گردانندگان سخت کوش، روشندل، روشن اندیش و با رسالت برگ تابناک «راه پرچم» پیوست به کارکردهای ارزشمند و ماندگار خود در بخش ادب و فرهنگ، اینک دست به کار نیک و ستودنی دیگری زده اند و گزیده‌ای از سروده‌های یک چکامه گوی را که قلبش پر از نور صفا و لبریز از دلباختگی به انسان اطلاعت بیشتر دربارهمجموعه «آوای گل سرخ» گزیده‌ای از سروده‌های رفیق نور سنگر باز تایپ و تدوین دیجیتال : رفیق قاسم آسمایی بازبخش: انتشارات راه پرچم[…]

به بهانه سالروزسرنگون شدنم به زمین! هیچ جایی نیستم آسمان رانده مرا و زمین دوزخِ انسانیت است… برگِ خشکیده پائیزم دستِ باد میبرد به هر سویم برف بر آتشِ غرورم ریخت خانه ی زندگی خراب شده هر قدم انفجارِ ناکامی هر وجب ماین زار امید است لیک این عزمِ سبیل مانده ی من پای هیچ اطلاعت بیشتر دربارهاشعار منتخب رفیق نور سنگر[…]

اندیشه های تاریخی ملت ها را، در ارزش شناسی های تاریخی میتوان به چالش کشید و روند تکامل دیالکتیک تقویم ها را به داوری نشست. 6 جدی 1358 خورشیدی، آیینه تمام نمای شعور طبقاتی خلق افغانستان بود ، که برای نخستین بار، بعد از دوصد و هفتاد سال تجربه استبداد ملی، جنسی ، سمتی، مذهبی، اطلاعت بیشتر دربارهشش جدی 1358 خورشیدی آزمونگاه حضور ذهن تاریخی ما “آیینه ها را شکستیم تا از حقیقت فرار کنیم!” نویسنده : رفیق نور سنگر[…]

انسان ها در گستره زندگی چهره های متفاوتی بخود میگیرند، گاه سرخ، گاه زرد و گاهی هم سیاه، سیاه! این چهره نمایی هاست که ماهیت، کرکتر و سجایای متضاد افراد را به اجتماع و تاریخ معرفی می کند. هر انسان زاده اجتماع است که کرکتر آن را محیط ماحولش رقم میزند و حادثه ها، یا اطلاعت بیشتر دربارهگزیده ( نوشته ها از قلم رفیق نور سنگر )[…]

  شعـــری به پیشـــوازِ بهــــاران سروده ام جان بخش چون ترنـــمِ بـــاران سروده ام شعــری به تابنـــاکی و پــــاکی آفتـــــاب شعــری به نازنینــــــی جانــان سروده ام شعری چو شعر چشم تو دریاچه های نور در اوجِ بیکـــرانهء انــــــسان ســروده ام … حیدری وجودی بی گمان پیوند چشمه سار شعر پارسی، در خراسان زمین معاصر می اطلاعت بیشتر دربارهبخاطر یادبود و تبجیل حیدری وجودی با لحظه های سبز بهار گزیده غزل ها حیدری وجودی بازتایپ و تدوین دیجیتال: رفیق قاسم آسمایی بازپخش : انتشارات راه پرچم[…]

  حزب دموکراتیک خلق افغانستان با شکست جنبش های مشروطه خواهی، جوانان بیدار، اتحادیه محصلان (جنبش دانشجویی)، احزاب ریفرمستی “ندای خلق” و “حزب وطن”…از میان فعالترین بخش آن جریان های سیاسی بمثابه وارث تمام اهداف تجدد گرایانه شان، در شرایط متفاوت پا بعرصه وجود گذاشت. این تنوع گرایش ها در یک “جمعیت دموکراتیک” میبائیست راه اطلاعت بیشتر دربارهرفیق نور سنگر چرا تلاش های همگرایی در جنبش چپ دموکراتیک افغانستان؛ به بن بست میرسد؟ Noor Sangar[…]

من و ماهـی و دریــــــا گریه کردیم تمــامِ شب ز ســــــودا گریه کردیم   گلـــوی آسمـــان زین بغـــض ترکیـد بـــــــــروی نعــشِ دنیــا گریه کردیم   کشیدیم نقشــه ی افغــان ستان را برای خلــــقِ آنجـــــــــا گریه کردیم دمی سوگنامه ازشهنامه خواندیم دمی پـــــــــای اهــــورا گریه کردیم گریستیم شوکــــتِ بربـــــــاد رفتـه ز باختــــر تا هریــــــــوا گریه کردیم اطلاعت بیشتر دربارهبه راهــیـان امـیــد و مـبــارزه * گریه کردیم دو شعر از رفیق نور سنگر[…]

