Babrak Karmal ببرک کارمل و مبارزه طبقاتی نویسنده: رفیق محمد ولی

تابستان سال ۱۳۴۸‌کمپاین های انتخاباتی برای پارلمان آغاز شده بود. مرحوم ببرک کارمل در جریان این کمپاین ها در محلات مربوط به حوزۀ انتخاباتی شان ضمن میتنگها، ملاقاتهای انفرادی و جمعی سخنرانی کرده، منظور از شرکت در پارلمان را برای مردم توضیح میدادند و با استفاده ازین گردهمآئی ها، خط مشی جریان دموکراتیک خلق افغانستان و ضرورت بیداری مردم برای شرکت در مبارزه را توضیح میدادند.

در گردهمایی که در قسمت شمال کوه ده افغانان مشرف به سالنگ وات شرکت کردند، در مورد درک شان ازضرورت مبارزه طبقاتی در کشور چنین گفتند:

«… در گردیز مرکز ولایت پکتیا بودم (درآن وقت پدرشان در آنجا ماموریت عسکری داشتند)، من ممثل وهنرمند روی صحنه نیستم تا وضع رقتبار مردم زحمتکش آن ولایت را تمثیل و بیان نمایم(اما آن صحنه ها را آنقدر شیوا بیان کردند که گویی رنجها ومحرومیتهای آن مردم را تمثیل میکنند) گفتند: صبح ها وقت از دره ها وکوهبند ها آدمهای فقیر با لباسهای مندرس وپاپوشهای پاره شده، کسی مرغی در زیر بغل و کسی هم چند دانه تخم را باخود غرض حل مشکلات شان که با ادارات دولتی داشتند تحفه گویا به مامورین می آوردند؛ آن چهره های گردآلود وآفتاب خورده و ژنده پوش ساعتها عقب دروازه های دفاتر می نشستند تا به مشکل شان رسیدگی شود. چه بسا که روز به پایان میرسید و آنها با ناامیدی دوباره به دره ها وکوهبندها بر میگشتند. اما در مقابل سران قبایل وملکها با سر وصورت آراسته، لباسهای سفید ویکی دوپایدو در رکاب، به شهر می آمدند وبدون هیچ مانعی سر راست به ادارات داخل شده مشکلات ودعاوی شانرا طبق میل خود حل میکردند. در محیط قبیلوی آنجا به اینها حرمت میگذاشتند ولی به آن پابرهنگان که نعمت دهندگان خانها و ملکها بودند اصلً مجال بیان مطلب داده نمیشد.
من درک کردم که تفاوت در موقف اجتماعی و اقتصادی افراد چگونه معین کننده مناسبات شان با دولت بوده وارگانهای دولتی چگونه در خدمت اربابها، فیودالان و روسای قبایل در سرتاسر کشور قراردارد.

این اندیشه به من دست داد که دولت وسیله وابزار خدمتگذاری به طبقات حاکم بوده توده های زحمتکش بار زجر ستم طبقاتی را متحمل میشوند.

درافغانستان ستم طبقاتی وملی شامل حال اکثریت قریب به تمام زحمتکشان از هر قوم و قبیله و ملیت بوده، دولت وسیلۀ حفظ منافع طبقات حاکم میباشد.

راهیکه من گزیدم، الهام ازهمین حالت بوده و آن راه مبارزه طبقاتی یعنی مبارزه طبقات محروم، نادار و ستمدیده علیه طبقات حاکم جبار و ستمکار و وسیله حفظ منافع شان یعنی دولت است.

جریان دمو راتیک خلق افغانستان مدافع صدیق منافع خلقهای زحمتکش کشور بوده، علیه هرگونه ستم ملی و طبقاتی میرزمد، علی الرغم آنچه محافل حاکم، مرتجعین وسیه اندیشان مخالف مردم، تبلیغ میکنند راه ما راه ترقی و پیشرفت وطن محبوب ما بوده تحول در زندگی انسان زحمتکش این کشور در محراق پیکار ما قرار دارد.

من در پارلمان نه صرفاً برای حل مشکل روز مرۀ شما بلکه برای بلند کردن آواز خلق زحمتکش در برابر اژدهای سه سره استبداد،ارتجاع وحامی هردو یعنی امپریالیسم جهانخوار میروم تا فریاد شما را برضد بی عدالتی،ذمظالم طبقات حاکم و رهایی خلق ستمدیده افغانستان ازین مصیبت ها بالا نمایم.

ضمن شرح استراتژی جریان دمو کراتیک خلق افغانستان شیوه ها و وسایل رسیدن به این استراتژی را مطابق فهم عام مردم بیان کرده گفتند ما درین راه نه به چپ روی و افراطیت چپ و نه به راستگرایی ارتجاعی تکیه میکنیم.

مثال دادند؛ هدف اگر رسیدن به قله این کوه باشد، وسایلی را که برای حرکت از دامنه بسوی کمرخمی های کوه بکار می بندیم چیزی و وسایلی که باید در کمرخمی ها غرض رسیدن به قله بکار گرفته شود، چیز دیگری است. ما از همه طرق و وسایل مبارزه، از پارلمان،مبارزات خیابانی، نشرات و کار مستقیم با مردم استفاده میکنیم تا مردم بیدار شده آماده گردند که در دفاع از حق شان بدور سازمان راستین پیشاهنگ شان ج.د.خ.ا. حلقه بزنند وبا مبارزه منسجم وقانونمند برای نیل به اهداف نهایی بسیج گردند.

راه دراز در پیشرو داریم وهنوز در دامنه کوه هستیم تا رسیدن به قله پیروزی میرزمیم ومعتقد به پیروزی مردم خویش هستیم.»

من عادت داشتم که بعضی حوادث وجریانات را یادداشت میکردم ازین سخنرانی پینجاه سال میگذرد ومن به کمک همان یاد داشتها، آنرا روی این صفحه درج کردم.

 

محمد ولی