نخستین مرام دموکراتیک خلق ( ح.د.خ.ا )

  

 

من  بذر  امید  درجهان کاشته ام

   تخم خرد  وفکر جوان کاشته ام

   دا  نم که زند  جوانه امید وطن

  دردانه  برای مردمان کاشته ام

 

            ” فروغ هستی “

 

بخش ششم

نقش فعال ببرک کارمل د رتدوین وتصویب اساسنامهءجمعیت دموکراتیک خلق

( 13 ) : پس ازتظاهرات خیابانی 3عقرب 1344 خورشیدی شهریان
کابل به گرداننده گی طاهر بد خشی وسلطان علی کشتمند ،
– نشر مرامنامه ء ” جمعیت دموکراتیک خلق ” ،
– حملهء وحشیانه ء 8 قوس 1345 خورشیدی سردارعبدالرشید ودیگر وکیلان سردار مشرب ولسی جرگه بر ببرک کارمل نور احمد نور دکتر اناهیتا و گروپ پارلمانی جمعیت دموکراتیک خلق ،
– توقیف “جریدهء خلق ” و پیدایی گرایش های مخالف ومختلف فرکسیونی درداخل ” جمعیت ” ، ضرورت طرح وتصویب اسا سنامه بیش از پیش احساس گردید
در روشنایی دوسال اول تجربه زنده گی ومبارزه ء فعال سازمانی و سیاسی در ( 11جدی 1345 ) و نخستین جلسه اکثریت اعضای کمیتهء مرکزی پیشنهاد تدوین وتصویب اساسنامه را به کمیته مرکزی “جمعیت دموکراتیک خلق ” مطرح کرد وپس از طرح ، تدوین تصویب ونشر مرامنامه جمعیت ، به درستی دریافته بود که :-
دیگر این سازمان سیاسی ، بدون یک اساسنامه ای که اصول و موازین رهنمای ساختار تشکیلاتی آن ” مرکزیت د موکراتیک ” باشد ، رشد وانکشاف اصولی نمی تواند وشایسته گی پیشا هنگی طبقه ء کارگر ، همه زحمتکشان وعالیترین شکل سازمان سیاسی را هرگز بدست نمی آورد. با شناخت این اصل و بر اساس رهنمودهای کنگرهء موءسس ( کنگرهء اول ) که طرح وتطبیق اساسنامه را به عهده ء کمیتهء مرکزی سپرده بود موضوع تدوین وتصویب اساسنامه جمعیت را مطرح کرد .
بیاد باید آورد که این طرح دردومین سالگرد تأسیس کنگره و هنگامی به پیش کشیده شد که پلنوم جمعیت دموکراتیک خلق ( مجمو ع اعضای اصلی وعلی البدل کمیتهء مرکزی ) هنوز هر هفته یک بار جلسات خودرا دایر میکرد. وهنوز دفتر سیاسی ایجاد و انتخاب نشده بود اساسنامه وپروگرام حزب دموکرات مترقی محمد هاشم میوندوال صدراعظم نیز درجراید رسمی انتشار یافته وزمینه تدوین ونشر آن درعمل مساعد شده بود
سرانجام در سال دوم تأسیس ” جمعیت دموکراتیک خلق ” موضوع تدوین اساسنامه وطرح مسودهء آن درپلنوم کمیتهء مرکزی ج.د.خ تصویب شد برای انجام این وظیفه باز هم کمسیونی به رهبری ببرک کارمل منشی و عضویت محمد طاهر بدخشی رییس تشکیلات ، دستگیر پنجشیر ی رییس کنترول حمعیت ودکترشاه ولی رییس تیوری وتبلیغ ج.د.خ موظف گردید.
طرح نخستین اسا سنامه ء جمعیت دموکراتیک خلق در ر وشنی اساسنامه های مشروطه خواهان اول ، دوم وحلقه های سیاسی دوران استقلال ، ویش زلمیان ( جوانان بیدار) احزاب سیاسی ” خلق “، “وطن ” و احزاب ملی ودموکراتیک کشورهای همسایه منطقه وخاورمیانه ء عربی پس از سه ماه گفتگو ،مشاجره وتعلل ومقاومت در آغاز سال 1346 خورشیدی از سوی کمیتهء مرکزی جمعیت دموکراتیک خلق تصویب شد وفیصله به عمل آمد تا پلنوم کمیتهء مرکزی دعوت ودایر گردد واساسنامهء مصوب کمیتهء مرکزی ، از سوی پلنوم جمعیت دموکراتیک خلق تایید وتصویب شود. هرچند انشعاب 14ثور 1346 مانع تدویرپلنوم وتصویب نهایی اسا سنامه ء جمعیت گردید.
رویهمرفته تسوید وتصویب مرامنا مه واساسنامه ء جمعیت دموکراتیک خلق
از خدمات برجسته ء سازمانی وسیاسی جمعیت دموکراتیک خلق بشمار می آید ( 20 (
براساس این اساسنامه ماهیت اجتماعی واصول جهان بینی وتیوریک سازمان مشخص شد جمعیت نوبنیاد دموکراتیک خلق درعمل ونظر به جنبش انقلابی جامعه وجهان به وضوح کامل خودرا معرفی کرد که :
– پیشاهنگ طبقات واقشار دموکراتیک ملی وهمه زحمتکشان افغانستا ن وعالیترین شکل سازمان سیاسی آ نان است .
– که اتحاد داوطلبانه ء کارگران دهقانان پیشه وران شهر ها وروستاها روشنفکران سرمایه داران ملی و همه وطنپرستان آگاه کشور میتواند وباید پایه ها ی اجتماعی وسیاسی آن قرارگیرد .

