله هر خواننده را با این طرف متوجه میسازد که موضوعات آن همیشه ادبی خواهد بود ولی چون تنها موضوع مخصوص ادبی را همیشه تعقیب کردن علاوه از مشکلاتی که ما آن را در اول حال بنابر عدم وسایل لازمه آن چاره ای نمی توانیم بر ذوق قارئین که هنوز يك موضوع را برای قرائت خود اختصاص نداده اند نیز ناگوار است از بعضی مسایل دیگر هم در این جریده کوچك بحث خواهد شد، و رفته رفته ابحاث خودرا به دایره اصل موضوع محدود خواهیم نمود در عین حال بسیار کو شش میکنم که حتی اگر مسایل سیاسی بنویسم در لباس ادبی آنرا آراسته کرده و شما تقدیم نمایم.
از نوشته مدیر مسئول جریده نسیم سحر بوضاحت برمی آید، که این جریده بدرجه اول ادبی بود و برای اندک تنوع در پهلوی ادبیات بعضی مطالب معلوماتی غیرخبری را نیز عرضه میکرد. و همچنان متن 15 شماره جريده واضحاً نشان میدهد که متن آن به قسم عمده به دو گروپ مضامین و برای برآورده شدن دو هدف تخصیص داده شده بود: که عبارت از موضوعات تشویق کننده و مسایل سرگرم کننده بود. قبل از آنکه به تفصیل روی موضوع ادبیات و مسایل سرگرم کن بحث برانیم بهتر است متذکر شویم که در لباس ادبیات ودر لابلای عبارات ادبی و اطلاعی به جالب ترین و ضروری تر ین مسایل حیات مردم تماس گرفته تشویق و انتقاد خود را به مرجعش حواله مینمود. چنانچه سر از شماره هفتم مقالتي مفصل زیر عنوان انعکاس مدنیت اروپا، نشر نموده که حتی در شماره 15 هم ناتمام بود. درین مقاله راجع باینکه مدنیت اروپا در کشور ما آمد ولی نتوانست جاگزین شود و بناء مجدداً به پاریس و لندن عودت کرد. نویسنده علاوه میکند که «درینجا دیگر آنچه ثروت های هنگفت که گذشته ها به طور مشروع یا غیرمشروع جمع و ذخیره کرده بودند و بما به ارث رسیده بود و می بایست که امروز در راه تعلیم و تعلم و آبادی مملکت صرف شود عوض آن در قمار خانها و میخانه های پاریس و لندن به خرج رسید (2)
به همین ترتیب در قسمتهای دیگر این مقاله راجع به فریب خوردن ما به ظواهر مدنیت اروپا و عجز ما در ساختن حتی سوزن ولی آرا سته بودن ما به لباس اروپایی و امثال آن جملات و پاراگرافهای خودرا وقف کرده است که این در حقیقت اجرای يك وظیفه اساسی و مهم تشویق و ترغیب است که بعهده گرفته بود در عین مقاله به مساله اقتصاد ، به حيث اساسی و بنیان انکشاف و مدنیت، بهای بیشتر داده شده است. در مقاله مذکور روحیه طبقاتی به صورت خیلی بارز به مشاهده میرسد چنانچه جائیکه مینویسد:
«امروز ثروت ما که در جیب چند نفر رشوت خوار رفته است همه آن ثروت به ممالك خارجه برای تجارت رفته و عوض آن پودر و عطر و کلاهای سرخ و سیاه واردشده… سر و صورت یکعده قلیلی را زینت میدهد».
فکر کنید! تمام ملت مارا امروز افراد غریب و زحمت کش، یا به عبارت بهتر طبقه سوم، تشکیل میدهد و تمام این طبقه چه زحمات جبران ناپذیری را متحمل میشوند».
