الکساندر برنز
سروان الکساندر برنز (۱۶ مه ۱۸۰۵ – ۲ نوامبر ۱۸۴۱) (دارای نشان گل خار و جایزهٔ همکاری انجمن سلطنتی) دیپلمات و کاشف بریتانیایی بود که از عوامل اصلی بازی بزرگ در منطقه آسیای مرکزی به شمار میرفت. در انگلستان به او لقب برنز بخارایی دادند چون توانسته بود برای نخستین بار با حکام بخارا ارتباط برقرار کند و آن نواحی را شناسایی نماید.[۱] کتاب وی با عنوان سفر به بخارا پرفروشترین کتاب سال ۱۸۳۵ میلادی در انگلستان شد.[۲]
سالهای نخست زندگی
برنز در شهر مونتروز اسکاتلند به دنیا آمد. پدرش شهردار آن شهر[۱] و پسرعموی رابرت برنز شاعر اسکاتلندی بود.[۳] الکساندر در سن شانزده سالگی به ارتش کمپانی هند شرقی پیوست و در همان جا به فراگیری زبانهای هندی و فارسی پرداخت. کمی بعد در سال ۱۸۲۲ به عنوان مترجم در شهر سورات به کار گرفته شد. در ۱۸۲۶ پس از انتقال به بخش کوتچ به عنوان دستیار حاکم وقت برگزیده شد. در این هنگام به تاریخ و جغرافیای شمال غربی هند و کشورهای همجوار که تا آن زمان زیاد مورد توجه انگلیسیها قرار نگرفته بودند علاقه نشان داد و سپس به افغانستان رفت.
اکتشافات
افغانستان در میانههای سده نوزدهم میلادی سرزمینی فقیر بود که بین امپراتوریهای روسیه و بریتانیا گیر افتاده بود. حضور بریتانیاییها در هندوستان باعث شده بود که امپراتوری روسیه نسبت به حرکت ایشان به سمت شمال مشکوک باشد و از سوی دیگر بریتانیاییها هم بر این گمان بودند که روسها قصد هندوستان را دارند. با توجه به این وضعیت، دولت هند بریتانیا نیازمند اطلاعات دست اول بود و از این رو الکساندر برنز را به آن منطقه اعزام کرد. او سفر خود را در لباس مبدل در سال ۱۸۳۱ (میلادی) از طریق مسیر کابل آغاز و به بخارا رسید و شرح کاملی از جزئیات سیاسی افغانها تهیه کرد.
در سال ۱۸۲۹ پیشنهاد وی مبنی بر انجام یک سفر اکتشافی از طریق دره سند به تصویب رسید و در سال ۱۸۳۱ سفرنامههای او و هنری پاتینجر مسیر حمله آتی به سند و سپس حرکت به سمت آسیای مرکزی را هموار کرد.[۴] در همان سال به لاهور رفت و چند اسب از طرف ویلیام چهارم پادشاه بریتانیا به مهاراجه رانجیت سینگ تقدیم کرد. بریتانیاییها مدعی بودند که این اسبها توانایی سفر زمینی ندارند در نتیجه به ایشان اجازه داده شد آنها را از رود سند بگذرانند و بدین طریق بریتانیاییها توانستند به شکل مخفیانه منطقه را شناسایی کنند. برنز در سالهای بعد به همراه موهان لال به سفرهای خود در افغانستان از طریق کوههای هندوکش به سمت بخارا (ازبکستان کنونی) و سپس ایران ادامه داد.