– که میتواند وباید از منافع همه طبقات واقشار ضد ا ستبدادی ،ضد ارتجاعی ضد ستم ملی ، ضد استعمارنو وضد امپریالزم دفاع ودر راه تطبیق بی چون وچرای ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی استقرار مشروطیت تأمین دموکراسی وایجاد جبههء دموکراتیک ملی مبارزه ء عادلانه کند .

– که براساس تحلیل مشخص از وضع مشخص جامعه ، تأمین استقلال ملی اصلاحات دموکراتیک ، برانداختن مناسبات کهن قبیله یی زمینداری اربا بی وفیودالی ، تأمین حقوق و آزادیهای دموکراتیک طرد نفوذ امپریالزم بقایای استعمار کهنه ونو وبطورکلی پیروزی نهایی نهضت دموکراتیک ملی ،ایجاد حکومت دموکراسی ملی تعقیب راه رشد غیر سرمایه داری ،تقویت همه بخشهای اقتصاد ملی ازجمله : بخش خصوصی ،کوپراتیفی مختلط وبخش دولتی اهداف عمدهء ستراتیژیگ و” ساختمان جامعه نوین سوسیالستی ” درکشور هدف غایی آن است .

– که به اصول انترناسیونا سیونالزم وهمبستگی رزمجویانه ء کارگران جهان ،به وطنپرستی ،دوستی وبرابری حقوق ملل ومردمان ،صلح وامنیت دولتها عمیقا وفادار میباشد ( اساسنامه ء جمعیت دموکراتیک خلق ) 21 )

نتیجه

زنده گی وزمان طی هفتسال حاکمیت امریکاییان افغان تبار وخدمتگزاران وفادار ” یونیکال ” بروشنی این حقیقت را آشکار کرد که هیچ حکومتی درافغانستان جز ازهمین راه آزمون شده ء مرا منامه ء جمعیت دموکراتیک خلق به آزادی مردمسالاری ترقی صلخ عدالت اجتماعی وبرابری حقوقی زنان با مردان نایل نمیشود و آب ونان وخانه ولباس وسرپناه وابتدایی ترین نیاز ملیونها انسان مهاجر اجباری وتحقیر شدهء افغانستان بویژه مهاجران تحقیر شدهء در ایران وپاکستان را تأمین نمیتواند

) 14) : فرایند انشعابها وعوامل آن در جمعیت دموکراتیک خلق

وعوا مل پیدایی فرکسیونهای “خلق ” و” پرچم ”

