محمد عارف « عرفان »
رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
ومداخلات غرب وشُرَکاءدرافغانستان
“برروال فیلم های مستند”
درفراسوی رخداد” قیام “مسلحانۀهفتم ثور:
درفرایند قیام هفت ثور1357خورشیدی وسیرتحولات بعدی درکشور , ناوگانهای
تبلیغاتی غرب وشرکاء با کاربرد مجموعی بیش از ” 130″ساعت تبلیغ در “24”ساعت
علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان , برای برانگیختن احساسات مذهبی مردم
وزهرآلود ساختن ذهنیت جهانیان درخصومت با دولت جدید, تلاشهای سریع ورعدآسای
را درپهنۀ جهان به جولان کشیدند.آنها موج عظیم رستاخیز ضد دولتی را درداخل
جامعه وکشورهای همسا یه، ایران وبویژه پاکستان که مقدمات پایگاه های ضدافغانی
رابا اسکان سران مجاهدین درآن کشور ,که درآغازین مراحل تاسیس جمهوری محمد
داوودخان آغازیافته بود خلق نمودند. غرب مدت ها قبل ازمراحل اعزام نیروهای
نظامی شوروی درافغانستان ,با مداخلات صریح و ارسال جنگ افزارها و تسلیح
وتجهیزپیکارجویان, و ایجاد بیش ازدوصد جبهۀ منظم ضد دولتی ,که ازقراء، قصبات
,شهرها وتا شهرکابل و”چنداول” و”بالاحصار” کابل امتدادیافت , کشوررابطورتمام
به “آتشکده “مبدل نموده وتوان دفاعی دولت را برای سرکوب آشوبهای ضد دولتی جدأ
به چالش کشیده ولاجرم با خطوراندیشۀ”بقا ” دروجود گردانندگان رژیم
وقت, زمینه ساز “دعوت ” نیروهای شوروی درافغانستان گردیدند.
کاخ سفید که دوران متوالی حس درد آلودانتقام شکست فضاحت بارآمریکا درجنگ
ویتنام راسپری نموده وازسوی درحسرت وهوای تسلط برمنابع عظیم قاره آسیا لحظه
شماری مینمود, از وقوع تحولات جدید برای برنامه ریزی اهداف استراتیژیک خویش
ازکاربرد غوغا برانگیز واژه ” تجاوز! “نیروهای شوروی درافغانستان در
بٌعد ملی وبین المللی استفا ده وسیع ابزاری نموده وجولانگاه مداخلات وتجاوزات
خویش را برحریم جامعۀافغانستان بیش از پیش توسعه بخشیدند.
رخُ دیگرآئینۀ سیاست غرب درافغانستان
اکنون که باسقوط نظام دموکراتیک درکشور , مجموع پروژه های ویرانگرانه
وسبوتاژگرانۀ دول استعمارواستبداددرفازاول خویش درافغانستان خاتمه
یافته،وافغانستان درپی عوام فریبیها وحیله گریهای مکارانه ایشان پس
ازآزمایشات پروژه های”جهادی” , “طالبی” ونظام “فساد سالار” دموکراتیک نما ,
به تسلط عام وتام استعمارکشانیده شده است ,اسنادوشواهدی تازهیی راکه قطرات
فلترشده حقایق جانگدازحوادث افغانستان را احتوامینماید , ازآرشیف تاریخ خویش
بیرون کشیده وبدین لحاظ قدرت ومهارت خویش را دروارونه سازی جریانات , با همه
تبختربه رُخ جهانیان می کشانند.
کشوربریتانیا , درست سال پارپس ازتکمیل مراحل متعارف آرشیف ملی اش که از آن
مُهرمحرمیت بنا برقدامت سی ساله اش برداشته شده است،افشا مینماید که :
نیروهای شوروی به درخواست جمهوری دموکراتیک، به افغانستان اعزام شده واین
سندکه به تاریخ 10/10/1389خورشیدی بوسیله خبرگذاری ” نوستی “تحت عنوان “افشای
اعمال پشت پردۀ غرب بعد ازمداخلۀ شوروی درافغانستان”, انتشاریافته،مشعراست
که :
(… کمک اتحاد شوروی را رهبرافغانستان حفیظ الله امین درخواست نموده بود که
ازطرف نیروهای خاص اتحادشوروی به زودی بعد ازاغازعملیات به قتل رسانده شد).
در گذرگاه وقا یع جهانی وفرارحقیقت ازچهاردیوارفولادین زندان های
اسارتبارآرشیف های استخباراتی استعمارجهانی, اکنون اسناد “تصویری” در ورای
ویدیوکلیپ های مستند که ازعمق حقایق حوادث وتحولات عمیق سیا سی, دهه یی هفتاد
-هشتاد درافغانستان بطور روشن وانکار ناپذیرپرده برداری نموده وبوسیله
بزرگترین ومشهورترین رسانۀتصویری جهان غرب یعنی تلویزیون (
(CNNایالات
متحده آمریکا تهیه شده است ,ما با رخ دیگر حقایق پشت پرده حوادث کشورخویش
آشنا شده وریشه ها وانگیزه های اصلی وواقعی خلقت مصنوعی ” سربازان خدا “soldiers
of the God
“,
نیات مداخله وتجاوزایالات متحده آمریکا , برنامه سازی جهادی پاکستان ,
وچگونگی دعوت نیروهای شوروی درافغانستان رامشاهده مینماییم. امید وارم
آنانیکه تاکنون تحت پرده”ضخیم” بهانۀ “ تجاوز” اتحاد شوروی ,کارنامه
های خونین وشرارت انگیزخویش راپنهان داشته و”قیام هفت ثور”ورژیم های مربوط به
آن دورانها راطوریکسان مسبب “همه بدبختیها!” درکشورقلمداد مینمودند با نگاه
نوارهای مستند،صفحۀ اصلی تاریخ خونین کشوروعوامل شکل دهنده آنرا به خوانش
گرفته وبرعملکردهای جفا کارانه خویش به قضاوت بنشینند!
دراین مبحث ونبود ظرفیت لازم درین نوشتار , با حفظ شفافیت، محتوا ومضمون
تصاویرویدوی،خواستم تا با حفظ همه امانت داری برای خواننده گان محترمی که
ازامکانات دست رسی به زبان انگلیسی محروم اند,در موارد ضروری , برگردانی
,تبصره, تفسیر وتحلیلهای مختصرارایئه نمایم . قا بل یاد آوریست که
پراگراف ها وعناوین این نبشته بر اساس جریانات حوادث درنواراین ویدیوها قالب
بندی شده است.
