فرخنده باد پنجاه و سومین سالگرد پایه گذاری جریان دموکراتیک خلق
ببرک کارمل
پیکار عادلانۀ ما در راه تأمین ترقی اجتماعی و رفاه عمومی خلق وطن ما افغانستان
به پیشواز از پنجاه و سومین سالگرد پایه گذاری جریان دموکراتیک خلق مقالۀ از شماره چهل و دوم جریده تابناک پرچم برگزیده ام که خدمت شما پیشکش می گردد:
شماره ۴۲ مورخ ۱۶ جدی ۱۳۴۷
تهیه و ترتیب: رفیق انجینر عمر فیض
پیکار عادلانۀ ما در راه تأمین ترقی اجتماعی و رفاه عمومی خلق وطن ما افغانستان
نیروی دموکراتیک خلق افغانستان به پیشگاه خلق در برابر پیکار عادلانه آزادیبخش ملی و دموکراتیک در کشــور ما هدفهای صلح، اسـتـقلال ملی، دموکراسی، ترقی اجتماعی و رفاه عمـومی را قرار داده اسـت. در باره صلح، استقلال ملی و دموکراسی قبلاً صحبتهای فراوان کردهایم. اکنون هدفهای دوگانۀ ترقی اجتماعی و رفاه عمومی خلق کشور را مورد بحث قرار میدهیم و توأم با توضیح موجز علمی در باره این دو هدف، از نظام موجود در کشور انتقاد علمی مینماییم.
قبل از این که وارد بحث دوگانه فوق شویم باید یک بار دیگر خاطرنشان ساخت که در شرایط کنونی نیل به ترقی اجتماعی و رفاه عمومی در جامعه افغان، بدون تعقیب یک سیاست صلحآمیز و استقرار استقلال ملی (سیاسی و اقتصادی) و تعمیم دموکراسی و ایجاد یک حکومت دموکراتیک و ملی از تمام نیروهای ترقیخواه و وطنپرست در یک جبهه وسیع امکانپذیر نیست؛ زیرا که:
1- صلح برای ما و تمام خلقهای جهان یک امر حیاتی و یک ضرورت مبرم برای تأمین استقلال ملی و دموکراسی بشمار میرود.
2- استقلال ملی (اعم از سیاسی و اقتصادی) زمینه رشد و تکامل همهجانبه و سالم جامعه ملی ما را تأمین مینماید. لذا استقلال ملی بدرجه اول تشکیل یک دولت ملی را ایجاب میکند.
3- دموکراسی واقعی که شکلی از حکومت است، مساعدترین شکل برای احیای استعدادهای مردم و جلوگیری از بیروکراتیزم و استبداد میباشد.
بنابراین دموکراسی شرط ضروری و اولیه رشد و تکامل و ترقی سالم اجتماعی دوران معاصر محسوب میگردد. به همین جهت است که گفته میشود: «مبارزه در راه دموکراسی جز لاینفک مبارزه در راه سوسیالیسم است.»
با تذکر فورملبندی شده فوق میپردازیم به ارزیابی هدفهای ترقی اجتماعی و رفاه عمومی خلق افغانستان.
ترقی اجتماعی:
واقعیت انکارناپذیر است که کشور ما در تمام شئون حیاتی اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قرنها از کشورهای پیشرفته جهان عقب مانده است.
متأسفانه درین عقبماندهگی هم در چنان وضعی قرار داریم که کشورهای مترقی جهان بصورت شگفتانگیزی بسرعت ماشین به پیش میروند، ولی جامعه ما پا بپای «کاروان شتر» حرکت میکند، که طبعاً میان این دو نوع حرکت روز بروز فاصله و شگاف عمیقتر و وسیعتر میگردد. به همین جهت وظیفه فوری و ضروری و حیاتی که در وضع کنونی در مقابل ما قرار دارد عبارتست از ایجاد شرایط مساعد اجتماعی بخاطر تأمین آهنگ سریع و همهجانبه رشد و ترقی جامعه افغانی ما، تا بتواند عقبماندهگی چندین صد ساله ما را طی مدت کوتاهی جبران کند.
