بیشک و شبه دورۀ سلطنت امانیه (1919 – 1929) درخشانترین دورۀ در تاریخ معاصر افغانستان است. معیار دانستن این برتری، هم از لحاظ شکلیات و ساختمان دولت و هم از نظر عملکرد ملی آن در وجود بنیانگذاری دولت قانون محور و بمیان آوردن تغییرات بزرگ در مقایسه با دولتهای ماقبل آن است.
این کتاب یکی از منابع معتبری است که بر رویت اسناد باقیمانده از آن دوران نگاشته شده است و به ملاحظۀ آن میدانیم که شاه امان الله با وجود که در خانوادۀ شاهی با طرز تفکر استبدادی تولد یافته بود، نخست در اثر توجه و تربیۀ مادرش سرورسلطان (علیاحضرت سراج الخواتین)، بعدها محمود طرزی خسرش با روحیه آزادیخواهی، معتقد به نیروی مردم و باورمند به حقوق مساوی برای همه باشندگان این سرزمین بود. امان الله با معتقد بودن به این اصول، حلقۀ از جوانان دَور و پیش خودرا در اطراف خود داشت که با به قدرت رسیدن، بسیاری از آنها همکار و مددگار او در عرصه های گوناگون دولتمداری بودند و با کمک آنها تغییراتی بنیادی را در همه عرصه ها بمیان آورد؛ از جمله:
نخستین و اساسیترین اقدام او حصول استقلال عام و تام افغانستان است که زمینهساز تحقق سایر اهداف و پلانهای او شد.
شاه امان الله اساسگذار دولت قانون محور در افغانستان است که نتیجه و پیامد آن بمیان آمدن تغییراتی کاملاً بنیادی در همه عرصههای سیستم ادارۀ دولتی و جامعه است؛ از جمله:
اعلیحضرت شاه امانالله در اولین اشتهار رسمی، افغانستان را یک دولت شورائی و مشورتی و قانونی اعلان نمود و گفت: بعد ازین در افغانستان قانون حکومت میکند. برای تعمیل این مرام، ادارهیی بنام (مجلس وضع قوانین) ایجاد کرد تا نظامنامۀ اساسی افغانستان و دیگر نظامنامه های دولت تدوین شود.
چنانچه تدوین و تنفیذ «نظامنامۀ اساسی افغانستان» (قانون اساسی) و ده ها نظامنامه (قانون) دیگر در عرصه های گوناگون برای تنظیم امور دولتی، عملاً جلو تعمیل اراده و خواست فردی مامورین دولتی را در اجرای امور دولتی گرفت و مطابق آن برخلاف نظامهای قبلی، مامورین دولت در مقابل اجراآت خلاف قانون جوابده و مسئول دانسته شدند.
شاه امان الله برای تطبیق عدالت بر اساس اصول شرعی و اسلامی و جلوگیری از خودسری های قضات به تدوین و تنفیذ «تمسک القضات» پرداخت.
ادارات طراز جدید حاکمیت دولتی در وجود ایجاد نظارتخانهها (وزارتها) و بمیان آوردن بودیجه دولتی و تادیه معاش مامورین دولتی تنظیم شد. (قبلاً معاش مامورین دولت بعنوان زمینداران و مالیه دهندگان حواله داده میشد)
معاشات نَسَبی که در دوران امیر عبدالرحمنخان برای افراد خاندان محمدزائی تادیه میشد؛ قطع گردید. و همچنان تغذیه یک تعداد زیادخانوار و وابستگان بعض سرخیلان ملازمین مقرب دربار که از زمان امیر عبدالرحمنخان برای شان از مطبخ ارگ غذای پخته داده میشد؛ موقوف گردید.
تبدیل مالیه جنسی به نقدی، لغو مالیه از اهل حرفه کم درآمد، در گردش انداختن پول کاغذی، تأسیس مدرسه اصول دفترداری برای تربیه کارمندان دولت از اقدامات تأثیرگذار در شیوۀ دولتمداری شد.
ملغی ساختن نگهداری کنیز و غلام و رهایی همۀ آنان، مهمترین اقدام دولت امانی در تأمین حقوق اولی و انسانی هموطنان بود.
