به بهانۀ بازپخش کلکسیون جریدۀ “نداء خلق”
قاسم آسمایی
نشر جریده شمس النهار(سال ۱۸۷۳ میلادی)، آفتاب تابانی بود که برای بار نخست خط فکری نوین را که همانا مبارزه بی امان بین جهل ودانش، تاریکی و روشنی است؛ در تاریخ کشور بنیاد نهاد وشیوۀ پخش افکار وارزش های انسانی را به شکل مطبوع در وطن معمول ومروج ساخت وسپس این شیوه، خواستها واهداف آزادیبخش را نشریه های دیگر چون سراج الاخبار، امان افغان و ده ها نشریه دیگر ادامه دادند. این نشریه ها برعلاوه اینکه نقش بسیار مهم وارزندۀ را در امر بیداری مردم در آن مقاطع گوناگون زمانی ایفا نموده است، بیانگر تلاشهای بیشمار پیشگامان مبارزه با استبداد مسلط برجامعه ماست که با تحمل درد ورنج فراوان وقبول کردن سال ها زندان، پرچم مبارزه و آزادی خواهی را بزمین نگذاشتند وراه را برای نسلهای بعدی باز نمودند.
درهمین راستا بازپخش جریدۀ وزين وتاريخي نداءخلق در كهكشان انترنيت، امكان آنرا ميسر ميسازد تا پژوهشگران و منوران افغان با يك بخشی از مبارزه وپیکار بزرگان انديشه هاي رهبران و فعالان مشروطيت سوم افغانستان و منجمله با مبارزه و انديشه هاي يكي از پيشكسوتان رهبران آن جنبش و صاحب امتياز جريده نداء خلق، آزاديخواه شجاع زنده ياد عبدالرحمن محمودي فقيد آشنا گردند. محمودي كبير كه نام بزرگش جاودان باد از مفاخر نهضت مترقي آنوقت ميباشد كه با تعهد وجسارت بخاطرعدالت، مساوات وترقي اجتماعي رزميد.
در اینجا قابل یادآوری است که به روایت يكي از شركت كنندگان نخستين گردهمايي زنده یاد ببرک کارمل برای کمپاین انتخابات دوره دوازدهم شورا (١٣٤٤)، موصوف ضمن صحبت با باشندگان محله های هندوگذر، خرابات وشوربازار کابل، شايد اولين كسي بوده كه بعد از وفات داکتر عبدالرحمن محمودی به صورت علني وبا كمال احترام از جايگاه رفيع اين وطندوست پرشور وخادم صادق وطن ياد كرد ورسالت خود ونيروهاي مترقي را تداوم راه اين بزرگ مرد، در جهت برابري، ترقي و عدالت اجتماعي دانست.
تدوین کلکسیون جریده نداء خلق در یک جلد وبازنشر آن از طریق صفحۀ انترنیتی راه پرچم اولین قدم در این راه است، امیدواریم موفق شویم تا سایرنشرات مطبوع آن دوره ها را که خوشبختانه توسط عده از افراد وسازمانهای خیرخواه وخیراندیش دستیاب واز آرشیف ها بیرون وسکن شده، بصورت وسیع پخش ودر اختیار هموطنان قرار دهیم.
***
با ختم جنگ جهانی دوم، با وجودکه کشورما مستقیماً درگیر آن جنگ نبود، اما پیامدهای نکبتبار وبحران اقتصادی ناشی از آن به پیمانه وسیع در زندگی مردم احساس میشد؛ با اضافه خشکالی های سال های 1943 ـ 1944وسرمای بی سابقه سال مابعد آن سبب بلند رفتن مواد قیمت موادغذایی وگسترش فقرگردیده وتوأم با آن فشار واختناق دورۀ حکمروایی هاشم خان (دوره استبداد کبیر) سبب نارضایتی وسیع در کشور گردیده بود. در چنین وضع خاندان حکمران ومشاورین بیرونی آن برای تداوم حاکمیت خاندانی وبرای جلوگیری از عکس العمل شدید مردم وقیام آنها، تدابیری دفع الوقت تازۀ را روی دست گرفت ودرهمین جهت، قدم نخستین دورساختن مستبد کبیر هاشم خان وجانشین شدن برادراندر او، شاه محمود خان وزیرحربیه به جای او وبیرون کشیدن ظاهر شاه از انزوای دوامدار سیاسی واداری وتا اندازۀ دادن صلاحیت اجرایوی برای نامبرده بود.
سردارهاشم خان خلاف میلش وتقریباً در نتیجۀ کودتای درون خانوادگی از پست صدارت (روز ۱۹ ثور۱۳۲۵) معزول وبرادرش شاه محمودخان جانشین او شد. میرمحمد صدیق فرهنگ در باره این تغییر در دربارمینویسد: «صدراعظم (هاشم خان) به آسانی تسلیم نشد و در آخرکار استعفا در حالی بر او تحمیل شد که افراد اردو اطراف قصر صدارت را احاطه کرده بودند.»