  هــای رفــیــق ! آنچه افســرده شــده روح و روانِ من و تُست آنچه پژمــرده شده نــام و نشانِ من و تُست آنچــه از قافلـــه بفروختــــه اند نیمـــه رهــان حاصلِ بی ثمری حدس و گمانِ من و تُست آنچـــه بر هیـــچ زده ضــــرب همــه بودنِ مـا فتنــه ی سر زده از نســلِ زبانِ من و اطلاعت بیشتر دربارههــای رفــیــق ! شعر رفیق نور سنگر موسیقی محسن کرباسی صدا صدیق شمس تهیه و مونتاژ نوار: رفیق نورالدین نظامی[…]

    نویسنده : رفیق نور سنگر   ادبیات شناسان و منتقدان ادبیات در مورد شعر دیدگاه های رنگارنگ دارند که پر رنگ ترین آنان دو گروه اند: 1 ــ آنانی که شعر را کلام هنری دانسته و برای آن چهارچوب مشخص میثاقی را معیار سنجیده و هر آنچه، به باور خود شان برون از اطلاعت بیشتر دربارهمجموعه شعری رفیق عنایت پژوهان گردانی ( شاعری که باد را بوسید ) بازتایپ و تدوین دیجیتال : رفیق قاسم آسمایی[…]

برای صد ساله گی«آزادی»    گل مهاجر خصم تو چه بسیار و چه ماهر شده امروز در هر خم و هر کوچه مجاور شده امروز با کینه ی خوابیده چنان خو بگرفتی کزفتنه به آزار تو قادر شده امروز صد زخم زمان در بدنت بود و نهان بود امروز وطن درد تو ظاهر شده امروز اطلاعت بیشتر دربارهبرای صد ساله گی«آزادی» گل مهاجر سرود از رفیق پژوهان گردانی[…]

زندگی در غربت آنقدر کند و پر از عسرت و حسرت میگذرد، که کمتر لحظه های اتفاق می افتد تا انسان بتواند گوشه های از آن را ” زندگی” بنامد و از آن لحظه های فراموش ناشدنی بسازد. نام رفیق نبی غروال برای پیشکسوتان، سابقه داران و حزبی های پاکنهاد و پاکیزه کردار و نیک اطلاعت بیشتر دربارهرفیق نور سنگر لحظه های تاریخی ( لحظه های با تاریخ) ![…]

رفیق نور سنگر قهرمانان خود را فراموش نکنیم ! گلبدین سرمند؛ جوانی، که سر داد ولی سرخم نکرد. وقتی قلم بر میدارم تا یادواره یی از رزم و پیکار یاران بخون خفته ام را با گوهر اشک هایم به کاغذ های سپید بریزم؛ اسم ها و چهره های پرشمارتر از حوصله واژه های انباشته در اطلاعت بیشتر دربارهقهرمانان خود را فراموش نکنیم ! گلبدین سرمند؛ جوانی، که سر داد ولی سرخم نکرد. رفیق نور سنگر[…]

رفیق نور سنگر دقیقن بیاد ندارم از چه زمانی به اسم و سرود های زیبا و ماندگار رفیق “مواج” آشنا شدم، تنها بیاد میآورم که پیشینه این آشنایی ریشه در زمان نوجوانی هایم دارد. اما نقش او را در رهبری جنبش های دهقانی افغانستان و جایگاه معنوی او را قلب همرزمانش از نخستین روز های اطلاعت بیشتر دربارهقامت سبزی از “سرخ رود” رفیق نجم الرحمان مواج راهی سفر بی برگشت شد. نویسنده:رفیق نور سنگر[…]

رفیق نور سنگر قهرمانان خود را فراموش نکنیم! “غلام محمد سنگر”؛ در سنگر مقاومت! سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان، نخستین هسته هایش را در اواخر سال 1354 خورشیدی در سازمان رفاه اجتماعی، گذاشت که بمرور زمان بارور شد و تا هنوز این باغ پر ثمر باقی مانده است. شهاب الدین سرمند، خلیل وداد، محب بارش، یار اطلاعت بیشتر دربارهرفیق نور سنگر قهرمانان خود را فراموش نکنیم! “غلام محمد سنگر”؛ در سنگر مقاومت![…]

تاریخ میهن ما به خون و دود و آتش نوشته شده و کمتر دوره های تاریخی را بحافظه دارد، که صلح دیر پا را تجربه کرده باشد. تاریخ پژوهان عوامل گوناگون و نا همسان را دال بر این واقعیت های ویرانگر دانسته و آن را در موقعیت ژئوپولیتیک (جغرافیای سیاسی) ، ژئواکونومیک(جفرافیای اقتصادی) و ژئواستراتیژیک(جغرافیای اطلاعت بیشتر دربارهرفیق نور سنگر چه باید کرد؟ (مادرهمه پرسش ها) Noor Sangar[…]