رهبری واکثریت فعالان سیاسی جمعیت دموکراتیک خلق از همان آغاز پیدایی کار زنده گی ومبارزه ء سازمانی وسیاسی جمعیت تلاش کرد تا با آگهی از جهان بینی علمی وتجارب مثبت ومنفی پیروزی وشکست احزاب دموکراتیک ومترقی منطقه وجهان، متناسب با وضع وشرایط مشخص اقتصادی اجتماعی وسیاسی کشور نیمه فیودالی وسلطنتی کشور سنگ پایه های اصولی شیوهء صحیح کار را درهمه سمت وسو های زنده گی حزبی بویژه در طرح وتدوین اصول مرامی سازمانی وتشکیلاتی اشکال مبارزه ء ایدءو لوژیکی ،سیاسی واقتصادی، اصول وموازین سازماندهی فن مبارزهء اجتماعی ودرک اساسهای رهبری علمی جامعه ، رهنمای عمل قرار دهد و متناسب به شرایط ووضع کشور با حد اقل اشتباه رشد سالم کند و لی عناصر اصولی ، به علت سیطره ء نیرومند گرایشهای قومی و قبیله یی در رهبری جمعیت ، مانع حضور ونفوذ حفیظ الله امین وانشعاب زود رس در ” جمعیت دموکراتیک خلق ” شده نتوانست مبارزه ء درونی وبیرونی جمعیت از همدیگر تفکیک وجدا نشد از سلاح موءثر انتقاد اصولی وسالم ، انتقاد ازخود واعتراف واستحکام وحدت درونی جمعیت کمتر توجه گردید البته علت نخستین واساسی انشعاب در رهبری جمعیت حضورونفوذ بی قید وشرط ومرموز حفیط الله امین درگرماگرم مبارزه انتخاباتی وشکست منشی عمومی درولسوالی ناوهء مقر، درشرایط عینی ، طبقاتی ،سیاسی قومی وقبیله یی فرتوت کشور ، ضعف درک آ گاهی اجتماعی نبود تجربه لازم سیاسی ، فقر تیوری اعضای موءسس جمعیت دموکراتیک خلق درهمان دو سه سال حیات پر عمل کودکی جمعیت دموکراتیک خلق بوده است

رهبری جمعیت به درجات متفاوتی به این راز ورمز زنده گی جمعیت آگاهی داشته اند که حل مسایل سازمانی ومبارزه بدون اتوریته فردی وسازمانی درجمعیت به دشواریها وموانع مواجه میشود ولی این اتوریته ونفوذ باید شعوری وآگاها نه می بود نه مصنوعی ومبتنی بر ارعاب ، ساده ساختن مسایل وموضوعات پیچیده ، دیکته و فرماندهی شخصی وبدون قبول مسوءلیت فردی
تهدید تخویف وتبلیغا ت بی پایه وتظاهر به قدرت دراینجا و آنجا .

شایسته ء گفتن است که کمیته تدارک کنگره اول ازهمان آغاز تأسیس جمعیت به این فکر وذکر بود تا سازمانی را پایه گذاری کند که دارای یک جهان بینی روشن علمی باشد مسایل اجتماعی را با در نظر داشتن منافع اکثریتهای محروم وبسود تحقیر شده گان افغانستان حل بتواند وبرای نیل به این مأموریت تاریخی ،همه نیروهای ترقیخواه دموکراتیک ملی ضد استبدادی وضدواپسگرایی وضد امپریالستی را بسوی اهداف ستراتیژیکی وغایی جلب وجذب کند واز جامعه نیمه فیودالی وعقب نگهداشته شده طبقاتی ومبتنی براستثمار انسان از انسان ، یک جامعه مرفه و آزاد از تضادهای طبقاتی ،استبداد تبعیض نژادی قبیله یی قومی وآزاد از تبعیضهای جنسی زبانی ومذهبی محلی ومنطقه یی آباد نماید

برای رسیدن به این هدفهای دور ونزدیک باید این جمعیت از نظر نوع و تیپ خود کاملا حدید ‘گشن بیخ ، فرا گیر قانونی چند ین قومی چندین مذهبی ودرهمان پله ء تکامل تاریخی مبارزه وشرایط ملی وجهانی ، دموکراتیک وملی بود ه می توانست در آغاز همه اعضای کمیتهء مرکزی به شمول نور محمد تره کی منشی عمو می جمعیت به این اهداف دور ونزدیک جمعیت همنوا بوده اند باید رهبری این کشتی شناور ، مبارزه ء علنی قا نونی مسالمت آمیز خودرا با مبارزه بی سر وصدای و مخفی خود، دور از شعاع هرگونه ضربه ارتجاع داخلی و بیرونی ، با رعایت اصول سازماندهی اجتماعی و آموزش و پرورش کادرها واجراکننده گان فعال مشی سترایژیک وغایی جمعیت ، در حوزه ها ی مناطق صنعتی ،مراکز فرهنگی شهر ها، ودیگر مراکز ستراتیژیک تلفیق وتنظیم وهما هنگ میتوانست این شیوه ء مبارزه با شناخت شرایط وضرورت زمان ومکان مشخص جامعه ما و با الهام از تجارب تاریخی احزاب دموکراتیک و ترقیخواه جهان بایستی رهنمای عمل مبارزان انقلابی قرار میگرفت تا امکان هرگونه فتنه گری وتحریکات واپسگرایان به حداقل کاهش می یافت واز افشاء گری ماهیت سازمان در همان حالت جنینی حمعیت جلوکیری صورت میگرفت هرگاه برنامه ء مبارزه علنی قانونی ومسالمت آمیز جمعیت با شیوه های سترایژیک ونهایی مبارزه ء آن به دقت وبی خطا پیگییری میشد بدون ترس از اشتباه پایه های اجتماعی سیاسی وملی جمعیت دموکراتیک خلق تا روستاها ودرمیان حوزه های دهقانان فقیر گسترش می یافت واز نفوذ واعتبار بین امللی نیز برخوردار میگردید وراه جمعیت خودرا از درون نهضت دموکراتیک ملی بسوی تشکیل یک جبهه ء دموکراتیک روشن وهموار میکرد