او روایت خود از سفر به این کشورها[۵] را در سال ۱۸۳۴، یعنی هنگامی که به انگلستان بازگشته بود منتشر کرد. این کتاب باعث شد آگاهی نسبت به این کشورها بسیار گسترش یابد. این کتاب یکی از کتابهای پرخواننده در آن سال شد[۶] و در سال ۲۰۱۲ مجدداً منتشر گردید. برنز توانست از چاپ نخست این کتاب ۸۰۰ پوند سود کند. خدمات او نه تنها توسط انجمن سلطنتی جغرافیا در لندن بلکه در انجمن پاریس نیز مورد تقدیر قرار گرفت. در همان سال وی را به عنوان همکار انجمن سلطنتی برگزیدند.[۷] باشگاه آتنیوم بدون رأیگیری وی را به عضویت در آورد. برنز به محض آنکه در سال ۱۸۳۵ میلادی به هند بازگشت به دربار ایالت سند فرستاده شد تا حق کشتیرانی در سند را به دست آورد و در سال ۱۸۳۶ در رأس هیئتی دیپلماتیک به سوی دربار دوست محمدخان در کابل رفت.
جنگ نخست افغانستان
برنز به لرد اوکلند حاکم هند بریتانیا پیشنهاد داد از دوستمحمدخان حاکم کابل پشتیبانی کند اما وی نظر سر ویلیام هی مکناتن را ترجیح داد و شاه شجاع درانی را حاکم افغانستان دانست. همین امر باعث آغاز جنگ اول افغان و انگلیس شد. با بازگشت شاه شجاع به کابل در سال ۱۸۳۹، برنز نماینده رسمی سیاسی دولت متبوع خود در کابل شد.[۸] برنز در ۶ اوت ۱۸۳۸ توسط ملکه ویکتوریا به شوالیه ملقب شد و در این هنگام در هنگ ۲۱ بومی هند که در افغانستان مأمور بود خدمت میکرد.[۹] او تا سال ۱۸۴۱ میلادی در آن جا باقی ماند.
مرگ
گفته میشود سر الکساندر برنز به دلیل زنبارگی و خشم روزافزون مردم افغانستان از اشغالگری بریتانیا توسط یک جمع شورشی در سال ۱۸۴۱ مورد حمله قرار گرفته و به همراه برادرش کشته شد.[۱۰]
آرامش وی به هنگام مأموریت حتی زمانی که جانش در معرض خطر قرار داشت و خشونتی که پس از قتل دستیارش به نام سرگرد ویلیام براودفوت نشان داد و توانست شش تن از مهاجمان را بکشد، شهرت زیادی برای او به هم زد.[۱۱]
در سال ۱۸۶۰ مشخص شد که برخی از مراسلات برنز از کابل در سال ۱۸۳۹ تغییر داده میشدهاند تا نظراتی را شامل شوند که از آنِ برنز نبودهاند. با این حال لرد پالمرستون پس از گذشت زمان زیاد حاضر نشد تحقیق و تفحصی را که مجلس عوام بریتانیا در این خصوص تقاضا کرده بود تأمین مالی کند. در سال ۱۸۴۲ گزارشی از فعالیتهای برنز تحت عنوان سفر به بخارا: گزارش سفر از هند به کابل، تارتاری و ایران منتشر گردید.
به افتخار وی نام علمی پرندهای به نام سسکک تهحنایی که بومی پاکستان، نپال و شمال هند است را لاتیسلا برنزی گذاشتهاند.