        هر ذهــنِ انحراف، صدای تغیر نیست هیچ شمعِ ارتجاع، چــراغِ مسیر نیست ای آنکه با دروغ ،تغیــر را دهـی مسیر اینرا بدان که پنجهء تاریخ،اسیر نیست! * ** ***                                             اطلاعت بیشتر دربارهکتاب پاسخ به: تلاش مذبوحانه برای مسخ تاریخ نقدی بر نقد نویسنده:رفیق نور سنگر N.Sangar[…]

                        کتاب ظهور و زوال دستگیر پنجشیری نویسنده رفیق نور سنگر N.Sangar

  رفیق نور سنگر فاشیسم قبیله و ترفند های مُدرن!   شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند دست مالیدم به خود، چیزی سر جایش نبود! سارقان بی پدر بدجور سرقت می کنند! احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند سارقان با “کنترل اطلاعت بیشتر دربارهنور سنگر فاشیسم قبیله و ترفند های مُدرن![…]

در کجای زندگی نفس می کشیم؟ در میهنِ زیبایــــم هــــر فتنـه ز ایمان است آیاتِ قتــــالِ ما از زیــــورِ قـــــــــرآن است انگلیس به ما ســــازد صد فقهــی دیوانـــــه فتــــوای جهــــادِ ما در امریکـه پنهان است از برلیــــن و از پاریس اســـــلام نوین آرند همسایهء پستِ ما زین معجـزه حیران است از شِــبخِ عـرب تا چین اطلاعت بیشتر دربارهدر کجای زندگی نفس می کشیم؟[…]

بپاسخ یاوه گویی های “لایق” از نام”غر…..زی” باز هــم دلقـــــکِ مـا بر ســـــــــــرِ گفتار آمد پـــــدر از نــامِ پسر “غــــر ــ زیِ”چـــوتــار آمد خـونِ شیطانــــی او دوبـــــــاره رنـــــگ آورده قلـــــمِ کهنــــــه ی خـــــود را به جنـگ آورده نام”کارمــــــل” شـــــده شبحــــی آرامش او بــــــاز برهــم زده لحظــــــــه ی آسایـــش او یک به یـــک جــــــرم پـــــــــدر را اطلاعت بیشتر دربارهبپاسخ یاوه گویی های “لایق” از نام”غر…..زی”[…]

بپاسخ یاوه گویی های “لایق” از نام”غر ــ زی”

به خبیث ترین، کثیف ترین و رذیل ترین چهره سیاسی معاصر افغانستان غلام مجدد (سلیمان لایق) ……. هم رهـــرو و هــم نوکـــرِ انگریـــز تو بـــودی تا روس رسیــد، به جستک و خیز تو بودی آبـــروی همـــه ریختی در بـاده ی اشـــرار با “ناتــــو” و امریکــــه به یک میز تــو بودی از وحــــدتِ ایـــن خلـــق چو اطلاعت بیشتر دربارهغلام مجدد سلیمان لایق[…]

به خبیث ترین، کثیف ترین و رذیل ترین چهره سیاسی معاصر افغانستان غلام مجدد (سلیمان لایق) ……. هم رهـــرو و هــم نوکـــرِ انگریـــز تو بـــودی تا روس رسیــد، به جستک و خیز تو بودی آبـــروی همـــه ریختی در بـاده ی اشـــرار با “ناتــــو” و امریکــــه به یک میز تــو بودی از وحــــدتِ ایـــن خلـــق چو اطلاعت بیشتر دربارهبه خبیث ترین، کثیف ترین و رذیل ترین چهره سیاسی معاصر افغانستان غلام مجدد سلیمان لایق[…]

سلیمان لایق از “دره دون هندوستان” تا “کابل”! ن.سنگر تکاپوی ماجراجویانه، اتهام وارد کردن های بیشرمانه و ایجاد غوغاگری های عوامفریبانه … ، فرزند نا خلف آقای غلام مجدد “سلیمان نا “لایق”؛ (غرزی ” نا ” لایق)، برخلاف آرزومندی و خواستم، وادارم ساخت تا سطری چند بپاسخ ایشان بنویسم و گمان می کنم اکنون لازم اطلاعت بیشتر دربارهسلیمان لایق از “دره دون هندوستان” تا “کابل”![…]

سرود ماندگار سپاهیان انقلاب اهدا به آنهایی که پرچم مبارزه را به زمین نگذاشته اند. درود آتشین به راهیان انقلاب ! درود برشما ! سپاهیان انقلاب ! شما که با درفش سرخ حزب تان به جنگ بی امان می روید…. درود بر شما فدائیان انقلاب شما زگرمی فضای دوستان زناز شوخ دختران شهر تان بریده اطلاعت بیشتر دربارهرزمنده گان راه پرچم سرود سپاهیان انقلاب[…]