«علت بزرگ این بدبختی افراد طبقه سوم، دیگر عامل موثر ندارد بغیر از اینکه ثروت مملکت به چند اشخاص معدود اختصاص دارد . و سرمایه مملکت هم در جیب چند نفر رشوت خوار شکم پرست رفته …»
در ستون ادبیات غالباً شعرای افغان با نمونه کلام، وسعت فکر و نظر و دایره اطلاعات شا ن معرفی گردیده اند . ولی طواف در چند شماره به صورت مسلسل نشر شده است و نیز گل محمد بیگ افغان، آتشی قندهاری ، عایشه درانی و غیره در شماره های مختلف معرفي شده اند همچنان گاه گاهی اشعار نغز شایق جمال وعده دیگری زیب این ستون میگردید موضوع دیگری به قلم ښاغلي عبدالهادی داوی زیر عنوان «تتبعات ادبی» نشر میشد که در آن موضوعات گرامری و قواعد زبان مورد بحث قرار میگرفت از نویسندگان با علاقه و دایمی قسمت ادبیات نسیم سحر شایق جمال، مرحوم غ سرور و مرحوم محمدحسن سلیمی بودند.
و قسمت دیگر که در نسیم سحر نشر شده عبارت از مسایل متنوعه میباشد این حصه از لحاظ موضوع هم به تشویقی و هم سرگرم کن ارتباط میگیرد. در صفحه دوم شماره هفتم زیر عنوان متنوعه مطالب ذیل جلب نظر کرد: نهضت نسوان در ژاپون، مرد امین است یا زن، مطبوعات در انگلستان، کلفت ترین درختان عالم و غیره.»
مضمون «انعکاس مدنیت اروپا» مسلماً ار باب امور را ناخشنود ساخت و حوصله شان به اصطلاح سر رفت نسیم سحر را توقف کردند و از وزیدن زنده گی ساز آن، مشام جا ن علاقه مندان را محروم نمودند و نگارنده فاضل و دانشمند آنرا به محاکمه کشاندند. بگذار علم مبارزان جهان مطبوعات همیشه برای پیکار برافراشته باشد.» (3)
متاسفانه تنها موفق شدم یک شماره جریده نسیم سحر (شماره سوم) را پیدا و آنرا مجدداً تایپ و تدوین نمایم. از نوشته زنده یاد آصف آهنگ برمی آید که کتابخانه علامه عبدالحی حبیبی دارای 15 شماره جریده نسیم سحر بود، امید است آن کتابخانه غنی از حوادث روزگار در امان بوده و دارندگان آن با قبول زحمات آن گنجینه را همگانی سازند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- از شماره اول تا پانزدهم این جریده در کتابخانه شخصی پوهاند عبدالحی حبیبی ، رئیس انجمن تاریخ موجود بوده و در تکمیل این تحقیق از آن استفاده شما يا ن نموده ام بدینوسیله ممنونیت خود را به جناب پوهاند حبیبی اظهار مینمایم که این ارمغان شخصی خود را به مطالعه بنده قرار داد.
- نسیم سحر، شماره ۸، سال اول ، ص اول (قسمت دوم انعکاس مدنیت اروپا).
مطالب این بخش از صفحات 212 ـ 216 کتاب «سیر ژورنالیزم در افغانستان» نوشته محمد کاظم آهنگ گرفته شده است
- صفحه (180) کتاب مطبوعات افغانستان در دهه اول استقلال. نوشته محمد کاظم آهنگ
متن مصاحبه اختصاصی
رفیق غفار عریف با رفیق دکتور اناهیتا راتبزاد
برای مطالعه به تصویر پایینی کلیک نماید.
زنده ساختن نام و نشان و کارنامههای پیشکسوتان و پیشاهنگان مبارز وطنپرست و منادیان راه سعادت و بهروزی مردم دَینی است بر شانههای روشنفکران!
***
درباره کارنامهها و فراز و نشیب زندهگی مبارزین پاکباز و مشروطهخواهان گمنام ضرورت به تلاش وسیع و همه جانبه است. کسانی که اسناد، مدارک و نشرات از آن دوران را در اختیار دارند، در این زمینه میتوانند کمک بسزایی نمایند.
راه پرچم به تلاشهای خود در این باره ادامه خواهد داد و هرگونه کمک و رهنمایی هموطنان در این باره به دیدۀ قدر نگریسته میشود.