جنگ سرد وخلقت سربازان خدا (!)
افغانستان با داشتن موقعیت خاص جیوپولیتیک, جیواستراتیژیک وجیواکونومیک خویش
درحوزه ء منطقوی وپیوستگی ونزدیکی آن باآسیای میانه درشمال ، خلیج فارس
وایران در غرب، بحرهندوپاکستان درجنوب, پیوسته وبویژه دردهۀ طوفانی هشتاد ,
درست پس ازپیروزی قیام مسلحانۀ هفت ثور,درمرکزتوجۀ ابرقدرتهای جهانی قرارگرفت
وبرای “ماسکو” موجودیت افغانستان به حیث کشورهمسایه ودوست ,حیاتی بنظرمی رسید
.
با پیروزی قیام ثوروبرپائیی جشنواره یی مردمی درحمایت ازتحولات جدید ,آقای”
نورمحمد تره کی” با تکیه برامیدواری بسوی همکاریهای ماسکوبرای تحقق برنامه
های “سوسیا لیستی! ” خویش توانست تامساعدت های ماسکو را دراین راستا جلب
نموده وبدین وسیله صدها تن ازمشا ورین اتحاد شوروی به افغانستان
سرازیرگردیدند.همزمان با آغاز مداخلات غرب وکشورهای همسایه ایران , پاکستان
وچین , پیوست با برپای آشوبهای ضد دولتی وبا مشتعل شدن نبردهای سراسری
درکشور،افغانستان آهسته آهسته ابرپاره های جنگ های رقابتی کشورگشایان را
برفرازخویش به تماشامی نشست وایالات متحده آمریکادراین جوپرتلاطم , مصمم
گردید تا با ارزش ” بلیون ” ها دالر,سلاح ومهمات را دراین جنگ برای
پیروزی “متحدین فندمنتالیست اسلامگرای ” خویش وبرای تامین مقاصد بلند پروا
زانۀ خودهزینه نماید .چنانچه (مدیر بخش افغانستان در سازمان سیا
Frank Ander son (
بو ضاحت اذعان میداردکه: این کا ملا درست است که این جنگ بخاطرتحقق اهداف
“ما ” وخون”آنها “(مجاهدین –ب) بر نامه ریزی شده بود.
در بخشی ازنواردرخصوص انگیزۀ اعتراضات مردمی علیه رژیم جدید گفته میشود که:در
راستای راه اندازی رفورم های اقتصادی واجتماعی نظام انقلابی، درچهارچوب
اصلاحات ارضی ,دو لت , زمین های زراعتی را ازملکیت زمینداران بزرگ بیرون
کشیده وبرای دهاقینی که بالای آن عملا کارمینمود توزیع می نمود.همچنان در یک
شگرد دیگر قشراناث تشویق شدندتا با برداشت حجاب سنتی خویش درکنارمردان
درکورسهای سواد آموزی شرکت جویند.
راه اندازی این رفورم ها دردهات افغانستان بگونۀ دیگری تعبیرشده واین فرایند
بارنگ مخاطره آمیزدربرابرتضعیف نقش ملاها وسنت های مرسومی اجتماعی,تفسیر
گردید.چنانچه درین جا برحسب برداشتهای ملا ازاسلام با توجه به برنامه های
رژیم,گویا این” کمونستها !” هستند که با زدایش” فقر”وایجاد “مساوات” میان غنی
وفقیر,جامعه سنتی کشور را متحول ساخته و”قانون خداوند”!
رامتغییرمیسازند.چنانچه با برداشت ازاین رفورم ها وبرای جلوگیری از دکتورین
این برنامه,گروه های مجاهدین که ازطرف غربی ها به لقب “سربا زان خدا!
” مفتخرگردیدند، تشکیل ودربرابررژیم صف آرائی نموده وبا آتش کشیدن مکاتب
ودانشگاه ها جهادخویش راآغازنهادند .
بدون شک سطح شتاب وپریشهای سریع رفورمهای دولتی، بسترمناسب منازعات اجتماعی
را برای بهره برداری دشمنان افغانستان بیش ازپیش فراهم نموده وهمزمان با جلوه
گاه اوضاع برآشفته سیاسی درکشور , اسباب نگرانی جدی برای مقامات شوروی
نیزفراهم شد, که دراین زمینه جنرال ولادمیرکروچکوف معاون وقت” کی جی بی” می
فرماید :لئیونید بریژنیف وبیروی سیاسی خواستند تابرای فرونشاندن این بحرانها،
با سران رژیم افغانستان ملاقات نموده وبرای آنها خاطرنشان نمایند که
درحالیکه اتحاد شوروی موفق نگردید تاجامعۀ سوسیالیستی را طی مدت زمان شصت سال
اعمارنماید؛ شما چگونه میتوانید تا طی دوران “پنج” سال سوسیالیسم را
درافغانستان اعمارنماییند ؟ .
با ظهوراغتشاشهای سراسری درکشور،دربرخی ازکشورهای اسلامی ودرآنسوی سرحد
درکشورشاهی ایران که ازالقاب ژاندارم منطقه برخورداربود,دریک برنامه ریزی
منظم,موج عظیمی ازاسلام گرایان به تحریک روحانیون وملاهای ایرانی درمخالفت
باتحولات افغانستان برانگیخته شده وبا گردهم آئی های هیجان انگیز،کارپیوستن
برای “جهاد!” افغانستان را آغازنهادند واین پروسه دربرخی ازکشورهای
دیگرنیزبراه افتید.
خون افغان برای نفت آمریکا
همزمان باایجاد کوره زارهای نبرد درداخل افغانستان , بریژنسکی
مشاورقصرسفید, حضوردولت” چپ” درافغانستان را خطرجدی برای منا فع آمریکا
درمنطقه قلمداد نمود وقبلا ازینکه خلاف عرف معمول تبلیغاتی بلند گویان
دروغین” خطر”اسلام ،بگوید که “اسلام ” در خطراست , ضمن مشورت برای” کارتر”
رئیس جمهورامریکا گفت که “نفت” در خطراست. وی برای
کارتراظهارنگرانی نمود که ممکن ماسکو با استفاده ازموقعیت افغانستان بسوی
جنوب حرکت نموده ونفت خلیج راتصرف نماید.