  “سپیده” های “پگاهی”  ن.سنگر   در رویشگاه شعر امروز پارسی،بانو”پگاهی”نامیست آشنا! ***  تقویم را چرخ میزنم تا پیشینه ی شاعری را از برگ های آن سوا نمایم که هم شاعر است و هم انسان. هم بانو است و هم نماد آزادگی”حوا”. هم درد است و هم شریک درد های مظلومیت انسان.  هم شعر است اطلاعت بیشتر درباره“سپیده” های “پگاهی”[…]

   سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” ساخت!   (قسمت سوم)  کار در کمیته ولایتی کابل س.د.ج، مرا بیشتر با زندگی توده های زحمتکش مردم ما آشنا ساخت. با آنکه ولسوالی های، کابل فاصله زیادی از شهر نداشتند اما تفاوت زندگی میان شهروتدان شهری و روستایی را در حد غیر قابل باور میتوانستیم ببینیم و اطلاعت بیشتر دربارهسازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” ساخت!(قسمت سوم)[…]

 قسمت دوم نور « سنگر »سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” ساخت! زندگی در اختفا یه زندانی میماند، که زندانی خود، زندانبان خود است. برای من که در آن سال ها دوران مستی و شبابم آغاز می شد؛ واقعن روزگار سخت و توانفرسا بود. اما عشق به انسان سر زمین و میهنم…نیروی عجیبی برایم میبخشید تا اطلاعت بیشتر دربارهسازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” (قسمت دوم )[…]

 نور سنگر سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” ساخت! انسان ها در گستره زندگی چهره های متفاوتی بخود میگیرند، گاه سرخ، گاه زرد و گاهی هم سیاه، سیاه!این چهره نمایی هاست که ماهیت، کرکتر و سجایای متضاد افراد را به اجتماع و تاریخ معرفی می کند. هر انسان زاده اجتماع است که کرکتر آن را اطلاعت بیشتر دربارهسازمان دموکراتیک جوانان افغانستان مرا “سنگر” ساخت![…]

  نور سنگر باور نموده اند: تاریخ را، به “عوعو” سگ …، طعنه میزنند! این ناکسانی آمده از تخمه ی دروغ، باور نموده اند: خورشید را؛ به پرده ی شب ، دار میزنند! اینجا که درد ها؛ با یک دوا ، زخمِ صد ساله می خورند؛ باور نموده اند: اینجا که شمع، دشمنِ پروانه گشته اطلاعت بیشتر دربارهباور نموده اند:[…]

 هــای رفـیــق ! آنچه افســرده شــده روح و روانِ من و تُستآنچه پژمــرده شده نــام و نشانِ من و تُستآنچــه از قافلـــه بفروختــــه اند نیمـــه رهــانحاصلِ بی ثمری حدس و گمانِ من و تُستآنچـــه بر هیـــچ زده ضــــرب همــه بودنِ مـافتنــه ی سر زده از نســلِ زبانِ من و تُستبـــاورِ فصلِ بهــار را کـــه فروختنــــد اطلاعت بیشتر دربارههــای رفـیــق ![…]

  ن.سنگراز عجایب فیس بوک!فیس بوک برای بشریت دنیای مجازی عجیبی را پی ریخته است. اینجا از بحث های سازنده و آموزنده…تا چرندیات حیرت برانگیزی را در برابر چشم و گوش انسان ها قرار میدهد.اگر بحث های نوشتاری، تصویری و صوتی …مثبت را کنار بگذاریم و روی مثال حیرت برانگیز آن مکث کنیم؛ با تاسف اطلاعت بیشتر دربارهاز عجایب فیس بوک![…]

نور «سنگر»الله اکبر!  نمیدانم چه زمانی با اسم ” الله” آشنا شدم؟ اما “الله اکبر” را بار نخست از قصاب کوچه ما شنیدم که با تکرار آن سر از تنِ گوسپندی جدا میکرد…؛از آن زمان به بعد هم از ” قصاب” میترسم و هم از ” الله اکبر”از مادرم پرسیدم: ” الله اکبر” چیست؟مادرم گفت: اطلاعت بیشتر دربارهالله اکبر![…]

 به سیاسیون ابن الوقت! گاه با نعره ی “هورا” دروغ میگویی،گاه با نعره ی”تکبیر” حراج میگردی،گاه پنهان شده در پُشت زبان و سمتی…  “طالبی”؟ یا که “مجاهد”؟، و یا “روشنفکر”؟ سر ات از فتنه ی بیداد قبیله،عقل تو در گروه ی ابلیس است،قلب تو “احوانی”،و زبانت” مارکسیست”! تا بکی با خود و با خلق دروغ میگویی؟ اطلاعت بیشتر دربارهبه سیاسیون ابن الوقت![…]

 خدایا! دلِ من گریه میخواهد؛ اما مرز اش ناپیداست! کدامین اسم را اول؛ مسیرِ اشکِ خود سازم؟ فلسطین؟ سوریه؟ لیبیا…؟، و یا هم اوکرائین بسته در زنجیر نازیسم را؟ ویا عراقِ تنها را؟ و یا با پکتیکای حفته در خونم، غمِ کابل بریزم اشک؟ و یا هلمند، یا قندهار؟ و یا بر دره های سبزِ اطلاعت بیشتر دربارهخدایا![…]