ولی تاجاییکه بیاد دارم جمعیت دموکراتیک خلق ازتاریخ شکست منشی عمومی در انتخابات 1344 ولسی جرگه تا تأسیس جریده ء خلق ( 22حمل 1345 خورشیدی دریک بی اصولی ،دلسردی وخودسری درهمه عرصه ها بویژه از نگاه سازمانی دوچار گردید اشتراک فعال جمعیب در روز پشتونستان (1344 خورشیدی ) سخنرانیهای محمد طاهر بدخشی وسلطان علی کشتمند درواقعه ء خونین 3عقرب 1344 وزندانی شدن این دوعضوکمیتهء مرکزی و محمود بریالی و بصیر رنجبر درین تظاهرات خونین دانشجویان وشهریان کابل سفر خودسرانه منشی عمومی جمعیت ، ظاهرا به المان دموکراتیک های وهوی وتبلیغاتی هواداران حفیظ الله امین درباره ء ترجمه وچاپ یک کتاب فلسفی ازسوی منشی عمومی فرایند انشعاب واختلافات درون جمعیت را شتاب بخشید

درزمینه ء نشرات جریده ء خلق نیز گرایشهای متفاوتی آشکار شد . – گروهی به این باور بود که بیشترین ستونهای جریده به مسایل بین المللی مبارزه ء ایدوءو لوژیک وتشریخ تیوریک مبارزه طبقاتی باشد ولی ببرک کارمل درهمان برهه ء حرکت جنبش وجامعه ازمبارزه ء سیاسی ، اقتصادی ومطالباتی کارگران دانشجویان پیشه وران شهری وزحمتکشان کشور طرفداری میکرد

وبه این باوربود که تحلیل مشخص از اوضاع اجتماعی واقتصادی و مبارزه در راه اصول مرامی و تطبیق ارزشهای دموکراتیک قانون اساسی تأمین مشروطیت ، همه وهمه مبارزه ء سیاسی و اقتصادی وشکلی از مبارزهء طبقاتی است

من نیز گزارش دست آوردهای مبارزات اقتصادی ومطالباتی کارگران و زحمتشکان کابل ودیگر مراکز تولیدی و صنعتی کشور را غالبا به تخلص مستعار نامه نگار کارگری باری درجرید ء خلق و بیشتر در جریدهء پرچم ، به نشر می سپردم .

– به هنگام نشر مرام جمعیت دموکراتیک خلق منشی عمومی هدفی را که دربرابر نهضت وسازمان می نهاد ” استقرار دولت دموکراسی خلقی به حیث هدف ستراتیژیک ” بدون ذکر ایجاد جبهه ء متحد دموکراتیک از نیروهای سیاسی بود ه است – ولی ازسوی ببرک کارمل ” حکومت دموکراسی ملی وتعقیب راه رشد غیر سرمایه داری وپیش کشیدن شعار جبهه متحد ملی ودموکراتیک طبق تحلیل علمی شرایط کشور ” مطرح گردید واین طرح پس از مباحثات وگفتگو های طولانی در مرامنامه ” جمعیت دموکراتیک خلق ” مورد تصویب نهایی قرارگرفت ودرجریده ء خلق نشرشد (22)

– با برگشت مرموز حفیظ الله امین از امریکا ، حضور ،نفوذ و اعتبار او نزد منشی عمومی جمعیت ، انحرافات عظمت طلبانه قومی و محلی او روبه فزونی نهاد وپس از توسعه ء کمیته ء مرکزی وارتقای حفیظ الله امین بدون طی دورهء آزمایشی به عضویت مشاور کمیتهء مرکزی ، بحران سیاسی دردرون جمعیت نیز گسترش بیشتر یافت

ببرک کارمل منشی دوم کنیته ء مرکزی برای ارتقای سطح شعور سیاسی و تقویت انضباط آگاهانه سازمانی دوطرح زیرین رابه کمیته ء مرکزی پیشنهاد کرد

1) : – تصمیم نشر جریدهء جدید برای” جمعیت دموکاتیک خلق”

2 ) :- تصمیم اکثریت رهبری جمعیت درباره ء استعفای استاد میراکبر خیبرعضو کمیته تدارک کنگره از مسلک نظامی ، تصمیم استعفای استاد میر کبر خیبر ازمسلک نظامی اگر که پس از واقعه خونین 3عقرب 1344 خورشیدی وتبدیلی او به ولایت پکتیا ، به خاطرشکستن قید وبند و نظارت پولیسی گرفته شده بود، ولی بازگشت استاد خیبر به کارهای حرفه یی وکمرنگ کردن نفوذ بی بند وبار حفیظ الله امین از مزایای دیگر سودمند ولی جانبی این تصمیم بوده می توانست .

