یادآن بزرگ مرد خرد و اندیشه، مبارز نستوه و چهرهی درخشان تاریخ نهضت ترقیخواهانه افغانستان، رفیق ببرک کارمل، رهبر پیشین حزب دموکراتیک خلق افغانستان و رییس جمهور، جمهوری دموکراتیک افغانستان راه همواره گرامی میداریم. بسیار دشوار و غم انگيز است که در جریان این همه سالهای که طوفانی بزرگی هست و بود کشور مان را تهدید میکند و بحران های عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سرتاپای کشور را درنوردیده است، وی را با خود نداریم. مردی را که در هر نوع شرایط بسیار دشوار با درایت عمل میکرد و سکان کشتی جنبش ترقی خواهانهی افغانستان را با متانت و دلیری در دست داشت و رهبری میکرد. نبود جانسوز چنین رهبری و آن هم در جریان این همه سالهای دشوار، سخت اندوه گین است.
آناني که در فراز و فرود مبارزات بغرنج و پيچيده سياسي کشو، با وی بودند، همواره وسعت نظر، تحليل دقيق، دور انديشی و شهامت وی را با احترام به ياد میآورند. تحليلها و ارزیابی های دقيق وی از مسائل و رويدادهای پيچيده سياسي و اجتماعي، همواره گره گشاه میبود و عمق نظر و بيان ساده و گويای وی، موجب حيرت میگرديد. روی همين دليل، همراهان و همرزمان وی، راه و روشی را که بمنظور نيل به آرمانهای انسان زحمتکش افغاستان به پيش میکشيد، آنچنان در خود به تحليل میبردند که اين انديشهها به عنصر مادی مبدل میشد و جزء شخصيت انسانی آنان میگردید. بنا بر همين دليل، برای بسياریها، کارمل تنها يک شخصيت و مبارز سياسي نبود؛ بل اين که ، مکتبي بود در خدمت انسان و انسانيت و به ویژه انسان زحمتکش افغانستان.
در جریان سالهای پس از جدا شدن از قدرت و سقوط حاکمیت دولتی و در آن روزهای بسیار دشوار، برای نگارنده این فرصت میسر گردید که چندین بار این رهبر عزیز را در مسکو و در آن به اصطلاح مهمانخانه دولتی که به نظارت خانه شباهت داشت، ملاقات کنم و در فضای بسیار رفیقانه و صمیمانه دیدگاههای وی را در ارتباط به رویدادهای کشور، جریانهای سیاسی و دشواریها و چگونگی فعالیتهای حزبی در کشور و خارج از کشور را بشنوم.
در یکی از همین نشستها و دیدارها، خطوط کلی دیدگاههای شان را یادداشت کردم و فشردهی آن را در دسترس نخستین هسته حزبی زیر نام کلکتیف حزبی افغانهای مقیم دنمارک گذاشتم و از همین طریق به بخش دیگری از رفقای که در اروپا اقامت گزیده بودند نیز رسید.
با استفاده از بیست و دومین سال درگذشت این رهبر بزرگ و همچنان هشتاد و نهمین سال میلاد فرخنده وی (6 جنوری 1929) فشردهی آنچه که پس از سقوط حاکمیت در مسکو یادداشت گردیده، برای آگاهی بیشتر و درج در تاریخ حزب، در اختیار دوستان و علاقمندان عزیز گذاشته میشود.
***
فشرده رهنمود ها برای حزبی های ح. د. خ. ا
افغانستان كشور عزيز ما در حال سپرى کردن بحران و فاجعهی بزرگى است كه ناشى از مجموعهيى از عوامل داخلى و به ویژه مداخلات صريح كشورها و محافل گوناگون خارجى در امور آن بوده است. در جریان دهه اخير آزادى، استقلال، تماميت ارضى، حاكميت ملى، و وحدت ملى مردم افغانستان به گونهیی جدی به مخاطره افتيد و رنجهاى بيكران مردم افغانستان هرچه بيشتر گسترش يافته است.