 ن . سنگر’ رقصِ واژه ها در چامه ها و چکامه های بانو راحله یار             اگر شعر را کلام هنری بشناسیم و آن را تکامل یافته ترین و زیبا ترین و اثرگزار ترین …شیوه بیان بدانیم، که حس زیبایی شناختی را در ما تقویت می بخشد و ذهن  را با ظرافت و شیوایی صیقل اطلاعت بیشتر دربارهرقصِ واژه ها در چامه ها و چکامه های بانو راحله یار[…]

ن. سنگربانو کریمه ملزم در آیبنهء سروده هایشدیرگاهیست که با سروده های بانو کريمه ملزم لحظه ها را چاشنی می دهم و زیبایی ها را در سادگی تجربه می کنم. هیچ آیینه ای شفاف تر از شعر او نیست که بتواند شخصیتش را آنچنانی که هست، به تصویر بکشد. آری! بانو کریمه ملزم را باید اطلاعت بیشتر دربارهبانو کریمه ملزم در آیبنهء سروده هایش[…]

بیدار شو رفیق! دیـــوار ها قـــد می کشد، هرجـا زنگِ فاصله ست بر شیشه ی امیــدِ خلق، بارانِ سنگِ فاصله ستاین میهــــنِ زیبـــــای ما ویرانـــــه گشته از نفـــاق در برگ بـرگِ ایــن چمـــن، پائیـــز رنگِ فاصله ست اخـوانیـــانِ مرتجــــع حاکـــم شدند بر مـــرز و بــوم امــــروز خــراســـانِ شمـا درگیرِ جنگِ فاصله ست زردهشـــت و آذرشین اطلاعت بیشتر دربارهبیدار شو رفیق![…]

 پنچ چارانه برای میهن به کشور جــوی خـون گشته روانهخـــدا دور و بــه مــــا نـامهـــــربانهز پاکســتان و ایــران تــا سعـــودیگرفتنــــد خـــاکِ پــاکِ مــــا نشانه ***به چشمِ مملکت خار گشته اشرارروانی های بیمـــــار گشته اشــرارز جاسوسی به آمـــریکا و انگلیسسهام دارانِ پــول دار گشته اشرار ***به نامِ دیــــن وطن بربـــــــاد کردندزمیــــن و آسمــــان ناشــاد کردندبه پاکستان اطلاعت بیشتر دربارهپنچ چارانه برای میهن[…]

نور « سنگر » استاد بزرگوارم، زنده نام بیرنگ کوهدامنی هفت سال است که خاموش است…نمیدانم چه پهلویی تو خوابیدی؟چسان چشمان خود بستی؟که هفت سال میگذرد، اما:تو چیزی را نمی بینی…!نه مینویسی:“شقایق را سلامی” تو،نه میدانی:“طلوع صبح” تاریک است!نه میفهمی:که “شهنامه” درونِ پردهء ابهام مدفون است!نه گوش ات میرسد هرگز:“سرود صبحگاهی” را لبیکی نیست!نه کس اطلاعت بیشتر دربارهاستاد بزرگوارم، زنده نام بیرنگ کوهدامنی هفت سال است که خاموش است…[…]

نور « سنگر »“داعش” در افغانستان، اعلان موجودیت کرد!چهـــار راهی هر دزد و موالی وطنِ ماستبی صاحبی و مُلـــکِ شغالی وطنِ ماست هــر جنــس خطـــاکار که بجـــویی، بیـابیالمـــاریـــی دوکان بقــــالـــی وطنِ ماست جُز پــارسی، انـواعِ زبان هـا شـده منقوشمیــدانِ پُــر از نقــل و نقـــالی وطنِ ماست از تحمِ جهاد سر زده است طالب و داعشپُر اطلاعت بیشتر درباره“داعش” در افغانستان، اعلان موجودیت کرد![…]

از گذشته هاگفت: من نامـــــه نوشتم به کبوتــــر بسپردم چه سود که بختم سوی بامت نرسانید گفتم: سینـــــــه ی آن مــــرغ را رادارِ آمریـــــــکا دریــــــد نامــــه ات را مخبــر ســازمان انگلیــــسی قپیـــــد مکـــــثِ کوتــــاه کرد بی بی سی به متنِ نامه ات پشتِ در کارمنــــدِ موســـــــاد از اوروشلیم رسید زیـــــر شلــواری ســـاواک پـــــاره شد از اطلاعت بیشتر دربارهاز گذشته ها[…]

