تهیه وترتیب رفیق جیلانی گلشنیار
دربرگهای (844 و 845) جلد دوم کتاب
((ازپادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان))،
تألیف عبدالوکیل وزیرخارجه پیشن افغانستان،در رابطه به «انعکاسات اعلامیه در داخل و خارج ازکشور»چنین آمده است:
“قبل ازصدوراعلامیه نجیب الله درموردکناره گیری اش از قدرت،فضای سیاسی وامنیتی درافغانستان به خاطر بغاوت نیروهای ملیشه در شمال کشور فوق العاده پیچیده وخطرناک گردیده بود.این اعلامیه از یک سو،مجاهدین را مصمم تر از پیش برای سقوط دولت نمود،از سوی دیگر،باعث نگرانی بیشتر در میان اقشار مختلف مردم گروه های سیاسی در کشورگردید.درحالیکه اتخاذ سیاست مصالحه ملی وتغییرات در برنامه و برخورد های حزبی باعث محبوبیت و اعتبار بیشتر نجیب الله در میان مردم شده بود.مردم به خوبی می دانستند که کنار رفتن نجیب الله باعث از بین رفتن ثبات نسبی که درکشور موجود بود میشود.لهذاعکس العمل مردم در قبال این اقدام نجیب الله نگران کننده و خلاف انتظارآنها بود.انعکاسات اعلامیه درقوای مسلح کشورنیز باعث نگرانی و تضعیف روحیه ومورال یک عده یی از آنها گردیده بود؛زیرا آنها احساس می نمودند که در آینده سرقوماندان اعلای قوای مسلح را در کنار شان ندارند.آنها نیز،برخلاف میل تمایل درونی شان،به فکرنجات آینده وفامیلهای خود مانند سرقوماندان اعلای قوای مسلح شدند.امابا آنهم،اکثریت منسوبین قوای مسلح مانند عده زیادی کارمندان دولتی،امیدواربه تطبیق پلان به اصطلاح صلح ملل متحدوابتکارات بینن سیوان بودند.صرف یک اقلیتی محدودی از مخالفین نجیب الله در درون حزب ودولت،ازآین اقدام نجیب الله درته دل راضی بنظرمی خوردند.زیرا آنها به این فکر واهی بودند که با عدم موجودیت نجیب الله،امکان غلبه سیاستها وتوقعات آنها در باره حزب جامه عمل خواهد پوشید.این خصومت هم ناشی از جاه طلبی ها و خودمحوری های طولانی بود که در درون ح.د.خ.ا(حزب وطن)وجود داشت.امااکثریت اعضای حزب معتقد بودند تا زمانیکه نجیب الله در رأس حزب قرار داشته باشد آنها می توانند درحیات سیاسی و آینده کشور نقش خودرا ایفا کنند.
برخوردتنظیمهای مجاهدین مقیم پاکستان و ایران خلاف انتظارنبود،آنها نه تنها از این اقدام نجیب الله استقبال نمودند،بلکه آنرا گامی به سوی تصرف قدرت و سقوط دولت می دانستند.زیرا آنها از توانمندی های دولت به رهبری نجیب الله خوب آگاهی داشتند.همچنان آنها ازاختلافات درون حزبی،بخصوص بعداز کودتای شهنوازتنی آگاه بودند و می دانستند که بعد ازاین،اختلافات در میان آنها تشدید می یابد وباید از آن بسود خود استفاده نمایند.چنانچه در آستانه سقوط دولت جمهوری افغانستان در عمل همین طورهم شد.گلبدین بعد از تأمین ارتباط بابرخی ازمراکزقدرت درکابل،نیروهایش را به ولایت لوگرجابجا کرده و برای تصرف کابل آماده شده بود.سایرقوماندان های مجاهدین،ازجمله احمدشاه مسعود روابطش را با یک عده یی از قوماندانان قوای مسلح و اعضای رهبری حزب ودولت برقرارنموده بود وبه کمک آنها آمادگی می گرفت تا ازگلبدین دشمن سرسختش در تصرف کابل،سبقت جوید،که همین طورشد.
کشورهای جهان بلااستثناء از اعلامیه نجیب الله استقبال می نمودند.پاکستان وآمریکااولین کشورهای بودند که با گرمی از این اعلامیه استقبال کردند وآمادگی ظاهری شان رادر همکاری با پلان پنج فقره یی سرمنشی و فعالیتهای بینن سیوان اعلام نمودند.
سیوان و فلیپ کاروین آمریکایی برای فراهم نمودن زمینه انتقال صلح آمیزقدرت وتشکیل حکومت انتقالی و یا به اصطلاح آنها حکومت بیطرف و تکنوکراتها،کاری را انجام ندادند.بلکه برعکس،پس از صدور اعلامیه نجیب الله،تمام تلاشهای شان را برای بیرون بردن وی به خارج از کشورانجام دادند.زیرا به خوبی می دانستند که در نبود وی درصحنه سیاسی،فروپاشی دولت جمهوری افغانستان آسانتر مساعد میگردد.”