سلسلۀ کتابهای بالینی شماری از جوانان نیم قرن قبل
خرمگس
نویسنده: اتل لیلیان وینیچ (11می ۱۸۶۴ـ۲۷ جولای۱۹۶۰)
مترجم: خسرو همایون پور
در بارۀ این کتاب در ویکیپیدیا نوشته اند:
خرمگس (به انگلیسی: The Gadfly) رمانی از نویسنده ایرلندی، اتل لیلیان وینیچ است که در جون سال ۱۸۹۷ میلادی در ایالات متحده آمریکا و در سپتامبر همان سال در انگلیس منتشر شد.
داستان کتاب در ایتالیای تحت نفوذ اتریش در دهه ۱۸۴۰ میلادی میگذرد که زمانهای پر از آشوب و خیزش بود. نقش اصلی داستان، آرتور بورتون است که سردسته جنبش جوانان است و دشمنش، پدر مونتانلی است. دنبالهای از روابط تراژیک بین آرتور و دختر محبوبش، جما، در داستان پیش میآید. این کتاب، داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است.
در رمان خرمگس، فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان ۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم ترسیم شده است، در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم گشته و عملاً در اشغال ارتش اتریش بود، رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت میکرد، ملت ایتالیا نیز زیر این یوغ دوگانه رنج میبُرد و ستم میکشید، در سال ۱۸۳۱ ژوزف مازینی، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایهگذاری کرد، آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است، آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیامهای مسلحانه میزدند، اتریشیها با دستیاری حکومتهای محلی، قیامهای مردم را با قساوتی بیسابقه در هم میشکستند، ظاهراً همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است، وینچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز در عین حال با نیرویی شگرف، نقاب تقدس را از چهره خادمین کلیسا می درد، «آرتور» جوان گُمان میبرد که کلیسا راهنمای ملت است اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک میکند، وینچ با مهارتی بسیار، سیمای باشکوه یک قهرمان را میآفریند، نویسنده، رمان خود را بر پایه افکار انتزاعی و اخبار جراید بنا نمیکند، بلکه به خلق سیما هائی زنده و تابناک میپردازد، سراسر رمان سرشار از عشق عمیق به انسانها است، چهرهٔ خرمگس، درخشانترین چهرهٔ یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است، این کتاب تاکنون به زبانهای هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و بیش از بیست زبان دیگر ترجمه شده است.»
«خرمگس اجتماعی به شخصی گفته میشود که نظریات غالب جامعه و شرایط امور را به چالش بکشد، پرسشهای نو بکند و برانگیزاننده و آزاردهنده باشد. واژه خرمگس را افلاطون در اثری با نام آپولوژی بکار برد. او در آپولوژی، سقراط را به خرمگسی تشبیه کرده است که اسب کرخت سیاست آتن را آزار میدهد.
در طولِ جلسهٔ محاکمهٔ سقراط، او در دفاع از خود بیان داشت که کشتنِ چنین خرمگسی آسان است، اما نتیجهای که برای تک تکِ افرادِ به خواب رفتهٔ این اجتماع دارد، گران خواهد بود.»
«اگر شما مردی چون مرا بکشید، بیشتر از این که به من آسیب رسانید، به خود آسیب زدهاید. »
براساس این کتاب نمایشنامه ها و فیلم سینمایی نیز ساخته شده است.