منبع :ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تهیه و ترتیب : اسدالله اسد
به سلسله معرفی آثار و کتب تاریخی و سیاسی فرهنگی. :
گفتنی است که از قدیم ،سفر نامه ها بیشترینه درشناسایی موقعیت جغرافیایی و گسترش کشورها و جهانبینی مردم و دولت ها ازاهمیت ویژه بر خوردار بوده اند .مثلا ازسفر نامه های مارکوپولو و یا ابن بطوطه ی مراکشی که سی سال عمر خود را در طی یکصد و بیست هزار کیلومتر راه پیمایی سپری کرده بود تا کريستف کلمب کاشف آمریکا و واسکوداگاما کاشف هند و ماژیلان و سفرنامه ناصر خسرو و .. تا می رسیم به انقلاب صنعتی اروپا و فعالیت کمپنی های پرتگالی و هسپانوی و هالندی و فرانسوی و انگلیس ها و دیگران که کمپنی های مذکور با سفر نامه نویسی های اجنتان و سیاحان و جاسوسان و تاجران و سیاسیون و دولتمردان خود مانند الکساندر برنس که سفر نامه بخارا را نوشت و در ۱۶ سالگی به زبان های هندی و فارسی مسلط شد و به ازبکستان و بخارا و از ان جا به دربار ایران رفت و .. و آخرالامر ازاثر مشروب و عیاشی هایش مورد خشونت گروهی افغان های خشم گین همراه برادرش در ۱۸۴۱کشته شد. او نیزازعوامل اصلی بازی بزرگ در منطقه بوده است .. توماس ادوارد لورنس” حاجی سید پیرکرم شاه امام مسجد پل خشتی ” و توطئه سقوط امان الله خان .. و یا مونت استوارد الفنستون که نام کامل کتاب او ، افغانان : جای ،فرهنگ ، نژاد یا گزارش سلطنت کابل توسط محترم محمد اصف فکرت ترجمه شده است . همچنان بود یکی دیگر ژان شاردن فرانسوی که در قرن هفدهم برای انگلیسی ها کار می کرده کتاب ده جلدی در مورد ایران و هند و خراسانیان نوشته کرده که مقدمه نویسی برای دیگران بوده است.. و از همه مهمتر سرجان ملکم بود که قرار دادهای بسیار مهم رسمی را با افعان ها و ایرانی ها امضا کرده است ..این ادم ها پژوهش های بسیار را از موقعیت جغرافیایی ، جغرافیای تاریخی ، اقتصادی ، فرهنگی و جامعه شناسی و روانشناسی حاکمان و مردم ،فرهنگ ،ادیان ، شناخت روانی و رگ خواب های شاهان ایران و افعانستان و نقشه راه برای نفوذ و راه صاف کن استعمار و بازی های خرد و بزرگ امپریالیزم برای حاکمیت دوامدار کمپنی های انگلیسی و اروپایی تألیف کرده اند و ای چه بسا که مانند الفنستون و الکساندر برنس ،
جان شان را نیز دراین راه پرمخاطره از دست داده اند.. کما اینکه مرجع اصلی و بنیادی تفرقه های قومی و زبانی و منطقوی امروز ما هم در همین کتاب ها نقشه کشی وتشویق و ترغیب شده است .. همچنان روانشناسی اشخاص حاکمیت های خاندانی را با جزئیات روشنگری کرده اند به طور مثال ، سلطانمحمد خان طلایی را از قبیل زنبارگی هایش که در حدود ۴۰ یا ۵۰ زن داشته و سست عنصری اش در تطمیع و پول و طلادوستی و درجه دین داری و تظاهر به مذاهب و.. همه را تشریح کرده اند .. همین طور ازسست عنصری شاه شجاع و امیردوست محمد خان ویا شجاعت و تسلیم ناپذیری مانند وزیر محمد اکبر خان و خصوصیات دیگران را .. یا در جایی که می گویند .. وقتی یاور مقتدر شاه شجاع که میرعبالحسن نام داشته است پرسیده که آیا کلکته در کجای لندن است .،!. یعنی با این توضیحات، روشن ساخته که وقتی صدراعظم یا وزیر تو جناب ، تا این سطح بی دانش باشد خود جنابعالی نیز تا چه حد می تواند قابل تطمیع و ساده و آسان ،تهدید پذیر ، ترسو و تاًثیرپذیر باشید .. و یا مونت استوارت الفنستون ۱۸۳۹م و الکساندر برنس ۱۸۴۱هردو تایید کرده اند که رویهمرفته تمام قراردادهایی را که با جانب افغان ها بسته کرده اند در حالت نشه و خمار بوده است .. و یا واژه ی کنچنی ها که سرداران بسیارعلاقمند بوده اند که سیک ها این رقاصه ها را از هند به دربار کابل بیاورند تا برای شان برقصند و بنوازند < گفتنی است که معنای لغوی این واژه کنچنی اما ، طلا می باشد یا طلا دوست ویا هنرمندانی که با زیور الات طلایی ،خود را می آراسته اند ونه الزاما به معنای بانوی هرجایی و سبکسر..