ن . سنگرحیدری وجودی” پرچمی بر قله های شامخ شعر پارسیشعـــری به پیشـــوازِ بهــــاران سروده امجان بخش چون ترنـــمِ بـــاران سروده امشعــری به تابنـــاکی و پــــاکی آفتـــــابشعــری به نازنینــــــی جانــان سروده امشعری چو شعر چشم تو دریاچه های نوردر اوجِ بیکـــرانهء انــــــسان ســروده ام…حیدری وجودیبی گمان پیوند چشمه سار شعر پارسی، در خراسان زمین معاصر اطلاعت بیشتر دربارهحیدری وجودی” پرچمی بر قله های شامخ شعر پارسی[…]

 تنـــور داغ و خمیـــــرِ ما فتیــــر است سیاووش کوچک، افرآسیاب پیر استبه نعش هــا مست میخندند ضحاکان هـــزاران کاوه هر کُنـــجی اسیر است کجایـــی رستـــــمِ دستـان که بینی؟ تـــنِ سهـــــرابِ تـــــــو آماجِ تیر است صـــدای مـــــزدک و مـازیـــــار و بابــک بپــــای ارتجـــــاع خـورد و خمیر است خبر نیست یعقـــوبِ لیــــثِ صفـــاری خُـــراسان زار و بیمـــار اطلاعت بیشتر دربارهتنـــور داغ و خمیـــــرِ ما فتیــــر است[…]

 نور « سنگر » بانوان افغانستان امروز تابو شکنی کردند ولی با همان شعار قاتلان زنده نام “فرخنده” یعنی: “الله اکبر”! بانوی هموطنم!سرِ تعظیم فرود میآرم؛ به چنین شوکت و تابو شکنی… لیک از پا منشین؛ چونکه یک عمر ستم، تو ز نامردی مردان دیدی… این طلسمی که شکستی کنون، گامِ اول، ولی: سازنده ست! اطلاعت بیشتر دربارهبانوان افغانستان امروز تابو شکنی کردند[…]

ترا آتش زدند خواهر! ذغالِ جسمِ پاک ات را، قلم کردند… نوشتند: با سیاهیی جهالت ، نامِ سرخ ات را… ترا “حٌلاج” قرنِ 21 ساختند، و مرگ ات: یک حماسه در دلِ تاریخ خواهد شد! نبود فرخنده دنیا ات، اگر چه نامِ تو “فرخنده” می گفتند… ولی عصیانِ تو، ایمان تو… “فرخنده” میماند! تازی پرستان اطلاعت بیشتر دربارهترا آتش زدند خواهر![…]

ملا ها را به دارد آویزید!   مـادرِ فسق و فُجـــور والدِ هر کینه مُلا ست خار بر چشمِ خٌرد خنجرِ هر سینه مُلا ست روزِ تاریـــخ سیه کــــرده به فتــــــوای جهــاد مُنبرِ خیــره سری قـاتــــلِ دیرینـــه مُلا ست زن ستیـــزی و لواطـــت بــــود اندیشه ی او ریشه ی مسخره و ریشِ پُر ازخینه مُلا اطلاعت بیشتر دربارهملا ها را به دارد آویزید![…]

در کشور ما   در کشـــــــور مــــا آدمِ مسئــول کسی نیست از آنچه گـــذشت علت و معلــول کسی نیست یک پاســـخِ رنـــدانـه دهــــــد دجـــــالِ بیشــرم جُز”پرچم”و “خلق” قاتل و مقتول کسی نیست در جمـــعِ وکیــــــلان و وزیـــــران و سفیــــــــران از لطفِ “سیا” مفلس و بی پول کسی نیست اشرف غنـی گک بــــاده خورد از خُـــمِ اطلاعت بیشتر دربارهدر کشور ما[…]

ن. سنگر ” آتش” عشق “فریبا” را “صادق” ساخت! آتشست این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش نـــدارد نیست باد! مولانا بانو فریبا آتش صادق در خانواده هنرمند پرآوازه و همیشه جاودان تیاتر و سینمای افغانستان؛ زنده نام “استاد رفیق صادق” زاده شد تا زندگی را با عشق به انسان، میهن و هنر اطلاعت بیشتر دربارهآتش” عشق “فریبا” را “صادق” ساخت![…]

 بر خیز رفیق!   شــــــــرم است اگــر دوبــاره یکجـا نشویم بـر خلــــقِ وطـــــن امیــــــدِ فــــردا نشویم اشــرار بچــه هــا خُشک و تــرِ ما سوختند یـــک مُشــتِ قــوی بــه پـــوزِ یغمــا نشویم حیــفــــا کــــــه چنیــن زار و مخنـــث مانیم ماننـــــدِ شفـــق روشـــن و یکتـــــا نشویم تا کی؟ من و تو دشمنِ خــــود شـاد کنیم؟ با درسِ اطلاعت بیشتر دربارهبر خیز رفیق![…]

