کتاب «افغانستان قربانی رقابتهای اقتصادی ابر قدرتهای جهان» در برگیرندۀ مجموعهای نوشتههای برگزیدۀ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با هم اند که در (170) صفحه ترتیب و تنظیم شده و حاوی هفت بخش است.
بخش نخست این کتاب نوشتاری تحت عنوان «افغانستان در حوزۀ جیواکونومیک جهان و منطقه» است. در این بخش توضیح گردیده است که: افغانستان امروز با تاریخ کهن، نيروی کار فراوان، استعدادهای طبيعی، زمينهای وسيع زراعتی، آبهای شرین، منابع زیرزمينی، و موقعيت جغرافيایی و ترانزیتی ویژۀ خود در حوزۀ ژیوپولیتیک و ژیوایکانومیک جهانی و منطقهای جایگاهی خوبی را احراز نموده و مورد توجۀ جهان قرار گرفته است.
ولی با دریغ که جامعۀ افغانستان در بحران عمیق سیاسی، اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی گیرمانده است. از یک سو به دلیل کمبود سرمایه، تکنولوژی، دانش فنی و مسلکی، نبود مدیریت سالم، و مهمتر از همه نبود یک دولت مستقل، و کارفهم، و متعهد به منافع ملی افغانستان (دولت مدرن) که مشروعیت خود را از آرای مردم گرفته باشد و از سوی دیگر به خاطر دخالتها و تجاوزهای خارجی، اشغال این کشور بوسیله امریکا - ناتو، ادامۀ جنگ، بیثباتی سیاسی و نبود امنیت اقتصادی، از امکانهای وسیعی که این سرزمین دارد، آنگونه که لازم باشد در امر توسعه، انکشاف و ترقی این سرزمین و آسودگی مردم آن استفادۀ معقول اقتصادی به عمل نیامده است و تا کنون در وضعیت یک کشور فقیر، عقبمانده یا بهتر است بگویم عقب نگهداشته شده و توسعه نیافته، باقی مانده است.
در این نوشته در مورد چگونگی افغانستان در جغرافیای اقتصادی جهان و منطقه درنگی گذرا صورت گرفته و بیان گردیده که: «از اثر تغییراتی که در بیشتر از نیم سدۀ اخیر در پهنۀ انکشاف و تکامل سیستم جهانی سرمایهداری و جهانی سازی سرمایه، در حوزۀ اقتصادی در جهان و منطقۀ ما بمیان آمده است، افغانستان به نقطۀ با اهمیت و جذاب در استراتیژیهای اقتصادی - سیاسی کشورهای جهان و منطقه، نهادهای مالی غولپیکرِ امپریالیستی از جمله بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی تبدیل گردیده است».
در این بخش نویسنده در ارتباط به استراتیژی جهان سرمایه در قبال کشورهای پیرامونی یا اطراف سرمایهداری از جمله افغانستان ابراز میدارد که: «سیستم سرمایهداری امپریالیستی که هژمونی اقتصادی جهان را در اختیار دارد به هیچ صورت در پی رفع انحصار بر قطبهای اقتصادی جهانی و کشورهای پیرامونی نیست، بل در تلاش است تا انحصار خود را بر منابع تولید به خصوص منابع انرژی، راههای انتقال آن و بازارهای فروش تأمین بدارد. یعنی در یک مثلث سه ضلعی برای تأمین انحصار خود حرکت مینماید.
در وضعیت جاری، راههای انتقال انرژی، کالاهای تجارتی و موادخام به یکی از موضوعات اساسی و با اهمیت برای جهان سرمایه تبدیل شده است. در این وضعیت، افغانستان در واقع پُلی برای انتقال انرژی و کالاهای تجارتی و حمل ونقل میان آسیای مرکزی، آسیای میانه و آسیای جنوبی است. هیچکدام از سازمانهای جهانی و نهادهای غولپیکر صنعتی - تجارتی و مالی جهانی و کشورهای غرب و همسایههای افغانستان نمیتوانند این نقش و سهم افغانستان را در جغرافیایی سیاسی و اقتصادی منطقه نادیده بگیرند و یا از آن انکار نمایند.
در رابطه به دلیل بیشتر شدن اهمیت افغانستان در عرصۀ جغرافیایی - اقتصادی منطقه به خصوص در سالهای اخیر، نویسنده استدلال مینماید: «تغییراتی که با ایجاد پروژههای اختصاصی در سالهای اخیر در زمینۀ گسترش و توسعۀ ساحات راههای حمل و نقل، احیای بنادر و استفاده از آبهای دریایی در منطقه بوجود آمده است؛ به اهمیت افغانستان در حوزۀ جغرافیایی اقتصادی جهانی و منطقهیی افزوده است». …
افغانستان-قربانی-رقابتهای-اقتصادی-ابر-قدرتهای-جهان-احمدضیاء-سپهر-صدیقی