با در نظر داشت وضعيت جديد و با توجه به نقش تاريخى آزادى خواهان و مبارزان ملى و وطن دوست افغانستان در امر مبارزه عليه استعمار، استبداد و ارتجاع، و با الهام از آرمانهاى والاى انسانى- آزادى، دموكراسى و عدالت اجتماعى- و بمنظور انسجام و تجديد سازماندهى رفقاى حزبى- حزب دموكراتيك خلق افغانستان (حزب وطن) و تنظيم بهتر كار ميان آنان و در مرحله كنونى، مراتب آتى يادداشت میگردد:
- ما نميتوانيم و نبايد نسبت به انكشاف وضعيت در كشور عزيز ما افغانستان بى تفاوت باقى بمانيم. برخورد مسوولانه، ملى و تاريخى نسبت به اين وضعیت در صدر وظايف عاجل هر افغان وطن پرست قرار دارد. بنابران برنامه واحد و مشترك هر افغان وطن دوست را در شرايط كنونى نجات افغانستان از فاجعهٴ غم انگيز ناشى از جنگهاى تحميلى دراز مدت و حاكميت استبدادى و متحجر بنيادگرايان مذهبى تشكيل میدهد.
ما از طريق دوستى با وطن و نجات آن از استبداد، فقر و عقبماندگى، بسوى انديشه هاى مترقى تأمين كنندهٴ عدالت اجتماعى رفتيم؛ بنابران همواره، اصل وطن پرستى، عمده ترين انگيزه و عامل كار سياسى و عقيدتى ما بوده و همچنان باقى خواهد ماند.
آرمان خلل ناپذير و خطوط اساسى برنامهٴ كار سياسى ما را مراتب زیرین تشكيل میدهد:
– تأمين و تحكيم آزادى، استقلال، تماميت ارضى و استقرار حاكميت ملى،
– تأمين واستقرار صلح پايدار، دموكراسى و عدالت اجتماعى،
– تأمين و استقرار تفاهم ملى و تحكيم دوستى ميان اقوام و مليتهاى ساكن در كشور بخاطر ايجاد و تقويت روند اتحاد و وحدت ملى مردم افغانستان،
– تأمين نظم و ثبات، ايجاد حكومت وحدت ملى و حل مسايل و مشكلات اساسى افغانستان از طريق اشتراك مساويانه تمام افغانها بدون تمايز از نظر نژاد، جنس، زبان و مذهب و همچنان عقايد و نظريات سياسى شان،
– دفاع از آزادىهاى اساسى و حقوق بشر، مبتنى بر اعلاميه جهانى حقوق بشر و ساير ميثاقهاى بينالمللى،
– تلاش در جهت احيا و رشد متناسب و همآهنگ اقتصاد ملى، علم و تكنولوژى، و بارورى فرهنگ ملى،
– جلب تفاهم و همكارى با تمام نيروهاى تجدد طلب، ملى و دموكراتيك،
– تأمين و تحكيم روابط دوستانه و همكارى مفيد اقتصادى با تمام ملل و دول جهان، بخصوص كشورهاى همسايه،
– سهمگيرى و همكارى با سازمان ملل متحد و ساير سازمانهاى بينالمللى و مساعد ساختن زمينههاى تطبيق ميثاقهاى بينالمللى و ساير تعهدات بينالمللى، و بلند بردن اعتبار و حيثيت بينالمللى سخت صدمه ديدهٴ دولت افغانستان در مجامع بينالمللى.
- با در نظرداشت دشوارى هاى خاص، ناشى از وضعيت كنونى افغانستان و نظريههای جداگانه و متفاوت رفقا در داخل و خارج كشور، ضرور است تا اکنون همآهنگ با كار سياسى متكى بر اصل ترصد و انتظار، سكوت غم انگيز موجود را ماهرانه و به تدريج درهم شكست. بنابران متناسب با شرايط هر كشور و امكانات بدست داشته در اين زمينه، گامهاى سنجيده شده، استوار و متين به پيش گذاشته شود.