  از بد بدترش توبه!   از بـــد بدتـــرش دیـــدیم، از بــد بدتزش توبه! در خـــونِ تـــــرش دیـــدیم از بد بدترش توبه! ایــن مـــــردمِ تنهـــا را، ایــــن میهـــنِ زیبـا را خونیـــن جگــــرش دیدیم، از بد بدترش توبه! پادشاهــــی شیطان را، پایکـــوبی نــادان را در بــــوم و بـــــرش دیدیم، از بد بدرش توبه! نیرنــــگِ جهـــادی را، اطلاعت بیشتر دربارهاز بد بدترش توبه![…]

در تدوام جنایات حکومت “وحشت ملی” ؛ شهرستان “جلریز” قربانی شد اسیرِ دامِ شیــطان است، جلریز یتیــمِ روی میـــدان است، جلریز ز نامــردی”عین” و “غین” خائین غریــقِ خونِ مردان است، جلریز قســــاوت سر زد از تیــغِ قبیلـــه به زیــرِ پـــای نـادان است، جلریز جنــونِ کهنـــه ی تــازی پـرستان دوامِ خشـــمِ دزدان است، جلریز ز آمریکا اطلاعت بیشتر دربارهدر تدوام جنایات حکومت “وحشت ملی”[…]

(ن سنگر ) نجیب رستگار گویای خاموش       خاموشی را در واژه ها می ریزد   و دل تنگی ها را در “رنگ” ها فریاد می زند   گرچه ” نی” حوصله اش سر رفته   و ز” شهنائی” کسی حرفی نوی را نشنید   گرچه ” آواز” فرو خُفت و به “سازی” اطلاعت بیشتر دربارهنجیب رستگار گویای خاموش[…]

 “بیا که گریه کنیم” برای کـــودکانِ غرقــــه در خــون برای مــــادرانِ مـــات و محـــزون برای بـــاوگانِ ســـــرخ جـــــامـه برای کابـــلِ درگیـــــرِ افســــــون “بیا که گریه کنیم” برای هدیــــه های دیـــنِ شیطان برای عُجــــز و خاموشیی یـــزدان برای سرزمیــــــنِ خون و آتـــــش برای مرگِ اُنس در جنس انسـان “بیا که گریه کنیم” برای کابـــــلِ ویــرانــــــه ی اطلاعت بیشتر درباره“بیا که گریه کنیم”[…]

 قطره اشگی در نبودِ زنده یاد استاد محمد عاقل بیرنگ کوهدامنیخامــوش ولــــی پــــــر ز صـــــدا عاقلِ بیرنگعاصـــی و پــــر از چون و چــــرا عاقلِ بیرنگدر مدرســــــه ی عشـــق حٌـــــلاجِ دگـــری بوداناالحـــقِ پـــــر شـــور و نـــــــوا عاقلِ بیرنگخیــامِ حکیــــــم خامـــه زده دفتـــــرِ شعــــرشهـــــر “نالــــــه” او پـــــر ز صفـا عاقلِ بیرنگاز رنـــــــدی حافـــظ شــــــــده پیمـــانه لبــالبگویـی ز اطلاعت بیشتر دربارهقطره اشگی در نبودِ زنده یاد استاد محمد عاقل بیرنگ کوهدامنی[…]

 “بوقلمون سیاسی”  هــر مــوشِ رنگ پریده ی افسر نمی شود با هـای و هــوی و عربــده رهبر نمی شوداز صــف اگــر گـریخــت دو سـه اردلِ ضعیــف پانیـــک و ختــم و فاتحـــه بـــاور نمی شود شیــطان مگـــر میـــانِ مــلائــک بسر نبرد؟ در بینِ ما چــو ســر زده،محشر نمی شود اینجــــا که باختـــه شـــرف و آبــروی خــود اطلاعت بیشتر درباره“بوقلمون سیاسی”[…]

 دیروز، امروز و فردای ما طرح همین است که ما بی سر و سامان باشیم زیرِ تصـویــــــرِ “الله” ،بنــــــــده ی نــــادان باشیمفـــــرقِ شـــــیطان نکنیـــــم تا به “اهـــورا مـــزدا” غــــرق در امر و نهیـــــــــی حافظِ قــــرآن باشیم عقلِ ما در گروه ی “داعش” و “طالب” به مـــزاح دست و پا بسته اسیر، تــــــوده ی بیجان باشیم اطلاعت بیشتر دربارهدیروز، امروز و فردای ما[…]

 ما چه عیدی داریم؟ ما از این بیضه ی دین بختِ سعیدی داریم ما چه عیدی داریم؟ مُفتــی و مولــــوی و شیـــــخِ پلیدی داریم ما چه عیدی داریم؟ شـــده قربانی فتــــوای جهـــــاد میهن ما سوختـه مامـن ما مُرشــــدِ بیخـــرد و سفلـــه مریـدی داریم ما چه عیدی داریم؟ باندِ مافیای جهــادی شده است حاکم ما زیــر اطلاعت بیشتر دربارهما چه عیدی داریم؟[…]

