یادی از سپاهی رزم و پیکار
رفیق شهید سید عبدالمنیم (صدیقیان) دریک خانوادۀ مبارز و روشنفکر ولایت کابل چشم به جهان گشود. او هنوز متعلم مکتب بود که به فلسفه و سیاست علاقمند شد و به مطالعات فلسفی پرداخت. بخاطر آرمان زحمتکشان افغانستان، داوطلبانه به صفوف حزب دموکراتیک خلق افغانستان پیوست و در دوران حکومت فاشیستی حفیظ الله امین منشی گروپی بخش مخفی جوانان لیسه حبیبیه بود، و بعد از تحول شش جدی ۱۳۵۸ به حیث منشی سازمان دموکراتیک جوانان لیسه محمود طرزی وظایف حزبی را ادامه داد.
رفیق شهید سید عبدالمنیم در جریان صنف دوازدهم، به دستور حزب راهی خدمت در صفوف قوای مسلح جمهوری دموکراتیک افغانستان در بخش سیاسی شد و بعد از تکمیل تعلیمات نظامی، به صفت معاون سیاسی قطعۀ سرحدی بریکوت کنرها شروع به کار کرد. رفیق شهید در جریان وظیفه، نظر به شایستگی و خدمت صادقانه، مفتخر به چندین مدال و ترفیعات فوق العاده شد.
در نتیجۀ خیانت عدۀ و موجودیت اجنت های پاکستانی در قطعه، جزوتام به ضدِ انقلاب فروخته شده، اما مدافعین و رزمندگان سرسپردۀ میهن که در رأس آن رفیق شهید سید عبدالمنیم قرار داشت، به دشمن تسلیم نه گردیده و تا آخرین مرمی با شهامت و پایمردی برعلیه توطئه گران رزمیدند و چند بار تهاجم پاکستانی ها و نوکران زرخرید شان را عقب زدند اما سر انجام در روز سوم مقاومت، تمام ٧٢ تن مدافعان و رزمندگان حزب و وطن به شهادت رسیدند و حماسه آفریدند. سر را دادند و سنگر را ترک نکردند.
روح شهیدان گلگون کفن شاد و خاطرات شان گرامی باد!
همایون « غازیزاده »
ياد ما را زنده داريد اى رفيقان
كه ما در ظلمت شب
زير بال وحشى خفاش خون آشام
نشانديم اين نگين صبح روشن را
به روى پايه ى انگشتر فردا
و خون ما
به سرخى گل لاله
به گرمى لب تبدار عاشق
به پاكى تنِ بيرنگ ژاله
ريخت بر ديوار هر كوچه
و رنگى زد به خاك تشنه هر كوه
و نقشى شد به فرش سنگى ميدان هر شهرى
گور خونین شهیدان به تو آواز دهد
شعله ی را که فروزان شده خاموش مکن
ما به اُمیدی وفای تو گذشتیم ز جان
دوستان را مبر از یاد و فراموش مکن