دریک تحول دیگر,وقوع حوادث وتحولات سیاسی درایران وسقوط شاه ایران به مثابۀ
همپیمان استراتیژیک آمریکا درمنطقه, عزم ایالات متحده آمریکا را بیش ازبیش
برای مداخله درامورافغانستان وُپرساختن خلائ رژیم شاهی ایران، استوارترساخت
چنانچه برحسب محتوای این نوارمستند ,ایالات متحده آمریکا ماه ها قبل
ازاعزام نیروهای شوروی درافغانستان , مداخلات خویش را از طریق پاکستان ,
درافغانستان آغازنهاده ودرماه جولای سال 1979یعنی”شش ماه” قبل ازاعزام
ارتش شوروی درافغانستان ,کمک های مخفی خویش را برای جنگجویان افغانی از طریق
پاکستان آغازنهاده ودسته های مجاهدین ( سر بازان خدا! ) تحت نظردولت وسا زمان
جهنمی (آی اس آی ) پاکستان درکمپ های مربوط , با مساعی زمینداران بزرگ
وملاهای ساخت پاکستان ,تشکیل و دسته بندی گردیدند تا بخاطرنفت ایالات متحده
آمریکا خونهای خویش راهدیه فرمایند.
سرآغازدعوت ارتش شوروی درافغانستان
همزمان با تشدیدبحران عظیم سیاسی- نظامی وتزئید فعالیت های تهاجمی ،مجاهدین
که با دریافت کمک های تسلیحاتی ایالات متحده آمریکا میدانهای نبرد را بیش
ازپیش مشتعل نموده بود , دولت, با سیل خروشان فرارافسران وسربازان
ازقطعات نظامی و میدانهای نبرد مواجه گردید .این جریان مهارناپذیر, دولت
را وا داشت تا ازاتحاد شوروی کمک نظامی دریافت نماید . رشد روزافزون سطح عمیق
بحران افغانستان رهبراتحاد شوروی راملزم میساخت تا پیرامون اوضاع پیشامده به
بحث بپردازد. همپا با سقوط شهرهرات وقتل عام مشا ورین شوروی وفامیل های
مربوط شان , طرح دعوت نیروهای شوروی درکشور درارکان عا لی دولت افغانستان
درعهد شاد روان نورمحمد تره کی شکل گرفت ودرین راستا بطورمشخص ازمقامات
ماسکو تقاضا بعمل آمد تابا ایجاد”قرارگاه” های نظامی, به افغانستان نیروی
نظامی بفرستند. اما بنا برقول” وسیلی سفرونچوک “مقام بلندپایه
وزارت خارجه اتحادشوروی , درکرملین ,رهبراتحاد شوروی پیوسته بحران
افغانستان را در بیروی سیاسی مورد بررسی قرارمیداد , جا نب افغانی که
دیگرقادر نبود تا خود، با این بحران مقابله نماید بارها وبطورپیهم تقاضای
مداخله نظامی اتحاد شوروی را پیش می کشیدند وما کرا رأ با آن مخالفت
میورزیدیم ؛
نقش امین وحوادث خونین
(ویدیوکلیپ -2*)
شادروان نورمحمدتره کی, ظاهرأ برای حفیظ الله امین ارادت واخلاص عمیقی را به
نمایش می گذاشت ,امین فرد پراقتدار ونیرومند رژیم بود وتلاش داشت تا به رفورم
های جدال برانگیزخویش ادامه دهد.وی کمپاین عظیم ترور وکشتار را براه انداخته
بود ومخالفین سیاسی خویش را دستگیرنموده وبه قتل می رسانید, وبنا
برگفته”
Wasily“
Safronchuk“ما
موراسبق بلند پایه وزارت خارجه اتحاد شوروی ,”امین “, در برابرمشاورت ها
ونگرانیهای سران کرملین مبنی براهترازازتداوم پالیسیهای خونین اش
اظهارمینمودکه : آیا استالین, سوسیالیسم را با دستکش های سفید بنا نهاد
؟
به منظورقطع صلاحیت ها ودسترسی های بیش ازحدامین درهرم
ساختارقدرت,لاجرم آقای نورمحمدتره کی عازم ماسکو گردیدتا با رهبران کرملین
وشخص لیئونید بریژنیف چگونگی برکناری امین را مورد بحث قراردهد.آقای تره کی
انتظارداشت تا باقطع کمپاین تروریستی که ازجانب امین براه افتیده بود , خواهد
توانست تاهمکاری ماسکو را در راستای مهارساختن بحران افغانستان جلب نماید.
اما این پلان بوسیلۀمارهای میان آستین افشا ساخته شد وبا مجرد رسیدن
آقای تره کی درکابل , وی ازسوی حفیظ الله امین دستگیر وبه شکل مظلومانه
وفجیعانه اعدام گردید.
حفیظ الله امین با توجه به تبعات اعمال خویش درقبال قتل شادروان نورمحمد تره
کی متصوربود که با واکنش کرملین مواجه خواهد شد، وبنا برآن در یک ژست دوگانه،
پروسۀ نزدیکی خویش با غرب را اغازنهاد. دستگاه “کی جی بی ” تصورنمود که ممکن
است حفیظ الله امین جاسوس ” سیا “باشد. بر قول جنرال “ورینیکوف” قو ماندان
نیروهای شوروی در افغانستان ، وابستگی “امین” با” سیا ” به
نگرانی عمیقی برای شخص اندروپوف رئیس ” کی جی بی “مبدل شده بود. اندروپوف
معتقد بود که هرگاه ما ,وجایب خویش را درقبال درخواست حفیظ الله امین جهت(
اعزام نیروهای شوروی به افغانستان) انجام ندهیم , امین مدعی خواهد شد که گو
یا اتحادشوروی ازانجام تقا ضای وی اجتناب نموده وبدینوسیله این پندارباعث
خواهد شد تا حفیظ الله امین بسوی آمریکا روآورده ودرنتیجه آمریکا نیروهای
خویش را به افغانستان داخل خواهدکرد .
با درنظرداشت عوامل وانگیزه های متذکره , وباتوجه به پسمنظرتحولات
کشورهای”هنگری” و”چک وسلواکیا” که با مداخله اتحادشوروی , تعویض رژیم ها
درآنجا بطرزآرامی شکل گرفت بنا برآن برحکم تجارب پیشین, رهبران اتحادشوروی
برای اعزام نیرودرافغانستان وبرکناری حفیظالله امین مصمم شدند.