– منشی عمومی با هردو پیشنهاد ببرک کارمل مخالفت و به این موضوع پافشاری میکرد تا به هر قمیتی که شود جریده خلق احیا گردد منطق منشی عمومی این بود که قانون احزاب هنوز تصویب وتوشیح نشده است هرگاه تلاش شود که باردیگر طبق قانون مطبوعات جریدهء خلق به صاخب امتیاز آن تعلق بگیرد وبه این وسیله “جمعیت ” طبق قانون ا حزا ب سیاسی به حیث یک حزب تثبیت میگردد .

موجز اینکه این هر دوپیشنهاد ببرک کارمل انگیزه صف آرا یی وانشعاب میان طرفدا ران منشی عمومی ومنشی کمیته مرکزی گردید ونورمحمد تره کی منشی عمومی گویا از ببرک کارمل سلب اعتماد کرد

ببرک کارمل برای تحکیم وحدت رهبری و جلوگیری از انشعاب استعفا نامه ء خودرا ازهمه مقامات رهبری کننده ء جمعیت توأم با یک تحلیل انتقادی از انحرافات درون جمعیت به کمیتهء مرکزی پیشنهاد کرد ولی کمیته ء مرکزی تقاضای سبکدوشی ببرک کامل را از دارلانشا ء باحفظ عضویت او به کمیته ء مرکزی تصویب نمود و برای منشی عمومی و حفیظ الله امین نیز از سوی کمسیون تفتیش مرکزی اخطار تحریری تعیین وبه آنان ابلاغ شد تا در آیند ه پیش از فیصله کمیته مرکزی ، تصامیم شخصی هیچ عضو رهبری را در سازمانهای حزبی اعلان و انضباط حزبی را خود سرانه نقض نکنند فقط در جریان این بحران تشکیلاتی دستگاه حاکمه ارتجاع به وسیله سردار عبدلرشید ودیگر وکیلان وابسته ء خود درولسی جرگه حملهء جارحانه ء خودرا علیه گروپ پارلمانی جمعیت آغاز کرد ولی این توطیه دستگاه نیز به واکنش شدید زنان مردان کارگران جوانا ن دانشجویان دانشگاه کابل روشنفکران وشهریان کابل مو اجه وخنثا گردید

محمد طاهر بدخشی گرداننده گی این مظاهره را بعهده داشت تظا هر ازشفاخانه ” ابن سینا ” روبروی نخستین ماشیخانه ء کابل آغاز شد دکتر انا هیتا از بستر مریضی با سرودست بندچ بیچ وتن بیمار برخاست و با ابراز سپاس ازهمدردی اشتراک کننده گان مظاهره ء خیابانی 9 قوس 1345، از افراطکاریهای وحشیانه شماری از وکیلا ن وابسته به محافل حاکمه علیه کارمل ووکیل نوراحمد نور پرده برداشت ودر شهریان کابل بویژه در نسل جوان شور مبارزه ومقاومت داد خواهانه آفرید

– در جاده میوند نزدیک به بازار چنداول ز مینه سخنرانی برای من مساعد شد دران لحظه فریاد برآوردم که شهرکابل بویژه دردوران بازیهای بزرگ استعمارگران بریتانیای کبیر وروسیه تزاری ، یکی از مراکز ستراتیژیک منطقه وبزرگ راه بین شمال وجنوب آسیا بوده است مرکز خراسان به همین دلیل در دوران تیمورشاه به کابل انتقال یافت درین برهه تاریخ چنداول مرکز تربیت نظامی سیاسی فرهنگی زبان ادبیات فارسی ومرکز آگاهی سیاسی بود ولی پس از استقرار وسیطره ء استبداد کبیر وصغیر مردم چنداول باهمه آگاهی سیاسی دانش هنر ادبیات وشایسته وغنای فرهنگی با درد ودریغ هنوز از سرد مهری روزگار رنج میکشند شخصیتهای بزرگ وبرجسته ء سیاسی فرهنگی ومذهبی آنان رنج بند وزنجیر وزندان را دیده اند زنده نام سرورجویا درپای شمعی پس ازدهها سال تحمل رنچ زندان استبداد جان سپرد علی اصغر شعاع شخصیت فرهنگی وبا نفوذ مذهبی بهمین سرنوشت گرفتار گردید فرزندان این مردم نیز از حق تحصیل دردانشگاه نظامی و دانشکدهء حقوق و علوم سیاسی محروم میباشند کارد تبعیض نژادی ومذهبی تا مغز استخوان این مردم فرهیختهء وطن رسیده است درتمام وزارت دفاع یک جنرال ودر و زارت امور خارجه حتا یک پیاده ء دفتر طی بیش از سی سال آخر ازین مردم بافرهنگ استخدام نشده است تا این شورا واین ارتجاع واین مکتب واین بلاها به سرنوشت مظلومان حاکم باشند آزادی و دموکراسی هیچگاهی به شگوفه نخواهد نشست و بارور نخواهد شد .