خطاب به بانو انگیلا مارکل نخست وزیر آلمان°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°بگــــو “مــــرکل” اگــر داری شهـــامتکی هـــا برپــا نمـــوده ایـــن قیـــامت؟به لیبیا و عـــراق این ظلــم از کیست؟گنــاه ی مردمــــان شــام در چیست؟ کی آتــش میزنـــد طفـــلِ فلسطیــن؟کی میـــکارد به دنیــا نفــــرت و کیـن؟ کی اخـــوان الشیاطیـــن را بنــا کــرد؟کی بر خلــقِ خــدا این نـــا روا کـــرد؟ کی بر اطلاعت بیشتر دربارهخطاب به بانو انگیلا مارکل نخست وزیر آلمان[…]

 ن . سنگرنقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار( بخش ششم وپایانی ) آنچه تا حال نوشتم بیشترینه پاسخ توضيحی به انتقادها و ادعا های آن بخشی از اعضای دیروزی حزب ما بود، که یا بمنظور گریز از مسؤولیت های تاریخی خود دنبال قرینه سازی ها می گردند و یا از تشکل دوباره ی اطلاعت بیشتر دربارهنقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار ( بخش ششم وپایانی )[…]

 ن سنگرنقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار ( بخش پنجم ) آنچه مرحوم دوکتور نجیب الله در پلینوم های به اصطلاح (19 و 20) گفتند، بوضاحت نشان می دهد که هم “مصالحه ملی”، هم بازسازی و باز نگری به شیوه های کار حزبی ـ دولتی، هم برنامه عودت عساکر محدود اتحاد شوری، هم اطلاعت بیشتر دربارهنقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار ( بخش پنجم )[…]

  نور « سنگر »” نقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار بخش چهارمدر نخستین مرحله ی نگارش ” نقد ” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار”، بودم که سلسله تماس های بازدارنده آغاز شد و دوستانی تلاش نمودند تا این مبحث را نقطه پایان بگذارم و سبب ایجاد فاصله ی بیشتر میان اطلاعت بیشتر درباره” نقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار بخش چهارم[…]

نور « سنگر »” نقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=بخش سوم فعاليت سياسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، تاریخ پر پیچ و خمی دارد، که از رهگذر واقعه نگاری نمی توان روی برخی از مسایل در لحظه ی فعلی، بصورت مستند و مستدل بحث نمود. زیرا بازیگران اصلی و پرسوناژ های اثر گذاز یا اطلاعت بیشتر درباره” نقد” و ” تغیير” از حقیقت تا ابزار بخش سوم[…]

 ن . سنگر” نقد” و “تغیير” از حقیقت تا ابزار بخش دومآغاز سال 1359 خورشیدی یخ های منجمد یک دوران سیاه به تدریج به آب شدن آغازید و قطرات آن شور و شوق به زندگی و بالندگی را آبیاری کرد. مردم حق یافتند تا جایگاه تاریخی خويش را در رویداد های سرنوشت ساز ثبت روزگاز اطلاعت بیشتر درباره” نقد” و “تغیير” از حقیقت تا ابزار بخش دوم[…]

  ن . سنگر  “نقد” و “ تغيير” از حقیقت تا ابزار ایدوئولوگ های بوروژازی ختم جنگ سرد را پایان تاریخ نامیدند و با یک زبان و ملیونها بلندگو تلاش کردند تا عوامل عینی، ذهنی ، نفوذی… خود را در فروپاشی اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالستی اروپای شرقی و ايجاد مشکلات در برابر جنبش های رهایی بخش اطلاعت بیشتر درباره“نقد” و ” تغيير” از حقیقت تا ابزار[…]

  پــنــجـــاه واژه ی عــشـــق پنجاه میخکِ سرخ، پنجاه واژه ی “هورا” بر لب بر سرِ گورِ شهیدان وطن میایم پنجاه بار صدا میزنمت حزبِ من مادرِ من بتو سوگند که “ناموسِ” سیاسی منی عزت ات عزتِ من، بودن ات بودنِ من، پرچم ات تاجِ سرم می سازم من بتو می بالم، من بتو می اطلاعت بیشتر دربارهپــنــجـــاه واژه ی عــشـــق[…]

  (فرخنده باد پنجاهمین سالروز زایش خورشید( حزب دموکراتیک خلق افغانستان نور سنگر  شب بود شهر خفته در آغوشِ تیره گی؛ در کوچه اشباح، دیوار های خانه پُر از موشِ گوش دار سفاک پاسبان، هر کاوه ی اسیر، سر های سرخ طعمه ی ضحاکِ روزگار نه جنبشی ز رستم و نه نامی از صفار* عفریت اطلاعت بیشتر دربارهفرخنده باد پنجاهمین سالروز زایش خورشید( حزب دموکراتیک خلق افغانستان)[…]