در یک رویکرد دیگر,دراوج مسابقات تسلیحاتی دراروپا ,در واکنش به, جا بحایی
های راکت های قاره پیمای شوروی , نا تو، به تاریخ دوازدهم دسامبر” 1979″
اعلام نمود که به استقرارصدها فروند راکت های کروزدراروپای غربی مبادرت خواهد
ورزید.درچنین اقلیم پرتشنج جهانی ,وبا دید گاه مخاطره آمیزچشم اندازبین
المللی دخالت در خصوص سرنوشت افغانستان, شام آنروز , جلسه عاجل بیروی سیاسی
دایر واوضاع پیش آمده واعزام نیروهای شوروی را مورد بحث قرارداده ودرآنجا
موضوع تامین امنیت سرحدات جنوبی اتحاد شوروی وترس ازظهورعناصر”فندمنتالیست”
در مرزهای جنوبی و سرازیرشدن فند منتا لیست های ایران ودیگرکشورها درداخل
افغانستان مورد نگرانی جدی واقع گردید.همچنان برقول “کارین بروتنتندس “معاون
شعبه روا بط بین المللی حزب کمونست اتحادشوروی، درآنجا گفته شد که: مداخله
اتحاد شوروی با توجه به سرگذشت تاریخی , وضعیت جغرا فیوی وطبع آزاد منشانه
مردمان افغانستان , برای نظامیان اتحاد شوروی دشوارخواهد بود. بنا برقول
” کرو چکوف” معاون سابق ” کی جی بی ” سرانجام این نظریه انکشاف کرد که
:
درصورت که ما درافغانستان نرویم کدام کشوردیگری به آنجا خواهد رفت واین وضع
امنیت جنوبی سرحدات کشورشوراها وکُل منطقه را برهم خواهد زد.
اهداف واقعی پیرامون اعزام نیرودرافغانستان که درگفتمان ومصاحبه های اراکین
بلند پا یه ومعتبروقت دولت وحزب کمونست اتحاد شوروی دراین ویدیوها متبارزاست,
نه رسیدن به ” آب های گرم ” ونه تصرف حوزه “نفت خلیج” برای
ارتش شوروی متبارزاست ,بل کلُ نگرانی آنها درآنزمان, برهم خوردن امنیت مرزهای
جنوبی ونفوذ وخطرفندمنتالیست ها واحتمالآ کشانیدن پای آمریکایی ها دروضع
پرتشنج جنگ سرد درافغانستان رابیان میدارد.
هکذا به تاریخ 25 دسمبر1979 بیروی سیاسی کمیتۀ مرکزی درمورد اعزام نیروهای
شوروی درافغانستان تصمیم قاطع اتخاذ نموده وده ها هزارنیروی نظامی با تانک
وقطارموتورریزه زرهی حرکت خود را بسوی مرزافغانستان آغازکردند.
ماسکوامید وار بود تا این ماموریت را طی هفته ها اکمال نماید.قابل یاددهانیست
که بخشی قا بل ملاحظه این نیروها ازطریق هوا به افغانستان وبویژه میدان های
هوای بین المللی کابل”خواجه رواش “وبگرام مستقرگردیده وبا توجه به تاریخچۀ
حفیظ الله امین , کماندوهای مخصوص “کی جی بی” که بدستورحفیظ الله امین ماحول
قصر”تاجبیک ” جابجا شده بودند وحفیظ الله امین را درحالیکه تلاش مینمود تاخود
رامخفی نماید ازپا درآوردند.
تصویریکه درخصوص دعوت ارتش شوروی وشیوه عملکرد برق آسای کماندوهای روسی برای
امحای حفیظ الله امین وسقوط نظام وی، پدیدارمیگردد, باید خاطر نشان ساخت که
دراین مورد تاکنون تفسیرهای معتبری از جمله آمادگی کامل دولت برای مشایعت این
ارتش وابلاغیۀ هوشیارباش دولت درحین تردد قطعات, برای ملزم ساختن شهریان کابل
جهت کشا نیدن پرده های سیاه برروی پنجره های منازل شان ، بیان شده است که
تذکارآن دراین نوشتارگنجایش نداشته وتصاویرمستند،همه رویدادها را بدرستی بیان
میدارد.
ظهورآمریکا درکسوت جهاد
سران کاخ سفید که درآرزوی چنین روزی لحظه شماری مینمودند , روئیاهای شان جهت
به تله کشیدن رقیب سیاسی شان به واقعیت مبدل شده وجریان” دعوت ” نیروهای
شوروی را به یکی ازداغ ترین مسایل جدال برانگیزبین المللی مبدل نموده ودریک
واکنش فوری, بازیهای “المپیک” ماسکو را تحریم وبرحجم ارسال جنگ افزارهای
نظامی برای پیکارجو یان مسلح در داخل پاکستان وافغانستان که پروسۀ ارسال آن
بطورمخفیانه قبل ازاعزام نیروهای شوروی درماه جولای همان سال آغازشده بود ,
بیش ازپیش مبادرت ورزیدند .
موازی باانکشافات اخیرپیرامون حوادث افغانستان ,ایالات متحده آمریکا ،بر نامه
های استرا تیژیک خویش را درلایی بیرق اسلام پیچانیده وشانه به شانه باهوا
داران اسلام گرای خویش کاروان جهاد رابه چرخش آورد.معهذا” بریژنسکی”
مشاورامنیت کاخ سفیدعازم پاکستان شده ودرکنارنظامیان خون آشام پاکستان
,بافراخواندن مخالفین دولت افغانستان (سر با زان خدا!) در یک گردهمآئی ویژه
دریک نطق تحریک آمیزمذهبی گونه , نزدیک مرزافغانستان واقع کوتل” خیبر”
مخالفین دولت افغانستان را درراه تداوم “جهاد!” که درحقیقت انگیزه های واقعی
آن ازتسلط بر” نفت “خلیج ریشه گرفته بودتشویق وترغیب نموده
ودرهمانجاطو ریکه درتصویرفوق دیده میشود،افغانستان رابه معیت افسر(آی اس آی
)به گلوله بست.
بریژنسکی ضمن تعهدات همکاری های نظامی وتسلیحاتی آمریکا برای مجاهدین، اعتراف
نمود که ایالات متحده آمریکا , سلاح ها ومهمات ساخت شوروی را ازکشورهای چین ,
مصر, چک وسلواکیا , تهیه وآنرادرخدمت مجاهدین قرارمیداد.
