رفیق حمید کارگر
خاطرات شیرین و ماندگار رفیق امتیاز حسن انسان با شرفی که صرف بخاطر مردم زحمکش می اندیشید ، محبتش را فهمیدم زمانیکه به صفت محصل در پوهنتون کابل مصروف تحصیل بود ودرامدی شخصی هم نداشت مرا با دونفر از کارگران همکارم که در ساختمانی پروژه پیلوری دارالمان مصروف کار بودیم در منزلش واقع شهر نو ما را دعوت بعمل آورد ، شب ماندگاری بود خود را در قطار ما به مثل کارگر ساده کارخانه صحبت می کرد شب ناوقت استراحت شد رفیق امتیاز بهترین و سفید لحاف و روجای را آورده و شخصآ ترتیب نمود تا استراحت نمایم متعجب شدیم با این لباس های چرپی که دو همکارم در تن داشت روی جایی ها کثیف خواهد شد و رنگین چگونه بخوابیم متوجه روحیه ما گردیده فهمید چه منظور داریم گفت شما کارگران دوران سازید ، شما مولداید همه هستی ثمره زحمت شما بوده همه هستی از کار و زحمت شما است که ما تحصیل میکنم ما مدیون کار و زحمت شما کارگران هستیم امشب افتخار دارم شما با لباسهای کاری در آینجاه بخوابید گفت ما در تولید کالاه نقش نداریم امشب با شما خشنودم ، ناوقت های شب چراغ خاموش شده صحبت های رفیقانانه پراز محبت بمیان آمد صبح همه با هم از خواب بیدار شده تا اکنون ارزش آن شب های صمیمانه عزیز رفیق امتیاز حسن عزیز و جوان مرد را فراموش نکرده نخواهم کرد .
درود به روح با ارزش ترین عزیزم رفیق امتیاز حسن .
***
هرهفته روز های دوشنبه جریده پرچم از نشر برآمده آن تعدای که قبلآ تذکر داده بودم ، اداره جریده بمن تسلیم می داد ، باخود بطور غیر علنی داخل کارخانه نموده به رفقای تقسیم وپول را جمع آوری می نمودم این عملکرد هر هفته تکرار می گردید ، ثانیآ هر رفیق می باید در آخیر هفته در جلسه حوزه کار مربوطه از فهم و سولات باقی مانده ، گژارش می دادند ، جریده ها با تمام توجه که چرب و سیاه نشود دست به دست دربین شاپها در گردش بود هر چاشت بعد از صرف غذا که از صالون نان خوری جنگلک از جمله بزرکتر از سایر طعام خوری کارخانه بود خارج گردیده در عقب ماشینها و توده های فلزات گدام شده گوشه گشت گذار نبود با استفاده از ۴۵ دقیقه فراغت عصر با استفاده از صرف چای صحبت های سیاسی جالب درمی گرفت ، این جروبحث ها خیلی جالب بود که بنام ( چای جوش سیاه ) نامگذاری شده بود ، همه حرفها از سیاست ناب و پرمفهوم برخوردار بود ،.. تا اکنون آن حرفها و صحبت ها در دل ملولم باقیست و در اخیر هفته از فعالیت سیاسی به منشی مربوطه گزارش می گردید .
بخود می بالیدم کارگر آگاهم و به صفت منشی پرچمی ها در فابریکه صاحب شخصیت بوده از اتوریته عالی برخوردارم
اسم پرچم مسما به همان فعالیت جوش جوانی گره خورده بود ،واکنون همبرایم ناگستنی است .
باتقدیم حرمت و احترام