این سخنرانی با شعار ” مرگ برارتجاع مرگ براستبداد وظلم ملی واجتماعی وامپریالزم ” و مطالبه ء داد خواهانه ء تعقیب عدلی جنایتکاران پا یان یافت

موجزاینکه درین برهه رشد سازمانی وطرح وتصویب اساسنامه سه گرایش عمده ء زیرین به نظر میرسید

نخست : نور محمد تره کی طرفدار مطلق کردن قطب مرکزیت بود

دوم : ببرک کا مل واکثریت کمیته ء مرکزی منتخب کنگره از مرکزیت – دموکراتیک طرفداری میکرد

سوم : محمد طاهر درآغاز تشکیل کنگره وکمیته ء مرکزی وپیش از تصمیم عضویت حضور ونفوذ حفیظ الله امین ، از وحدت جمعیت زیر رهبری نورمحمد تره کی منشی عمومی جمعیت پشتیبانی جدی وشعبه ء تشکیلات وستون فقرات جمعیت را رهبری میکرد ولی با حضور ونفوذ مرموز وارتقای شتابنده حفیظ الله امین در جمعیت آن هم بدون طی مرحله ء آزمایشی ،نظر مخالف داشته است محمد طاهر بدخشی با درک وتحلیل وضع سیاسی وگرایشهای درون جنبش جامعه واوضاع سیاسی پیرامون افغانستان به فکر وذکر جداکردن فعالان سیاسی شمال هندوکش وتجربه ء اشکال گونه گون مبارزه ء مخفی وعلنی مسالمت آمیز وسازماندهی مبارزات مسلحانه افتاد با حفیظ الله امین در مسایل تشکیلاتی برخوردهای جدی کرد

دستگیر پنجشیر شهرالله شهپر و سید عبدالحکیم شرعی نیز در ین مرحله رشد سازمانی از اصول سازمانی احزاب طراز نوین طبقه ء کارگر ومترقی یعنی ” مرکزیت برپایه ء دموکراسی ” واز وحدت دموکراتیک همه نیروهای سیاسی در افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر پشتیبانی به عمل می آورد

ومشخص تر باید گفت که اختلاف آراء پیرامون جهات وقطبهای اساسی مرکزیت دموکراتیک تشدید شد این مسأله ازلحاظ ساختمان تشکیلاتی جمعیت اصل عمده ورهنما ، به شمار می آمد در ین زمینه منشی عمومی وطرفداران برجسته شدن قطب مرکزیت روی مواضع زیرین پافشاری میکرده اند: –

– که : ذکر انتخابی بودن مقامات رهبری جمعیت در اساسنامه ضرور نیست .

زیرا شرایط کارما دروضع کنونی مطلقا انتصابی بودن مقامات رهبری کننده ء حزبی وفعالان سیاسی را حکم میکند

– که: رأی مخفی باید به رأ ی علنی تبدیل شود . زیرا اعتماد سیاسی منشی عمومی درانتصاب اعضای رهبری شرط است

– گزارش دهی به سازمانهای مربوط جمعیت شرط نیست زیرا شرایط اختناق اجازه نمیدهد

– تبعیت اقلیت از اکثریت یک امر میکانیکی است اعتماد سیاسی منشی عمومی شرط لام است

– راجع به پرنسیپ ( اصل وقاعده ) ( رعا یت جدی انضباط جمعیتی برای همه ء افراد در”هر مقامی ” که باشند ) گفته میشد که ذکر واژه ء “هرمقام ” در اسا سنامه لزومی ندارد وباید ترکیب “هر مقام ” از اساسنامه ء جمعیت حذف شود .

