تذکرۀ «پرده نشینان سخنگو» كه به قلم ماگه رحمانی پژوهشگر نستوه به رشته تحرير درآمده است از جمله منابع مهم در شناخت 128 بانوي سخنور زبان فارسی در منطقه است. از لابلای فهرست نامها در نخستین نگاه درک کرده بودم که بانو ماگه رحمانی زن آزاده و بدون تبعیض، تعصب قومی و نژادی است. زیرا به مرزهای جغرافیایی و هویتی اهمیتی نداده و این اثر از مرز و ملیت تخطی میکند. زیرا ذهن و قلم نویسنده آن مرزهای هویتی و ملی را پشت سر میگذراند و ما را فرا میخواند تا از مرزهای ذهنی جغرافیایی خود فرا تر برویم.
زیرا جغرافیایی که امروز «افغانستان» نامیده میشود، زمان جزیی از یک کل بزرگتر به نام خراسان بزرگ بود که پس از تقسیمات ملی مدرن، تکه تکه و تجزیه شد و میان کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان تقسیم شد.از همین رو عنوان این اثر را «شاعر زنان افغان» یا «شاعر زنان ایرانی» نگذاشته و به دورۀ زمانی خاصی هم اختصاص ندارد.
با آن که ابزار سنجش و گردآوری اطلاعات مدرن امروزی وجود نداشته است. با آن هم با شکیبایی و پیگیری پژوهش نموده تا جایگاه بلند و شامخ زنان را در مسیر پر از فراز و فرود تاریخ برجسته بسازد و برای تحقق آرمانهای این نیم پیکر جامعه مرد سالار خامهی رنجه کند و سهم خویش را اداء نماید.
خوشبختانه این اثر ارزشمند را، سالها پیش در هنگام دانشجویی ام مطالعه نموده بودم و خیلی آرزو داشتم که از نزدیک با نویسنده آن آشنا شوم. سالهایی زیادی در جستجویش بودم. اما موفق به دریافت کوچکترین نشانی شان نشدم. تا اینکه پس از پرس و پالهای زیاد در اوایل اپریل سال 2019 دوست عزیزی از اروپا شماره تلفون شان را برایم ایمیل کرد. بدون درنگ ساعت 6 شام به وقت بریتانیا با ایشان به تماس شدم. پس از دو دقیقه گوشی را برداشتند و مدت 30 دقیقه هر دو صحبت خیلی صمیمانه داشتیم. از اینکه درباره کتاب و شناسنامهی شان آگاهی داشتم؛ خیلی خوش شد و فضای صحبت ما گرمتر و صمیمیتر شد. بانو ماگه تا آن دم تصور می کردکه نسلهای بعد از ایشان، او را نمی شناسد و زنان همدوره شان هم بکلی او را بدست فراموشی سپرده اند.
بانو رحمانی عزیز خیلی شمرده و زیبا صحبت میکرد. از کمشنوایی گوشها و درد زانوها، عصا چوب و ازدواج کوتاهی خودش (فقط 16 سال با همسرش)، و از اينکه زنان کشورش از حق آموزش بيبهره اند و انديشۀ زنستيزي بر جامعه اش فرمان ميراند؛ اندوهگين بود. جفای مرد سالاری، سنتهای قدیمی و سوءاستفاده از مذهب؛ فقط در حق دختران و زنان هم میهنش (مردود بودن ازدواج دختران با خارجیها) شکوههای خفیف و دردهای قویتر داشت.
گوشهای این زن مبارز هیچگاهی آواز «مادر صدا زدن» و آغوشش گرمی کودکی را حس نکرده و این کمبودی در آوازش به صراحت خوانده می شد. با آن هم وعده سپرد در صورت بهبود تکالیف شان، به زنان رنجدیده و تحت ستم سرزمینش بنویسد، البته در صورتی که دردهای کهولت سن با بیحوصلهگیهای آن این مجال را به وی بدهد.
او در پرده نشینان سخنگو مينويسد: «طبقۀ نسوان در تمام دورۀ تاريخ در زير بار جور و ستم مردان قرار گرفته، از تمام حقوق حياتي و اجتماعي بينصب بودند و حتا از تعليم و تربيۀ صحيح بهرهِ نداشته اند؛ … چه ديديم زنان را در عصرهاي گذشته با وجود آن که دين مقدس اسلام، زنان را با مردان مساوي و صاحب هرگونه حقوق ساخت و تعليم را براي هر دو جنس فرض نمود؛ تعليم زنان را يک امر بيفايده و خطرناکي ميدانستند و يگانه وظيفۀ زن خدمت شوهر و نگاهداري اطفال، تعيين شده بود.»
از همين رو، اين بانوي آزاده از قلم و قدم خود کار گرفت،در برابر بيعدالتي فرياد زد و گام به گام زمان، براي آزادي زنان دربند جامعه اش، اين راه دشوارگذر را پيمود.
«پرده نشينان سخنگوی» در سال 1331 از سوي انجمن تاريخ چاپ شده است. اما از مقدمۀ آن بر ميآيد که در سال 1328 (1949) فراهم آمده است.
ماگه رحمانی انگيزۀ تدوين آن را چنين بيان مي دارد: «چون خوشبختانه در اين اواخر در بين زنان شرق و در آن جمله زنان و دختران وطن عزيز ما، جنبش و نهضت پديد آمده و از طرف ديگر تشويق و تحريک بزرگان و دانشمندان براي بلند بردن سويۀ اين طبقه به مشاهده ميرسد؛ موقع را مساعد شمرده و خواستم زنان سخنگوي عصرهاي گذشته را به هموطنان گرامي معرفي نمايم.