جهاد وکوکب بخت پاکستان
بهانۀ جهاد درافغانستان وتاسیس” بانک خون “افغان
درپاکستان,وایجاد پایگاه های تروریستی وتجاوزکارانه که برشانه های مردم
افغانستان وآرزوی به آتش کشیدن وبلاخره استعمارسرزمین افغان بنایافته بود ,
این فرصت را برای پاکستان ایجاد نمود تا باایجاد چشمه زارهای بزرگ مالی که
ازمنابع باد آوردهء غرب وجهان عرب بنام جهاد افغانستان تدارک تهیه وتمویل
میگردید ,پاکستان را به کشورنیرومند وشگوفامبدل نماید .
در تداوم برنامه ریزی خرابکارانه علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان, بریژنسکی
مشاورامنیت قصرسفید با جنرال ضیا حاکم خونخورونظامی پاکستان این مرکزشرارت
وکانون شیطنت ملاقات نمود . پاکستان که پیوسته منافع” کلیدی” خویش را
درافغانستان جستجومینمود آغوش خویش را دربرابرخواست های روزافزون ایالات
متحده آمریکا، برای ایجاد پروژه های خونین بیش ازپیش بازنمود وکنگرهء
ایالات متحده آمریکاکه تا آن زمان کمک های نظامی خویش را بخاطرتاریخچۀ بد
پاکستان , جهت تلاشهای آنکشوربرای ساختن بمب اتم , نقض حقوق بشر ,وجریان
قاچاق مواد مخدرقطع نموده بود بخاطر مساعی مشترک پاکستان در راه تحقق اهداف
استراتیژیک امریکا درافغانستان , آنرا دوباره اغاز وبرای چرخانیدن ماشین جنگی
پاکستان به دوران انداخت.
نبرد ارتش”َ سُرخ”شوروی با ارتش” سبز”آمریکا
– (ویدیوکلیپ -3*)
قبل ازپیوستن سربازان شوروی درنبردگاههای کشور, برای آنها گفته شده بود که
ایشان درافغانستان، در برابرآمریکایی ها این پیکار راانجام میدهند .باآنکه
درآغازعدم حضورآمریکایی ها درصحنۀ جنگ برای سربازان شوروی سوال برانگیزبود
اما بعدأ جریانات حقیقی پشت پرده واضح ساخت که آمریکا با تجهیزوتمویل ما دی
ومعنوی برای منافع راهبردی خود توانست تابا تشکیل گروه های تروریستی و بسیج
هزاران تروریست ازسراسرجهان،وداخل کشور،لشکررزمی “سبز ” رابا ترکیب اعجاب
انگیزدرافغانستان ایجاد نماید .
پیوست با اشتعال شدید جنگ سرد ,آمریکایها که پالیسی خارجی جیمی کارتررئیس
جمهورآمریکا را ضعیف ارزیا بی مینمودند, درانتخابات سال 1980، رو نالد ریگن
را به حیث ریس جمهورآمریکا برگزیدند.ریگن درمراسم “سو گند” متعهد شد که”
استوره”های نظامی آمریکا را احیا خواهدکرد. وی احیای این استوره رابا
ریزش خون افغانها درصحراهای افغانستان ومشارکت ده هاهزا
رگانگستردیوانه،تروریست و”او باش ” عرب ،پاکستانی ،ایرانی… وتشدید جریان
جنگ سرد ورویاروی با رقیب پیشین اش اتحادشوروی درجبهات نبرد افغانستان میدید,
ازینروبلاوقفه ودرشروع ماموریت خویش به حجم کمک های نظامی برای” مجاهدین!
“افغانستان افزوده وانبارسلاح های پیشرفته بشمول راکت های “استنگر”ومهمات
جنگی را ازطریق پاکستان برای مجاهدین سرازیرنمود.
مجاهدین دسته های متعدد جنگی را که درخط قومی وقبیلوی منقسم شده بود ایجاد
وهرازگاهی ضمن نبرد با سربا زان شوروی,به نبردهای خونین میان تنظیمی
نیزپرداخته ونقش خویش را درترکیب احصائیۀ اغراق آمیزو توهم انگیز”دومیلیون
شهید” افغانستان برجسته ساختند.
درجریان نبرد،مجاهدین، با تصرف وسایط نظامی مبنی برخصوصیات ویژهء خویش با
روحیه چپاولگرانه آنرا ازکارانداخته واسباب وپرزه های آنراچپاول مینودند.
در بهبوهۀ اوضاع پرتشنج افغانستان وسرا زیرشدن سیل یی ازکمک های غرب ودول
مرتجع عرب ازطریق پاکستان برای مجاهدین , دولت پاکستان ابتکارتوزیع این جنگ
افزارهار را برای مجاهدین دردست گرفت وتلاش نمود تا به آرزوی تأسیس رژیم
“بنیا دگرا”درافغانستان عناصر”اکسترمیست” وعمال خود چون گلبدین حکمتیاررا
برای دسترسی کامل به سرنوشت کشور، به دایره اقتداربکشاند، بنا برآن، قسمت
اعظم این کمک های باد آورده رادرختیارحکمتیارقرارمیداد. چنانچه”
Elikkarkowski“مدیردپارتمنت
دفاعی قصرسفید درین خصوص میگوید :پاکستان به گروپهای درداخل افغانستان
نیازداشت تا بتواند درآن اعمال نفوذ نماید،بدینوسیله قسمت اعظم کمکهای
پاکستان برای گلبدین اختصاص یافت تابرای گروپهای دیگر؛
میتوان اظهارداشت که پیوند وهمبستگی احزاب ودولت های جمهوری دموکراتیک
افغانستان واتحادشوروی براساس مناسبات ایدئولوژیک درچهار چوب
اینترناسیونالیزم استواربود،اما شگفت انگیزاست تا بدانیم که کدام رشته ها
ارتباط “آهنین “را،میان اردوگاه جهاد ودولت آمریکا پیوند داده بود؟
درروند تحولات سیاسی درکشورودرپایان فصل جنگ سرد،ارتش”سبز”نیزمتحول گردید وبه
دو شاخۀ نسبتا متجانس منقسیم گردیدند،البته یکی آن بنام ارتش ” سیاه”با ترکیب
حزب اسلامی وگروه طالبان که به ابتکارآمریکا ایجاد شد واکنون هردوبه ارتش
“ملیشه” پاکستان مبدل شده وظاهرأ با ارتش”سیا”درگیراست ،ودیگری بنام ارتش”
رنگه”تحت شعاع سیاست امریکا ودرحمایت ازآن ، درتشکیل حاکمیت کرزی وبیرون ازآن
فعالیت مینمایند.البته به نظراین قلم اکنون جئزرگه های هیولای تروریستی با
زماندگان عرب، چیزی بنام “ارتش سبز” با تفکرات پیشین دیگردرافغانستان وجود
نداردوهمگان با “تجاوز”امریکا درافغانستان به نوعی با بستن فصل (جهاد!)
