رفیق میرمحمدشاه « رفیعی » سوم عقرب۱۳۴۴ ،شهر کابل شاهد حادثهء خونین و ماندگاری بود که درتاریخ کهن افغانستان به مثابه یک روز پرافتخار و تاریخی و روز همبستگی جوانان افغانستان ثبت گردیده است.

 

سوم عقرب۱۳۴۴ ،شهر کابل شاهد حادثهء خونین و ماندگاری بود که درتاریخ کهن افغانستان به مثابه یک روز پرافتخار و تاریخی و روز همبستگی جوانان افغانستان ثبت گردیده است.

افغانستان درطول تاریخ چندهزارساله ی خود شاهدحوادث گوناگون قیامهای خونین و جنبش های متعدد مردمی بوده است اما بعد از دوره هفتم شورای ملی و سرکوب جنبش مشروطه خواهان این دوره،استبداد شاهی آنچنان دراین کشور مسلط گردیده بود که گمان میرفت هیچ نوع حرکت و تلاش مردمی و روشنگری حتی برای بدست آوردن حقوق صنفی وخواستهای ابتدایی دموکراتیک دیگروجودنخواهد داشت.اما درواقعیت مردم افغانستان به مثابه یک مردم بیدار و آگاه مطابق شرایط وامکانات موجود برای رسیدن به اهداف ملی و دموکراتیک وترقیخواهانه تحت رهبری محافل وگروههای ملی-دموکراتیک و مردمی درکشورآمادهء هرنوع قربانی و فداکاری در راه بدست آوردن آزادیهاوخواسته های مشروع بودند.

تصویب قانون اساسی ۱۳۴۳ که دارای محتوا و مواد دموکراتیک بود و طور نسبی بعضی از خواستهای مردم مارا جواب میداد زمینه ی آنرا مساعد ساخت تا جوانان کشور واقشار آگاه و ترقیخواه وارد عرصه مبارزات سیاسی روشنگرانه در کشور گردند.

در مطابقت با این قانون اساسی انتخابات سراسری و مستقیم و غیرعلنی برای تاسیس شورای ملی در تابستان سال ۱۳۴۴ انجام یافت.مطابق به روحیه قانون اساسی بعدازافتتاح مجلسین شورای ملی(ولسی جرگه و مشرانوجرگه)شاه میتوانست شخصی را مؤظف به تشکیل کابینه و بصفت صدراعظم غرض اخذ رای اعتماد و معرفی کابینه و بیان خط مشی حکومت به پارلمان(ولسی جرگه) معرفی نماید.

در اول عقرب ۱۳۴۴ شاه ،صدراعظم دوره انتقالی واولین صدراعظمی را که ازاعضای خانواده شاهی نبود غرض اخذ رای اعتماد به ولسی جرگه معرفی نمود.درقانون اساسی افغانستان به صراحت گفته شده بود که جلسات اخذ رأی اعتمادحکومت میتواندعلنی دایرگردد روی این ملحوظ جوانان افغانستان وشهریان کابل ازحمله محصلین پوهنتون کابل آرزومنداشتراک دراین جلسه ی رأی اعتمادبودند.تا آنجائیکه همزمان با ورود داکترمحمدیوسف صدراعظم موظف و اعضای کابینه اش یکتعداد زیاد ازجوانان ازجمله محصلین پوهنتون وارد تالارولسی جرگه گردیدند دراین روز(دوم عقرب۱۳۴۴) وضع دراطراف تالارمتشنج گردید وقرار بودحوادث ناگوار بوقوع بپیوندد اما این روز بدون کدام حادثه سوء به پایان رسید که از جمله تقاضای شخص ببرک کارمل وکیل شهرکابل در ولسی جرگه ازمحصلین و جوانان،نقش مهم واساسی را درجلوگیری از بروز حوادث ناگوار داشت،طوریکه ببرک کارمل درحالیکه داکتراناهیتا راتب زاد وکیل دیگر مردم کابل در پارلمان نیزحضورداشت از جوانان ضمن خواهشات مکررچنین گفته بود: “جوانان عزیز و محصلین گرامی ارتجاع درصدد توطئه ودسیسه است،گرچه اشتراک شما یا حداقل اشتراک نماینده گان شما دراین تالار حق قانونی ومشروع شمامیباشد اما بنابرموجودیت شرایط خاص اگرشما تالار راترک نمائید تا پارلمان به کارخود ادامه دهد بهترخواهد بود،ما ازشما نمایندگی مینمائیم.”

باوجودبیرون شدن جوانان از تالار ولسی جرگه بنابروضع متشنج اطراف پارلمان جلسه رأی اعتماد دراین روزصورت گرفته نتوانست.

در روز سوم عقرب تظاهرات و گردهمایی وسیع بخاطر تدویراجلاس علنی ولسی جرگه برای رأی اعتماد درشهرکابل صورت گرفت که مهمترین این گردهمایی ها در میدان سیدجمال الدین داخل ساحه ی پوهنتون کابل و سرک دارالامان از ساحه ی دهمزنگ الی مقر شورای ملی صورت گرفت.همچنان عده ی از مظاهره چیان به سوی منزل داکترمحمدیوسف درکارته چهار نزدیک پل سرخ مارش نمودند این سرک با انداختن جغل وریگ به روی مظاهره چیان مسدودشده بود و برای بار اول درمقابل مظاهره چیان برعلاوه پولیس مجهز با دنده های برقی،نیروهای اردو و تانکها نیز بیرون کشیده شده بودند.شخص وزیردفاع سترجنرال خان محمدخان نیز غرض خاموش ساختن محصلین در میدان سید جمال الدین حضور داشت.