سؤالی مطرح بحث قرار میگیرد که ترقی یعنی چه و معیار ترقی کدام است؟ تیوری علمی پاسخ میدهد که ترقی «یعنی حرکت سریع و جامع یک جامعه در مسیر رشد در جهت رسیدن به سطح جهانی تکنیک، کلتور و نظام عادلانه اجتماعی» معیار ترقی عبارت است از ماهیت مترقی یک نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه که امکانات نوینی را برای تکامل نیروهای تولیدی آماده میسازد و سریعترین رشد جامعه را تأمین مینماید
اکنون میبینیم که بر اساس تعریفات فوق کشور ما، کشوری است که در زمینههای تولیدی، توزیع، آهنگ رشد، حاصلدهی کار و مهارت در کار، تکنولوژی و ساینس، تعلیم و تربیه، نظم و تشکیل اجتماعی و دولتی، سواد، صحت و رفاه مادی و معنوی مردم و فرهنگ عمومی و غیره در پایینترین سطح جهان قرار دارد و زنجیرهای نظام فرتوت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود در کشور بصورت وحشیانه راه رشد نیروهای تولیدی را مسدود ساخته است. به این معنی، در جامعه کنونی ما که اسیر چنگالهای بیرحم مقرارت کهنه فیودالی و فبیلهوی است، و هر روز نیروهای خشن و سیاه ارتجاعی، استبدادی و استعماری جلو هرگونه رشد و ترقی اجتماعی کشور ما را میگیرد و کشور را بجهت جهل و بیسوادی، بیماری و فقر میکشاند، هیچگونه امکانی وجود ندارد تا شرایط تأمین رشد و ترقی همهجانبهیی را در جامعه بوجود آورد.
درست است که هیأت حاکمه افغانستان سیاست تبلیغاتی برای رشد اقتصادی و فرهنگی کشور دارد. ولی واقعیت هلاکت بار زندهگی تودههای عظیم خلق کشور و کندی رشد مبین این حقیقت تلخ است که سیاستهای هیأت حاکمه افغانستان جز اغوا، فریب و کذب چیزی دیگری بوده نمیتواند. باید جداً خاطرنشان ساخت که این سیاستها صرفاً تبلیغاتی و این «رشد و ترقی» بطی، سطحی و جزیی و ناسالم در شئون مختلف زندهگی اجتماعی کشور بسیار، بسیار کمتر از آن حدیست که در دوران معاصر جهان برای تکامل سریع جامعه ما لازم است و هم بسیار، بسیار کمتر از آن امکانی است که برای رشد و ترقی و جامع کشور ما میسر است.
تجربه نظامهای نوین و مترقی جهان نشان میدهد که میتوان شرایط رشد و ترقی سریع جامعه را کی طی قرون متمادی انجام نگرفته، در دوران زندهگی یک نسل آماده ساخت. ولی بکمال تأسف هیأت حاکمه افغانستان که از منافع طبقه ارتجاعی خود نمایندهگی میکند و از امپریالیزم و ایدیالوژی ارتجاعی و بورژوازی تبعیت مینماید، تلاش میورزد تا از رشد و ترقی سریع و خلاق جامعه، سقوط و زوال اجتنابناپذیر طبقه خود جلوگیری نماید.
هیأت حاکمه تا آن حدی به سست شدن زنجیرهای اسارت و بردهگی از دست و پای مردم تن در میدهد که بقا و منافع طبقاتیاش در آن متصور باشد و آنگاه مزورانه نام آن را ترقی میگذارد و با پررویی تبلیغ مینماید که «امکانات برای پیشرفت و ترقی جامعه افغانستان بیش از این وجود ندارد» (!).
ولی علیرغم این ادعای دور از واقع، باسناد تیوری علمی و تجربه کشورهای مترقی و پیشرو جهان میتوان گفت که امکانات ترقی و رشد سریع و جامع در کشور ما وسیعاً وجود دارد و افغانستان میتواند با نیرو و سرعت شگفتانگیزی فاصله چندین قرن عقبماندهگی را در دوران زندهگی یک نسل طی کند. ولی مشروط برین که نظام کهن اجتماعی – اقتصادی و سیاسی موجود دگرگون گردد و نظام نوین و مترقی و دموکراتیک در جای آن بنشیند. زیرا تنها چنین نظام میتواند از منابع فراوان انسانی و طبیعی کشور سریعاً، وسیعاً و علماً بهرهبرداری نماید و کشور ما را در راه نیل به ترقی، در راه رشد سالم ملی و دموکراتیکی رهبری کند.
هیأت حاکمه ضد دموکراتیک و ضد ملی کنونی افغانستان که از جهت قدرت سیاسی و دولتی راه ترقی اجتماعی را در ده و شهر مسدود ساخته است، بزرگترین مانع رشد و ترقی جامعه ما بشمار میرود.
به همین جهت در شرایط کنونی، مبارزه متحدانه تمام نیروهای ملی و مترقی کشور در راه ایجاد دولت دموکراتیک و ملی، پیکار عادلانه برای ترقی جامع و سریع جامعه وظیفه مقدس هر افغان وطنپرست است.