> بنابران خوب است که جوانان و نسل آینده ی ما این آثار را از گوگل ببینند و بخوانند و بدانند که چگونه امپریالیزم اروپا به ویژه انگلیسان با تفتین و تطمیع وحیل و تهدید ، هم خاک ما را توته توته کرده اند و هم تخم تفرقه و بدگمانی و توهم را میان ما بذرافشانی نمودند که منجانب شاهان ضعیف النفس و حاکمان نوکر صفت کرایی به هر ساز شان دور از حس مسئولیت و میهن دوستی رقصیده اند ودر خدمت پروژه های ضدملی و ضد میهنی ما قرار گرفته اند .. باری ، بر می گردیم بر سراغازین سخن ما که یکی دیگراز آثارمنثور و معروفی را که قرن ها در آسیا و اروپا منبع و مرجع دانشمندان و دانش آموزان بوده است با چند نکته گگ های کوتاه بمعرفی بگیریم . آن اثر، کتاب( حدودالعالم من المشرق من المغرب ) می باشد که قرن ها مولف ان معلوم نبوده است . ببینیم بالاخره ان اثراز کیست و گپ های بسیارجالب و مهم آن کدام نکته ها می باشد . :
این کتاب اولین اثری است که در مورد جغرافیای سیاسی تاریخی جهان نوشته شده است که تا قرن هجده و نزده به عنوان بزرگترین سند تاریخی علمی جهان قبول شده و از منابع مرجح و مرجع بوده
که به اکثر زبان های جهان نیز ترجمهشده است . این کتاب دو ویژه گی بسیار با عظمت دارد . نخستین فصل آن از جمله شصت فصل ، عبارت است از ، ( اندر مورد زمین ، زمین کروی است و متحرک . ) پنجصد سال بعد از او بود که کوپرنیک به این قناعت علمی رسید که زمین کروی و متحرک است و متعاقب آن کپلر و گالیله . در قرن بیستم پروفیسورولادیمیر.. روسی در کیمبریج بود که نویسنده این اثر را کشف کرد که یکی از امرای ال فریغون < ابن فریغون > است . این طایفه درزمان سامانیان در منطقه جوزجانان حاکم بوده اند و همچون خاندان مدیچی فلورانس ابن فریغون نیزیک شهزاده است که این کتاب را نوشته کرده است . (..من این کتاب را در ۹۸۲ م نوشته کرده ام سرزمینی که من در آن جا هستم انبیر نام دارد . ) یعنی نام سرپل قدیمی جوزجانان انبیر یا انبیاربوده است و الیهودیه نام قدیمی میمنه در ۹۸۲ بوده است . < شهزاده دارالشکوه، فرزند شاه جهان برادر اورنگزیب نیز دو جلد کتاب لنگر هندو ها را از سانسکریت ترجمه کرده ونوشته است در قرن ۱۷ که به زبان های انگلیسی و آلمانی و فرانسوی ترجمه شده است .. همچنان بوده اثاری از شهزاده تیمور شاه و شاه شجاع و دیگر شهزاده ها که آثار نثر و نظم را داشته اند . این کتاب حدودالعالم که دارای شصت فصل است دو ويژگي بسیار مهم و با عظمت علمی دارد . نخست انکه
در حدودالعالم می خوانیم. . < زمین گرد است چون گوی و فلک محیط است بر وی و گردان است در بین دو قطب . قطب شمال و قطب جنوب .> . یعنی هم کروی بودن زمین را و هم متحرک بودن زمین را در هزار سال پیش از امروز بیان کرده است .در حالی که تا آن وقت و حتا تا زمان کوپرنیک دانشمندان ان زمانه فکر می کردند که زمین محور جهان است .!. در حالی که ، ابن فریغون قرن ها پیش گفته بود که زمین مرکز جهان نیست و یک کره است که در محور فلک می چرخد .. هر چند دانشمندان یونانی بطلیموس و اسلامی البیرونی و مکتب مراغه و شیخ نصیرالدین طوسی و .. ابراز نظریاتی کرده بودند ولی هیچکدام شان با قاطعیت این دانشمند حدودالعالم، ابراز نظرنکرده اند . تا آنکه در کتاب کوپرنیک که در بستر بیماری اش به نشررسیده بود به اثبات علمی مثلثاتی ان پرداخته شد ۱۵۴۳م. پس معلوم می شود که اساس و مقدمه ی این تئوری، قرن ها پیش ،درخراسان نهاده شده و روشنگری شده بود .