درهمچو فضای متشنج در مقابل لیسه ی حبیبیه به روی مظاهره چیان برعلاوه ی استفاده از گاز اشک آور و موترهای آب پاش،شلیک گلوله نیزصورت گرفت که قومانده آن بدست سردار عبدالولی داماد شاه و رئیس ارکان قول اردوی مرکز آنوقت بود.به اثراین گلوله باری حداقل سه تن از جوانان کشور به شهادت رسیدندو تعداد زیادی نیز زخم برداشتند. باوقوع این حادثه پارلمان به عجله به حکومت رای اعتماد داد و گویا خواست غوغا را خاتمه بخشد.اما حادثه سوم عقرب خیلی عمیق و پرتاثیر بود که ناکارآیی نظام شاهی را به نمایش گذاشت وباعث اختلافات عمیق در داخل دستگاه حاکم شد،درمدت کمتر از یکهفته داکتر محمدیوسف مستعفی گردید واستعفای او ازسوی شاه پذیرفته شد. و محمدهاشم میوندوال وزیراطلاعات وکلتور وقت که سابقه ی دیپلوماتیک از جمله کار درسفارت افغانستان در واشنگتن را داشت مؤظف به تشکیل کابینه شد.

بعدازاخذ رای اعتماد محمدهاشم میوندوال،جوانان پوهنتون کابل مراسم بزرگی را غرض فاتحه خوانی شهدای سه عقرب و بزرگداشت از خاطرات آنروز در اواخرماه عقرب درتالار کتابخانه ی پوهنتون کابل برگزار کردند که دراین مراسم شخصیتهای سیاسی ،وکلای پارلمان وعده ی کثیری ازشهریان کابل اشتراک نموده وازشهامت و دلیری جوانان ازجمله محصلین پوهنتون کابل تمجید نموده و خاطرات شهدای این روز را گرامی داشتند.دراین مراسم شخص محمدهاشم میوندوال باعده ی از وزرای کابینه ی خود از جمله عبدالرؤف بینوا وزیراطلاعات و کلتور اشتراک نمود،میوندوال درحالیکه دریشی سیاه و نکتایی سیاه پوشیده بودگلوله باری بروی مظاهره چیان را محکوم نموده وبااظهارهمدردی با محصلین وتأئید موقف آنها،وعده ی تحقیق و مجازات عاملین این حادثه را داد که این وعده هرگز عملی نشد.

از روز سوم عقرب باراول درسوم عقرب ۱۳۴۵با راه انداختن مارش عظیمی از سوی محصلین پوهنتون کابل تجلیل بعمل آمد،مارش قبل ازساعت هشت صبح ازلیلیه مرکزآغاز والی چوک دارالمعلمین کابل ادامه یافت درماش جمع کثیری از محصلین پوهنتون کابل و پولیتخنیک کابل اشتراک داشتند که به استقبال پرشور جوانان دارالمعلمین نیز مواجه گردیده آنها هم به جمع مارش کننده ها پیوستند.این مارش مسیر طولانی را پیموده از راه دهمزنگ الی جاده میوند،دروازه لاهوری وشهدای صالحین ادامه یافت درهرچهارراهی مظاهره چیان متوقف شده وسخنرانی های پرشوروعلمی صورت میگرفت که درآنها جنایت وعدم کارآیی رژیم استبدادی و استبدادطبقات حاکم وفقرو بیچاره گی مردم افغانستان مطرح میشد.مارش با مراسم گل گزاری برمزارشهدای سوم عقرب پایان پذیرفت اما محصلین پوهنتون کابل با شوروشعف ودادن شعارها تا الی برگشت تا لیلیه مرکز به مارش شان ادامه دادند.درتجلیل از روز سوم عقرب ۱۳۴۵ رهبری مظاهره بدست جوانان ومحصلین پوهنتون کابل بود وهیچ یک از جریانات سیاسی مشخص باشعار واهداف خود تبارز نکردند گرچه نیروی اصلی رهبری کننده و سازمانده اصلی حرکتهای روشنگرانه درآنعصر در واقعیت امر جریان دموکراتیک خلق بود.

بعداز سوم عقرب۱۳۴۵ ازاین روز همه ساله درسراسر کشور تجلیل بعمل میآمد.هرجریان سیاسی به تنهایی مارشها وگردهمایی های مشخص را به راه انداخته روی کارکردهای حکومت وقت اهداف ونظریات خودرا بیان میکردند.نیروهایی که بیشتر به تجلیل از سوم عقرب علاقمند بودند جناح های حزب دموکراتیک خلق افغانستان(خلق و پرچم)،شعله جاوید بود که بعدها نهضت جوانان مسلمان(اخوانیها) و حزب افغان ملت نیز ازاین روز تجلیل بعمل میآوردند.

تجلیل ازاین روز درسراسر کشور ازجمله درهرات،جلال آباد،مزارشریف،بغلان،کندز،مهترلام بابا،گردیز وغیره شهرهای کشور صورت میگرفت.دریکی از این تجلیل ها در شهر مهترلام بابا مرکزولایت لغمان جوانی به اسم عبدالرحمن به اثر فیرمرمی نیروهای دولت به شهادت رسید و روزسوم عقرب را خونین تر و جاودانه تر ساخت.

سوم عقرب آغازگر حرکتهای مدرن برای دسترسی به حقوق صنفی اقشار مختلف کشور گردیده و نقش و تاثیرگزاری جوانان را در حیات سیاسی- اجتماعی کشور به اثبات رسانید،بناء بیجا نبود ونیست که ازاین روز بعنوان روز همبستگی جوانان افغانستان یادبود و تجلیل شود