بیگاری (کاراجباری بدون مزد برای تاسیسات دولتی) ممنوع گردید.
شکنجه، غل و زنجیر و سیاه چاه عمل غیرقانونی اعلان و توقیفخانه های جدید بناء گردید.
شاه امانالله باور داشت که بدون از بین بردن بیسوادی امکان رشد و ترقی وطن و تغییر و بهبود زندگی مردم امکان پذیر نیست؛ به همین جهت گشودن مکاتب در داخل و فرستادن شاگردان برای تحصیلات عالی به کشورهای خارجی در صدر اقدامات آن دولت قرار داشت و در همین راستا برای تشویق مردم، در قدم اول جوانانی را از خانوادۀ خود و مقامات بالایی دولت به خارج اعزام نمود.
ذکر این نکته ضرور است که با به قدرت رسیدن محمدنادر و سپس در دوران صدارت هاشمخان (معروف به دوران استبداد کبیر)، نتنها “سیاست سکوت و فراموشی” هدفمند در مورد «دورۀ امانیه» عملی میشد، بلکه صدها تن از هواخواهان آن دولت و مشروطیت به غل و زنجیر و زندان کشیده شدند و در زندان جانهای خودرا از دست دادند و یا تحت تعقیب و فشار دایمی روانی خبرچینان ادارات استخباراتی قرار داشتند. تحت همین سیاست رسمی دولت، خودسانسوری نیز در مورد آن دوره عملی میشد. حتی فضا را چنان ساخته بودند که کسی جرأت نمیکرد نام شاه امان الله را بر زبان آورد. روی همین علت کمترین نوشته و کتاب در مورد دستاوردها و معلومات در باره شیوۀ دولتمداری آن دوره امکان نشر و پخش نمییافت. برعلاوه از طریقه شبکه های گوناگون از یک طرف برای ترور معنوی شخصیت شاه امان الله در داخل کشور اقداماتی تبلیغاتی صورت میگرفت و همزمان برای ترور فزیکی او تلاشهای سازماندهی میشد. چنانچه به روایت مدارک استخبارات بریتانیا، تنها در ١٧ ماه اول سلطنت ١٥ سؤقصد علیه امان الله شاه غازى سازماندهی شده بود.*
تنها در سالهای اخیر دهۀ پنجاه شمسی و بعد از آن زمینۀ کاوش و بررسی آن دوران درخشان فراهم گردید و شماری از کتاب ها و نوشته ها در پیرامون آن اقبال نشر یافتند.
این کتاب که مستند به یادداشتها و اسناد به یاگار ماندۀ مرحوم الحاج نظامالدین که خود شاهد کار و فعالیت دولت امانیه بود؛ توسط فرزند برومندش زنده یاد عزیزالدین وکیلی پوپلزائی نگارش یافته است، در نوع خود دقیقترین و مستندترین کتاب بشمار میرود. زیرا مؤلف برعلاوه از یادداشتهای پدر، از صحبتهای چند تن از شخصیتهای همعصر دولت امانیه استفاده فکری نموده، اسناد و مدارک دیگری را جستجو و کتاب را تکمیل کرده است.
با یادآوری از نام نیک و خدمت ماندگار هردو برای تاریخ یک دورۀ باشکوه افغانستان، انتشارات راه پرچم به سلسله تدوین و بازپخش دیجیتال کتابها و اسناد مربوط به دوران امانیه، به تدوین و پخش دیجیتال این اثر اقدام نمود تا زمینۀ دسترسی سهل هموطنان که با تأسف در سرتاسر جهان پراگنده شده اند، مهیا گردد. در آیندۀ نزدیک جلد دوم این کتاب در اختیار مشتاقان تاریخ وطن قرار خواهید گرفت.
با حرمت
قاسم آسمایی
اول اکتوبر 2024
*«بازنگری دورۀ امانی و توطئههای انگلیس»، داکتر عبدالرحمن زمانی، (ص 490)
سلطنت-امان-الله-شاه-و-استقلال-مجدد-افغانستان-وکیلی-پوپلزایی-بخش-اول