ثانیا، عظمت دیگر این اثر در این است که در ۹۸۲م یعنی در زمانی نوشته شده که تمام دنیا دران وقت درخواب خرگوش تنگ و تاریک قرون وسطایی بود و کسی نه جغرافیای سیاسی را می دانست و نه ازاستبداد کلیسیا و کتاب مقدس،بدعتی را مرتکب شده می تواست ..که ابن فریغون این اثر را نوشته کرده است . کوتاه سخن این که تمام کوه ها و دریا های دنیا را توضیح داده ، از آفریقای جنوبی تا اروپا و آسیا و.. را ..بسیار جالب است. هر چند که بیشترینه به ماورالنهر و خراسان پرداخته است . فصل ۲۳ و ۲۴ حدودالعالم ، در مورد خراسان است .. فصل ۲۳ ، < سخنی اندر ناحیه خراسان و شهر های آن > . فصل ۲۴ < سخنی اندر حدود خراسان > . یعنی در این اثر مسجل شده است که سرزمین خراسان از کجا تا به کجا حدود دارد و دارای چند شهر خرد و بزرگ است . گفته است که خراسان به حیث یک مملکت یا یک پادشاهی بزرگ دارای هشتاد شهر پربرکت است که از شهرهای مهم آن بلخ ، هرات ، کابل، نیشاپور ، مرو و بخارا و ..همگی را نام می گیرد . نام های مانند انبیریا الیهودیه وگورگان و.. که دیگرامروز ان نام ها محو و گم و فراموش شده اند . <.. در قدیم پادشاه خراسان جدا بود و پادشاه ماورالنهر جدا .. اما حالا پادشاه خراسان و پادشاه ماورالنهر هر دو یکی شده و پادشاه ان در بخارا نشیند ..>. یعنی سرزمین خراسان قدیم در پیش از ۹۸۲ م دو مملکت بوده اند اما بعد از ان درعصر سامانیان یک مملکت شده که نام آن خراسان است . همین طور در فصل ۲۴ سخنی اندرحدود خراسان . : < مشرق خراسان هندوستان است .جنوب خراسان فارس ،” شیراز ، اصفهان ، ری ، تبریز و ..” . چینستان که ابن بطوطه هم چینستان گفته بود . . قاشغر و حومه ، زبانشان فارسی و تاجک ها در آن جا زندگی می کنند و ازبیک ها .. ایالت سینکیانگ که یک توته تاریخی خراسان بوده .. مشرق خراسان هندوستان و شمال آن آسیای میانه و تا دریای خزر .. و البته در دوره غزنویان از این حدود نیز بیشتروکلانترشده بود .. و در دوران سلجوقیان و باز تیموریان حتا تا ترکیه نیزخراسان می دود ..
باری ، پیش از انکه این گفتار ، خستگی به بار اورد و ریزش بنده به شما عزیزان مسری گردد درمورد این کتاب فخیم همینقدر بسنده خواهد بود .. روز دیگرنیز یک چند گپ دیگر در مورد بزرگترین اثر تاریخی جهان که همان تاریخ بیهقی در سی مجلد باشد یگان نکته های کوتاه خواهیم نوشت .. که تا ان گاه درودها ..
ماموریت کابل الکساندر برنس کتابخانه تارنمای راه پرچم