– دربار ه ء ” مقام ” عقیده داشتند که به اساس سلسله ء مراتب منشی اول ( جنرال سکرتر ) عا لیترین مقام انتخابی جمعیت است دساتیر منشی عمومی بالای تمام اعضای جمعیت به شمول اعضای کمیته ء مرکزی

هیأت اجراییه و اعضای دارلانشای جمعیت قابل اجرا است تا مرکزیت ودسپلین در جمعیت تأمین گردد ( 23 )

موجزاینکه : شور وبحث آزاد انه درمسایل واخذ تصمیم دموکراتیک واصل تبعیت اقلیت ازاکثریت شیوهء انتقاد وانتقاد ازخود اساسا برای تمامیت خواهان قابل درک تحمل و هضم نبود و آگاهانه از اصول مرکزیت – دموکراتیک چشم پوشی میکرده اند ( اسناد دستنویس پلنوم وسیع 15 عقرب 1346.برابر به . 7نومبر 1967 .)

( 15 ) : مسأله پشتونستان وخط استعماری دیورند در شب تأسیس کنگره ء اول جمعیت دموکراتیک خلق درباره مسأله پشتونستان وخط جنجال برانگیز دیورند نیز جر وبحثهای داغی در گرفت مستوفی غلام محی الدین زرملوال صریحا دعوای ا رضی را مطرح کرد . گوهر طرح زرمتی این بود که پشتونخوا وبلوچستان بخشی از قلرو افغانستان است .این سرزمینها به شمشیر استعمار بریتانیای کبیر از پیکر افغانستان جدا شده است . مردمان پشتونخوا وبلوچستان با مردم افغانستان پیوندهای قومی زبانی دینی تاریخی فرهنگی دارند جمعیت دموکراتیک خلق براساس این همه پیوندهای تاریخی وفرهنگی میتواند و باید درراه رهایی خلقهای پشتون وبلوچ آنسوی مرز دیورند مبارزه واز خق تعیین سرنوشت آنان دفا ع کند این طرح مستوفی زرمتی با خطوط اساسی پالیسی کمیتهء تدارک کنگره ء اول وعهدنامه های شاهان وامیران افغانستان درهمان آغاز دهه دموکزاسی در تضاد وتحریک آمیز بود

ولی ببرک کارمل وهودارنش ازسیاست همزیستی مسالمت آنیز ،حل مسایل از طریق مذاکره ازعدم مداخله ودخالت در امور همدیگر واز حق خود ارادیت پشتونها و بلوچهای آنسوی مرز دیورند دفاع میکردند . جروبحثها شدت گرفت

زرمتی ویکی دو عضو دیگر ، جلسه کنگره را ترک کرد احتمال انشعاب قوت میگرفت درین وضع شهرالله شهپر محمد طا هر بد خشی دستگبر پنجشیری وسید عبدلحکیم شرعی جوزجانی طرح قابل قبولی را پیشنهاد کردند درین طرح خواستهای هردو قطب با زتاب یافت از جمله گفته شد :

که : خط دیورند یک خط استعماری است . جمعیت دموکراتیک خلق از تحکیم مناسبات دوستانه وبردرانه ء زبانی ، فرهنگی وتاریخی مردم افغانستان با خلقهای پشتون و بلوچ آنسوی دیورند پشتیبانی واز حق خود ارادیت خلق پشتون وبلوچ به اساس خواست عادلانه ء آنان حمایت میکند . این طرح به اتفاق آراء اعضای کنگره به تصو یب رسید وسپس با اند کی آرایش وپیراش لفظی در ماده هشتم مرامنامه ودر شماره ء اول ودوم جریدهء خلق بتاریخ 22حمل 1345 خورشیدی به زبانهای فارسی وپشتو وبه الفاظ زیرین طبع ونشز گردید :

” 8: – اشغالگران امپریالست بریتانیا خط استعماری نام نهاد دیورند را در سال ( 1893) بر قلمرو سیاسی افغانستان ،خلاف ارادهء خلقهای آن تحمیل کرد ودرنتیجه یک قسمت ساحهء مملکترا از پیکر آن جدا نمود . ازان تاریخ تا کنون جنبشهای ضد استعماری وامپریالستی خلقهای پشتونستان بصورت مستمر ومداوم جریان دارد . نیروهای ترقیخواه دموکراتیک خلق افغانستان به پیروی از اصل ” حق تعیین سرنوشت ملل ” از جنبش رهایی بخش خلقهای پشتونستان پشتیبانی میکنند .” ( 24 )