درافغانستان درچهارچوب سیاستهای بزرگ,قالب بندی گردیده اند.
ددلچسپ است که دیروزآنانیکه درسنگرهای نبرد برای ویرانی وبربادی افغانستان
،درمقابل اردوی جمهوری دموکراتیک افغانستان وارتش سرخ می رزمیدند ، لقب “سربا
زان خدا” را ازآن خود نموده بودند وامروزهمۀ آنها در نبردعلیه ارتش غرب
وآمریکا ازالقاب “تروریست” بر خوردارمیباشند.
فقید ببرک کارمل وتحولات”ششم جدی”
مرحوم ببرک کارمل که دراینجا(در ویدیوی شماره2 ) ازوی به حیث “رهبرمدبر
” واداره گرخوب نام گرفته میشود، دراوایل پیروزی قیام ثورومخالفت شدید با
اقدامات شتابنده رژیم وقت وبا بروزاختلافات درکادررهبری حزب، ازافغانستان
تبعید ساخته شد. وی درآستانۀ اعزام نیروهای شوروی درافغانستان , دوران تبعید
را درکشورچک وسلواکیا سپری مینمود , پس ازسقوط وقتل حفیظ الله امین همراه با
برخی رهبران حزب از جمله شهید داکترنجیب الله وبخش رهبری هوا داران مرحوم
نورمحمد تره کی ازجمله آقایون اسدالله سروری،سید محمد گلابزوی،محمد اسلم
وطنجار،وشیرجان مزدوریار، به کشوربرگشت وبطورناخواسته خود رادربرابریک عمل
انجام شده یافت .با توجه به وضع نهایت بحرانزای آنوقت و با تو جه به تجارب و
پیشینه های کا ری ومبارزات مردمی وسطح تا ثیرگذاری دربحران زدای کشور, وی با
درنظرداشت اهمیت عنصرزمان درمیان شعله های آتش وبرای مهارساختن آن, دراوج
تجاوزات ومداخلات مستمرغرب وپاکستان درکشور، جهت ادای رسالت دربرابرمردم
,درفقدان هرگونه الترنتیف دیگر،مسئولیت رهبری حزب ودولت رابدوش گرفت.
ماموریت جدید فقید کارمل درحقیقت انسداد یک جو یبارخون بود که ازسوی امین
براه افتیده بود
, وی با ایجاد پالیسی های
مسالمت آمیزملی
ومردمی نظام , سعی نمودتا روح انساندوستانۀ رژیم را به نمایش گذاشته وزخم های
هموطنان ستمدیده مان را مرهم گذارد.در نخستین اقدام وی،هزاران زندانی به شمول
رهبران مجاهدین که برای مرگ خویش لحظه شماری مینمودند از زندانها رها
گردیدند.
در تاریخ معاصرافغانستان درعصرفقید ببرک کارمل بود که درسیمای رژیم ,چهره
واقعی “ملت ” تبارزیافت .بساط وساختارقدرت وی یک کانون کامل وعادلانهء
مشارکتی برای تمامی اقوام ملیت ها قبایل ومذاهب افغانستان بود
.اتحاد وهمبستگی ملی درارکان جامعه ودولت از حد اعلای درخشش ملی واجتماعی
رخشندگی خاص داشت وشمۀ ازتبعیض وتمایزملی ومذهبی بصورت کُل در آن رژیم وجود
نداشت.او با بسترسازی تربیت هزاران کادرتحصیل یافته وتخصصی درشوروی سابق
وکشورهای اروپای شرقی , به معنای واقعی, نظام شایسته سالار رادرافغانستان
بنانهاد .در نظام وی که متکی برنظم وقانون بود, در همه قدمه های آن حس احساس
مسئولیت در برابرانسان وطن , تقوا وپرهیزگاری موج می زد. وی باهوشیاری سیاسی
خود با توجه به موقعیت شکننده بین المللی افغانستان، از کمک های اتحادشوروی
استفاده اعظمی نموده وازآن در زیرساخت های اقتصادی –اجتماعی وبنیاد یک ارتش
مجهزمنطقوی،منظم مجرب وکارآزموده که جوهررزمی ووطنپرستی خود را درجریان “گو
شمالی “تجاوزپاکستان درجنگ حماسه ساز”جلال اباد” به نمایش کشید به آزمون
گذاشت .
وی وحدت ازهم گسیختۀ حزب را با تمام شکیبای احیا، وحزب رزمنده پرتحرک , منظبط
وخدمتگذار رادرجامعه تقدیم نمود .دربُعد حیات مادی ، جزء میراث پربهای معنوی,
اززنده یادببرک کارمل به حیث رییس جمهورکشور , هیچ چیزی بنام جیفه مادی
دردنیای ما باقی گذاشته نشده واین خود دال برعالیترین نگرش مردم دوستی
ووطنپرستی رهبرفقیرمشرب وفقید حزب دموکراتیک خلق افغانستان است.زنده یاد
ببرک کارمل با حفظ تعهدات ملی، ازامضای هرگونه معاملات وقرارداد های
اسارتبارضدملی درعهد حاکمیت خویش اجتناب نموده وکلید حفظ تمامیت ارضی
،استقلال وحاکمیت ملی را با کُل امانت داری برای جانشین خویش شهید داکترنجیب
الله ،واگذارگردید. فقید ببرک کارمل که در واپسین لحظات حاکمیت اش، ازجانب
مشاورین شوروی بنام ” انتی سویتست “یعنی ضِد شوروی یاد میشد،به حیث
آگاهترین رهبرواصلی ترین ستون مقاومت در برابردسایس غرب وپاکستان وبه حیث
مانع عمده در برابرمقاصد تجاوزکارانه وغا رتگرانۀ آنان دریک توطئه سازمان
یافته درچهارچوب یک ائتلاف سِری که بنام ” ائتلاف دو ستانه”(
Friendly coalition
) به مشارکت قصرسفید , اسلام آباد وماسکوعصرگرباچف , ایجاد شده بود,سبکدوش
ساخته شد(ویدیوکلیپ شماره4*).