صدراعظم تازه، اصلاحات نیم بند وموقتی را روی دست گرفت وبه گفتۀ زنده یاد غبار مجبور شد «با مردم از راه مدارا پیش آید وبا ریفورمهای کوچک و ناچیزی آنان [ مردم] را مشغول نگهدارد و اساس حکومت نظامی بیک حکومت نیمه نظامی اما زیر نقاب شبه دموکراتیک مبدل شد. »
در این دوره که بعضی ها آنرا “دموکراسی اول” نامیده اند؛ در سال ۱۳۲۸انتخابات آزاد بلدیه ها، صورت گرفت وشماری از نمایندگان غمخوارمردم با رای مردم در شورای بلدیه انتخاب شدند. همچنان در سال ۱۳۲۹ خورشیدی در انتخابات آزاد سری ومستقیم برای دورۀ هفتم شورای ملی (۱۳٢٨ ـ ۱۳۳۱ خورشيدی) ده ها تن از روشنفکران طرفدار دموکراسی وشاهی مشروطه از جمله دکترعبدالرحمان محمودی، امکان یافتند تا با رای مردم در پارلمان حضور یابند.
با استفاده از فرصت بدست آمده روشنفکران آزادیخواه، تشکل های سیاسی قبلی مخفی را علنی وبه حیث جمعیت ها واحزاب شروع به فعالیت نموده وخواست های برحق مردم را به اشکال گوناگون از تربیون پارلمان تا نشر مضامین در نشرات مطبوع مطرح ساختند. این تشکل های سیاسی با انفاذ قانون مطبوعات (ماه جدی سال ۱۳۲۹) که به شکل محدود آزادی مطبوعات در آن تضمین شده بود، جراید بیانگر خواستها واهداف خودرا منتشر کردند. چنانچه “حزب وطن” به رهبری میرغلام محمد غبار نشریه “وطن”، “حزب خلق” به رهبری داکتر عبدالرحمن محمودی “جریده نداء خلق”، ویش زلمیان نخست ” نشریه “انگار” به مدیریت مسؤل فیض محمد انگار و بعد از مصادرۀ آن، جریده “ولس” به مدیریت مسؤل گل پاچا الفت را طبع و توزیع مینمودند.
خواست مشترک همه این جراید حمایت از استقلال، تعمیل دمکراسی، آزادی، رشد اقتصادی واجتماعی کشور ودر کل شاهی مشروطه بود. البته باوجود این وجوه مشترک، این جراید از لحاظ شیوه تبلیغ، تحلیل وضع وطن وموضعگیری ها در مقابل سیاست های حکومت، با یکدیگر تفاوت هایی نیز داشتند.
این جراید باوجود امکانات بسیار محدود (از لحاظ امکانات چاپ، قطع و صحافت وتیراژ در مقایسه با جراید سرکاری / دولتی)، به سرعت هواخواهانی بیشماری را در سرتاسر کشور پیدا ودست بدست میشدند ونسبت علاقمندی بیش از حد مردم ومحدودیت تیراژ، در بیشتر نقاط افغانستان با دستنویسی و کاپی کردن تکثیر میگردیدند.
قابل یادآوری است که در این زمان، شماری دیگری از جراید غیردولتی از جمله نیلاب، آیینه، اتوم، صدای ملت، پامیر، پیام افغان و الفبا، نیز برای مدت کوتاهی نشر شدند؛ اما از محبوبیت همگانی در بین مردم برخوردار نشدند.
جریده نداء خلق
شماره اول جریدۀ نداء خلق بتاریخ 12 حمل سال 1330 نشر گردید. صاحب امتیاز جریده داکتر عبدالرحمن محمودی ومدیرمسئول آن انجنیر ولی احمدعطایی (داماد او) بود. (در بعضی نوشته ها از جمله برنامه بی بی سی مورخ 24 اکتبر 2011 /02 آبان 1390، مدیر مسؤل آن عبدالحمید مبارز، معرفی شده درحالیکه موصوف تنها یکی از همکاران و خبرنگار آن جریده بوده است.)
عنوان “نداء خلق” با خط نستعلیق برنگ سرخ تحریر گردیده وسایر مقالات آن به شکل تایپ گستتنر تحریر وجریده هفته دوبار به حیث “نامه ملی ادبی ـ اجتماعی و سیاسی” به روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زبانهای پشتو وفارسی با تیراژ در حدود 1500 شماره در مطبعۀ گستتنر شخصی نداء خلق در کابل چاپ میشد.
جریده در چهار تاهشت صفحه چاپ وقیمت یکشماره آن از 10 پول تا یک افغانی بود. همکاران جریده میرغلام محمدغبار، عبدالحمیدمبارز، محمد یوسف آیینه، محمد نعیم شایان، غلام حسن صافی، گل پاچا الفت وشماری قلم بدستان دیگر بوده اند.