سرانجام طرح کمسیون اساسنامه ، بر مبنای ” مرکزیت دموکراتیک ” به اکثریت آرای اعضای اصلی کمتهء مرکزی منتخب کنگره موءسس تصویب شد وسپس کمیته ء مرکزی تصویب کرد تا پلنوم کمیتهء مرکزی نیز دعوت گردد تا فرایند تصویب اساسنامه نهایی وزمینه ء تطبیق آن مساعد شود

ولی منشی عمومی به تحریک حفیظ ا لله امین ، پیش از تدویر پلنوم موضوع توسعه کمیته ء مرکزی را مطرح ساخت وبه کمیته ء مرکزی پیشنهاد نمود تا نخست فرایند انتصاب وتوسعهء کمیته ء مرکزی پایان یابد وانگاه در فضای روشن تر سازمانی سیاسی و تغییر تناسب قومی اعضای کمیتهء مرکزی به شیوه ء گویا “دموکراتیک ! ” موضوع اساسنامه طرح وتصویب شود درین زمینه نیز نزدیک به شش ماه وپس از چندین جلسه مباحثات ومشاجرات و درفضای تیره ء ناباوری سرانجام پیشنهادشد که در قدم اول کسانی به عضویت اصلی کمیته مرکزی انتصاب شوند که اتفاق آراء اعضای کمیتهء را به دست آورده بتوانند وانتصاب اعضای دیگر به آینده محول شود به اسا س این طرح ، دکتر شاه ولی ونوراحمد نور دو تن از هو ادارن منشی عمومی و منشی کمیته مرکزی از میان اعضای مشورتی به اتفاق آراء به عضویت اصلی کمیته ء مرکزی پذیرفته شد ند وبازهم درتناسب اکثریت واقلیت تغییر ی نیامد وتناسب 3 عضو درمقابل 4 عضو کمیتهء مرکزی منتخب کنگره به 4 درمقا بل 5 عضو توسعه یافت ولی این توسعه در ین برهه مبارزه درون سازمانی قادر به تأمین وحدت اید ء لوژیک سازمانی ومشی سیاسی خود نشد و بپاس موی سپید منشی عمومی از عملیا ت نفاق افگنانه وانشعا بگرانه حفیظ الله امین جلوگیری کرده نتوانست وجمعیت روبه انشعابهای پیاپی قومی قبیله یی محلی وانحرافات گونه گون سیاسی وایدءیو لوژیک نهاد

16 :- انگیزه ء جدایی فرکسیونهای ” خلق ” و “پرچم ”

( 14 ثور 1346 خورشیدی )

با شگفتی باید ازین تصا دف و رویدا د تاریخی یاد کرد که: –

در همان روزیکه در پارلمان جلسه ء استیضاخ ودر دانشگاه کابل گردهمایی بزرگی علیه مداخله C .I .A جریان داشت گارد حفیظ الله امین تمام هواداران “خلق ” را به ترک حوزه ها ، سازمانها وشعبه های جمعیت دموکراتیک خلق فراخواند و انشعاب جمعیت دموکراتیک خلق بر اسا س نقشه قبل تنظیم شده .به این نیرنگ به تاریخ (14 ثور 1346 ع ) اعلان وبرجمعیت دموکراتیک خلق تحمیل شد و بجای مبارزه علیه انحرافات ایدیولوژیک سیاسی وسازمانی نقد واعتراف به اشتباهات ، با سلاح ارزان اتهام افتراء دروغ لجن پراگنی دردل ودماغ فرزندان مردم بذر خصومت قومی غرورکاذب قومی برتری جویی قومی انتقامجویی ونفرت وکینهء قومی و تعصب وعصبیت قبیله سالاری کاشته شد باهزاران دریغ وافسوس که دروضع کنونی حاصل این دانه های زهر آگین بد آموزی هارا خاشخا شسالاران طالبان خود کش وبیگانه پرور القاعده و نظامیگران پا کستان وشرکای جهانی آنان درو میکنند ولی حقیقت این است که مبارزه ملل ومردمان افغانستان و جهان سکون را نمی شناسد و چرخ تاریخ همه د شمنان ترقی وپیشرفت اجتماعی بویژه طالبان ظلمت را دیر یازود خورد وخمیر وراه رشد مستقل ملی – دولت ملی همه گروههای قومی افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر و”خانهء خورشید ” فردای مارا روشن وهموار میکند ازگزند لاشخواران جهان وطالبان ظلمت قوی تر باشید
ای پیشرو نسل جوان ، باز بخیز

ای لعل بدخش ونکته دان، باز بخیز

پیغام زمان وزنده گی را برسان

درگوش کر ستمکشان باز بخیز

 

اکادمیسین دستگیر پنجشیری

         ایالت  واشنگتن  – امریکا