گفتنیست که لاجرم همین” ائتلاف” شیطانی سرنگونی حاکمیت شهید داکترنجیب الله
وشها دت مظلومانۀ او رانیزمدیریت نمود که باتفصیل درنبشتۀ قبلی ام ،تحت عنوان
( رازهای ناگفتۀ توطئۀ سقوط نظام دموکراتیک ودرسهای زهرآلود تاریخ
درافغانستان)(*4) به تفصیل وبطورمستندبرحکم تصویربیان شده است . فقید ببرک کارمل درآستانۀ برکناری اش از مسند قدرت، چنان آماج خشم وکینۀاین
ائتلاف قرارگرفت که هرگاه مقاومت جسورانه ودلاورانۀ شهریان شجاع
شهرکابل،رزمندگان حزب وتظاهرات نیرومند واعتراضات شدیدسازمانها، مؤسسات اداری
،کارگری ،تعلیمی وتحصیلی ده روزۀ شهریان کابل راه اندازی نمی گردید ممکن
سرنوشت مرگباری رادرپی میداشت؛
طرح خروج ارتش سُرخ ازافغانستان
محتویات نوارهای مستند برحقایق جریان طرح خروج ارتش شوروی ازافغانستان روشنی
عمیقی بخشیده وبرخلاف هذیان گوی های یا وه سرایان متعصب ونابینایان مسخ شده
سیاسی, بیان میدارد که :برای بارنخست طرح خروج نیروهای شوروی ازافغانستان
در زمان حاکمیت فقید ببرک کارمل آغازشد .مرحوم کارمل درست پس
ازاحرازمسئولیت حزبی ودولتی سعی نمود تا درچهارچوب یک میکانیزم بااعتبار
وتضمین معتبربین المللی برای عدم مداخله درامورافغانستان ،طرح مرحله یی خروج
سربا زان ارتش سرخ ازافغانستان را به کرسی نشاند.چنانچه بطورمستند دراین
ویدیومی بینیم که بنا برابتکارجانب دولت افغانستان واتحادشوروی تحت سرپرستی
ملل متحد , مذاکرات سیاسی حول خروج نیروهای ارتش شوروی ازافغانستان آغازشد,
وجانب جمهوری دموکراتیک افغانستان به تاریخ 4 می “1980”ایعنی حدودچهارماه بعد
ازورود ارتش شوروی درکشور،اعلامیۀ رسمی راکه حاوی قطع مداخلات از خارج وخروج
نیروهای شوروی ازافغانستان بود به نشررسانید .هکذا”کورت والدهایم” سرمنشی
سازمان ملل متحد , جناب خاویرپریزدوکویارمعاون سرمنشی ملل متحد رامامورساخت
تاگفتمان مربوط را باجوانب زیربط آغازنماید ،وی دوباردرآغاز “1981”ودرماه
اگست همان سال درکابل , اسلام آباد وتهران سفرنمود وحین سفرخویش درکابل، تلاش
نمود تاضمن ملاقات با فقید ببرک کارمل , به آرزوی قطع مداخلات خارجی, برگشت
ارتش شوروی ازافغانستان را که به ابتکارجانب افغانستان راه اندازی شده
بود،موردبحث قراردهد.
در راستای تحرکات ،جانب دولت افغانستان برای حصول توافق بین المللی برای عدم
مداخله وبرگشت ارتش سرخ به کشورشان , بعد ازدرگذشت لئیونید بریژنیف رهبراتحاد
شوروری درنوامبر 1982, اندروپوف رهبرجدید حزب کمونست اتحاد شوروی درحاشیۀ
مراسم تودیعی رهبرپیشین حزب ,پیرامون ابتکارجانب افغانستان , با وزیرخارجۀ
پاکستان ملاقات نموده وآمادگی ماسکو را برای پذیرش طرح ملل متحد و خروج سر
بازان شوروی از افغانستان مطرح نمود.اما سوگوارانه جانب آمریکا وپاکستان
مبنی برمقاصد استراتیژیک وانتقام جویانه خویش با این طرح گویا به حیث یک ”
نمایش سیاسی ” نگاه کرده وبه آن مخالفت نمود.چنانچه”
Cogan
Charles“مدیرسابق
و بلندپایه” سیا “میگوید: ما هرگز “آمادگی شوروی” را در این خصوص مورد
برسی قرارندادیم وبه آن اعتماد ننمودیم , در مقا بل ما ،جانب پاکستان را تحت
فشار قرارداده تاپیوسته برفشارهای خویش برجانب افغانستان ادامه دهد.
آری! این فشارها ادامه یافت لاجرم نیروهای اتحادشوروی تحت توافق نامۀیکجا نبه
معامله گرانه ,تسلیم طالبانه وخاینانۀ گرباچف درعهدحاکمیت شهید داکترنجیب
الله بدون هیچ پیش شرط تضمین کننده بین المللی، افغانستان راترک نمود,متعاقبأ
مجموعه کمک های نظامی واقتصادی اتحادشوروی حتی صدورگندم ونفت در برابرپرداخت
دالر به جانب افغانستان قطع گردید وکمک های سیل آسا ومداخلات گسترده غرب ,
دول مرتجع عرب ودولت خونتای پاکستان وایران برای اپوزیسیون دولت افغانستان
ادامه یافت , که البته دراین مورد در نوشتارقبلی ام تحت عنوان( رازهای نا
گفتۀ توطئه سقوط نظام دموکراتیک ودرس های زهرآلود تاریخ )(4 *)بطورمفصل
ومستند تشریهات لازم ارائیه شده است؛
استنتاج دریک نگاه
با مداخلات تجاوزکارانه ومساعدتهای مالی وتسلیحاتی بیش از”یک صد“کشورجهان
علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان ودرفرجام سقوط آن ، تابش امیدهای
ترقیخواهانه وعدالت جویانه درکشورغروب نمود .مداخلات غرب ؛پاکستان ,ایران
وارتجاع عرب ،کماکان ادامه یافت تا اینکه افغانستان را به تلی ازخاک مبدل
ساخته وآنرا به بسترمطمئن اهداف شوم خویش ولانۀ مطمئن تروریسم و”پایتخت
“تولید وقاچاق مواد مخدردرجهان مبدل نموده ونظام ارتجاعی طرازقرون وسطائی
وامارت طالبانی ونظام ” فساد سالار ” را باقبای فریبندۀ دموکراتیک
درافغانستان تحمیل نموده ,ودر فقدان اراده توانای ملی،امروزطرح تاسیس پایگاه
های طولانی مدت آمریکا برای اهداف راهبردی وماموریت منطقوی آن دردستور
روزقرارداده شده است.