در شماره اول، مرام جریده به قلم دکتور محمودی چنین بیان شده است: «نامۀ ندای خلق خادم خلق ـ رهنمای مردم باساسات دیموکراسی و مبارز حقوق خلق است ـ نامۀ نداء خلق راه حصول حکومت خلق ـ توسط خلق و برای خلق را بمردم نشان میدهد ـ متکی بر اساست دیموکراسی ـ تامل ما برای رویکار آوردن یک شورای اساسی و آزاد ـ انتخابات آزاد ـ تامین تعادل اساسی در بین قوای ثلاثه سعی ونشرات نموده و در این ساحه خودرا مدافع حقوق خلق میشناسد. …
…فدا کاری با نشتر قلم در راه حفظ، تمامیت خاک و ضمانت ناموس وطن و حقوق و نوامیس مشروطیت از فرایض اولیۀ نامۀ نداء خلق است…
…تامین دموکراسی حقیقی و ادراک حس مسوولیت اجتماعی و پا بندی و عشق به قانون و نظم ودشمنی با تشدد و اغتشاش و بی نظمی که مخالف مرام و اساس دموکراسی است میتواند سعادت و خوشبختی را به آغوش کشیده مظالم و سیاه روزی را بر طرف ساخت. این است روح مرامنانۀ نداء خلق که بلا تفریق نژاد و مظهر احساس و عواطف و افکار قوم از آمو تا سند بوده و حاضر است هرگونه مقالات و تنقیدات و شکایات مردم را بر روی این اساس بپذیرد ـــ و من الله التوفیق، محمودی.»
جریدۀ نداء خلق مجموعاً 29 شماره اقبال نشر یافت وبعد از شماره 29 و در آستانه ی دورۀ هشتم مجلس شورای ملی به جرم ” چاپ مرامنامه ی حزب خلق” در 16 سرطان 1330 مصادره گردید.
حزب خلق:
در شماره 29 جریده ندای خلق مورخ 16 سرطان مرامنامه حزب خلق نشر گردیده ودر آن تذکر رفته است که «حزب خلق حزب ملی و بر اساسات دموکراسی بنا یافته و برای تأمین غایه ی حقیقی دموکراسی یعنی حکومت خلق توسط خلق و برای خلق مبارزه می کند. تأمین عدالت اجتماعی در حقوق و محاکم ، رفع مظالم از خلق، تأمین یک حیات اجتماعی مأمون و مصؤون، نشر معارف عمومی، تأمین یک حیات صحی اساسی، تأمین آزادی فکر و بیان و نشرات، تولید عدالت اجتماعی در کار و ارتقای حقوق سیاسی از وظایف اساسی و اولیه ی حزب است…
حزب خلق وحدت ملی را اساس فرایض خود قرار داده و لذا تمام افرادی را که در حدود سیاسی افغانستان زیست می نمایند بلاتفریق نژاد، زبان، و رنگ و پوست همه را یک وجود واحد شناخته و در مقابل قانون دارای حق مساوی دانسته و هرگونه امتیازخواهی و تفرق جویی را منافی عدالت اجتماعی و اساسات دموکراسی می داند… حزب خلق وفاداری خویش را به اساسات دموکراسی و مشروطیت شاهی اسلامی، از فرایض خود دانسته و لذا تأمین تعادل حقیقی را در بین قوای ثلاثه، با تقنین و روشن ساختن حدود حقوقی در اجتماع و تشریح وظایف دولت و ملّت را وجیبه ی خود می شمارد…»
از لحاظ ترکیب اجتماعی حزب خلق فراگیر واز روشنفکران، پیشه وران و دکانداران تشکیل شده ومدافع خواستهای آنان بود وموضعگیرهای روشن و قاطع در مقابل دولت واقدامات آن داشت.
تعداد اعضای حزب خلق را حدود 200 نفر ذکر کرده اند. متأسفانه فعالیت حزب خلق با دستگیری وزندانی شدن داکتر عبدالرحمن محمودی کاندید دورهٔ هشتم شورای ملی (۱۳۳۱ ـ ۱۳۳۳ خورشيدی)، دکتر محمد رحیم محمودی، محمد عظیم محمودی، امان الله محمودی، دکتر نصرالله یوسفی، محمد نعیم شایان، نورعلم مظلوم یارمیدانی، محمد یونس مهدی زاده، محمد سلیمان مهدی زاده، عبدالحمید مبارز ومحمد یوسف آیینه با شماری دیگر از جمله ی سرا ن حزب خلق که به تاريخ ۱۸ سرطان ۱۳۳۱ بعد از تظاهراتی در اعتراض به نتیجۀ انتخابات دوره ی هشتم مجلس شورای ملی صورت گرفت؛ خاتمه یافت.
دستگیر پنجشیری می نویسد که دکتر عبدالرحمن محمودی در زندان سازمان سری دیگری را به نام «گوند مردم» تأسیس کرد واز طریق حلقه رهبری آن، پیوند خود را با جامعه، جنبش ونسل نوین مبارزان انقلابی برقرار میکرد.
5
داکتر عبدالرحمن محمودی در سال 1344 بعد از سپری کردن بیش از ده سال زندان پرمشقت در حالی که سخت مریض واز پا افتاده بود رها وچند ماه بعد از آن وفات کرد. روحش شاد، یادش گرامی وکارنامه هایش آموزنده و رهنمایی کننده برای ادامه دهندگان راه و آرمانش بوده و خواهد بود.
*