با استفاده از رسانههاى گروهى بينالمللى، مطبوعات خارجى و برون مرزى افغانى، در توضيح و دفاع از آرمانهاى والاى حزب ما كه در ماده اول این یادداشت درج گرديده، تحليل و بررسى واقع بينانهٴ مسايل افغانستان، جلب افكار جهانى در دفاع از حقوق مشروع مردم افغانستان و تأمين آزادىهاى اساسى و حقوق بشر در اين كشور، افشاى مداخلات بيشرمانهٴ دولتهاى خارجى در امور داخلى كشور و در نتيجه وضعيت خيلى رقتبار بوجود آمده از اين مداخله ها در افغانستان، توضيح داده شده و ماهيت رژيم حاكم منحيث يك نيروى ضد ملى، تمدن ستيز، متحجر، متعصب، مستبد و مخالف سنتهاى پسنديده ملى مردم افغانستان كه در اين سنتها آزاد انديشى، مدارا و تساهل جاى ويژه دارد، اقدام صورت گيرد. در صورت بدست داشتن امكانات، مساله نشر يك ارگان مشخص نشراتى با تيراژ بزرگ، نیز بررسى گردد.
خاطر نشان مي گردد كه ادامه سياست ترصد و انتظار در آن كشورها و محلاتى كه از روی مصلحت ايجاب میکند – به معنى پسيف بودن در سياست، كار و فعاليت روزانه تلقى نمیگردد. می بايست با دقت، هر يك فعالانه مترصد انكشاف وضعيت در كشور، منطقه و جهان باشيم. تعقيب سياست ترصد و انتظار و انتقال گام به گام آن به يك سياست مشخص و فعال، از دشوارى هاى خاصی برخوردار است، و بايد بخاطر جلوگيرى از ضايعهها ، سوءتعبيرها و بدفهمیها، همواره وضعیت را بادقت زير نظر داشت و با احتياط عمل کرد.
در آينده یی نه چندان دور و با تفاهم با حلقه های مختلف رفقا در كشورهاى جداگانه و رفقاى داخل كشور و همچنان بررسى جريان انكشاف اوضاع و دورنماى آن در كشور، منطقه و جهان، سياست و موقف حزب در مجموع، و در پرتو اين ديدگاهها بيشتر روشن و مشخص می گردد.
- از آن جایی كه حزب چندين برنامه و پروگرام را سپرى كرده- از محافل كوچك سياسى قبل از تأسيس حزب تا سقوط حاكميت دولتى جمهورى افغانستان- و از اين طريق تجارب كافى كار در شرايط، اوضاع و احوال گوناگون و متفاوت را كسب کرده، بنابرآن با در نظر داشت وضعيت كنونى در داخل كشور و خارج از آن و بخصوص جابجا شدن شمار زياد رفقا در خارج از كشور و محلات متفاوت، بهتر است تا ساختار تشكيلاتى بر اساس اصل عدم مركزيت استقرار يابد. هستههاى اوليه حزبى مانند جزاير جداگانه در كشورها و در محلههای مختلف بوجود آيد. در ايجاد هستهها، شرايط محيطى و كشورى در نظر گرفته شود. كار بايد آرام، بىسر و صدا و بدون كدام نمایش و تظاهر صورت گيرد. در قدم نخست، جلب اعضاى با ايمان و معتقد به آرمانهاى حزب، در حلقات حزبى در نظر گرفته شود. فعاليت در هستهها بر اساس اصل دموكراتيك استوار گردد. در مورد چگونگى كار هستهها از لحاظ سازمانى و تشكيلاتى، معيارها و نورمهاى قبول شدهٴ سازمانهاى مترقی سياسی در نظر گرفته شود.
اين اصل را هيچگاه نبايد از نظر دور داشت كه هدف اساسى ما را ايجاد يك سازمان سرتاسرى، متشكل و واحد سياسى بر بنياد منافع علياى مردم افغانستان، شرايط و ايجابات كشور و مردم، متكى بر تجارب و اندوختههاى ملى و بينالمللى، تشكيل ميدهد. بربنياد اين اندوختهها، برنامه سياسى حزب بصورت مفصل ترتيب و در يك مجمع بزرگ حزبى (كنفرانس و يا كنگره) بررسى و تصويب میگردد.
- رفقا بايد:
– خطوط اساسى برنامه كار سياسى را ملاك عمل خويش قرار داده، و در جهت تطبيق اين آرمانها مبارزه کنند.