کلی ترین نتایجی که ازاین سناریوی آمیخته با اشک وخون , ترسیم میگردد , در یک
کلام مختصرعبارت است ازتباهی مردم ,ویرانی کشورو گشا یش سیاه ترین صفحه تاریخ
بعد از سقوط نظام دموکراتیک درکشور,ظهورتروریسم , بنیادگرائی ومواد
مخدردرافغانستان , اعطلاء وشگوفای پاکستان وتبدیل آن به کشوراتومی درمنطقه،
تحقق برنامه های استراتیژیک آمریکا وکشانیدن پای” پنجاه کشور” خارجی درکشور
,وتصویرآیندهء نهایت دردناک وفا جعه باردرکشاکش رقابت های قدرتهای منطقوی
وجهانی وتاسیس یک رشته قصرهای طلایی وذخایرثروتهای عظیم بوسیله رهبران
ارشدوتا جران بلند پایه جهاد در افغا نستان؛
ذکراین نکته نیزدرخوراهمیت است که نظام دموکراتیک درافغانستان بویژه در دوران
“دفاع مستقلانه” درمیدان رزم و پیکار،قدرت و پایداری خود راآشکارا به نمایش
گذاشت ، اما باتکرارچرخ تاریخ درکشور , این نظام درمیدان سیاست وبازیهای
دراماتیک وشیطنت آمیزابرقدرتهای جهان ونیروهای طاغوتی منطقوی وعمال داخلی
آنها فروپاشید .همانقدرکه مجاهدین، غربی ها رامدیون احسان خویش درنبرد” جنگ
سرد”و”فا تح!” دیوار”برلین “میپندارند، با ید بیاد داشته باشند که برعکس
غربیها، تسلط مجاهدین بردایره قدرت درکشوررا،مدیون تجاوزات سخاوتمندانه خود
تلقی نموده وآشکا را بیان میدارند که: “خون”از افغان ها ،اهداف از ما!
اما نگرش واقعی دال براین حقیقت است که نه اتحاد شوروی وجمهوری دموکراتیک
افغانستان بازنده این نبرد بود، ونه غرب ،پاکستان وهواداران شان مجاهدین،
پیروزمندآن ،بل هنرگشایش این راز، در خیانت گرباچف رهبرپیشین اتحادشوروی
وتغیرسیاست تسلیم طلبانۀ او به نفع غرب وشرکاء نهفته است . بنا برقول”
جانتان استیل” نویسنده مشهور بریتا نیا که درروزنامه گا ردین ،تحت عنوان (ده
استوره در باره افغانستان )، در سال 1988میلادی ارقام یافته است ، ادعای
مجاهدین برای شکست شوروی درافغانستان وحتی گزافه گویی های فروپاشی آن نطام
،”پُف “بزرگی را بیان مینماید.
سوگوارانه که درمیدان بازی کشور،ویا دراین “مسلخگاه” دردورفینال مسابقات ”
افغان کُشی”کسانیکه با کاربرد ضربات اخیرپنالتی” کپ قهرمانی” را از آن خود
ساخت غرب وپاکستان وبا زنده اصلی آن ملت افغان بود.
اخیرأ دریک انکشاف غیرمترقبۀ دیگردرحالیکه این نوشتارراتحت نگارش داشتم
“جوبایدن” معاون
رئیس جمهورآمریکا، پس از نبرد ده ساله با طالبان، اظهارداشت که طالبان ” دشمن
” آمریکا نمی باشند.یعنی که طی این نبردی که تاکنون ده هاهزارقربانی وویرانی
را بجا گذا شته است ایالات متحده آمریکا با ” دوستان ” خویش سرگرم بازی بوده
اند!
برای اثبات ادعای معاون رئیس جمهور،اینک لازم میدانم تا فوتوی یادگاری
سربازان آمریکایی با طا لبان راکه تاکنون درهیچ یکی ازرسانه های جهان
بنشرنرسیده است واز ولایت ارزگان افغانستان بدست آمده است ،آنرا بنشررسانیده
وقضاوت خوانندگان گرامی را درخصوص این “جنگهای زرگری” وبازی به سرنوشت ملت
بلاکشیدۀ افغان جلب نمایم:
درتداوم این سناریوی دردناک وفلج کننده اکنون ملت افغانستان به مثابۀ” نا
خون افگار” در میان” گُرگان شکاری” به گروگان کشانیده شده وبطورمصنوعی چنان
فضای اجباری ایجاد شده است تابا شداین ملت رنجدیده تحت سایه های”تیوری ترس”
به هرگونه مقدرات فاجعه بارگردن نهند؛ اما یک سوال اساسی که تا کنون بی پاسخ
گذاشته شده است عبارت ازاین است که همین (مجاهدین!) ،با نیایش
دربرابرپروردگارعالم ،برای امحای نظام هم اندیشان وهمسنگران پیشین شان
(طالبان کرام) خواهان تجاوزآمریکا ،درافغانستان بودند,وباتهاجم
آمریکادرکشور،درسنگرهای داغ ،با ارتش آمریکا دمسازگردیده و نمازهای شکرانه
بجاآوردند،درحالیکه خروج ارتش آمریکا رادرین روزهاازافغانستان،” ما تم
ملی”تلقی نموده ، چراتاکنون دود، تنفراعزام نیروهای دعوت شدهء کشورهمسایه،
اتحادشوروی را که آنهم عملا برای ماموریت مبارزه با دهشت افگنی وتروریسم
درکشوردعوت گردیدندوبدون عقد هرگونه موافقتنامۀ استراتیژیک، کشوررا ترک
نمودند ،ازدماغ بیرون میکشند؟
دردا!
فیلمهای مستند:Documentary
Films-لطفأ
با لای لینکها کلیک نماییند
http://www.youtube.com/watch?v=w8Vmx9Pg5Js
1*
http://www.youtube.com/watch?v=zoXo9eVO1x0
2*
http://www.youtube.com/watch?v=ISyeBbV3tPg&feature=related
3*