رفاه عمومی:
نبرد عادلانه برای ایجاد امکانات برای ارتقأ سریع سطح رفاه زندهگی خلق افغانستان اعم از کارگران، دهقانان، چوپانان، پیشهوران و روشنفکران هدف مقدس و اساسی ماست. یعنی تأمین حداقل شرایط لازم زندهگی مرفه و با کلتور معاصر برای عموم خلق پانزده ملیونی کشور از لحاظ خوراک، پوشاک، مسکن، ادویه و شفاخانه و حفظ سلامتی مردم، سواد و مکتب، حق کار، و بهبود وضع زنان، حقوق تقاعد، افزایش عواید واقعی مردم، تهیه اجناس مورد مصرف مردم، تجدید ساختمان دهات و شهرها، کلپها، تیاتر و سینماها و فروشگاهها و غیره. البته باید اظهار داشت که تحقق این آرمانهای خلق کاریست بسیار مشکل و بصورت قطع از دست هیأت حاکمه موجود کشور برآورده شده نمیتواند. توجه شود! در تحت نظام کنونی افغانستان است که خلق کشور ما در آتش جهل، بیماری، بیکاری، آوارهگی و گرسنهگی میسوزند. عاید متوسط سالانه اکثریت عظیم خلق از پایینترین عواید جهان است و روز بروز فاصله بین فقر و ثروت عمیقتر و وسیعتر میگردد و زندهگی در شهر و ده، در میان قبایل و کوچیها طاقت فرساتر میشود. بری ریشهکن ساختن این زندهگی جهنمی و غیرانسانی و تأمین رفاه و آسایش عمومی و با فرهنگ، باید هرچه سریعتر نیروهای مؤلده کشور وسیعاً رشد یابد و یک نظام عادلانه دموکراتیک ایجاد گردد.
***
تجربه ملل مترقی جهان بما میآموزد که هرگاه در اوضاع و احوال کنونی شرایط قبلی یعنی استقلال ملی، دموکراسی و ترقی اجتماعی واقعی استقرار و تأمین یابد، میتوان بتأمین سریع رفاه عمومی نایل آمد. حقیقت انکارناپذیر اینست که تنها فعالیت خلاق و قهرمانانه خلق، نبرد پیگیر و عادلانه طبقات دموکراتیک و مبارزات دلیرانه و متحدانه احزاب ملی و مترقی و نیروهای وطنپرست میتواند ضامن تجدید حیات جامعه و موجب آوردن تغییرات مترقی و تحول بنیادی و اساسی در جامعه گردد.
بهر اندازهیی که فعالیت و مبارزه این نیروها آگاهانه، متشکل، قاطع و موثر و متحد باشد و هر قدر که بیشتر تودههای وسیع خلق را دربر گیرد بهمان اندازه رشد و ترقی اجتماعی سریع، جامع و اساسی خواهد بود.
استنباط مترقی علمی از ترقی اجتماعی و رفاه، سلاح نیرومند و قاطع خلق کارگر دورنمای تابناک و روشنی را نشان میدهد و در مبارزهاش برای ساختمان یک جامعه نوین و مترقی، الهامبخش نبرد نجاتبخش اجتماعی و ملی است.
از اینجاست که همه نیروهای نجیب وطنپرست و ترقیخواه که واقعاً به نیکبختی و ترقی افغانستان عشق و علاقه دارند، باید در راه هدفهای عالیه پنجگانه صلح، استقلال، دموکراسی ترقی اجتماعی و رفاه عمومی خلق افغانستان محبوب ما، در یک جبهه وسیع متحد وطن پدری ما، در یک جبهه متحد و دموکراتیک و ملی، در یک جبهه ضد دشمنان خلق افغانستان یعنی در جبهه خلق افغانستان مبارزات رهاییبخش و والای خود را متحدانه و شریفانه به پیش ببرند.
هیچ نیروی ملی و مترقی، جز نیروهای ارتجاع سیاه داخلی و امپریالیزم و هواداران بردهصفت داخلی آن نمیتواند از حقانیت این اهداف دموکراتیک و عادلانه انکار کند.
ما ایمان راسخ داریم که بهر شکل و صورتی که باشد خلق رنجدیده افغانستان راه خود را بسوی آزادی، ترقی و رفاه میگشاید. زیرا این راه طبیعی خلقهای رنجدیده است!
به پیشواز از پنجاه و سومین سالگرد پایه گذاری جریان دموکراتیک خلق مقالۀ از شماره چهل و دوم جریده تابناک پرچم برگزیده ام که خدمت شما پیشکش می گردد:
شماره ۴۲ مورخ ۱۶ جدی ۱۳۴۷
تهیه و ترتیب: رفیق انجینر عمر فیض
کلکسیون جریده تابناک ( پرچم)
در تارنما های ذیل:
در دسترس شما قرار دارد
بخش کلکسیون پرچم تارنمای حقیقت
**************************
www.haqiqat.org
*************************
تارنمای مستقل کلکسیون پرچم
**************************
http://parjam.jimdo.com/
*****************
تارنمای پرچمداران
**************************
http://
*******************
تارنمای راه پرچم
https://rahparcham1.org
————————–
تماس از طریق فیسبوک ( انجینر عمر «فیض» )
https://www.facebook.com/