– با يكديگر رفتار صادقانه و صميمانه داشته باشند. با هم غم شريكى نموده، به يكديگر معاونت و مساعدت رسانند. از شكررنجیها كه اغلب ناشى از دلتنگىها و زندهگی در غربت و وضعيت كنونى كشور میباشد، خوددارى نموده، صميمت رفيقانه سالهاى قبل از قيام ثور و مبارزات مخفى را احيا، و ارزشهاى پسنديده ملى و تاريخى مردم افغانستان را رعايت و احترام کنند.
– نظريات و پيشنهادهاى خويش را در مورد اينكه: چگونه بايد كار كرد، به كدام مطالب رجحان داد و كدام مطالب بايد در برنامههاى بعدى كار سياسى در نظر گرفته شود؟ و تعيين اولويتها در پروگرامهاى بعدى را ترتيب و به ارگانهاى مربوط حزبی ارائه نمايند.
– اين اصل را باید در نظر بگيرند كه ما با هيچ كس خصومت نداريم و هر كه دست خود را بسوى ما دراز می كند، ما آغوش خويش را بروى وى باز میکنیم.
– بمنظور جلب و جذب ساير رفقاى خارج هستهٴ حزبى، مساعى لازم بخرچ داده و سعى بعمل آرند كه هيچ يك از اعضاى معتقد به آرمانهاى حزب و وطن از كار و فعاليت مشترك باهم، دور نمانند.
– حلقۀ دوستان غيرحزبى را توسعه داده و در فعاليتهاى اجتماعى و فرهنگى بطور گسترده سهم بگيرند.
– تلاش نمايند تا از لحاظ سياسى مورد سوءاستفاده قرار نگيرند. از نيات و اهداف تنظيم كنندههاى پشت پردهٴ محافل و برنامههای كه در ظاهر بمقاصد گوناگون سیاسی تدوير میيابد، بایست پیشاپیش آگاه بود.
– در كار و فعاليت خويش قوانين و مقررههای كشور مقيم را به گونه جدی رعايت کنند.
***
این بود فشردهیی از فرمودههای رفیق بزرگ ما ببرک کارمل پس از سقوط حاکمیت دولتی جمهوری افغانستان در زمانی که بخش بزرگی از سرزمین افغانستان زیر سلطه جبارانه و متحجرانه تفکر جهادی و طالبانی قرار داشت و شمار زیادی از حزبیها در داخل و خارج از کشور پراگنده شده بودند، و توسط نگارنده یادداشت گردیده است.
روان این بزرگمرد تاریخ کشور مان را شاد میخواهیم و یاد وی را همواره گرامی میداریم.
دوم دسمبر سال 2018
تصویری فوق به تاریخ چهارم ماه می سال 1989 برابر به پانزدهم ماه ثور سال 1368 در همان به اصطلاح مهانخانه دولتی روسیه که ماهیت نظارتخانه را داشت، گرفته شده است.
بیان فشرده در ارتباط به این مجموعه
«دیدگاهها» مجموعهیی از بخشی از نوشتههایی است که در غربت و دور از وطن نگاشته شده و در مطبوعات بیرون مرزی نیز به نشر رسیده است. سلسله نوشتههایی جلد اول، شامل سی و شش مقاله در دوصد وپنجاه برگ که به نحوی باهم در پیوند اند، از سالهای آغازین زندهگی در غربت، اوایل سال 1997 تا سقوط رژیم طالبان در افغانستان و اواخر سال 2004 را در بر می گیرد. نوشتههای جلد دوم سلسله سالهای 2005 ـ 2014 ایجاد حکومت “وحدت ملی” را در بر گرفته و شامل بیست و شش مقاله در 312 صفحه می باشد. به همین سلسله جلد سوم نیز ادامه یافته و به نشر خواهد رسید.
در بیان فشردۀ جلد اول چنین آمده است: «سالهای که این سیاه مشقها به روی کاغذ آمده اند، دشوارترین و تیرهترین دوران زنده گی مردم افغانستان را می سازند. آثار زخمهای جانسوز و عمیق این برهۀ تاریخی، برای زمانههای دراز، همچنان روح و روان مردم افغانستان را آزار خواهد داد.