لذا به تدوين و ترجمۀ حال و نمونۀ کلام ايشان پرداختم. اميدوارم دوستان علم و دانش با ملاحظه و مطالعه اين اثر استعداد و قابليت ذاتي بانوان مشرق زمين، به ویژه فارسي زبانان را به نظر احترام و تقدير نگريسته مطمین گردند که با کمترين توجه و اهتمام ايشان،در راه تنوير اين طبقه که تاکنون عضو عاطل و پسماندۀ جامع شرق به شمار ميروند؛ به کار افتاده؛ به هر رشتۀ امور زندگي اجتماعي با مردان دوش به دوش و مساويانه وظايف اجتماعي، ملي و طبيعي خويش را انجام خواهند داد.»
تذکره «پرده نشینانسخن گو»، به پیروی از سنت تاريخ ادبيات نگاري متعارف، بر اصل دوره بندي تاريخي فراهم آمده است؛ این کتاب در پنج بخش نوشته شده است.
در این اثر پژوهشگر در مورد زندگی و آثار زنان شاعر پارسیگو از سده هفتم تا سیزدهم، معلومات مهمی را جمع آوری کرده است و از منابع زیادی داخلی و خارجی استفاده نموده است.
در بخش نخست نویسنده نگاهی به ادبیات فارسی از ابتدای اسلام تا سده ششم دارد و در بخشهای دیگر شاعرانی چون رابعه بلخی، مهستی گنجوی، سیده بیگم علوی و مطربه کاشغری را معرفی و برخی از آثار آنان نیز آمده است.
بخش دوم کتاب به معرفی شاعران سده هفتم تا نهم اختصاص دارد و در این بخش 22 شاعر زن معرفی و ابیاتی از هر شاعر نیز ذکر شده است.
در بخش سوم و چهارم کتاب 70 شاعر از سده دهم تا سیزدهم معرفی و برخی از آثار این زنان پارسیگو نیز در این اثر به چشم میخورد.
بخش پنجم کتاب به شاعران مجهول زمان اختصاص دارد که بانو رحمانی 37 شاعر را در این بخش به خوانندگان معرفی کرده و در مورد آثار و زندگی آنان معلومات داده است.
این تذکره تباهی باورهای رایجی را نشان میدهد که بنابران، زنان شرقی و مسلمان در درازای تاریخ همواره، منفعل، ساکت، مطیع، بیقدرت و تمکین کننده بوده اند، نفس اقدام نویسنده خط سرخ باطل بر این افسانه است.
«پردهنشینان سخنگو»، یک تذکره ساده نیست و همان گونه که در مقدمه کتاب نیز آمده است، گردآورنده این کتاب به جای سخن عاشقانه، اثری را نوشت و به یادگار گذاشت که امروز شاید حتا خواندنیتر از دیروز باشد.
این کتاب تذکره زنان شاعر پارسیگو است، سنت تذکره نویسی غالباً در برابر سنت تاریخ نویسی قرار میگیرد. تاریخ، عمدتاً به بازگویی شرح وقایع بزرگان و قدرتمندان میپردازد اما تذکره سرگذشت مردم را باز میگوید و لذا تاریخ فرودستان است.
خاصیت تذکره این است که به یاد میآورد و بر بسیاری از پیش فرضها خط بطلان میکشد، لذا با خواندن این اثر پرسشهایی پدید میآیند.
از جمله این که چرا دیوان شاعران مرد از جنگها و غارتها برجسته است؛ اما دیوان بسیاری از شاعران زن، آثار و حتا نام آنان؛ به استثنای آن عده که همخانه و همسایه قدرت بودهاند از یادها رفته؛ به نحوی که انگار هرگز نبودهاند.
«پردهنشینان سخنگوی» اساسی را گذاشته، تا سنتی را احیا و به خاطر بیاوردکه زیر بار سنتهای مسلط و تاریخهایی که درباره امروز و گذشته نوشته میشوند، سرکوب شده و از یاد رفته است.
«پرده نشینان سخنگوی» نشان میدهد که سخنگویی زنان، امری استثنایی و تنها مختص چند نفر نبوده است. ثابت میکند که این تصور همان افسانهای است که با تاریخ و حافظه مسلط پیوندی دیرپا دارد.
پیام کتاب، دعوت آشکار زنان به خودشناسی و شناختن جایگاه وارزش زن در جامعه و همبستهگی زنان برای مبارزه بر ضد خشونت برعلیه زن و دختر این سرزمین ها است.
نشر دیجیتال این تذکره را به همه بانوان عزیز تبریک و تهنیت گفته و خدمات بی شایبه محترم قاسم آسمایی و تارنمای راه پرچم را در زمینۀ باز نشر آن به دیده قدر نگریسته و پیروزی های درخشان شان را در این راستا خواهانم.
هرچند که «پرده نشينان سخنگوي» گواه تکاپوي پيگير و دقت فراوان نويسندۀ آن است و از مشوره هاي سودمند استادهاشم شايق افندي نيز، بينصيب نبوده است؛ با آنهم برخي لغزشها از دامن کتاب، دست برنداشته اند که با فهم شرايط آن روز امري پذيرفته شده است.
نقاشی روی جلد از کارکرد های ماندگاراستاد مرتضی پردیس
( انتخاب از راه پرچم )
کارتون و نقاشی هایی از گران ارج استاد مرتضی « پردیس » Murtaza Pardais
پرده-نشینان-سخن-گوی-ـ-ماگه-رحمانی