به هر صورت، نگارنده ادعا ندارد که منظرگاه وی در ارتباط به این رویدادهای فاجعه بار، گسترده و همه جانبه است؛ صرف به این باور است، آنچه را که وی دیده، خوانده، شنیده و یا درک کرده، صادقانه بازتاب یابد و به نحوی بیانگر گوشههایی از واقعیتهایی گردد که از یک زاویه دیگر به نمایش گذاشته شده است. این نظرگاه، نمایندگی از دید و برداشت شخصی نویسنده می کند که تلاش کرده آن چه را میتوانست دید و درک کرد، بی ریا به دسترس خوانندۀ عزیز بگذارد، و در بازتاب این برداشتها و دیدگاهها تا جایی که برای وی ممکن بوده، با بصیرت برخورد کند.
این اثر با استفاده از فن آوریهای نوین در یک مجلد از طریق شبکه بینالمللی انترنیت به نشر می رسد و در سایتهای که کتابهای دیجیتالی را پیشکش می کنند، گذاشته می شود تا علاقمندان کتاب، بسیار به سهولت و بدون کدام هزینۀ اضافی به آن دسترسی یابند. آنانی که به رویدادهای واقعی این برهۀ از تاریخ غمبار کشور ما علاقمند هستند، می توانند بنابر ضرورت از آن استفاده برند. به این امید که این مراجعه و بررسی از یک دیدگاه دیگری که ممکن با نظرگاه خواننده همخوانی داشته و یا نداشته باشد، در شناخت یک بخشی از تصویر پیچیده وضعیت رقتبار کشور در آن برهۀ زمانی، یاری رساند.»
با وجود این همه رنجها و غصههای بیکران که دامن مردم افغانستان را گرفته است، چه بهتر که وطن دوستان و ترقیخواهان افغانستان، آنانی که خیر و صلاح وطن و مردم همواره در قلب و ذهن شان جا داشته است و بخاطر آن شاهد سربازیها و قربانیهای بیشمار بوده اند، حالا دست بدست هم دهند و دریک مسیر شریفانه که همانا توسعۀ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این کشور است، گام بگذارند. آنان باید در گذر از گذرگاه پُر رنج و عذاب تحجر و استبداد به سوی ترقی، آزادی و رفاه اجتماعی، بمردم ستمدیدۀ کشور خویش یاری رسانند.
قابل یاد آوری می دانم که نشر جلد نخست کتاب دیدگاه ها با استقبال گرم و صمیمانه شمار زیادی از بزرگان سیاست، فرهنگ وادب، دوستان بسیار ارجمند و علاقمندان به کتاب و آگاهی، قرار گرفته است. صدها نسخه از فایل این کتاب بنابر تقاضا به دسترس آن شخصیتهای ارجمند گذاشته شده است. اضافه بر آن، نشر کتاب در سایتهای راه پرچم، مشعل، آریایی، وطندار، صفحه های فیسبوکی و سایتهای که کتابهای دیجیتل را به بایگانی دارند و پیشکش می کنند، این فرصت را مساعد ساخت که گروهی بزرگی از علاقمندان به کتاب به این اثر ناچیز بنده به گونه مجانی دسترسی یابند. از همه بزرگان و دوستان محترمی که به این کتاب علاقمندی نشان داده اند، ابراز سپاس و امتنان دارم. بایسته می دانم که به ویژه از دوست بزرگوار، محمد قاسم آسمایی این شخصیت ارجمند و پرکار که در عرصه نشر و پخش کتابهای دیجتالی وبازنشر آثار بسیار ارزشمند، علاوه بر کارهای بسیار مفید دیگر، زحمت و مشقت فراوان کشیده و می کشند، و جلدهای نخست و دوم کتاب دیدگاهها را نیز با کمال تأمل و تحمل تدوین کرده اند، اظهار سپاس و قدردانی بی پایان کنم.
دستگیر صادقی
پانزدهم ماه فبروری سال 2020
برابر با 26 دلو سال 1398 کوپنهاگن ـ دنمارک